eitaa logo
مباحث
1.8هزار دنبال‌کننده
42.5هزار عکس
39.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ــــــــــــ ❒ قرآن کریم ؛ @Nafaahat | @ye_ayeh ❒ نهج البلاغه ؛ @nahj_olbalaghe ❒ صحیفه سجادیه ؛ @ghararemotalee ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰 | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه ۱۴۰۱/۰۵/۰۵ ✨ ، هم برهان بر نبوّت است، هم برهان بر و است. 🔰 جایگاه و تلاش برای پر کردن فاصله تا وضعیت مطلوب آن 💎 نماز جمعه به خاطر خصوصیّاتی که دارد، یک فریضه‌ی صد درصد استثنائی است... حتّی از حجّ [هم] استثنائی‌تر است. ✅ چند نمونه از خصوصیّات نماز جمعه: 1️⃣ جمع شدن دو عامل اساسی حیات طیّبه -یعنی توجّه به خدا،و اجتماع مردم- در نماز جمعه 2️⃣ نزول آثار و برکات ذکر دسته‌جمعی بر همه مجموعه 3️⃣ استمرار هفتگی این حادثه معنوی ⏺ [چنین اجتماعی] میتواند یک پایگاهی باشد، یک قرارگاهی باشد برای همه‌ی موضوعات مهم و مطرح یک جامعه: 🔻از مسائل فکری تا: 🔹خدمات اجتماعی 🔹همکاری‌های مردمی 🔹آمادگی‌ها و بسیج نظامی 4️⃣آمیختگی معنویت و سیاست 💢مسائلی که در عالم میگذرد 🎙اینها را خطیب جمعه برای مردم تبیین میکند، تشریح میکند، بیان میکند، درست، با اطّلاعات کافی و صحیح 🔗در سلسله‌ی قدرت نرم نظام اسلامی، نماز جمعه یک حلقه‌ی بسیار مهم است. 🏷برخی خصوصیات لازم در منش ائمه جمعه و خطبه‌های نماز جمعه: 🔖خصوصیات مربوط به منش امام‌جمعه 1️⃣ کوشش حداکثری در رعایت تقوا و اجتناب از موارد شبهه 2️⃣ رفتار پدرانه‌ با همه 📌ممکن است شما به آن جوان انقلابی، جوان مجاهد و جهادگر، علاقه‌ی بیشتری داشته باشید امّا آن کسی هم که این جوری نیست، او هم فرزند شما است. 🌺دیدید چه جوری در این جشن میلیونی[غدیر]، همه جور آدمی شرکت کردند؟ اینها طرف‌دار دینند، اینها دوست دارند دین را. 3️⃣ داشتن سلوک مردمی «سلوک مردمی» این است که شما به عنوان یک فردی از مردم: ➕بروید بین مردم، با آنها حرف بزنید ➖از مردم فاصله نگیرید، فقط با یک جمع مخصوص و ممتازی نشست و برخاست نکنید ➕و گاهی [اگر] لازم شد، خانه‌های مردم بروید، زیر سقفشان و روی فرششان بنشینید، با آنها احوالپرسی کنید. 📌اینکه حالا بعضی‌ها درباره‌ی بازدیدهای مردمی بسیار باارزش مسئولین یک تعبیرات نامناسبی میکنند، این غلط است، این حقیقتاً انحراف است. 4️⃣ ارتباط با جوانها 5️⃣ شرکت در خدمات اجتماعیِ مردمی 👈کمک به طبقات محروم و کمک به مستضعفان و محرومان جزوِ کارهای لازمِ شما باشد. 6️⃣ نظارت بر ستادهای نماز جمعه 7️⃣ اجتناب از ورود در فعالیتهای اقتصادی ♻️اداره‌ی تشکیلات روحانیّت با مردم است... یعنی حوزه‌های علمیّه احتیاج به دولتها و به قدرتها ندارند. 🔻وقتی شما فعّالیّت اقتصادی میکنید و دکّان درست میکنید و کارهایی مانند اینها: ◼️مردم میگویند «خب، اینها که دارند»، نه فقط کمکتان نمیکنند، از شما توقّع هم پیدا میکنند.
امام عليه السلام اين سخن حكمت‌آميز را در پاسخ كسى مى‌گويد كه از آن حضرت پرسيد چرا شما در گرفتن حق خود در امر شتاب نكرديد. امام عليه السلام در پاسخ مى‌فرمايد: «براى انسان عيب نيست كه حقش به تأخير افتد. عيب آن است كه چيزى را كه حقش نيست بگيرد»؛ (لَا يُعَابُ‌ الْمَرْءُ‌ بِتَأْخِيرِ حَقِّهِ‌، إِنَّمَا يُعَابُ‌ مَنْ‌ أَخَذَ مَا لَيْسَ‌ لَهُ‌) البته شك نيست كه تأخير امام عليه السلام در مسئلۀ امامت - كه از يك سو نصّ رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر خلافت آن حضرت در داستان و غير آن بود و از سوى ديگر افضليت آن حضرت نسبت به تمام صحابه كه جاى انكار براى هيچ فرد منصفى نيست ايجاب مى‌كرد كه آن حضرت خليفۀ بلا فصل پيامبر صلى الله عليه و آله باشد - بدين رو بود كه آن حضرت حق خود را در مسئلۀ امامت كه در واقع حق مسلمانان است كرد؛ اما مخالفان دست به دست هم دادند و او را از رسيدن به آن حق محروم نمودند، بنابراين ايراد كسانى كه مى‌گويند: «امامت حق شخصى نبود كه حضرت از آن چشم بپوشد، بلكه حق مردم بود و تأخير در مطالبۀ چنين حقى روا نيست» پاسخش روشن است و آن اين‌كه تأخير مزبور در واقع از ناحيۀ امام عليه السلام نبود، بلكه از ناحيۀ كسانى بود كه سال‌ها براى رسيدن به آن نقشه‌ها كشيده بودند و حتى زمانى كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‌خواست در آستانۀ وداع با دار دنيا نامه‌اى بنگارد و اين حق را تثبيت كند آنها مانع شده و نسبت‌هاى بسيار ناروايى به ساحت قدس پيامبر صلى الله عليه و آله دادند كه داستان اسف‌انگيزش در تمام كتاب‌هاى اهل سنت و شيعه آمده است. مقايسۀ اين دو با يكديگر (تأخير حق و گرفتن ناحق) و ترجيح اول بر دومى كاملاً روشن است؛ زيرا گرفتن ناحق گناه قطعى است در حالى كه تأخير حق چه شخصى باشد و از ناحيۀ خود انسان تأخير بيفتد و چه حق مردم باشد و از ناحيۀ دشمنان به تأخير افتد، چيزى نيست كه بر انسان عيب به شمار آيد.
🔰 بدون ولایت صلوات الله علیه هیچ عملی بدرد نمی‌خورد... 🔸مُیَسّر گوید: خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام رسیدم. گفتم: فدایت شوم! مرا همسایه ای است که پیوسته از صدای او بیدار می‌شوم، یا قرآن می‌خواند و مکرر ادامه می‌دهد یا گریه و تضرع می‌کند یا دعا می‌کند. پنهان و آشکارا درباره او جستجو کردم، به من گفته شد از تمام کارهای حرام خودداری می‌کند! ✨ حضرت فرمودند: یَا مُیَسِّرُ یَعْرِفُ شَیْئاً مِمَّا أَنْتَ عَلَیْهِ؟ میسر! بگو ببینم، به چیزی که تو بر آن معتقد هستی، اعتقاد دارد؟ 🔹عرض کردم: خدا می‌داند! سال بعد به حج رفتم و از خود او در این مورد سؤال کردم. دیدم اعتقادی به ندارد. باز به خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم و خبر آن مرد را به ایشان دادم. ✨ حضرت دوباره مثل سال قبل پرسیدند: یَعْرِفُ شَیْئاً مِمَّا أَنْتَ عَلَیْهِ آیا اعتقادی به این راه که تو در آن گام بر می‌داری دارد؟ 🔹عرض کردم: خیر! ✨ حضرت فرمودند: یَا مُیَسِّرُ أَیُّ الْبِقَاعِ أَعْظَمُ حُرْمَةً؟ میسر! کدام محل احترامش از همه جا در نزد خدا بیشتر است؟ 🔹عرض کردم: خدا و پیامبر و پسر پیامبرش می‌دانند! ✨ فرمودند: یَا مُیَسِّرُ مَا بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ مَا بَیْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَمَّرَهُ الله فِیمَا بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ فِیمَا بَیْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ یَعْبُدُهُ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ ذُبِحَ عَلَی فِرَاشِهِ مَظْلُوماً کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ الْأَمْلَحُ ثُمَّ لَقِیَ الله عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیْرِ وَلَایَتِنَا لَکَانَ حَقِیقاً عَلَی الله عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُکِبَّهُ عَلَی مَنْخِرَیْهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ [ میسر! بین رکن و مقام است که باغی از باغ‌های بهشت است و مابین قبر و منبر پیامبر که باغی از باغ‌های بهشت است، اگر بنده ای را خداوند عمر طولانی بدهد و او هزار سال بین رکن و مقام و بین قبر و منبر عبادت کند و بعد او را در رختخوابش مظلوم بکشند، مثل کشتن گوسفند سفید، سپس بدون ولایت ما به ملاقات پروردگار رود، بر خدا لازم است که او را به صورت میان آتش جهنم اندازد. ] 📚 بحارالانوار / مجلد۲۷ / صفحه۱۷۹ @ostadelahi
متوکل فقط سه روز زنده است هشتم _ سید بن طاوس و دیگران روایت کرده اند که چون متوکل، فتح بن خاقان وزیر خود را خواست اعزاز و اکرام نماید و منزلت او را نزد خود بر دیگران ظاهر گرداند، و در حقیقت غرض او نقص شأن و استخفاف قدر امام علی نقی علیه السلام بود و این امر را بهانه کرده بود؛ پس در روز بسیار گرمی با فتح بن خاقان سوار شد و حکم کرد که جمیع امرا و علماء و سادات و اشراف و اعیان در رکاب ایشان پیاده بروند و از جمله آنها امام علی نقی علیه السلام بود. زرافه حاجب متوکل گفت که من در آن روز آن جناب را مشاهده کردم که پیاده می رفت و تعب بسیار می کشید و عرق از بدن مبارکش می ریخت _سلام الله علیه_ من نزدیک آن جناب رفتم و گفتم : یابن رسول اللّه ! چرا شما خود را تعب می فرمایید؟ حضرت فرمود که غرض اینها استخفاف من است و لکن حرمت بدن من نزد خدا کمتر از ناقه صالح نیست. به روایت دیگر فرمود که یک ریزه ناخن من نزد حق تعالی گرامی تر است از ناقه صالح و فرزند او. زرافه گفت : چون به خانه برگشتم این قصه را با معلم اولاد خود که گمان تشیع به او داشتم نقل کردم. او سوگند داد مرا که تو البته از آن حضرت شنیدی این سخن را؟ چ من سوگند یاد کردم که شنیدم؛ پس گفت : فکر کار خود بکن که متوکل سه روز دیگر هلاک می شود تا از قضیه او آسیبی به او نرسد، من گفتم از چه دانستی ؟ گفت : برای آنکه حضرت دروغ نمی گوید و حق تعالی در قصه قوم صالح فرموده است ( تَمَتَّعُوا فی دارِکُْم ثَلاثَهَ اَیّامٍ ) و ایشان بعد از پی کردن ناقه به سه روز هلاک شدند. من چون این سخن را از او شنیدم او را دشنام 🤬 دادم و بیرون کردم . چون او بیرون رفت با خود اندیشه کردم گفتم بسا باشد که این سخن راست باشد، اگر احتیاطی در امور خود بکنم به من ضرری نخواهد داشت . پس اموال خود را که پراکنده بود جمع کردم و انتظار انقضای سه روز می کشیدم. چون روز سوم شد منتصر فرزند متوکل با اتراک و غلامان مخصوص او به مجلس او آمدند و او را با فتح بن خاقان پاره پاره کردند. بعد از مشاهده این حال اعتقاد به آن حضرت نمودم و به خدمت او رفتم آنچه میان من و آن معلم گذشته بود عرض کردم ، فرمود معلم راست گفته، من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.
📖 شیخ اجل علی بن الحسین مسعودی رحمه اللّه در ( اثبات الوصیه ) فرموده : حدیث کرد ما را جماعتی که هر کدام از آنها حکایت می کرد که در روز وفات حضرت امام علی نقی علیه السلام در خانه آن حضرت بودیم و جمع شده بودند در آنجا همه بنی هاشم از آل ابوطالب و آل عباس و نیز جمع شده بود بسیاری از شیعه و ظاهر نگشته بود به نزد ایشان امر امامت و وصایت حضرت علیه السلام و اطلاع نداشتند بر امر آن حضرت غیر ثقات و معتمدانی که امام علی نقی علیه السلام نزد ایشان نصّ بر آن حضرت فرموده بود؛ پس حکایت کردند آن جماعتی که در آنجا حاضر بودند که همگی در مصیبت و حیرت بودند که ناگاه از اندرون خانه بیرون آمد خادمی و صدا زد خادم دیگر را و گفت : ای ریاش ! بگیر این رقعه را و ببر به خانه امیرالمؤمنین و بده آن را به فلان و بگو که این رقعه را حسن بن علی داده. مردم چون اسم مبارک حضرت امام حسن پسر حضرت امام علی نقی علیه السلام را شنیدند چشم برداشتند تا مگر آن حضرت را بنگرند؛ پس دیدند باز شد دری از صدر رواق و بیرون آمد خادم سیاهی 🧑🏿‍🦱؛ پس از آن بیرون آمد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در حالی که دریغ و افسوس خورنده و سر برهنه با جامه چاک زده بود و بر تن آن حضرت بود ( ملحم ) که یک نوع جامه ای است و آستر داشت و سفید رنگ بود و صورت آن جناب مانند صورت پدر بزرگوارش بود و به هیچ وجه از آن فروگذار نکرده بود و در خانه آن حضرت اولاد متوکل بودند و بعضی از ایشان ولایت عهد داشتند. پس چون حضرت را دیدند باقی نماند احدی مگر آنکه از جای خود برخاست و ابواحمد موفق ابن متوکل که ولیعهد بود به سوی آن حضرت در آورد و معانقه کرد با آن جناب و گفت : مرحبا پسر عمم ! پس حضرت نشست ما بین دو در رواق و مردم به تمامی مقابل آن حضرت نشستند و پیش از آنکه آن جناب بیاید، آن خانه مانند بازار بود از احادیث و گفتگو، لکن چون امام حسن علیه السلام آمد و نشست تمامی سکوت کردند🤫 دیگر شنیده نمی شد چیزی مگر عطسه یا سرفه . در این هنگام جاریه ای از اندرون بیرون آمد در حالی که ندبه می کرد بر حضرت امام علی نقی علیه السلام. امام حسن علیه السلام فرمود نیست اینجا کسی که ساکت کند این جاریه را؟ شیعیان مبادرت کردند به سوی او، آن جاریه داخل در اندرون شد؛ پس خادمی بیرون آمد و مقابل آن حضرت ایستاد، حضرت برخاست و جنازه حضرت امام علی نقی علیه السلام را بیرون آوردند، حضرت با جنازه حرکت فرمود بردند. آن جنازه نازنین را تا شارعی که مقابل خانه موسی بن بغا بوده؛ پس معتمد بر آن حضرت نماز خواند و پیش از آنکه حضرت امام حسن علیه السلام از اندرون بیرون بیاید بر آن حضرت نماز خوانده بود پس آن جناب را دفن کردند در خانه ای از خانه های آن حضرت .
🌸 رهبر انقلاب: از روز تا روز ، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی . 🗓 ۱۳۸۸/۹/۴ ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
1.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✏️ رهبر انقلاب؛ مقام برای پیغمبران از مقام رسالت بالاتر است 🗓 ۱۴۰۳/۴/۵
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✏️ وقتی در جامعه حاکمیت داشته باشد، زیست جامعه شکل اسلامی پیدا میکند. 🗓 ۱۴۰۳/۴/۵ | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
📝 اطلاق عنوان جعفری بر شیعیان دوازده امامی به این دلیل است که: 1) دوران علیه السلام، با پایان ممنوعیت کتابت حدیث و اشتغال حاکمان وقت به دعوای خلافت، بهترین برای جمع آوری و گسترش علوم علیهم السلام توسط آن امام همام فراهم شد، لذا: «امام صادق علیه السلام پایه های فکری را که از قبل طرح ریزی شده بود مستحکم کرد». 2) دوره امام صادق علیه السلام، دوره انشعابات و گسترش مذاهب مختلف بود، از این روی برای تفکیک مذهب شیعه از سایر مذاهب و مکاتب، این مذهب به نام امام صادق علیه السلام، به « » مشهور شد. يعني ياران و پيروان و تابعين يك نفر يا چند نفر و در اصطلاح به افرادي گفته مي شود که از امیرالمؤمنین ـ عليه السلام ـ پيروي كرده و آن حضرت را خليفه بلا فصل ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي دانند. بر اين اساس شيعه دو معني عام و خاص دارد. معني عام آن به عموم پيروان علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ و معتقدين به خلافت و زمامداري بلا فصل آن بزرگوار بعد از پيغمبر خاتم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گفته مي شود و شيعه به اين معني در طول تاريخ و با گذشت ايام به گروه ها و شعبه هاي متعدد تقسيم شد مثل شيعه زيدي، شيعه اسماعيلي و ديگر فِرق و گروه ها. اما شيعه به معني خاص به افرادي اطلاق مي شود كه علاوه بر اين كه به و جانشيني بلافصل امیرالمؤمنین ـ عليه السلام ـ بعد از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اعتقاد دارند به امامت يازده فرزند آن حضرت نيز معتقد هستند و به اين گروه شيعه اثني عشري، اماميه، جعفري مذهب نيز اطلاق مي شود. پيدايش شيعه و اطلاق اين نام به گروهي خاص (پيروان آقا امیرالمؤمنین عليه السلام) طبق روايات و گزارشات تاريخي به دوران زندگي و حيات حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر مي گردد. جابر بن عبد الله انصاري، صحابي رسول مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل مي كند: ما در خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بوديم، علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ وارد شد،‌آن گاه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با اشاره به علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامه ؛ سوگند به كسي كه جانم در قبضه قدرت اوست، همانا اين مرد (علي علیه السلام ) و پيروانش در روز البته از رستگاران خواهند بود. در جاي ديگر مي فرمايد: يا علي تو و شيعيانت در بهشت هستيد. با توجه به اين موارد و موارد متعدد ديگر معلوم مي شود شيعه از همان صدر اسلام به ياران و پيروان علي ـ عليه السلام ـ اطلاق مي شد. اما همان طور كه ذكر شد شيعه به نام هاي ديگر نيز در طول تاريخ نام گذاري شده است. اين كه گفته مي شود اثني عشري (دوازده امام) چون به دوازده جانشين و امام بعد از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معتقد است و لذا اماميه بر اين اساس امامت را يكي از اصول دين مي دانند و دوازده امام را پیشوایان دین می دانند که از طرف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تعیین گردیده اند. اما چرا به جعفري ( شيعه جعفري، مذهب جعفري) اطلاق گرديده است. در رابطه با اين بخش بايد گفت كه بعد از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ در دوره خلافت عمر علیه ما علیه، نوشتن حديث و حتي نقل آن ممنوع شد و اين عمل حدود يكصد سال ادامه يافت تا اين كه در دوره امامت ـ عليه السلام ـ كه در ايام خلافت عمر بن عبد العزيز اموي بود، ممنوعيت كتابت و نوشتن حديث برداشته و از طرفي هم به خاطر درگيري خلافت به مسائل ديگر فرصت مناسبی براي امام باقر ـ عليه السلام ـ و شاگردان آن حضرت ايجاد شد تا اخبار و روايات وارد شده از پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ و ديگر امامان را، جمع آوري و توسعه دهند و اين امر در دوره امام صادق ـ عليه السلام ـ به اوج خود رسيد يعني در دوره اي كه از 114 هجري تا 148 هجري زمان حيات امام صادق پايه فكري نظام تشيع كه در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه پيشين طرح ريزي شده بود، مستحكم كرديد. امام صادق ـ عليه السلام ـ از فرصت به دست آمده و مناسب سياسي موجود، كه در نهايت، موجب انتقال خلافت از امويان به عباسيان گرديد، و با ملاحظه نياز جامعه و آمادگي زمينه اجتماعي دنباله نهضت علمي و فرهنگي پدرش امام باقر ـ عليه السلام ـ را گرفت و حوزه وسيع علمي بزرگي به وجود آورد و در رشته هاي مختلف علوم عقلي و نقلي آن روز را، به شاگردان بزرگي هم چون هشام بن حكم، محمد بن مسلم، جابر بن حيان و ... آموخت كه علاوه بر استحكام پايه اعتقادي شيعه موجب توسعه و گسترش آن هم شد. 👇👇👇
هدایت شده از مباحث
✅ مروری بر « »، تألیف حضرت مدظله العالی: 🔰 نمودارهای برجسته در زندگی (علیه‌السّلام): 1️⃣ تبیین و مسئله‌ی 2️⃣ تبلیغ و به شیوه‌ی خاص شیعی و به روال بینش (علیهم‌السّلام) 3️⃣ وجود پنهانی ایدئولوژیک سیاسی 💻 @khamenei_maaref 🌐 @Mabaheeth
مباحث
🎙️ #پادکست ✍️ #پاسخ به یک #شُبهه... ⬅️ امام کوچک و بزرگ ندارد. @Aminikhaah_Media ╭────๛- - - -
💠 عدم ارتباط مسئله امامت با سن امام 🔻 روز شهادت آقا امام جواد (علیه السّلام)، روز حزن، غم و اندوه اهل بیت (علیهم السّلام) است؛ احیاناً در مراتب این بزرگوار جملاتی از خود اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده است که نشان‌دهنده‌ی این است که اهل بیت مرتبه‌ای را که حائز می‌شوند، خدایی است و هیچ ربطی به سن ندارد، 🔸 امامت، یک مرتبه‌ی خدادادی است، چه دو سال، پنج سال، ده سال باشد و چه طولانی باشد. امامت، یک مرتبه است، 🔹 گاهی یکی از اشکالاتی که به خود امام جواد (علیه السلام) وارد می‌کردند، این بود که آقا، شما حدودا هشت-نه ساله هستید و مگر می‌توان امامی با این سن داشت؟ بعضی از افرادِ اهل تردید، این تردید را القا می‌کردند. 🔸 آقا امام جواد (علیه السلام) فرمودند که مگر شما قرآن نخوانده‌اید و مسلمان نیستید؟! حضرت عیسی در گهواره بود و گفت: «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا» حضرت عیسی تازه به دنیا آمده بود و در گهواره بود، ولی براساس آیه‌ی صریح قرآن نبی بود، پس چرا به امام ده ساله نمی‌توان امام گفت؟ 💬 حاج شیخ جعفر ناصری دام عـزّه @nasery_ir ‌ ‌ ‌╭────๛🏴🥀- - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از نهج البلاغه
💫 رهبر انقلاب: از روز عید قربان تا روز ، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی . علیه‌السلام ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────