eitaa logo
LightHousePLus+|لایت‌هَاوس
81 دنبال‌کننده
51 عکس
60 ویدیو
0 فایل
کانال انتشار متون بلند و نقد های تفصیلی کانال لایت‌هَاوس. لينك كانال اصلی: https://eitaa.com/lightHouse2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر از هیچ تلاشی برای اقناع دختر کوچولولواش دریغ نمی‌کند. حالا خریدن یک دهکده هیولا که چیزی نیست. میوس برای اولین بار به دهکده‌ی سینمایی پدرش می‌رود، بازیگران هم یک سکانس اکشن و ترسناک اجرا می‌کنند. تا میوس قبول کند که پدر، پربی‌راه هم نمی‌گوید، آدم‌ها خطرناک اند و بیرون از هتل امن نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه می‌فهمیم که لولوخان خیلی هم باهوش نبوده، با سهل‌انگاری پای یک هیولای ترسناک(آدميزاد) را به هتل باز کرده است.
لولوخان که نمی‌خواهد هرچه پیش دخترش بافته، پنبه شود. جاناتان را شبیه یک لولو می‌کند، تا بدون جلب توجه از شرش خلاص شده و دوباره امنیت را به هتل برگرداند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میوس بافته‌های لولوخان را باور کرده، که ناگهان چشمش به جان می‌افتد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم‌کم همه می‌فهمند که لولوخان چقدر لولوی ضدحال و جانی چقدر آدم باحالی است. یعنی بین لولوخان و جانی هم تضاد و دوگانگی ملموس است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا فقط می‌ماند که در مقابل لولوخان، جانی و میوس دست به یکی شوند. جانی و میوس باهم همراه می‌شوند. جانی که بخاطر زندگی موزیکالش نصف دنیا را چرخیده، به میوس میگوید: اگر در این ١١٨سال عمرت، پایت را از هتل بیرون نگذاشته‌ای، نصف عمرت به فناست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوگانگی اصلی اثر میان لولوخان با عقاید چهارچوب دار و سنتی اش است و جانی با آزادی و رهایی اش. حالا میوس در سیر داستان باید یکی از این دو را انتخاب کند. در ادامه بین لولوخان و جانی، دوتفکر حاکم در اثر، گفتگوی تمدن‌ها شکل می‌گیرد. حاصلش هم توافقی تقریبا به نفع لولوخان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اما همه چیز آنطور که باید، پیش نمی‌رود، میوس قضیه کارگردانی پدرش را می‌فهمد و آدمیزاد بودن جانی هم لو می‌رود. خلاصه که همه چیز خراب می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاناتان با رفتنش، خنده و شادی را هم از چهره میوس می‌برد.
حالا پدری که ١١٨سال است برای محافظت از دخترش تلاش کرده، باید اقرار کند که کار درستی نکرده و همه چیز را درست کند. پس بدنبال جانی می‌رود تا او را برگرداند. در مسیر هم می‌فهمد چقدر عقایدش پوسیده است و آدم‌ها، چقدر آدم شده‌اند. پس در نطقی به جانی می‌گوید: اشتباه کرده‌ام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با پایان داستان هم، سکانس عذرخواهی پدر از دختر اتفاق می‌افتد، تا هتل ترانسیلوانیا چیزی از انیمیشن‌های دیگر کم نداشته باشد.
دونکته مهم: اولا قطعا پیروی کورکورانه از سنت‌ها چه از منظر قرآن، و چه از منظر عقل سالم غلطِ غلطِ غلط است. اما باید توجه داشت که در این انیمیشن‌ها سنت و حرفهای والدین بسیار نزدیک به حرفهای دینی است. دوما قطعا آزادی داشتن و اراده کردن برای مطلوب هم، از هر منظر سالمی خوب است. منتها در این دست آثار منظور از آزادی اباحه‌گری(لیبرالیسم) است و تلاش برای علاقه هواپرستی(اومانیسم) است. و همواره قهرمان داستان هیچ چهارچوبی را نمی‌پذیرد. هدف این یادداشت‌ها نقد مفصل یک انیمیشن نیست، بلکه جریان‌شناسی یک موضوع در چندین انیمیشن است.
گسل نسلی، پیش بسوی شکستن تابوها و زیر پا گذاشتن سنت‌ها بخش پنجم: انیمیشن قرمز شدن (Turning Red)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل انیمیشن ذیل چالش‌های مادر و دختری اتفاق می‌افتد. مادری معتقد و پایبند به ارزش‌ها و سنت‌ها، دختری با نشاط و فعال و علاقه‌مند به موسیقی.
می.می در ابتدای داستان سعی دارد هم به علایق خود برسد، البته دور از چشم مادر، و هم از نظر مادرش یک دختر عالی باشد. کاری که در ادامه داستان کمی سخت می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخاطر اتفاقاتی که می‌افتد، هیجانات می.می غلیان می‌کند. و او تبدیل به یک پاندای قرمز می‌شود. سنتی که گرچه قبلا نعتی بوده، اما الان دردسری بیش نیست.
15.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرش به او می‌گوید وقتی شدیدا احساساتی میشوی، پاندا آزاد می‌شود.
20.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا او باید احساساتش را کنترل کند. از طرفی دوستانش به او می‌گویند. قرار است گروه موسیقی به شهر ما بیاید. اما می.می نمی‌تواند شرکت کند، چون هنوز به احساساتش مسلط نیست، به همین علت مادرش اجازه نمی‌دهد. پس با کمک دوستانش سعی می‌کند خود را به مادرش ثابت کند و اجازه رفتن به کنسرت را بگیرد. بله او بخاطر عشق و محبتی که به دوستانش دارد می‌تواند قدرتش را کنترل کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می تلاشش را می‌کند، و نتیجه می‌گیرد. او دیگر ناگهانی به پاندا تبدیل نمی‌شود، بلکه می‌تواند این قدرت را کنترل کند. آن هم با محبتی که به دوستانش دارد. می به‌شدت روحیه نفاق و دوگانگی دارد. و هنوز جسارت(وقاحت) ایستادن در روی مادر را ندارد. پس با اینکه عشقش به دوستانش سبب توانایی کنترل پاندا شده است، اما به مادرش دورغ میگوید: عشق مادر و دختری توانایی کنترل احساساتش را می‌دهد. پس می به مادرش داستان کنسرت را می‌گوید. مادرش هم میگوید: نه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که والدین می و دوستانش اجازه حضور در کنسرت را ندادند. خب بی‌خیال، اصلا چه‌کسی گفته بچه نیاز به اجازه پدر و مادر دارد. می و دوستانش تصمیم می‌گیرند بدون اجازه والدین به کنسرت بروند. و شاید این اولین قدم برای این است که هرکاری دلمان می‌خواهد انجام دهیم. می هم با تبدیل شدن به پاندا مادرخرج گروه می‌شود. از آن سو به مادرش هم می‌گوید فوق‌برنامه ریاضی داریم، تا بار دیگر روحیه نفاق خود را به تصویر بکشد.
موسیقی این بخش مدام می‌گوید "خودم انجامش دادم" تا ثابت کند کمک والدین نباشد هم ما می‌توانیم موفق باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دوگانگی می در یک سکانس هم بخوبی مشخص است، وقتی که او از مدرسه و پیش دوستانش، به خانه وارد می‌شود، کاملا تیپ خود را عوض می‌کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ کنسرت با مراسم پاندایی می، در یک روز است. این می را بهم می‌ریزد، و اتفاقاتی که نباید، می‌افتد.اما هنوز می جسارت(وقاحت) گفتن حقیقت به مادرش را ندارد. و ترجیح می‌دهد بین دوستی خوب یا دختری عالی، دختری بی‌نقص و عالی برای مادرش باشد.
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شب مراسم می تصمیم می‌گیرد، آنچه دلش می‌خواهد انجام دهد، در یک بزرگ پاندایش را نگه می‌دارد. خب قرار شد هرچه دلش می‌خواهد را انجام دهد، پس وقاحت را به اوج خود رسانده و در یک در روی مادرش می‌ایستد و به کنسرت می‌رود.
20.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا مادر می که نمی‌داند در کجای تربیت دخترش کم‌کاری کرده است. به یک پاندای بزرگ تبدیل می‌شود، تا به می بفهماند کت تن چه‌کسی است. می هم محکم به‌صورت مادر می‌کوبد و فریاد میزند: هرکاری دلم می‌خواهد را انجام خواهم داد، و هیچگاه یکی مثل تو نمی‌شوم.
19.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثر، ادامه داستان را در جهان موازی پانداها پی می‌گیرد. وقتی مادر می، در دوران نوجوانیش چقدر دوست داشته کارهایی که میخواسته انجام دهد، ولی مادرش محدودش کرده. بعد آن همه اتفاق، می تصمیم می‌گیرد در یک ، پاندا را نگه دارد، و همه قبول می‌کنند، و خلاصه زندگی خودش است و به هیچکسی ربطی ندارد، دوست دارد هرکاری دلش می‌خواهد انجام دهد و کسی محدودش نکند. سکانس عذرخواهی مادر از دختر هم که نباید از قلم بیافتد.