#شرح_دعای_عهد
قسمت دهم
عرض شد که بر طبق علم بلاغت، بین مقدمه و موضوع باید تناسب وجود داشته باشه
و ما میخواهیم به ارتباط عنوان های یاد شده در مقدمه ی دعا و وجود حضرت ولی عصر بپردازیم.
نور عظیم، وجود خود امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف هست
ای خدایی که خالق امام عصر هستی
در این عبارت، خداوند ، رب امام زمان نامیده شده، چون تمام امر ظهور ، به دست خداوند متعال هست
امام عصر، نور عظیم نامیده شدند چون عصاره ی خلقت و نتیجه ی انوار مقدس هستند
همه ی انبیا زحمت ها کشیده اند و تلاش ها کرده اند تا مقدمه ای برای بعثت پیامبر اکرم و نزول قرآن باشند
بعد از اون هم پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام ، مجاهدتهای زیادی کرده اند تا بالاخره زمینه ی ظهور امام زمان فراهم بشه و حکومت عدل جهانی بر پا بشه
خداوند اراده کرده اسلام در همه ی کره ی زمین پیاده بشه و بساط ظلم برچیده بشه
تمام انبیا برای برپایی عدل تلاش کرده اند ولی به صورت کامل موفق نشده اند
ظهور امام زمان باعث میشه تلاش های انبیای الهی به ثمر بشینه
در زیارت جامعه ی کبیره به حضرات معصومین عرض میکنیم
شما انواری در عرش پروردگار بودید
خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین
در بسیاری از زیارات معصومین هم این بزرگواران رو نور خطاب میکنیم مثل
السلام علیک یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون
و....
قران میفرماید:
الرحمن علی العرش استوی
که به معنای تسلط خداوند سبحان بر عالم هستی هست
پروردگار عالم این قدرت و امکان رو به چهارده معصوم هم داده اند و معصومین بر عالم احاطه دارند به امر خداوند
معصومین علیهم السلام همگی نور هستند
ولی نور حضرت مهدی ویژگی خاصی داره که با ظهورش ، هدف همه ی اون انوار رو در جهان محقق میکنه
بنابراین میتونیم ایشون رو عصاره ی انوار مقدس معصومین هم بنامیم
در فراز بعدی میفرماید:
✨و رب الکرسی الرفیع✨
در این عبارت امام زمان ، کرسی رفیع نامیده شده اند
گفتیم کرسی به معنای عالم وجود هست
یعنی خداوند، امام زمان رو در جایگاهی قرار داده که تمام عالم وجود، قائم به وجود امام زمان هست
تمام موجودات به امر خدا، هستی رو از ایشون دریافت میکنند
ایشون واسطه ی رسیدن فیض از خداوند به موجودات و عالم هستی هستند
پس اینکه میگیم خداوند خالق کرسی رفیع در این عالم هست، یعنی پروردگار و خالق امام زمان است
در حال حاضر امام زمان عرش و کرسی برای عالم هستی هستند
ان شاالله که خداوند ما رو عارف و عامل به معارف دین قرار بده و فرازهای دعای عهد رو در حقمون مستجاب کنه
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
#اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
❣️#امام_زمان ❣️
وقتش رسیده است جهان را تکان بده
شب را به یک اشاره سحر کن اذان بده
گفتند ما برای تو آماده نیستیم
دلداده می شویم بیا یادمان بده
#سہشنبہ_هاےانتظار💚
#جمڪران_وعدهگاه_منتظران❤️
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🦋♥️
#تلنگر⚠️
🔹گاهے از منِ"مذهبی"؛
تنها یک تیپ مذهبے باقے مے ماند؛😓
🔹گاهے منِ"مذهبی" آنقدر درگیر پست ها و متن هایم در صفحات مجازے مے شوم؛
ڪه از خواندن روزانه چند خط قرآن غافل میشوم؛😵
🔹و در پایان روز،میبینم ڪه حتے یک دهم وقتے ڪه در فضاے مجازے بودم،در فضاے قرآن و حدیث نفس نڪشیدم....😣
🔹آنقدر ڪه آنلاین بودم و اولین نفر پست هاے دیگران را تائید ڪردم؛😢
به فڪر نماز اول وقت نبودم...💔
🔹آنقدر درگیر جذب حداڪثرے شدم ڪه فراموش ڪردم "اخلاص" و "عبودیت" رمز برڪت در ڪارهایمان است...🤕
🔹 آنقدر ڪه به فڪر آبروے خود،و برانگیختن تشویق دیگران و تائید ڪردن هایشان بودم،
به فڪر رضایت صاحب زمانمان نبودم ...🥺
#حواسمون_باشه
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_هفتم
💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گریه بند آورد. زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریهاش بهوضوح شنیده میشد.
زینب کوچکترین دخترِ عمو بود و شیرینزبان ترینشان که چند قدمی جلو آمد و با گریه به حیدر التماس کرد :«داداش تو رو خدا نرو! اگه تو بری، ما خیلی تنها میشیم!» و طوری معصومانه تمنا میکرد که شکیباییام از دست رفت و اشک از چشمانم فواره زد.
💠 حیدر حال همه را میدید و زندگی فاطمه در خطر بود که با صدایی بلند رو به عباس نهیب زد :«نمیبینی این زن و دخترا چه وضعی دارن؟ چرا دلشون رو بیشتر خالی میکنی؟ من زنده باشم و خواهرم اسیر #داعشیها بشه؟» و عمو به رفتنش راضی بود که پدرانه التماسش کرد :«پس اگه میخوای بری، زودتر برو بابا!»
انگار حیدر منتظر همین رخصت بود که اول دست عمو را بوسید، سپس زنعمو را همانطور که روی زمین نشسته بود، در آغوش کشید. سر و صورت خیس از اشکش را میبوسید و با مهربانی دلداریاش میداد :«مامان غصه نخور! انشاءالله تا فردا با فاطمه و بچههاش برمیگردم!»
💠 حالا نوبت زینب و زهرا بود که مظلومانه در آغوشش گریه کنند و قول بگیرند تا زودتر با فاطمه برگردد.
عباس قدمی جلو آمد و با حالتی مصمم رو به حیدر کرد :«منم باهات میام.» و حیدر نگران ما هم بود که آمرانه پاسخ داد :«بابا دست تنهاس، تو اینجا بمونی بهتره.»
💠 نمیتوانستم رفتنش را ببینم که زیر آواری از گریه، قدمهایم را روی زمین کشیدم و به اتاق برگشتم. کنج اتاق در خودم فرو رفته و در دریای اشک دست و پا میزدم که تا عروسیمان فقط سه روز مانده و دامادم به جای حجله به #قتلگاه میرفت.
تا میتوانستم سرم را در حلقه دستانم فرو میبردم تا کسی گریهام را نشنود که گرمای دستان مهربانش را روی شانههایم حس کردم.
💠 سرم را بالا آوردم، اما نفسم بالا نمیآمد تا حرفی بزنم. با هر دو دستش شکوفههای اشک را از صورتم چید و عاشقانه تمنا کرد :«قربون اشکات بشم عزیزدلم! خیلی زود برمیگردم! #تلعفر تا #آمرلی سه چهار ساعت بیشتر راه نیس، قول میدم تا فردا برگردم!»
شیشه بغض در گلویم شکسته و صدای زخمیام بریده بالا میآمد :«تو رو خدا مواظب خودت باش...» و دیگر نتوانستم حرفی بزنم که با چشم خودم میدیدم جانم میرود.
💠 مردمک چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و میخواست اضطرابش را پنهان کند که به رویم خندید و #عاشقانه نجوا کرد :«تا برگردم دلم برا دیدنت یهذره میشه! فردا همین موقع پیشتم!» و دیگر فرصتی نداشت که با نگاهی که از صورتم دل نمیکَند، از کنارم بلند شد.
