✅ وزیر بهداشت نسبت به انتقادها بر سخنانش واکنش نشان داد:
https://khabaronline.ir/news/1283665
خدا را شکر وزیر خود را عاشق اباعبدالله(ع) میخواند اما نقد فوق برسخنان ایشان باقیست!
ما نیّت و شخص را نقد نکرده بودیم، سخنان ایشان هنوز هم آشکارا آن مفهوم را دارد و در پاسخشان هم تکذیب نشده است!
واضح و روشن سخن ما این است که ۱۳شهادتی که ایشان گفته اند و یکی اش را جامعه شیعی اقلا ۱۳شب عزا میگیرد(پس جمع عددی ایشان هم درست نیست) اگر دوماه محرم وصفر و روضه هرهفته در خانه ها و تکایا برقرار باشد، بازهم نتایج گفته شده ایشان را ندارد!
متاسفانه ایشان سخنانشان را تکذیب نکردند. در پاسخ جدید خود دوباره توهین کرده و منتقدین را "کج سلیقه"، "مغرض" و "اندیشه های بیمار گونه"[لابد روان پریش]خواندند! درحالیکه ظهور کلام در هر محاوره ای قابل احتجاج است و اگر غیر از این جملات را گفته اند باید از خبرگزاری ها گله و حرفها را تکذیب کنند نه اندیشه منتقد را بیمارگونه بخوانند. اگر عین آن سخنان را بخوانید تأیید می کنید ایشان در اینجا، جای معذرت خواهی، جا خالی داده است!
#لزوم_عذرخواهی_وزیر_بهداشت
#محرم_و_صفر_است_که_اسلام_را_زنده_نگه_داشته_است
#والله_ماننسی_حسینا
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️صوت سخنان موهن وزیر بهداشت !
آیا پاسخ ایشان به نقد وانتقادها، از سخیف بودن این سخنان می کاهد؟!
قضاوت باشما!
☑️ @m_ghanbarian
عرفان و سیاست 3⃣
🔸میرزا ابراهیم شریفی، شاگرد سلوکی و داماد سیدعلی قاضی وحلقه اتصال شاگردان قاضی به هم است. داماد قاضی میشود وپس از عزیمت به ایران جمع شاگردان روبه پراکندگی می نهد.
متولد سیستان است. در قم شاگرد فقهی شیخ عبدالکریم بود که بعلت تظاهرات علیه حضورخاندان پهلوی با پوشش نامناسب در حرم حضرت معصومه مورد پیگرد واقع شد وبه نجف رفت.
در نجف شاگردی سید ابوالحسن ونائینی وعراقی کرد وباقاضی سلوک اخلاقی راطی کرد
به سیستان برگشت ومقبول مردم منطقه حتی اهل سنت واقع شد.
به توصیه آیت الله کاشانی نامزد انتخابات مجلس (دوره۱۹)شد وبا عمو زاده اسدالله علَم که عضو لژ فراماسونری پهلوی بودرقابت کرد.رژیم برحذف او فشار آوردو رأی مردم برای رقیب درباری او خوانده شد. اعتراض عمومی مردم درقیام ۱۹بهمن سیستان درحمایت از او ونتیجه انتخابات بود.
برای اوحکم اعدام بریده شد که با پادرمیانی آیت الله کاشانی وتماس آیت الله بروجردی با دربار به مصادره همه اموال تقلیل وپس از شکنجه بسیار وبیماری آزاد که همان موجب رحلت ایشان شد.
#عرفان_و_حماسه
#سلوک_باطنی_و_انقلابی_گری
#عارفان_انقلابی
#توحید_و_توحد_قائمین_به_قسط
☑️ @m_ghanbarian
7-توحید و توحد قائمین به قسط.mp3
11.13M
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط
جلسه هفتم
#رمضان۹۸
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/چکیده جلسه هفتم
✅ استدلال به آیه ۱۱۶هود:
"چرا در سده های پیش از شما صاحبان بقائی(اولوا بقیه)به هم نرسیدند تا مردمان را از تباهی کردن در زمین باز دارند؟جز اندکی از کسانی که آنها را رهانیدیم.وبیدادگران تبعیت از مترفان کرده و همه مجرم بودند"
🔸شاهد:"اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض" است.
-"اولوا" و "ذو" هردو برای مصاحبت است اما اولوا برای شدت مصاحبت است. صاحبش، جزء یا حالت وشأن متصل و ملازمی است (اولوالعلم،اولواالفضل،اولوالامر،اولوالنُهی،اولوالالباب ...)بخلاف "ذو" که اعم است:"ذامال وبنین"می گویند؛نه اولوالمال!
-بقیه:اسم از بقاء وضد فناء است."اولوابقیه" یعنی صاحبان بقاء. بقیه الله هم یعنی حالت باقیه از خدا،" ما ابقی" نه یعنی باقیمانده وذخیره و مانند اینها.
در فرهنگ قرآن، "باقی" فقط "وجه رب" است(یبقی وجه ربک).
⬅️پس"اولوا بقیه"یعنی وجه رب ها. همانها که باقی اند مابقی الدهر.
✅اوج عرفان:
اوج عرفان ، رسیدن به همین فناء فی الله و باقی شدن با خداست. چه بگویی مقام وجه اللهی چه بگویی اولوا بقیه شدن.
-"ینهون عن الفساد فی الارض"، وصف برای "اولوابقیه" است. وصف هم مُشعر به علیت است وبدان اشاره دارد.
⬅️یعنی علت اولوا بقیه شدن و وجه الله شدنشان ،نهی از فساد در زمین و درافتادن با مترفین وظالمین است.
این همان مطلوب ماست که از اول ادعا کردیم توحید وتوحّد قائمین به قسط اصیل است نه سایرین.
✅سلسله وپیوند این عارفان:
امیر المومنین در خطبه ۱۲۴ اتصال اینان به هم در طول تاریخ(من القرون به تعبیر قرآن)را با"ولایت" و "ملاقات با محبت" معرفی می کند.(یتواصلون بالولایه ویتلاقون بالمحبه).
در جلسات اولی اندکی از نحوه این پیوند ویژه ولائی سخن گفته شد.
✅موعظه خداوند:
آیه ۴۶سبأ تنها موعظه خداوند را "قیام لله مثنی و فرادی"می خواند.قیام برای خدا دوتائی یا تنها!
از طرفی وعظ،انجذاب الی الحق وجذب حق کردن است از طرفی قیام دوتایی(مثنی مقدم بر فرادی است در آیه)ظهور در قیام بیرونی وعلیه ظلمه و... است.
⬅️معلوم است همین اقدامات همراه با یقظه های سلوکی موجب انجذاب و رسیدن به حق تعالی میشود.
لذا امیرالمومنین(ع)در خطبه ۱۱۰ جهاد را پس از ایمان به خدا، افضل چیزی می شمارد که متوسلان الهی با آن به خداوند توسل می جویند!(دراین خطبه درنگ کنید).
✅برخی از این سالکان
سید محمد سعید حبوبی(از شاگردان سلوکی ملاحسینقلی همدانی)،میرزا ابراهیم شریفی(داماد وشاگرد مرحوم آیت الله قاضی)،شیخ محمدجوادشریعت(از شاگردان آقای قاضی)از این جمله اند که درباره شان برای اهل اخلاق وسلوک کم گفته شده است.
[در مجموعه عکسنوشته های عرفان و سیاست چند کلامی درباره شان گفته شده است]
☑️ @m_ghanbarian
⭕️اِشـراف مذهبی یا اَشــراف مذهبی؟!⛔️
✅چالش این روزها
🔺چالش این روزهای فضای مجازی طرح چندباره نظر حاج آقا پناهیان در باره ضرورت پولدار شدن مذهبی هاست.
در همایش فعالان مهدوی، فخر یاران حضرت مهدی(ع) را مالدار بودن خواند! و از ضرورت تربیت نیروهای مذهبی برای پولدار شدن گفت. https://www.farsnews.com/news/13980503000698
پیش از این نیز همان را "دینداری فعالانه" در مقابل "دینداری منفعلانه" خوانده بود https://eitaa.com/panahian_ir/2817
🔺همین روزها حجه الاسلام رهدار -رئیس موسسه فتوح- نیز ائمه را میلیاردرهای زمان خود خواند! از لزوم ارث بردن غیر از علم(مال) از ائمه توسط فقهاء گفت! و شدیدا تئوری هایی که بر فقیرانه زندگی کردن طلاب تمرکز دارند را غلط و ساخت کسانی خواند که موقوفات حوزه ها را می خورند! از "امام قوم" بودن روحانیت و اقتضائات مالی اش گفت و... https://eitaa.com/manahejj/1631
🔺پیش تر از اینها حجة الاسلام رسول جعفریان نیز ساده زیستی را شرط برای حاکمان ندانسته، عدالت ورزی آنها را فرض خوانده بود و برای خود از زی کاخ نشینی امام رضا(ع) و حدیثی از ایشان در احتجاج با صوفیه شاهد آورده بود https://www.khabaronline.ir/news/374020
🔻مقابل هریک از اینها نیز مواضعی اتخاذ شده است و صف بندی ای شکل گرفته است.
