eitaa logo
معارف
27 دنبال‌کننده
21 عکس
86 ویدیو
100 فایل
اصول دین و عقائد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁 فى جيدها حبل من مسد5⃣ 🔹كلمه (مسد) به معناى است كه از بافته شده باشد. و مراد از اين دو آيه اين باشد كه ابولهب به در آتش در روز به همان هيئتى مى گردد كه در به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى و بته هايى ديگر را با مى پيچيد و حمل مى كرد، و آنها را بر سر راه خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به و هيزم به پشت ممثل گشته مى شود. 🍁🍁🍁🍁🍁 درباره اينكه به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند. در مى گويد: اگر كسى كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او نيست و آيا او باز هم مى توانسته بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا نمى شد؟ در مى گوييم: باز هم آوردن، ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم. 🍁🍁🍁🍁🍁 : مذكور ناشى از است، غفلت از اين كه تعلق قضاى به فعلى از افعال انسان، باعث اختيار انسان نمى شود، چون اين است كه الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به خود او نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از تخلف كند و اين است، و وقتى فعلى كه قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، ( بفرماييد). 🍁🍁🍁🍁🍁 پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش پيدا كند، آتشى كه در صورت وى حتمى بوده، و قضايش شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد: (ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از باب است آياتى كه سخن از زدن بر دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم نيست.
🍁 بحث روايتى سوره کافرون🍁 ✳️ تفسیر المیزان 🔹در آمده كه جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انبارى در كتاب ()، از سعيد بن ميناء مولاى ابى البخترى روايت كرده اند كه گفت: بن مغيره و بن وائل و بن مطلب و بن خلف رسول خدا (ص) را ديدند و گفتند: اى محمد بيا را روى هم بريزيم، ما خداى تو را بپرستيم و تو خدايان ما را در نتيجه و كدورت بين ما بر طرف شود، همه در پرستش معبودها باشيم، و بالاخره يا معبود ما حق است و يا معبود تو، اگر معبود ما حق و تر بود سر تو بى كلاه نمانده، و از عبادت آنها برده اى، و اگر معبود تو حق و صحيح تر از معبود ما باشد سر ما نمانده، از پرستش او بهره مند شده ايم. در پاسخ اين پيشنهاد خداى تعالى اين کافرون را نازل كرد كه بگو: هان اى كفار! من نمى پرستم آنچه را كه شما مى پرستيد، تا آخر سوره. 🍁🍁🍁🍁🍁 : مرحوم شيخ در به سند خود از از عده اى از اصحاب قريب به اين معنا را روايت كرده. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در تفسير از پدرش از ابى عمير روايت كرده كه گفت: از ابى جعفر احول از سوره مورد بحث سؤال كرد، كه مگر يك سخنگوى اينطور حرف مى زند كه در يك سطر مطلبى را بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول جوابى از اين اشكال نداشت. به طرف روان شد، و در مدينه از امام (عليه السلام) پرسيد حضرت فرمود: نزول اين سوره و مطلبش اين بود كه قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان اى كنيم، تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان سخن آنان را يعنى را بكار برد، آنها گفته بودند يك سال تو خدايان ما را عبادت كن در پاسخ فرمود: (لا اعبد ما تعبدون) آنها گفته بودند و يك سال ما خدای تو را. در پاسخشان فرمود: (و لا انتم عابدون ما اعبد لكم دينكم و لى دين ). 🍁🍁🍁🍁🍁 احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد شاكر رفت، و جواب را بدو گفت. ابوشاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را از بدينجا حمل كرده، (يعنى تو نزد بن محمد رفته اى و را از او گرفته اى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : تكرار در كلام قريش اين است كه بيا تا به يك سال تو خدايان ما را و يك سال ما خداى تو را بپرستيم.