🔹معاد جسمانی و روحانی🔹 علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه 💠انسان معاد می کند به سوی خدا؛ و معاد او به تمام شراشِر وجود اوست هم با روحش و هم با بدنش. 💠 پس همانطور که روحِ انسان بازگشت می کند بسوی خدا، بدنِ او هم بازگشت دارد. 📚 «معادشناسی» ج ۶ ص ۴۷ @maadshenasii

💡چراغ خانۀ حیدر... ◾️ سوگنامۀ شهادت حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها😭 #فاطمیه #آیت_الله_حسینی_طهرانی @maadshenasii

#پیشنهاد_دانلود #ایام_فاطمیه

▪️حضرت رسول الله(صلی الله علیه و آله) فرمودند: 🔸ای فاطمه! هرکس بر تو صلوات بفرستد، خداوند او را می آمرزد و در هرجای بهشت که باشم، او را به من ملحق می‌سازد. 🔹يَا فَاطِمَةُ مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْت مِنَ الْجَنَّةِ. 📚كشف‌الغمة، ج‏۱، ص: ۴۷۲. #فاطمیه @maadshenasii

#پست_ویژه #فاطمیه #آیت_الله_حسینی_طهرانی @maadshenasii

😭#روضه_خودمانی... خانه‌ام غرق هیاهوست خدا رحم کند موقع شستن بانوست خدا رحم کند پای این مُغتَسل از گریه زمین می‌افتم علتش لرزش زانوست خدا رحم کند باز کردم گره از روسری‌اش بعد سه ماه یعنی این صورت بانوست؟! خدا رحم کند نکند خورده به دیوار که اینقدر خراش روی پیشانی و ابروست خدا رحم کند حق ندارم که سرم را بزنم بر دیوار؟! این همه زخم به بازوست خدا رحم کند روی دستش چقدر از اثر ضرب غلاف ورم از شکل النگوست خدا رحم کند باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز جاری از سینه‌ی بانوست خدا رحم کند ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند گریه و نوحه‌ی بی مادری چهار یتیم خانه‌ام غرق هیاهوست خدا رحم کند #فاطمیه @maadshenasii

. انّاللّه‌وانّااِلیه‌راجِعون💔 #فاطمیه @maadshenasii

🍃تنها راه نجات بشریّت علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس‌سرّه: 🔹شرق و غرب این طرف و آن طرف دور می زنند؛ بدبخت و دست خالی هستند؛ و بالأخره باید بیایند در مقابل قرآن و زانو بزنند، 🔹و برای نجات عالم بشریت، دستوراتِ آن را یگانه شمع فروزندۀ فرا راه خود بدانند. 📚«معادشناسی» ج ۷ ص ۲۸۴ #قرآن @maadshenasii

💎 یگانه تحفهٔ الهیّه ▪️علامه آیةالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قدس سره): 🔹حقاً هرچه دائرهٔ علوم و معارف ما بیشتر گسترش پیدا می‌کند، به اعجاز و اعجاب این یگانه تحفهٔ الهیّه (قرآن کریم) بیشتر پی می‌بریم؛ معجزهٔ باقیهٔ رسول‌الله تا روز قیامت. 📚 معادشناسی، ج۵، ص۳۰۹ #قرآن @maadshenasii

🔺تفکر درباره مرگ 🎙(حجت الاسلام سعید بی پروا) #متفرقه ____________________________ ⁉️چگونه با شهداء محشور شویم؟ ⁉️چرا حال و هوای جبهه خیلی خوب بود؟ ⁉️بهترین دلیل برای اینکه بدانیم ما مرگ را باور نکردیم چیست؟ 🔹توضیحی دقیق درباره حقیقتِ دنیا... ⁉️چگونه چشم برزخی انسان باز میشود؟ 🔸اینگونه تفکّر کنید... ⁉️مُسافرِ راهِ خدا کیست؟ ⁉️ایدئولوژی شهداء هنگامِ شهادت چیست؟ ⁉️آیا جهنّم حقیقت دارد؟ پس چرا؟ ⚠️با هر قدمی که میزاریم، ابدیّتِ خودمان را میسازیم... ⁉️چرا سکراتِ مرگ سخت است؟ @maadshenasii

🌷شرط بهره بردن از حقیقت قرآن کریم علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه: 🍃مؤمنین و مسلمین به هر درجه که به قرآن عمل کنند و حقّاً به آن نزدیک شوند، به همان درجه قرآن در روحِ آنان رسوخ می کند، و به همان درجه از وجودشان از قرآن بهره مند می گردد؛ 🍃و به هر مقدار قرآن را برای منویّاتِ دنیوی و وصول به جاه و مقام و ریاستِ باطل و خودنمائی و مردم داری بیاموزند، از حقیقت قرآن برکنار و موجب طرد و لعنِ قرآن قرار می گیرند. 📚«معادشناسی» ج ۷ ص ۳۱۳ #قرآن @maadshenasii

🍃اعجاز قرآن کریم در چیست؟🍃 علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه: 🌹إعجازِ قرآن نه از نقطه نظر فصاحت و بلاغت است؛ زيرا قرآن براى طائفهٔ عرب زبان فقط نازل نشده است، بلكه براى تمام مردم جهان است؛ و در اين صورت چگونه مى‏توان فصاحت و بلاغتِ آن را إعجازِ همگانى گرفت. 🌹و در آيه‏اى و يا روايتى نيز نمى‏يابيم كه قرآن از اين جهات تحدّى نموده باشد، و مردم را به آوردنِ مثلِ آن فرا خوانده باشد. 🌹بلكه اعجازِ قرآن همان معانى و حقائقِ واقعه در تحتِ مدلول‏ِ الفاظ است كه تا روز بازپسين هدايت تمام جوامع بشرى، چه سپيد و چه سياه، و چه متمدّن و چه بيابانى، و چه عالِم و چه عامّى را در هر نقطه از نقاط جهان بر عهده گرفته است، 🌹و ارائه طريق و ايصال آنان را به مقام توحيد حضرت احديّت عزّ و جلّ متكفّل است. 📚 «معادشناسی» ج ۵ ص ۳۰۹ #قرآن @maadshenasii

❗️من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم... #قرآن @maadshenasii

🔹مرحوم علامه طهرانی قدّس سرّه می فرمودند: پیرمردى صادق القول میگفت: پس از انقلابِ مشروطیّت که سربازهاى محمّد ولى خان سپهسالار وارد طهران شدند، خود به چشم خود دیدم که: 🔸روزى در نواحى قنات آباد، دو نفر از آنها اسب سوار شاکى السّلاح بطوریکه قطارهاى فشنگ را مرتّباً در روى سینه خود بسته بودند، از وسط خیابان به طرفِ غرب یعنى به سمت امامزاده حسن میگذشتند. 🌿و یکى از آنها چُپـُقى بلند در دست داشت و مشغول کشیدن بود. در کنار دیوار خیابان درویشى فقیر که سر خود را تازه با تیغ تراشیده بود نشسته و سر به روى زانوهاى خود گذارده، و به حال خود مشغول بود. ‼️همینکه این دو نفر تفنگچى از آنجا عبور میکردند و چشمشان به این مردِ سرتراشیده افتاد، آن مردِ چپق بدست به سمتِ او آمد و از روى اسب خود خم شد و آتش چپق خود را روى سر او خالى کرد و رفت. 🔹درویش سر خود را از روى زانو برداشته و نظرى کرد و گفت: این کَدو صاحب دارد. ❗️هنوز یک میدان به جلو نرفته بودند و به امامزاده حسن نرسیده بودند که من چون در راهِ خود بدانجا رسیدم دیدم جماعتى از دور مشغولِ تماشا کردن آن تفنگچى هستند. ♻️اسب، او را به زمین زده بود و یک دست در روى سینه او گذارده، و با دست دیگر مرتّباً بر سر و سینه و بدن او میکوفت تا او را در زیر دست و پاى خود خُرد و لِه ساخت. ✅این داستان را دربارهٔ سرعتِ حساب در دنیا راجع به کیفرِ عملِ زشت بیان کردیم. 📚 معادشناسی ؛ جلد‏۸، صفحه: ۱۹۹ #داستان @maadshenasii