حقاً اینگونه مباحثات بشرطی که دور از اغراضی غیر علمی و هم بدون شانتاژ و با عدالت رسانه ای برای هردو طرف باشد؛ می تواند چالشی مهم در زمانه ما را برای جامعه حل کند.
✅سابقه این چالش
اولین بار نیست که روحانیت و فقهاء با قدرت و ثروت مواجه می شوند. در عهد صفوی نیز این صف بندی عالمانه تر از الان و بین مجتهدان تراز اول شیعه شکل گرفت. یک طرف جناب محقق ثانی و فاضل شیبانی و یک طرف جناب محقق اردبیلی و فاضل قطیفی علیه هم رساله فقهی نوشتند!
محقق ثانی اراضی ای در عراق را از سلطان صفوی قبول و به اموال زیاد داشتن سید مرتضی و علامه حلی و خواجه نصیر(که هریک در برهه هایی به قدرت و ثروت جامعه نزدیک شده بودند) شاهد می آورد.
در مقابل محقق اردبیلی به کلی از این اموال و واگذاری ها تنزه جست و رساله در رد نوشت و بدین خاطر "مقدس" اردبیلی لقب گرفت.
وزان علمی و عملی آن مفاخر شیعه از طرفین صف این چالش در جمهوری اسلامی بالاتر بود و الان میراث فقهی آن مباحثه در ۴رساله خراجیه یک جا در کتاب الخراجیات چاپ شده که خواندن آن بر محققین این چالش فرض است.
حتی اگر مساله قبول جوائز سلطان برای الان ما مسأله نباشد اطراف مسأله بسیار شبیه چالش های امروز ماست: فقیه (یا روحانی) حق دارد اموال بزرگی از انفال یا اراضی فتح شده را در اختیار داشته باشد؟!
پولدار شدن -حتی با کسب شخصی- رخصتی برای زیّ اشرافی و زندگی فراختر و رفاه خود و آقازادگان می سازد؟! یا از اموال باید به قدر ضرورت و قناعت در مصارف خود استفاده و بقیه در ترویج دین و کمک به دینداری خرج شود؟!
✅کلام پایانی
پرداختن به همه ابعاد مسأله و ادله طرفین مجال فراختری می طلبد اما آنچه می توان قاطع تر گفت این است:
🔅تولید ثروت توسط مذهبی ها و حتی آخوندها، ننگ و عار نیست و حتی شاید لازم هم باشد؛ اما حکم حب "جمع مال" با "کسب مال" یکی نیست و با یک روایت ضعیف و حتی بی توجه به ذیل همان روایت، ثابت نمیشود و جای دقتهای اجتهادی دارد. آنچه جامعه را نگران می کند درآمدن مذهبی ها به زیّ اشراف است! هیأت بچه مایه دارها در بالاشهر و ایاب و ذهاب با ماشین های لوکس و مداحان گرانقیمت، سخنران هایی از سالاریه قم و سعادت آباد تهران -یعنی"نحوه خرج کردن این ثروت"- جای نگرانی است. که جایی در سیره امیرالمومنین ندارد.
🔅موقوفات بسیار حوزه های علمیه را خرج همان حوزه ها و ترویج پژوهش و رفع فقر "مفرط" برخی طلاب کردن البته حرف درست و بی عیبی است؛ اما بهره مندی های خاص و بعضا تبعیضی برخی موسسه داران، زیاد شدن و بدتر پرتجمل شدن ساختمان ها در کنار لاغر شدن علم و عمق و زیاد شدن آفتابه و لگن جای نهار است که دلسوزان را نگران کرده است.
🔅امامِ قوم بودن فقیه حرف درستی است. اینکه مذهب باید بر زندگی، اِشراف داشته و بالتبع مخارج لازم تحصیل و تحقیق و تبلیغش فراهم شود، یک سخن است؛ درآوردن امامِ قوم از زیّ ساده و زاهدانه اش سخنی دیگر است.
امام قوم بیش از علم پیامبر باید زهد او را ارث ببرد که بدون آن به ادله مکفی اصلا علمی نخواهد بود!
سینه چاکان امام قوم بودن، بیشتر از خمینی و خامنه ای، امام قوم نشده و نمیشوند؛ بیش از آنها هم اموال وثروت در اختیار نمیگیرند؛ اگر زیّ مورد توصیه شان با زندگی درویشی امام خامنه ای (به اعتراف دشمنانش) یا سادگی جماران خمینی تفاوت کرد معلوم است از امام قوم، اَشراف مذهبی را قصد کرده اند نه اِشراف مذهبی!
🔺مطالب مرتبط:
-درسی فقهی از تجربه صفویه
-آقازاده تراز
📝 محسن قنبریان ۹۸/۵/۹
☑️ @m_ghanbarian
📢حاج آقا پناهیان چه می گوید؟! (۱)
🔸چالش های اخیر ریشه اش در سلسله بحثی بنام "زندگی بهتر" است که رمضان۹۴ طرح و در مناسبتهای دیگری تعقیب شده وآخرین باردر همایش فعالان مهدوی در مرداد۹٨ بوده است. بحث فنداسیون و گذرگاه های خاص خود را دارد که چکیده اش را میتوانید در این لینک بخوانید: http://panahian.ir/post/2437
کلیپ ها، تیترها و چالش ها فقط اضلاع، مثالها یا مصداقهائی درون آن بحثند.
از این حیث بدون قضاوت و ارزش گذاری به برخی از آن چالش ها با "بحث زندگی بهتر" امانت دارانه میپردازیم:
1⃣"زندگی بهتر" در تعریف ایشان، بیشتر از "رفاه" است: "ثروتمندشدن"!
:"ما داریم درباره چیزی بالاتر از رفاه صحبت می کنیم و الا می توان از راه های دیگر هم به رفاه رسید"(مثل نوکرهای مرفه).
2⃣ایشان "زندگی بهتر" را با "اشرافی گری" یکی نمی داند.
:"برخی افراد مذهبی انتقاد کرده اند وطرح چنین بحث هایی را اشرافی گری دانسته اند!...ما هیچ جا در طول این بحث، از ثروت اندوزی و تکاثر تبلیغ نکردیم...بلکه گفتیم باید مال را افزایش داد وکسی نباید اموال خودش را راکد نگاه دارد ولی بعضی ها این عبارت را بمعنای ثروت اندوزی گرفته اند".
3⃣"زندگی بهتر" بنظر ایشان "جمع کردن مال" دارد اما "تکاثر" نه:
"جمع کردن مال کاردرستی است اما تکاثر کار غلطی است؛ تکاثر یعنی اینکه کسی مال خودش را خرج نکند، انفاق نکند، صدقه ندهد، با مالش کارآفرینی نکند، وصرفا دنبال این باشد که از هر راهی پول دربیاورد ودیگران را از مواهب پول خود محروم کند".
4⃣"زندگی بهتر" ایشان البته "اظهار ثروت" دارد!
"نه تنها ثروتمند شدن بد نیست، بلکه خدادوست داردکسی که ثروت دارد ثروت خودش را اظهار کند"(استناد به یک روایت)
روایاتی برای داشتن ماشین و خانه خوب و... هم در بحثشان هست.
5⃣باعین حال "زندگی بهتر"، ترویج حب دنیا نیست.
"ماهیچوقت حب الدنیا را ترویج نکردیم. اما در روایاتی که قرائت کردیم، دیدید که اگر کسی غصه نان بچه هایش را بخورد امان و ستر از عذاب الهی است...البته ممکن است بپرسید چگونه جمع بین این دو[نداشتن حب دنیا و غصه نان زن وبچه] ممکن می شود؟ گفتیم که دین به دلیل همین پیچیدگی هایش که به دلیل سطحی نبودن دین است، جذابیت دارد لذا هرکس نمی تواند در دینداری زیاد رشد کند.اگر دین فقط یک طرف ماجرا را میگرفت که کار ساده بود!"
🔺ادامه دارد...
☑️ @m_ghanbarian
📢حاج آقا پناهیان چه می گوید؟ (۲)
🔸درادامه گزارش بدون قضاوت و ارزش گذاری خود، پس ازخوانش تصوری قسمتهای چالشی بحث ایشان، سراغ جهات دیگر می رویم:
1⃣ضرورت به تعبیر ایشان "شرکت در رقابت زندگی بهتر"؟
"در دنیای امروز، مجبوریم در رقابت "زندگی بهتر" شرکت کنیم؛ به عنوان یک وظیفه دینی. مجبوریم علم و تکنولوژی را به عنوان یکی از ابزار زندگی بهتر، پیشرفته تر قرار دهیم و مجبوریم در این رابطه تلاش کنیم. مجبوریم زندگی خودمان را بهتر کنیم و اینها معنایش این نیست که بریز و بپاش مسرفانه انجام دهیم وبه تجملات بی خود بپردازیم وعاشق دنیا شویم".
"در هیچ جلسه ای از جلسات مذهبی نبوده که ما درباره زندگی بهتر از نظر مادی -درآن محدوده هایی که دین گفته- سخن بگوییم مگر اینکه بااعتراض هایی از سر جهالت مواجه شده ایم ،واین خیلی موجب تأسف است. در حالیکه هیچ استاد اخلاقی، زهد را به این صورت معنا نمی کند که زهد یعنی دنیا گریزی ابلهانه ای که دنیای تو به دست مستکبران بیفتد که برتو مسلط شوند!"
2⃣متد بحث؟
مثل سایر مباحث ایشان، موضوعی انسانی(اینجا زندگی بهتر)تصویر و در آن ترغیب آفریده میشود و بعد لابدا از دین و ولایت و... میگذرد! می گویند:
"ما دنبال این هستیم که به زندگی بهتر برسیم و دراین گفتگو هم نمی گوییم که می خواهیم سراغ دین برویم؛ حتی نمی گوییم که هم می خواهیم آخرت را داشته باشیم هم می خواهیم دنیا داشته باشیم. بحث خودمان را اینطور پیش می بریم که اگرما فقط زندگی بهتر در دنیا را بخواهیم چگونه باید زندگی کنیم؟ البته زندگی بهتر داشتن وعده الهی و مژده الهی برای مومنان است وفی نفسه چیز بدی نیست. اگر کسی زندگی دنیایی خودش را بهتر قرار بدهد یک راه خدایی را رفته است. منتها ما فعلا از راه خدا هم نمی خواهیم برویم، بحث مان سر این است که چگونه می شود به زندگی دنیایی بهتر رسید؛ از هر راهی که بشود"!
البته بعد با روایاتی این زندگی بهتر از طریق پذیرش ولایت میشود.
3⃣مستندات؟
🔸از قرآن:
🔺آیه نفی سبیل:(که اگر در رقابت زندگی بهتر شرکت نکنیم، دنیایمان دست مستکبران وتحت سلطه ابلیسیان قرار می گیرد)
🔺آیه ۹۶اعراف و۶۶مائده:"از این آیه معلوم می شود دارائی-ونه پرخوری- به این حد که از آسمان وزمین برایت ببارد و ببری و داشته باشی، این جایزه دین داری است".
🔸روایات:
🔻روایات اهمیت تجارت
🔻خطبه نهج البلاغه که در اثر تبعیت از پیامبر زندگی خوش مادی پدید می آید
🔻روایات دعا برای فقیر نشدن
🔻روایات داشتن مرکب(ماشین) وخانه خوب
🔻روایتی که کار اقتصادی(طلب معیشت)را کفاره وغفران برخی گناهان می شمارد
🔻روایت فناء وبقاء اسلام در گرو اینکه مال دست که باشد...
🔹این تنظیم نه براساس فنداسیون انتخابی ایشان، بلکه به حسب نقاط چالش برانگیزبه کمک یکی از فضلای عزیز تنظیم شده بود. پژوهشگران می توانند به اصل وتفصیل مباحث رجوع کنند.
http://panahian.ir/post/2436
بررسی ونقادی این مباحث پس از دیدن تفصیلی آن توسط اهل علم وتحقیق به وضوح حقیقت کمک خواهد کرد.
☑️ @m_ghanbarian
8-توحید و توحد قائمین به قسط.mp3
8.74M
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط
جلسه هشتم
#رمضان۹۸
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/چکیده جلسه هشتم
✅نحوه شهادت به توحید؟
آیه ۱٨آل عمران فرمود قائمین به قسط و خدا وفرشتگان شهادت به توحید می دهند. اما چگونه؟!
🔸شهادت، خبر دادن با مشاهده ومعاینه است از چیزی محل دعوا وادعا. موجب فصل دعوا وحکم به حق میشود.
🔸الفاظ هم برای حقایق وضع شده اند نه مصادیق . پس شهادت منحصر به دادگاه و دعاوی شخصی و حقوقی نیست.
🔸شهادت خدا وفرشتگان بر توحید علی القاعده باید برای زائل کردن شک وشرک باشد. این شهادت چگونه باشد تا چنین ثمری داشته باشد؟
🔸دعوای شهادت قولی یا فعلی بین مفسرین برپاست.بنظر می رسد شهادت فعلی راجح است ولو منع از شهادت قولی هم نیست. چون شهادت فعلی است که می تواند سند برای توحید شود وفصل دعوا کند.
✅شهادت خدا و فرشتگان؟
🔹شهادت فعلی خداوند به توحید از طریق آیات الهی وخلقت است. بخصوص اگر "قائما بالقسط "قید او هم باشد. نظام عادلانه عالم حاکی از توحید است برای عاقلان.(آیه ۱۶۴بقره و...)
🔹ملائکه هم این شهادت را قولا وفعلا دارند ؛اگر کسی اهل ملکوت شود.
قرآن فقط به اولیاء سیر ملکوت را توصیه نمی کند، کافران ونامومنان را هم سرزنش می کند که چرا به ملکوت نظر نمی کنند!(مثل آیه ۱٨۵اعراف).
⬅️یکی از راه های معرفت،شهود باطنی است(ر.ک:شیعه در اسلام علامه طباطبایی). میشود تسبیح وتحمید آنها را دید و...
🔹فرشتگان هم قائم به قسطند!هم کارگزار نظام عادلانه تکوین اند هم برای قسط تشریعی به امداد می آیند.
جالب اینکه حتی توسط کفار قابل مشاهده اند. آیات ۹تا۱۲انفال و۱۲۳تا ۱۲۷آل عمران از حضورشان در جنگ بدر با قاسطین مکه می گوید.
✅شهادت اولوا العلم قائما بالقسط به توحید؟
🔸شهادت قولی که معلوم است مثل خطبه۱۲۴:اشهدُ انه عَد٘ل عَدَلَ:شهادت می دهم خداوند محض عدل است و به عدل رفتار می کند.
🔸اما شهادت فعلی، با خود قیام واقامه قسط است.
در خطبه ۱۶۷می فرماید:"و شَدَّ بالاخلاصِ والتوحید حقوقَ المسلمین فی مَعاقِدها:خداوند با اخلاص وتوحید، حقوق مسلمین را در جاهای خود محکم واستوار ساخت.
∓-حقوق مسلمین در جایگاه خود قرار دادن ،عبارت اخرای همان عدل وقسط است.
-مفسرین این خطبه چه ابن میثم بحرانی و علامه مجلسی ازشیعه وچه ابن ابی الحدید معتزلی اینطور معنا کرده اند:" اوجب علی المخلصین الموحدین، المحافظه علی حقوق المسلمین و مراعات مواضعها:یعنی موحدین ومخلصین، مراقب قسط اجتماعی و نگهبان آن باشند. خداوند با آنها قسط را محکم کرده است.
-وقتی با توحید واخلاص به توحید، نظام عادلانه حقوق برپا شد؛نظام قسط دال و حاکی از توحید خواهد بود .این عبارت از شهادت فعلی اولوا العلم قائما بالقسط است به انه لااله الاهو.
-بیان لطیف تری از این در جلسه بعد تقدیم میشود.
☑️ @m_ghanbarian
⛪️مسیحیت چگونه سرمایه داری را پذیرفت؟!
❓این سؤال ذهن پژوهشگرانی را به خود مشغول کرد که:
چگونه متدینان مسیحی به ستایندگان سرمایه داری تبدیل شدند؟
چطور ممکن است لذت گراترین فرهنگ مصرفی در این کره خاکی، همزمان محل زندگی مذهبی ترین افراد جهان باشد؟!
🔅در پاسخ ماکس وبر معتقد بود: دین پیرایی قرن۱۶ چیزی پدید آورد که خصلت راهبر جهان مدرن شد: "اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری"!
اخلاق پروتستانی، کامیابی دنیوی و #منفعت_جویی را ارج می نهد. فردیت موجود در آن با #میل_غریزی_انسان_به_انباشت_ثروت ؛پروتستانتیسم را بدانجا رساند که: "کار زمینی را بمثابه شکلی از #رستگاری_مسیحی بپذیرد"! چیزی که البته پس از قرن۱۶ بار دینی اش زدوده شد.
🔅در این دوره استدلالهای جدید دینی رخ نمود. کسی مثل کاسپاربارلایوس در دهه۱۶۳۰م به مردم آموزاند که قدر چیزهای نو و تازه وارد را بدانند و استدلال کرد: "اگر خدا نمی خواست مردم مواد معدنی و گیاهان سرزمین های غریب را کشف و استفاده کنند، آیا سیاره ای سرشار از آنها می آفرید؟!"
⬅️اکنون گفته می شد دنبال اشیاء و اموال جدید رفتن نه تنها مردم را از مسیر مسیحیت حقیقی دور نمی کند بلکه #اجرای_اراده_خداست "!
🔅سیمون پتن در۱۹۱۳ در مراسم کلیسای فیلادلفیا این اخلاق جدید مصرف را ستود و خرج کردن بیشتر حتی با مقروض شدن را #رشد_اخلاقی خواند!
🔅دراین سالها کریس لیمن در پاسخ به سؤال اصلی این یادداشت کتابی بنام: "کیش پول؛ سرمایه داری و مسیحیت" نوشته و نشان داده چگونه تاریخ مذهبی، بخش اصلی تاریخ آمریکاست و در عین حال مذهب در این کشور باسرمایه داری سازگار شده است.
نکته کلیدی را آنجا می داند که: "بنیان گذاران مذهبی آمریکا(پیوریتن ها)، برای فعالیت اقتصادی دنیایی فرد بر روی زمین #در_همین_زندگی ارزش قائل شدند نه کارهایی که در زندگی بعدی و در جهان دیگر پاداشش داده شود"!
🔅جیمزلیوینگ تون نویسنده نیویورک تایمز در مقاله ای با معرفی کتاب کیش پول، از واعظان مسیحی مثل جوئل آوستین #پیام_آور_بشارت_رفاه_در_هزاره_جدید نیز یاد میکند که به این فرآیند کمک می کند.
🔅جوئل اوستین کشیش و واعظ پرطرفدار آمریکایی بابیش از ۷میلیون بیننده در هفته و بیشتر از ۲۰میلیون درماه در بیش از ۱۰۰کشور و در۲۰۰۶ درلیست ۱۰چهره تأثیرگذار جهان بود. کلیسای او یک سالن بزرگ بستکتبال است که سال۲۰۰۵ باهزینه ۱۰۵میلیون دلار ترمیم و برای ۵۶۰۰۰شرکت کننده ی مسیحی مهیا شد!
سخنرانی های جذابش در حوزه روانشناسی و موفقیت فردی است وبه هیچ عنوان صرفا در راستای مسیحیت سخن نمی گوید!
باخانواده در یک مجتمع با مساحت ۱۷۰۰۰مترمربع و به ارزش۱۰/۵میلیون دلار درکنار رودخانه اواکس #زندگی_مرفه ای دارد. در همایش هایش درباره #افزایش_سطح_رفاه در زندگی شامل سلامت، موفقیت، شادابی و روابط خوب می گوید و از ذکر گناهان، مسائل سیاسی و ...پرهیز می کند.
📰برای مطالعه بیشتر دو مقاله زیر را از سایت ترجمان علوم انسانی مطالعه کنید:
-تاریخ تبدیل انسانها به مصرف کننده.
-چطور آمریکا دینداری را با مصرف گرایی افراطی آشتی داده است؟
📝محسن قنبریان ۹۸/۵/۱۳
☑️ @m_ghanbarian
⚠️چگونه دستگاه واژگانی عترت(ع) هک می شود؟!
#بخش_اول
🔎به این دسته روایت -برای نمونه- توجه کنید:
-"سخت کوش(الکاد)برای خانواده مثل مجاهد فی سبیل الله است"(۱).
-"تجارت کنید(اتجروا)خدا برایتان برکت قرار دهد"(۲).
-"من مرد صاحب حرفه(متحرفا) در طلب رزق را دوست دارم"(۳).
-" برتو باد به اصلاح مال"(۴).
-"بی نیازی(غنی)نیکو یاوری برتقوای الهی است"(۵)
📝حال بجای "الکاد"، "اتجروا"، "متحرفا"، "اصلاح المال" و "غنی"؛ بگذاریم: "پول وثروت"!
مگر سخت کوشی، تجارت، حرفه داشتن، اصلاح مال کردن موجب پول درآوردن و ثروت اندوختن نیست؟!
-پول و ثروت ترجمه اینها نیست اما بیگانه با اینها هم نیست. از عوارض اینهاست گاه لازم و همیشگی و گاه مفارق و گهگاهی! پس کار بدی نکرده ایم!
🚩اما بااین جابجایی، تنوع عبارت پدید نیامده، دستگاه واژگانی عترت در این حوزه هک شده است!!!
خوانش سایر آموزه های این واژگان با مشکل مواجه می شود!
🔎ببینید:
-"تجارت عقل را زیاد می کند"(۶).
وقتی جای تجارت -طبق قرار- پول درآوردن را بگذارید؛ خوانش نمیشود! چون پول درآوردن، عامل زیادی عقل نیست بلکه گاه نشان سفاهت و حماقت هم هست(۷).
-"اصلاح مال از ایمان است"(۸).
جای اصلاح مال، پول درآوردن یا زیاد کردن ثروت بگذاری خوانش نمیشود! چون پول درآوردن و زیاد کردن ثروت نشان ایمان نیست! اصلاح مال در واژگان معصوم یا قرین "عفاف از حرام " است(۹) یا "تقدیر معیشت و برنامه ریزی"(۱۰) و "مرمت معاش"(۱۱) است. اینکه از حرام پاکش کنی و ضایعش نکنی و به نیاز خود و مومنان برسی، اصلاح مال است نه اینکه حتما افزونش کنی و...!
از اینرو فقهاء آن را علامت رشد و درآمدن از سفاهت قرار داده اند.
-شعار "تباً للذهب"(مرگ بر سکه طلا!)پیامبر(۱۲) و "ثروت میراث فراعنه است"(۱۳) و "ثروت ملکه کندوی فجّار است"(۱۴) و دهها عبارت اینچنین دیگر فهم نمیشود! برای اینکه ثروت -به غلط غنی معنا شد و- بهترین یاور برای تقوا شد!
⬅️چند نتیجه مهم:
1⃣با تقلیل مفهوم "کار"، "صاحب حرفه بودن"، "سخت کوش بودن"، "بی نیازی" به مفهوم "پول و ثروت" یک #تغییر_راهبردی پدید می آید نه صرفا یک ترجمان امروزین!
پول و ثروت ما به ازاء کامل برای آن مفاهیم نیست. نه "جامع همه افراد" آن مفاهیم است و نه "مانع اغیار" از بعضی موارد!
🔹جامع افراد نیست:
-وقتی علی(ع) ۱۰۰چاه وچشمه را به دست خود حفر و همه را در راه خدا وقف می کند(۱۵) یا ۱۰۰۰اصله خرما میرویاند و وقفشان می کند؛ کاد و سخت کوشی کرده است اما کارش از پول نمی گذرد!
-یک گروه جهادی با ارائه خدمات رایگان و سازندگی از واسطه پول استفاده نمی کند(نه پول در می آورد و نه پولی به نیازمند می دهد)!
-آشپزهای موکب های اربعین، صاحب حرفه اند، فعالیتشان اقتصادی هم هست اما پولی نیست!
-صاحب مبیت ها نیز با "اقتصاد تبرعی تحبیس" خدمت می کنند بدونی که پولی درآورند .
٭تازه اینها قابل ارزش گذاری ریالی و دیناری است ولو ریال و دینار در بین نیست.
-اما او که باوجود حرفه، معاشش تنگ است و دچار فاقه است و امام به او نمازی خاص تعلیم می دهد(۱۶)؛ نماز ودعای او در این وضع برای گشایش اقتصادی است ولی اصلا پولی نیست حتی قابل ارزش گذاری ریالی نیست.
🔸مانع اغیار نیست:
بسیاری از انحاء پول درآوردن -حتی حلال-ومطلقا مصداق کار مفید، کاد، اصلاح مال و حرفه نیستند!
-از سودسپرده خوردن نه کار است و نه حرفه و تازه مشمول "فارغ" مذموم در همان روایات هم است. جوانی که بخاطر نداشتن حرفه از چشم پیامبر(ص) افتاد(۱۷)؛ اگر با شرکتهای هرمی و سود سپرده هم ثروتمند و پول درآر بود، بازهم از چشم نبی می افتاد!
-افزون کردن ثروت با بورس بازی، نه حرفه است نه اصلاح مال در واژگان عترت!
-شغلهای متعدد دلّالی وبرخی کارهای خدماتی عصرما، نه کارمفید ونه کاد وسخت کوشی است!
⬅️از اینروست که اهلبیت از آن تعابیر استفاده کردند نه پول درآوردن. امام و رهبری هم جوانان را به کار جهادی، رونق تولید و... تشویق میکنند نه پول درآوردن!
وقتی می خواهیم فعالیت اقتصادی "مومنانه" را ترویج کنیم بهتراست از همان مفاهیم والا و جامع و مانع استفاده کنیم. مفهوم مرکزی اگر جای "کار"، "پول" شد، راه خود را ترویج می کند و در اغلب موارد از هم تخلف دارند.
مفهوم مرکزی "کار"، فعالیتهای معادی بنده(نه فقط معاشی)را هم میگیرد و اصلاح برزخ و قیامتش چون کاری اقتصادی و حتی تبرعی نیست از نرخ نمی افتد.
🔺ادامه متن را در بخش دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian