eitaa logo
معارف
28 دنبال‌کننده
21 عکس
87 ویدیو
100 فایل
اصول دین و عقائد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁بحث روایتی سوره توحید🍁 ✳️تفسیرالمیزان ⬅️: روايات از طرق اهل در اين بسيار زياد است، و آن را از عده اى از از قبيل عباس و الدرداء، عمر، ، مسعود، سعيد خدرى، بن انس، ايوب، امامه، و غير نامبردگان از خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده اند، و نيز در عده اى از روايات وارده از امامان (عليهم السلم) آمده، و در توجيه آن مختلف ذكر كرده اند، كه ترين آن اين است كه تمامى معارف قرآنى به اصل بر مى گردد، و و ، و سوره مورد بحث از اين سه اصل اصل را شده، از اول تا به آخرش درباره آن سخن گفته، و آن اصل است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در كتاب از المومنين (عليه السلام) روايت آورده كه فرمود در عالم (عليه السلام) را ديدم، و اين رويا يك شب از جنگ بود، به آن جناب گفتم: از آنچه دارى چيزى به من بده كه بر دشمنان شوم. خضر(ع) گفت: بگو: ()، همينكه صبح شد، روياى خود را براى خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بازگو كردم، به من فرمود: اى على را ياد گرفتى، و اين كلام در جنگ بدر بر زبانم بود. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز در آن كتاب آمده كه المومنين على (عليه السلام) (قل هو الله احد) را خواند، و وقتى شد گفت: (يا هو يا من لا هو الا هو اغفرلى و انصرنى على القوم الكافرين - اى كسى كه نيست او مگر او، مرا بيامرز و مرا بر قوم كافر يارى فرما). و در البلاغه در باره خداى تعالى آمده : (الاحد لا بتاويل عدد - است، اما نه به ). : اين روايت را در هم از حضرت (عليه السلام) نقل كرده به اين عبارت: (احد لا بتاويل عدد).
🍁بیان آیه1⃣ سوره نصر🍁 ✳️تفسیر المیزان اذا جاء نصر اللّه و الفتح1⃣ 🔹بيان اينكه مراد از و در (اذا جاء نصر الله و الفتح...) رسيدن آن شده _مكه است. كلمه () ظهور در (آينده) دارد، و اين ظهور دارد كه مضمون آيه شريفه باشد از امرى كه رخ و به زودى میدهد، و چون آن امر يارى و فتح است، در سوره مورد بحث از هايى است كه خداى تعالى به (ص) داده، و نيز از و خبرهاى قرآن كريم است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و از (نصر) و (فتح) - آنطور كه بعضى از پنداشته اند - نصرت و فتح نيست، تا شريفه با تمامى كه خداى تعالى پيامبرش را نموده و بر دشمنان پيروز كرده شود، مثلا با ايمان آوردن و اهل هم منطبق گردد، چون با آيه (و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا) ، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج . 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز منظور آيه، كه خداى تعالى آن را در آيه (انا فتحنا لك فتحا مبينا) خوانده باشد، براى اينكه آيه با آن انطباق ندارد، و در صلح مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند.
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ✳️ تفسیر المیزان ⬅️ رسول خدا(ص) به عمويش فرمود فعلا برو او را داديم، فردا صبح او را نزد من آر. عباس مى گويد: صبح زود از هر كس ديگر او را نزد رسول خدا (ص) بردم، همينكه او را ديد فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا هنوز آن نشده كه بفهمى جز الله نيست؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فداى تو كه چقدر ، و چقدر كريم و رحيم و حليمى، به خدا قسم اگر مى دادم كه با خداى تعالى خداى ديگرى باشد، بايد آن خدا در جنگ و روز ياريم مى كرد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا وقت آن نشده كه بفهمى من خداى تعالى هستم ؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت شود، در اين مساله هنوز در دلم است. مى گويد: به او گفتم واى بر تو شهادت بده به حق قبل از اينكه گردنت را بزنند. ابوسفيان شهادت داد. 🍁🍁🍁🍁🍁 در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى عباس و او را در دره نگه دار، تا لشكر خدا از روى او بگذرد، و او قدرت خداى تعالى را ، من او را نزديك كوه، نقطه دره نگه داشتم، لشكريان اسلام قبيله رد مى شدند و او مى پرسيد: اينها كيانند؟ و من پاسخ مى دادم، و مى گفتم مثلا اين قبيله است، اين است، اين فلان است، تا در آخر خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در كتيبه از و عبور كرد، در حالى كه نفرات كتيبه آنچنان آهن شده بودند كه جز چشم از ايشان پيدا نبود، ابوسفيان پرسيد اينها كيانند: اى اباالفضل؟ گفتم اين رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه با مهاجرين و انصار در است. ابوسفيان گفت: اى اباالفضل برادرزاده ات عظيم شده، گفتم واى بر تو سلطنت و پادشاهى نيست. بلكه است، گفت: بله حالا كه چنين است.
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ✳️ تفسیرالمیزان ⬅️ بعد از آنکه رسول خدا (ص) وارد مكه شد، (بزرگان) قريش داخل شدند، و به اصطلاح نشستند، چون گمان نمى كردند- با آن همه كه كرده بودند - جان بدر برند، در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) وارد شد و تا درب كعبه پيش آمد، در آنجا سخن آغاز كرده فرمود: 🍃(لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده )🍃ترجمه:🍂معبودى نيست به جز ، تنها او او كه وعده خود به نشاند و بنده خود را داد، و يك تنه همه را از ميدان بدر برد🍂 🍁🍁🍁🍁🍁 هان اى مردم هر و هر و ، و هر كه در محترم بود، زير اين دو من (من امروز همه آنها را اعلام مى كنم) مگر دارى و ، كه اين دو را به صاحبانش اگر داشته باشند بر میگردانم. 🍁🍁🍁🍁🍁 هان اى مردم، همچنان است، چون خداى تعالى آن را از حرمت داده، براى احدى از من و براى خود من در آن نبوده، براى من از روز داده شده، از آن گذشته تا روزى كه بپا شود اين بلد، خواهد بود، و روئيدنيهايش كه باشد كنده نمیشود، و درختانش نمیگردد، و شكارش مورد احدى قرار نمى گيرد (و با اشاره دست و يا سر و صدا نمى شود) و كسى نمى تواند شده اى را بردارد، مگر به اينكه صاحبش را كند، و گم شده اش را بدو بدهد. 🍁🍁🍁🍁🍁 آنگاه فرمود: هان اى مردم مكه! براى پيامبر خدا بوديد، و دعوتش را كرديد، و او را از خود ، و از مألوفش كرديد و داديد، و به اين نكرديد، حتى به محل لشكر كشيديد و با من به پرداختيد، با همه اين جنايات برويد كه شما شدگانيد.
🍁بیان آیات 4⃣و 5⃣و 6⃣ سوره کافرون🍁 و لا انا عابد ما عَبدتُم 4⃣ و لا انتم عابدون ما اعبد5⃣ لَکم دینُکم وَلی دین6⃣ ✳️ تفسیر المیزان ⬅️اين آيه مضمون دو آيه است كه به منظور آن تكرار شده، نظير تكرارى كه در آيه (كلا سوف تعلمون ثم كلا سوف تعلمون) «تکاثر، آیات ۳،۴» آمده، و نيز تكرارى كه در آيه (فقتل كيف قدر ثم قتل كيف قدر ) «مدثر، آیات ۱۹, ۲۰» آمده است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ⬅️بعضى از مفسرين در اينكه چرا دو موصول نگذاشت، گفته اند: است، و معناى آيه اين است كه نه من شما در پرستش هستم و نه شما شريك منيد، نه در مشتركيم و نه در ، چون معبود من خداى تعالى است، و معبود شما است، عبادت من عبادتى است كه خدا كرده، و عبادت شما چيزى است كه خودتان از در و افتراء نهاده ايد. 🍁🍁🍁🍁🍁 بنابراين توجيه، آيه مورد بحث و دو آيه قبل ، ولى كه در اين توجيه است اين است كه از نظر عبارت آيه به ذهن مى رسد. 🍁🍁🍁🍁🍁 لَكُم دينُكُم وَلىَ ديٖن6⃣ 🔹اين آيه به معنا مطلب گذشته، يعنى نبودن و است، و در (لكم ) و در (لى) لام است، میفرمايد: دين شما كه همان است خود شما است، و به من نمى كند، و من نيز مخصوص خودم است، شما را فرا نمی گيرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 در اينجا است به كسى برسد كه اين آيه مردم را در دين كرده، مى فرمايد هر كس خواست دين را انتخاب كند، و هر كس خواست دين را برگزيند. و يا به برسد كه آيه شريفه مى خواهد به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) دهد كه دين مشركين نشود. وليكن كه ما براى آيه كرديم اين را مى كند، چون گفتيم آيه شريفه در اين است كه بفرمايد شما به دين من گرويد و من نيز به دين شما نخواهم گرويد، و اصولا دعوت اى كه قرآن آن است، اين توهم را مى کند.