هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
پرندهای که روی شاخه درخت نشسته،
هیـچـوقـت نـگـرانِ شکستـن شـاخـه و
سقوط نیست!
چون به شـاخه اعتمـاد نکرده؛ بلکه به
بال و پَرِ خودش اعتماد داره🌱
کاش همینقدر به خدا اعتماد داشتیم
و زندگی میکردیم..🧡
❀
•••|ما امام رضایی ها|•••
#رمان_گاندو پارت ۳۶❤️ ۳ساعت بعد...⏰ داوود: من گوشی رو روی ساعت گذاشتم که از جلسه جا نمونیم. سا
#رمان_گاندو
پارت ۳۷❤️
سعید:
منو داوود رفتیم داخل اتاق جلسه روی صندلی دور میز نشستیم و منتظر بقیه بودیم ....که رسول و آقا محمد وارد اتاق شدن منو داوود از صندلی بلند شدیم و سلام کردیم😌🌸
سعید: سلام آقا ، سلام رسول😊
داوود: سلام آقا محمد،رسول جان سلام🙂
محمد: سلام بشینید 😊🌹
رسول: سلام 😊 ولی ما همین دو دقیقه بیش باهم بودیم هاااا😁😁😁
داوود: استاد سلام سلامتی میاره😂❤️
همه:😂😂😂😂
محمد: عجب😂
دیگه بسه بچه ها زشته بشینید😊😌👌
سعید:
همه نشستیم رو صندلی و پر ونده هایی که رو میز جلومون بود رو باز کردیم و مطالعه می کردیم که آقای عبدی و شهیدی وارد اتاق جلسه شدن ، با ورودشون همه از جا بلند شدیم و سلام کردیم آقای عبدی و شهیدی هم جواب سلامو دادن🙂✨
عبدی: خوب بچه ها همون طور که می دونیم شریف امروز فرار کرده و.....
الان هم که جمع شدیم تا نظرات شما رو هم بشنویم اگه کسی حرفی داره ... بفرمایید🙂
داوود:با اجازه✋🏻
محمد:😌
داوود: آقا به نظر من ما باید از این نظر به این موضوع نگاه کنیم که اگه شریف از کشور خارج شده باید چه کار کنیم🤔اگه .... شریف از کشور خارج شده باشه کار خیلی سخت تر میشه😞
عبدی: داوود ما نباید خودمونو ببازین نه ما اگه ما شریف رو یک بار در افغانستان دستگیر کردیم پس هنوز هم میشه ، ما فهمیدیم شریف خیلی هم دانا نیست.از قضیه ی پارکینگ معلوم بود دیگه که اونا فکر می کردن پارکینگ طبقاتی سایت و محل اداری ما هست😏و اونا شکست خوردن ، ولی درسته باید به این فکر هم بود که ممکن هست که شریف از کشور خارج شده باشه🤨
رسول: آقا من بعد از جلسه میرم همه ی پرواز های خارجی و داخلی و... و ورود و خروج مرزی رو چک میکنم ، البته باید مجوز بگیرم که اونم با سیستم انجام میدم🙂
عبدی: خوبه رسول ممنون😉👍❤️
رسول:😊🌹
سعید: خوب رسول ممکن هست که به صورت قاچاق از کشور خارج شده باشه ، اون موقع چی.
محمد: نگران نباشید گفتم که همه ی راه های دریایی و زمینی به صورت قاچاق رو همکاران زیر نظر داشته باشن🙂
شهیدی: خوب کاری کردی محمد 👌❤️ممنون
محمد: خواهش می کنم😊🌹
داوود: رسول حتی ممکن هست که با اسم جعلی و با تغییر چهره ولی به صورت قانونی از کشور خارج شده شه😞
رسول: ببین خیلی احتمال هایی هست که ممکنه ما خطا کنیم خوب ولی باید تلاش کنیم انشاءالله که درست میشه😊
عبدی: ممنون بچه ها نظرات خوبی بود و پیش بینی های خوبی هم بود ، انشاءالله با توکل به خدا پیداش می کنید👌😊
ادامه دارد....
#گاندو
•••|ما امام رضایی ها|•••
#رمان_گاندو پارت ۳۷❤️ سعید: منو داوود رفتیم داخل اتاق جلسه روی صندلی دور میز نشستیم و منتظر بقیه ب
#رمان_گاندو
پارت ۳۸❤️
رسول:
آقای عبدی و شهیدی از اتاق رفتن بیرون ، تو اتاق جلسه فقط منو سعید و داوود و محمد بودیم ، محمد از جا بلند شد:
محمد: داوود به فرشید زنگ بزن از حالش با خبر شو ، به منم خبر بده👌
سعید تو هم برو از امروز یه گزارش بنویس بیار برای من ،. دقت کن سعید چیزی جا نندازی👍
رسول تو هم برو کامل و دقیق ورود و خروج مرزی و و... رو چک کن اگه هم شده از دوربین های مداربسته کمک بگیر👌
همه: چشم🙂
داوود:
همه رفتن سر کارشون و منم رفتم استراحت گاه که به فرشید زنگ بزنم
داوود: الو سلام فرشید جان😊
فرشید: سلام داوود😊
داوود: خوبی؟
فرشید: بد نیستم
داوود: الان ساعت ۱۱ هست تو هنوز نخوابیدی😁؟؟
فرشید: نه بابا کلافه شدم حوصلم سر رفته😞
داوود: همینه دیگه برادر من ، وقتی تو سایت همش بیداری پای سیستم ، نمی خوابی الانم دیگه نمی خوابی 😂
فرشید: الان وقت شوخیه داوود!😬😒من درد دارم نمی تونم بخوابم ...😔
داوود: 😁😁😁
فرشید: باشه بخند من یه روزی بلاخره میام سایت 🤨🤨🤨
داوود: اوه اوه اوه😂باشه داداش عصبانی نشو دیگه😁😁😁
خوب دیگه من برم کلی کار دارم😌
فرشید : باشه سلام به آقا محمد و بچه ها برسون ، خدافظ❤️😊
داوود: قربانت خدانگهدار❤️😌
ادامه دارد.....
#گاندو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از طرف خداوند برایِ تو..
هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی ولیُّ اللّٰه
❇️ از جمله آياتی كه به اتفاق اكثر مفسران شیعه و سنی درباره امام علی عليه السلام نازل شده است آيه ذیل که به آیه ولایت مشهور است، می باشد:
✨«انما وليكم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون».
[مائده، ۵۵]
💫 سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پيامبر او، و آنهايی كه ايمان آوردهاند و نماز را برپای دارند و در حال ركوع زكات میپردازند»
🌱 که شان نزول آن را ماجرای خاتم بخشی #امام_علی علیه السلام ذکر کردهاند.
#میلاد_امام_علی علیهالسلام و #روز_پدر مبارک باد. 🌼
نشـرپـیامهاصـدقهجـاریهاست🌷
عاشقوعارفامامزمانعجباشیم
هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 موانع دیدار امام زمان علیه السلام
🎙آیت الله ناصری دولت آبادی
╰⊱☘⊱╮ღ꧁🕋꧂ღ╭⊱❤≺
─┅─═इई 🌼🌹🌼ईइ═─┅─
#میلاد_امام_علی
#روز_پدر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
توو دنیا ۷۹۴۶۳۴۵۱۹۲ آدم هستن که...
آفرین! همینجوری که به اعداد توجه نکردی، به حرفاشونم توجه نکن :)
هدایت شده از ″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون شرح🙃
#گاندو
هدایت شده از ″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من هیچ وقت از کسی خواهش نمیکنم
فقط دستوࢪ میدم...😂😂✋
هشتڪها↜ #ایران #مجید_نوروزی #علی_سایبری #استاد_رسول #اطلاعات_سپاه #سربازان_گمنام #باعث_و_بانی_وحشت_آمریکا
هدایت شده از مهربان خـــــــ💛ــــــدای من
لبخنـــد!
ماندگارتریـن یادگارِ توست
در کوچہ باغهـای خاطراتمـان...
#شهید_روحالله_صحرایی
صُبحتون شُهدایی🌸💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛
آقاپسرا و دخترخانومهایی که به سن تکلیف رسیدین شما حتما ببینین 🙄🙄
ثواب یادگرفتن و یاد دادنش به بقیه هدیه به #امام_زمان مون 🌱🎁
#احکام قسمتششم
•••|ما امام رضایی ها|•••
#رمان_گاندو پارت ۳۸❤️ رسول: آقای عبدی و شهیدی از اتاق رفتن بیرون ، تو اتاق جلسه فقط منو سعید و دا
#رمان_گاندو
پارت ۳۹❤️
داوود: بعد از خداحافظی با فرشید که زنگ زدم حالشو بپرسم ، رفتم اتاق آقا محمد که بگم حال فرشید بد نیست و آقا محمد رو از حال فرشید خبر دار کنم👌😌
داوود:آقا سلام
محمد: سلام بیا تو🙂
داوود: آقا محمد به فرشید زنگ زدم حالش بد نبود،تا الان بیداره آقا😁😉
محمد: 😁😁 عجب
ممنون داوود برو به کارات برس👌❤️
داوود: خواهش می کنم آقا،فعلا☺️
محمد:😊😊😊
سعید:
رفتم سر میزم و نشستم که گزارش بنویسم
نکته به نکته
دقیق دقیق گزارش رو داشتم می نوشتم👍
رسول:
رفتم سر سیستم و مجوز بگیرم که لیست خروج و ورود از کشور رو چک کنم👍یه داد خواست دادم و منتظر جواب موندم ...
تا داد خواست رو دادن آقا محمد اومد پیشم :
محمد: چی شد رسول🤔
رسول: آقا یه داد خواست دادم منتظر پاسخ هستم🙂
محمد:👌😊باشه
رسول:
تا به محمد گفتم آقا آقای عبدی دستش رو گذاشت رو شونم منم از خدا بی خبر یک دفعه از جا بلند شدم و برگشتم سمت آقای عبدی😳
ادامه دارد.....