eitaa logo
پیشینه
132 دنبال‌کننده
53 عکس
3 ویدیو
14 فایل
مرکز پیشینه، تاریخ ایران و مطالعات استعماری ارتباط با سردبیر @alireza_azizgol
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ الگوهای عدالت‌طلبی در ایران معاصر| بخش سوم. ▪️ سوسیالیسم. 🔹 فلسفه وجودی ظهور اندیشه سوسیالیسم در حمایت از طبقه کارگر و دهقان، مبنای محوری شعار این جریان بوده و بر این اساس تفکر عدالت‌طلبی در حوزه نظر و عمل به‌ترتیب مبتنی بر مساوات و دفاع از حقوق کارگران و دهقانان تفسیر می‌شد. این هدف در نقطه کانونی الگوی سه محوری اسکینر شامل ایدئولوژی، رهبران فکری و طبقات حامیان قرار داشته و این جریان نیز تلاش کرد حاکمیت این گفتمان را مبتنی بر اندیشه‌های عدالت‌طلبی مکتب سوسیالیستی تحکیم بخشد. 🔹 مهم‌ترین مشکل ایدئولوژی سوسیالیستی نچسب بودن مبانی فکری این جریان با اندیشه‌های اسلامی حاکم بر تفکر مذهبی جامعه ایران بوده‌است. بیان سخن درباره ماتریالیسم و ماده‌گرایی به‌طور معمول به‌دور از فهم عامه مردم در عصر مشروطه بوده و به‌همین دلیل این جریان در زمان مشروطه و حداقل تا دهه بیست تلاش خود را به‌دور از بیان مبانی تئوریک در شعار جذاب مساوات و دفاع از خلق دنبال کرد که این مهم در مرامنامه‌های احزاب کمونیستی ایران در صدر مشروطه و بعد از آن به‌طور مستقیم و غیرمستقیم آمده‌است. 🔹 جریان مذکور در فضای دهه بیست و بعد از آن به واسطه فراهم بودن شرایط نشر اندیشه‌های سوسیالیستی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تلاش کرد این اندیشه را به‌صورت علمی بین این طبقه از جامعه ایران رواج دهد که در همین راستا توفیق‌هایی نیز در جلب نظر این طبقه و گرایش آن‌ها به سمت اندیشه‌های سوسیالیستی پیدا کرد و با سازماندهی برخی گروه‌های دانشجویی به نشر افکار و اندیشه‌های الحادی سوسیالیستی در عرصه تحولات ایران به‌خصوص در دهه سی و چهل پرداخت. 🔹 انشقاق درون‌گروهی در جریان سوسیالیستی و شقه شدن این جریان تحت تاثیر تحولات حاکم بر اردوگاه سوسیالیسم در دهه چهل مهم‌ترین ضربه به اندیشه‌های ناپایدار سوسیالیستی را در جامعه ایران رقم زد. در همین دوران نفوذ اندیشه‌های سوسیالیستی بین طبقات دانشجویی که هم‌زمان با خیزش مجدد جریان اسلام‌گرایی با رهبری امام‌خمینی در اواسط دهه چهل و اوایل دهه پنجاه را شده بود باعث شد صحنه منازعه‌های فکری به نفع اسلام‌گرایان تغییر جهت داده و سوسیالیست‌ها با وجود شعار عدالت‌طلبی در این صحنه با شکست مواجه شود. 🔹 بعد از انقلاب اسلامی نیز این جریان به همان دلایلی که در گذشته با آن مواجه بود با قرار گرفتن در تنگنای تضاد ایدئولوژیکی با مبانی نظری و عملی نظام جمهوری اسلامی ایران در صحنه منازعه‌های فکری با قبول شکست در دهه اول از صحنه سیاسی و اجتماعی ایران خارج و حرکت خود را در دهه دوم و سوم با الهام از تفکر سوسیالیستی اروپایی به سمت نوع جدیدی از سوسیالیسم ایرانی سازمان داد که بیشتر از طریق حضور در انتخابات و البته حوزه‌های فرهنگی و علمی نمود یافت. ♻️ ادامه دارد... ❇️ علوم اجتماعی اسلامی ❇️ @Isocials
✅ تجربه‌ی استعمار ‌و آینده‌پژوهی آن ✅ فکر و اندیشه‌ی حضور جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف جهان به کمک دریانوردی و به منظور بهره‌برداری از منابع و ذخایر مختلف طبیعی یکی از اندیشه‌های مغفول جامعه ایرانی است. بهره‌برداری از تجارب روزگار استعمار برای جمهوری اسلامی و مردم ایران فواید بسیاری می تواند داشته باشد. رقابت استعماری در چهارصد سال اخیر در جهان تنها در میان برخی کشورها رواج داشته است. حضور ایران به منظور پیگیری حقوق خود از منابع به ودیعه نهاده شده در زمین و آسمان یکی از فعالیت‌های مهمی است که بیش از پیش باید بر روی آن تامل داشت. بر این اساس کتابی که در ادامه معرفی می‌شود به اهمیت این موضوع پرداخته است. امیدواریم مورد استفاده مخاطبان نیز واقع شود. کتاب « تاریخ استعمار و اهمیت قدرت دریایی در قرون معاصر» اثر آقای محمدرضا فقیهی توسط انتشارات شرکت چاپ و نشر بازرگانی در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. نویسنده دریادار دوم بازنشسته‌ی نیروی دریایی ارش و بنیانگذار مرکز مطالعات و تحقیقات نیروی دریایی بوده است که در زمینه‌های ناوبری، هیدروگرافی و مدیریت اجرایی نیز سابقه و تخصص دارد. او علاوه بر این در زمینه‌ی فرهنگ بومی مردم دریانور کرانه خلیج فارس نیز از سال ۱۳۵۰ فعالیت‌هایی داشته است. از وی پیش از این نه عنوان کتاب با موضوعات دریایی و تاریخ دریانوردی منتشر شده است. علاوه بر این وی سابقه‌ی عضویت در کمیته و شوراهای گوناگونی را نیز داشته است. نویسنده با تمرکز بر تاریخ معاصر ایران از دوره قاجار و ظرفیت‌های دریانوردی ایران در شمال و جنوب به ضرورت حضور جدی ایران در دریاهای آزاد پرداخته است.. نگاه نویسنده به تاریخ اگر چه کامل و جامع نیست و نقدهای مختلفی را به آن می‌توان وارد دانست اما از نظر کاربردی و مدیریتیکتاب روایت خوب و جذابی را ارائه کرده است. نکته جدید و نوین کتاب تلاش نویسنده به منظور استفاده از تاریخ در راستای آینده‌پژوهی و تبیین استفاده از ظرفیت‌های مغفول است. بدین ترتیب نویسنده در بخش‌های پایانی کتاب به اهمیت فضاهای جدید و قلمروهای فضا و قطب جنوبگان به منظور بهره‌برداری پرداخته است که در نوع خود قابل استفاده است. ✅ سیر محتوای کتاب ✅ نویسنده در متن خود با استفاده از تصاویر و ادبیات حماسی جذابیت‌های زیادی را ایجاد کرده است. او در ابتدا با ذکر پیشرفت‌های دریایی در قرون جدید شرایط ایران را در قرن نوزدهم و بیستم مورد توجه قرار می‌دهد. او از صفحات ۵۵ تا ۱۰۷ به خلیج فارس در صفویه می‌پردازد. پس از آن تا صفحه ۱۵۷به سیاست‌های داخلی به منظور نوسازی در دوره‌ی قاجار می‌پردازد و در نهایت ۳۱۸ به صورت فهرست‌وار به وقایع مهم سیاسی این دوران تا سال ۱۹۱۹م می‌پردازدو در اداامه از ص ۳۲۲ تا ۳۵۳ کتاب به جنگ‌جهانی اول و شکل‌گیری دولتهای جدید، جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن، استقلال کشورهای منطقه قفقاز و سقوط شوروی می‌پردازد. هم‌چنین از صفحه ۳۵۴ تا ۳۷۱ به طرح‌های آمریکا در زمینه‌ی خاورمیانه‌ی جدید و ایجاد واحدهای سیاسی جدید اشاره می‌کند. فصل چهارم کتاب که نوآوری و پیشنهاد این پژوهش می‌تواند به شمار آید با عنوان « فضاسازی‌ها و قلمروسازی‌ها جهت تعامل با راهبردهای استعمار نوین» در ۹۰ صفحه به ضرورت و پیشنهاد حضور ایران از سواحل مکران در آبهای آزاد، اقیانوس هند و قاره جنوبگان می‌پردازد. یکی از نکات قابل توجه این کتاب بحث ابعاد قاره جنوبگان و کارهای انجام شده در زمینه‌ی استفاده از منابع این سرزمین توسط کشورهای جهان است.
امام خمینی و استعمار انگلیس (۱) پیشگفتار حضور انگلیس در ایران از دوره قاجار تا انقراض سلسله پهلوی مدتی نزدیک به ۱۸۰ سال می‌شود. موضوعی تاریخی که ذهن و فکر مورخان را به خود مشغول کرده است. این حضور که با اهداف اقتصادی آغاز شد با مرور ایام به نفوذ و سلطه سیاسی انگلیس در ایران انجامید. اگر چه ایران مستعمره این دولت نبود. اما حالتی نیمه مستعمره داشت. با شکل گرفتن جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت این سلطه کاهش نیافت و انگلیس در یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی ایران در قرن بیستم یعنی انقراض قاجاریه و تأسیس سلسله پهلوی نقش اول را داشت. این سلطه در سراسر دوران پهلوی ادامه داشت با این تفاوت که پس از کودتای ۸ مرداد سال۱۳۳۲ه.ش وظیفه درجه اول انگلیس به دولت آمریکا انتقال یافته و انگلیس قدرت دوم مداخله‌گر در ایران نام گرفت. زندگی و زمانه امام امام خمینی چهار سال پیش از نهضت مشروطیت در سال۱۲۸۱ش/۱۳۲۰ق/ ۱۹۰۲ م به دنیا آمد. دوره‌ی نوجوانی او در خمین هم‌زمان با حوادث و رویدادهای سیاسی مهم پس از مشروطه است. دوران استبداد صغیر محمدعلی شاه، فتح تهران، اعدام شیخ فضل الله نوری، بازگشت مستبدین به حاکمیت، ناامنی عمومی، دخالت روس و انگلیس در ایران و انعقاد قرارداد ۱۹۰۷م، اولتیماتوم سال ۱۹۱۱م روسیه و تزلزل دولتها و ضعف نفس دولتمردان، آغاز جنگ جهانی اول و تاثیرات منفی و خسارت‌های آن و مبارزات مردمی در گوشه و کنار کشور در مخالفت با حضور انگلیسی‌ها در ایران هم‌زمان با دوران نوجوانی و جوانی امام است. پیامد جنگ جهانی اول تسلط کامل انگلیس بر ایران و بسیاری از مناطق خاورمیانه و دنیای اسلام بود که در ایران منجر به انعقاد قرارداد ۱۹۱۹م شد که با مخالفت رجال وطن‌دوست و ملت ایران مواجه گردید و مدتی بعد کودتای ۱۹۲۱م/۱۲۹۹ه.ش با حمایت آشکار و برنامه‌ریزی شده انگلستان به وقوع پیوست. در این مقطع امام از حدود ۲۰ سالگی وارد مرحله دوم زندگی خود شد و از خمین به اراک و قم برای ادامه تحصیل سفر کرد.
امام خمینی و و انگلیس(۲) ✅ تکوین دیدگاه ضد انگلیسی امام خمینی ارتباط امام با رجال ملی و ضد انگلیسی از قبیل مدرس و نگرش منفی ایرانیان به انگلیسی‌ها پس از مشروطه را باید در نظر داشته باشیم. استاد امام شیخ عبدالکریم حائری استاد امام که مشهور به دوری از یک بار با تأثر گفته بود انگلیسی‌ها حلقوم اسلام و مسلمین را گرفته‌اند و تا آن را خفه نکنند دست بردار نیستند. اشارات امام خمینی در سخنرانی های دوران مبارزه نشان می‌دهد که مطالب مربوط به تاریخ معاصر را مطالعه می‌کرده و به علاوه چون خود فرزند دوران مشروطه بوده بسیاری از مسائل را لمس کرده است. امام در مقطع دوم زندگی خود در قم با آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری آشنا گردید که پیش از آن در جریان مبارزات ضد انگلیسی روحانیون برای استقلال عراق فعالیت می‌کرد. در همین سالها حضور علمای مهاجر از عتبات عالیات در عراق(بین‌النهرین) از جمله حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نایینی آشنایی شد. آشنایی امام با ایشان به شناخت بیشتر امام از سیاستهای انگلیسی منجر شد.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۳) ✅ امام و سلطه انگلیس در دوران پهلوی مطابق سخن و نظر امام در کتاب کشف‌الاسرار درباره کودتای رضاخان این کودتا اقدام انگلستان به منظور قبضه‌ی ایران و تسلط کامل انگلیس بر ایران تحلیل كىرده است. دیدگاه ضد انگلیسی در اشعار امام در این شعر امام از ستمگری انگلیس به امام زمان (عج) شکایت می‌برد. پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا ای که قلب عالم امکانی و جان جهانی تا به کی این کافران نوشند خون اهل ایمان چند این گرگان کنند این گوسفندان را شبانی تا به کی این ناکسان باشند بر ما حکمرانان تا کی این دزدان کنند این بی‌کسان را پاسبانی تا به کی بر ما روا باشد جفای انگلیسی آن که در ظلم و ستم فرد است و او را نیست ثانی آن که از حرصش نصیب عالمی شد تنگدستی آن که بر آیات حق رفت از خطایش آن چه دانی خوار کن شاها تو او را در جهان تا صبح محشر آن که می‌زد در بسیط ارض کوس کامرانی تا بدانند از خداوند جهان این دادخواهی تا ببینند از شه اسلامیان این حکمرانی دیوان امام چاپ ۱۳۸۱ صفحه ۲۲۶ گرگ در ادبیات امام بارها برای استعمارگران به کار رفته است. در بیت دوم گرگان اشاره به استعمارگران است.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۴) ✅ تداوم نگاه ضد انگلیسی پس از شهریور ۱۳۲۰ش ✅ سلطه سیاسی انگلستان بر ایران از نظر امام چنان محرز است که به عملکرد این دولت استعماری چه در روی کار آوردن رضاخان و چه سرنگونی او اشاره‌هایی مکرر دارد. ایشان عملکرد انگلیس و متفقین در تداوم سلطنت پهلوی را گوشزد و به اخبار رادیو دولتی انگلیس و نیز اعتراف محمدرضا پهلوی استناد می‌کند. اشاره به سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انگلستان در این دوران به ویژه موضوع غارت نفت ایران در بیانات امام بسیار زیاد است. همکاری انگلیس و شوروی که به دو اردوگاه کاپیتالیستی و کمونیستی تعلق داشتند در جنگ جهانی دوم از درسهای مهم تاریخ است که اصطلاح «توده‌ای انگلیسی» را در ادبیات سیاسی ایران رواج داد. امام خمینی نیز به این مسأله در چند مورد اشاره کرده است. علاوه بر این نفوذ انگلیس در رجال سیاسی ایران نیز مورد اشاره ایشان قرار گرفته است.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۵) دیدگاه ضداستعماری و ضد انگلیسی امام در دوران مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی(۱) در نیمه مهر سال ۱۳۴۱ که مبارزه علنی امام خمینی با رژیم پهلوی آغاز شد، در کنار محکوم کردن سیاستهای داخلی رژیم مبارزه با حامیان خارجی آن به ویژه آمریکا، انگلیس و اسراییل از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. از این لحاظ نهضت امام خمینی بر خلاف جنبش‌های گذشته هم چون نهضت مشروطه یا جنبش ملی شدن نفت از ابتدای حرکت خصلت ضداستبدادی خود را در کنار خصلت‌های ضداستعماری آشکار ساخت. یکی از مهم‌ترین هشدارها و روشنگری های امام در آغاز مبارزه با رژیم شاه اشاره به حضور اجانب در ایران و خطراتی بود که از ناحیه آنان وجود داشت. در ابتدا اشاره‌های امام با عنوان کلی «اجانب» بود. مثلاً در سخنرانی نهم آذر ۴۱ هشدار دادند:« اجانب و دشمنان دین...فهمیدند که علمای اسلام و مسلمین زنده و بسپارند و با کمال توانایی جلو تجاوزات آنها را خواهند گرفت لذا مانند مار تیر خورده در فکر این هستند که در اولین فرصت مسلمین را غافل نموده و زهر خود را به اسلام و مسلمین بریزند» ایشان در ۱۱آذر در سخنانی عملکرد روحانیت در استقلال کشور را مورد تاکید قرار دادند و به فتوای میرزای شیرازی در قضیه تنباکو اشاره کردند( صحیفه امام، ج۱ ص۱۱۴) آن گاه به عقب‌افتادگی های فرهنگی و علمی و نیز سلطه بیگانگان بر اقتصاد ایران تاکید نمودند( همان ص۱۱۷) از اواخر سال ۱۳۴۱ امام با صراحت نام کشورهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل را ذکر کرد و در فاصله شش ماه از آغاز نهضت روحانیون سمتگیری نهضت را از رویکرد ضداستبدادی آن با رویکرد ضداستعماری توام ساخت. امام پس از ماجرای حمله کماندوهای رژیم به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب امام در اعلامیه‌‌ای در ۱۶ فروردین ۱۳۴۲ش با ابراز تشکر از مردم سیاستهای ضد اسلامی و ضدروحانیت دوران رضاشاه را با هدایت انگلستان به همگان یادآوری می‌کند.ایشان صفت دشمن سابقه‌دار اسلام و شرق را برای انگلیس به کار بردند:« روحانیت باید زجر ببینند، هتک شود. این لباس درخور سوختن است. در بیست و چند سال قبل به دست عمال انگلیس - دشمن سابقه‌دار اسلام و شرق- چه اهانت‌ها و زجرها و شکنجه‌ها گردیدند. جوانها از سالخورده ها بپرسند» (صحیفه، ج ۱ص ۱۸۱) صبغه ضد استعماری نهضت روحانیت با تلاش امام در فرصتهای بعدی مبارزه نیز مورد تاکید قرار گرفت. حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی رژیم پهلوی و دولت انگلیس از فرقه بهاییت از موارد مهمی بود که امام خمینی نسبت به آن حساسیت داشتند و چندین بار در طول دوران نهضت اسلامی این مسأله را مورد اشاره قرار دادند. بدین ترتیب امام تا عاشورای سال ۴۲ که منجر به دستگیری ایشان شد امام استعمار را نیز وارد مبارزه کردند.
امام خمینی و استعمار انگلیس (۶) موضع امام در دوران مبارزه سیاسی علیه رژیم پهلوی (۲) مقطع دیگر مبارزه امام از ۱۶ فروردین ۱۳۴۳ پس از آزادی از زندان و بازگشت به قم تا ۱۳ آبان ۴۳ و تبعید به ترکیه است. در این دوره مواضع ضداستعماری امام ادامه یافت و ایشان تعابیر تندتری مانند تعبیر نوکر و ارباب نسبت به وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان به کار بردند.در سخنرانی مورخ ۲۶ فروردین امام به اوج رسید. بخش مهمی از دیدگاه ضداستعماری امام در این سخنرانی را استعمار فرهنگی و مظاهر آن تشکیل می‌داد. سخنرانی ۱۸ شهریور ۴۳ امام خمینی یکی دیگر از نقاط برجسته مبارزات ایشان است که وجه ضداستعماری آن حتی بر جنبه ضداستبدادی آن غلبه دارد. آغاز این سخنرانی تذکر به مقامات کشورهای اسلامی و پایان آن دعا برای قطع دست استعمار است. فهرست مطالب این سخنرانی به قرار زیر است: ۱. سیاست تفرقه‌اندازی استعمار میان فرقه‌ها و مذاهب گوناگون از جمله در هند ۲.اختلاف شیعه و سنی با هدایت استعمار به منظور دسترسی به ذخایر مسلمین ۳. تجزیه دولت عثمانی ۴. سیاستهای استعماری در تبلیغ مسأله نژادی و ملی‌گرایی ۵. عملکرد استعمار در جنگهای میان مسلمانان ۶. عملکرد دولتهای استعمارگر در بد معرفی کردن پیامبر اسلام(ص) ۷. عملکرد دولتهای استعمارگر در کهنه خواندن احکام اسلامی ۸. پیوند میان استعمار دولتهای استعماری دست‌نشانده سرانجام آخرین مطالب امام که تا قبل از تبعید به ترکیه از سوی امام در مخالفت با استعمار و استعمارگران مطرح شد پیام و سخنرانی تاریخی ایشان در ۴ آبان ۴۳ در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون بود. اگر چه به لحاظ امتیازی که دولت ایران به آمریکایی‌ها داد لبه تیز حملات امام علیه آمریکایی‌ها بود اما اشاره‌هایی نیز به سایر دولتهای استعماری مانند انگلستان و شوروی در سخنرانی و پیام ایشان وجود دارد. در بخشی از پیام آمده است:« دنیا بداند که هر گرفتاری‌ای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلامی از اجانب عموما و از آمریکا خصوصا متنفر است.... اجانب‌اند که مخازن و قیمت زیرزمینی ما را به یغما برده و می‌برند. انگلیس است که سالیان دراز طلای سیاه ما را به بهای ناچیز برده و می‌برد.اجانب‌اند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما از پای درآوردند. دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند،امروز به چنگال آمریکا و عمال آن.» در سخنرانی امام در این تاریخ استعمار انگلیس در کنار آمریکا از حملات امام مصون نماند. ایشان با اشاره به عملکرد روحانیت در استقلال مملکت و تلاش رژیم برای حذف نفوذ روحانیت چنین گفتند:« اگر نفوذ روحانیت باشد نمی‌گذارند این ملت اسیر انگلیس یک وقت باشد، اسیر آمریکا یک وقت باشد. اگر نفوذ روحانیت باشد نمی‌گذارند که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را.» سرانجام جمله تاریخی امام:« آمریکا از انگلیسی بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست با آمریکاست...»
امام خمینی و استعمار انگلیس(۸) تخریب مبارزات امام با روشن شدن موضع امام درباره رژیم و حامیان خارجی آن تخریب شخصیت و انگیزه مبارزات ایشان در دستور کار قرار گرفت. نمونه‌هایی از گزارش‌های دستگاه امنیتی و اطلاعاتی فقط بخشی از این فضای تخریبی را نشان می‌دهد. برای نمونه در گزارشی به تاریخ ۴۲/۱/۲۰ ادعا شده که اقدامات آیت‌الله خمینی به تدریج بین مردم اثر خود را از دست می‌دهد و در محافل مختلف صحبت از این است که ایشان از طرف انگلیسی‌ها تقویت می‌شود.(سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۱۶؛ص۱۱۲) با کمال تأسف زمینه‌هایی این موضوع در میان برخی از محافل روحانی نیز وجود داشت. در گزارشی به تاریخ ۴۲/۴/۲۰ به نقل از یک روحانی گفته شده که غائله ۱۵ خرداد را انگلیسی‌ها برپا کردند.(همان، ج۲؛ص۱۱۰) پس از آزادی امام از زندان در فروردین ۴۳ در گزارشی به تاریخ ۴۳/۱/۲۴ این موضوع مطرح شده که عده‌ای آزادی خمینی را موفقیتی برای سیاست دولت انگلستان و مخالفین اصلاحات ارضی می‌دانند.( همان،ج۱۸؛ ص۱۰۱) جریان تخریب نهضت اسلامی امام خمینی از سوی برخی از نویسندگان وابسته به ساواک نیز دنبال می‌شد. از جمله این وابستگان اسماعیل رائین بود. که در کتاب جنجالی حقوق بگیران انگلیس در ایران که با حمایت کامل رژیم و در راستای اهداف استعماری در سال ۱۳۴۷ منتشر شد به طور تلویحی سعی کردحوادث دوران نهضت اسلامی را وابسته به انگلیس معرفی کند.( رائین، ۱۳۵۶؛ ص۱۱۰) اتهام رائین مبنی بر وابستگی مالی روحانیون حوزه نجف به انگلیس موجب شد که امام در درسهای حکومت اسلامی در نجف او را فردی بی‌آبرو بنامد و نسبت به او به شدت موضع‌گیری کند. ایشان تأکید کردند که:« استعمار خیلی مایل است که همه علما را جیره خوار خودش معرفی کند تا علمای اسلام را در میان مردم بدنام ساخته مردم را از آنان روگردان و منصرف کند.( امام خمینی، ۱۳۶۰؛ ص ۱۹۵)
امام خمینی و استعمار انگلیس(۹) آخرین شماره دیدگاه ضد انگلیسی امام در دوران انقلاب و پس از پیروزی در دوران تبعید امام در عراق و در لابه‌لای بیانات و سخنرانی های ایشان مطالبی در تقبیح نفوذ استعماری انگلیس در ایران ملاحظه می‌شود. نفوذ و سلطه اقتصادی انگلیس در ایران و کمکهای نظامی به رژیم پهلوی از موارد مهمی است که امام در تبیین وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان مطرح کرده است. در ایام حضور امام در فرانسه دیدگاه ضداستعماری امام کماکان بدون پرده پوشی ادامه یافت.بعد از آمریکا،سیاستهای استعماری انگلیس، شوروی، چین و حتی فرانسه مورد انتقاد شدید امام قرار گرفت. امام در تبیین علل انقلاب انزجار مردم ایران از سلطه اجانب از جمله انگلستان بر کشور را به عنوان علت نارضایتی نام می‌بردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل آن که انقلاب موجب قطع منافع دولتهای استعماری شده بود امام در توطئه‌های ضدانقلابی انگلیس را بسیار موثر می‌دانستند و در رهنمودهای امام نسخه‌ی رهایی‌بخش از بیماری استعمارزدگی به همه اقشار ملت ایران به ویژه جوانان بارها ذکر شده است. منبع: مقاله امام خمینی و انقلاب اسلامی احمید بصیرت‌منش استادیار گروه تاریخ پژوهشکده کالبد شکافی سیاست انگلیسی‌ها در ایران به کوشش حسین احمدی، صص۲۱ تا ۴۱
تماشای مستند: نگاه سرمایه‌داری به انسان و ثروت در دنیای استعمار در قرون هفدهم و هجدهم یک نزاع و شکاف رخ داد. این شکاف در قرن نوزدهم در عرصه اندیشه نیز خود را نشان داد و جریان چپ و سوسیالیسم رونق یافته و پشتوانه نظری خاص خود را نیز پیدا کرد. دنیای غرب و جریان منتقد آن یعنی مارکسیسم و کمونیسم یکی از فصلهای بلند تاریخ معاصر در جهان است. این دو جریان هر دو ریشه در ماتریالیسم و ماده‌گرایی دارد اما طرف‌داران خود را در کشورهایی که زیر فشار جریان مقابل بود به ارمغان آورد. به صورتی که در سالهای پس از جنگ اول جهانی نظامی دو قطبی در بخشهای زیادی از جهان و به طور خاص دنیای مستعمرات دیده می‌شد. جریان اسلام‌گرا در برهه‌ای از زمان در دام کمونیسم و مارکسیسم گرفتار شد که دامنه‌ی آن هنوز در کشورهای مختلف اسلامی دیده می‌شود. انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی (ره) از نقطه‌ی آغاز خود بر اندیشه‌ی اسلامی تاکید داشت و بیشترین ضربه‌ها را به همین دلیل از پیروان این دو جریان مادی خورده است. اما جریان اسلامی به دلایلی از جمله تاخر تاریخی همواره سعی داشته از تجربیات درگیری میان غرب و شرق به منظور رویارویی و مواجهه با دیگری استفاده نماید. به همین دلیل مطالعه و آشنایی با انتقادات جریان چپ با غرب لیبرال می‌تواند قابل استفاده باشد. به شرط آن که اولا با نظرات اسلامی به صورت عمیق آشنا شویم و در ثانی نصیحت‌های امام خمینی و متفکران بزرگ اسلامی را آویزه گوش خود داشته باشیم. چه آن که با درگیری‌های اخیر در مساله‌ی مهم تمدنی در اسلام یعنی حجاب ثابت شد که جریان اسلامی استقلال خاص خود را از چپ و راست یا کمونیسم و لیبرالیسم دارد. مستند ضد به نگاه‌های استعماری غرب به خواب انسان و برنامه‌ریزی به منظور بهره‌برداری از وقت و توان انسان توجه خوبی داشته است و برخی مفاهیم غرب از جمله اصالت سرمایه، سود و روابط اقتصادی میان آن را ترسیم کرده است. بر این اساس دیدن این فیلم می‌تواند مفید باشد. یادآور می‌شویم که فیلم در بخشهایی مبالغه‌ کرده و از دقت پژوهشی برخوردار نیست. به عنوان نمونه صنعت قهوه را بعد از نفت پرسودترین دانسته است. این جمله که در ابهام قرار دارد اگر به معنای حجم تجارت باشد اصلا درست نیست و مبالغه‌آمیز است. اما اگر به معنای درصد سود باشد شاید قهوه در زمره‌ی سه محصول کشاورزی پر سود باشد. پیوند تماشای فیلم https://www.doctv.ir/Program/242217
✅ادبیات ضد استعماری✅ در سالهای پس از جنگ جهانی دوم و برآمدن جریان ضداستعماری با دو گونه‌ی ملی‌گرا و چپ‌گرا ادبیات محفلی وسیع برای مبارزه قلمی علیه استعمار و امپریالیسم بود. این تلاش ها در ایران نیز انعکاس بسیاری داشت. در این بخش به مرور برخی از این کتاب‌ها و نویسندگان مطرح آن می‌پردازیم. ✳گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر✳ این کتاب در دهه‌ی پنجاه و پیش از انقلاب به زبان فارسی ترجمه شده و توسط انتشارات آگاه در ۹۰ صفحه منتشر شده است. نویسنده‌ی کتاب فردی سیاه‌پوست هست که در یکی از جزایر تحت استعمار فرانسه در دریای کارائیب یعنی آمریکای لاتین به دنیا آمده است. او در این کتاب با بیانی ادبی به شرح بهانه‌های استعماری غرب و به طور خاص فرانسه برای استعمار می‌پردازد. به عنوان نمونه فرضیه‌ی برتری نژادی را این گونه به چالش کشیده و نظریات برخی از نویسندگان فرانسوی را به سخره می‌گیرد. رنان در کتاب « اصلاح فکری و اخلاقی» چنین می‌گوید :« احیای نژادهای پست یا فاسد شده توسط نژادهای عالی در نظم مقدرات بشر است. آدم عادی در سرزمین ما تقریبا همیشه نجیب‌زاده‌ای است که از محیط خود بیرون آمده است. دست سنگینش به مراتب بیشتر به درد شمشیر زدن می‌خورد تا کار با افزبار نوکر‌ باب. او به جای کار کردن جنگیدن را برمی‌گزیند. یعنی به حالت اولیه خود برمی‌گردد. چنین است استعداد فطری ما... طبیعت یک نژاد کارگر آفریده است. این نژاد چینی است. با مهارت بسیار در کار دست و تقریبا بی هیچ احساس بزرگی. بر او دادگرانه حکومت کنید و برای خدمت به چنین حکومتی اموال بسیار از او برای نژاد فاتح بگیرید. او راضی خواهد بود. نژاد کارگر زمین سیاه پوست است.با او خوب و انسانی رفتار کنید همه چیز منظم خواهد بود. نژاد آقا و سرباز نژاد اروپایی است. چنین نژاد شریفی را مثل سیاهان و چینی‌ها وادار به کار در دخمه‌ها کنید فورا قیام خواهند کرد... آن زندگی که کارگران ما را عاصی می‌کند یک چینی را یا یک کشاورز عرب را خوشبخت می‌کند. باید هر کس کاری را بکند که برای آن ساخته شده است و به این ترتیب اوضاع خوب خواهد شد.» (‌گفتاری در باب استعمار ص ۲۰)‌
✳گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر(۲)✳ او در ادامه به خونریزی و قتل و جنایت فرانسوی‌ها در الجزایر اشاره کرده و توصیفی از آن ارائه می‌دهد. او البته به صورت تلویجی تمدن اروپایی را تایید می‌کند و استعمار آن‌ها را تنها سرزنش می‌کند.استعماری که با تمام وحشی‌گری انجام شده است. هزاران انسان در کنگو قتل عام شدند. ( ص ۲۲) سزر به بیان رایج آن سالها از موضعی چپ‌گرایانه چنین نقد می‌کند:« بورژوازی به عنوان طبقه خواهی نخواهی محکوم است که تمام بار وحشی‌گری تاریخ را به دوش بگیرد. از شکنجه‌های قرون وسطایی گرفته تا تفتیش عقاید از مصالح دولتی گرفته تا زورگویی. از نژادپرستیی تا بردگی.»(ص ۶۲) او در پایان تجاوزگری‌های استعماری اروپا را به ضرر خود او دانسته و می‌نویسد:«‌ بومی‌ها را که قتل عام کردند. دنیای مسلمانی را که از محتوای خود خالی کردند. دنیای چینی را که به مدت یک قرن کثیف و مسخ کردند. دنیای سیاه‌پوستانی را که کنار گذاشتند. صداهای رسایی که تا ابد خاموش کردند. کانون‌هایی که بر باد داند...تمام این خراب‌کاری‌ها و حرام کردن نعمت‌ها و این بشریتی که به آن‌جایش رساندند که فقط یک حرف حق سخن گفتن داشت. شما خیال می‌کنید که تمام این‌ها را می‌شود ماست‌مالی کرد. حقیقت آن است که در این سیاست از دست رفتن خود اروپا هم قلم زده شد است و اروپا اگر مواظب نباشد در این فضای خالی که در اطراف خود ایجاد کرده تلف خواهد شد. » ( ص ۷۵)
کتاب گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر
✅ داستانهای سیاه ✅ ✅تاریخ برده‌داری و ماجراهای آن در دوران نوین استعماری یکی از صفحات سیاه و ننگین زندگی جدید بشری است. روایتهای این زندگی در ادبیات فارسی ما کمتر به چشم آمده است. در سالهای اوج نهضت‌های آزادی‌بخش در دهه‌ی شصت و هفتاد میلادی برخی از این ماجراها در ایران نیز مورد توجه قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز روحیه‌ی ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی موجب شد تا نظام برآمده از انقلاب در سیاست ‌خارجی خود رویه‌های خوبی در حمایت از محرومان و مستضعفان جهان اتخاذ کند. ✅ با وجود گذشت ده‌ها سال از روزگار اوج دوران برده‌داری اما اندیشه و فکر نژاد برتر در ذهن و جان جامعه‌ی غربی هم‌چنان ریشه دارد. اگر چه مساله برده‌داری در جهان اسلامی و شرق نیز وجود داشته است اما مظالم گسترده و عجیب و غریب غربی‌ها بر برده‌ها در تاریخ کم‌سابقه است. ✅ در این بخش دو پادکست با دو روایت تاریخی نسبتا نزدیک از داستانهای سیاه سیاهان معرفی می‌شود. این دو روایت با دید همدلانه درباره داستان سیاهان و برده‌داری تدوین شده است. پادکست اول به روایت تاریخی سختی‌های سیاهان در سفر به آمریکا می‌پردازد. پادکست دوم به روایتی از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی پرداخته است. خاطرنشان می‌سازیم که این روایت‌ها دارای سویه‌های چپ آمریکایی است. پادکست اول: https://b2n.ir/j57817 پادکست دوم: https://albumpod.com/
✅عقده‌های فروخفته‌ی استعمار بر جان استعمار‌شدگان✅ تحلیل‌های روانی مساله‌ی استعمار بر روح و جان، بخش اول ✅ فرانتز فانون شخصیت معروفی در میان نسل اول انقلابی در ایران است. اثر معروف او در ایران The Wretched of the Earth با نام دوزخیان زمین و یا مغضوبین زمین منتشر شده است. علی شریعتی مترجم معروف این اثر است. این نوشتار او در میان جنبش‌های جهانی مبارزه با استعمار و ملی‌گرایی‌های بومی که پس از جنگ جهانی دوم رونق گرفته بود تاثیر بسیار شگرفی داشته است. علی‌شریعتی در ایران، مالکوم ایکس در آمریکا، چه‌گوارا در آمریکای لاتین و استیو بیکو در آفریقای جنوبی از او تاثیر پذیرفته‌اند. هم‌چنین جنبش‌های آزادی‌بخش در فلسطین، سری‌لانکا و آفریقای جنوبی نیز تحت تاثیر آثار و افکار او قرار گرفته‌اند و نظرات او را نیز پیگیری کرده‌اند. ✅ فانون ( ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۱م / ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۰ش) متولد مارتینیک یکی از جزایر مستعمره‌ی فرانسه در دریای کارائیب (‌قاره‌ی آمریکای لاتین) بوده است. او در سالهای نوجوانی در سال ۱۹۴۰م به نیروهای نظامی ویشی فرانسه می‌پیوندد و از نزدیک برخورد ملوانان سفیدپوست با سیاه‌پوست‌ها در امور جنسی و کاری را درک کرده و می‌بیند. او پس از مدتی به نیروهای آزادی‌بخش فرانسه می‌پیوندد. فانون پس از جنگ در شهر لیون مطالعه‌ی ادبیات و فلسفه را آغاز می‌کند و در ادامه روانپزشکی و روانشناسی می‌خواند. او که خود از شاگردان امه‌سزر بوده است بر روی روانشناسی سیاهان و سفیدان فعالیت داشته است. تحلیل روانشناسانه‌ی استعمار به آثار او رنگ و بوی خاص و جذابی داده است.
✅عقده‌های فروخفته‌ی استعمار بر جان استعمار‌شدگان✅ تحلیل‌های روانی مساله‌ی استعمار بر روح و جان، بخش دوم ✅ کتاب پوست سیاه و نقاب‌های سفید Black Skin, White Masks را در سال ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۰ش منتشر می‌کند. این کتاب براساس دست‌نوشته‌های پایان‌نامه‌ی دکتری او بوده است. فانون در این کتاب ریشه‌های روانشناسانه‌ی علاقه‌ی زاید‌الوصف سیاهان به سفید‌شدن و اصطلاحا متمدن‌شدن را مورد دقت قرار می‌دهد. او براساس نظرات روانکاوانه‌ی رایج در اروپا به تحلیل این شیفتگی می‌پردازد. او هم‌چنین در این کتاب به مانند انگلس و مارکس خشونت را راه رهایی‌بخشی از رفتارهای سفیدپوست‌ها می‌داند. ✅ با وقوع انقلاب آزادی‌بخش در شمال آفریقا و الجزایر در سال ۱۹۵۴م او به این انقلاب نزدیک شد و در سال ۱۹۵۶م او از نیروهای فرانسوی مستقر در بیمارستانی در الجزایر جدا شد و به نیروهای ضداستعماری پیوست. فانون پس از مدتی عازم تونس شد و در نشریه‌ی المجاهد نیز مطالبی را منتشر ساخت. او با تجربه‌ی حضور در آدیس‌آبابا، قاهره و تریپولی دست به انتشار آثاری کوتاه زد . این آثار در در کتابی با نام Toward the African Revolution به معنای در مواجهه با انقلاب‌های آفریقایی منتشر شدند. فانون در این کتاب تاکتیک‌ها و روش‌های جنگیدن را توضیح می‌دهد. ✅ او در بازگشت به تونس به بیماری سرطان خون دچار شد و به منظور درمان به اتحاد جماهیر شوروی رهسپار شد تا درمان خود را انجام داد. فانون در بازگشت به تونس اثر معروف خود با نام دوزخیان زمین را منتشر کرد. او در همین ایام در همایشی در رم شرکت کرد و در این همایش سارتر فیلسوف فرانسوی از اثر او تمجید کرد و مقدمه‌ای بر آن نوشت. با شدت گرفتن بیماری او در سال ۱۹۶۱م فرانتز فانون با هماهنگی امنیتی سفری به آمریکا به منظور درمان بیماری خود داشت. اما درمان‌ها برای او ثمربخش نبود و در دسامبر ۱۹۶۱م / آذر ۱۳۴۰ وفات یافت و جنازه او در آرامگاه جبهه‌ی آزادی‌بخش الجزایر در کتار شهدای این نهضت دفن شد.
✅عقده‌های فروخفته‌ی استعمار بر جان استعمار‌شدگان✅ تحلیل‌های روانی مساله‌ی استعمار بر روح و جان، بخش سوم و پایانی شما ممکن است می‌پرسید که چرا ما باید فانون را بشناسیم و بخوانیم؟ الف) بخش قابل توجهی از کسانی که در انقلاب اسلامی با انقلاب همراهی کردند تحت تاثیر جنبش‌های چپ و آزادی‌خواه دهه‌ی چهل و پنجاه شمسی بودند. یکی از مهم‌ترین این جنبش‌ها نیز جنبش آزادی‌بخش الجزایر بود. کتاب دوزخیان زمین یکی از برجسته‌ترین کتابها با موضوع الجزایر بوده است. جالب‌تر آن که بخش قابل توجهی از جریان چپ‌گرای ایرانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مقابله با انقلاب پرداختند و مجاهدین خلق یا منافقین از جمله‌ی آن‌ها هستند که تا به امروز نیز علیه مردم ایران دست به فعالیت می زنند. ب) علاقه‌ی شیفته‌‌وار برخی از ایرانیان به استعمارگران غربی امروزه موضوع طنز برخی‌ از رسانه‌های تلویزیونی نیز قرار گرفته است. علاقه‌ای که موجب شده تا چشم آن‌ها بر مشکلات، نارسایی‌ها و معضلات تمدنی غرب نیز بسته بماند. تحلیل‌های فانون در زمینه علاقه‌ی سیاهان به سفیدان ستم‌کار و استعمارگر می‌تواند نکات قابل استفاده‌ای برای ما داشته باشد. ج) پژوهش‌های موثر و مفید درباره‌ی تاریخ معاصر جهان و تاریخ اندیشه‌های سیاسی چپ و ضد لیبرال مورد توجه اهالی علم و فرهنگ در ایران نیست. به عنوان یک نمونه‌ی کوچک ما درباره فرانتز فانون در منابع اینترنتی فارسی به مانند ویکی‌ها و دایره‌المعارف‌ها چیز خاصی پیدا نکردیم و ما نیز ناچار سراغ منابع انگلیسی رفتیم. د) شناخت استعمار فکری و فرهنگی و تاریخ آن ما را با ابعاد پیدا و پنهان پدیده استعمار آشنا می‌کند. استعمار کشورهای آفریقا توسط انگلیس و فرانسه یکی از مهم‌ترین فرازهای تاریخ معاصر جهان هستند. معادن و منابع عظیم معدنی از نفت گرفته تا طلا و نقره و انواع فلزات تا برده‌داری تجارت پرسود فرانسه و انگلستان از آفریقا بوده است. والسلام.
پایگاه اینترنتی درباره فرانتز فانون
✅ نرم‌افزارهای استعمار ✅ تخریب خلاق ✅ فروپاشی و تجزیه‌ی امپراتوری عثمانی، تشکیل دولت ملت در عراق، سوریه و کشورهای حاشیه‌ی جنوبی خلیج فارس و تشکیل رژیم صهیونیستی سه نمونه از تجربه‌ی استعمار سیاسی در قرن بیستم هستند. می‌توان این اقدامات را تخریب دانست یا نوسازی؟ کدام‌یک دقیق و صحیح است؟ ✅ «تخریب خلاق» یکی از ابزارها و فناوری‌های ساخت و تخریب دولتها و ملتها به شمار می‌رود. این نگاه را می‌توان در سخن خانم کاندولیزا رایس در جنگ ۳۳ روزه به خوبی مشاهده کرد که فجایع آن را «درد زایمان» خاورمیانه جدید نامید. ✅ پادکست معجون که با ترجمه متون غربی روایتی غربی از تاریخ جهان را ارایه می‌دهد درباره‌ی تخریب خلاق محصولی را منتشر کرده است که شنیدن آن خالی از فایده نیست. به همین خاطر پیوند آن در ضمیمه و پیوست می‌آید. ✅ جالب آن است که ما نظریات استعمار را به عنوان دانش و علم می‌آموزیم و پرسش‌گرانه و منتقدانه به آن نمی‌نگریم‌. به عنوان نمونه در همین پادکست از انگلیس توصیفی ستایش‌گرانه می‌شود و این که انقلاب صنعتی یکی از ره‌آوردهای این تخریب خلاق بود. در حالی که نقش منابع هندوستان و دیگر مستعمرات انگلیس در رشد صنعتی این کشور مورد نظر قرار نمی‌گیرد. ✅ نقد دیگر آن که نسبت اصطلاح تخریب خلاق با اصلاح در دوران معاصر ما یعنی از امیرکبیر تاکنون مورد توجه قرار نمی‌گیرد. به صورت دقیق می‌توان این سوال را پرسید که اگر قدرت سیاسی و نظامی برای مقابله با دخالت‌های خارجی و برقراری امنیت نباشد آیا می‌توان سخن از تخریب خلاق گفت. سخنی که امروز درباره «اصلاح قانون اساسی » در ایران نیز می‌زنند. ✅ بحث دیگری که در این پادکست ارایه می‌شود همراهی با پیشرفت علمی و فنی است. اولا باید دانست که پیشرفت علمی امروز بدون حمایت مالی و سیاسی اهالی قدرت امکان‌پذیر نبوده و نیست. استفاده از علم و فن در نابودی جهان و ساخت سلاحهای وحشتناک امروزی نیز می‌تواند دستاورد همین تخریب خلاق باشد و نباید از یک پدیده‌ی نظری سیاسی بدون توجه به هدف آن ستایش بسیار نمود. پیوند: https://majoonpod.podbean.com/e/%d9%86%d9%87%d9%85-%d8%aa%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%a8-%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%88%db%8c%d9%84%db%8c%d8%a7%d9%85-%d9%84%db%8c/
استعمارگری ✅گشتی در دنیای پادکستها✅ ✅ در زبان فارسی یکی از مفیدترین پادکستها که با توجه به تاریخ دفاع مقدس نگاهی ضداستعماری دارد پادکست رادیو مضمون هست. قسمت چهارم این پادکست در ادامه قسمت‌های دیگر به روایت سال ۶۰ و به طور خاص مجاهدین خلق می‌پردازد. در پانزده مهرماه آن سال مهندس بازرگان در نطقی از آمریکایی بودن مجاهدین خلق گلایه کرده بود و با برخورد انقلابی و تند نمایندگان منکوب شد. https://b2n.ir/u61665 ✅ علاوه بر این روایت مدافعانه از رژیم صهیونیستی که خود محصول مهم استعمار غربی در سرزمینهای اسلامی هست توسط یک گروه تولید شده است. نام آن بلندی‌های سیاه داستان ظهور اسراییل است. پیشاپیش بابت تطهیر و قهرمان سازی از تئودور هرتزل و بن‌گورین از شما مخاطب عزیز غیور عرض معذرت دارم. https://b2n.ir/r01174 ✅ در زبان عربی نیز دو پادکست با دو روایت مدافع و مخالف عرضه می‌شود. پادکست اول روایت حضور نیروهای استعمار غرب در آغاز دوره استعمار یعنی پرتغالی‌ها در سواحل خلیج فارس و مقابله با آن در قالب داستان عرضه شده است. نام آن بطولات علی ساحل الخلیج هست به این نشانی: https://b2n.ir/g12233 ✅ روایت دیگر برشی از کتاب خاطرات محمد بن راشد آل مکتوم رییس خاندان حاکم بر امیرنشین دوبی عضو امارات متحده عربی است. در این روایت خروج انگلیس از خلیج فارس و تشکیل کشور امارات نقطه‌ی پایان استعمار در نظر گرفته می‌شود. روایت او که بخش ۲۸ کتاب خاطرات او با نام «قصتی» یا داستان من هست شنیدنی است. https://www.podparadise.com/Podcast/1457535165/Listen/1553586609/0 والسلام.
✅عکس هوایی از استعمار✅ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در ماجرای حمله آمریکا به عراق در فروردین سال ۱۳۸۲ پس از توصیف شرایط و اعلان مواضع جمهوری اسلامی در نگاهی کلان به طور خلاصه سیاست‌های حکومتی استعمار را چنین توصیف کردند: اوایل، استعمار همین‌گونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا به‌زور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از طرف خودشان در آن‌جا میگذاشتند تا تمام کنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، کانادا، آفریقا و کشورهای متعدّد همین کار را کردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاکم بیگانه نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض کردند، حکّامی از خودِ آن کشورها مییافتند و نصبشان میکردند که صددرصد مطیع اینها باشند، کمکشان هم میکردند، امکانات هم میدادند، او هم کشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازه‌ها را باز میکرد تا استعمارگران هر کار میخواهند، بکنند. یک دوره هم این‌گونه گذشت، که دیدند این هم درست نیست و اشتباه کرده‌اند؛ برای این‌که ملتها علیه این حکّام که هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابسته به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میکنند. بعد از این روش، از یک دورانی شروع کردند روش را عوض کردن؛ این شیوه، یک شیوه علی‌الظّاهر دمکراتیک و با تسلّط و سلطه فرهنگی بود که حاکمی را که طرفدار آنهاست، به‌اصطلاح خودشان انتخاب کنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب کردند وسپس «محمّدرضا» را، بعد دیدند مشکلات به وجود می‌آید، آمدند او را وادار کردند تا «علی امینی» را به عنوان نخست‌وزیر منصوب کند، تا به‌اصطلاح اصلاحات کند. این دید که زمام کار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میکنم که آن اصلاحات، مواد شش‌گانه فضاحت‌آمیزی بود که در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربه‌های عمل شده استعمار در دورانها و در مکانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دوره اوّل استعمارگری برگشته‌اند» منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3168
✅استعمارگر دیروز تنها در شیوه‌ی استعمار تغییر کرده است ✅ ✅ این دو جبهه چه هستند؟ یک جبهه، جبهه‌ی «نظام اسلامی» است ــ که بعد دو سه کلمه عرض میکنم ــ یک جبهه، جبهه‌ی دروغ‌گویی است که خودش را «لیبرال‌دموکراسی» نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرال‌دموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، آزادی‌خواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همه‌ی دارایی‌هایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخست‌وزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیس‌ها، وارد شدن انگلیس‌ها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفته‌اند، نوشته‌اند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید ده‌ها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همین‌طور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرف‌دار دموکراسی نیستند. با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پُر بشود؛ قضیّه این است دیگر؛ قضیّه‌ی اوکراین اصلاً این است: او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود، برای اینکه اروپایی‌ها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانی‌های سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند. حاضرند نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند. تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛ یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را دارد میدزدد؛ راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند، فرقی نکرده‌اند. خب این یک جبهه است. ✅ خوشبختانه آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است. امام (رضوان الله تعالی علیه) آمریکا را مفتخر کردند به لقب «شیطان بزرگ»؛ واقعش همین است. مجموعه‌ای از شیطان‌صفتی‌ها و شرارتها در آمریکا وجود دارد که همه‌‌ی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی قرار بگیرد؛ اینکه میگویم در موضع دفاعی متوقّف نشویم، یکی از مواردش همین است. دیدار اخیر رهبری، چهارشنبه، ۲۱ تیر۱۴۰۲