✅ چرا جیغکشیدن را دوست داریم و از آن متنفریم؟
جیغها گنجینهای غنی از اطلاعاتاند که در یک لحظه منتقل میشوند. فیلمهای ترسناک، بدون جیغهای بهموقع و ناگهانی بازیگرانش، هیجان ندارند. با شنیدن آنها، برق از چشممان میپرد و در کسری از ثانیه، قندمان میافتد. کمتر صوتی بتواند اینگونه واکنش طبیعی افراد را تحریک کند. این صدای زبر و زمخت فقط بهمعنای وحشتزدگی نیست. شادی، درد و تعجب هم خودشان را از همین راه بیرون میریزند. اما آنچه عجیب است مهارت ما در تشخیص معنای جیغهاست: ما میفهمیم کدام جیغ بهخاطر شادی است و کدام بهدلیل وحشت یا درد. گویا آنها #دستور_زبان مخصوص خودشان را دارند.
ادامۀ مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/9719/
🇮🇷 @linguiran
✅ واپسین تحفۀ حقشناس
دکتر #محمد_غفاری
استادیار ادبیات انگلیسی دانشگاه اراک
اخیراً پس از ده سال واپسین ترجمۀ مرحوم #علیمحمد_حقشناس (۱۳۱۹-۱۳۸۹)، استاد فقید زبانشناسی دانشگاه تهران، با نام دربارۀ چند متنِ فلسفی یونان قدیم بههمت عباس مخبر منتشر شده است (نشر نیو، ۱۳۹۹).
این کتاب شامل یازده جستار است، بدون ذکر نام نویسنده و مأخذ آنها. عنوان فصلها به این قرار است: «آناکسیمندر: آثار بازمانده»، «مکالمات کنفوسیوس»، «هراکلیتوس: آثار بازمانده»، «راه حقیقت و راه عقیدت [= پارمنید]»، «آناکساگوراس: آثار بازمانده». طبق گفتۀ عباس مخبر در پیشگفتار کتاب (ص. ۷)، مرحوم حقشناس مقالۀ دیگری نیز در همین زمینه ترجمه کرده بوده که متأسفانه با درگذشت ایشان ناتمام مانده و به همین دلیل در این مجموعه گنجانده نشده است.
مروری بر این کتاب را در پیوند زیر بخوانید:
http://www.bookcity.org/detail/22413/root/papers
🇮🇷 @linguiran
ویرایش بهانهٔ غلط در نگارش.pdf
139.8K
ویرایش، بهانهٔ غلط در نگارش
#محمد_اسفندیاری
🇮🇷 @linguiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تماس تصویری خلیفه شيخ زايد امارات با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونسیتی.
نکته جالب در این ویدیو صحبتکردن شیخ زاید به #زبان_عبری است.
🇮🇷 @linguiran
✅ از پشت فیلتر زیباتر است: اینستاگرام چگونه زندگیمان را دگرگون کرد؟
کارکنان اولیۀ اینستاگرام میخواستند چیزی شبیه یک گالری هنری آنلاین بسازند.
میشود به اینستاگرام همچون راهی برای گرامیداشتن زندگی نگاه کرد. اینستاگرام به ما میگوید زندگیِ همۀ ما ارزش تماشاکردن دارد و یادمان میاندازد به دنیای اطرافمان توجه کنیم؛ از ما میخواهد حواسمان به غروبی بینظیر باشد یا چشممان دنبال برگهای پاییزی بگردد که روی پیادهرو چیده شدهاند. درعینحال، اینستاگرام تجربۀ شخصی را خنثی و بیاهمیت میکند: لحظات خاص به شرطی ارزشمندند که بتوان آنها را به اشتراک گذاشت؛ صعود به قله ارزشی نخواهد داشت، مگر بتوانیم عکسی از بالای قله بگیریم. کتاب «بدون فیلتر» توضیح میدهد که اینستاگرام چطور نگاه ما را به زندگی دگرگون کرده است.
ادامۀ مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9886/
🇮🇷 @linguiran
نشانهشناسی نگاه.pdf
806.9K
نشانهشناسی نگاه
گفتاری از دکتر #حمیدرضا_شعیری
🇮🇷 @linguiran
از صبح که چشم باز میکنی تا شب که چشم فرو میبندی، چند کلمه خرج میکنی؟
آری خرج...
کلماتی که از ما صادر میشوند، خرج دارند!
و محل تأمین این هزینه، روحِ ماست.
کلمات از روح کَنده میشوند. برای همین هم هست که کلام بعضیها آرامت میکند و کلام بعضیها، منقبضت.
مراقب باش، آنقدر کلمه خرج نکنی که روحت سر سجاده توانِ بلندشدن نداشته باشد.
یا آنقدر با اظهارنظرهای بیهوده، از روحت هزینه ندهی که وقت خواب، جانِ پرواز به سمت خوابهای زیبا را از آن بگیری.
امروز، از همین الآن تا شب، حساب کتاب کلماتت را داشته باش!
هرجایی که میشود حرف نزنی، نزن!
و هرجا که باید حرف بزنی؛ به کوتاهترین اما نغزترین و پرمهرترین کلام، پاسخت را به زبان بیار...
@ostad_shojae
🇮🇷 @linguiran
✅ زبانشناسی، زباندانی، زبانآگاهی
فرق این سه در چیست؟
🔸«زبانشناسی» شاخهای از علم است که به مطالعۀ علمی زبان میپردازد، رشتهای تحصیلی است که دانشجویان در آن تحصیل میکنند، حوزهای است که کتابهای تخصصی در زمینهاش نوشته میشود، و ساختهای مورد مطالعهاش آواشناسی، ساختواژه، نحو، معناشناسی و گفتمان است. زبانشناسی لزوماً زبانویژه نیست، یعنی آنچه در درجۀ اول مورد مطالعه قرار میدهد زبان در معنای عام آن است و در درجۀ بعد قواعد و ساختارهای زبانی را بر روی زبانهای مشخص بررسی میکند.
🔸«زباندانی» معانی متعدد دارد. مثلاً به کسی که بر زبانهای متعدد تسلط داشته باشد زباندان میگویند. اما منظور من از زباندانی تسلط بر ظرایف و زیر و بمِ یک زبانِ مشخص است. پس، با این تعریف، زباندانی زبانویژه است. محمد قاضی در ترجمۀ دن کیشوت زباندانیاش را نشان میدهد، در سبکی که برگزیده است، یا در معادلگذاریهای فارسیاش برای ضربالمثلهای غیرفارسی. یا مثلاً زباندانی داریوش آشوری را، علاوهبر نثر خاصش، در واژهسازیهایش میتوانیم مشاهده کنیم. زباندانها همانهایی هستند که قابلیتهای یک زبان را بهخوبی میشناسند و میتوانند آثاری خلق کنند که کاربران آن زبان را حیرتزده کنند. ادبا معمولاً در این دستهاند. چهبسا کسی زبانشناس مقبولی باشد، اما زباندان قابلی نباشند و چهبسا زباندان قابلی که از زبانشناسی چیزی نداند؛ بعضی پیران روستایی زباندانانی هستند که سواد خواندن و نوشتن هم ندارند چه رسد به دانستن زبانشناسی.
🔸اما جذابتر از دو تای قبل «زبانآگاهی» است. زبانآگاهی یک فرایند است، طریقه و مسیر است، حرکت از زبان و با زبان بهسمت خودِ زبان است و ممکن است در لایههای متفاوتی ظهور و بروز پیدا کند و از همین رو اعم از زبانشناسی و زباندانی است، مثلاً وقتی کسی زبانشناس میشود بهنوعی زبانآگاه هم میشود، چون به قواعدِ ریز و پیچیدهای که در زبان به کار میبرده و از آن غافل بوده آگاهی پیدا میکند؛ کسی که با خواندن متون نظم و نثرِ کهن قابلیتهای زبانی خود را افزایش میدهد بهنوعی زبانآگاه میشود؛ یا ویراستاری که به واژهها و عبارات زبان حساس و دقیق میشود زبانآگاه است و هر چه حساسیت و دقت زبانیاش بیشتر باشد زبانآگاهتر است.
🔸همۀ اینها سطوحی از زبانآگاهی است، اما به نظر میرسد لایههای عمیقتری هم داشته باشد: زبانآگاهی طریقی است که نتیجهاش درک و دریافت هر چه بیشترِ ظرایف جهانهای ذهن و روان و خارج و رابطۀ میان این جهانها با یکدیگر است. بسیاری از اختلالات روانی و مشکلات ذهنی با بالارفتن سطح زبانآگاهی حل میشود. ذهنآگاهی نیز از خلال سکوت میان کلمات و فواصل کلامی جوانه میزند و رشد میکند. اگر همچون هایدگر به موضوع بنگریم، از آنجا که هیچ مفهومی بدون نامگذاری پا به عرصۀ وجود نمیگذارد، هر چه مفاهیم و بازنماییهایش در جهان ما بیشتر میشود، ناشناختهها شناخته میشوند. دستآخر اینکه اتساع وجودی در انسان با زبانآگاهی است که محقق میشود. فرد هر چه زبانآگاهتر باشد دایرۀ اندیشهاش وسیعتر است و به تبع آن ظرف وجودیاش اتساع بیشتری دارد. چهبسا زبانشناس یا زباندانی که به این معنا زبانآگاه نباشد، اما نکتۀ قابل توجه این است که زباندانی میتواند جادۀ زبانآگاهی را هموارتر کند و زبانشناسی تحلیل علمیتری از آن ارائه دهد.
🔸سطوح و لایههای مختلف زبانآگاهی را میتوان بهصورت زیر نشان داد:
۱. از زباننشناسی ← به زبانشناسی
۲. از زبانندانی ← به زباندانی
۳. از روان ناخودآگاه ← به روان خودآگاه
۴. از ذهن ناسالم ← به ذهن سالم
۵. از ناهشیاری ← به بهشیاری
۶. از جامعۀ کمترپیشرفته ← به جامعۀ پیشرفته
۷. از کمدانشی ← به بیشدانشی
۸. از جهان ناشناخته ← به جهان شناختهشده
۹. از ظرف وجودی نامتسع ← به ظرف وجودی متسع
🔸در همۀ این لایهها زبان نقشی جدی و پررنگ دارد و اساساً حرکت میان آنها بدون زبان شدنی نیست.
منبع: کانال تلگرامی زبانشناسیک
🇮🇷 @linguiran
#زبان_فارسی | #زبان_انگلیسی | #محرم | #روضه | #مشهد | #مداحی | #روزنامهنگاری | #روزنامۀ_قدس
چند سال پیش، اولین مجلس روضه به زبان انگلیسی را در مشهد برگزار کردیم. گزارش این مجلس را برای روزنامۀ قدس نوشتم: مصاحبه با خانم گنزالس، بانی مجلس، و چند تن از دستاندرکاران و شرکتکنندگان. تهش با خودم، یعنی سخنران و مداح جلسه، هم مصاحبه کردم و این شد آخرین جملۀ گزارشم: «اسم سخنران مراسم را هم نمیبرم که ریا نشود!»
🔗 روضۀ انگلیسی در شهر امامرضا(ع)
کانال تلگرامی مهنهوِشت
🇮🇷 @linguiran
با کمی دقت به شعر نوشتاری حاشیه سفرههای پارچهای نان قدیمی و امروزی به تفاوت #فرهنگ نسل گذشته و امروزی پی خواهید برد و...
ايرج قرهداغی بیجار گروس.
🇮🇷 @linguiran
همینکه پس از ۱۴۰۰ سال هنوز به پیامبر توهین میکنند نشان میدهد جریان فکری که ایشان در تاریخ ایجاد کردند هنوز زنده و موثر است و ابوجهلها و ابولهبهای مدرن ایشان را سد راه زیادهخواهیهای خود میبینند.
#توییت_نویس
#MuhammadForAll
#CharLie
https://twitter.com/a_raefipour1/status/1304163010865487872?s=19
🇮🇷 @linguiran
زن از نگاه سعدی.pdf
221.7K
زن از نگاه سعدی
(در بوستان و گلستان)
دکتر #جمیله_کدیور
🇮🇷 @linguiran
سهگفتار به لهجه شیرازی.pdf
657.5K
سه گفتار به لهجهٔ شیرازی قرن نهم
#محمدامین_ادیب_طوسی
🇮🇷 @linguiran
A robot wrote this entire article. Are you scared yet, human?
We asked GPT-3, OpenAI’s powerful new language generator, to write an essay for us from scratch. The assignment? To convince us robots come in peace
https://www.theguardian.com/commentisfree/2020/sep/08/robot-wrote-this-article-gpt-3
🇮🇷 @linguiran
اسطوره در زمانهٔ حاضر.pdf
659.2K
اسطوره در زمانهٔ حاضر
نوشته: رولان بارت
ترجمه: #یوسف_اباذری
🇮🇷 @linguiran
چرا زنان موفق ایرانی توسط فمینیستها سانسور میشوند؟
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
عمارتی قجری به نام "خانه فرهنگ گیلان"
خانه فرهنگ گیلان یا همان خانه سمیعیها در انتهای محله ساغریسازان رشت، روبهروی کوچه بلورچیان، در بنبست سمیعی واقع شده است. این عمارت زیبا از نظر قدمت مربوط به دوره قاجاریه است که متعلق به مرحوم اسماعیل رحمت سمیعی ملقب به "مفخمالسلطنه " بوده و حدود یک قرن پیش ساخته شده است. این بنای دلگشا و تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و خوشبختانه به همت شماری از فرهنگ دوستان گیلان خریداری و از تخریب نجات داده شده است. این سازه اكنون كانونی برای پاسداشت و نشر فرهنگ و ادب و هنر این دیار است. حیاط آن با باغچهبندیهای زیبا و منظم، درختان نارنج و انجیر و خرمالو و سیکاسهای تزیینی چشمانداز فوقالعادهای را به هر بیننده هدیه میکند.
🇮🇷 @linguiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشهایی از فیلم «درسهای فارسی»
محصول مشترک روسیه، بلاروس و آلمان.
این فیلم خلق یک #زبان_جدید را با ژانر پرهیجان و معناگرای به نمایش میگذارد.
پروسه خلق یک زبان جدید.
🇮🇷 @linguiran
زبانشناسی همگانی
بخشهایی از فیلم «درسهای فارسی» محصول مشترک روسیه، بلاروس و آلمان. این فیلم خلق یک #زبان_جدید را
فیلم «درسهای فارسی» سرگذشت جوانی یهودی از بلژیک به نام ژیل است که در جنگ جهانی دوم و در جریان هولوکاست دستگیر میشود. زمانی که در اردوگاه نازیها برای اعدام انتخاب میشود، ادعا میکند که ایرانیست و نامش رضا است.
این موضوع باعث نجات وی میشود. رئیس بخش مربوطه که یکی از افسران آلمانی است قصد دارد پس از جنگ جهانی دوم به ایران برود و درنظر دارد فارسی بیاموزد و نیاز به یک استاد دارد؛ برای این منظور چه کسی بهتر از رضا. این درحالی است که رضا یا همان ژیل کاملا با فارسی ناآشناست. وی با استعداد و هوش خویش به خلق زبانی دست میزند که در روزهای آتی به زبان واسطه تکلم افسر آلمانی و ژیل تبدیل میشود و...
فیلم بسیار جذاب و در عین حال پر از نمادهای یهود است و کارگردان در لایههای پنهان فیلم توانسته به خوبی اهداف خود و مظلومیت قوم یهود و ایجاد ارتباط و پیوند با ایران را به خوبی به تصویر بکشد. ارتباط یک جوان یهودی و پناه بردنش به #زبان_فارسی برای حفظ جان خویش و خلق یک زبان و نمادهای یهود و لحظهلحظه هیجان را آمیخته کردن با زبانی که مخاطب میانگارد فارسیست ولی در نهایت توهماتی بیش نیست، از نکاتی است که این کارگردان توانسته مطابق با آرمانهای خویش ترسیم نماید و پیش ببرد. تقابل ایدئولوژیها، جهانبینیها و روابط انسانی با درون مایههای فلسفه غرب به همراه تصویربرداری فوقالعاده و موسیقی متن بینظیر این فیلم، آن را به یک اثر قابل تحسین تبدیل نموده است.
🌐 شاید اگر دنیای اسلام کارگردانانی این چنین وابسته به آرمانهای خویش میداشت میتوانستند کشتارهای صدام و منافقان، صبرا و شَتیلا، اسپایکر، بلدالشیخ، امالشوف، بوسنی و... را به تصویر بکشند ولی صد افسوس این عده بسیار اندکند...
🇮🇷 @linguiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه نزدیکترین راه سریعترین راه ممکن برای رسیدن به هدف نیست.
#پندانه
🇮🇷 @linguiran
نرمافزار رسم درخت نحوی
https://sourceforge.net/projects/treeform/
به محیط جاوا نیاز دارد و میتوانید از پیوند زیر دانلود کنید:
https://soft98.ir/software/692-sun-java-se-runtime-environment.html
نتیجهاش میشود رسم درختهای نحوی تمیز و مرتب برای درسنامهها و پژوهشهای شما.
https://m.youtube.com/watch?v=A5DhtQgrlTE
معرفی کوتاهی از محیط نرمافزار را در پیوند بالا ببینید.
🇮🇷 @linguiran
حرکتِ پنداری در فارسی.pdf
173.9K
حرکتِ پنداری در زبان فارسی:
رویکردِ شناختی
دکتر #مریم_مسگرخویی
🇮🇷 @linguiran
افسوسهای گذشته را در دل خود بیدار مکن، زیرا تو را از آمادگی برای پیروزی بازمیدارد.
_غررالحکم، ص۷۶۶
#امام_علی (ع)
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از زبانشناسی همگانی
درباره واژه "مهر"
اصولا واژههایی که اسم خاص هستند بیشتر اوقات محافظهکارند و همان صورت باستانیتر خود را حفظ میکنند و مواردی پیش میآید که با قوانین فونولوژی آن زمان جور درنمیآید و به یک دوره قبلتر برمیگردند.
بهعنوان مثال در مورد واژه Miþra (یا Mithra) به معنی "مهر" یا "ایزد مهر" ، همانگونه که واژه اوستایی puþra (یا puthra) به معنی "پسر" در فارسی باستان به "puça" تبدیل میشود. ما انتظار داریم که بر اساس قوانین فونولوژی فارسی باستان، واژه Miþra (یا Mithra) هم به شکل قانونمند Miça دربیاید، ولی اینطور نمیشود. یعنی اسامی خاص قدیمی، ویژگیهای قبلی خود را حفظ میکنند و تغییر نمیکنند. صورت "میثرا" از زبان مادی به فارسی باستان رسیده است. این واژه در فارسی باستان در اصل باید به صورت miça با (س) مشدد میرسید. چون که واجهای /پ/ و /ت/ و /ک/ در ایرانی باستان وقتی که قبل از یک همخوان قرار میگیرند به واج سایشی بیواک یعنی به ترتیب به واجهای /ف/ و /ث/ و /خ/ تبدیل میشوند که البته خوشه همخوانی thr (ثر) در فارسی باستان به یک نوع (س) مشدد تبدیل میشود که با نشانه ç نمایش داده میشود.
مثال برای تبدیل p به f
OP. fra-
Av. frā
Skt. pra
Gk. pro (فونت یونانی ندارم)
Lt. pro
مثال برای تبدیل k به x
OP. xrathu- خرد
Av. xtathu- یا xratav-
Skt. kratu خرد یا قدرت
Gk. kratus قوی
و همینطور برای تبدیل t به th
Skt. mitra-
Av. mithra-
در فارسی باستان مطابق قانون باید شکل -miça با (س) مشدد را داشته باشیم که نداریم. به جای آن در فارسی باستان همان شکل -mithra داریم که بازمانده صورت زبان مادی این واژه است. حال میپردازیم به معنی این لفظ و ساخت این واژه:
واژه "میترا" ی سانسکریت با افزودن پسوند tra- سانسکریت (در اصل tras-* هندواروپایی که در سانسکریت به trah- و بعد به tra- تبدیل میشود) به ریشه هندواروپایی -mei* ( در سانسکریت -mi*) ساخته میشود:
*mi- + -tra = mitra
این ریشه -mi سانسکریت که شکل هندواروپایی آغازین آن -mei* است در اصل به معنی "رفتن"، "حرکت کردن" است. این ریشه دارای مشتقاتی است که اشاره میکند به مبادله کالا و خدمات در داخل یک جامعه که مطابق آداب و رسوم باشد.
"مهر" به معنی "دوست " یا "دوستی" از واژه -mitra* هندوایرانی به معنی "پیمان، ایزد پیمان به دست میآید.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran