. بحث زیاده! بگذریم... بریم سراغ پارت های نهایی کتابمون.🏃‍♂ .

🖤🖤🖤 ❤️🤍🤍 💚💚💚 . در مقابل سرکوب ، قتل و ترور سازمان‌یافته رژیم اشغالگر و ارتش جنایتکارش،🪖 عده زیادی از آزاده های ملت فلسطین به رغم تفاوت های ایدئو‌لوژی ، افکار سیاسی و وابستگی های سازمانی قیام کردن؛ سلاح برداشتن و تصمیم گرفتن مقابل جنایت‌های دولت گانگستری که همیشه شعار دموکراسی و حقوق بشر سر میداد از جون فرزند های ملت خودشون دفاع‌کنن.🚪 فتح ، حماس ، جهاد و جبهه‌ها رو یک دغدغه پیش هم جمع کرد؛ و اون ، ظلم رژیم اشغالگرِ جنایتکار بود که باعث شد همگی تفنگ‌ها رو بالا‌بیارن و از جام تلخی که تو نوار غزه ، رام‌الله ، نابلس و همه ی شهر ها و روستا های وطن‌ به کام ملت ما ریخته‌بودن،به خودشون بچشونن.🧮 .

🖤🖤🖤 ❤️🤍🤍 💚💚💚 . گروه های فدایی به تدریج تشکیل شدن.⏳ کار این جوان ها شکار سرباز های رژیم اشغالگر و شهرک‌نشین‌ ها و هدف قرار دادن جونِ اشغالگر ها بود. . . . . . . . ۳۰ اکتبر (مهند ابوحلاوه) دو نگهبان از شعبه بانک وطنی، تو شرق قدس رو کشت و ((کتائب شهداء الاقصی)) مسؤلیت عملیات رو پذیرفت؛🙋‍♂ به این ترتیب اسمی که گروه های جنبش فتح _ با آغاز فعالیت مسلحانه _ روی خودشون گذاشته‌بودن ، اعلام شد.📢 .

🖤🖤🖤 ❤️🤍🤍 💚💚💚 . (حسین عبیات)با استفاده از توانمندی هاش فرمانده کتائب تو منطقه بیت‌لحم و بیت‌جالا شد.🎖 حسین به همراه ده‌ها نفر از مبارزین و مقاومت کننده‌ها ، خواب رو از چشم سرباز های رژیم اشغالگر و شهرک‌نشین‌ های منطقه و شهرک (جیلو) گرفتن.🚫 حسین ، نهمِ نوامبر سال ۲۰۰۰ ترور شد.💔 تو غزه هم اولین گروه های کتائب شهداء الاقصی تشکیل شد و علیه نیروهای رژیم اشغالگر و شهرک‌نشین‌ها ، عملیات انجام دادن! جمعیت زیادی که به خصوص تو تشییع شهدا تو مناطق متعدد به خیابون میومدن هم علیه نمادهای مرحله قبل _ که با همکاری با اسرائیل و آمریکا به پایان رسید _ شعار سرمیدادن.✊ .

🖤🖤🖤 ❤️🤍🤍 💚💚💚 . اونا بارها به مراکزی که زندانی های جناح های مخالف نگهداری میشدن،حمله‌کردن و خواهان آزادی زندانی‌ها شدن.🗣🗣🗣 گاهی وقت ها هم با تکان‌ دادن دیوار ها و ریختن اونها ، درِ زندان رو باز می‌کردن و هرکسی که داخل بود آزاد می‌کردن.🕊 . . . . . . . ابراهیم و برادراش و صدها نفر از مجاهد ها تو غزه و کرانه آزاد شدن و بلافاصله آماده‌شدن تا نقش خودشون برای حمایت از ملت ، که از طرف ارتش اشغالگر گرفتار دزدان دریایی شده بودن انجام بدن...✨✨✨ .

. 🧩خوب دیگه تا همینجا تمومش میکنیم! امیدوارم شما هم مثل من تونسته باشید با مردم رنج کشیده و مظلوم فلسطین بیشتر از قبل آشنا بشید.🥲 .

. 🤲ان‌شاءالله ما و نسل های بعد از ما هم بتونن از این آب و خاک و دوستانش پاسداری کنن...🇱🇧🇮🇷🇵🇸 .

. 📖 کتابی که این هفته چکیده ای ازش ارائه دادیم خدمتتون ((خار و میخک‌))بود. .

. 📜رمان (خار و میخک) ی رمان جذابه‌ که توسط شهید «یحیی سنوار» نوشته‌شده؛ اونم تو دوران حبس‌ طولانیش تو زندان‌های اسرائیل!! این کتاب نه‌تنها ی اثر داستانی جذاب هست بلکه گواهی هست به روح پایدار و زنده ی غزه.🕊 این رمان که ۳۰ فصل داره سعی می‌کنه دیدِ نو و بدون فیلتری رو بهمون بده‌، و بعضی از بخش هاش به انتخاب سخت‌ِ برخی از آواره شده های فلسطینی اشاره داره! 👈این که کار کردن تو سرزمین‌های اشغالی برای اشغالگر ها رو فرصتی بدونن برای بهبودِ شرایط زندگیشون‌❌ یا 👈این کار رو جز ننگ و خیانت ندونن...✅ .

. این کتاب ۴۱۱ صفحه داره📃 ✍نویسنده این کتاب (شهید یحیی ابراهیم سنوار) هستن. مترجم این کتاب ارزشمند هم خانم اسماء خواجه‌زاده‌ هستن. و نشر کتاب با انتشارات‌«کتابستان معرفت» هست.⭐️ .

