eitaa logo
استاد مرتضی جوادی آملی
461 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
258 ویدیو
45 فایل
استاد حوزه و دانشگاه فهرست: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/904 لینک اولین مطلب کانال: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/3
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حقیقت الهی ▪️ واقعیتی است در عرصه هستی و نظام وجود؛ اما مهم این است که ما به آن چگونه بنگریم؟ آیا به عنوان یک حادثه تاریخی که در یک زمان خاصی و یا مکان خاصی و با تعداد افراد خاصی انجام شده است؟ یک طایفه خاصی یا نژاد خاصی در این امر دخیل بودند یا آنچه که در ارتباط با محرّم به این لحاظ گفته می شود اصلاً قابل توجه نیست؟ ▪️ محرّم یک صحیفه آسمانی و یک است، برگی است که خدای عالم برای بشر نوشته است. گرچه در قالب جریانی مثل رسالت شکل نگرفته است؛ اما از حقیقت رسالت و وحی جدا و بیرون نیست. تمام آنچه از جایگاه محرّم صادر شده، یعنی از نقطه آغاز حرکت از مدینه تا بازگشت زینب کبری (سلام الله علیها) و کاروان بجا مانده از کربلا دوباره به مدینه، همه اینها در این صحیفه آسمانی قابل تفسیر و ترسیم و تصویر است. کسی نمی تواند در حریم کربلا «من البدو إلی الختم» از خود اظهار نظری کند. در حقیقت ما می توانیم این را نازل منزله همان آیه ﴿وَ مَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَی ٭ إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحَی﴾[1] بدانیم. سرّ ماندگاری و بقای این نهضت به رغم اینکه همه عداوت ها و دشمنی ها نسبت به این مسئله وجود داشته، این است که این جریان، است. ▪️ در قرآن خدای عالم بحث « را به عنوان حقیقتی که منسوب به خودش هست بیان می کند. «بقیة الله» یعنی آن حقیقتی که بقا و ماندگاری و پایداری و ثبات آن به بقای الهی وابسته است. قطعاً حوادثی قبل از جریان و بعد از جریان کربلا وجود داشت که شاید به لحاظ ظاهری از آنها دشوارتر و سهمگین تر و توفنده تر بود، اما همان طوری که در زیارات آمده است: «أَنَّكَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یهْلِكْ وَ لَا یهْلِكُ أَبَداً»،[2] وقتی بن_علی به عنوان «وجه الله» معرفی می شود وجه الهی ثبات و پایداری دارد حیات و بقایی دارد که هرگز هلاکت و نابودی به سراغ او نخواهد آمد، یا در بیان دیگر هست «أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یطْفَ وَ لَا یطْفَأُ أَبَداً»؛[3] تو ای حسین هستی که هرگز خاموشی و افسردگی به سراغ تو نخواهد آمد، زیرا تو منسوب به ذات الهی هستی. سرّ بقا و ماندگاری محرّم را ما باید در حقیقت این نهضت ببینیم، نه در ظاهر و چهره رویین این حقیقت، بلکه آنچه در حقیقت این نهضت نهفته است به اراده الهی است و پروردگار عالم برای بقای انسانیت و تأمین سعادت او این حقیقت را به جای گذاشته است. [1]. سوره نجم, آیات3 و 4. [2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، النص، ص284؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏98، ص342. [3]. البلد الأمین و الدرع الحصین، النص، ص284؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏98، ص342. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
💠 حقیقت سالار شهیدان ▪️ با توجه به اینکه هر اصلی در باید به یک اصل و ماورای طبیعت برگردد، جلوه های طبیعی و مادی یک حقیقت تا به جلوه های الهی و ملکوتی مرتبط نباشد ماندگار نیست، زیرا کل طبیعت محکوم به فنا و زوال است. این آیاتی که خدای عالم در باب زوال طبیعت یاد می کند که ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ٭ وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ﴾[1] و امثال آن، این صرفاً ناظر به برخی از جلوه ها و شئونات مادی نیست، بلکه کل نظام طبیعت تغییر پیدا می کند و آسمان و زمین به گونه ای دیگر تبدیل می شوند. آنچه در نظام طبیعت وجود دارد اگر به نظام معنوی و ملکوتی باز نگردد، محکوم به نابودی و فنا است و لذا ما بر اساس قاعده فلسفی «کل ما بالعرض ینتهی إلی ما بالذات»[2] باید این جریان را به ذات اقدس الهی و جریان وحی مبتنی کنیم تا دلیل بر ثبات و ماندگاری این نهضت را برای همیشه و برای همگان فراهم آوریم. ▪️ (علیه السلام) به همان حکمی که قرآن به آن محکوم است محکوم است. قرآن دارای دو ویژگی همگانی و همیشگی است و این نهضت (علیه السلام)، هم برای همه انسان هاست و هم برای همه زمان هاست محدودیتی برای و محدودیتی برای به لحاظ زمان و مکان نیست و این سخن که «هر روز عاشوراست و هر مکان کربلاست» این نمادِ یک سخن حقیقی است که همواره باید به آن از جایگاه اصل و حقیقت نهضت سالار شهیدان توجه کرد؛ لذا استناد به این قضیه به رسول گرامی اسلام که حضرت فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[3] معنا پیدا می کند. چون حقیقت پیغمبر و جان پیغمبر است این جان آن قدر عزیز است که خدای عالم در قرآن به این جان قسم یاد می کند ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفی‏ سَكْرَتِهِمْ یعْمَهُون﴾[4] خدای عالم به جان هیچ پیغمبری قسم یاد نکرده است اما عمر و جان پیغمبر آن قدر عزیز است که خدای عالم به این جان سوگند یاد می کند. این جان یک جان الهی است یک است سرشار از محبت و عشق و ارادت به پروردگار عالم است و خدای عالم جان حبیبش را دوست دارد و محبوب می داند. ▪️ رسول گرامی اسلام سالار شهیدان را به خود با بیانی فوق العاده وابسته کرد، فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین» این منِّیت و عینیتی که بین سالار شهیدان حسین بن علی و رسول گرامی اسلام است یک مِهر عاطفی نیست یک مِهر نفسانی و رحمت نفسانی نیست؛ یک و سویدایی است که از حقیقت و جان ملکوتی پیامبر گرامی اسلام نشأت می گیرد. چون این جان عزیز است و حسین بن علی با این حقیقت عجین و آمیخته است، به گونه ای که از این بیان رسمی تر شیواتر و رساتر نیست که رسول گرامی اسلام بفرماید: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»، این را باید قدر بدانیم و هر آنچه که از نهضت سالار شهیدان حسین بن علی است را گره بزنیم به حقیقت نبوت و به حقیقت خاتمیت رسول گرامی اسلام و چون رسول گرامی اسلام نبوت و رسالت ایشان همگانی و همیشگی است این نهضت هم به جهت همین امر، همگانی و همیشگی خواهد بود. [1]. سوره شمس، آیات 1و2. [2]. الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج6، ص283. [3]. کامل الزیارات، ص52. [4]. سوره حجر، آیه72. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
💠 عشق و ارادت ▪️ جریان نهضت ابی عبدالله (علیه السلام) و کربلا خصوصاً روز با قطع نظر از ملاحظات فراوان علمی و عملی که وجود دارد، است و هرگز با هیچ ظرفیت عقلی و معیارهای ذهنی و فکری به نصاب در نمی آید. هیچ کس نمی تواند با ترازوی عقل و با میزان فهم و فکر و اندیشه، این حقیقت والا را توزین کند و بیابد و به بدی یا احیاناً خیر آن بخواهد از جایگاه عقل برهانی فتوا و نظر بدهد. اگر کسی به و ارادت نیامده باشد، و دوستی و قلب نباشد نمی تواند جریان را آن گونه که هست تحلیل کند. ظرف و کاسه عقل کمتر از آن است و کوچک تر از آن است که دریای بیکران و قیام را به ترازو بگیرد و بخواهد آن را وزن کند و لذا باید با ، با ارادت و با همه وجود به میدان آمد تا یک بهره ولو اندکی انسان از این دریای بیکران ببرد. ▪️ بزرگانی که نگاه آنها نسبت به جریان یک نگاه از جایگاه ارادت و عشق و قلب بود، بهره های فراوانی بردند. در روزگار ما، (رضوان الله علیه) با جریان کربلا ضمن اینکه از منظر مباحث عقلی و بررسی آن نهضت به لحاظ مسائل تاریخی و نظایر آن داشتند اما روح و اصل جریانی که امام (رضوان الله تعالی علیه) با قصه داشت از جایگاه قلب و دل بود. او که می گفت ما هر چه داریم به است او می دید آنچه خیر است در قالب یک عشق و ارادتی که نسبت به است برای جامعه ما می آید و اگر اکنون جامعه ما مصونیت پیدا کرده و به عزت رسیده است برای این است که با نسبت به سالار شهیدان حسین بن علی حرکت می کند. ▪️ این بیانی که در زیارات وجود دارد «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص» ‏‏ این فراتر از ذهن و فکر و عقل و هوش و نظایر آن است البته همه اینها در رکاب و در رکاب هستند که با تمکین این معنا را پذیرفته است. عقل می فهمد که جایگاه و سفر جز از راه عشق و ارادت نیست. شخصیت های ممتازی همانند زیست ارادتمندانه ایشان نسبت به سالار شهیدان از آثار، رفتار، گفتار و کردارشان مشخص است. به هر حال شخصیتی که در حدّ یک مرجع تقلید هستند کنار منبر نمی نشینند بلکه بالای منبر می روند، نه تنها بالای منبر می روند از می گویند، از نهضت او می گویند، بلکه به شدت می گریند و عشق و ارادت خودشان را در قطرات اشکی که از ایشان صادر می شود بیان می کنند. در یکی از بیانات خود فرمودند که فرمود: «وَ قَتِیلِ الْعَبَرَات»‏، «عبرات»؛ یعنی آن قطره های اشکی که از چشم جاری می شود به روی گونه می ریزد و عبور می کند، نه «قَتِیلُ العَبَرَة» بلکه «قَتِیلِ الْعَبَرَات»‏. حضرت این گونه برای آقا ابی عبدالله (علیه السلام) اشک می ریختند و در گفتار و رفتار و کردار خود این گونه می زیستند که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»‏. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
💠 احیای نهضت امام حسین علیه السلام ▫️ ما اگر بخواهیم برجسته ترین جهات وجودی را شماره کنیم و بشماریم، اولین ویژگی او این بوده است که نهضت پدر بزرگوارش سالار شهیدان حسین بن علی(سلام الله علیه) را کرد و زنده نگه داشت. نهضت أبی عبدالله (علیه السلام) به عنوان چراغ روشن و به تعبیر رسول مکرّم اسلام و سفینه نجات[1] درخشندگی دارد که هیچ چراغی به فروغ و تابندگی این نیست، این باید همواره روشن و تابناک باشد و امام سجاد (علیه السلام) در آن تاریکی و ظلمت اموی که چنین برخوردی را با فرزند رسول گرامی اسلام داشتند، به هر نحوی که بود روشنگری کرد ولو با ، وقتی از حضرت سؤال می کردند که چرا این‌قدر اشک و گریه؟! می فرمود یعقوب یک فرزند داشت در عین حال که می دانست زنده است از فراغ او آن‌قدر گریست که چشمانش نابینا شد من این همه از اصحاب، پدر، برادر، عمو و نظایر آن را در جلوی چشمانم این گونه قطعه قطعه شده دیدم آیا چگونه گریه نکنم؟![2] وقتی نگاه او به آب می افتاد اشک می ریخت، نگاهش به گوسفندی که در حال ذبح کردن بود به اشک می افتاد، نگاهش به محرومی، به ضعیفی، به ناتوانی همواره یادآور جریان بود.[3] البته همین امام سجاد(علیه السلام) آن گاهی که بر بالا آمد و بر فراز منبر سخنرانی را آغاز کرد به گونه ای سخن گفت به گونه ای آفرید در غل و زنجیر بود اما همانند شیر بیشهِ شجاعت و مردانگی و غیرت غرّش کرد و همه را به وحشت و هراس وادار کرد و همه در مقابل او به گریه افتادند. [1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص60؛ «إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ عَنْ یمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ‏ هُدًی‏ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ‏». [2]. حلیة الأولیاء لابى نعیم، ج،3 ص133؛ الخصال، ج‏2، ص518 «وَ لَقَدْ كَانَ بَكَی عَلَی أَبِیهِ الْحُسَینِ ع عِشْرِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَی حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ ینْقَضِی فَقَالَ لَهُ وَیحَكَ إِنَّ یعْقُوبَ النَّبِی ع كَانَ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ابْناً فَغَیبَ اللَّهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْیضَّتْ عَینَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَیهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ احْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَانَ ابْنُهُ حَیاً فِی‏ الدُّنْیا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَی أَبِی وَ أَخِی وَ عَمِّی وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَیتِی مَقْتُولِینَ حَوْلِی فَكَیفَ ینْقَضِی حُزْنِی‏». [3]. مثیر الأحزان، ص115؛ «فَقَدْ رُوِّیتُ عَنْ وَالِدِی رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیهِ أَنَّ زَینَ الْعَابِدِینَ ع كَانَ مَعَ حِلْمِهِ الَّذِی لَا تُوصَفُ بِهِ الرَّوَاسِی وَ صَبْرِهِ الَّذِی لَا یبْلُغُهُ الْخِلُّ الْمُوَاسِی شَدِیدُ الْجَزَعِ وَ الشَّكْوَى لِهَذِهِ الْمُصِیبَةِ وَ الْبَلْوَى بَكَی أَرْبَعِینَ سَنَةً بِدَمْعٍ مَسْفُوحٍ وَ قَلْبٍ مَقْرُوحٍ یقْطَعُ نَهَارَهُ بِصِیامِهِ وَ لَیلَهُ بِقِیامِهِ فَإِذَا أُحْضِرَ الطَّعَامُ لِإِفْطَارِهِ ذَكَرَ قَتْلَاهُ وَ قَالَ وَا كَرْبَاهْ وَ یكَرِّرُ ذَلِكَ وَ یقُولُ قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً حَتَّى یبُلَّ بِالدَّمْعِ ثِیابُهُ» ◀️ سخنرانی مجازی تاریخ: 1399/12/17 🆔 @m_vaezjavadi