خلق میجنبند مانا روز شد
روز را جان بخش جانا روز شد
چند شب گشتیم ما و چند روز
در غم و شادی تو تا روز شد
در جهان بس شهرها کان جا شبست
اندر این ساعت که این جا روز شد
در شب غفلت جهانی خفتهاند
ز آفتاب عشق ما را روز شد
هر که عاشق نیست او را روز نیست
هر که را عشقست و سودا روز شد
صبح را در کنج این خانه مجوی
رو به بالا کن به بالا روز شد
بر تو گر خارست بر ما گل شکفت
بر تو گر شامست بر ما روز شد
گر تو از طفلی ز روز آگه نهای
خیز با ما جان بابا روز شد
روز را منکر مشو لا لا مگو
چند لا لا جان لالا روز شد
آفتاب آمد که انشق القمر
بشنو این فرمان اعلا روز شد
پاسبانا بس دگر چوبک مزن
پاسبان و حارس ما روز شد
دیوان شمس
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🔅#لمعه_هفتم:
عشق، در همه ساری است،
ناگزیرِ جمله اشیا است.
ذاتِ مُحب و عشقِ او محال است که مرتفع شود،بلکه تعلق او نقل شود از محبوبی به محبوبی...
هر که را دوستداری او را دوستداشته باشی و به هرچه روی آوری، روی بدو آورده باشی!
میلِ خلقِ جملهعالَم تا ابد
گر شناسند و اگرنه سوی توست
جز تو را چون دوست نتْوان داشتن
دوستیِ دیگران بر بویِ توست
غیرِ او را نشاید که دوستدارند، بلکه محال است، زیرا که هرچه را دوستدارند بعد از محبتِ ذاتی که موجبش معلوم نبُود، یا بهرِ حُسن باشد یا بهرِ احسان و این هردو غیرِ او را نیست...
نظرِ مجنون هرچند بر جمالِ لیلی است
اما لیلی آینهای بیش نیست.
#لمعات
#شیخ_فخرالدین_عراقی
ادامه دارد...
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🔅#ادامه_لمعه_هفتم:
"مَنْ عَشِقَ و عفّ وَ کتَم و مَاتَ،
ماتَ شَهیدا" هرکه عاشق شد و خود را نگهداشت و عشق را پنهان کرد و مُرد،
شهید مرده است.
(قال النّبی علیهالسلام)
نظرِ مجنون در حُسنِ لیلی بر جمالی است که جز آن جمال، همه قبیح است و اگرچه مجنون نداند! "إنّ الله جمیل" غیرِ او را نشاید که جمال باشد.
آن را که به خود وجود نَبْوَد
او را ز کجا جمال باشد؟
"و هو یُحبّ الجمال" جمالِ محبوب به ذاتِ خود است، اوست که به چشمِ مجنون نظر به جمالِ خود کند در حُسنِ لیلی، و بدو خود را دوست میدارد.
پس بر مجنون که نظرش در آینهٔ دوست بر جمالِ مطلق بُود قلمِ انکار نرود!
دعویّ عشقِ مطلق مشنو ز نسلِ انسان
کآنجا که شیرِ عشق است
انسان چه کار دارد؟
#لمعات
#شیخ_فخرالدین_عراقی
ادامه دارد...
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🔅
هرچه بینی جمالِ اوست
پس، همه جمیل باشد.
این که بینی که مُحب در آینهٔ ذاتِ خود
صورتِ محبوب بیند
آن محبوب باشد که صورتِ خود را
در آینهٔ محب میبیند. زیرا که
شهودِ محب به بَصر بُود
و بصر به مقتضای
"کُنت سمعه و بصره و یده و لسانه"
(من گوش و چشم و دست و زبانِ او شدم)
عینِ محبوب است.
پسهرچند عاشقبیند و داند و گوید و شنوَد
همه عینِ محبوب آمد
فَإنّما نحنُ به وله:
نیستیم ما جز به او و از برای او.
