eitaa logo
LightHousePLus+|لایت‌هَاوس
81 دنبال‌کننده
51 عکس
60 ویدیو
0 فایل
کانال انتشار متون بلند و نقد های تفصیلی کانال لایت‌هَاوس. لينك كانال اصلی: https://eitaa.com/lightHouse2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالش‌ها جدی شده و تضاد بین پدر و دختر علنی می‌شود، موآنا ماهیگیران را دعوت به می‌کند، موآنا برای اولین بار در روی پدر می‌ایستد. پدر هم خیلی جدی قانون را به موآنا یادآوری می‌کند. و مادر برای آرام کردن موآنا، می‌گوید پدر صلاح تو را می‌خواهد و دوستت دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه موآنا شروع به خواندن می‌کند، و دوگانگی خود را توصیف می‌کند، که میخواهد دختری کامل باشد و پدر را راضی کند و سنت‌ها را بجا آورد، از طرفی هم عاشق دریا است. اما نهایتا این خواستن دریا بر راضی کردن پدر و سنت غلبه می‌کند. حتی خیلی قاطعانه تا بالای کوه می‌رود تا سنگش را گذاشته و سنت را بجا آورد، اما نمی‌تواند خود را قانع کند و دومرتبه به سمت دریا میدود، و در سکانسی از چیزی شبیه به تاج که مربوط به مراسم جانشینی اش است، می‌گذرد و می‌خواهد آنچه دلش میخواهد( دریا) را انجام دهد. ( بخاطر خوانندگی زن صداش رو قطع کردم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه دل را به دریا می‌زند، اما ناموفق برمی‌گردد و ظاهرا پدرش پربی‌راه نمی‌گفته. حالا مادربزرگش با سخنان انگیزشی و شواهد باستانی موآنا را باد می‌کند تا دوباره دل به دریا بزند تا دنیا را نجات دهد. مشکل جدی شده و باید راه‌حلی پیدا کرد برای نجات جزیره، موآنا پای افسانه‌ها را به حقیقت باز می‌کند و از پدر بصورت علنی می‌خواهد اجازه دهد تا سوار قایق شده و به دریا بروند. و پدر به شدت مخالفت می‌کند.
اما دیگر راضی کردن پدر و سنت و قانون برای موآنا مهم نیست، بدون اجازه پدر از خانه فرار می‌کند و به به‌سمت آنچه دلش می‌خواهد می‌رود، تا دنیا را نجات دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه موآنا، همراه مائویی جهان را نجات می‌دهد و سرانجام به جزیره خود برمی‌گردد. و از استقبال پدر معلوم می‌شود زمان سبب شده به اشتباهات خود پی ببرد. موآنا را در آغوش می‌گیرد، و دستور می‌دهد قایق‌ها را از انباری بیاورند، تا به همه نشان دهد اشتباه میکرده و حق با دخترش(موآنا) بوده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آخر یک دیگر هم موآنا انجام می‌دهد، و بجای اینکه مثل پدرانش سنگ خود را روی کوه بگذارد، یک صدف روی کوه می‌گذارد، چقدر شاعرانه!
امروز ما با نسلی طرف هستیم، که بخاطر اقتضائات زمانه گاها تفکراتشان با عقاید والدینشان ١٨٠درجه فرق می‌کند. این انیمیشن‌ها تنها دلیل این اتفاق نیستند، اما بی‌تأثیر هم نبوده‌اند. این نسل، نسل عجیب و غریبی نیست، منتها به راحتی نسل‌های قبل با والدین خود همفکر نمی‌شود، و به سنت‌ها احترام نمی‌گذارد، منطق و استدلال بیشتری می‌طلبند و زبان خودشان را دارند. و چه‌بسا اگر مطلب را بگیرند استوارتر از والدینشان پای اعتقادشان بمانند. هدف این یادداشت‌ها نقد مفصل یک انیمیشن نیست، بلکه جریان‌شناسی یک موضوع در چندین انیمیشن است. یادداشت بنده روایت داستان انیمیشن بود، با یک نتیجه‌گیری کوچولو. اگر خواستید نقد انیمیشن موآنا را اینجا بخوانید و اینجا ببینید.
هدایت شده از  LightHouse | نقد فیلم
🌕 گسل نسلی، پیش بسوی شکستن تابوها و زیر پا گذاشتن سنت‌ها: بخش سوم: انیمیشن چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ١(How To Train Your Dragon) @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل داستان فیلم برمبنای رابطه بین پدر و پسر، و تضاد بین‌شان است. این انیمیشن هم از عریان ترین آثار در این موضوع است. پدر رئیس قبیله، متعصب و پایبند به سنت‌ها است. و پسر روشنفکر و منتقد سنت‌ها است. داستان از آنجایی شروع می‌شود که هیکاپ، قهرمان داستان(فعلا بی‌عرضه) سعی می‌کند شایستگی خود را به پدرش و همه مردم ثابت کند، به چه شکل؟ طبق قوانین وایکینگ‌ها، با کشتن یک اژدها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه هیکاپ، یک اژدها شکار می‌کند. برخلاف جثه ی کوچکش، شانس خوبی دارد، چرا که نادرترین اژدها یعنی یک خشم شب شکار می‌کند. اما کسی این اتفاق را نمی‌بیند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه هیکاپ گند می‌زند، و پدرش جلوی همه مردم، او را دعوا می‌کند. ما کم‌کم تضاد و تقابل پدر و پسر را می‌بینیم. پدری که پسرش را درک نمی‌کند و پسری که ضرورت سنت‌ها را متوجه نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا هیکاپ در یک دوراهی قرار می‌گیرد، همان دوگانگی که در کل اثر حاکم است. می‌تواند اژدها را بکشد و قلبش را به پدر تقدیم، شایستگی‌اش را به همه اثبات و به سنت‌ها بعنوان یک وایکینگ عمل کند. یا اینکه برخلاف راه اجدادش اژدها را آزاد و به آنچه می‌خواهد عمل کند. و نهایتا گور بابای هرچه وایکینگ‌ و سنت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط داستان شکل می‌گیرد. پدر عقایدش را به پسر تحمیل می‌کند و می‌گوید: تو هم یکی باش مثل همه، قبوله؟ هیکاپ هنوز جسارت(وقاحت) ایستادن در روی پدر را ندارد و عقاید خود را پنهان می‌کند. پس میگوید: قبوله.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیکاپ را به اوج خود میرساند، و درحالی دارد به ریش هرچه وایکینگ‌ و سنت است می‌خندد، می‌خواهد با اژدها دوست شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوگانگی بیداد می‌کند. هیکاپ از طرفی بخاطر قول به پدرش مشغول یادگیری کشتن اژدهاست، و سوی دیگر بخاطر علاقه‌اش مشغول یادگیری دوستی با اژدهاست. جالب است در فیلم دو دیدگاه درباره کنترل اژدهایان(مدیریت بحران) وجود داد: یکی کشتن آنهاست، تفکر پدر هیکاپ. دوم دوستی با آنهاست، تفکر هیکاپ. انیمیشن درحال اثبات این قضیه است که روش هیکاپ خیلی خیلی خیلی بهتر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیکاپ با تفکر خود(دوستی با اژدها) پیش می‌رود، و نمراتش در کلاس کشتن اژدها بالا می‌شود. تفکر پسر بر تفکر پدر و سنت‌های اجدادی درحال چربیدن است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر از هرکجا بی‌خبر، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجد، لحظه شماری می‌کند برای اینکه هیکاپ اولین اژدهای خود را بکشد. پدر نماد سنت و وایکینگ‌ها، کلاه خود مخصوص را به پسرش هدیه می‌دهد.
16.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیکاپ در میدان مبارزه قرار می‌گیرد، و ظاهرا کمر بسته که آبروی پدرش را جلوی همه طوری ببرد که دیگر استویک بزرگ نتواند سر بلند کند. وقتی درمقابل اژدها قرار می‌گیرد، سلاحش را به زمین می‌اندازد و در یک بزرگ و توهین به سنت‌ها، کلاه خود که نماد وایکینگ‌ها است را به زمین می‌اندازد، و می‌خواهد به روش خود عمل کند. همه چیز خراب می‌شود، و وقتش رسیده تا هیکاپ روحیه نفاق خود را کنار بگذارد، و یکی از دو تفکر موجود را انتخاب کند، شاید وقتش رسیده علنا در روی پدر بایستد.
هیکاپ در روی پدرش می‌ایستد، استویک هم نام هیکاپ را از شناسنامه‌اش پاک می‌کند، هیکاپ اقرار می‌کند که تنها وایکینگی است که سنت‌ها را کنار گذاشته و با اژدهایان دوست شده. کم‌کم هیکاپ متوجه می‌شود، کارش زشت نیست، اگر کسی فکر می‌کند اژدهاسواری() زشت است، اوست که باید خود را عوض کند، نه هیکاپ.
با پایان انیمیشن سکانس کلیدی عذرخواهی پدر از پسر هم رخ می‌دهد، و قانون اساسی ٣٠٠ساله وایکینگ‌ها که اژدهاکشی است کنار گذاشته، و تفکر نوپای دوستی با اژدهای هیکاپ حاکم می‌شود.
والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که وقتی کودکشان را پای انیمیشنی می‌نشانند، آن انیمیشن نه یک سرگرمی محض، بلکه دانشگاهی است وسیع. این آثار، کودک شما را به هرچیزی تبدیل می‌کنند، اِلّا آنچه والدین می‌خواهند و این کودک یک ضدیت با هرآنچه والدین بگوید دارد. هدف این یادداشت‌ها نقد مفصل یک انیمیشن نیست، بلکه جریان‌شناسی یک موضوع در چندین انیمیشن است. این یادداشت روایت داستان اثر و برجسته کردن بخش‌هایی از آن بود و یک نتیجه‌گیری کوچولو.