همین که از اتاق بیرون رفت، دلم طوری شکست که سراسیمه دنبالش دویدم و دیدم کنار حیاط وضو میگیرد. حالا جلاد جدایی به جانم افتاده و به خدا التماس میکردم حیدر چند لحظه بیشتر کنارم بماند.
💠 به اتاق که آمد صورت زیبایش از طراوت #وضو میدرخشید و همین ماه درخشان صورتش، بیتابترم میکرد. با هر رکوع و سجودش دلم را با خودش میبرد و نمیدانستم با این دل چگونه او را راهی #مقتل تلعفر کنم که دوباره گریهام گرفت.
نماز مغرب و عشاء را بهسرعت و بدون مستحبات تمام کرد، با دستپاچگی اشکهایم را پاک کردم تا پای رفتنش نلرزد و هنوز قلب نگاهش پیش چشمانم بود که مرا به خدا سپرد و رفت.
💠 صدای اتومبیلش را که شنیدم، پابرهنه تا روی ایوان دویدم و آخرین سهمم از دیدارش، نور چراغ اتومبیلش بود که در تاریکی شب گم شد و دلم را با خودش برد.
ظاهراً گمان کرده بود علت وحشتم هنگام ورودش به خانه هم خبر سقوط #موصل بوده که دیگر پیگیر موضوع نشد و خبر نداشت آن نانجیب دوباره به جانم افتاده است.
💠 شاید اگر میماند برایش میگفتم تا اینبار طوری عدنان را ادب کند که دیگر مزاحم #ناموسش نشود. اما رفت تا من در ترس تنهایی و تعرض دوباره عدنان، غصه نبودن حیدر و دلشوره بازگشتش را یک تنه تحمل کنم و از همه بدتر وحشت اسارت فاطمه به دست داعشیها بود.
با رفتن حیدر دیگر جانی به تنم نمانده بود و نماز مغربم را با گریهای که دست از سر چشمانم برنمیداشت، به سختی خواندم.
💠 میان نماز پرده گوشم هر لحظه از مویههای مظلومانه زنعمو و دخترعموها میلرزید و ناگهان صدای عمو را شنیدم که به عباس دستور داد :«برو زن و بچهات رو بیار اینجا، از امشب همه باید کنار هم باشیم.» و خبری که دلم را خالی کرد :«فرمانداری اعلام کرده داعش داره میاد سمت آمرلی!»
کشتن مردان و به #اسارت بردن زنان، تنها معنی داعش برای من بود و سقوط آمرلی یعنی همین که قامتم شکست و کنار دیوار روی زمین زانو زدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهرمسرخیخونمرا
بهسیاهیچادرتامانتدادم🥀
امانتدارباشیم
#پویش_حجاب_فاطمے
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ ز بهر هیچ بر هیچ مپیچ
دنیا مثل بادکنک هست، میره بالا فیس بادش خالی میشه، ما ول معطلم بیخودی واسه چهار روزه ی دنیا هِی می دوییم
البته این شعر نمیگه دنیا رو رها بکن برو تو کوه ها عبادت کن ، دنیا رو داشته باش اما حلال، به فکر حلال و حرام باش، با کار حلال (پول در بیاری)، برای این که به زن و بچه ات نون بدی که واجب النفقه اند، با این پول خدمت کنی به فقرا، خمس بدی، مریض خونه بسازی، عبادت کنی با خدمت به مردم، این دنیا بد نیست
اون دنیایی بد هست که دل ببندم به اون، چیست دنیا از خدا غافل شدن،
خیلی این شعر عالیه، آدم این شعر بخونه زیاد تو دنیا نلوله، دنبال حرام نره، گناه نکنه، نماز اول وقت رو مقید باشه، پدر و مادرش رو ناراحت نکنه، زن و شوهر همدیگه رو ناراحت نکنن
میزون باشه خلاصه!!
#بهخودمونبیایم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خـــدایا
💜آرامش را نصیب همه
✨دلها بگردان
💜خدایا
✨شبی بی دغدغه
💜شاد و بی نظیرقسمت
✨عزیزان و دوستانم بگردان
💜به امید طلوعی دیگر
✨شبتون بخیر
💜در پنـاه خدای مهربون
#شبتونمملوازعطرخدا
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
💫🌸
🌸 خدایـا
💫روزم را با نام
🌸زیبـای تو آغـاز میکنم
💫یادت را بر دلم جاری گردان
🌸 و شروع این هفتـه
💫را آغـاز خوبی ها برای
🌸همه ی ما قرار بده
💫 الـهـی به امیـــد تـو
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
السَّلامُ عَلَيْكَ يا #امام_زمان 🌿
هرڪسے ڪہ دل بہ اوبستم دلم را زد شڪست
با دل ویرانہ خواهانے ندارم جز خودت
یڪ زمانے هم اگرحرفے ز آبادے شود
درخراب آبادِ دل بانے ندارم جز خودت
#صلیاللهعليڪیاصاحبالزمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
✨اربـابـ جــ❤️ـــان...✨
من بلد نیستم چـه بخواهم زشما
عفو ڪن بی ادبـے وسخن خام مـرا
بخدا کربُبلایـے شـدنم دست شماست
جـان عباس فراموش مڪن نـوڪر را
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#صبحتون_کربلایی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
~🦋♡🦋~
حاجآقاپناهیانمیگفت:🍃
آقا #امام_زمان صبح به عشق شما چشم باز میکنه..💕
این عشق فهمیدنے نیسٺ...!!!
بعد ما صبح که چشم باز میکنیم👀✨
به جایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چڪ میکنیم📲💔...!😓
#اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#یا_رضا_جان❤️
هرڪه راحضرٺ سلطان نظرےفرماید
با دلِ سنگ بیایدبہ #حرم ،زَر گردد
واےاگر ضامنِ دل #ضامن_آهو نشود
بےتو صید هوس خویش مُڪرَّرگردد
#السلطان_اباالحسن✋
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
••🌿••
«وتوڪلعلیالعزیزالحڪیم»
وبرخداونـدتوانایشڪستناپذیر
مھربانتوڪلڪن🌷!
•
اگرآدمامیگننمیتونیمیگننمیشـه
میگنغیرممڪنهبدونڪهتوپشتتبه قدرتیگرمهڪههیچوقت
شڪستنمیخورهونمیزارهزمینبخـوری
♥بھشاعتمـادڪن♥️!
.
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔵توصیه #امام_زمان به خواندن صحیفه سجادیه
🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند.
🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان!
عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.
فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر.
گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی.
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم.
🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه.
به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است.
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱)
🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲)
📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹
📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵
#صحیفه_سجادیه
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔴 راه بازگشت گناهکاران بسوی #امام_زمان
🔹 پیام این حدیث بسیار امید بخش به همه ی شیعیان این است. که هر لحظه می توان بسوی خیمیه ی امام زمان باز گشت. بدون هیچ سرزنشی نسبت به اعمال گذشته...
🔹 استغفار علاوه بر دور کردن ما از گناه، سبب رضایت امام زمان ارواحنا فداه می شود. مثل اینکه پدری ببیند فرزندش پس از خطا، نادم شده و درصدد جبران و پرهیز برآمده است.
🔹 استغفار علاوه بر کسب رضایت و خشنودی امام زمان ارواحنا فداه انسان را از گناه پاک می کند که این پاکی از ملزومات زمینه سازی برای ظهور است. چراکه حضرت، برای ظهور و قیام جهانی خود سرباز می خواهد و گنهکاران نمی توانند در زمره آنان قرار بگیرند.
#استغفار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa