eitaa logo
محسن قنبریان
17.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
874 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️درس گفتارهای محرم۹۹ «کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری» پرده هفتم: اهالی تپه ندبه! 🔸تا اینجا معلوم شد شهرها و جوامع هم مثل اشخاص با افکار و هیجانات و رفتارهای مشترک، دارای روح و روانی جمعی میشوند.(ر.ک:جهان های اجتماعی/ حمید پارسانیا). کوفه شخصیتی اجتماعی با خصائصی یافت که تا 61هجری با او بود. در نهضت علیه عثمان پیروز و در نهضت حسینی تاب نیاورد. نظام اموی را پذیرفت اما نظام علوی را تاب نیاورد. 🔸در نهضت حسینی، مخالفت ها با بنی امیه در دوره نعمان بن بشیر(والی ضعیف) موجب نهضت در کوفه شد.بخلاف شورش های خوارج اینبار اعتراض، نهضتی با 18000بیعت کننده یافت. اما در دوره عبیدالله بن زیاد (فاسق قوی و مستبد) نهضت سرکوب شد.بافت جمعیتی جدید،بازی والی با بیت المال و مقرری ،استبداد و اجبار ابن زیاد نهضت دوم کوفه را شکست داد و کوفه را علیه مهمان خود تجهیز کرد. یکبار دیگر الهیات قعود خود را در کوفه نشان داد و آنها که حاضر به کشتن حسین(ع)نبودند را جای یاری او ،روی تلّی جمع کرد تا برایش بگیریند و فقط ندبه کنند! ✅ سیر حوادث: 1⃣شیعیان پی امام؛ مغیره پی ولایت عهدی یزید: بلافاصله بعد از شهادت امام مجتبی شیعیان کوفه نامه دعوت به امام حسین نوشتند که پاسخ صبر تا پایان عمر معاویه جواب داشت. مغیره والی اول کوفه برای بقاء خود ولایتعهدی یزید را با معاویه و یزید مطرح کرد و سران کوفه را حتی زودتر از شام بدین امر راغب کرد... 2⃣ شروع نهضت حسینی: از رجب 60 هجری با مرگ معاویه، اباعبدالله نهضت را شروع کرد چون عهدنامه به اتمام رسیده و ولایتعهدی یزید هم فاقد وجاهت قانونی(خلاف عهدنامه) و هم شرعی بود. اولین تجمعات پس از ده سال در خانه شیعیان برای نهضت شروع شد. امام نامه اول را بی جواب گذاشت. مرتبه دوم 150 نفر از سرشناسان شیعیان کوفه با نامه هایی به مکه رفتند و باز بی جواب نهاد. وقتی درخواست از امام به غیر شیعیان هم رسید (کوفه آماده نهضت نه شورش) آنوقت جواب داد و مسلم بن عقیل را فرستاد. مرامنامه عدالتخواهانه مسلم زود به بیعت 18000نفری رسید ونهضت دوم کوفه شکل گرفت. 3⃣ تاب نیاوردن نهضت کوفه: وقتی فاسق قوی (عبیدالله) جای نعمان نشست ارزشهای استبدادی اموی را آشکار کرد. ناشناس وارد شد تا منعش نکنند و بعد خطبه تهدید خواند. لاجرم قیام مسلم زودتر از موعد با 4000نفر شروع شد(بقیه فی الحال در کوفه نبودند). سیاست ارعاب شروع شد. ترساندن از سپاه شام توسط اشراف کوفه، وعده قطع مقری به عریف ها و دار زدن عریفی که یکی از افراد تحت سرپرستی اش با مسلم و حسین باشدو...موجب شد نهضت بخوابد و مسلم غریبانه کشته شود. 4⃣ تجهیز کوفه علیه امام(ع) با افزایش صددرصدی بیت المال و وعده تقسیم 4000دینار و200000درهم سپاه تجهیز شد. اعزام اجباری حتی نوجوانانی که بالغ شده اند در دستور قرار گرفت. قعقاع بن سوید با سپاهی مامور شد هیچ مردی در کوفه نگذارد.متخلف دستگیر و گردن زده می شد! ارزشهای اموی کوفه را بسیج کرد. 5⃣ اهالی تپه ندبه: بلاذری می نویسد از هر هزار اعزامی 300یا400نفر به کربلا می رسید و بقیه از سر کراهت فرار می کردند . دینوری می نویسد تا کربلا از دسته های اعزامی ،بخاطر کراهتشان برای کشتن حسین(ع) فقط عده قلیلی می ماند! این متواریان در صحرا ،روز عاشورا بر تلّی جمع شدند وبا گریه دعا می کردند: اللهم انزل نصرک! با یک محاسبه معلوم میشود جمعیت فراری ها بیش از حاضران میدان است.اگر به حسین می پیوستند کار تمام بود اما بازمانده الهیات قعود با خصلت های جمعی کوفه مانع شد . عاشورا ظاهرا سه صف (یاران امام/سپاه ابن سعد/اهالی تپه ندبه) اما واقعا با دوصف(حسینی/ یزیدی) رقم خورد... ☑️ @m_ghanbarian
🔴جریمه روح بزرگ +دعوت میشود سخنرانی «عاشورا، نهضت مقدس» محرم۹۸ را گوش فرا دهید ☑️ @m_ghanbarian
💢پیشران فجایع کربلا اراذل و اوباشی بودند که دستگاه اموی سازمانشان داده بود. سکوت، رضایت و همراهی ذهنی و قلبی لشکر کوفه آنها را جسورتر می کرد تا جنایاتی بی سابقه مرتکب شوند. (سازمان اوباش پیشران فاجعه عاشورا/ محرم98) ☑️ @m_ghanbarian
۱-وارثان کرب و بلای عاشورا.mp3
17.25M
🔆وارثان کرب و بلای عاشورا جلسه اول ۹۹ ☑️ @m_ghanbarian
♨️پس مردمی که سالها به گاری بسته اید چه⁉️ نوشته حجت الاسلام قنبریان را بخوانید ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
♨️پس مردمی که سالها به گاری بسته اید چه⁉️ نوشته حجت الاسلام قنبریان را بخوانید ☑️ @m_ghanbarian
♨️پس مردمی که سالها به گاری بسته اید چه⁉️ 📋خدا را شکر مسئولین حفاظت قانونی دارند و به استناد ماده ۶۰۹مجازات اسلامی برای توهین کننده شان ۳تا ۶ماه حبس یا ۷۴ضربه شلاق یا جریمه مالی بریده اند! خودش هم لازم نیست شکایت کند مدعی العموم زحمت می کشد تا او مقدس بماند! پس نگرانی و سخن سر تعبیر آقای پناهیان درباره یک استاندار نیست قانون قبلا برای مسئول تدارک شده است! ✅ سخن سر موج حمایت شخصیت ها از استاندار است از خود استانداری تا آقای جزایری و این و آن. بنظر می رسد این سطح حمایت افتخاری و سفارشی -که اتفاقی بنظر نمی رسد- چیزی بیشتر از اعاده حیثیت یک مسلمان را نتیجه می دهد: عمیق تر کردن شکاف دوگانه مردم - مسئول! سلمنا حق استاندار نبود درباره اش "کنایه" بزنند که باید گاری به او بسته تا آب ببرد! اما مقابل این کنایه چندین سال "به گاری بستن واقعی" مردم هم هست! مگر به گاری بستن شاخ و دم دارد وقتی هرروز باید دلو آب روی شانه و یا با گاری ببری؟!! 🔺این سطح از دفاع از استاندار -با وجود ماده قانونی برای شکایت از گوینده- در مقابل زخم سی ساله به گاری بستن صدها خانواده آیا شکاف ساز نیست?! مثل این می ماند که سال دیگر مُبلغی دیگر را که گفته اگر مسئول بودم مسئولین امنیتی و انتظامی را بخاطر روستای ابالفضل به ساچمه می بستم! را بخاطر سوءتعبیر مورد حمله قرار دهیم که این ترویج خشونت است! شوراندن علیه دستگاه های قانونی است! و... جالب است واقعا هم درست می گوییم لکن اما توجه نداریم که به ساچمه بستن چندباره مردم واقعیت اصلی است نه این"تعابیر ادعایی و کنایی"! ✅ قرار بود چنین دوگانه ای شکل نگیرد و در تعارض موقعیت مسئول و حق مردم جانب حق مردم را بگیریم! قرار بود "ابن هرمه" های بازار اهواز را هفتگی با خواری و خفت، دوپا دربند مثل سگ برانیم!(۱) و هرهفته ۳۵تازیانه بزنیم و در شهر دور دهیم(۲) آیا کردیم?! یا او العیاذ بالله مال دولت پر اختلاس علی(!) -چنانچه برخی می گویند!- بود و چنین وابستگانی در بازار و اقتصاد اهواز دیگر وجود ندارند؟!! جایش البته در دوره قبل مانع حضور کارگران محروم و معترض فولاد به نماز جمعه اهواز شدیم! و این سالها کارگران هفت تپه را جای مسببان زندان میبریم! قرار بود "منذر" های اشرافی در حکومت اسلامی را "از شتر قبیله پست تر" خطاب کنیم(۳) که ظاهرا دیگر مثل آنها در این حوالی پیدا نمیشوند!!! 🔺خلاصه احترام مسئول واجب و سوءتعبیر ممنوع اما همان تعابیر را درباره مردم نواحی محقق نکنیم و درباره اش ساکت نباشیم. 📌پی نوشت: ۱. تعبیر حضرت امیر(ع) درباره اش: "مر به السجن مهانا مقبوحا منبوحا واحزم رجلیه بحزام" منبوح: یعنی کسی که مثل سگ او را بزنند و برانند! ۲. جامع احادیث الشیعه ج۳۰ ص۴۷۸ ۳. تعبیر نامه ۷۱ نهج البلاغه:" لجمل اهلک...خیر منک"! 📝محسن قنبریان ۹۹/۶/۱۱ ☑️ @m_ghanbarian
۲-وارثان کرب و بلای عاشورا.mp3
11.89M
🔆وارثان کرب و بلای عاشورا جلسه دوم ۹۹ ☑️ @m_ghanbarian
۳-وارثان کرب و بلای عاشورا.mp3
14.67M
🔆وارثان کرب و بلای عاشورا جلسه سوم ۹۹ ☑️ @m_ghanbarian
۴-وارثان کرب و بلای عاشورا.mp3
17.44M
🔆وارثان کرب و بلای عاشورا جلسه چهارم ۹۹ ☑️ @m_ghanbarian
🔰 عدالت - مواسات 1⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🔰 عدالت - مواسات 2⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🔰 عدالت - مواسات 3⃣ ☑️ @m_ghanbarian
💸خیریه هایی مستعد شرّ! چرا ناگزیریم به خیریه های مقامات مسئول حساس شویم؟! 📍از دهه۷۰ به اینسو با خیریه هایی مواجه ایم که موسس و هیئت مدیره آنرا جمعی از مسئولین تشکیل می دهند: استاندار، امام جمعه، برخی فرماندهان نیروهای مسلح که بعضا علیرغم وجود اختلاف رأی سیاسی یکباره در یک خیریه باهم جمع میشوند! این سالها در استانهای متعدد می توان از اینگونه خیریه ها سراغ گرفت. 🔹با نمونه نگاری یکی از آنها (خیریه ای در استان کرمان که سالهای قبل پر چالش شد) دلیل حساسیت بر اینگونه خیریه ها را از سوی عدالتخواهان و مطالبه گران مرور می کنیم: 🔺تشکیل توسط استاندار وقت، امام جمعه وقت و برخی مسئولین. 🔺اثرگذاری موقعیت حقوقی موسسان بر گسترش منابع مالی موسسه: ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بم، منطقه اقتصادی سیرجان، هواپیمائی ماهان(۱۰۰%سهام)، کرمان خودرو(۵۰%سهام) و سهامداری در ۳۰شرکت ! واضح است چنین رشد سرمایه ای برای خیریه ای دیگر که چنین مقاماتی هیئت مدیره اش نیستند، امکان پذیر نیست. 