. خوشحال میشم نظرتون رو راجع به خلاصه کتاب بشنوم. 😎 (مشکلاتی که متوجهش شدین رو بهم بگین تا برای کتاب های بعدی بتونم برطرفش کنم)🤓 👉 @Hoseingh__313 .

. سلام سلااام چطورین 🌱 ان شاالله که عزاداری های همه تون قبول باشه 🏴 .

. هفته ی کتاب و کتابخوانیه ها حواستون هست ؟🙃🤔 شما که به قول حضرت آقا #کتاب متاب نمیخونید 📖 لااقل خلاصه هایی که ما میذاریم رو بخونید حرف آقا زمین نمونه ☺️ .

. کتابی که این هفته می‌خوایم بخونیم ...👆 متعلقه به #شهید مصطفی صدر زاده شهیدی که به شدت وصل بود به حضرت ابالفضل... این هفته همراهم باشید که خلاصه وار بعضی از داستان هاش رو از #کتاب سرباز روز نهم بخونیم به امید تاثیر بر گوینده و خواننده 👌 .

. اول کتاب کلی از شلوغ کاری هاش گفته میشه و اینکه چقدر فعال و پایه بوده یه وقتی که مسجد راهش ندادن که زنجیر بزنه ولی با اینکه خیلی کوچیک‌ بوده خودش ۱ سال پولاشو جمع می‌کنه و با اونا زنجیر و طبل میخره میده به بچها و یه هییت و دسته ی کوچیک راه میندازن ... 🤔 .

. ولی اگه بخوام شروع کنم باید از اینجا باشه که یه روز یه موتوری بهش میزنه و مادرش دست به دامن حضرت ابالفضل میشه و میگه یا اباالفضل خودت شفای بچمو بده منم بچمو نذر سربازی خودت میکنم 🥺 که میگذره و میگذره تا توی سوریه که باهم ان می‌رسیم به اونجا 🤲🏻 .

. از همون اول آقا مصطفی جنم کار داشت یعنی با اینکه سن کمی داشت اما به شدت علاقه مند بود به کار فرهنگی و کلی نوجوون و جوون دور خودش جمع می‌کرد 👌 اوایل دبیرستان رفتنش بود که از مهستان عکس شهدا و چفیه و محصولات فرهنگی و نوار ها روایت قتح می‌خرید و می‌فروخت و اتفاقا تاثیر خوبی هم روی نوجوان های کهنز ( محله ای در شهریار ) گذاشته بود . ✨ .

. برای ساخت مسجد کهنز پول کم آورده بودن که همون شد دلیل اینور و اونور رفتن مصطفی و دوستاش برای جمع کردن کمک به مسجد و اسمش رو هم گذاشته بود گدایی برای خدا 😊 ...

. یکی از برنامه های فرهنگی ای که برگزار می‌کرد اردوی بهشت زهرا بود اونجا از خصوصیات شهدا برای بچه ها می‌گفت و حتی یکبار کنار مزار #شهید_پلارک یه خانم سالخورده رو دیدن که روی صندلی تاشو نشسته بود فهمیدن که مادر شهیده مصطفی ازش پرسید پسر شما چه ویژگی هایی داشت 🤔 مادر شهید پلارک گفت : از ۱۵ سالگی نماز شب رو شروع کرد و سعی کرد هیچ وقت ترک نشه هر روز صبح زیار عاشورا میموند و غسل جمعش فراموشش نمیشد . باشه برای اونایی که اهل عمل هستن 👆⭐️ .

. سلام علکم عرض ادب ☘ ارادت فراوان 🙏 .

. حال و احوال خوبه ان شاالله ؟ بعضی پیاما واقعا خوشحال کنندس 👌 یکیش رو اینجا میفرستم شماهم ببینید👀 👇 .

. ایشون یکی از مخاطب های قدیمی ما هستن 👆⭐️ واقعا باعث افتخاره در خدمت اینجور مخاطبای درجه یکی باشم 😇 ان شاالله که مطالب برای همه مفید باشه🤲🏻 .

. برسیم به ادامه ی ماجرای های شهید صدر زاده 👇👇 ان شاالله که خودش دستمون رو بگیره ... .

. ماجرایی داره بم رفتن شهید صدر زاده 😅 سالی که بم زلزله اومد تعدادی هم از بچه های هلال احمر شهریار برای کمک داشتن میرفتن آقا مصطفی هم همون روز با #دمپایی رفته بود که از سر کوچه نون بخره یکم بعد ... تلفن خونه زنگ خورد مصطفی به خانواده گفت که من رفتم بم نگران من نشید 😅 سوال اهل خونه فقط یک چیز بود «آخه با دمپایی؟؟!!»😳😳 😂 .

. اینقدر بچه دور و برش بود که به باباگربه معروف بود 🙃 چون به اون بچه ها به تمسخر بچه گربه میگفتن ... همه جوره هواشون رو داشت تا جاییکه میتونست سعی میکرد کاری بکنه که این بچه ها پیش بقیه احساس سر خوردگی و کوچیک بودن نداشته باشن 🤔 کنار مسجد امیرالمومنین کهنز یه منطقه خالی بود اونجا با سیم خاردار و کسیه خاک و لاستیک برای بچه ها زمین پینت بال درست کرد 😳 اما نه پینت بال با اسلحه بلکه پینت بال با تخم مرغ و میوه های خراب 😂 خلاصه که تو راه رسیدن به هدفش که رشد معنوی و جهادی بچه ها بود هرکاری میکرد و هیچی مانعش نبود ... 💪🏻 .