eitaa logo
معارف
29 دنبال‌کننده
21 عکس
93 ویدیو
100 فایل
اصول دین و عقائد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁بحث روایتی سوره توحید🍁 ✳️تفسیرالمیزان ⬅️: روايات از طرق اهل در اين بسيار زياد است، و آن را از عده اى از از قبيل عباس و الدرداء، عمر، ، مسعود، سعيد خدرى، بن انس، ايوب، امامه، و غير نامبردگان از خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده اند، و نيز در عده اى از روايات وارده از امامان (عليهم السلم) آمده، و در توجيه آن مختلف ذكر كرده اند، كه ترين آن اين است كه تمامى معارف قرآنى به اصل بر مى گردد، و و ، و سوره مورد بحث از اين سه اصل اصل را شده، از اول تا به آخرش درباره آن سخن گفته، و آن اصل است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در كتاب از المومنين (عليه السلام) روايت آورده كه فرمود در عالم (عليه السلام) را ديدم، و اين رويا يك شب از جنگ بود، به آن جناب گفتم: از آنچه دارى چيزى به من بده كه بر دشمنان شوم. خضر(ع) گفت: بگو: ()، همينكه صبح شد، روياى خود را براى خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بازگو كردم، به من فرمود: اى على را ياد گرفتى، و اين كلام در جنگ بدر بر زبانم بود. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز در آن كتاب آمده كه المومنين على (عليه السلام) (قل هو الله احد) را خواند، و وقتى شد گفت: (يا هو يا من لا هو الا هو اغفرلى و انصرنى على القوم الكافرين - اى كسى كه نيست او مگر او، مرا بيامرز و مرا بر قوم كافر يارى فرما). و در البلاغه در باره خداى تعالى آمده : (الاحد لا بتاويل عدد - است، اما نه به ). : اين روايت را در هم از حضرت (عليه السلام) نقل كرده به اين عبارت: (احد لا بتاويل عدد).
🍁بحث روايتى سوره مسد🍁 ✳️ تفسیرالمیزان 🔹(چند روايت درباره ابولهب و با رسول اللّه (ص) و سوره مسد) ⬅️ در در آيه شريفه (و انذر عشيرتك الاقربين ) از عباس روايت آورده كه گفت: وقتى اين نازل شد، رسول خدا (ص) بر بالاى رفت و با بلندترين صوتش زد: يك خبر . و قريش بدون دورش جمع شدند، پرسيدند چه شده است مگر؟ فرمود: به نظر شما اگر بدهم كه فردا صبح و يا امروز عصر بر سر شما مى تازد از من مى پذيريد يا نه؟ گفتند: بلى (براى اينكه ما از تو نشنيده ايم). فرمود: هم اكنون شما را و هشدار مى دهم از سخت كه در انتظار شما است. گفت:(- مرگت باد)، براى اين همه ما را صدا زدى و اينجا جمع كردى؟ عزوجل در پاسخ وى اين سوره را نازل كرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 : اين روايت را در اين سوره نيز از بن جبير از عباس روايت كرده، ولى در آن كه دعوت بر بالاى هنگام نزول آيه (و انذر عشيرتك...) بوده.
🍁بحث روایتی سوره نصر🍁 ✳️ تفسیر المیزان ✅ حركت اسلام بر سوى و مكه ⬅️ بن حزام و بن ورقاء نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، و را پذيرفته با آن جناب كردند، وقتى بيعت تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را پيشاپيش خود روانه به سوى كرد تا ايشان را به سوى دعوت كنند و بدارند هر كس بر كه مكه است داخل بشود است، و هر كس داخل خانه كه در مكه است بشود او نيز ايمن خواهد بود، و هر كس هم خانه خود را بروى خود و دست به نزند ايمن است. 🍁🍁🍁🍁🍁 بعد از آنكه و بن حزام از نزد خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بيرون آمدند و به طرف روانه شدند، رسول خدا ( صلى الله عليه و آله و سلم) بن عوام را به جمعى از نظام مامور فرمود تا خود را در نقطه كه محلى است به نام نصب كند و فرمود از آنجا نكنيد تا من برسم و وقتى خود آن به مكه رسيد، در همين حجون زد، و بن عباده را به سركردگى در اش، و بن وليد را با از مسلمانان و سليم را داد تا به مكه بروند، و خود را در آنجا به خانه ها نصب كنند. 🍁🍁🍁🍁🍁 و به ايشان داد كه به كسى نشوند و با كسى ، مگر آنكه ابتدا به كرده باشد، و داد نفر را هر جا ديدند به برسانند: 1⃣ عبدالله بن سعد بن ابى سرح 2⃣حويرث بن نفيل 3⃣ابن خطل 4⃣ مقبس بن ضبابه و نيز داد كه نفر و خوان را ديدند ، و اينها كسانى بودند كه با خوانيهايشان رسول خدا (ص) را مى گفتند. و فرمود حتى اگر ديدند به دارند در همان حال به برسانند. اين فرمان (ع) بن نفيل و يكى از آوازه خوانها را ، و آن ديگرى شد، و نيز بن ضبابه را در به قتل رسانيد، و خطل را در حالى كه به پرده كعبه داشت كردند، و نفر به وى كردند، يكى بن حريث، و ديگرى بن ياسر، از عمار گرفت و او را به رسانيد. 🍁🍁🍁🍁🍁 با خود را به خدا (ص) رسانيده مركب آن جناب را گرفت و بدان زد، آنگاه گفت: پدر و مادرم به قربانت.آيا نشنيدى كه سعد گفته: 🍃 اليوم يوم الملحمه اليوم تسبى الحرمه🍃 ترجمه: 🍂 امروز حمام خون راه می اندازیم، و زنان را اسیر میکنیم🍂 حضرت به (عليه السلام) دستور داد: به خود را به برسان، و - كه همواره به دست سپرده مى شد - را از او بگير، و تو آن را داخل كن، اما با و مدارا، و على (ع) پرچم را از بن عباده گرفت، و انصار را همانطور كه فرموده بود با رفق و داخل شهر كرد.
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ✳️ تفسیرالمیزان ⬅️ پس از آن شرفياب حضور رسول خدا (ص) شد، و آورد و اشعار زير را نمود: 🍃يارسول الاله ان لسانى راتق ما فتقت اذا انا بور اذا ابارى الشيطان فى سنن الغى و من مال ميله مثبور امن اللحم و العظام لربى ثم نفسى الشهيد انت نذير.🍃 ترجمه: 🍂ای فرستاده معبود یکتا، من امروز گذشته ام را جبران میکند، و آنچه در دوران هلاکت و مرتکب شده ام، امروز میکنم، آن روز در گمراهی بودم، و به پیروی از مباهات میکردم، ولی امروز فهمیدم. هر کس از راه مستقیم شود انحرافش به هلاکتش منجر میشود، امروز گوشت تنم و تک تک استخوانهایم به پروردگارم آورده و همچنین جانم گواهی میدهد به اینکه تو پیامبری هستی 🍁🍁🍁🍁🍁 البيان سپس اضافه مى كند از مسعود روايت شده كه گفت: رسول خدا (ص) در روز داخل شد، در حالى كه پيرامون خانه كعبه سيصد و بت كار گذاشته بودند، رسول خدا (ص) با كه در دست شريف داشت به آن بت ها مى زد و میخواند: (جاء الحق و ما يبدىء الباطل و ما يعيد - آمد ديگر را آغاز نمى كند و بر نمى گرداند) و نيز مى خواند: (جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا). 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز از روايت شده كه گفت : وقتى رسول خدا (ص) وارد شد، حاضر داخل خانه شود، در حالى كه مشركين در آنجا باشد و داد قبل از ورود آن جناب ها را بيرون سازند، و نيز اى از ابراهيم و اسماعيل (عليهماالسلم) بود كه در دستشان از لام - كه وسيله اى براى نوعى بود - وجود داشت، رسول خدا (ص) فرمود: بكشد را، به خدا سوگند كه خودشان هم مى دانستند كه ابراهيم و اسماعیل (علیهماالسلام) هرگز مرتکب قمار از لام نشدند. 🍁🍁🍁🍁🍁 : روایات پیرامون داستان فتح مکه زیاد است، هر کس بخواهد به همه آنها شود باید به کتب و جوامع اخبار مراجعه کند، آنچه ما آوردیم به منزله ای بود.
🍁 بحث روايتى سوره کافرون🍁 ✳️ تفسیر المیزان 🔹در آمده كه جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انبارى در كتاب ()، از سعيد بن ميناء مولاى ابى البخترى روايت كرده اند كه گفت: بن مغيره و بن وائل و بن مطلب و بن خلف رسول خدا (ص) را ديدند و گفتند: اى محمد بيا را روى هم بريزيم، ما خداى تو را بپرستيم و تو خدايان ما را در نتيجه و كدورت بين ما بر طرف شود، همه در پرستش معبودها باشيم، و بالاخره يا معبود ما حق است و يا معبود تو، اگر معبود ما حق و تر بود سر تو بى كلاه نمانده، و از عبادت آنها برده اى، و اگر معبود تو حق و صحيح تر از معبود ما باشد سر ما نمانده، از پرستش او بهره مند شده ايم. در پاسخ اين پيشنهاد خداى تعالى اين کافرون را نازل كرد كه بگو: هان اى كفار! من نمى پرستم آنچه را كه شما مى پرستيد، تا آخر سوره. 🍁🍁🍁🍁🍁 : مرحوم شيخ در به سند خود از از عده اى از اصحاب قريب به اين معنا را روايت كرده. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در تفسير از پدرش از ابى عمير روايت كرده كه گفت: از ابى جعفر احول از سوره مورد بحث سؤال كرد، كه مگر يك سخنگوى اينطور حرف مى زند كه در يك سطر مطلبى را بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول جوابى از اين اشكال نداشت. به طرف روان شد، و در مدينه از امام (عليه السلام) پرسيد حضرت فرمود: نزول اين سوره و مطلبش اين بود كه قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان اى كنيم، تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان سخن آنان را يعنى را بكار برد، آنها گفته بودند يك سال تو خدايان ما را عبادت كن در پاسخ فرمود: (لا اعبد ما تعبدون) آنها گفته بودند و يك سال ما خدای تو را. در پاسخشان فرمود: (و لا انتم عابدون ما اعبد لكم دينكم و لى دين ). 🍁🍁🍁🍁🍁 احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد شاكر رفت، و جواب را بدو گفت. ابوشاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را از بدينجا حمل كرده، (يعنى تو نزد بن محمد رفته اى و را از او گرفته اى). 🍁🍁🍁🍁🍁 : تكرار در كلام قريش اين است كه بيا تا به يك سال تو خدايان ما را و يك سال ما خداى تو را بپرستيم.