🔺معافیت از مالیات بخاطر خیریه بودن و افزون شدن سرمایه از هزار میلیارد. 🔺تغییر اساسنامه با اتمام مسئولیت حاکمیتی موسسین، با مادام العمر کردن خود و امکان جایگزینی فرزندان و نزدیکان بجای خود! (موروثی کردن موسسه ای که با رانت های دولتی تجمیع منابع کرده است!) 🔺عدم شفافیت مالی و ارائه صورت مالی و خدمات(مثل عمده خیریه های کشور). ‼️وقتی بدانید نزدیک ۷هزار خیریه از مجموع خیریه های کشور در اقتصاد ایران فعالیت اقتصادی دارند که به گفته نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس(پورابراهیمی) فقط یک شرکت از زیر مجموعه های یک خیریه اش، دارائی اش ۴میلیارد دلار ارزش دارد؛ آنوقت بر آنها (بخصوص موسسان متنفذ) بیشتر حساس می شوید. به گفته دستیار ویژه رئیس جمهور در امور شهروندی گردش مالی خیریه ها بین ۳۰تا۴۰ هزار میلیارد است که با وجود این همه فقیر و ناتوان در جامعه (بیش از ۱۱میلیون) همخوانی ندارد و حسابرسی و شفافیت و پرسشگری از خیریه های بزرگ و وابسته به مقامات را بیشتر می کند. ✅ اصل۱۴۱ قانون اساسی دو شغله شدن مقامات و کارگزاران را منع کرده است؛ اما معمولا روح این اصل بشکل صوری دور زده میشود: مثل عضو هیئت مدیره کردن فرزندان بجای خود، پاداش و هدیه بجای حقوق و مهمتر: ثبت موسسات غیر انتفاعی و خیریه بجای شرکتهای خصوصی! در حالیکه عضویت مسئولین شاخص یک استان در یک یا چند خیریه، امکان بهره‌مندی بیشتر خیریه از فرصت های حاکمیتی (بخوانید رانت) در برداشت پروژه ها و واگذاری ها و... را فراهم می کند؛ تا پس از اتمام مسئولیت، از آن آورده بزرگ به تشخیص خود بهره برداری کنند! بی حساب نیست مقامات روحانی و کشوری و لشکری استانها سالهای منتهی به تعویض یا بازنشستگی به فکر تاسیس این خیریه ها می افتند! یکباره نباید متهم کرد اما حساسیت و مطالبه گری برای شفافیت و بالاتر تعقیب منع قانونی از چنین رویه هایی باید وجهه همت عدالتخواهان قرار گیرد. 📝 محسن قنبریان ۹۹/۶/۱۵ ☑️ @m_ghanbarian
📿عدالتخواهی در عرفان آیت الله شاه آبادی ★تقریر با استعانت از بیان عارف کامل آیة الله شاه آبادی(ره): 1⃣"حضور حق" و "محضر حق": حضور حق، دیدن خداوند در همه چیز است(کٲَنَّکَ تَراه). اما محضر حق یعنی خود را در حضور او دیدن. اگر خدا را نمی بینی، بیابی که او ترا می بیند (وٳن کُن٘تُ لاتَرَاهُ فٳنَّه یَراکَ).(کافی ج۲ص۶۷). 2⃣ عالم محضر حق است: عالم و همه اهل آن، "محاضر حق اند". نه "در محضر حق"! بین این دو فرق دقیق است. اشیاء را در محضر حق دیدن، اشیاء را دیدن است؛ اما اشیاء را خود محضر دیدن، محضر حق دیدن است . و این مقتضای عرفان است.(دقت کنید). یعنی همانطور که "صاحب مقام حضور"، خدا را در همه اشیاء می یابد و همه چیز را مظهر و مجلای او می یابد؛ "صاحب مقام محضر" هم، همه چیز را محضر حق می بیند که در مرآی حق و حاضر نزد اوست.(۱) 3⃣مٲموران حفظ و نظم محضر: کسی که به درک محضر باریابد؛ مٲمور حفظ محاضر حق و منظم کردن آن است. مثلاً جان محترم، محضر حق است؛ پس مٲمور است مانع ریختن خون محترم شود. حق غصب شده را به صاحبش برگرداند و... 4⃣مٲمور به امر فطرت: این مٲمور بودن به حفظ و نظم محضرهای حق، امر فطرت است. فطرت، حکم به رعایت حضورِ حاضر می کند. چنانچه در حضور یک طفل، رعایتی داریم که در خلوت نداریم. همچنین است رعایت "حضور مُنعِم"، "حضور مقتدر"، "حضور کامل"، "حضور محبوب" که همه برای حق تعالی است.(ر.ک:رشحات المعارف ص۳۳تا۳۶). 5⃣عدالت خواهی؟ "منظم کردنِ" محاضر حق، همان "عدالت خواهی" است. چون عدالت، "دادن حق به مستحق"(ٳعطاء کلِّ ذی حقّ حقَّه)، یا"قرار دادن امور جای خود"(یَضعُ الامور مواضعها)است. حق مالی و موقعیت اجتماعی و معنوی انسان و طبقه ای را دادن، عدالت است و عیناً تنظیم محاضر حق نیز هست. ⬅️نتیجه اینکه: سلوک به محضر حق -که مناط عصمت است- روح و باطن و است. عدالت خواهی و قیام به قسط هم بروز و ظهور و کالبدِ درک محضر حق است.(تٲمل کنید) 🔅گوشه ای از بیان آیة الله شاه آبادی: "بحث جناب موسی(ع) و خضر(ع) از این نظر بود که موسی(ع)، همه چیز را محضر حق مشاهده می کرد و مٲمور منظم کردن حفظ محضر بود؛ اما خضر(ع)، حافظ حضور و نظرش به فرمان های غیبی مولا بود. همه اهل عالم محاضر ربوبی اند و پیغمبران، مٲمور حفظ محاضر حقند. بنابراین وقتی حضرت خضر(ع) کشتی را سوراخ کرد، حضرت موسی ایراد گرفت که چرا کشتی مردم را سوراخ می کنی؟! چون انبیاء، مٲمور حفظ نوامیس پنج گانه اند که یکی از آنها مال و جان است. بنابراین امام در روایتی می فرماید: تصرف در مال مسلمان، حلال نیست مگربا رضایت او(وسائل ج۱۴ص۵۷۲). حضرت خضر هم به تبعیت از حضرت موسی که رسول وقت است، تابع این قانون است؛ چنان که حضرت موسی مٲمور به تبعیت او در اسرار باطن بود. آن اعتراضات به جهت همین دو مرحله است که گاه انسان خود و هرچه هست، همه را حاضر در محضر حق می بیند و گاه حق را بدون توجه به خلق حاضر می بیند که این حالت، استغراق است..."(رشحات المعارف ص۲۵و۲۶) ........................................... ۱)وجهش این است که اعیان و مخلوقات عین علم حق اند؛ مثل صور خیالی ما که عین علم مایند(صفحات الاعیان عندالله کصفحات الاذهان عندنا). آیه ۱۳و۱۴ملک به همین اشاره دارد: خداوند راز مخفی در سینه ها را می داند چون خالق است(الا یعلم من خلق). ٭مطالب مرتبط: سلسله مباحث توحید و توحّد قائمین به قسط/ جرعه ای از رشحات المعارف 📝 محسن قنبریان ۹۹/۶/۱۷ ☑️ @m_ghanbarian
💠 در مختصات کربلائید! ☑️ @m_ghanbarian
۵-وارثان کرب و بلای عاشورا.mp3
16.19M
🔆وارثان کرب و بلای عاشورا جلسه پنجم(آخر) ۹۹ ☑️ @m_ghanbarian
⚠️تقوای جامعه کم شد هم، عدالت بخواهید1⃣ ☑️ @m_ghanbarian
⚠️تقوای جامعه کم شد هم، عدالت بخواهید2⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🎙کدامیک بهتر است؟! 1⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🎙کدامیک بهتر است؟! 2⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🎙کدامیک بهتر است؟! 3⃣ ☑️ @m_ghanbarian
🚦چرخه عدالتخواهی را ناقص نگذاریم❗️ عدالت خواهی یک چرخه و زنجیره دارد: پدیده و مصداق⬅️ تولد مسأله⬅️ تبیین اسلامی-بومی مساله⬅️ راه حل خودی مساله. هرمرحله از این چرخه، قواعد و "ضوابط عقلانی و اخلاقی" خاص خود را هم دارد که جداگانه باید بدان پرداخت. زنجیره را با مثال کوچک و ساده توضیح می دهم: 1️⃣پدیده و مصداق: در دادگاه ها یا رسانه ها با نمونه هایی بر می خوریم که پولشویان و مفسدان اقتصادی کمک های عام المنفعه از ورزش تا مذهب کرده اند. اگر قواعد اخلاقی و حقوقی این کشف، درست انجام شده باشد؛ حالا باید "مساله" متولد شود. اگر چنین نشود، یک دسته افشاگری کور اتفاق افتاده که بهره سیاسیون می شود اما چرخه عدالت خواهی را عقیم گذاشته است. بهانه هم دست غیر عدالتخواهان می دهد که کل جریان عدالتخواهی را به "ناامید کردن مردم"، "رواج بی اعتمادی"، "سیاه نمایی"، "رواج بی اخلاقی و هتک و تخریب" و... متهم کنند و پشتوانه مردمی اش را بگیرند. 2️⃣تولد مساله از پدیده ها و مصادیق مثال قبل (ولو با اثبات اجمالی=یعنی قطعیت بعض موارد) اقلا دو مساله عامتر از باشگاه فلان و حوزه علمیه بهمان و هیات بیسار متولد می شود: _عدم شفافیت مالی _وجود کمک ها و نهادهای پوششی برای فساد یا مفسدان فعالان رسانه ای عدالتخواه باید صرفا پدیده نگار نباشند و تا "تنقیح مساله" را بیایند. و الا برخورد با مورد(چه با هجوم رسانه ای چه قضایی و دولتی) مشکلی را حل نمی کند. فردا روز از نو خواهد بود. نپرداختن به مساله، عدالتخواهی را غیر از عقیم شدن؛ بازیچه دست امنیتی ها و سیاسیون می کند که هربار برای یک تسویه حساب اسنادی دست برخی از آنان برسانند! 3️⃣تبیین اسلامی مساله خود مساله ممکن است مرز نداشته باشد و کشور مسلمان و کافر نشناسد(مثل عدم شفافیت مالی وآثار آن)؛ اما "تبیین مساله"، در "یک منظومه تفکری" صورت می گیرد و شرقی-غربی، اسلامی-غیر اسلامی دارد. برای مثال شفافیت بمعنای مصطلح معاصرش، "لازمه بازار آزاد"(سرمایه داری) و وفادار به آن است. یعنی سایر حلقه های متقدم و متاخر خود را در آن نظام فرا می خواند. بازار آزاد با "رقابت آزاد" و بدون رانت شروع میشود. دولت و حاکمیت را هم در این رقابت کنار می گذارد(لسه فر). لذا خاستگاه شفافیت در آنجا رقابت آزاد در قواعد بازار آزاد است. جداگانه می دانیم: هر محصولی با توجه به غایت خود، "صورت بندی" می شود. از اینرو شفافیت در نظام پولی و مالی دیگر ممکن است تفاوت های "خاستگاهی"، "ساختاری"، "غایتی"، "روشی"و... پیدا کند. شفافیت در مکتب اقتصادی اسلام باید تبیین و تحدید خود را از منظومه این مکتب بگیرد(که اینجا جای تفصیلش نیست). 🔺مساله ها هم باید تا مساله های بنیادین عدالت اقتصادی و عدل سیاسی دنبال شود؛ و الا بخاطر سطحی نگری، نخبگان خود را از دست می دهد و به جریانی ژورنال تنزل می کند. ادامه نوشته در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian