eitaa logo
مادر خوب
101.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
198 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 حدود ساعت ۵ تا ۶ از شبکه تهران، این کتاب و دو کتاب دیگه رو تو برنامه «به خانه برمی‌گردیم» معرفی میکنم. دوست داشتید ببینید ... #حمید_کثیری ❤️ @maadar_khoob
🔴 هیئت = خشونت علیه کودکان برخی‌ها! میگن که بچه‌ها رو عزاداری نبرید چون؛ ۱. حضور در این مراسمات علیه کودکه ۲. مفاهیمی که توی عزاداری‌ها طرح میشه یا کارهایی که توی هیئت میشه خارج از توان و درک کودکه ۳. کودک خیال می‌کنه این وضعیت پایداره و توی ترس و کابوس می‌مونه بعد همون برخی‌ها میگن که این آشنا کردن کودک با نیست! و برای رعایت نباید در این مراسمات شرکت کرد! معمولاً هم برای القای پیام از تصاویر که اکثراً مال دوطفلان حضرت مسلم هست، استفاده می‌کنن و اینجوری مخاطب رو با خودشون همراه می‌کنن! اما بعد؛ ببینید این حرفا و بسیاری از حرفای دیگه ظاهرِ کاملاً شیک و اتوکشیده‌ای داره. ظاهراً از روی دغدغه‌مندی طرح میشه و عین خیلی از حرفای دیگه مخلوطی از حق و باطله. پس گیر کجاست؟! ببینید؛ ما هم موافقیم که خیلی از عزاداری‌ها مناسب کودک نیست. فرضاً جایی که قمه زده میشه - جدای از بررسی اصل موضوع! - اصلاً مناسب کودک نیست یا جایی که جلوی چشم همه دارن گاو یا گوسفند سر می‌برن یا جایی که صدا به قدری زیاده که آدم بزرگ‌هام اذیت میشن چه برسه به بچه‌ها یا ... در واقع ما هم معتقدیم باید از فضایی برای استفاده کنیم که تصویر خوب، مثبت و قابل فهم برای کودک ایجاد کنه و نه اضطراب و پریشانی. برای همین هم دو مطلب قبلی نوشته شد. ضمن اینکه ما با هم مخالفیم و میگیم نباید ذهن کودک رو بیش از حد درگیر مفاهیم انتزاعیِ دین کرد و خیلی از جاها جلوی رشد و فعالیتش رو به اسم اینکه خدا یا پیغمبر دوست نداره، بگیریم! اما یه سوال؛ به گفته‌ی غالب روان‌شناسان، کودکی خیلی مهمه و بخش اعظم شخصیت در شش سال اول شکل می‌گیره. روان‌شناسان معتقدن که هر بازی و خاطره‌ای توی شکل‌گیری شخصیت موثره. اصلاً هر گرایش و تمایلی که در کودکی ایجاد بشه تا پایان عمر همراه‌مون می‌مونه و ریشه بسیاری از ما به دوران کودکی برمی‌گرده. یعنی اگه توی بچگی یه بار یکی شما رو هُل بده تو استخر و حس غرق شدن داشته باشید، تا آخر عمر میونه خوبی با آب ندارید یا برعکس اگه یه بار تو بچگی تجربه خوبی از اسب‌سواری داشته باشید، تا آخر عمر؛ اسب که می‌بینید دلتون میره 🤗 حالا سوال اینه که اگه همه چی توی شش سال اول پرونده‌اش بسته میشه، برنامه‌تون برای تربیت دینی چیه؟! آیا گرایشات مذهبی توی تربیت مهم نیستند؟ چطوره که فرضاً اینقدر مهمه و در موردش این همه صحبت می‌کنیم، اما این مهم نیست؟! من فهمم اینه که هیچ کس در عالم به اندازه أباعبدالله به گردن بشریت حق نداره، اینم مرد و زن و مسلمون و غیرمسلمون نداره. حالا آیا در حق کودک اجحاف نمی‌کنیم اگر حب حسین (ع) رو در دلش ایجاد نکنیم؟! آیا زیر پا گذاشته نمیشه؟! اینجا نباید کسی صداش دربیاد؟! دو گروه هم هستن که این حقِ بچه رو پایمال می‌کنن، یک گروه که با فشردگی‌های دینی، با دادن اطلاعات اضافی و زودهنگام، با در معرض محرک‌های خشن قرار دادن کودک، غم رو به اون هبه می‌کنن!! و یک گروه هم که میگن الآن زوده، بگذار به وقتش می‌فهمه که معمولا این وقت، هیچ موقع زمانش نمی‌رسه و ... ❤️ @maadar_khoob
امروز با یه دوستی بودم که حدودا بیست و سه، چهار سالشه! وقتی داشتیم با هم توی کوچه راه می‌رفتیم یه دفعه دیدم ترمز کرد، راهش رو کج کرد و خیلی سریع از اون طرف رفت. نگاه کردم دیدم یه سوسک روی زمین هست! سریع پرسیدم از سوسک می‌ترسی؟ گفت آره! 😏😏 ما هم چون کودک درونمون هنوز خیلی فعاله، پریدیم سمت سوسکه که مثلاً برداریمش و بندازیم سمت این دوستمون! 😜 سرَم رو که آوردم بالا دیدم سر کوچه است! چهار نعل تا اونجا دویده بود 😁😁 بعد از یه خورده صحبت مشخص شد که ایشون و سایر برادر و خواهراش همه از سوسک می‌ترسن! چرا؟! چون والدین‌شون در کودکی اون‌ها رو از سوسک ترسوندن، برای اینکه به حرفشون گوش بدن! چی می‌خوام بگم؟! ببینید وقتی میگیم کودک رو دستکاری نکنید یعنی اینکه اون رو الکی از چیزی نترسونید، به چیزی حساس نکنید، احساس تنفر از چیزی رو براش ایجاد نکنید و .... تا حالا فکر کردید چرا بچه‌های دو، سه ساله گربه که می‌بینن، می‌دَوَن سمتش تا بقلش کنن و خیلی از ما آدم بزرگا در این حالت داریم سکته می‌کنیم؟! واضحه، چون اون کودک درکی از اون موجود نداره و طبق تجربه‌اش خیلی هم از اون خوشش اومده اما ما چون فکر می‌کنیم شاید، شاید، شاید بهش آسیب بزنه یعنی دستش رو یه کوچولو خراش بندازه، بچه رو از گربه می‌ترسونیم! 😤😤 البته شایدم چون خودمون می‌ترسیم، فکر می‌کنیم اونم باید بترسه! حالا بیشترین میزان دستکاری والدین توی کودک در چه موضوعاتی هست؟! میشه در مورد اون‌ها مفصل صحبت کرد و ببینیم که چقدر راحت جلوی تجربه کردن بچه‌ها رو میگیریم! توی پست قبلی در مورد موانع رشد گفتم که به نظرم موانع رشد کودک این شش تایی هستند که نام می‌برم و می‌خوام هر کدوم رو مفصل روشون بحث کنم. اون شش تا چیا هستن؟! ۱. نظافت ۲. نظم ۳. ادب ۴. آموزش ۵. رفاه ۶. فقر مطلق! کلی در مورد این‌ها حرف هست برای گفتن، چون ظاهراً هر کدوم از این‌ها نباشن، کودک رشد نمیکنه، پس چرا میگیم این‌ها مانع رشد هستند؟! 🤔🤔 ❤️ @maadar_khoob
راستش من می‌خواستم در مورد شش تا مانع رشدی که گفتم مطلب بنویسم اما کامنت‌های پست قبلی بنده رو مُجاب کرد یه ذره بیشتر اینجا بایستم! چون بحث‌مون اینجا زیرساختی هست و اگه حل نشه، ادامه‌ی بحث سر کاریه! چند تا سوال؟! خواهشاً همه رو به خودتون لااقل جواب بدید 🙏 ۱. تا حالا نشده زمین بخوردید؟! چیزی‌تون شده؟! ۲. تا حالا نشده توی پاهاتون شیشه بره؟! الان نمی‌تونید درست راه برید؟! ۳. تا حالا از ارتفاع نیفتادید؟! مثلاً از روی درخت؟! ۴. تا حالا دست‌تون خراش برنداشته؟! مثلاً به گوشه دیوار کشیده باشه؟ ۵. تا حالا نشده که دست‌تون یا پاتون رو یه گربه خراش داده باشه؟! ۶. تا حالا نشده خواب باشید و یه سوسک بیاد از روی تن‌تون رد بشه؟! ۷. تا حالا نشده رفته باشید لب رودخونه بعد یه دفعه پاتون سر بخوره و بیفتید تو آب؟! یا مثلا یه قورباغه از روی پاهاتون رد بشه؟! ۸. تا حالا نشده که داشتید با یه بچه دیگه چوب بازی می‌کردید، بعد یه دفعه چوبش در بره و بخوره توی کمرتون؟! ۹. تا حالا نشده موقعی که خیلی گرسنه‌تون بوده لقمه‌تون از دست‌تون بیفته و نتونید غذاتون رو بخورید؟! ۱۰. تا حالا نشده که با یه بچه دیگه دعواتون شده باشه، یه لگد هم ازش خورده باشید و کسی نبوده باشه ازتون دفاع کنه؟! ۱۱. تا حالا نشده مامان یا باباتون دعواتون کرده باشه و اون موقع ازشون احساس نفرت پیدا کرده باشید؟! الآنم همون حس رو دارید؟! ۱۲. تا حالا نشده می‌خواستید لبه‌ی جوب راه برید بعد پاتون در بره و شاتالاپ بیفتید توی لجن؟! ۱۳. تا حالا نشده برید سر کوچه سبزی بخرید و بعد کل سبزی‌ها رو گم کنید یا از دست‌تون بیفته و خراب بشن؟! ۱۴. تا حالا نشده موقع ظرف شستن، لیوان از دست‌تون بیفته و بشکنه؟! ۱۵. تا حالا نشده کفش نو خریده باشید و اولین روزی که پاتون کردید، نوکش بخوره به یه جا و سوراخ بشه؟! اگه بخوام ادامه بدم تا صبح باید بنویسم! 👈 چرا فکر می‌کنیم بچه‌های ما حق ندارن از این تجربیات داشته باشن؟! 👈 چرا فکر می‌کنیم باید توی پر قو بزرگ بشن و نباید حتی یه بار دست‌شون با تیغ بریده بشه؟! 👈 فکر می‌کنید اگر بخوایم تمام کارهای بچه‌ها درست انجام بشه و هیچ آسیبی بهشون نرسه، پدر و مادر بهتری هستیم؟! ✅ راستی اگر به نظرتون مطلب به درد دیگران هم میخوره، چرا برای اون‌ها نمی‌فرستید؟! ⭕️ اگر این بحث جمع شد، میریم سراغ موانع رشد ❤️ @maadar_khoob
⭕️ تا حالا فکر کردید مادر حضرت موسی (ع) چطور بچه‌اش رو در رود نیل گذاشت؟! شازده کوچولو بعد از انجیل پرفروش‌ترین کتاب تاریخ در قرن بیست هست و بیشتر از بیست تا ترجمه فارسی از اون وجود داره. یکی از مهم‌ترین وجوه داستان اینه که آدم بزرگا یاد بگیرن از دریچه‌ی چشم بچه‌ها دنیا رو نگاه کنن و نه از دریچه‌ی چشم خودشون 🤔 هر چقدر توی این موضوع موفق‌تر عمل کنیم، مسیرمون در ارتباط موثر با کودک هموارتر هست و به رشدشون داریم کمک می‌کنیم. مثلاً با بچه میریم پارک و غریزه‌ی اون با تمام وجود اومده وسط و بچه می‌خواد که کفش‌هاش رو در بیاره و وسط چمن‌ها بدو بدو کنه اما ما چون فکر می‌کنیم ممکنه چیزی توی پاهاش بره نمی‌گذاریم! خُب هم دغدغه‌ی ما درسته و هم نیاز کودک! اینجا باید چی کار کنیم؟ بهترین راه اینه که بین این دو تا جمع به وجود بیاد یعنی هم کودک به نیازش برسه و هم منِ مادر دغدغه‌ی آسیبی که دارم برطرف بشه! مثلاً توی اینجا می‌تونیم یه محدوده رو خوب وارسی کنیم، بعد برای کودک با نخ مشخص کنیم که بین اون‌ها راحت بازی کنه. توی سوال‌هایی که پرسیدم اکثراً حول این محورهایی می‌گشت که آسیب جدی به همراه نداشت. اکثراً آسیب‌های جسمی ساده یا کشمکش‌های روانی و درونی ساده مثل قهر و آشتی‌های کوتاه بودند! خیلی‌ها اومدن و گفتن ما ترسمون از این چیزها نیست، از آسیب‌های جدی‌تر هست! 🧐 پس چند تا نکته؛ ۱. اگر از این چیزها نمی‌ترسیم پس با فراق بال بگذاریم کودک زمین خوردن، بازی با حیوانات و امثالهم رو تجربه کنه. ۲. باور کنیم اینکه کودک چند دقیقه با خودش خلوت کنه، ناراحت و غمگین باشه، براش بد نیست البته حق نداریم از عمد چنین شرایطی رو برای کودک ایجاد کنیم. ۳. اگر از آسیب جدی می‌ترسیم، مگر این چیزها چقدر تحت کنترل ما هست؟! مگه میشه مثل کِش به شلوار بچه وصل بود و همه جا از اون محافظت کرد؟! اصلاً چند درصد افراد آسیب جدی می‌بینن؟!! 👈 امروزه رسانه، تمام قد جلوی خانواده‌ها ایستاده و کارش ترسوندن ماها شده! از بین هر چند ده هزار کودک، یکی آسیب می‌بینه و ما باقی بچه‌ها رو از حرکت، هیجان، تجربه، لمس و رشد محروم می‌کنیم که مبادا آسیب ببینن! 👈 من که هر وقت به بچه خودم نگاه میکنم می‌بینم من و مامانش تقریباً هیچ نقشی در محافظت از اون نداریم و نداشتیم! ولو اینکه بقیه جور دیگه‌ای فکر بکنن! 👈 راستی تا حالا فکر نکردید که یه کس دیگه‌ای داره از بچه‌تون محافظت میکنه؟! داستان حضرت موسی که مادرش اون رو به آب انداخت رو چند بار تا حالا مادرانه خوندید؟! 👈 اصلاً دعا و توسل چقدر توی تربیت ماها نقش داره؟! ✅ من فکر میکنم ما در عین مراقبت، وظیفه‌مون ایجاد فضای رشد برای کودک هست و این رشد جز با تجربه مستقیم به دست نمیاد! توی سنین پایین آزادی کودک رکن اساسی برای رشدش هست و اگه جلوش رو بگیریم، جلوی رشدش رو گرفتیم. خواهشاً بگذاریم بچه‌هامون با تجربه‌هاشون بزرگ بشن نه با اون چیزی که ما داریم بهشون میگیم چون لزوماً فهم ما درست نبوده! ۲۶۰۰ سال قبل همین حرف رو به نحوی دیگری گفته! سقراط می‌گفت «من کل فلسفه رو مبتنی بر دو اصل می‌دونم. یکی اینکه خودت رو بشناس و دیگری اینکه زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد!» و این یعنی اینکه بگذاریم هر انسانی زندگی رو خودش آزمایش و تجربه کنه و هیچ معلمی هم براش بالاتر از این نخواهد بود. فکرم نکنید اگر بچه خودش تجربه کنه و شکست بخوره این ناراحتی و غم براش بد هست! البته شکست‌های مداوم برای کودک چیز خوبی نیست اما به قول پروفسور جینات رشد کودک من هیچ وقت موهبت غم رو از کودک نمی‌گیرم چون جلوی رشدش رو می‌گیرم! حالا این یعنی چی، در موردش صحبت می‌کنیم .... 🌹ممنون که برای دیگران هم می‌فرستید🌹 ----------- پی‌نوشت ۱. اینجا حرف خیلی زیاد هست ولی به همین مقدار فعلا بسه چون فضای مجازی بیش از این ظرفیت انتقال این پیام رو نداره یا من بلد نیستم تو اینجا بیشتر از این جلو برم. پی‌نوشت ۲. در مورد حدود و ثغورِ آزادی دادن به بچه‌ها بعداً حتماً صحبت می‌کنم اما در کل بدونید آزادی یکی از مهم‌ترین عوامل رشد کودک هست. کودک باید قدرت انتخاب داشته باشه وگرنه انگیزه‌های درونی لازم برای رشد رو از دست میده. ❤️ @maadar_khoob
خب، همه آماده‌ی یه هفته جوندار هستن و منم نمی‌خوام طول و تفصیل بدم، دو تا موضوع و تمام! (از پست بعدی می‌خوام برم سراغ موانع رشد) ⁦1️⃣⁩ وقتی بزرگ‌ترها مثل مامان‌بزرگ، بابابزرگ و ... دخالت میکنن و نمی‌گذارن کارمون رو بکنیم، چی کار کنیم؟! ⁦◀️⁩ خب تکلیف معلومه، نمیشه با هیچ کسی دعوا کرد و نمیشه به کس گفت برای بچه من دایه مهربان‌تر از مادر شدی! اما رعایت یک سری اصول مسیر رو هموار میکنه، از جمله موارد زیر: الف. هیچ کس به اندازه والدین در تربیت موثر نیستند و نگران این نباشید که شما یه کار می‌کنید و بقیه یه کار دیگه. بچه‌ها نهایتاً از شما متأثر میشن مگر در موارد خاص که بچه دیگران رو بیشتر از والدینش ببینه! ب. وقتی دیگران دخالت میکنن ازشون محترمانه، در خلوت و نه در حضور جمع بخواید که تربیت کودک‌تون رو به شما بسپرن و خواهشاً توی این موضوع باهاتون راه بیان! طبق تجربه راه میان 😉 ج. اگر اون فرد از خانواده همسر هست طبیعتاً باید از همسرتون بخواید این کار رو بکنه اما یادتون باشه به همسرتون فشار نیارید چون در اکثر موارد این موضوعات حاد نیست و روی رفتار کلی کودک اثر نمی‌گذاره! و شاید همسرتون هم خجالتی باشه، نتونه صحبت کنه 😂 د. وقتی کسی به شما بی‌احترامی می‌کنه و چارچوب‌هاتون رو رعایت نمیکنه دلیلی نداره بهش بی‌احترامی کنید اما حداقل می‌تونید با مدیریت بیشتر و در بازه‌های بلندتر ببینیدشون! یعنی نامحسوس کمتر برید اونجا ... ه‍. هر چقدر به والدین‌مون احترام بیشتری بگذاریم ضرر نکردیم و طبیعی هست هم کودک‌مون می‌بینه و یاد می‌گیره و هم امکان اینکه والدین‌مون حرف‌مون رو راحت‌تر بپذیرند بیشتر میشه! و. بسه دیگه! (از نقش آقا معلم بیام بیرون) 😉😉 ⁦2️⃣⁩ وقتی به بچه آزادی می‌دیم دیگه ول نمیکنه و هر جا میریم آشوب می‌کنه! اون موقع چی کار کنیم؟! ⁦◀️⁩ از بچه‌ها که هیچ، از آدم بزرگش هم اگر چیزی رو می‌خوایم بگیریم باید جایگزین بهش بدیم! یعنی اینقدر بچه‌ها باید به ما اعتماد کنن که بدونن بعد از هر نه که بهشون میگیم، سه تا آره‌ی خوشمزه در انتظارشون هست و طبیعی هست اگر غیر این باشه کارهاشون رو ول نمی‌کنن! فرض کنید مهمون اومده، بچه می‌خواد با شربت‌ها بازی کنه، شما میگید الآن نه، بگذار مهمون‌ها برن، بعدش کلی بازی می‌کنیم! تنها در صورتی بچه کوتاه میاد که قبلاً امتحان‌تون رو پس داده باشید نه که بچه رو پیچونده باشید 😉 یعنی اگر مطمئن بشه بعد از رفتن مهمونا مثلا میرید تو حموم و دو ساعت با شربتا بازی می‌کنه باهاتون راه میاد وگرنه ... باید جایگزین بدید بَبَم جان، جایگزین! (اگرچه این یکی بی‌ربط بود! 😁) ❤️ @maadar_khoob
از مادرها پرسیدم خوابِ خودتون چقدر باکیفیت هست؟! این‌ها یه چند تا از جواب‌هاست؛ 👈 چند ساله وضعیت خوابم ریخته به هم 👈 خواب ندارم، کیفیت پیشکش 👈 من هر بار بخوابم، باکیفیته، صبح و ظهر و شب هم نداره 👈 یه شب دیر بخوابم، از فردا خوابم به هم می‌ریزه 👈 الان سه ساله ساعت سه می‌خوابم! 👈 معمولاً نصفه شب بچه بیدار میشه و خواب رو ازم گرفته 👈 بچه شیرخوار دارم و کلاً خواب ندارم 👈 تو خواب همه‌اش حواسم به پسرمه و اصلاً خوب نمی‌خوابم!! 👈 همیشه با کسالت از خواب بیدار میشم 👈 خواب داریم ولی باکیفیت نیست 👈 اینستا نمی‌گذاره، شبا بخوابم!! 👈 کم و سبک!! 😭😭 👈 از وقتی باردار شدم، دیگه خوب نخوابیدم 👈 کیفیتش خوبه، فقط وقت نداریم بخوابیم 👈 یادش به خیر بچه نداشتم، کلاً خواب بودم فقط برای غذا بیدار میشدم الان دیگه منتظرم تا بچه‌ام بخوابه 👈 صفر! 👈 از وقتی بچه‌دار شدم، نمی‌دونم خواب چیه 👈 و ... حالا این چند تا نکته رو بخونیم؛ ⁦1️⃣⁩ ما حدود ۸۰ نوع داریم که اکثراً توی نتیجه مشترک هستن، یعنی بی‌کیفیت محصول اختلال خواب هست!! ⁦2️⃣⁩ خواب توسط هر قشری محترم بوده و هست و همیشه به عنوان یه نیاز شناخته می‌شده. شما می‌بینید که آدم‌هایی هم که خیلی روی وقت‌شون خسیس بودن نیاز به خواب رو پاسخ می‌دادن. (مشاهده سیره در این زمینه جالبه) ⁦3️⃣⁩ خواب اگر کم‌تر یا بیش‌تر از حد ممکن باشه، هم روی و هم روی اثر می‌گذاره و این مورد روی هم کاملاً مشهوده. مثلاً دیدید اگه بچه‌ای خوابش کامل نشه و اصطلاحاً سیرخواب نشه و از خواب بیدارش کنید احتمالاً تا دو ساعت غُر می‌زنه. بماند که خواب کمتر از حد برای کودک ممکنه مشکل در تلکم، عدم توانایی کنترل و توجه و تمرکز ایجاد کنه. ⁦4️⃣⁩ متخصصین خواب میگن نظم روی خواب خیلی مهمه و روی عملکردهای اصلی اثر می‌گذاره و بهترین حالت اینه که هر روز یا اکثر روزها سر یک ساعت مشخص بخوابیم. ⁦5️⃣⁩ مطابق با بررسی‌های چندین و چند موسسه طی یک دهه اخیر، ما دو زمان در طول روز داریم که خوابیدن در اون زمان‌ها خیلی باکیفیته و اهمیت داره. یعنی یک ساعت خوابیدن در اون زمان‌ها معادل چهار تا هشت برابر خوابیدن در زمان‌های دیگه است. این زمان‌ها کِی هستن؟! 👇👇 اولی؛ از حدود یک تا دو ساعت بعد از غروب آفتاب شروع میشه و تا حدود چهار ساعت بعد ادامه داره. مثلاً الان تو شهریور از حدود نه و ده شروع میشه و تا حدود دو ادامه داره. دومی؛ از یک ساعت قبل نیمروز شروع میشه و تا نیمروز ادامه داره. یعنی حدوداً از یک ساعت قبل از اذان ظهر تا اذان ظهر. (جالبه که بدونیم این دو زمان، جزو موارد توصیه شده خواب در هستش و کاملاً با هم تطبیق داره) ⁦6️⃣⁩ کلی نکته‌ی دیگه در مورد خواب موند که ازشون می‌گذرم تا یه کارگاه برای خواب بگذاریم ... حالا اینا قبول؛ خواب بچه‌ها چی؟! تو پست بعدی میرم سراغ 👈 راستی چقدر این موارد رو در خواب‌مون لحاظ می‌کنیم؟! 👈چقدر برای اینا برنامه‌ریزی داریم؟! 👈 شما چقدر مطابق با طبیعت و شب و روز برخورد می‌کنید؟! حتماً بهشون فکر کنید و فکر کنیم .. ❤️ @maadar_khoob
🔴 مدیریت جسم کودک یعنی چی؟! ❓برنامه‌مون برای مدیریت و پرورش فرزندمون چیه؟! آقا اصلا چی کار به بچه داریم، برنامه‌مون برای خودمون چیه؟! اصلاً چیه، با کی کار داری؟!! 😂😂 واقعیت قضیه اینه که اکثر ماها در مورد برنامه‌ریزی و برنامه داشتن اصلاً حساسیت خاصی نداریم، البته بعضیامون مدام حساسیت داریم و هفته‌ای دو بار برنامه می‌نویسیم اما هیچ وقت بیش‌تر از یه روز اجراش نمی‌کنیم 😩😩 حالا برنامه رو بی‌خیال، بریم سر (فقط توجه کنید که ما داریم در مورد کودک صحبت می‌کنیما) در مدیریت جسم فرزندمون حداقل این سه مولفه خیلی مهم هستند و باید مشخصاً برای اون‌ها، نظم و برنامه داشته باشیم. شما فکر کنید برنامه‌تون برای این موارد چی هست تا من تو پستای بعدی بنویسم؛ ⁦1️⃣⁩ کودک یعنی؛ 👈 چقدر می‌خوابه؟! 👈 چه ساعتی می‌خوابه؟! 👈 چه ساعتی از خواب بلند میشه؟! 👈 در طول روز می‌خوابه یا نه؟! 👈 خوابش منظمه یعنی هر شب سر یه ساعت خاص می‌خوابه یا نه؟! (فکر کن یه درصد 😂) و ... 2️⃣⁩ کودک یعنی؛ 👈 چی می‌خوره؟! 👈 چقدر می‌خوره؟! 👈 تنوع غذایی کودک چقدر هست؟! 👈 نظم در خوردنش وجود داره یا نه؟! و ... ⁦3️⃣⁩ بازی‌های حرکتی که یعنی؛ 👈 چقدر در طول روز تحرّک داره؟! 👈 چقدر تنوع حرکتی داره؟! 👈 مهارت‌های حرکتی درشت و ظریف رو متناسب با سن خودش انجام میده یا نه؟! و .... حتماً به این موارد فکر کنید تا پستای بعدی رو بنویسم ... ❤️ @maadar_khoob
👈 ادامه بحث خواب وقتی بچه‌ها به هم می‌ریزه حداقل چند تا مشکل درست میشه، مثلاً؛ ۱. خواب والدین هم، به هم می‌ریزه و به طبع فشار جسمی و روانی براشون به همراه داره ۲. امکان داره توی کودک هم تأثیر بگذاره ۳. معمولاً بچه در طول روز دچار هست و حتی ممکنه خواب آرومی هم نداشته باشه ۴. (خیلی مهم) توی والدین با همدیگه ممکنه اثرات منفی بگذاره. یعنی فضای خلوت و امن دو نفره‌شون رو هم از دست میدن یادمه توی کودک، خانواده، انسان یه داستانی رو از پرخاشگری و نَحسی کردن یه بچه شش، هفت ساله وقتی با مادرش رفتن خرید تعریف می‌کنه که مامان مدام سعی می‌کنه با صحبت کردن بچه رو آروم کنه ولی نمیشه که نمیشه اما به محض اینکه یه قهوه با هم می‌خورن، بچه از این رو به اون رو میشه. چی می‌خوام بگم؟! خیلی از اوقات نیازهای اولیه یا نیازهای فیزیولوژی ما به هم می‌ریزه و باقی مشکلات رو ایجاد می‌کنه. نیاز به خواب، خوراک، نوشاک، سرپناه داشتن و ... حالا برای خواب بچه‌ها چی کار کنیم؟! به چند تا نکته زیر توجه کنید و متناسب با شرایط خودتون تصمیم بگیرید 👇👇 ⁦1️⃣⁩ مطابق با طبیعت رفتار کنیم، خودمون تا نصفه شب بیدار نمونیم بعد توقع داشته باشیم بچه ساعت نُه بخوابه! اگرم قرار باشه زود بخوابه، باید شرایط خونه یک بار برای خواب مهیا بشه ⁦2️⃣⁩ بچه‌ها لااقل یکی، دو ساعت قبل خواب غذا خورده باشن تا دستگاه گوارش‌شون درست عمل کنه و خواب هم به تأخیر نیفته. ضمن اینکه غذا نخوردن باعث میشه نصف شب بلند بشن، عین جغد بشینن جلومون 😭😩 ⁦3️⃣⁩ بچه‌ها باید در طول روز خسته بشن تا شب خوب بخوابن، لذا بازی‌های حرکتی، و هر کاری که توش کشف داره برای خستگی خوبه. توی طبیعت رفتن شاهکاره برای خستگی و کشف کودک ⁦4️⃣⁩ از یک ساعت قبل خواب هیجانی با بابا و بقیه تعطیله! نمیشه بچه‌ای که تو اوج هیجانه و تا دو دقیقه قبل کشتی می‌گرفته رو یه دفعه برد و به زور خوابوند! ⁦5️⃣⁩ خونه باید به تدریج برای خواب آماده باشه و در یک ساعت پایانی یه سری کارهای ثابت انجام بدیم تا کودک نسبت به خواب شب و اون کارهای ثابتِ هر روز شرطی بشه. مثل لباس خواب، نور مخصوص خواب، جای خواب ثابت و ... (اینجا منظور شرطی‌سازی کنش‌گر هست نه کلاسیک! 😳 حالا چی هستن اینا، بعدها میگم ) ⁦6️⃣⁩ خواب نیمروزی چیز واجبی نیست! (حداقل برای بالای سه سال) اما اگر کودک بهش نیاز داره اشکالی نداره. فقط نکته اینه که از از زمان بیدار شدن از خواب نیمروزی تا خواب شب باید حداقل هفت ساعت فاصله بیفته! یعنی اگه بچه من ساعت پنج می‌خوابه و هفت بلند میشه، نمیشه توقع داشت که ده بخوابه! رفت تا دو، مبارک‌مون باشه 😰😰 👈 حالا راهِ اینکه بچه شب زود بخوابه چیه؟! جدای از بازی و خسته شدن، ساده‌ترین راهش اینه که صبح زودتر از خواب بیدار بشه! یعنی بچه‌ای که تا دو ظهر می‌خوابه، خب معلومه از اون ور تا یک و دو شب بیداره! حالا باید با یه فرمی زمان بیداری رو بیاریم جلو، یا کم‌کم و توی یه بازه یک ماهه، ده دقیقه، ده دقیقه بیایم عقب یا اینکه یه هفته کودک رو زودتر بیدار کنیم و البته بدعنقی و اعصاب‌خوردیش رو هم به جون بخریم! به این روش احتمالاً زمان خواب کودک باید بیاد جلوتر ... ❤️ @maadar_khoob
👇 ادامه بحث جداخوابی 👇 اعتراف می‌کنم که با خواندن کامنتای اینستاگرام خیلی از جاهای جدید و تاریک در این بحث برام به وجود اومد. یعنی فکر می‌کردم یه چیز روتین و مشخصه ولی واقع قضیه اینطور نبود. خصوصاً این موضوع در مورد کسانی که بیشتر از یک بچه دارن، نکات جدید و ناشناخته‌ای داره. چرا؟! اساساً تولید ادبیات در حوزه کودک در کشور ما متناسب با تک‌فرزندی هست و اکثر کلاس‌ها به درد کسانی می‌خوره که یه دونه بچه دارن. حتی کسانی هم که مدام میگن بچه‌دار بشید راهکارهاشون بیشتر برای تک‌فرزندی هست! یعنی مشکلات خانواده‌های چندفرزند اصلاً چیزهای دیگه‌ای هست و در اکثر اوقات به مشکلات ما می‌خندن! مثلا برای خانواده‌های چندفرزند معمولا مسئله غذا خوردن بچه‌ها یه شوخیه، در حالی که توی خانواده‌های تک‌فرزند خیلی جدیه یا بحث تحرک هم همین‌طور. خودبه‌خود بچه‌ها که زیاد میشن مشکل تحرک تا حد زیادی حل میشه. خصوصاً اگه فاصله سنی‌شون متناسب باشه. اما بریم توی بحث؛ ببینید اکثر مواردی که در فرزندپروری گفته میشه اصالت ندارن، یعنی اینطور نیست که اگه رعایت نشن، آسمون به زمین بیاد و زمین به آسمون بره! چرا؟! چون اکثر این پیشنهادات ناظر به جوامع دیگه، نیازهای اون جوامع و اهداف این‌ها چیده شده و چون ما در این زمینه‌ها زیاد فکر نکردیم و ناظر به نیازهای خودمون تولید نکردیم، خیلی از جاها جواب نمی‌گیریم. مثلا همین بحث جداسازی کودک در شش ماهگی، یعنی وقتی کودک به غذا می‌افته. این در پازل کلان تربیت در غرب خوبه و درست در میاد اما قطعا مال جامعه ما نیست!! یه شاه‌جمله توی این زمینه استاد سلطانی داره و خیلی از مسائل فرزندپروری رو میشه با این جمله فهم کرد. ایشون می‌گفت: «در غرب بچه‌ها برای رفتن تربیت میشن و در اینجا برای موندن» یعنی چی؟! یعنی اونجا جوان هجده ساله باید از خونه بره بیرون و زندگی خودش رو بسازه و از اینجا به بعد ساختار خانواده دیگه خیلی معنی نمیده. اما در کشور ما اینطور نیست، از قضا ما دوست داریم تا وقتی بچه‌ها ازدواج نکردن، توی خونه ما بمونن! بعضیا که بعد ازدواج هم نمی‌خوان بچه رو ترک کنن. نمونه‌اش یکی از دوستام که به شدت توی این مسئله مشکل داره 😰😰 حالا مسئله خواب هم توی همین پازل فهم میشه. من مسیر درست رو یکبار ترسیم می‌کنم و بعداً به راهکارهای رسیدن به این مسیر می‌پردازم. به نکات زیر توجه کنید؛ ⁦1️⃣⁩ دوره زیر یک ساله دوره امنیت هست و شدیداً توصیه میشه نیازهای کودک در کوتاه‌ترین زمان برآورده بشه. یعنی در هنگام خواب هم کودک باید کنار مادر باشه تا احساس امنیت توی اون درست شکل بگیره ⁦2️⃣⁩ از یک تا حدود سه سالگی شخصیت بچه‌ها در حال شکل‌گیری هست و طبیعتاً باید به سمت استقلال حرکت کنند. دیدید بچه‌ها بعد از دو سالگی هر کاری می‌خوان خودشون انجام بدن؟ همه‌اش میگن خودم بلدم و گند میزنن 😂😂 البته عمیقاً توصیه میشه توی این سنین بگذاریم بچه‌ها تجربه کنن چون زمان شکل‌گیری اعتماد به نفس هست. یعنی نکن و نمی‌تونی و دست نزن و ... نداریم! ⁦3️⃣⁩ از سه سالگی بچه‌ها عمیقاً میل به بزرگ شدن دارن و قدرتمند شدن دارن (بیشتر توی پسرا) و همین میل ابزار خوبی برای جداسازی رختخواب هست. ⁦4️⃣⁩ این یه فرآیند کاملاً تدریجی هست و شاید یک سال طول بکشه. یعنی تا حدود چهار سالگی درگیر باشید که کودک خودش میل به خوابیدن در اتاق خودش رو پیدا کنه. ⁦5️⃣⁩ هیچ دلیلی نداریم که امنیت بچه‌ها رو خدشه‌دار کنیم و از اون طرف بچه رو لوس بار بیاریم. یعنی اگر بچه مثلا چهارده ماهه است ما با صدای گریه‌اش میریم پیشش اما برای کودک چهار ساله، اول میگیم چی شده مامان، بعد میگیم بگیر بخواب و بعد اگر ساکت نشد همراهیش میکنیم که اکثراً فقط می‌خوان مطمئن بشن ما توی خونه‌ایم و صدا رو که بشنون می‌خوابن ⁦6️⃣⁩ در روایات نداریم که کودک رو تنها نخوابونید، بلکه گفته شده کسی در خونه تنها نخوابه و از اون طرف وقتی میگن بچه در بزنه وارد اتاق والدین بشه، یعنی حتما جداسازی اتاق داریم. (البته آموزش این آداب خیلی کم‌کم و مال بالای پنج سال هست) ⁦7️⃣⁩ یادتون باشه که نمیشه چند بحران رو برای کودک همزمان اعمال کرد و حتما مهمه فاصله زمانی بین‌شون باشه. بحران‌های مثل از شیر گرفتن، از پوشک گرفتن، جدا کردن رختخواب و ... که همه‌شون باید تدریجی اعمال بشن. 👈 شرمنده حالم خیلی خیلی بده! و تازه از زیر سرم اومدم، إنشاءالله شبای بعد ادامه میدم. اگه هذیون گفتم، ببخشید 😂😂 ❤️ @maadar_khoob
👈حتما بخوانید ❤️یه مادر پرسیده بود: «اگر یک بچه‌ای از پدر و مادرش بپرسه چرا ما به اندازه بقیه پول نداریم؟ چرا ما نمی‌تونیم از این ماشینا بخریم؟ چرا ما فلان چیز رو نداریم ولی بقیه دارند؟ چرا پول بابا کمه؟ چرا بابا بیشتر کار نمیکنه؟ چرا بابا نمیره اونجایی که بابای فلانی کار می‌کنه، کار کنه که پول داشته باشه و.... چه جوابی باید داد؟» از ایشون پرسیدم بچه چند سالشه که گفت چهار ساله است! قبل از اینکه پست رو بخونید، شما بودید چه پاسخی به این بچه‌ها می‌دادید؟! حالا بریم تو بحث؛ ببینید ما یک داریم داریم و یک نیاز کاذب! نیازهای اصیل اون چیزهایی هستن که عدم تأمین‌شون مانع جدی در ما ایجاد می‌کنه و حتی ممکنه عامل مرگ باشه! ولی نیازهای کاذب وقتی تأمین نشن، هیچ مشکلی در زندگی ما ایجاد نمیشه الّا اضطراب و نگرانی، یعنی ممکنه به لحاظ روانی زندگی رو تحت تأثیر قرار بده. مثلاً لباس پوشیدن یه نیاز اصیله و اگه لباس نداشته باشیم، طبیعتاً مشکل برامون ایجاد میشه و حداقلش اینه که بدن ما در برابر طبیعت ممکنه آسیب ببینه اما مثلا هر روز بستنی خوردن یه هست و اگه نتونیم این کار رو بکنیم هیچ مشکلی در جریان زندگی‌مون ایجاد نمیشه. حالا چند تا نکته؛ ⁦1️⃣⁩ نیازهای اصیل با تعریفی که کردیم تابع هوا و هوس نیستن، چون نبودشون باعث تعطیل شدن زندگی میشه یا دیگه زندگی‌مون اون کیفیت مطلوب رو نداره. ⁦2️⃣⁩ خواسته‌های ما باید با نیازهای واقعی‌مون تطبیق داشته باشه، یعنی در یه زندگی اصیل و آرمانی، نیازها و خواسته‌ها منطبق هستن. یعنی من فقط چیزهایی رو می‌خوام که دارن یه نیاز اساسی رو از من تأمین میکنن. مثلا من میل به دانستن دارم و کتاب می‌خوام بخونم و این دقیقا یه نیاز اصیل هست چون همه میل به دانستن دارن. ⁦3️⃣⁩ هر چی به نزدیک بشیم فاصله نیاز و خواسته از همدیگه بیشتر میشه. در اکثر اوقات نیاز و خواسته در دو سوی متعارض هستن که متأسفانه در اکثر موارد با بالا رفتن سن هم این‌ها همسو نمیشن! (یعنی مثلاً بچه دو ساله فکر می‌کنه اگه الان این توپ رو نداشته باشه، زندگی به پایان میرسه. برای همین مثل یه گودزیلا گریه می‌کنه تا به توپش برسه 😂) ⁦4️⃣⁩ نیاز همه آدم‌ها یه چیز نیست. جدا از اینکه هر سنی اقتصائات خودش رو داره، هر کسی هم با شأنیتِ متفاوت اجتماعی، نیازهای متفاوتی داره. اصلا برای همینه توی ازدواج میگن باید زندگی‌ای که درست می‌کنی متناسب با شأن همسرت باشه. (البته طبیعی هست که در هر حالتی؛ تجمل یک نیاز کاذب هست و حرکت به سمت اون زندگی رو از اصالت می‌اندازه) (شرمنده که یه خورده پیچیده شد 😩😩 اگه متوجه نشدید، این تیکه‌ها رو چند بار بخونید اما حتما مهمه که بخونیدشون!) حالا برگردیم به سوال ابتدای بحث؛ ببینید بچه‌ها ذاتاً اینطورین که اگه نیازهای اصلی‌شون به درستی تأمین بشه، به ندرت به سمت نیازهای کاذب حرکت میکنن. من این مثال رو بارها سر کلاس‌هام زدم؛ بچه‌ای که توی سوپرمارکت میگه اینو می‌خوام و بهش میگی الآن نه، اونم سوپرمارکتو میزاره رو سرش؛ قطعا نیازهاش به درستی تأمین نشده و به والدینش اعتماد نداره وگرنه بچه خیلی راحت این حرف رو می‌پذیره. پس نکته اول تأمین نیازهای بچه‌ها از جمله نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به محبت و خصوصا بازی هست. اما نکته بعدی اینه که امکان نداره بچه‌ها با درک وفور بزرگ بشن ولی یه همچین سوالایی بپرسن. وقتی توی خونه مدام میگیم ما کم داریم و فلانی زیاد داره، وقتی داشته‌های زندگی‌مون رو نمی‌بینیم و بلد نیستیم ببینیم، وقتی نمی‌تونیم چیزی رو تهیه کنیم و به جای خلاقیت به خرج دادن، به بچه میگیم پول نداریم و بعد هم بابا رو مقصر می‌دونیم که کار درست و حسابی نداره و ... این سوالا درست میشه. جسارتا امکان نداره ما جلوی بچه‌ها اظهار نداری نکنیم، نیازهاشون رو هم تأمین بکنیم بعد بچه‌ها از این سوالا داشته باشن! وقتی ما بلد نباشیم داشته‌های زندگی‌مون رو ببینیم، طبیعی هست که بچه‌هامون هم یاد نمی‌گیرن داشته‌هاشون رو ببینن! وقتی توجه و تأیید رو از بیرون میگیریم، خب طبیعی هست که بچه‌هام همین مسیر رو برن ‌ این بحث رو ادامه میدم، چون باید خیلی بازتر بشه ... اما زندگی شما چه داشته‌هایی داره که می‌تونید اونا رو به بچه‌هاتون بگید؟! ❤️ @maadar_khoob
🧀تغذیه 🔴همیشه بخش قابل توجهی از برنامه‌های زنده در مورد آشپزی هست و طبیعیه که آشپزی بیشترین مشتریش خانم‌ها هستن. تلویزیونم که اگه بیننده نداشته باشه، بیکار نیست برنامه با یان موضوع بسازه. تو اکثر این برنامه‌های هم اسم غذاهایی میاد که تا حالا هیچ کدوم‌مون نشنیدیم، ظاهرشونم که خیلی به نظر میاد، مجری و آشپزم که کلی تعریف می‌کنن پس چرا هیچ وقت سر از خانه‌های ما در نمیارن؟!! خیلی ساده است ماها دوست داریم مدام آشپزی ببینیم و شاید یاد هم بگیریم اما دوست نداریم اونا رو بپزیم. انصافاً توی خونه‌های ما چند جور غذا پخته میشه؟! غیر از عدس‌پلو، ماکارونی، قرمه‌سبزی، قیمه، کوکو و چند تا غذای دیگه چیز دیگه‌ای هم درست می‌کنیم؟! این تمرین خیلی ساده است و حداکثر یه ربع وقت نیاز داره! یه مداد یا خودکار با یه کاغذ بردارید و هر چی غذا بلدید درست کنید، روش بنویسید. تردید نکنید تعداد غذاها از پنجاه تا بیشتر میشه، البته پنجاه تا مال مرداست 😉😉 خانم‌ها که باید برن رو صد و پنجاه تا. یعنی ما مردا حداقل پانزده جور بلدیم درست کنیم! 😂 حالا چی می‌خوام بگم؟! 👈چرا بچه‌ها نباید تنوع غذایی داشته باشن؟! 👈 حس بچه از کجا باید بفهمه که ما حداقل شصت نوع توی بازار داریم؟! 👈 چرا از تغییر می‌ترسیم، غذای جدید نمی‌پزیم و فقط همون غذاهای همیشگی رو باید درست کنیم؟! 👈 چرا و بچه‌هامون رو کلاً به سه جور غذا دادیم؟! 👈 چرا ... راستی شما چقدر توی خونه دارید؟! یه لیست بنویسید که چند جور غذا بلدید و چند تاش رو توی شش ماه اخیر پختید ... پی‌نوشت: تو پست بعد بحث رو ادامه میدم ❤️ @maadar_khoob
🔴 به بهانه روز جهانی کودک استیو مارتین سی سال پیش یه بازی کرده به نام «والدگری» یا «پدر و مادری». نکته جالب فیلم اینه که همه جور بچه‌ای توش میشه پیدا کرد اما یه دختربچه هست که ویژگی‌هاش خیلی خاص و جذابه اما نیست. یه دختربچه‌ی حدوداً پنج ساله که یه است، محاسبات پیچیده ریاضی رو انجام میده، بسیار قوی‌ای داره، اصلاً نمی‌خنده، کارهای بقیه بچه‌ها به نظرش خیلی چیپ و مسخره میاد، تو جمع بقیه بچه‌ها نمیره و مدام دوست داره با بزرگ‌ترها کارهای بزرگ‌تر از سنش رو انجام بده. اکثر کارهاش هم بقیه رو متعجب می‌کنه که این چه چیزایی بلده و چقدر خاصه! 😳 امروز اینجور بچه‌ها به شدت دوست‌داشتنی! شدن، اصلا خانواده‌ها با هم می‌کنن که بچه‌هاشون خاص باشن و چشم بقیه با دیدنشون در بیاد و مدام در حال این پرسش هستن که اگه بچه‌ام اینو یاد نگیره از بقیه عقب می‌افته و ... چقدر افراد بودن که از من پرسیدن اگه بچه‌مون امسال نره ، عقب نمی‌افته؟! چون گفتن متولد مثلا پنج مهر هست و باید سال دیگه بره مدرسه، منم تقریبا به همه‌شون گفتم نه!! 😬 بچه‌ها باید هفت سال خوب کنن تا بازی‌دون‌ِشون 🤭 پر بشه. اصلا این عامل رشد بچه توی سال‌های بعد هست، نه چیز دیگه. هیچ عجله نکنید، به حرف بقیه هم گوش نکنید که هی میگن بچه رو عقب ننداز! 🤩 اما روز جهانی کودک 🤩 امروز هشتم اکتبر یا همون شونزدهمِ مهرِ خودمون، از طرف سازمان ملل نام‌گذاری شده. اعلامیه و کنوانسیون حقوق کودکان هم در یه همچین روزی تصویب و تأسیس شدن و در این سال‌ها هم کمک خیلی زیادی به جریان کودکی کردن. اما یه چیزی کمتر بهش پرداخته شده و اون هم کودکی کردنه. حالا این کودکی کردن یعنی چی؟! ساده‌ی ساده‌اش اینه که بچه‌ها 👈 خوب بخورند 👈 خوب بخوابند 👈 خوب بازی کنند همین و فقط همین! اینقدر به جزئیات بچه‌ها کار نداشته باشیم، اینقدر روی بچه‌ها ریز نشیم که الان مثلاً این می‌تونه از جوب چهل و سه سانتی هم بپره یا نه، اینقدر تو بازیِ رقابت نیفتیم و به بچه‌ها فشار نیاریم، اینقدر برای کاسبی دیگران نگران نشیم و گوش به حرف‌های و ، و ... ندیم، اینقدر بچه‌ها رو در معرض نمایش دیگران قرار ندیم و و و در یک کلام اینقدر جلوی کودکی کردن بچه‌هامون رو نگیریم روز جهانی کودک مبارک همه‌مون باشه 🔴 ممنون که برای دیگران هم می‌فرستید 🔴 ❤️ @maadar_khoob
⭕️ کودکان، عامل گرونی بنزین! تو خیابان، کوچه، اتوبوس، مترو، تاکسی، تلگرام، و هر جا که فکرش رو بکنید صحبت از بنزینه! بنزین و ما أدراک البنزین ... وقتی مطلب می‌نویسی، مهم نیست مطلب تو چیه! مهم نیست اخلاقیه، سیاسیه، ورزشیه، در مورد کودکه یا آخرین تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد بیوتکنولوژی ... مهم اینه که همه می‌خوان به هر طریقی در مورد بنزین صحبت کنن و از قضا همه چیز رو گردن بندازن! این قصه برای امروز هم نیست، وقتی فرو ریخت هم همینطور بود، وقتی اومد یا آب نصف ایران رو برده بود هم همینطور بود. از قضا ما منتظریم اتفاقی بیفته تا زمین و زمان رو به هم بدوزیم، هر کاری که می‌کنیم هم مهم نیست، چون همه چی رو میشه گردن اون قضیه انداخت! ساده است، هر کاری می‌خوای بکن و آخرش بگو برای آدم نگذاشتن که ... هر کسی باید تصمیمات خودش رو بپذیره و نمیشه من تصمیمی بگیرم و بعد بگم اینجاهاش رو قبول ندارم! بماند ... خواهشاً هر روز حواسمون به بچه‌ها باشه، این روزها قدری بیشتر. اونا نه در مقصرن و نه در سرد شدن ناگهانی هوا، حتی و بوران و سیل هم کار اون‌ها نیست! حتی اینکه توی تمام کانال‌های تلگرام و اینستا از مصیبت و راه‌بندون و ... می‌گن، حتی اگه ماهواره مدام داره و نشون میده، هیچ کدوم از این‌ها به بچه‌ها ربطی نداره. بچه‌ها مقصر هیچ چیز نیستن و قرار هم نیست اگه از جای دیگه داغ شدیم، سر خانواده‌مون پیاده کنیم ... ❤️ @maadar_khoob
⭕️ آیا بچه‌ها باید کار کنن؟! می‌خوام یه فلاش‌بک بزنم به دوران خودمون 🤔 با هم بریم عقب؛ قدیم‌ترها - یعنی حداقل دو دهه قبل - خیلی مرسوم بود که پسرها تابستون برن سر کار و دخترها و هم توی مشارکت داشته باشن. بچه‌ها همین که دوره کودکی رو رد می‌کردن می‌تونستن به نحوی کار کنن، شاگردی کنن، یه خدمتی عرضه کنن و پول در بیارن. این هم متناسب با سن و فهم بود، نه خارج از اون. مادرها توی اقتصاد خانواده با فرش بافتن، قلاب‌بافی، بافتنی بافتن، ترشی درست کردن، خیاطی و خیلی کارهای دیگه مشارکت داشتن و دخترها پابه‌پاشون کار می‌کردن. هم در جریان کارها رشد می‌کردن، هم مهارت‌هاشون توسعه پیدا می‌کرد و هم خیلی نرم با مفهوم اقتصاد خانواده آشنا می‌شدن. پسرها هم یا با بابا سر کار می‌رفتن و بسته به باباهاشون یا شاگردی می‌کردن یا می‌شدن 😉 که فقط دستور بدن! یا اینکه توی سوپری سر کوچه، مکانیکی یا هر جایی که یه آدم امین و معتمد داشت کار می‌کردن. هم در جریان کارها رشد می‌کردن، هم مهارت‌هاشون توسعه پیدا می‌کرد، هم جهت پیدا می‌کردن و هم خیلی نرم با مفهوم اقتصاد آشنا می‌شدن. اما اون موقع چند تا مشکل وجود داشت ... 👈 اول اینکه بچه‌ها که سر کار می‌رفتند و مزه پول می‌رفت زیر دهن‌شون معمولاً و مدرسه رو ادامه نمی‌دادن و این بعد از مدتی برای خانواده‌ها خوشایند نبود. 👈 دوم اینکه توی خیلی از کارها به دلیل انتخاب نادرست یا اون اوستاکار، مشکلاتی به وجود میومد که این هم برای خانواده‌ها خوشایند نبود. 👈 سوم اینکه بچه‌ها به دلیل رشد توی محیط خارج از خونه بعد از مدتی با خانواده به چالش می‌خوردن و ارزش‌های خانوادگی رو زیر پا می‌گذاشتن و این هم برای خانواده‌ها خوشایند نبود. 👈 چهارم اینکه ... همه‌ی این موارد باعث شد تا صورت مسئله پاک بشه!! 🥺 برای خانواده‌ها اصلِ اینکه بچه‌شون کار کنه یه بود و کم‌کم یه به ضد ارزش تبدیل شد! کار کردن بچه‌ها نشون‌دهنده بی‌توجهی، بی‌فکری و بی‌کلاسی خانواده‌ها شد! حالا به این‌ها فکر کنید 👇 ❗️چه تجربه‌ای از دوران کودکی و کار و دارید؟! ❗️به نظرتون چه چیزایی باعث میشه بعضی آدما ذاتاً کاسب باشن، بعضیا نه؟! ❗️اینکه یه آدمی میشه اصلاً می‌تونه ربطی به کودکیش داشته باشه؟! ❤️ @maadar_khoob
⭕️ تفکر تولید یا ... اوایل تابستون بود و یه مادری که خونه‌شون تو یکی از روستاهای اطراف شهریار بود با من تماس گرفت و با نگرانی تمام در مورد اینکه پسر دوازده ساله‌اش میخواد کار کنه صحبت می‌کرد. یه پسر نه ساله هم داشت که علاقه عجیبی به پرنده‌ها داشت و توی خونه براشون قفس درست کرده بود و جوجه‌کشی راه انداخته بود 😂 اون می‌گفت که پسر بزرگه به مکانیکی خیلی علاقمنده و عاشق اینه که ماشین‌ها رو تعمیر کنه. می‌گفت باباش هم کارگره و می‌ترسم اگه بره سر کار دیگه درس نخونه ... اون مادر هر چی جلو می‌رفت استرسش بیشتر میشد اما من واقعاً داشتم کیف می‌کردم! 😳 البته نه از استرس مادر، بلکه از اینکه بچه‌ها داشتن و نه . قطعاً و قطعاً قرار نیست بچه‌های ما در دوره کودکی‌شون کار کنن. یعنی مسئولیت چیزی به عهده‌شون باشه و در قبالش هم درآمد داشته باشن اما حتماً مهمه که بچه‌ها با تفکر تولید بزرگ بشن. پایه و بذر تفکر تولید هم در هفت سال اول چیده میشه که در موردش مفصل صحبت می‌کنیم. من حدود پنج ساله که خیلی از شرکت‌ها و سازمان‌ها هستم (و البته تا حالا اینجا چیزی در موردش نگفته بودم) و تا حدود دو سال قبل این موضوع رو خیلی جدی‌تر هم دنبال می‌کردم. طبیعتِ این کار هم این بود که افراد زیادی باید من رو میشناختن و روزانه خانواده‌ها و جوون‌های زیادی بهم مراجعه می‌کردن که یه کار برای بچه‌ی ما پیدا کن 😭 منم در مواجهه‌ی با اکثرشون حالم شبیه این استیکره بود! چرا؟! چون همه تفکر مصرف داشتن و خیلی افراد معدودی پیدا میشدن که نگاه‌شون متفاوت بود. بحث کودک و یه بحث مفصل هست که در مورد بیشتر می‌نویسم. بحث رو دنبال کنید ... ❤️ @maadar_khoob
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۱) وقتی یه جوون می‌خواد کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلیون برای رهن خونه یا اگه دختر باشه برای جهیزیه، صد میلیون برای ماشین، صد میلیون برای عروسی و مخارجش و ... بگذاریم کنار!! تازه باید براش دنبال هم بگردیم و به هر کسی که فکر می‌کنیم رو بندازیم. همین باعث میشه ما سال‌ها پول جمع کنیم تا به وقتش بتونیم براش هزینه کنیم! همه‌مون آدم‌هایی رو دیدیم که سال‌ها جمع می‌کنن، به خودشون و خانواده‌شون کلی سختی میدن تا در آینده، بچه‌هاشون زندگی راحتی داشته باشن. در حالی که همون بچه‌ها وقتی بزرگ شدن با چالش فراوون اون پول‌ها رو از والدین‌شون می‌گیرن و در مسیری غیر از ارزش‌های اون‌ها خرج می‌کنن! 🥺 شمام هر وقت اون والدین رو می‌بینی در حال گلایه از بچه‌هاشون هستن. از بیست سال پیش تا همین امروز ... واقعاً اگر اون‌ها بیست درصد اون مبلغی رو که جمع کردن برای آینده‌ی بچه‌هاشون، برای رشد خودشون و بچه‌ها در و خصوصاً سرمایه‌گذاری می‌کردن، به احتمال خیلی زیاد الآن شرایط خیلی بهتر بود! اینم می‌دونم که امروزه پس‌انداز تقریباً داره برچیده میشه!! و الآن می‌گید که پول کجا بود که سرمایه‌گذاری کنیم و این حرفا!! 😬 بله، پول لازمه برای خیلی از کارها اما کلی کارهای دیگه میشه کرد که به پول نیازی نداره یا برعکس کلی کارهای اضافی رو میشه نکرد و از کنار اون‌ها پول سِیو کرد. (در مورد چهار نوع درآمد و هزینه خانواده صحبت می‌کنم) بحث و پول هم دقیقاً هیمن‌جاست. ثروت به هیچ عنوان منحصر در مسائل مادی نیست. خیلی از امور معنوی هستند که ثروت محسوب میشن و این‌ها دقیقاً از طریق رفتار و خانواده و جامعه به بچه‌هامون منتقل میشن. تمام این‌هایی که میگم می‌تونن ثروت‌های یک انسان باشند؛ احساس رضایت و خشنودی از زندگی – که ربطی به پولدار بودن نداره –، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، ، اعتبار و آبرو و ... کدوم‌شون لزوماً پول می‌خواست؟! 🤔 برنامه‌مون برای انتقال این ثروت‌ها به بچه‌ها چیه؟! ما بچه‌ها رو راحت‌طلب، منتظر شانس و پرش‌های اقتصادی و اصطلاحاً لاتاری‌وار تربیت می‌کنیم و اصلاً توجهی به ابعاد دیگه تربیت نداریم. خانواده‌ی در مسیر درست، بچه‌های قوی و ثروتمندی رو تربیت می‌کنه که قدرت اقتصادی هم دارن، تلاشگرند و این اصلاً ارتباطی با این نداره که امروز چقدر هستیم، نداره. حداقل زندگی افراد اثرگذار رو وقتی مطالعه می‌کنیم به ندرت افرادی رو پیدا می‌کنیم که خانواده پولداری داشتن و ... ❤️ @maadar_khoob
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۲) چند بار شده بود که برای برنده شدن توی سیصد هزار تومنی برنامه براش پیامک فرستاده باشید؟! نه فقط بلکه برای باقی چیزا چند بار شده با امید تمام فرستاده باشید؟! (ما تو رفقامون مورد داشتیم هر هفته تمام گوشی‌های خانواده رو به خط می‌کرد و با هفت، هشت تا موبایل، چهارصد هفته مداوم پیامک داده بود 😳) قدیما مردم پول توی حساب‌های قرض‌الحسنه می‌گذاشتن و تلویزیون هم مدام تبلیغ می‌کرد که مثلا هر ده هزار تومن در هر روز یک امتیاز و خدایی چقدر پول از تو دست مردم جمع می‌کردن! شما چقدر شده بود که خانواده‌تون برای برنده شدن پول‌هاشون رو می‌گذاشتن توی بانک‌ها؟! (بماند که بانک‌ها با اون پول‌ها بنگاه‌داری می‌کردن یا زمین می‌خریدن یا ... و چند درصد ناقابل از سود اون پول‌ها رو به مردم جایزه می‌دادن! و جالبه که الآن هم همین‌جوری هستن 😭) یا این اواخر مد شده بود توی یه شخص معروف یا همون میومد چند تا سوال طرح می‌کرد و شما می‌تونستی با یه مبلغی توی مسابقه‌اش شرکت کنی. چند صد هزار نفر رقابت می‌کردن و حداقل نفری ده هزار تومن می‌دادن که بعد از یه رالی سخت! پنجاه هزار تومن برنده بشن 🥺) بماند که هر شب چند میلیارد از این طریق نصیب سازنده اپلیکیشن و اون طرفِ مثلاً سلبریتی میشد! چی می‌خوام بگم؟! به نظرتون این‌ها طبیعیه؟! این میلِ به یک شبه پولدار شدن، بدون زحمت، از طریق شانس و اصطلاحاً لاتاری‌وار برای چیه؟! (بماند که اصلاً اینجور قرعه‌کشی کردن، تبلیغ کردنش و برنده شدن با این نیت؛ شرعی هست یا نه؟!) خیلی‌ها هستند که به هر دلیلی می‌خوان خارج از ایران زندگی کنن، می‌خوان برن سوئد، استرالیا، کانادا یا مثلاً آمریکا! برای همین آمریکا رفتن میشه از دو طریق اقدام کرد، یکی اینکه شما آدم متخصصی بشید و خیلی راحت به واسطه‌ی تخصص‌تون برید و یکی هم اینکه توی قرعه‌کشی آمریکا شرکت کنید! حالا فکر می‌کنید سالانه چند نفر از ایران توی قرعه‌کشی لاتاری آمریکا شرکت می‌کنن و چند نفر به واسطه تخصص‌شون درخواست اقامت میدن؟!! اینکه فکر کنیم بدون کار و تلاش کسی به جایی میرسه تقریباً یه شوخیه! به قول میکل‌آنژ - هنرمند نابغه‌ی ایتالیایی - اگه مردم می‌دونستن که من برای هر مجسمه چقدر زحمت کشیدم، هیچ وقت از دیدن اون ها تعجب نمی‌کردن ... 👈 حالا این حرفا توی زیر هفت سال یعنی چی؟! چی کار کنیم که بچه‌هامون تلاشگر و با همت عالی بزرگ بشن؟! یه ذره‌اش رو می‌نویسم 😉 ❤️ @maadar_khoob
🔴 زبان دوم و مهد دو زبانه؛ آری یا خیر؟! همین اول متن بگم که من هیچ مشکلی با دو یا چند زبانه شدن بچه‌ها ندارم!! 🙄🙄 پس تا حالا چی می‌گفتم؟! ببینید نفسِ یادگیری زبان دوم در دوره کودکی هیچ مشکلی نداره که اگه داشت هیچ ترک و لر و کرد و بلوچ و عرب و غیره‌ای نباید بچه‌هاشون زبان یاد می‌گرفت اما نکته اینجاست که اون بچه‌ها توی محیط‌هایی هستند که از دو زبان داره استفاده میشه. یعنی مثلاً کودک توی خونه باهاش یه جور صحبت میشه و توی کوچه و خیابون یه جور دیگه. در تعامل با پدر و مادر و خواهر، برادراش مثلاً عربی صحبت میشه و توی کوچه در حال بازی با بچه‌های دیگه فارسی. من وارد ریز ماجرا نمیشم ولی فقط بدونیم که ساختار مغزی کودک دو زبانه با تک‌زبانه متفاوت هست. در مورد بد و خوبش هم اصلا صحبتی نیست، اما قطعا تفاوت وجود داره ... حالا ما اگر بخوایم محیطی رو طوری درست کنیم که کودک در اون به صورت غیر مستقیم زبان دوم رو یاد بگیره باید چی کار کنیم؟! (هر چند همین هم توصیه نمیشه چون هیچ عجله‌ای براش نیست!) باید روشی رو پیدا کنیم که علاوه بر آموزش زبان به کودک، آسیبی هم به اون وارد نکنه. فکر کنم این رو همه قبول داشته باشن. یعنی روشی که همه‌ی ابعاد رو ببینه و فقط هدفش آموزش زبان نباشه. بسیاری از روش‌های فعلی مثل اینه که من کمک کنم قد کودکم بلندتر بشه ولی دست‌هاش رو از آرنج قطع کنم!! ⁦☹️⁩ اینکه این روش رو دکتر فلانی یا استاد فلانی هم توصیه کرده هیچ کمکی به قطع نشدن دست بچه‌ها نمیکنه! مثلا چی میگن؟! توصیه میکنن کودک از حدود دو، سه سالگی به مدت سه تا چهار سال، روزانه سه تا چهار ساعت در معرض کارتون‌های زبان انگلیسی یا فرانسه یا هر زبان دیگه‌ای باشه. یعنی بدون فشار و آموزش مستقیم کودک داره زبان رو از محیط یاد میگیره. ظاهراً هیچ مشکلی نیست اما ساده‌ترین مشکلش کجاست؟! مشکل‌مون احتمالا با سازمان بهداشت جهانی هست که توصیه کرده تا دو سالگی بچه‌ها اصلا تلویزیون نبینن و از دو تا شش سالگی حداکثر روزی یک ساعت. این رو هم فقط برای آسیب به چشم بچه نگفته، بلکه فرآیند رشد جسمی، مغزی، روانی و ... رو هم در نظر گرفته. یعنی ممکنه کودکی زبان هم با این متد یاد بگیره اما هیچ تضمینی نیست که به سایر ابعاد رشدی اون آسیبی نرسیده باشه!! (اینجا دیگه تصمیم با خانواده‌هاست که زبان یاد گرفتن توی کودکی براشون مهم‌تره یا ...) یک نکته هم اینجا اضافه کنم؛ اگر این کار درسته و خوبه و دوستانی میگن توی کشورهای دیگه داره استفاده میشه، خیلی خیلی ممنون میشم که از کشورهای پیشرفته و صاحب سبک تربیتی یک مورد رو اسم بیارن که به صورت فراگیر در مهدهای کودک‌شون داره این اتفاق می‌افته (بگذریم که به صورت غیرفراگیر هم موردی نمیشه پیدا کرد!) و مایه تأسف هست که بگیم پسر مسی داره اینجوری دو زبانه میشه، پس حتما کار درستیه 😣 نکته آخر در دو زبانگی اینکه، حتی اگه از چرایی این کار هم بگذریم و فقط به بررسی روش بپردازیم باید این سوال رو بپرسیم که درصد موفقیت روش شما چقدره؟! اساساً یکی از دلایل اقبال به یک روش درصد موفقیت اون هست، یعنی چند درصد بچه‌هایی که از متد شما استفاده میکنن دارن به این شکل زبان دوم رو یاد میگیرن؟! یعنی اگر من ۱۰۰ تا بسته دارم در این موضوع می‌فروشم لااقل باید ۴۰، ۵۰ تا از این بچه‌ها موفق به داشتن زبان دوم بشن. آیا در واقعیت اینجوریه؟! (البته توجیه اینه که شما به صورت کامل و درست نتونستید از بسته استفاده کنید 😶) اما چند کلمه در مورد مهدهای دو زبانه؛ لابد دیدید که به بهانه دو زبانه بودن مهد لااقل یک سوم به شهریه اضافه میکنن و پول‌های بیشتری از خانواده‌ها میگیرن. من به نظرم مهم‌ترین دلیل وجود یک شیء خودش هست 😳 یعنی چی؟! یعنی اگه یه دونه بچه دو زبانه از توی این مهدها اومد بیرون شما بگید بهتون نشون بدن! اینکه بچه اسم چهار تا رنگ رو یاد بگیره، چهارتا حیوون رو انگلیس‌شون رو بگه یا مثلاً موقعی که دارن بازی لباس شستن می‌کنن بگه واش واش واش!! به هیچ عنوان دو زبانه شدن نیست. اگه باشه پس تو ایران همه مردم لااقل چهار زبانه هستن چون حداقل به چهار زبون بلدیم فحش بدیم 😂😂 مهد دو زبانه وجود خارجی نداره که اگر داشته باشه هم لزوماً چیز خوبی نیست! خیلی خیلی جسارته ولی نگذاریم به حماقت ما بخندن ... پی‌نوشت: در مورد تأثیرات فرهنگی این موضوع هم خیلی میشه صحبت کرد که باشه برای یک وقت دیگه 😉 ❤️ @maadar_khoob
⭕️ آموزش، یه مانعِ رشد جدی یکی از اصلی‌ترین موانع رشد بچه‌ها هست. ماها اصرار داریم بچه‌هامون رو بِکِشیم! 🤔 با فشار زیاد می‌خوایم زودتر بزرگ بشن. زودتر خااانم بشن، آقااا بشن و ... ما وقتی یه اسباب‌بازی برای بچه‌هامون می‌خریم ساده‌ترین کارِ ممکنه اینه که به بچه توضیح بدیم که با اون وسیله چی کار باید بکنه. مثلاً برای بچه جِنگا یا همون برج هیجان می‌خریم و بهش می‌گیم که این‌ها رو می‌تونی اینجوری روی هم بچینی یا کنار هم بگذاری و دیوار درست کنی یا ... طبیعتاً بچه‌ی ما هم تا حدی یاد می‌گیره و ما خیلی خوشحالیم که سریع یاد گرفته و اصلاً می‌تونیم باهاش کلی فخر بفروشیم که بچه‌ی دو ساله‌ی ما بلده این اینا رو کنار هم بچینه و بچه‌ی سه سال و شش ماهه‌ی خواهر شوهر بلد نیست 😜 خب، ظاهرش خیلی شیکه!! ما توی این رقابت برنده شدیم اما باطنش خیلی درد داره، چون ما واقعا باختیم! 😭 چرا؟! توی پرانتز و قبل از اینکه چرا رو بگم، بدونیم که هر گونه رقابتی مخرّب هست، خصوصاً که این رقابت‌ها رو تبدیل به ارزش می‌کنیم و شدیداً برد و باخت برای ما و بچه‌هامون مسئله میشه. برای من اصلاً چیز عجیبی نیست وقتی هر هفته کلی سوال میاد، بچه‌ی من از باخت خیلی بدش میاد یا عصبی میشه یا جیغ و داد می‌کنه یا ... خب وقتی خود ما برامون مهمه و بچه رو توی این فضا بزرگ کردیم، چه توقعی از اون داریم؟! اما چرا باختیم؟!! 🤔 اگر برامون مهمه که از هر جهت بچه‌های رشدیافته‌تری داشته باشیم نباید فرصت کشف رو از اون‌ها بگیریم. کشف با حیرت همراهه و خیلی حس لذت‌بخشی داره. بچه‌ای که بعد از یک سال می‌فهمه با جِنگاها میشه دیوار هم درست کرد هیچ چیزی از دست نداده در عین حال ممکنه تا اون موقع ده جور بازی دیگه هم با جِنگاها پیدا کرده باشه و همه‌ی اون‌ها به رشدش کمک کرده باشه. 👈 پست‌های بعدی رو بخونید، مفصل می‌خوام در مورد انواع آموزش در هفت سال اول صحبت کنم ... ❤️ @maadar_khoob
⭕️ فرق نیاز و خواسته چیه؟! (قبلا درباره‌اش نوشتم، اینجا یه کوچولو میگم) ببینید ما یک سری داریم و یک سری نیازهای کاذب یا همون خواسته‌هامون! نیازهای اصیل اون چیزهایی هستن که اگه تأمین نشن ما به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیره و حتی ممکنه جون‌مون رو از دست بدیم، مثل خوراک، نوشاک، پوشاک، سرپناه، اکسیژن و ...! اما نیازهای کاذب اگه تأمین نشن، هیچ مشکلی در زندگی ما ایجاد نمیشه و فقط در مواقع حاد ممکنه فرد دچار آسیب بشه، مثل اینکه من همیشه آرزو داشته باشم موهام رو تا پشت کمرم بلند کنم، اما چون مامانم دوست نداره یا مثلاً توی یه سری جمع‌ها نمی‌تونم برم این کار رو نکنم. خب طبیعیه که برآورده نکردن این موضوع تأثیر عمیق توی زندگی من نمی‌گذاره. حالا چند تا نکته؛ ⁦1️⃣⁩ نیازهای اصیل با تعریفی که کردیم تابع هوا و هوس نیستن، چون نبودشون باعث تعطیل شدن زندگی میشه یا دیگه زندگی‌مون اون کیفیت مطلوب رو نداره. ⁦2️⃣⁩ خواسته‌های ما باید با نیازهای واقعی‌مون تطبیق داشته باشه، یعنی در یه زندگی اصیل و آرمانی، نیازها و خواسته‌ها منطبق هستن. یعنی من فقط چیزهایی رو می‌خوام که دارن یه نیاز اساسی رو از من تأمین میکنن. مثلا من میل به دانستن دارم و کتاب می‌خوام بخونم و این دقیقا یه نیاز اصیل هست چون همه میل به دانستن دارن. ⁦3️⃣⁩ هر چی به نزدیک‌تر بشیم فاصله نیاز و خواسته از همدیگه بیشتر میشه. در اکثر اوقات نیاز و خواسته در دو سوی متعارض هستن که متأسفانه در اکثر موارد با بالا رفتن سن هم این‌ها همسو نمیشن! (یعنی مثلاً بچه سه ساله سرماخورده و وضع گلوش داغونه اما می‌خواد با زور و گریه بستنی بخوره 😭) ⁦4️⃣⁩ نیاز همه آدم‌ها یه چیز نیست. جدا از اینکه هر سنی اقتصائات خودش رو داره، هر کسی هم با شأنیتِ متفاوت اجتماعی، نیازهای متفاوتی داره. اصلا برای همینه توی ازدواج میگن باید زندگی‌ای که درست می‌کنی متناسب با شأن همسرت باشه. (البته طبیعی هست که در هر حالتی؛ تجمل یک نیاز کاذب هست و حرکت به سمت اون زندگی رو از اصالت می‌اندازه) حالا برگردیم به سوال ابتدای بحث؛ ببینید بچه‌ها ذاتاً اینطورین که اگه نیازهای اصلی‌شون به درستی تأمین بشه، به ندرت به سمت نیازهای کاذب حرکت میکنن. من این مثال رو بارها سر کلاس‌ها زدم؛ بچه‌ای که توی سوپرمارکت میگه اینو می‌خوام و بهش میگی الآن نه، اونم سوپرمارکتو میزاره رو سرش؛ قطعا نیازهاش به درستی تأمین نشده و به والدینش اعتماد نداره وگرنه بچه خیلی راحت این حرف رو می‌پذیره. پس نکته اول تأمین نیازهای بچه‌ها از جمله نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به محبت، احترام و خصوصا هست. ❤️ @maadar_khoob
ماهایی که درگیر کار زیربنایی هستیم همیشه دنبال فضاهای آروم برای ارتقای فرهنگ عمومی می‌گردیم. همیشه سعی می‌کنیم فضا رو آروم کنیم تا بتونیم تغییراتی هر چند اندک در جهت مثبت ایجاد کنیم اما این دو هفته گذشته اینقدر زیاد و سنگین بوده که فرصت فکر کردن رو هم از همه‌مون گرفته. ما به جای فکر کردن در بهبود روابط، بهبود فرآیندها، بهبود ساختارها و ... مجبوریم مدام در لحظه و برای بحران‌های به وجود اومده فکر کنیم و تا میایم عمل کنیم، بحران بعدی از راه میرسه! در اینجور مواقع هست که افراد تصمیمات بنیادین در زندگی‌هاشون می‌گیرن، تصمیماتی که ممکنه جهت زندگی اون‌ها رو به صورت کامل عوض کنه، اهداف و چشم‌اندازهاشون رو تغییر بده و کاملاً آدم دیگه‌ای از اون‌ها درست بکنه. (البته شاید بعضی‌هام این وسط باشند که زندگی‌شون هیچ تغییری نسبت به قبل نکنه، فقط وقایع رو از بیرون نگاه کنن اما کوچک‌ترین دلیلی برای تغییر روند در زندگی‌شون احساس نکنن، نهایتاً لب پایین‌شون رو یکی دو بار؛ یواش گاز بگیرن!) برای اینکه به خودمون کمک کنیم تا بتونیم هر تهدیدی رو به فرصت تبدیل کنیم، خیلی خیلی مهمه که سیر جزئیات و وقایع ما رو درگیر نکنه! یعنی در عین حال که ازشون مطلع هستیم، مدام دنبال سناریوسازی نباشیم چون ذهن آدمیزاد جوّال هست و طبیعیش اینه که با کنار هم چیدن یکسری جزئیات می‌تونه هزار جور خروجی ازش بگیره. میشه سناریوهایی استخراج کرد که صددرصد با هم در تضاد باشند. پس چی کار باید کرد؟! همیشه باید در عین رصد جزئیات، یک نگاه کلان به مسائل داشته باشیم، همیشه باید جریانی و جبهه‌ای فکر کنیم، همیشه باید سعی کنیم وقایع رو در اون پازل کلان هم ببینیم، نباید گذاشت جزئیات باعث بشه جای جبهه‌ها با هم عوض بشه. اگه اینجوری بشه به احتمال خیلی بالا تصمیماتی که می‌گیریم همه‌جانبه نیست و شاید سال‌های بعد پشیمونی به بار بیاره و احتمالا دیگه اون موقع نمیشه کاری کرد ... ما شاید صفر و صد نداشته باشیم، شاید حق و باطل مطلق نداشته باشیم اما تشخیص مصادیقی که در مرز اون‌ها تعریف میشن یا می‌خوان به اون سمت حرکت کنن، خیلی سخت نیست. خصوصاً این روزها که بحران‌ها پی‌درپی به وجود میان خیلی خیلی مهمه که خوب فکر کنیم، خوب ... ❤️ @maadar_khoob
🔴 بچه‌ام مرغدار بشه یا مهندس؟!! اگه هر روز نباشه، هر دو سه روز یه بار پیش میاد که خانواده‌ای از من می‌پرسه چی جوری با بچه‌مون صحبت کنیم یا چی بگیم که بره ریاضی فیزیک؟ بعضی موقع‌هام تجربی! منم بلا استثناء اینجوری میشم 🥴 یا اینجوری 😒 یا نهایتاً اینجوری 😐 واقعاً اون لحظه احساس می‌کنم هر کاری دارم می‌کنم سر کاریه 😬 یکی از رفقای قدیم هم بود که علامه حلّی درس می‌خوند و توی اونجا هم شاگرد اول بود. ریاضی فیزیک می‌خوند اما شدیداً به ادبیات علاقمند شده بود و توی المپیاد ادبی هم رتبه آورده بود. یه دفعه ورق برگشت و تصمیم گرفت بره انسانی و چون خیلی دغدغه‌اش زده بود بالا، شروع کرده بود به مطالعه و توجیه دیگران. یه روز رفت پیش مدیر مدرسه خودشون و فرزانگان. اونجا گفته بود چرا رشته انسانی نمیارید؟ بهش خیلی ساده گفته بودن باهاش توی کجاها میشه مدال آورد؟! 🙄 نمی‌دونم در جریان هستید یا خیر! در کشورهای پیش‌تر توسعه یافته، نخبگان‌شون رو به سمت علوم انسانی و علوم پایه سوق میدن. علت هم ساده است، موتور محرکه‌ی تمدن، علوم انسانی و علوم پایه هستند. اصلاً به همین دلیله که بیشترین میزان مهاجرت‌پذیری و اقامت‌های کاری در رشته‌های فنی مهندسی و شاخه‌های مختلف علوم تجربی هست. در کشور ما و خیلی از کشورهای در مسیر توسعه؛ دقیقاً فضا برعکسه ... اصلاح این موضوع هم یه شبه نیست. هنوز که هنوزه توی مدارس، مدیر، معلم و مشاور؛ بچه‌هایی که نمره بالاتری دارند رو سوق میدن به سمت ریاضی فیزیک و تجربی. خیلی از خانواده‌ها هنوز از ترس حرف خواهر شوهر و جاری بچه‌ها رو مجبور می‌کنن ریاضی فیزیک بخونن! چرا؟ چون بچه‌شون برچسب مهندس بخوره روی پیشونیش! (البته الان دیگه برچسب‌ها خیلی کارکردی ندارن، چون همه همدیگه رو توی خیابون و هرجایی!! دکتر و مهندس و استاد صدا میزنن 😬) حالا ساده اگه بخوایم بگیم، فرزند شما چه رشته‌ای باید بخونه یا براش بهتره چی بخونه؛ باید بگیم که از حداقل دو سال قبل تحقیقاتش باید شروع بشه. باید فرزند شما تا می‌تونه مشاغل مختلف رو مشاهده کنه و احیاناً باهاشون درگیر بشه. باید روش‌هایی برای ارزیابی علایق، سلایق و استعدادهاش پیدا کنید. خیلی هم به این دل نبندید که در شرایط فعلی نظام آموزشی بتونه کمک درستی به شما بکنه ... من هنوز یادم نمیره مادری که سال قبل با استرس تمام از روستاهای شهریار به من زنگ زد و ناراحت بود که چرا پسر ۸، ۹ ساله‌اش علاقه شدیدی به مرغداری داره و توی همون حیاط خونه جوجه‌کشی راه انداخته و انواع مرغ و خروس و بوقلمون و بلدرچین و ... رو داره پرورش میده و من چشمام برق میزد و داشتم کِیف می‌کردم. مادر نگران آینده شغلی فرزندش بود و من گفتم اگه از الان شروع کرده و در آینده این کار رو اصولی‌تر پیگیری کنه، یکی از پردرآمدترین شغل‌ها رو داره ... 👈 نمی‌دونم شما با چه خط‌کش و معیاری می‌خواید به آینده بچه‌هاتون جهت بدید؟ 👈 نمی‌دونم تا حالا با فرزندتون رفتید کارگاه مبل‌سازی، رفتید کارگاه نخ‌ریسی، رفتید ابزارفروشی‌های حسن‌آباد، رفتید پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی، رفتید رصدخانه، رفتید مکانیکی، رفتید یه شرکت بازرگانی، رفتید تولیدی کفش، رفتید حوزه علمیه، رفتید سازمان جغرافیایی، رفتید مرغداری، رفتید موزه‌ها و .... 👈 راستی خودتون چقدر رفتید مشاغل رو از نزدیک ببینید؟ خودتون سال چندم دانشگاه فهمیدید باید یه چیز دیگه می‌خوندید؟ و ... 👳‍♂️ @mollanasreddin 👳‍♂️
🔴 امروز اَمن‌تریم یا دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ ؟!! اواسط دهه‌ی هفتاد بود و من اول راهنمایی بودم. هر روز ساعت حدود ۶.۰۰ صبح ۱۰ دقیقه پیاده می‌رفتم تا به ایستگاه اتوبوس برسم و برم مدرسه و از فوتبال اول صبح جا نمونم! 😁 اون زمان تمام اتوبوس‌ها مال شرکت واحد بود و همه راننده‌ها کارمند دولت. یه روز نمی‌دونم برای چی راننده‌ها اعتصاب کرده بودن و اوضاع خیلی ناجور بود. اگه تو حالت معمول هر ۷-۸ دقیقه یه اتوبوس میومد، اون روز هر ۲۰-۲۵ دقیقه و به همین دلیل تا خِرتناق پُرِ پُر بود!! و طبیعتاً توی ایستگاهی که ما بودیم نمی‌ایستاد. ساعت حدود ۶.۵۰ دقیقه شده بود و زنگ مدرسه ما ۷.۳۰ می‌خورد. منم کلاً ۲۵ تومن پول توی جیبم بود. دقیقا به اندازه کرایه خیابون نبرد بود. ماشین سوار شدم و رفتم چهارراه کوکاکولا، نمی‌دونم چرا تصمیم گرفته بودم هر جور شده برسم مدرسه. از اونجا تا چهارراه آبسردار که مدرسه‌مون بود رو با یه کوله‌پشتی پر از کتاب دویدم. پنج دقیقه قبل از اینکه زنگ بخوره رسیدم مدرسه و یادمه رفتم آب زدم به سر و صورتم. تمام صورتم سرخِ سرخِ سرخ بود ... (الآن توی نقشه نگاه کردم و دیدم این فاصله دقیقاً ۴ کیلومتره 😎) اون زمان تلویزیون دو تا شبکه بیشتر نداشت و شبکه دو، حدود دو ساعت بعد از ظهرها برنامه کودک نشون میداد! فکر می‌کنید دو ساعت قبل از شروع برنامه کودک هر روز چی نشون میداد؟! دو ساعت تمام، تصویر و اسم و فامیل گمشدگان!! بله، حدود ۱۲۰ دقیقه، هر روز تصویر افرادی رو که اون یکی دو روز توی کشور گم شده بودند رو نشون میداد. هر تصویر رو هم اگه یک دقیقه نشون میداد، میشد روزی ۱۰۰-۱۲۰ نفر! اما ماها و خانواده‌هامون خیلی خیلی امن‌تر بودیم ... واقعیت اینه که جامعه‌ی ما نسبت به ۲۰ سال قبل بسیار امن‌تر شده. الآن یک نفر توی کشور گم میشه، مردم تا چند هفته درگیر هستند و فشار روحی رو تحمل می‌کنن. این رو چی جوری میشه تحلیل کرد؟! به نظرم بین امنیت و احساس امنیت، کاملاً تفاوت وجود داره. جامعه در گذشته، ناامن‌تر بود اما احساس امنیت بیشتر بود. امروز جامعه امن‌تر هست اما احساس ناامنی به شدت بیشتره که البته علل مختلفی داره، اما به نظرم مهم‌ترینش به رسانه‌ها و نوع استفاده‌ی ما از رسانه‌ها برمی‌گرده. یه مثال بزنم تا تفاوت این دو تا خیلی بهتر براتون ملموس بشه. یکی، دو ماه قبل رو تصور کنید. کرونا تعداد مبتلایانش شاید به یک سوم امروز هم رسیده بوده. یعنی زیر ۱۰۰۰ نفر مبتلا در روز اما همه به شدت از اون می‌ترسیدیم و سعی در مراقبت بیشتر داشتیم. امروز آمار مبتلایان به کرونا نزدیک به ۳۰۰۰ نفر در روز هست اما انگار ترسمون ریخته و خیلی راحت‌تر همه جا میریم و میایم!! آیا خطر کرونا کمتر شده؟! ظاهراً که اینطور نیست، حداقل شدت ابتلا به هیچ عنوان کمتر نشده. امنیت یه چیزه و احساس امنیت یه چیز دیگه. اینکه چرا امروز احساس ناامنی بیشتری داریم از رسانه گرفته، از شرایط اقتصادی و مدام گرون‌تر شدن اجناس گرفته، از ناامنی‌های اجتماعی گرفته، از اغتشاش و به هم ریختگی اجتماع گرفته، از داعش و ترس از تحریم گرفته، از دلار و سکه و بورس گرفته، از پیج‌ها و کانال‌ها گرفته تا پویا و اخبار و ... تلویزیون رسمی‌مون! بهش فکر کنید که چرا اینجوریه و چرا ما برای استفاده ازش تدبیر نمی‌کنیم؟! ❤️ @maadar_khoob 🔴 بچه‌ها توی کوچه بازی کنن یا نه؟!! شاید اگر دهه‌ی شصت یا هفتاد بود، بازی در کوچه یه موضوع کاملاً بدیهی بود و اصلاً جایی برای فکر و سوال وجود نداشت اما الآن اینطور نیست! (خود این موضوعیه که چرا اینجوری شد ولی الآن محل بحث بنده نیست اما شما حتماً بهش فکر کنید) اکثر افراد وقتی ازشون می‌پرسند چرا نمی‌گذارید کودک‌تون توی کوچه بازی کنه، دو تا دلیل میارن: ⁦1️⃣⁩ بحث امنیت، خصوصاً امنیت جنسی! ⁦2️⃣⁩ تربیت نامناسب در کوچه اولاً بدونیم که هیچ چیزی به اندازه تعامل با همسالان موجب رشد بچه‌ها نمیشه. بچه‌ها در بازی‌هاشون، قهر و آشتی‌هاشون، دعواهاشون، بگو مگوهاشون و ... چیزهایی رو یاد می‌گیرند و مهارت‌هایی بهشون اضافه میشه که در حالت معمولی ممکنه تا چند سال طول بکشه و شاید گذر زمان هم نتونه اون یادگیری‌ها رو ایجاد کنه. خیلیا میگن بازی با همسالان برای کودک مفیده اما شخصاً معتقدم به ابعاد دیگرِ رشدی هم کمک می‌کنه و صرفاً مسئله رشد اجتماعی نیست. تجربیات جدیدی که هر روز ممکنه در کوچه و تعامل با بچه‌های دیگه به وجود بیاد، تقریباً ناب و تکرار نشدنی هست. دیدن سوسک، مارمولک، کرم‌های توی خاک، دستشویی پرنده‌ها، بالا رفتن از درخت برای توت خوردن، برخورد محکم توپ توی صورت، دعوا سر اینکه چرا از جلوی خونه ما رد شدی، دوچرخه بازی و زمین خوردن، زخم و زیلی شدن به خاطر شیرجه زدن روی آسفالت یا کشیده شدن به درخت، دنبال گربه کردن، زیر ماشین رفتن برای در آوردن توپ، دفاع از بچه‌های کوچیکتر تو بازی، کثیف شدن هر روزه‌ی لبا
تشخیصِ درست نیاز کودک، باعث میشود آن ارتباطی که میخواهید شکل بگیرد. نیازِ بچه بازی است. از دیدِ بچه از خواب بیدار شدن،دست و صورت شستن😄، صبحانه خوردن🍳☕️🍶، غذا خوردن 🍣🍚و ... همه و همه بازی است. ❗️به خاطر جلوگیری از اسراف، مانع رشد بچه ها نشوید. آب بازی💦💦 اسراف نیست. بلکه هر چیزی که به رشد کمک نکند، اسراف است. ❤️ @maadar_khoob