eitaa logo
نشریه معارف
2.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
313 ویدیو
578 فایل
ویژه استادان معارف، مبلغان و دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها مطالب به‌روز آرشیو غنی (117ش) مقاله،گفتگو،اخبار علمی و صنفی،تازه‌های معارفی... امور مشترکین 02532919219- داخلی 115 ادمین: @aminalla_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 تقویم ذی‌الحجة 🔶 1 ذی‌الحجة: ولادت حضرت ابراهیم خلیل(ع) (مصباح المتهجّد، شیخ طوسی، صفحه 671)؛ ازدواج أمیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(ع) بنابر قولی (در سال 2هجری قمری) (تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری؛ مصباح المتهجّد، صفحه 671)؛ کنار گذاشتن خلیفه اول از تبلیغ سوره برائت (9 هجری قمری) (الاقبال بالاعمال الحسنة سید بن طاووس، ج 2، ص 36). 🔶 5 ذی‌الحجة: جنگ سویق (2 هجری قمری) (تقویم شیعه)؛ شهادت امام محمد تقی بنابر قولی ( 220 هجری قمری ) ( الكافی محمد بن یعقوب كلینی، ج 1، ص 497؛ مروج الذهب علی بن حسین مسعودی، ج 4، ص 52). 🔶 6 ذی‌الحجة: مرگ منصور دوانقی (158 ق) (تاریخ ابن خلدون ، ج 2، ص319). 🔶 7 ذی‌الحجة: خطبه حضرت عباس (ع) در مکه (60 هجری قمری)(تقویم شیعه)؛ شهادت امام باقر (ع) (114 هجری)(بحارالانوار، ج 46، ص 217). 🔶 8 ذی‌الحجة: نخستین حج حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل(ع) (مجمع‌البیان فضل بن حسن طبرسی، ج 2-1، ص 39؛ بحارالانوار علامه مجلسی، ج 21، ص 99.)؛ روز ترویه و آغاز مراسم حج تمتع؛ استقرار مراسم حج در ذی حجه (10ق) (بحارالانوار، جلد 96، صفحه 254، حدیث 18)؛ واقعه فخ (169 ق) (مقاتل الطالبیین چاپ مصر ص 453)؛ ورود امام كاظم(ع) به زندان بصره (179ق)(الارشاد شیخ مفید، ص 579؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 212؛ وقایع الایام شیخ عباس قمی ص 111). 🔶 9 ذی‌الحجة: صدور حدیث سد الابواب (2 ق) (بحارالانوار، ج 95، ص188)؛ شهادت مسلم بن عقیل در كوفه (60 ق) (منتهى الآمال، تاریخ زندگانى امام حسین(ع)، فصل چهارم) (بحارالانوار ج 97، ص384). 🔶 10 ذی‌الحجة: عید قربان (امالی طوسی، ص 709)؛ ابلاغ سوره توبه (برائت) توسط امیرالمومنین(ع) (امالی مفید، ص56). بیان حدیث شریف ثقلین توسط رسول خدا(ص) (بصائر، ج1، ص413). 🔶 12 ذی‌الحجة: سپردن نشانه‌های نبوت و امامت به امیرالمؤمنین(ع) (ارشادالقلوب، ج2، ص328). 🔶 13 ذی‌الحجة: اعلام عمومی لقب «امیرالمؤمنین» برای حضرت علی(ع) (امالی صدوق، ص355). 🔶 14 ذی‌الحجة: بخشش فدک به حضرت زهرا(س)و نزول آیه «وآت ذی القربی حقه» (بحارالانوار، ج99، ص188). 🔶 15 ذی‌الحجة: شق‌القمر (تقسیر قمی، ج2، ص341)؛ میلاد امام هادی(ع) و توجه به زیارت جامعه کبیره و غدیریه (ارشاد، ج2، ص328). 🔶 17 ذی‌الحجة: نزول آیه تبلیغ «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِن رَّبِّكَ» (مائده: 67) (ارشادالقلوب، ج2، ص330)؛ نزول آیه محبت (ود) در شأن امیرالمؤمنین (ع) (بحارالانوار، ج35، ص354). 🔶 18 ذی‌الحجة: روز بیعت با امام زمان(عج) (احتجاج طبرسی، ج1، ص63)؛ اجرای عقد اخوت میان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) (تفسیر قمی،ج31، ص109)؛ روز نصب جانشینان انبیای الهی(ع) (کافی،ج4، ص149)؛ تأکید رسول خدا(ص) بر حدیث منزلت (تفسیر قمی، ج2، ص109)؛ استقرار کشتی حضرت نوح(ع) (توجه به حدیث سفینه) (علل‌الشرایع، ج1، ص288). 🔶 20 ذی‌الحجة: معجزه غدیر و نزول آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» (معارج:2) (جامع‌الاخبار الشعیری، ص12). 🔶 21 ذی‌الحجة: روز نزول آیه أولی‌الامر (نساء: 59) (الاصول‌السته عشر، ص128)؛ حدیث بساط «فرش پرنده» (الاصول السته عشر، ص128). 🔶 22 ذی‌الحجة: مصونیت پیامبر(ص) در توطئه هرشا (تفسیر قمی، ج1، ص174). 🔶 24 ذی‌الحجة: عید بزرگ مباهله (الفصوص المختاره، ص38)؛ بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللّهُ » (مائده: 55) (تفسیر فرات کوفی، ص128)؛ نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء در جریان مباهله (غررالاخبار، و دررالاثار، ص 298)؛ نزول سوره انسان (هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ) در شأن پنج تن آل عبا(ع) (توحید صدوق، ص118). 🔶 25 ذی‌الحجة: اقامه اولین نماز جمعه توسط امیرالمؤمنین(ع) (بحارالانوار، ج55، 370). 🔶 27 ذی‌الحجة: مرگ مروان بنابر نقلی. 🔶 28 ذی‌الحجة: واقعه حرّه (63 هجری قمری)(پایگاه دانشنامه اسلامی). 🔶 30 ذی‌الحجة: مرگ هند جگر خوار زن فاحشه ابوسفیان و مادر معاویه (تتمة المنتهی ص43، فتح الباری ج9 ص419). دهه آخر ذی‌الحجة: میلاد حضرت موسی‌بن جعفر(ع) (دلائل‌الامامه، ص303). 👈 همچنین در این ماه در سال 6 )ه.ق( پیامبر اسلام(ص) نامه‌هایى به عنوان دعوت به اسلام و یكتاپرستى به پادشاهان كشورهاى مختلف نوشته، همراه با نمایندگانى براى آنها فرستادند. (بحارالانوار ج20 ص382). 📚 منبع: نشریه معارف شماره 110 شهریور و مهر 94.
♻️ آيا علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرد؟ (1) علي(ع) بعد از وفات پيامبر(ص) در هر موقعيتي كه مناسب مي‌ديد، حقانيت خود را به اثبات مي‌رساند؛ ازجمله، به حديث غدير یادآور می‌شد: 🔶 الف ـ روز شورا خطيب خوارزمي حنفي و حمّوئي شافعي به سند خود از ابي‌الطفيل عامر بن واثله نقل كرده‌اند كه گفت: روز شورا كنار درب اتاقي بودم كه علي(ع) و پنج نفر ديگر در آن بودند. شنيدم كه حضرت به آنها مي‌فرمود: «هر آينه بر شما به چيزي احتجاج خواهم كرد كه عرب و عجم نمي‌تواند آن را تغيير دهد». آنگاه فرمود: «شما را به خدا سوگند اي جماعت! آيا در ميان شما كسي است كه قبل از من خدا را به توحيد خوانده باشد؟ همگي گفتند: خير... شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسي هست كه رسول خدا در حق او فرموده باشد: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله، ليبلّغ الشاهد الغائب، غيري؟» گفتند: به خدا هرگز.(منابع اهل سنت: الدرالنظيم؛ الصواعق المحرقه؛ ميزان الاعتدال؛ لسان الميزان؛ الاستيعاب؛ التاريخ الكبير؛ تاريخ دمشق؛ امالي ضبي؛ المناقب؛ جمع الجوامع؛ كنزالعمال.) 🔶 ب ـ ايام خلافت عثمان حمویي شافعي به سند خود از سليم بن قيس هلالي نقل مي‌كند كه فرمود: در عصر خلافت عثمان، علي(ع) و جماعتي كه با يكديگر مذاكرة علم و فقه مي‌نمودند را در مسجد رسول خدا(ص) مشاهده كردم آنان فضيلت و سوابق و هجرت قريش و آنچه رسول خدا(ص) در فضيلت آنها بيان كرده است را متذكر شدند. در ميان آن جمعيت بيش از دويست نفر از جمله علي‌ابن‌ابي‌طالب(ع)، سعدبن ابي وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه، زبير، مقداد، هاشم بن عتبه، ابن عمر، حسن(ع)، حسين(ع)، ابن عباس، محمدبن ابي‌بكر، و عبدالله بن جعفر و از انصار، ابي بن كعب، زيدبن ثابت، ابو ايوب انصاري، ابو الهيثم بن تيهان، محمدبن سلمه، قيس بن سعد، جابر بن عبدالله، انس بن مالك و... بودند. علي‌ابن‌ابي‌طالب(ع) و اهل بيتش ساكت نشسته، سخن نمي‌گفتند. جماعت حاضر رو به حضرت كرده، عرض كردند: اي اباالحسن!‌ چه شده كه سخن نمي‌گويي؟ حضرت فرمود: هيچ قبيله‌اي نبود جز آنكه فضيلت خود را بيان كرد و حق خود را ذكر نمود ولي من از شما جماعت قريش و انصار سئوال مي‌كنم خداوند به توسط چه كسي اين فضيلت را به شما عطا فرمود؟ عرض كردند: خداوند اينها را توسط محمد(ص) و عشيرة او به ما عطا كرده و منّت گذاشته است نه به واسطة خود ما و عشاير و اهل بيوت ما. آنگاه حضرت(ع) شروع به ذكر مناقب و فضائل خود كرده، يكي پس از ديگري آنها را بر مي‌شمرد تا اينكه فرمود: شما را به خدا سوگند آيا مي‌دانيد كه آيه‌هاي «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الأمْرِ مِنْكُمْ»؛ «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛ «وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلا رَسُولِهِ وَلا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً...» كجا نازل شد؟ ...خداوند عزّوجلّ پيامبر خود را امر نمود تا واليان امرشان را معرفي كند، و نيز همان‌گونه كه براي آنان نماز و زكات و حج را تفسير نمود، ولايت را نيز تفسير نمايد و مرا نيز در غدير خم به خلافت منصوب كند. ...سپس در خطبه‌اي فرمود: اي مردم! آيا مي‌دانيد كه خداوند عز و جل مولاي من و من مولاي مؤمنين و اولي به آنها از خودشان هستم؟ گفتند: آري اي رسول خدا! فرمود: بلند شو اي علي. پس من بلند شدم. حضرت فرمود: هر كس من مولاي اويم پس علي مولاي او است بار خدايا! هر كس كه ولايت او را پذيرفت او را دوست داشته و او را تحت ولايت و سلطة خود قرار ده و هر كس كه از روي عناد و سركشي از ولايت او سرباز زد او را دشمن بدار. (فرائد السمطين، ج 1، ص 312، ح 350؛ ... .) (ع) 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 52 - دی 86.