و لباسِ محب و محبوب و طالب و مطلوب
و مستمع و سمیع و مُطاع و مطیع
از روی ظهور همه یکی آمد
اما... فهمِ هرکس کجا رسد؟!
هر گدایی مردِ سلطان کِی شود؟
پشّهای آخِر سلیمان کی شود؟
نی! عجب این است کان مردِ گدا
چون که سلطان است، سلطان کی شود؟
بوالعجب کاریست، بس نادرْ رَهی
کاین چو عینِ او بُود، آن کی شود؟
#پایان_لمعه_هفتم
#لمعات
#شیخ_فخرالدین_عراقی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_5764784969608070343.mp3
5.96M
محمد اصفهانی
آرام جان
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_6028180586428891567.mp3
10.38M
#ایرج_بسطامی
🎶سلسله موی دوست
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_5805573311945506820.mp3
1.92M
ای دل چه انديشيده ای
در عذر آن تقصیرها
زان سوی او چندان وفا
زين سوي تو چندین جفا
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
آشنایی_با_عرفان_های_غربی_@MolaviPoet_ضیایی_37.mp3
19.71M
📌آشنایی با عرفان های غربی
❇️خلسه و جذبه در آیین شمنیسم
🔸مدرس: دکتر عبدالحمید ضیایی
🔰ترم اول- جلسه دوم
🔹 دوشنبه یکم خرداد ۱۴۰۲
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوسیست در سرِ من که سرِ بشر ندارم
من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم...
شعر: حضرت مولانا
صدا: عبدالحمید ضیایی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️هنوز در سفرم ...
منظومهی مسافر
(شاهکار جاودانهی سهراب سپهری)
🔹خوانش و اجرا: عبدالحمید ضیایی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
❇️غزل تازه
هرکه دیدم در زیانآبادِ دنیا باختهست
گوییا اقساطِ وامِ مرگ را پرداختهست
در قفس، استاد پروازیم و غرقِ بحرِ خویش
کیست کز این دایره گامی به بیرون تاختهست؟
هر سوال سادهای، رازیست نادانستنی
عشق هم مانند عقل اینجا سپر انداختهست
رنجها بردی که نامیرا شوی در یادها
دل بِکَن! آیینه هم امشب تو را نشناختهست!
در بساط خود چه داری؟ ساقیا کاری بکن!
جور ما را هم بکِش! غم کارمان را ساختهاست...
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
زرین کلاه_محمد اصفهانی.mp3
9.76M
#محمد_اصفهانی
🎶زرین کلاه
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست
غلامِ همتِ آنم که زیرِ چرخِ کبود
ز هر چه رنگِ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروشِ عالَمِ غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهبازِ سِدره نشین
نشیمن تو نه این کُنجِ محنت آبادست
تو را ز کنگرهٔ عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث، ز پیرِ طریقتم یادست
غمِ جهان مخور و پندِ من مَبَر از یاد
که این لطیفهٔ عشقم ز رهروی یادست
رضا به داده بده، وز جبین گره بگشای
که بر من و تو دَرِ اختیار نگشادست
مجو درستیِ عهد از جهانِ سست نهاد
که این عجوز، عروس هزاردامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسمِ گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ؟
قبولِ خاطر و لطفِ سخن خدادادست
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_6012867859787550024.mp3
17.09M
سخنان استاد فرزانه و گرانمایه، مصطفی ملکیان، در جشن تولد صدسالگی دکترمحمدعلی موحد.
بر ملولان این مکرر کردن است
نزد من عمر مکرر بردن است
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
گناهی که اندوهگین ات کند ، نزد خدا بهتر است از کار نیکی که به خودپسندی گرفتارت سازد.
نهجالبلاغه حکمت ۴
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
و از جمله نتایج غرور شیطانی و تسویلات نفسانی آن است که اکثر متکلمان و ظاهرپرستان میخواهند که بدین عقل مزخرف و نقل منحرف، حق را دریابند و در اسماء و صفات الهی سخن گویند و سرّ معاد و حشر اجساد را از راه حواس دریابند و بیمتابعت مسلک اهل ریاضت و اصحاب قلوب، احکام الهی را به نقل و قیاس ثابت کنند.
ملاصدرای شیرازی
رساله سه اصل
ترجمه جناب محمد خواجوی
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
صاحبان دِل چهار کَس اند؛
"زاهد" است که دِلِ او به شُوق خَسته !
"خائف" است که دِلِ او به اشک شُستِه !
"مرید" است که دِلِ او به خدمت کَمر بَسته!
و"مُحبّ" است که دِلِ او به حَضرت دوست پِیوَستِه...
کشف الاسرار
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
یه جا خداوند در نهایت همدردی میگه:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ
«و ما میدانیم سینهات تنگ میشود از آنچه میگویند...»
یعنی فکر کن اون لحظه هم که دلت از همه ی آدما میگیره خدا حسش میکنه:)
آیه ٩٧ سوره حجر
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
هرچه بر تجرد وتجوهر انسان افزوده شود و از جهت قوه و کمال اشتداد پیدا کند، احاطه اش بر اشیاء بیشتر شده و جمعیتش مر متخالفات را تمام تر خواهدبود.
دنیا و آن چه که در دنیا است، مثال آخرت و آن چه در آن است می باشد، زیرا عوالم، مطابق و محاذی و برابر هم اند.
همان طور که روح، باطن جسد است، عالم آخرت هم باطن این عالم می باشد.
اسفار اربعه، سفر چهارم،باب یازدهم،
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
گویند شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود.
گفت هر جا که نظر میکنم ، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته . کسی نمیبیند و کسی نمیچیند . گفتند کو ، کجاست ؟!
گفت : همه جاست . هر جا که میتوان خدمتی کرد یا هر جا که میتوان راحتی به دلی آورد . آنجا که غمگینی هست و آن جا که مسکینی هست . آن جا که یاری طالبِ محبت است و آنجا که رفیقی محتاج مروت ... .
🌻💛
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
معرفت و خودشناسی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
چرا ما از آدم ها و سیستم ها بت می سازیم و به ستایش آنها می نشینیم؟
هویت فکری یک غبار ذهنی است و انسان را در تیرگی و جهل فرو می برد. جـهـل بـه انسـان احساس گم شدگی، سرگردانی، واماندگی و ناتوانی می دهد. حال آنکه ضرورت در صحنه جنگ و مبارزه بودن ایجاب می کند که انسان یک ذهن تیز و توانـا داشته باشد. باید بداند چه جوری با دشمنان کنار بیاید، چه جوری آنها را پس بزند و ارزش ها را از چنگشان درآورد.
ضمناً شنیده است که اگر انسان خودش را بشناسد و بر خودش مسلط بشود بر همه چیز مسلط شده است. او با این انگیزه های پنهانی دستش را در دست یک پیر، یک مرشد و راهـبر می گذارد و می گوید دستگیری ام کن. ("دستگیریام کن" اصطـلاح رسایی است. من به زندگی وامانده ام، نمی دانم به کجا بروم، تو دستم را بگیر. من فلج و وامانده ام، تو چوب زیر بغلم شو تا به تو تکیه کنم).
انسان هویت فکری روشنایی و توانایی جستجو می کند، اما آنها را می خواهـد تـا به خدمت نیازها و خصوصيات "مركز" درآورد. اما "مرکز" واقعاً روشنایی طلب نیست. او تحـت عنـوان روشنایی، "زیرکی" را جستجو می کند. تجسم او از روشنایی، زیرکی و دانش های روباه گونه ایست که می تواند نقشــه های موفقیت را طرح ریزی کنـد، می تواند لنگی هـای "خود" را از بین ببرد، می تواند طناب های مانع یک حرکت سریع و موفقیت آمیز را باز کند. او در این طریق ـ یعنی طریق عرفان و خودشناسی هـم - درواقع خشت و گل و رنگ و لعابی برای "خود" جستجو می کنـد. منتـهـا عنـوان ظاهری اش را می گذارد سلوک و صیقل زدن و اینجور حرف ها.
یک مقدار نیازها و خصوصیات در هویت فکری نهفته است که انسان را به مکتب هـایی جذب می کنـد. یک مقدار نیازهـا و خصوصیات هم هست که بعد از ورود به مکتب نمی گذارد ماهیت مکتب، رابطه او با مکتب و مجموعه قضایایی که در این جریان پیش می آید برایش شکل واضح و روشنی داشته باشد. اول که از خودش نمی پرسد من برای چه منظوری دارم بـه فـلان مكتـب و فلان راه می روم؛ وضعیت و موقعیتم چیست، و ارتباط آن راه و آن مكتـب بـا ایـن موقعیت و این وضعیت چیسـت. آن مكتـب می خواهد با من چه کند؟
چون از اول موقعیت و وضعیت، و رابطه مکتب با آن وضعیت اصولاً هیچ چیز روشن و صریح نیست، طبیعی است که بعد از آنهم که وارد شـد سئوال روشن و دقیقی برای ذهنش مطرح نخواهد شد.
وارد شدن من به یک مکتب عرفانی حکایت بر این می کند که من نسبت به وجود روانی خودم شناخت ندارم، نسبت بـه خـودم عارف نیستم. و همین معنا را اگر بخواهیـم صريح تـر بیـاوریم اینطور می شود که من نسبت به وجود خویش و نتیجتاً نسبت بـه همه چیز زندگی کورم. آیا واقعیت غیر از اینست؟ اگر مـن از اول وضعیت خودم را روشن کنم مجبور نیستم بیست و پنج سال با خودم مشغول باشم، دور خودم بچرخم و نفهمم دارم چه می کنم.
می دانی چـرا مـا مـيـل نداریـم سئوالات دقیق و روشـنی از خودمان بکنیم؟ برای اینست که اصل قضیه چیز دیگریست. تو اگر بگویی من در جهل و کوری فرو شده ام و حالا دارم فلان پیر را برای طی طریق و حصول بـه روشنایی انتخاب می کنم، یک ذهن باریک بین ـ کـه می تواند ذهـن خـودت باشـد ـ ایـن سـوال منطقی را مطرح خواهد کرد که اولاً تو که هم اکنون در کوری و تیرگی درون خودت اسیری و هیچ چیز برایت کیفیت روشنی ندارد، از کجا روشن بودن آن پیر را تشخیص داده ای؟ با یک ذهن فروشده در جهل و تیرگی چگونه بر دانایی و آگاهی آن پیر بخصوص وقوف یافته ای؟ ثانیا به فرض وقوف اجمـالی بـر بودن مرشد، لااقل رابطه ات را با او مشخص می کنی. یعنی تو رابطه را با دید روشن شدن خودت، منتها با کمک او، نگاه خواهی کرد؛ نه اینکه خودت را تبدیل به بلندگوی بزرگ کردن او بکنی.
جواب باطنی و ناگفته به این سئوال اینست که "خـدا پـدرت را بیامرزد! من گفتم که طـالب روشنایی و رهایی ام، تـو هـم بـاور کردی!؟ در نیت باطنی و پشـت حـرف ظاهری مـن چـیز دیگری نهفته است. و آن چیز دیگر است که مرا به آن مکتب کشانده. مـن ناتوانم، یک بار سنگین را بر دوش ذهـن خـود بـار کـرده ام و می کشم. من در "خود" گم شده ام و راه به جایی نمی برم. من نیاز دارم به اینکه احساس "چیزی بودن" کنم؛ نیاز به احسـاس قـدرت دارم؛ احساس بی کسی و تنهایی می کنم.
بنابراین باطن مـن اصـلاً به روشنایی یا غیرروشنایی نمی اندیشد که تو از من در این باره ها سوال می کنی. من همینقدر می دانم که از طریق تسلیم خود به فلان مکتب و از طریق یکی شدن با او احسـاس بـزرگی و قدرت می کنم، احساس چیزی بودن و هویت داشتن می کنم. به وسیله او رنج هایم را تخدیر می کنم. پس با توجه به باطن قضيه من راه درستی را انتخاب کرده ام.
محمد جعفر مصفا
رابطه
ص 255 و 256 و 257
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
آدم ها خود خواهی را می آموزند تا درهای قلبشان را محکم به روی دیگران ببندند. آنها گرسنه عشـق هستند و نمی دانند قلبشان آشپز خانه ای سحر آمیز است. قلب شما آشپز خانه ای سحر آمیز است. قلبتان را باز کنید. آشپز خانه سحر آمیزتان را بگشایید و از این در و آن در زدن بـرای گـدایـی عشـق دست بردارید. درون قلب شما همه آن عشـقى که به آن نیاز دارید، هست. قلبتـان می توانـد هـر انـدازه عشـقی را بیافریند، نه فقط برای خودتان، بلکـه بـرای همه جهـان. شما می توانید بدون هیچ قید و شرطی عشـق را بپرا کنید، می توانید در بخشیدن عشـق سخاوتمند باشید، زیرا آشپز خانه ای سحر آمیز درون قلبتــان دارید. آن گاه همـه گرسنگانی که گمان می کننـد درهـای قلـب انـسـانها بسته است، برای به دست آوردن عشـق گرد شما حلقه می زنند.
آن چـه شـما را خوشحال می کند، عشقی ست که از درونتان می جوشد. اگر در بخشیدن عشـق سـخاوتمند باشید، همه آدم ها شما را دوست خواهند داشت و هیچ گاه تنها نمی مانید. اگر خودخواه باشید، همیشه تنها خواهید بود و هیچ کس جز شما را نبایـد بـرای ایـن تنهایی سرزنش کرد. آن چه درهـا را بـه رویتان می گشاید، بخشندگی شماست، نه خودخواهی تان.
خودخواهی از فقر درون قلـب مـا و از این باور که عشـق به وفور یافت نمی شـود، سرچشمه می گیرد. ما وقتی خودخواه می شویم که گمـان كـنـيـم ممکن است فردا پیتزایی در کار نباشد، اما هنگامی که بدانیم قلبمان آشپزخانه ای سحرآمیز است، همیشه سخاوتمندیم و عشقمان بی قید و شرط خواهد بود.
دُن میگل روییز
استادی عشـق
ص 86 و 87
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_5974050125754929573_38.mp3
27.19M
🔈 فایل صوتی
📁 حکمتهای زندگی (دفتر چهارم مثنوی)
📂 1) شرح حکمت پانزدهم؛ راز باشعور بودن پدیدههای بهشتی 2) شرح حکمت شانزدهم؛ پند عملی 3) شرح حکمت هفدهم؛ موسیقی (بخش اول)
👤 دكتر ایرج شهبازی
6️⃣ قسمت ششم
↪️ قسمت قبلی اینجا
⏱ مدت زمان 86 دقیقه
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
5_6334374246684295414.mp3
2.94M
هر روز یه تیکه از کتاب صوتی بیشعوری رو میذارم که گوش بدید هم وقتتون بگذره هم لذت ببرید❤️
قسمت اول
قسمت اولش تو ویس مقدمه بود حذفش کردم
#بیشعوری قسمت اول
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
﷽
مردی جوان پریشان و آشفته نزد استاد خود آمد و با حالتی زار و به هم ریخته گفت:
“به هر کسی محبت میکنم جوابم را با گستاخی و بیاحترامی میدهد و از مهربانی من سوء استفاده میکند و نمک میخورد و نمکدان میشکند.
شما بگویید چه کنم!
آیا طریق مهر و محبت را رها سازم و همچون خود آنها بیرحم و خودپرست شوم و به فکر منافع خودم باشم؟!”
استاد با لبخند گفت:
“وقتی کسی به دیگری محبت میکند و در حق انسانهای اطراف خودش مهربانی و شفقت به خرج میدهد این کار را فقط به خاطر آنها انجام نمیدهد بلکه اولین فردی که از این عمل مهربانانه نفع میبرد خود شخص است که احساسی آرامبخش و متعالی وجودش را فرا میگیرد و برکت و شادی و عشق در وجود و زندگی او گسترش مییابد.
اگر آنها جواب محبت را با فریب و دغل میدهند و از مهربانی تو سوء استفاده میکنند، تو هرگز نباید فضای پاک و آرام و باصفای دل خود را به خاطر افرادی این چنینی تیره و تار کنی.
هرچه اطراف تو را فریب و نیرنگ بیشتر فرا گرفت، تو به خاطر خودت و به خاطر آرامش و تعالی روح و روان خودت عاشقتر بمان و چراغ مهربانی را در دل خود خاموش نکن.
"در واقع به خاطر خودت هم که شده همیشه با محبت، مهربان و عاشق بمان!”
❤️
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
شخصی گفت:
در خوارزم کسی عاشق نشود،
زیرا در خوارزم شاهدان بسیارند!
چون شاهدی ببینند و دل بر او بندند،
بعد از او بهتر بینند، آن بر دل ایشان سرد شود.
فرمود: اگر بر شاهدان خوارزم نتوان عاشق شدن،
آخر بر خوارزم عاشق باید شدن،
که در او شاهدان بی حدند!
و آن خوارزم فقر است که در او
خوبان معنوی و صورتهای روحانی بیحدند
که به هر که فروآیی و قرارگیری دیگری رو نماید
که آن اول را فراموش کنی إلى مالانهاية!
پس بر نفس فقر عاشق شویم
که در او چنین شاهد آناند؟
🔅شرح:
مولانا در این بخش،
از خوارزم جغرافیایی
به خوارزم روحانی منتقل شده
و به زیبایی فقر عارفانه اشارت کرده است.
کسی که بدین مقام منبع نرسیده
عاشق صورتهای عالم میشود و دل بدانها سپارد.
اما دیری نمیپاید که معشوقكان صورتی
بر دل او سرد شوند.
لیکن چون کسی به مقام فقر رسد،
یعنی فقط بدان معشوق ازلی نیاز بَرَد به هر جا که بنگرد
جمال آن کار را مشاهده کند
و دل از ماسِوَى الله بپردازد.
فقيرِ اِلَى الله کسی است که
بدانچه مَرضیّ حضرت حق نیست،
دل بسپارد و از سر همه چیز برخیزد.
امتحان کن فقر را روزی دو، تو
تا به فقر اندر غنابینی دوتو
صبر کن با فقر و بگذار این ملال
زان که در فقر است نور ذوالجلال
(دفتر اول مثنوی)
دکترکریم زمانی
🩷
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🔅
یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ
عظیمکاری و شگرفبازاری است
که قبلهٔ دوستیِ حق گشت
و نشانهٔ سهامِ وصل
و نزدیکتر منزلی به مولی، دوستی است
آن درختی که همه بارِ سرور آرد
دوستی است.
آن تربت که ازو همه نرگسِ انس روید
دوستی است.
آن ابر که همه نور بارد
دوستی است.
آن شراب که زهر آن همه شهد است
دوستی است
آن راه که خاک آن همه مشک و عبیر است
دوستی است.
رقمِ دوستی ازلی است
و داغ دوستی ابدی است
تا دوستیِ دوست مرا عادت و خوست
از دوست منم همه و از من همه دوست
#کشفالاسرار_میبدی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
❤️🔥🕊
من میروم ز کوی تو
و #دل نمیرود
این زورقِ شکسته ز ساحل نمیرود
گویند: دل ز #عشق تو برگیرم
ای دریغ...
کاری که خود ز دستِ من
و دل نمیرود...!
#شفیعی_کدکنی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🔅
... مولانا را در آسیابی یافتند
که بر گرد سنگ آسیا به رقص آمده بود
و میگفت:
حقا که از این سنگ ندایِ
"سُبّوح قدّوس" میشنوم
#مناقب_العارفین_افلاکی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی