🗡به محرم، جفا بس نیست؟!
🔺هیئت های مذهبی انقلابی و مکتبی همه به تبعیت از ولایت و مرجعیت، خود را تسلیم تصمیمات ستاد ملی کرونا کردند.
فقط تقاضا کردند تصمیمات نهائی، زودتر بیان شود تا فرصت ابتکار و برنامه ریزی داشته باشند.
🔺پروتکل ها وقتی اعلام شد؛ حتی رئیس دولت گله کرد چرا اینقدر دیر؟!
برخی جلسات بزرگ مجال تدارک جای مناسب و... نیافتند. باعین حال براساس آن پروتکل ها برنامه های ممکن، طراحی و تبلیغ شد.
🔺در این حین از قرار دادن 6000بازرس برای نظارت بر جلسات عزاداری(!)خبر آمد!
#حس_استاندارد_دوگانه به عزاداران دست داد اما گفتیم: آنرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟!
🔺رئیس جمهور در این خصوص، مرتکب #نقض_قانون_اساسی هم شد و مغایر اصل 36 قانون اساسی اعلام کرد: کسانی که در ماه محرم پروتکل ها را رعایت نکنند، مجازات می شوند! برخی مجازات ها از امروز(25مرداد) ابلاغ می شود!
(طبق اصل 36 تعیین مجازات فقط با روال قانونی مجلس و تایید شورای نگهبان انجام می گیرد!)
گفتیم آخر از سیل اشتیاق مردم به سیدمظلومان خبر دارند که قابل مقایسه با نوروز و 13 به در و... نیست از اینروست که هول کرده #بدعتهای_فراقانونی می گذارند!
🔺فرمانده نیروی انتظامی و دادستان کل هم وارد شده و اعلام کردند باجلسات عزاداری متخلف از پروتکل ها، دوبار تذکر داده و بار سوم تعطیلش می کنند!
باحیرت این سریال را تعقیب و باز گفتیم: این همه خط و نشان برای جلوگیری از افراط برخی هیئات دربرخی شهرهای محدود است که امر از مرجعیت و ولایت نمی برند!
ولو اینها در شهرهایی که دچار تفریطند و عمده مجالس را تعطیل کرده اند، بر تفریط و تنگ گرفتن بر چند هیئت محدود که با رعایت تمام پروتکل ها مجلس گرفته اند می افزاید؛ اما صبر می کنیم تا جان شایسته ی عزادران در هیچ شهری با افراط هیچ هیئتی به خطر نیافتد!
🔺دو سه روز قبل محرم(28مرداد) معاون وزیر بهداشت یکباره پروتکل های مصوب قبل را جابجا و اعلام کرد: در ماه محرم عزاداری در فضای سربسته #مطلقا_ممنوع است!
الان دیگر مجال جابجایی برنامه هم نیست و در بسیاری از مناطق و تایم های برنامه ریزی شده اصلا جز فضای بسته(با رعایت سخت گیرانه پروتکل های قبل) امکان برنامه نیست!
قبول کنید دیگر دارد سخت می شود باور کنیم همه این سریال، اتفاقی و صرفا برای تضمین سلامتی مردم است!
🔅این انقلاب و نظام، پیروزی اش(57و 8سال دفاع مقدس)را مدیون محرم و صفر بوده است. استقرارش با وجود همه فشارها ونامردمی ها را هم مدیون پشتوانه مذهبی عاشورا بوده است.
با #بازی_پروتکلها جابجا کردن مکرر حدود آن بعد از استانداردهای دوگانه و خط و نشان های اضافه تر نیاز، شاید دیگر داریم به محرم جفا می کنیم!
#تضمین_سلامت_تعظیم_محرم
#واحسینا
📝محسن قنبریان ۹۹/۵/۲۹
☑️ @m_ghanbarian
9-تحلیل قدسی روضه ها.mp3
8.21M
🔆 تحلیل قدسی روضه ها(۹)
🔸 عالم ملک حیاتش پنهان و عالم آخرت حیات در آن آشکار است(لهی الحَیَوان). اما اگر جمعی به "حیات طیب"رسیدند نبات وحیوان پیرامونشان هم تأثیرگرفته حیات برتری آشکار می کنند. سگ اصحاب کهف استثناء سگها نبود هر سگی با آن جمع ، آن می شد. همه سنگها شهادت سیدمظلومان را درک کردند اما سنگهای کربلا آشکار کردند.اسبها، همه در نهان امام شناسند ، اما ذولجناح آشکار کرد (مهمهماً باکیاً)...
🔸 آب نخوردن ابالفضل در علقمه ، فضیلت عباس(ع) نیست؛ذولجناح هم نخورد(شال رأسه ولم یشرب )...
🔸 دوبال بجای دستهای قلم شده، فضیلت اوست اما اختصاصی اونیست. غیر از جعفر طیار، مومنینی که عفاف و قناعت عالی داشته اند با بال محشور می شوند(ر.ک:مواعظ عددیه آیت الله مشکینی).
🔸فضیلت اختصاصی عباس(ع) ، رفعت ذکر ویاد او در علیین است(رفع ذکرک فی علیین)!
علیین مقام لایدرک قرآن است که مقربان خاص از آن خبر دارند حال در آن مقام خاص الخاص، ذکر ونقل زبان ابالفضل است!...
🔸 این مقام را با سه قدم برای امام خود برداشت:ایثار، ابتلاء، فدا(فلقد آثر وأبلی وفدی اخاه بنفسه) .
هر احسانی ایثار نیست؛گذشتن از حق وسهم خود بخاطر کسی ایثار است که "اعلی مراتب ایمان"و"افضل عبادت"است.
ابتلاء، بعد ایثار است . برداشتن بلاء کسی و دچار ابتلاء شدن بخاطر کسی است.
فدا، از ابتلاء هم بالاتر است. ابتلاء کسی را به تمامه برداشتن تا او رخاء و گشایش ببیند ، فداست. پدری که به بچه ی مبتلای خود می گوید من فدایت شوم یعنی دردت به جان من آید وتو نجات یابی.
ابالفضل(ع)برای سید مظلومان این سه مرتبه را واجد شد که ذکر ویادش در حلقه علیین رفعت گرفته است..
23.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ اگر امسال نمی آمدید وعده رسول خدا(ص) به صدیقه طاهره(س) دروغ در می آمد! وحاشا که چنین شود!
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
۱-کوفه، نهضت، نظام ؛ تاب آوری.mp3
15.56M
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده اول: کوفه شهر نظام!
☑️ @m_ghanbarian
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده اول: کوفه شهر نظام!
✅ تعریفها:
🔸نهضت: مرحله بپا خواستن، قیام و شورش علیه وضع موجود تا انقلاب و دگرگونی وضع مستقر را مرحله نهضت می خوانیم.
🔸نظام: تدارک ساختار و نهادهای جدید برای تحقق آرمانهای نهضت را نظام می شماریم؛ که جسم و روحی دارد. آن آرمانها، روح نظام و نهادها و قوانین برآمده، جسم آن. رابطه جسم و روح اینجا هم برقرار است.
اگر نهضتی برای عدالت و مساوات بود، نهاد بیت المال(مثلا) و کارگزار آن و قواعد تحصیل منابع و تخصیص آن متناسب با آن آرمان طراحی می شود.
🔸تاب آوری: منظور استقامت نهضت و نظام است.
تاب آوری نهضت یعنی تا پیروزی و براندازی نظم سابق بکشد و در راه مضمحل و متوقف نشود.
تاب آوری نظام یعنی تا رسیدن و تحقق کامل آرمانها زنده و پویا بماند. نه استحاله شود یا دچار مرگ شود که جسم و اسم بماند اما روح و رسم برود(مثل یک دندان پوک). در مثال قبل؛ بگویند بیتالمال اما فی الواقع مالالبیت باشد!
✅ کوفه
تمرکز این بحث بر کوفه از پیدایش تا پایان نهضت عاشوراست. کوفه دو نهضت و سه نظام را در این مدت تجربه کرده که می توانیم قواعدی درس آموز از آن برای زیست سیاسی اجتماعی مان استخراج کنیم.
🔸دو نهضت: نهضت علیه عثمان بالاصاله کوفی است / نهضت عاشورا هم گرچه بالاصاله حسینی است اما به تبع کوفی است.
🔸سه نظام: نظام خلفاء(دوم و سوم)/نظام علوی/ نظام اموی (پس از صلح امام حسن)
✅ کوفه شهر نظام:
نقطه شروع کوفه با یک نهضت نیست. کوفه در پیدایش، تجسم یک نظام است:(نظام فتوحات خلفاء)
مکه نیست که بعثت و شروع دگرگونی ها را ببیند. مدینه نیست که دگرگونی ها به نظام جدید بیانجامد. حتی مدائن نیست که شهری ایرانی-ساسانی باشد و با شمشیر فتح شود و نظامی نو بگیرد.
از اول سپاه فتوحات آنرا بنیان نهاد. لذا خصائص سپاه فتوحات و آرمانهای خلیفه در نحوه ساخت و شکل گیری ظاهر و باطن شهر ترشح کرده است.
(برخی اطلاعات تاریخی لازم را از فایل صوتی بشنوید)
مسلمانی+نظامی گری روان اجتماعی این شهر می شود که اقتضائات خود را دارد:
والی خاص خود را می طلبد. جنگ و صلح خاص خود را اقتضاء دارد. سبک زندگی خاص خود را بار می نهد و...
در این شهر هر جمعه ان اکرمکم عندالله اتقاکم خوانده میشود اما نظم عرب-عجم تهدید نمی شود. قریشی-موالی زیر سؤال نمی رود. روان شناسی اجتماعی این شهر معمای جنگاوری در فتوحات و تعلل در صفین و جمل و نهران را روشن می کند و...
خلاصه کوفه مجسمه ای از یک نظام است که در محرم سال 17 سربرآورد.
☑️ @m_ghanbarian
⚜فرهنگ عشق به "اولوا الامر"(تشیع) ، درونی و دلخواه "نظم امرکم" را می پذیرد.
فرهنگ هر فرد یک واحد آزاد و خود مختار(لیبرالیسم) ، برای نظم های ضروری محتاج خشونت پلیس می شود.
☑️ @m_ghanbarian
۲-کوفه؛ نهضت،نظام ؛ تاب آوری.mp3
14.37M
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم۹۹
«کوفه؛ نهضت،نظام ؛ تاب آوری»
پرده دوم: دوگانه غلط مومن ضعیف-فاسق قوی
☑️ @m_ghanbarian
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم۹۹
«کوفه؛ نهضت،نظام ؛ تاب آوری»
پرده دوم: دوگانه غلط مومن ضعیف-فاسق قوی
🔸کوفه سه نظام تجربه کرد. هرسه اذیت شدند اما نظام اموی دوام آورد.
کوفه هم عُمَر را به ستوه آورد و هم علی(ع)_البته هرکدام به جهتی_علیه عثمان هم شورش کرد!
در این پرده به نقش دوگانه غلطی که از اول توسط خلیفه وقت در "روان جمعی" کوفه شکل داده شد می پردازیم.
روزی خلیفه دوم در جمع مردم گفت:"مردم کوفه مرا به ستوه آورده اند !اگر مرد نرم خوئی را بر آنها حاکم گردانم او را تضعیف می کنند. واگر سخت گیری را بر آنها بگمارم از وی شکایت می کنند. کاش مرد نیرومند و امینی پیدا می کردم تا والی آنها کنم"!
یعنی شکل دادن دوگانه غلط مدیریتی: یا مومن ضعیف یا فاسق قوی! واقعا نیرومند امین بین این همه صحابه نبود؟!
این دوگانه اول تثبیت می شود و بعد در تجربه جمعی کوفه گزینه فاسق قوی فائق آمد و راه بر مومن نیرومند امین هم بسته شد!
✅ والیان این دو گانه:
1⃣ سعد ابی وقاص از تاسیس (17ه)تا 3سال و نیم والی بود. علت عزل: شکایت مردم از نماز او!
2⃣ زیاد بن حنظله (قاضی کوفه در دوره سعد). استعفاء پس از مدتی اندک.
3⃣ عمار یاسر: یکسال اندی والی و فرمانده جنگ. عزل به بهانه مومن ضعیف بودن!
4⃣ مغیره بن شعبه: خلیفه هم او را فاسق می دانست اما او گفت: فسق من زیانی برای تو ندارد. کاردانی و توانائی من برای تو فسقم برای خودم!
(هنوز هم این تئوری در مدیریت برخی هست)
باز بر او اعتراض شد و به عزل انجامید.
5⃣ سعد ابی وقاص: که همان سال شورای 6نفره تشکیل و سعد هم عضو آن بود. خلیفه از دنیا رفت اما وصیت کرد سعد والی کوفه باشد. عثمان او را یکسال نگهداشت. بخاطر اختلافش با عبدالله بن مسعود(متصدی بیت المال) عثمان هردو را عزل کرد.
6⃣ ولید بن عقبه: برادر مادری عثمان و کسی که رسما قرآن فاسقش خوانده بود(ان جائکم فاسق...). مشروب می خورد. نماز صبح را سر مستی 4رکعت خواند و...!
اعتراض مردم را موجب شد و با پیگیری امیر المومنین عزل شد و بر او حد جاری شد.
7⃣ سعیدبن عاص: باز اموی و از خویشان عثمان. اول منبر و محراب ولید را آب کشید اما بعد حیف و میل بیت المال موجب اعتراض عمومی شد. اینبار اعتراضات به بنی امیه و شخص عثمان متوجه شد. مردم او را از کوفه اخراج و به امارت ابو موسی رضایت دادند.
8⃣ ابوموسی اشعری: فقط طبری قائل است دوره ای پیش از این بعد عمار یاسر و قبل از مغیره والی بود که باز دوام نیاورد. اینبار با اخراج سعید مردم او را والی کردند و عثمان رضایت داد.
امیر المومنین هم او را موقتا ابقاء کرد.
✅ تحلیل
در دوگانه ای که از اول برای کوفه چیده شد، گزینه سوم که تنها گزینه صحیح است(مومن نیرومند امین) حذف شد. به بهانه نبودن چنین مدیری بین مومن ضعیف و فاسق قوی و کاردان مردم تجربه داده شدند و به مرور فکر جمعی کوفیان همان فاسق قوی را ترجیح داد. اول فسقی در حد ولید را نمی پذیرفت اما در والیان دوره بعد بنی امیه این مقدار هم معفو بود!
سعد ابی وقاص را اول نماز بهتر ازش می خواستند اما در دوره بعد با اوونماز و اشرافیتش مشکلی نداشتند(خلیفه برای تبار گرائی اش او را تعویض کرد).
حتی عمار شاید چون استبداد و دسیسه مثل مغیره را روا نمی داشت در مومن ضعیف طبقه بندی شد و در شهر نظامی کوفه شانس بقاء نیافت. والا در زمان او منطقه دینور و خراج 5میلیون درهمی اش عاید کوفه شد.
اینها خبر می دهد این شهر با این روان اجتماعی جدید شکل گرفته آزادی و مردم سالاری علی(ع) را بر نمی تابند و معامله مومن ضعیف با او می کنند!
☑️ @m_ghanbarian
۳-کوفه؛ نهضت،نظام ؛ تاب آوری.mp3
13.76M
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم ۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده سوم: اولین نهضتِ کوفه
☑️ @m_ghanbarian
⭕️درس گفتارهای مجازی محرم ۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده سوم: اولین نهضتِ کوفه
🔸اولین نهضت کوفه شوریدن علیه عثمان است که بالاصاله کوفی است. علیه تبعیض اموی است. این تبعیض را به ترتیب: موالی و اهل ذمه، بعد قبایل عرب یمنی و... و تابعین، بعد انصار و بعد مهاجرین غیر قریشی و بعد غیر اموی ها؛ بیشتر درک می کردند چون خاستگاهش تبارگرائی اموی بود.
✅ تبارگرایی عثمان
عبدالرحمن عوف او را "عمید(تکیه گاه) بنی امیه" می خواند. فدک و کل خمس غنیمت آفریقا(500000دینار) را به یک دامادش(مروان) و خمس غنائم مصر(300000دینار) را به داماد دیگرش(برادر مروان) داد!
چراگاه های مدینه قرق و انحصار اسبها و شتران غنیمت بنی امیه بود!
شام که از اول دست پسران ابوسفیان بود(بعد از ابوعبیده جراح تا آخر معاویه حاکم بلا منازع بود)
دو ولایت بزرگ عراق هم، بصره دست پسر عمه اش عبدالله بن عامر بن کُریز وکوفه را به برادر مادری اش ولید بن عقبه داد.
پس از ولید، سعید بن عاص اموی رسما کل عراق را بوستان بنی امیه می خواند!
✅ آرایش جمعیتی جدید
در این زمان تقریبا نیم کوفه را موالی، اهل ذمه و کسبه ای که به کوفه مهاجرت کرده بودند تشکیل می داد. نسل جدیدی از متولدین از نظامیان عرب با زنان ایرانی در کوفه به جوانی رسیده بودند.
به گونه ای که برخی والیان کوفه(مثل مغیره) بخاطر کثرت جمعیت این جمعیت، زبان فارسی آموختند. مساجد: الموالی و الحمراء و... گویای رشد جمعیت اینان است. این مساله بنی امیه را نگران کرده بود که نکند روزی علیه اعراب شورش کنند لذا حتی معاویه نقشه ی به کشته دادن برخی را داشت که احنف بن قیس مانع شد. بعد سیاست کوچاندن اجباری تعقیب شد.
این نسل جدید مسلمانان در تحقیر و آزار بودند. پیاده نظام قرار داده شده و درپرداخت غنیمت و مستمری به آنهاهم مضایقه می شد.
ازدواج با زن عرب برایشان ممنوع و حاکم، طلاق اجباری می داد!
علم و ادب ممنوع نبود اما مشاغل و پست های سیاسی (مثل قضاوت و...) برایشان ممنوع بود!
با اموی گرایی عثمان این حس تبعیض به سایر قبایل عربِ غیر اموی هم منتقل شد و زمینه شورش گردید.
✅ کلید خوردن نهضت(آن 9نفر!)
اعتراضات با فسق حاکم 5ساله(ولید) شروع شد و در دوره سعید بن عاص ادامه یافت. او مروج تئوری تبعیض امویان بود که عراق را بوستان خودشان می خواندند.
اعتراضات در جلسات شبانه او شروع شد که حتی رئیس شرطه اش تا بیهوشی کتک خورد.
سعید 9نفر را به عثمان اسم داد که ریشه اعتراضاتند و آنها به شام تبعید شدند.
در کلیسای مریم سکونت داده شدند و معاویه به آنها سر میزد. با معاویه هم بحثشان شد طوری که او هم کتک خورد!
معاویه برای حفظ شام از عثمان خواست آنها را برگرداند. برگشت آنها حس پیروزی داشت و اعتراضات را در کوفه وسیع تر کرد. اینبار به حمص تبعید شدند وآنجا ماندند تا آزاد گذارده شدند هرجا می خواهند بروند.
کوفیان هم سعید را اخراج کردند .
مالک با 200 کوفی وحکیم با 100بصری و عبدالرحمان با 300مصری به مدینه آمدند و با همکاری معترضین مدینه 4ماه خانه عثمان را محاصره و بر او شوریدند که عثمان هم کشته شد.
بدین طریق اولین نهضت کوفه رقم خورد اما هزینه سنگینی مثل مقابله با سپاه شام نداشت. مدینه موافق آن بود و اقبال عمومی داشت.کوفه در نهضت اول تاب آورد.
☑️ @m_ghanbarian
۴-کوفه؛ نهضت،نظام ؛ تاب آوری.mp3
13.76M
⭕️درس گفتارهای محرم۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده چهارم: الهیات قعود و دکترین ابوموسی ۱
☑️ @m_ghanbarian
⭕️درس گفتارهای محرم۹۹
«کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری»
پرده چهارم: الهیات قعود و دکترین ابوموسی ۱
🔸پس از نهضت موفق کوفی علیه عثمان، همانها امیرالمومنین را برگزیدند. نظام علوی وعده داده شد اما از اول با الهیاتی رقیب و دکترینی سیاسی اجتماعی برای کوفه مواجه شد که درک روشن از آن بسیار پراهمیت است.
"الهیات قعود و توقف" در نظر برخی صحابه نسبت به خلافت امیر(ع) یا جنگهای او با مسلمان -که برای اولین بار در اسلام رخ می داد- از سوی و "دکترین سیاسی ابوموسی اشعری برای کوفه" (بی طرفی و نوعی دولت ملی) ؛در نظام علوی به هم رسیدند وتاثیری عمیق و شگرف بر کوفه تا کربلا گذاشتند!
برای اولین بار کسانی از مشاهیر اسلام با خلیفه برگزیده (والبته منصوب الهی)یا اصلا بیعت نکردند یا بیعت جهاد نکردند: حسان بن ثابت، اسامه بن زید، سعد ابی وقاص، زید بن ثابت، ابو سعید خدری، انس بن مالک، ابودردا، ابوموسی اشعری و...
🔸طرفداران این الهیات جدید در صفین به 30000نفر رسید که در رقه و قرقیسا و...خیمه زدند و نه جانب معاویه بودند نه علی(ع)!(البته شام یک دست برای معاویه بود و این الهیات در مدینه و کوفه وبصره یار می گرفت!)
آن جریان الهیاتی در کوفه با ابوموسی اشعری تشخصی زمینی گرفت و دکترینی سرزمینی برای کوفه شد که تا کربلا ادامه یافت. در کربلا هم مقابل صف ابن زیاد و سید الشهدا(ع) عده ای زیاد بر تپه ای بیطرف مانده و فقط برای حسین(ع) دعا کردند!
✅ سیر ماجرا:
معترضین علیه عثمان همانجا با امیر(ع) بیعت کردند نمایندگان کوفه و مصر و بصره در مدینه به نمایندگی بیعت کردند.
در کوفه، مردم سراغ ابوموسی (والی ابقاء شده از عثمان) آمدند تا بیعت کنند اما او اظهار توقف کرد!
با احتجاج اصحابی مثل هاشم مرقال ، بیعت کرد. اما دوباره در تجهیز مردم برای مقابله با بیعت شکننان جمل اعلام توقف کرد!
✅ ابوموسی؟
از مهاجران حبشه بود. در زمان حکومت رسول الله(ص) معلم فقه یمن وقاری زیبا لحن کوفه واز فرماندهان موفق فتوحات بود.
لذا جمع بین خصائصی که روانشناسی اجتماعی کوفه می خواست را داشت: نظامی گری/ تظاهرمسلمانی.
عمده کوفیان هم یمنی بودند و فقه را از او آموخته بودند.به حسب نقل طبری دوره ای کوتاه بعد از عمار و قبل از مغیره هم والی کوفه بوده است.
با اخراج سعید بن عاص ؛ از سوی کوفیان او به امارت کوفه نهاده شد و عثمان رضایت داد. به نقل یعقوبی ،امیر(ع) فقط او را بخاطر مشورت مالک اشتر در کوفه ابقاء کرد.
اما دینوری و طبری از نصب والیانی بنام عماره بن حسان یاعماره بن شهاب می نویسند که ظاهرا در راه بر میگردد چون می شنود که مردم ابوموسی را می خواهند.
✅ تولد دکترین ابوموسی
امیر(ع)با 400 صحابه(70بدری)به تعقیب طلحه و زبیر و عایشه اقدام کرد . وقتی آنها به سمت بصره رفتند در چند نوبت برای ابوموسی نماینده فرستاد . در همه موارد ابو موسی بر توقفش در جنگ و فتنه خواندن این مسلمان کشی پا می فشرد.
با سخن صحابه مردم بسیج شدند و با رسیدن و مداخله مالک، ابوموسی از قصر اخراج شد و حکم عزل او ونصب قرظه بن کعب انصاری رقم خورد.
اما ابوموسی در آخرین نطق امارتش در مسجد کوفه گفت:"ای مردم کوفه از من اطاعت کنید تا پناهگاه اعراب شوید ! مظلوم به شما پناه آورد و درماندگان در پناه شما ایمن شوند..."
اینگونه "دکترین کوفه ی بی طرف" بیان شد. شهر اصلی جنگاوران مسلمان در درگیری متخاصمان با خلیفه مشروع بی طرف بماند تا خود قطبی شود که پناه دیگران گردد. وقتی مدینه وشام با جنگها تضعیف شد کوفه (با وسعت قلمرویش) پناه مسلمانان باشد.
این تئوری بی اثر نبود واز شهر نظامی کوفه برای جمل فقط 6000تا 12000 نیرو بسیج شد! کفایت پیروزی بر جمل کرد اما خبر از اثر این دکترین در حوادث بعد می دهد .
✅ اولین جنگ بی غنیمت!
کوفه نظامی و متنعم از فتوحات حالا در جنگ مسلمان حق غنیمت هم ندارد ! امیر المومنین از آن منع می کند.
این هم با آن خصائص جمعی و روان اجتماعی مشترک کوفه نمی سازد.
آن الهیات و دکترین کوفی آن و این خصوصیت ،از چالش های اصلی ای می شود که نظام علوی در کوفه تاب نیاورد.
(این پرده ادامه دارد)
☑️ @m_ghanbarian