✅ آيا علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرد؟ (2) 🔶 ج ـ در اجتماع كوفه بعد از آنكه به علي(ع) خبر رسيد كه مردم او را در ادعاي حقانيت خود بر خلافت متهم مي‌سازند، در رحبة كوفه ميان جماعتي از مردم حاضر شد و بر ضدّ كساني كه با او به نزاع برخاسته بودند، به حديث غدير استشهاد نمود. اين احتجاج به حدّي شايع و علني بود كه عدة بسياري از تابعين آن را نقل كرده و علما نيز با سندهاي مختلف آن را در كتاب‌هاي خود آورده‌اند. كه از جملة آنهاست ابو سليمان مؤذن، ابن ابي‌الحديد به سند خود از ابي سليمان مؤذن نقل كرده كه علي(ع) با مردم چنين احتجاج كرد: «هر كس از رسول خدا(ص) شنيده است كه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه» شهادت دهد؟ قومي به آن شهادت دادند ولي زيدبن ارقم از آن امساك نموده و شهادت نداد در حالي كه مي‌دانست. حضرت به او نفرين كرد كه خداوند او را كور گرداند و لذا كور شد. ولي بعد از كوري حديث غدير را روايت مي‌نمود.(منابع اهل سنت: اسدالغابة؛ مناقب علي‌ابن‌ابي‌طالب(ع) ابن المغازلي؛ مسند احمد؛ مجمع الزوائد؛ صفة الصفوة؛ مطالب السؤول؛ البدايه و النهاية؛ تذكرة‌الخواص؛ كنزالعمال؛ تاريخ دمشق؛ مسند علي(ع)، سيوطي؛ شرح المواهب؛ الاصابة؛ قطن الازهار المتناثرة، سيوطي؛الرياض النضرة؛ ذخائرالعقبي؛ المختارة، حافظ ضياء؛ درّ السحابة؛ المعجم الكبير؛ ذخائرالعقبي؛ كفاية الطالب؛ اسني المطالب... .) حافظ هيثمي به سند صحيح نقل كرده كه تعداد نفراتي كه در روز رحبه در آن منطقه حاضر بوده و احتجاج علي‌(ع) به حديث غدير را شنيدند و به آن شهادت و گواهي داده‌اند سي نفر بوده‌اند. از آنجا كه تاريخ اين احتجاج سال 35 هجري بوده و از وقت صدور حديث غدير 25 سال مي‌گذشته است، طبيعي به نظر مي‌رسد كه بسياري از صحابه كه حديث را شنيده بودند، رحلت كرده باشند و برخي ديگر نيز در كشورها و شهرهاي مختلف پراكنده شده‌اند و تنها اين سي نفر كساني بودند كه در كوفه آن هم در منطقة رحبه در آن وقت حاضر بوده و به حديث غدير براي اميرالمؤمنين شهادت و گواهي دادند. 🔶 د ـ احتجاج در جنگ جمل يكي ديگر از مواردي كه حضرت علي(ع) به حديث غدير احتجاج نمود، در روز جنگ جمل و در مقابل طلحه بود. حافظ حاكم نيشابوري به سند خود از نذير ضبّي كوفي تابعي نقل مي‌كند كه گفت: ما در روز جمل با علي(ع) بوديم، حضرت(ع) كسي را نزد طلحة بن عبيدالله فرستاد تا به ملاقات او بيايد. طلحه خدمت رسيد. حضرت فرمود: تو را به خدا سوگند! آيا از رسول خدا(ص) نشنيدي كه مي‌فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَولاه فَعلي مَولاه، اَللهم وال مَن والاه و عادِ مَن عاداه»؟ گفت: آري. حضرت فرمود: پس براي چه با من جنگ مي‌كني؟ گفت: يادم نمي‌آيد. اين را گفت و از حضرت جدا شد.( المستدرك علي الصحيحين، ص 419، ح 5594؛ المناقب، خوارزمي، ص 182، ح 221؛ تاريخ دمشق، ج 8، ص 568؛ تذكرة الخواص، ص 72؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 107؛ كنزالعمال، ج 11، ص 332، ح 31662 و...) 🔶 هـ احتجاج در روز صفين سليم بن قيس هلالي، تابعي بزرگ در كتاب خود نقل مي‌كند كه اميرالمؤمنين(ع) در صفين در ميان لشكر خود بر منبر رفت و مردم را دور خود جمع كرد و براي‌ آنان كه از نواحي مختلف بوده و از آن جمله مهاجرين و انصار بودند سخن گفت: او پس از حمد و ثناي الهي فرمود: «اي جماعت مردم! همانا مناقب من بيش از آن است كه احصا شود...» در اين حديث نيز حضرت، فضائل خود را به طور تفصيل بيان كرده كه از آن جمله تذكر به حديث غدير است.( كتاب سليم بن قيس، ج 2، ص 757، ح 25.) (ع) 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 52 - دی 86.
🌹 آيا امام علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرده است؟ (قسمت اول) ✍️ علي اصغر رضواني 🔸 امام علي(ع) بعد از وفات پيامبر اكرم(ص) در هر موقعيتي كه مناسب مي‌ديد، حقانيت خود را به اثبات مي‌رساند از آن جمله، تذكر به حديث غدير و ولايت است. اينك به مواردي اشاره مي‌كنيم: 🔹 الف ـ روز شورا خطيب خوارزمي حنفي و حمّوئي شافعي به سند خود از ابي‌الطفيل عامر بن واثله نقل كرده‌اند كه گفت: روز شورا كنار درب اتاقي بودم كه علي(ع) و پنج نفر ديگر در آن بودند. شنيدم كه حضرت به آنها مي‌فرمود: «هر آينه بر شما به چيزي احتجاج خواهم كرد كه عرب و عجم نمي‌تواند آن را تغيير دهد». آنگاه فرمود: «شما را به خدا سوگند اي جماعت! آيا در ميان شما كسي است كه قبل از من خدا را به توحيد بخواند؟ همگي گفتند: خير... شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسي هست كه رسول خدا در حق او فرموده باشد: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله، ليبلّغ الشاهد الغائب، غيري؟» گفتند: به خدا هرگز. اين مضمون را جماعت بسياري از اهل سنت در كتاب‌هاي خود آورده‌اند. ادامه دارد... ✍️ نشریه معارف، شماره 52، پرسمان.
🌹 آيا امام علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرده است؟ (قسمت دوم) ✍️ علي اصغر رضواني 🔸ب ـ ايام خلافت عثمان حموئي شافعي به سند خود از تابعي بزرگ، سليم بن قيس هلالي نقل مي‌كند كه فرمود: در عصر خلافت عثمان، علي(ع) و جماعتي كه با يكديگر مذاكرة علم و فقه مي‌نمودند را در مسجد رسول خدا(ص) مشاهده كردم آنان فضيلت و سوابق و هجرت قريش و آنچه رسول خدا(ص) در فضيلت آنها بيان كرده است را متذكر شدند... در ميان آن جمعيت بيش از دويست نفر از جمله علي‌ابن‌ابي‌طالب(ع)، سعدبن ابي وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه، زبير، مقداد، هاشم بن عتبه، ابن عمر، حسن(ع)، حسين(ع)، ابن عباس، محمدبن ابي‌بكر، و عبدالله بن جعفر و از انصار، ابي بن كعب، زيدبن ثابت، ابو ايوب انصاري، ابو الهيثم بن تيهان، محمدبن سلمه، قيس بن سعد، جابر بن عبدالله، انس بن مالك و... بودند. علي‌ابن‌ابي‌طالب(ع) و اهل بيتش ساكت نشسته، سخن نمي‌گفتند. جماعت حاضر رو به حضرت كرده، عرض كردند: اي اباالحسن!‌ چه شده كه سخن نمي‌گويي؟ حضرت فرمود: هيچ قبيله‌اي نبود جز آنكه فضيلت خود را بيان كرد و حق خود را ذكر نمود ولي من از شما جماعت قريش و انصار سئوال مي‌كنم خداوند به توسط چه كسي اين فضيلت را به شما عطا فرمود؟ آيا توسط شما و عشاير و اهل بيوتتان يا توسط غير شما؟ عرض كردند: خداوند اينها را توسط محمد(ص) و عشيرة او به ما عطا كرده و منّت گذاشته است نه به واسطة خود ما و عشاير و اهل بيوت ما. آنگاه حضرت(ع) شروع به ذكر مناقب و فضائل خود كرده، يكي پس از ديگري آنها را بر مي‌شمارد تا اينكه مي‌فرمايد: شما را به خدا سوگند آيا مي‌دانيد كه آيه‌هاي « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الأمْرِ مِنْكُمْ» ؛ « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» ؛ «... وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلا رَسُولِهِ وَلا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً...» كجا نازل شد؟ مردم گفتند: اي رسول خدا!! آيا اين آيه مخصوص برخي از مؤمنين است يا شامل جميع آنان خواهد شد؟ خداوند عزّوجلّ پيامبر خود را امر نمود تا واليان امرشان را معرفي كند، و نيز همان‌گونه كه براي آنان نماز و زكات و حج را تفسير نمود، ولايت را نيز تفسير نمايد و مرا نيز در غدير خم به خلافت منصوب كند. آنگاه در خطبه‌اي فرمود: اي مردم! خداوند مرا مأمور به رسالتي كرده كه دلم به آن تنگ آمده است و مي‌ترسم كه با ابلاغ آن مردم، مرا تكذيب كنند، ولي مرا تهديد كرده كه آن را ابلاغ كنم وگرنه مرا عذاب خواهد كرد. آن گاه امر نمود تا نداي نماز جماعت سر داده شود. سپس در خطبه‌اي فرمود: اي مردم! آيا مي‌دانيد كه خداوند عز و جل مولاي من و من مولاي مؤمنين و اولي به آنها از خودشان هستم؟ گفتند: آري اي رسول خدا! فرمود: بلند شو اي علي. پس من بلند شدم. حضرت فرمود: هر كس من مولاي اويم پس علي مولاي او است بار خدايا! هر كس كه ولايت او را پذيرفت او را دوست داشته و او را تحت ولايت و سلطة خود قرار ده و هر كس كه از روي عناد و سركشي از ولايت او سرباز زد او را دشمن بدار.... 👈ادامه دارد... ✍️ نشریه معارف، شماره 52، پرسمان.
🌹 آيا امام علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرده است؟ (قسمت سوم) ✍️ علي اصغر رضواني ج ـ در اجتماع كوفه بعد از آنكه به امام علي(ع) خبر رسيد كه مردم او را در ادعاي حقانيت خود بر خلافت متهم مي‌سازند در رحبة كوفه ميان جماعتي از مردم حاضر شد و بر ضدّ كساني كه با او به نزاع برخاسته بودند، به حديث غدير استشهاد نمود. اين احتجاج به حدّي شايع و علني بود كه عدة بسياري از تابعين آن را نقل كرده و علما نيز با سندهاي مختلف و متظافر آن را در كتاب‌هاي خود آورده‌اند. كه از جملة آنهاست ابو سليمان مؤذن، ابن ابي‌الحديد به سند خود از ابي سليمان مؤذن نقل كرده كه علي(ع) با مردم چنين احتجاج كرد: «هر كس از رسول خدا(ص) شنيده است كه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه» شهادت دهد؟ قومي به آن شهادت دادند ولي زيدبن ارقم از آن امساك نموده و شهادت نداد در حالي كه مي‌دانست. حضرت به او نفرين كرد كه خداوند او را كور گرداند و لذا كور شد. ولي بعد از كوري حديث غدير را روايت مي‌نمود. و برخي از گواهان حافظ هيثمي به سند صحيح نقل كرده كه تعداد نفراتي كه در روز رحبه در آن منطقه حاضر بوده و احتجاج علي‌(ع) به حديث غدير را شنيدند و به آن شهادت و گواهي داده‌اند سي نفر بوده‌اند. از آنجا كه تاريخ اين احتجاج سال 35 هجري بوده و از وقت صدور حديث غدير 25 سال مي‌گذشته است، طبيعي به نظر مي‌رسد كه بسياري از صحابه كه حديث را شنيده بودند شهيد شده و از دار دنيا رحلت كرده باشند و برخي ديگر نيز در كشورها و شهرهاي مختلف پراكنده شده‌اند و تنها اين سي نفر كساني بودند كه در كوفه آن هم در منطقة رحبه در آن وقت حاضر بوده و به حديث غدير براي اميرالمؤمنين شهادت و گواهي دادند. 👈ادامه دارد... ✍️ نشریه معارف، شماره 52، پرسمان.
🌹 آيا امام علي(ع) به حديث غدير احتجاج كرده است؟ (قسمت پایانی) ✍️ علي اصغر رضواني برخي از گواهان حافظ هيثمي به سند صحيح نقل كرده كه تعداد نفراتي كه در روز رحبه در آن منطقه حاضر بوده و احتجاج علي‌(ع) به حديث غدير را شنيدند و به آن شهادت و گواهي داده‌اند سي نفر بوده‌اند. از آنجا كه تاريخ اين احتجاج سال 35 هجري بوده و از وقت صدور حديث غدير 25 سال مي‌گذشته است، طبيعي به نظر مي‌رسد كه بسياري از صحابه كه حديث را شنيده بودند شهيد شده و از دار دنيا رحلت كرده باشند و برخي ديگر نيز در كشورها و شهرهاي مختلف پراكنده شده‌اند و تنها اين سي نفر كساني بودند كه در كوفه آن هم در منطقة رحبه در آن وقت حاضر بوده و به حديث غدير براي اميرالمؤمنين شهادت و گواهي دادند. د ـ احتجاج در جنگ جمل يكي ديگر از مواردي كه حضرت علي(ع) به حديث غدير احتجاج نمود، در روز جنگ جمل بر طلحه بود. حافظ حاكم نيشابوري به سند خود از نذير ضبّي كوفي تابعي نقل مي‌كند كه گفت: ما در روز جمل با علي(ع) بوديم، حضرت(ع) كسي را نزد طلحة بن عبيدالله فرستاد تا به ملاقات او بيايد. طلحه خدمت حضرت رسيد. حضرت فرمود: تو را به خدا سوگند! آيا از رسول خدا(ص) نشنيدي كه مي‌فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَولاه فَعلي مَولاه، اَللهم وال مَن والاه و عادِ مَن عاداه»؟ گفت: آري. حضرت فرمود: پس براي چه با من جنگ مي‌كني؟ گفت: يادم نمي‌آيد. اين را گفت و از حضرت جدا شد. هـ ـ‌حديث سواران در كوفه احمد بن حنبل به سند خود از رياح بن حارث نقل كرده كه گفت: جمعي در منطقه رحبه بر علي(ع) وارد شدند و عرض كردند: السلام عليك يا مولانا. حضرت فرمود: «چگونه من مولاي شمايم در حالي كه شما عرب هستيد؟» عرض كردند: ما از رسول خدا(ص) شنيديم كه در روز غدير خم مي‌فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه» و ـ احتجاج در روز صفين سليم بن قيس هلالي، تابعي بزرگ در كتاب خود نقل مي‌كند كه اميرالمؤمنين(ع) در صفين در ميان لشكر خود بر منبر رفت و مردم را دور خود جمع كرد و براي‌ آنان كه از نواحي مختلف بوده و از آن جمله مهاجرين و انصار بودند سخن گفت: او پس از حمد و ثناي الهي فرمود: «اي جماعت مردم! همانا مناقب من بيش از آن است كه احصا شود...» در اين حديث نيز حضرت، فضائل خود را به طور تفصيل بيان كرده كه از آن جمله تذكر به حديث غدير است. براي آگاهي از احتجاج حضرت زهرا(س) و بسياري ديگر به حديث غدير به‌ كتاب غديرشناسي و پاسخ به شبهات نوشتة علي اصغر رضواني، ص 142 به بعد مراجعه شود. ✍️ نشریه معارف، شماره 52، پرسمان.
🌗 باید در این جورچین بحث کرد، نه بریده و پراکنده! 🎙حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر فتح‌الله نجارزادگان استاد پیشکسوت معارف، استاد تمام دانشگاه تهران 🔹رخداد غدیر با زوایای بسیار متعددش دارای پیشینه ممتدی در تاریخ تدوین و تالیف علوم اسلامی است که به جرئت می‌توان گفت پیشینه‌ای ۱۱۰۰ ساله دارد؛ یعنی اگر کتاب ابومسلم محمدبن بحر اصفهانی(اهل سنت) را بنگریم شاهد خواهیم بود که هزار و ۱۲۵ سال از این تاریخ می‌گذرد و در این مدت، این واقعه مورد بحث جدی متکلمان و مورخان و مفسران و حتی ادیبان و شاعران بوده است. 🔸پنج نقطه محوری در مورد غدیر وجود دارد: 1️⃣ ما باید غدیر را در یک مجموعه ببینیم و آیاتی را که درباره غدیر است به صورت مجموعه‌ای تبیین و تفسیر کنیم؛ زیرا اگر در قالب یک مجموعه و منظومه مورد توجه قرار دهیم خیلی راحت‌تر و شفاف‌تر خواهیم توانست نتیجه متقنی ارائه دهیم. نکته کانونی دیگر تبیین و تحلیل کلام پیامبر(ص) خدا در ماجرای غدیر است یعنی ایشان چه تدبیر و تعابیری را برای غدیر و امامت استفاده کردند. 2️⃣ حوادثی که بعد از وفات پیامبر(ص) و در سقیفه رخ داد، نوعی کنش در برابر غدیر بود. 3️⃣ واکنش امیرمؤمنان و سایر اهل‌بیت(ع) درباره این تقابل و ماجرا؛ و این‌که چه روایاتی از این قضایا به دست ما رسیده است. 4️⃣ مناقشات و شبهات و تردیدهایی که بین متکلمان و مفسران رخ داده و برخی در کتاب‌ها مورد بحث بوده است؛ مثلا سیدمرتضی در کتاب الشافی به انبوهی از سؤالات و مطالب مرتبط با غدیر پاسخ داده و همینطور اگر جلوتر بیاییم آثار زیاد دیگری در این باره نوشته شده است. 5️⃣ ماجرای غدیر یا یک واقعه و پدیده بود که گذشت و تمام شد و نباید با آن کاری داشت یا اینکه حیات و سعادت و کامیابی دنیا و آخرت ما در گرو آن است و اساسا هویت تشیع بلکه مسلمین وابسته به این رخداد است. این ارتباط باید تبیین شود؛ اینکه چقدر غدیر به شیعه و حتی اهل سنت، هویت می‌دهد. 🔹غدیر قبل از آنکه موضوعی نقلی باشد، عقلی است یعنی اگر ما به حیات ابدی و جاودان معتقدیم باید راهبری داشته باشیم که ما را به منزل مقصود برساند و عقل ما می‌گوید برای رسیدن به این حیات باید راهنما داشته باشیم و چون پیامبر(ص)، رسول خاتم است بعد از ایشان هم باید مسیر نبوت تداوم یابد؛ بنابراین عقل می‌گوید این راهبر باید تعیین‌ شده باشد و ما در غدیر این راهبر را می‌یابیم. 🔸از نظر نقلی هم اگر چند آیه قرآن را با هم تحلیل کنیم بسیاری از سؤالات و مناقشه‌ها از بین خواهد رفت. اهل سنت متاسفانه چون این پازل را ندیده‌‌اند، راه خطا رفته‌اند. بنابراین بهترین روش در فهم امامت و غدیر، روش تفسیری قرآن به قرآن است که اهل سنت هم به آن اذعان دارند. 🔹اگر کسی بخواهد در غدیر مناقشه کند باید در این جورچین بحث کند و نمی‌توان بریده و پراکنده بحث نمود. در این پازل، فرایند تبیین و شرح آیه ولایت در روز غدیر و بعد نزول آیه اکمال به صورت منطقی پیش می‌رود. ایکنا 🌐کانال نشریه معارف | عضو شوید🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir