یادتاݩهسٺ؟
بچه که بودیم، دوستانمان را میدیدیم که گاهی سرِ بازی فوتبال به محض آنکه خود را در موضع پیروزی میدیدند، بازی را رها میکردند از ترس اینکه مبادا دوباره دچار ضعف شوند؛ یادتان هست؟
و بعضی دیگر را که تا میفهمیدند حریفشان قویتر است، اصلا وارد بازی نمیشدند بهخاطر ترس از اینکه مبادا آبرویشان به خطر بیفتد؛ اینطور نبود؟
و عدهای دیگر بودند عجیبتر از اینان؛ از شدت غرور و خودخواهی، تکروی میکردند و راضی نبودند که آقایگل، کسی غیر از آنان باشد؛ یادتان هست؟
و جمعی را در جهنم خودخواهی خود میسوزاندند و مایه عقبماندگی همه میشدند.
و جماعتی بیچاره، که همیشه عاشق گلبهخودی بودند؛ فقط بهخاطر آنکه یار محبوبشان، را در تیم حریف یافتهبودند و برای دلجویی از او و هواداری او، حاضر بودند تیم خود را بفروشند؛ از این قلم هم زیاد دیدهام.
آن روزها ما بهخاطر بچگی و کوچکی دنیامان، چه بازیها درمیآورديم و چه کلاهها بر سر خود میگذاشتیم؛ اما امروز، درشتهیکلهای بدبختی را سراغ دارم که تکبر یا ترس یا خودخواهی یا دلبستگی، نفسهایشان را کشته و نَفَسهایشان را بریدهاست.
گاهی از نظر باطل خود دستبرمیدارند و با مخالفین خود مماشات میکنند تا به انصاف و آزادیخواهی مشهور شوند.
و گاهی از بحث فرار میکنند و کناره میگیرند به ترس از آنکه شخصیت پوشالیشان در نگاه دیگران شکسته و مخدوش نشود.
و گاهی از شدت خودخواهی، انواع روشهای مغالطه و انواع تهمتهارا بهکار میگیرند تا مردم را، هشتسال در جهنم استکبار و خودپسندی خودشان، به بهانهی اعتدال بسوزانند.
و گاهی بعضیها از بس شیفته دشمن هستند و آرزوی قدم زدن در خیابانهای نیویورک را دارند که دوست و دشمن را جابجا میگیرند و گلبهخودی هایشان، آنها را تا جهنم خیانت پیش میبرد.
آیا دوستیهای ما و بیخیالی های ما و سازشکاریهای ما و زبان تلخ و بُرندهی ما، بهخاطر تکبرها و خودخواهیها و دلبستگیها و ترسهای ما نیست؟
#دلنوشت
وقتےشببہنیمہمیرسد، در اوجتنهایے، و در اوجفکرهاۍ تودرتوۍبینتیجہاش، تنهاهمصحبتش، بالاۍسرش مےآید و دردشرامےشنود.
حالامےفهمدچراقلبشعاشقنام#ولےعصر است
راستیمهدیۍفاطمہ،کےبالاۍسرمنخواهدآمد؟
#سلام_فرمانده
و خدا#رنج را آفریدتابفهمیمدنیابرایدلکندن استنهدلبستن
و خدا #رفتن را آفریدتابفهمیممااهلآبادیدیگری هستیمنهاینجا
@m_h_motahari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪاش بڕاےدلمنمنهممیزبانباشی
بگذاربہتربگویم؛ کاشمراهمبہبزمعاشقانتراهےباشد...
مےشود؟
@mhmm110
هیجاݩزدھ
میخواهم طلبه شوم؛ که خادم #اسلام باشم.
میخواهم طلبه شوم؛ تا نورِچشممهدیِفاطمه باشم.
آمدهام به حوزه؛ تا من هم علمعدالت را به دوش خود بکشم.
روحانیت را دوستدارم؛ چون فاطمهیزهرا، دستمادری خود را بر سر خادمانش میکشد.
حوزه را دوست دارم؛ چون لباسش، عطرحسینبنعلی میدهد.
حوزه مسیرِ من است؛ چون مرا سرِ سفره مهدیِفاطمه آوردهاند.
😍☺️
دیشب داشتم نوشتههای دوستانم را، میخواندم.
همان نوشته هایی که، در همان آغازینروزهای ورودشان به حوزه، همان روزهای ۱۴ سالگی و ۱۳ سالگیشان، در روز ۲۲ صفر، مقارن با شهريورماه ۱۴۰۰، از تکتکشان خواستم تا برایم بنویسند. از آنچه در دلشان میگذرد و آن آرزویی که برای وصالش و یافتنش، پا به حوزه گذاشتهبودند.
چقدر شورانگیز و پر از هیجان بود، نگارههای زُمُرّدینِ قلبهای پاکشان.
و چقدر شیرین بود، شهد حیاتبخشِ آرزوهایشان.
چقدر زود بزرگ شدند و چقدر عاشقانه، پای عهدشان ماندند.
ما باهم در یک هوا تنفس کردیم و یک نوا را بر دل جاری ساختیم؛ اما گریههای شبهنگامِ این دریاهای ایمان و طهارت، آنها را با خود تا سدرةُالمُنتَهَی بردهاست.
گامهای دلهایشان، و عزمهای قلوبشان، آنان را پرواز دادهاست و از این سیاهدل فاصله دادهاست و امروز، این بیچاره کجا و آن ستارگان کجا؟
چقدر مُهَیّج و افتخارآفرین است وقتی که میبینی میوههای دل آقاجان، امروز به ثمر نشستهاست و تو هم ذره سهمی در کاشت و داشت اين میوهها داشتهای.
#محمدحسین
@mhmm110
و برادران یوسف، همان بنیاسرائیل،
حیلهو ومکرو تدبیر خود رابکاربردند؛
تا نام و هستیِ یوسف، همان
امیدِ آیندهی یعقوب و همان
منجیِ موعودِ آن روزها،
از یادها برود.
اما اراده خدا بود که او نه تنها
ولیّ نعمتِ برای اهالیِکنعان
شود، که حاکمِبیمنازعِ
دیارِ نیل باشد.
این روزها و این شبها،
فرزندانِ همانها، چه مکری
در سر دارند و چگونه میخواهند
حقیقت نجاتبخش عالم را بپوشانند
و آنان امروز چقدر به دره سقوط نزدیک شدهاند؟
تاریخ نشان داد که
هرچه مکرشان قویتر
شد، حرکتشان به سمت
سقوط و نابودی سریعتر شد...
@m_h_motahari1
جامعهیماوحکومتموعود_2022_06_17_03_30_20_223.mp3
1.94M
🎙 #پادکست | در رابـطـه عـاشـق
و مـعـشـوق حـکــم مــعـنــا نــداره
🔹به بیان: استاد شفیعی کمال آبادی
💠جلسهی دوم از سلسله مباحث
#تشکیلات_تاریخی
🏳هیئت صاحب الفتح
🔸🔸🔸
مسلم،ولیِّفقیهاست_2022_06_17_03_32_29_919.mp3
3.31M
🎙 #پادکست | حــضــرت مـسـلِـم{ع}؛
ولـــیِ فــقـیـه مـــردم کــوفـه بــود ....
🔹به بیان: استاد شفیعی کمال آبادی
💠جلسهی دوم از سلسله مباحث
#تشکیلات_تاریخی
🏳هیئت صاحب الفتح
🔸🔸🔸
کلام شیرین استاد جهاندیده بار دیگر و از زاویهای جدید، جایگاه #ولایت را برای ما تبیین کرد؛ پس از چندروز کار علمی و بحث جدی تخصصی که در این هفته داشتم، کلمات استاد، خستگی را از روحم زدود.
دو نکته از حلوای کلامشان، از دیشب تا حالا هستی جانم شده؛ هزاران نور و برکت به این بیان؛ همانوقتی که نتیجه ترک #ولایت را و ثمره تنهایی ولی خدا را در دهه شصت هجری، تعطیل شدن حج و باطلشدن روزهها و نابودشدن شریعت دانستند و استشهاد شیرینی به روایتی داشتند؛ وقتی که امت اسلام راضی به آن شد که حسینبنعلی علیه السلام را در پهنه نینوا تنها ببیند، فِطر و اَضحای این امت باطل شد. وچقدر این عبارت پراز لطافت است وقتی که شرط برقراری روزه و حج و اقامه شریعت را، به وجود ولی خدا و برقراری #ولایت وابستهدانستهاست.
و در تکه دیگری از حلوای بیانشان، شریعت را در سینه ولی خدا دانستند؛ آن حقیقتی را که کتاب، به زبان لفظ درصدد بیان آنست، در سینه و رفتار و وجود #ولی و #امام، به زبان عمل و لباس واقعیت، خواهیدید.
و این آیه در قرآن، مارا به این واقعیت غیرقابل انکار رهنمون میکند؛ این کتاب، آیات روشنی است که در سینهی اهلعلم جایگرفتهاست. پس اگر حقیقت قرآن را میخواهی دریابی، بدون #ولی به هیچ جا نخواهیرسید.
#حکمت
@mhmm110
تاریخ انقضا
همیشه به تاریخانقضای ارتباطهایمان، فکر کنیم؛
برای خندهها و گریههایمان دورهم
برای دوستیها و دشمنیهایمان باهم
برای خیرخواهیها و مکرهایمان درمقابلهمدیگر
برای بیخیالیهایمان از همدیگر
آیا دلیلی داریم که دل خودمان را آرام کند؟
آیا روزی که این دوستانم را نداشتهباشم، از فکرها و تصمیمات امروز خودم پشیمان نخواهمشد؟
نکند حرارت محبتهایمان، ما را از انصاف دور کند
و نکند آتش کینههای بچگانه، ما را از دیدن #عشق غافل کند.
#حکمت
@mhmm110