#حدیث_انتظار
💠عَنْ الاِمامِ الْمَهْدىّ عليه السلام فى تَوْقيعِهِ اِلى مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمانَ: وَ اَكْثِرُوا الدُّعآءَ #بتَعْجيلِ_الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ.
🔹حضرت مهدى عليه السلام در نامه مباركش به سفير خود محّمد بن عثمان فرمود: براى تعجيل فرج زياد #دعا_كنيد، چون همين دعا موجب فرج شماست.
📗الغيبة، طوسى: ص۲۹۲، ح۲۴۷.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
📗امالی شريف مرتضی، کتابی مجهول القدر در ميان اماميه
✍حسن انصاری
#امالی_شريف_مرتضی يکی از بزرگترين و مهمترين آثار شريف مرتضی است. اين کتاب شايد بيش از آنکه در طول تاريخ در ميان شيعيان شهرت داشته باشد در ميان #اهل_سنت مورد توجه بوده است. غير از چاپی که شنيده ام از اين کتاب به تازگی فراهم شده دست کم دو چاپ معروف و دسترس آن و از جمله چاپ انتقادی آن به وسيله محمد ابوالفضل ابراهيم از سوی اهل سنت صورت گرفته. در میان نسخه های خطی کتاب هم تعداد زیادی از آنها در ميان اهل سنت تداول داشته و حتی به روايت آنان منتقل شده است. علت اقبال اهل سنت به اين کتاب دو چيز است: يکی جنبه های ادبی با اهميت اين کتاب و همچنين جهات تاريخی و روايی آن و ديگری جايگاه تفسير در اين کتاب به نحوی که می توان اين اثر را تفسيری از شريف مرتضی بر قرآن قلمداد کرد. شريف مرتضی در اين اثر با وجود آنکه همه جا نظر به تفسير و بيانی متناسب با عقيده شيعه و معتزله دارد اما در مجموع اين کتاب حاصل مجالس مرتضی در بافتی عامتر و با عنايت به مخاطبی فارغ از گرايشات مذهبی است. او سعی می کند تعاليم شيعی را هم اگر بيان می کند در همين چارچوب کلی و با بهره وری از زبانی خارج از چارچوب های مذهبی بيان کند. اين احتمالا بر می گردد به اين نکته که مخاطب مجالس او تنها شيعيان نبوده اند؛ به ويژه اگر بر اين باور باشيم، کما اينکه گفته شده، که اين مجالس را شريف مرتضی در طی دوران حج و آن هنگام که امير الحاج بود برگزار می کرد. رويکرد کلی مرتضی در اين کتاب به معتزله در مجموع مثبت است و از مشايخ معتزلی نقل های زيادی دارد.
امالی شريف مرتضی شامل همه چيزی است که يک طلبه علوم دينی بايد بداند، از ادب و شعر و #روايت و تاريخ گرفته تا تفسير قرآن و نکات فقهی و اصولی و کلامی و اعتقادی. به نظرم اين کتاب می تواند به عنوان کتابی درسی در حوزه های علوم دينی تدريس شود؛ هم برای آموزش ادب عربی کتاب بسيار مناسبی است و هم برای آشنایی عميقتر با تفسير قرآن.
🌐@azbarresihayetarikhi
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
⛔️آسیب ترجمه تحت اللفظی احادیث
🔰همیشه ترجمه متون از زبان مبداء به زبان مقصد دارای کاستیهایی در انتقال مفهوم کلام بوده است. این مشکل در برگردان متن روایات به زبان فارسی نیز وجود دارد. یعنی در بسیاری از موارد ترجمه #تحت_اللفظی عبارتِ حدیث باعث ایجاد معنایی دیریاب یا غیر منطقی می شود. از این رو بهتر است در موارد این چنینی به تعابیر و عبارات معادل روی آوریم. این امر افزون بر سهولت انتقال مفهوم احادیث از آسیبهای احتمالی نیز جلوگیری می کند.
مثلا در حدیث: {رُبَّ ذَنبٍ أحسَنُ مِنَ الاعتذارِ مِنه} با ترجمه تحت اللفظی این عبارت شاید برای برخی منظور کلام مشخص نباشد اما با آوردن عبارت معادل فارسی آن یعنی (عذر بدتر از گناه) معنای آن مشخص میشود.
یا مثلا در عبارت: {کَنَاقِلِ التَّمْرِ إِلَى هَجَر} که در یکی از خطب نهج البلاغه است با ترجمه تحت اللفظی عبارت شاید منظور کلام امام مشخص نشود ولی با تعبیر معادل (زیره به کرمان بردن) معنای کلام واضح و ارتباط آن با متن خطبه حضرت مشخص میگردد.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
طرحی در سرفصل های دانش دعا.pdf
795.1K
#مقاله_بخوانیم
📝 طرحی در سرفصل های دانش دعا
👆👆👆👆
✍️ علی انجم شعاع
#دانش_دعا
#آداب_دعا
#زیارات
در این مقاله می خوانیم که دعا راه نیایش با خدا و یکی از قالبهای ارائۀ معارف است. این معارف به دلیل فراوانی، ژرف بودن و داشتن موضوعات انبوه، می تواند بهعنوان دانشی مستقل ارائه شده و یا زیربنای شکلگیری و گسترش دانش های دیگر، باشد. گام نخست برای تولید این دانش، کشف، گردآوری و ساماندهی موضوعات آن است. برخی از این موضوعات بهصورت پراکنده در کتاب ها و پژوهشهای حدیثی و دعایی بیان شده؛ ولی تاکنون فهرستی نسبتا جامع از موضوعات دانشی دعا ارائه نشده است.
پژوهش حاضر، سعی کرده تا سرفصلهای دانش دعا را ارائه نماید. نشان دادن گسترۀ معارف ادعیه و امکان بهره گیری از سرفصلهای ارائه شده برای نگارش پایان نامه، مقاله و کتاب بخشی از بهره های این پژوهش است.
این پژوهش در 14 بخش و بهصورت درختی تنظیم شده است.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
📚دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، تابستان 1397 شماره 1.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
#روش_پژوهشی_غربیان
بسم الله الرحمن الرحیم
📝 نگاهی به اشکالات روش غربیان در پژوهش (1)
✍️محمد مهدی احسانی فر
گاهی از روش پژوهشی اهالی مغرب زمین، به گونه ای سخن گفته می شود که گویا آنها بر قله پژوهش نشسته اند و دیگران هنوز در کوهپایه، مشغول صرف صبحانه اند!
گاهی نمونه هایی مانند "کتابخانه ابن طاووس" اثر اتان کلبرگ نیز به عنوان شاهد بر مدعا معرفی می شود.
آیا روش پژوهشی غربیان چنان پیشرفته است و ما چنین عقب مانده؟ آیا روش آنها در علوم انسانی و علوم دینی، نتیجه بخش بوده تا بخواهیم مقلد آنان باشیم؟ آیا در نتایجی که آنها می گیرند، صرفا علم نقش دارد و علم؟
به گمانم، خوب است در کنار قوت های روش پژوهش در غرب، به ضعف های آن نیز توجه کنیم. برخی از این ضعف ها به قرار زیر است:
۱. یکی از محورهای روش غربیان در پژوهش "جزئی پژوهی" است. در این روش، بخشی از مصادیق یک مفهوم، دیده شده و نتیجه، بر اساس همان، اعلام می شود. یعنی پژوهشگر، یک یا چند مورد خاص را می بیند (پژوهش میکروسکوپی) و "جمع" و "همه" (پژوهش ماکروسکوپی) را نمی بیند و سپس بر پایه همان، نتیجه را به موارد -احتمالا - مشابه، ولو به صورت فرضی، سرایت می دهد. در حالی که در علوم دینی و انسانی، مشابهت ماشینی بین مصادیق، وجود ندارد. یعنی اینگونه نیست که اگر دو درخت سیب، ثمره شان سیب باشد، پس دو برادر هم ثمره شان مانند هم باشد. گسترش روش های علوم تجربی در علوم انسانی و علوم دینی از خطاهای فاحش غربیان است. از همین رو، مستشرقان با دیدن خطاهایی در برخی از اجزای علوم حدیث اهل سنت، آن را به حدیث شیعه هم سرایت می دهند و یا با بررسی موردی کتاب سعد السعود ابن طاووس، درباره همه کتابخانه او و بلکه همه کتابهای موجود در قرن هفتم هجری، قضاوت می کنند. این، همان کم حوصلگی در پژوهش است که موجب می شود پیش از دیدن همه موارد، بر اساس "مورد" قضاوت کنند. "موردپژوهی" که امروزه به عنوان یک روش پژوهشی مدرن در کشور ما مطرح می شود دارای چنین اشکال بزرگی است که مخاطب را از تفکر درباره "جمع پژوهی" بازداشته و ذهنیت او را بدون استناد به دلیل متقن جامع، جهت می دهد.
۲. یکی دیگر از محورهای روش پژوهش در مغرب زمین، "گزینش منبع پژوهشی" است. به ندرت دیده می شود که در حوزه علوم دینی و اسلامی و حتی علوم انسانی، غربیان به پژوهشی جامع با استفاده از همه منابع، روی آورند. منبع پژوهشی آنان، چه کتاب باشد و چه فرد، گزینش می شود و سپس نتایج آن به موارد دیگر نیز تسری می یابد. از همین روست که وقتی مثلا تحقیقی درباره یکی از کتاب های "الزهد" انجام می دهند، بر پایه نتایج آن درباره بقیه "زهدنگاری" ها نیز قضاوت، ولو فرضی، می کنند. روش شناسی های انفرادی نیز ذیل همین محور شکل گرفته است. غربیان علاقه بسیاری به روش شناسی یک فرد مثلا ابن ابی شیبه، عبد الرزاق و ... دارند؛ اما تاکنون علاقه چندانی به روش شناسی محدثان قرن سوم یا محدثان فلان حوزه حدیثی از خود نسان نداده اند. در حقیقت، روش شناسی های جامع، هرچند نسبی، جایگاهی در روش پژوهشی غربیان ندارد. این اشکال بزرگ در تطبیق نتایج یک بررسی بر بررسی های دیگر، خود را نشان می دهد. نمی توان سید مرتضی را به دلیل بغدادی بودن و مشابهت های دیگر با شیخ مفید، همان شیخ مفید دانست و روش او را همان شمرد و در نهایت، چند قید به آن افزود و یا از آن کاست. عنصر "اجتهاد" موجب می شود که غربیان از درک تفاوت های دو مجتهد، عاجز باشند. با "پژوهش گزینشی" آن هم بدون داشتن ملاک های روشن در این "گزینش" نمی توان یک کار پژوهشی نتیجه بخش ارائه کرد؛ بلکه صرفا تعدادی فیش تولید می شود. غربیان، فیش نگاران خوبی هستند.
۳. نکته دیگر در روش شناسی پژوهش های غربی به ویژه در حوزه علوم اسلامی "بی توجهی به اعتبار منابع" است. غربیان همه نگاشته ها را مانند هم می بینند. آنها مفهومی با عنوان "اعتبارسنجی منابع حدیثی" را نمی شناسند. از همین روست که تنها با نگاه تاریخی به منابع، نگریسته و به دلیل آنکه قواعد تاریخ پژوهی آنها(که جزئی از علوم انسانی است) مشتمل بر اشکالات زیادی است (و نتیجه آن تاریخ نگاری پرغلط و آمیخته با دروغ امثال ویل دورانت است که حتی به منابع درسی ما نیز راه یافته) نمی توانند از این روش، نتایج قابل دفاعی بگیرند. مثلا در روش تاریخ پژوهی آنها مفهومی به عنوان "تایید معصوم" وجود ندارد. از این رو به نظر آنها مرحوم کلینی که تا پیامبر صلی الله علیه و آله، ۳۰۰ سال فاصله دارد، نمی تواند ناقل خوبی برای روایت های ایشان باشد؛ چون در این فاصله هر اتفاقی ممکن است برای حدیث، روی دهد! این سخن برای کارشناسان بلکه برای دانش پژوهان حدیثی بسیار ابتدایی جلوه می کند و اشکالات آن کاملا روشن است؛ اما مشابه همین سخن را "گلدزیهر" به قلم رانده است!
ادامه در فرسته بعدی👇👇👇👇👇👇
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
ادامه پست قبل👆👆👆👆👆
#روش_پژوهشی_غربیان
بسم الله الرحمن الرحیم
📝 نگاهی به اشکالات روش غربیان در پژوهش (2)
✍️محمد مهدی احسانی فر
۴. نکته دیگری که در روش شناسی پژوهشی غربیان، شایان توجه است، اهمیت فوق العاده آنها به "هرمنوتیک" و در برابر، کم توجهی نامتعادل به "سمانتیک" است. از همین رو آنها
بسیاری از تقطیعات مخل و عوض کننده معنا را مرتکب می شوند و بر پایه آن، قضاوت می کنند. به همین دلیل هیچگاه نمی توان به نقل قول های غربیان، اعتماد کرد. برخی از گزاره های فقهی در نگاشته های به اصطلاح پژوهی غربیان، چنان دچار تقطیع تحریف کننده شده که کاملا عکس مراد جدی متکلم را نتیجه داده است. مثلا نگاه آنان به برده داری در اسلام کاملا بی توجه به ابواب جهاد و موضوعاتی چون رفع استضعاف، لزوم آموزش غلامان و کنیزان، فراهم کردن زمینه های رشد مالی و اجتماعی و علمی و معنوی و پسندیده بودن آزادی آنان و حتی لزوم آن در برخی موارد است. همچنین نگاه آنان به موضوع ازدواج دختران کم سن، کاملا منقطع از مفاهیمی است که قبل و بعد همین حکم در کتاب "النکاح" های فقه آمده است.
۵. نکته دیگری که در روش شناسی پژوهش های غربی در حوزه علوم انسانی و به ویژه علوم اسلامی، شایسته شناخت است، "مخلوط شدن یافته ها و بافته ها" ست. پژوهشگران غربی ابتدا یک "جزء" را مطالعه می کنند و سپس با "شبه تحلیل" یافته های خود از آن "جزء" را به "کل" گسترش می دهند. "تحلیل" غربیان بر پایه "تجزیه" نیست؛ چون در مطالعات آنها، "جزءها"یی وجود ندارد تا "تجزیه" معنا داشته باشد. حتی اگر اجزائی را مطالعه کرده باشند، در صددند تا تحلیل را به اجزای دیگر و یا ماهیت دیگری گسترش دهند. به همین دلیل، تحلیل غربیان بر پایه "حدس" است. حدس، همواره ناشی از مبادی علمی و غیر علمی است. بر این پایه، دانشمندان مغرب، مخلوطی از یافته ها و بافته ها را به عنوان "علم" مطرح می کنند. در حالی که باید میان "یافته واقعی" با "بافته ذهنی" تفاوت قائل شد.
۶. نکته دیگری که در مطالعه پژوهش های غربی، شایان توجه می نماید، لزوم جداسازی فرضیه از نظریه است. غربیان در ارایه پژوهش های خویش به "فرضیه" به اندازه "نظریه" بها می دهند. از این رو گاهی مخاطب، گمان می کند که با مجموعه ای از "نظریات اثبات شده" رو به روست و همان را در نگاشته های خویش نقل می کند؛ در حالی که با "مخلوطی از نظریات و فرضیات" مواجه بوده که تنها برخی از آنها ارزش استناد دارد.
اینها تنها برخی از ضعف های روشی غربیان در پژوهش های علوم انسانی و اسلامی است.
همانگونه که شایسته است از قوت های پژوهشی آنان چه در محتوا و چه در روش (اندک باشد یا بسیار)، بهره گیریم، بایسته است که به ضعف ها و نقایص زیاد آنان نیز توجه داشته باشیم.
والحمدلله رب العالمین
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
رسول عطایی.pdf
476.7K
📝📝چگونگی رمز گشایی از نشانه ها کتاب ها و نویسندگان در نسخه های خطی
👆👆👆👆👆
#رموزکتاب_ها #علائم_اختصاری_نسخ_خطی #نسخه_خوانی #نسخه_پژوهشی
✍️✍️رسول عطائی
نگاشتن با قلم و دوات بر روی کاغذ و مشابه آن، محدودیتهایی را برای نویسندگان ایجاد میکرد. آنها تلاش میکردند تا بر برخی از این کاستیها غلبه کنند. قراردادن نشانههای اختصاری برای شماری از واژگان، یکی از راههای مستنسخان برای غلبه بر کمبود کاغذ، دوات، قلم و فرصت بود. شناخت این علامتها برای خوانش نسخههای خطّی، ضروری است. برای کشف معنای این نشانهها میتوان از راههایی بهره برد. این مقاله 👆👆 بخشی از این راهها را متناسب با عنوان کتابها و نویسندگان معرّفی نموده و شماری از علامتها را با تکیه بر کتاب «دلائل الاحکام» شناسایی کرده است.
برای دانلود مقاله اینجا کلیک کنید.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
📚مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش 9، تابستان99.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
📕انتساب #رساله_محض_الاسلام به امام رضا علیهالسلام
رساله «محض الاسلام» رساله اى كوتاه و منسوب به امام رضاعليه السلام است كه برپايه گزارش شيخ صدوق قدس سره به درخواست مأمون نگاشته شده است.
شيخ صدوق در كتاب عيون اخبار الرضا عليهالسلام و ابن شعبه حرانى در كتاب تحف العقول اين رساله را گزارش كرده اند.
شيخ صدوق از چند طريق و با دو واسطه اين رساله را از #فضل_بن_شاذان نقل كرده است كه تنها در يك گزارش به درخواست مأمون اشاره كرده است.[۱]
شيخ صدوق پس از ذكر طريق دوم خويش، طريق اول خويش را اصح شمرده و نوشته است: «و حديث عبد الواحد بن محمد بن عبدوس رضى اللّه عنه عندى اصح» .[۲]
فقيهان به ويژه فقهاى متأخر به اين روايت استناد كرده و ظاهراً آن را پذيرفته و يا جمله اى از آن را به عنوان مؤيد نقل كرده اند. [۳]
برخى از محققان از جمله امام خمينى قدس سره و آيت اللَّه شبيرى زنجانى سخن شيخ صدوق (و حديث عبد الواحد بن محمد بن عبدوس رضى الله عنه عندى اصح) را به معناى صحت طريق دوم و اصح بودن طريق اول نزد ايشان دانسته اند .[۴]
⚠️گفتنى است كه صحت اين اسناد، مطابق با اين فرض است كه روايت مستقيم فضل بن شاذان از امام رضاعليه السلام پذيرفته شود . ولى اين موضوع با توجه به طبقه روايى فضل بن شاذان با اشكال روبروست.
📚منابع
۱.عيون اخبار الرضاعليه السلام : ج ۲ ص ۱۲۹ و ۱۳۵
۲.عيون اخبار الرضاعليه السلام : ج ۲ ص ۱۳۵
۳.جواهر الكلام : ج ۱ ص ۳۹۷
۴.المكاسب المحرمة : ج ۱ ص ۳۶۹ ، كتاب النكاح ، آية اللَّه شبيرى زنجانى : ج ۸ ص ۲۵۵۴.
🌐http://hadith.net/
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث_مدیا 🎥
#عاقبت_دروغ
💠 عن الامام علی علیهالسلام: عاقِبَةُ الكذبِ النَّدَمُ.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
❇️ امام على عليه السلام: عاقبت دروغ، پشيمانى است.
📗بحار الأنوار، ج۱، ص۲۱۱.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
202211.pdf
318K
#مقاله_بخوانیم
📝آیا بیشتر بهشتیان نابخردانند؟ پژوهشی درباره حدیث «اکثر اهل الجنه البله»
✍سید کاظم طباطبائی، احمد ربانیخواه
حدیث «اکثر اهل الجنةِ البله» حدیثى مشهور است که همواره بر زبان مسلمانان به ویژه عارفان و متصوّفان جارى بوده و هست. در مقاله (آیا بیشتر بهشتیان نابخردانند؟ پژوهشی درباره حدیث «اکثر اهل الجنه البله»)👆ابتدا با جست و جو در منابع شیعه و اهل سنّت مسیر نقل این حدیث در منابع فریقین پیگیرى و نشان داده شده است. آنگاه با به کار بستن قواعد و معیارهاى حدیث شناختى و واکاوى قرینههاى موجود، سند و راویان حدیث مزبور به محک نقد کشیده و در نتیجه نشان داده شده است که هیچ یک از طرق این حدیث خالى از ضعف نیست. سپس با توجّه به نظر شارحان و محدّثان، متن حدیث نقد و تحلیل شده و با فرض صدور حدیث از پیامبر اکرم (ص)، سعى شده معانى درست آن تبیین شود.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
#حدیث_انتظار
💠عن أبيعَبْدِاللّه عليه السلام: مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
❇️امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى(عج) قرار گيرد بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوى و اخلاق نيكو توأم گردد.
📗بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
#در_محضر_معصوم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
مَنْ اُعْطِىَ اَرْبَعَ خِصالٍ فِى الدُّنْيا فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِوَ فازَ بِحَظِّهِ مِنْهُما؛ وَرَعٌ يَعْصِمُهُ عَنْ مَحارِمِ اللّه ِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِهِ فِىالنّاسِ وَ حِلْمٌ يَدْفَعُ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَزَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعينُهُ عَلى اَمْرِ الدُّنْياوَ الآخِرَةِ؛
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
حضرت فرمود: به هر كس در دنيا چهار خصلت داده شود، خير دنيا و آخرت به او داده شده و بهره خويش را از آن دو بر گرفته است: تقوايى كه او را از حرام هاى خدا باز دارد، اخلاق خوشى كه با آن در ميان مردم زندگى كند، حلمى كه با آن جهالت نادان را از خود دور سازد وزنى شايسته كه در كار دنيا و آخرت او را يارى رساند.
📚 الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 577
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith