فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مرد یا سیب زمینی...‼️
🔹 #غیرت مرد، حیای زن....
🎙 استاد عالی
#حجاب
-------------------------
غیرت یعنی چی؟
غیرتیعنیبهاحترامِناموست،
احترامِ #ناموس بقیه رو نگهداری. .
بله عزیزم . . .
اگرامربہمعروفونهیازمنکرنکنیم،
حسینابنعلیهابھکربلاهاخواهندرفت
وتاریخدوبارهتکرارخواهدشد🖐🏿'.
╭───
│ 📖 @feqh_ahkam
╰──────────
-1742397696_291160481.mp3
14.27M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور
📥 khl.ink/f/50688
💻 Farsi.Khamenei.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور
💻 Farsi.Khamenei.ir
📝 متن کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور منتشر شد.
🔍 بخوانید👇
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
4_5983131301526376105.mp3
5.53M
#سخنرانی_صوتی
#طلبگی #توکل #استقامت
🎧 در تلاطم دنیا چه کنیم؟
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴
⏱ زمان: ۲۲ دقیقه
44.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی_تصویری
#طلبگی #توکل #استقامت
🎥 در تلاطم دنیا چه کنیم؟
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴
⏱ زمان: ۲۲ دقیقه
🎞 آپارات: aparat.com/v/AOMe6
@nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت یک خبرنگار | گنجینه عظیم
مروری بر دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر انقلاب
📥 سایر کیفیتها👇
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50690
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۳۰
🏷️ بهترین توشه سفر آخرت
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى اَلْقُبُورِ بِظَاهِرِ اَلْكُوفَةِ
يَا أَهْلَ اَلدِّيَارِ اَلْمُوحِشَةِ وَ اَلْمَحَالِّ اَلْمُقْفِرَةِ وَ اَلْقُبُورِ اَلْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ اَلتُّرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ
أَمَّا اَلدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا اَلْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا اَلْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ
ثُمَّ اِلْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي اَلْكَلاَمِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ اَلزَّادِ اَلتَّقْوَى
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: (امام عليه السّلام، وقتى از جنگ صفّين برگشت و به قبرستانِ پشت دروازه كوفه رسيد رو به مُردگان كرد...)
اى ساكنان خانههاى وحشت زا، و محلّههاى خالى و گروهاى تاريك، اى خُفتگان در خاك، اى غريبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد.
امّا خانههايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و امّا زنانتان! با ديگران ازدواج كردند، و امّا اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبرى است كه ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟
(سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود) بدانيد كه اگر اجازۀ سخن گفتن داشتند، شما را خبر مىدادند كه: بهترين توشه، #تقوا است.
🇯 🇴 🇮 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: اى ساكنين سراهاى ترسناك و جاهاى بىكَس و بى آب و گياه، و گورهاى تاريك، اى ساكنين خاك، اى دور ماندگان از وطن، اى بى كسان، اى ترسناكان، شما پيشرو ماييد كه جلو رفتهايد و ما پيرو شماييم كه بشما مىرسيم؛ امّا خانهها (تان) را ساكن شدند و امّا زنان (تان) را گرفتند، و امّا دارائيها (تان) را پخش كردند، اين آگهى از چيزيست كه نزد ما است پس خبر آنچه نزد شما است چيست؟ پس از آن، بسوى يارانش نظر افكنده فرمود: #بدانيد اگر ايشان را در سخن اجازه و فرمان بود بشما خبر مىدادند كه بهترين توشه (در اين راه) تقوى و پرهيزكارى است.
📖 اين سخن را امام عليه السلام زمانى بيان فرمود كه از ميدان (پرغوغا و مملوّ از تأسّف) صفين باز گشته و به كنار قبرستانى كه پشت دروازۀ كوفه بود رسيده بود: (وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ)
امام عليه السلام اموات آن گورستان را با پنج خطاب تكان دهندۀ بيدارگر مخاطب ساخت فرمود: «اى ساكنان خانههاى وحشتناك و سرزمينهاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! و اى وحشتزدگان!»؛ (يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ)
امام عليه السلام در واقع با اين تعبيرات نشان داد كه هر انسانى سرانجام در اين دنيا به چه سرنوشتى دچار مىشود؛ امروز در ميان دوستان و عزيزان در خانههاى زيبا و مرفّه زندگى مىكند، جمع آنها جمع و اسباب نشاطشان فراهم است، مىگويند و مىخندند و از بادۀ غرور سرمستند؛ ولى فردا جايگاهشان گورستان وحشتناك و قبرهاى تاريك در وحدت و تنهايى خواهد بود. شادىها و خوشىها پايان مىگيرد و لذّات، خاتمه مىيابد، جمعشان به پراكندگى مىكشد و دوستىها به فراموشى سپرده مىشود. هنگامى كه امام عليه السلام با اين خطابهاى پنجگانۀ تكاندهنده دلهاى همراهان خود را كه ناظر اين صحنه بودند براى پذيرش حق آمادهتر ساخت، خطاب به ارواح گذشتگانِ آن قبرستان فرمود: «شما در اين راه پيشگام ما بوديد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد»؛ (أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ).
💡 «فَرَط» به كسى مىگويند كه پيشاپيش قافله مىرود و طنابها و دلوها را براى كشيدن آب از نهر آماده مىسازد. سپس به هر كسى كه در چيزى پيشگام مىشود اطلاق شده است. اشاره به اينكه قانون #مرگ استثناپذير نيست؛ انسانها مانند اهل قافلهاى بزرگند كه گروهى پيشاپيش قافله، گروهى در وسط و گروهى به دنبال قافله حركت مىكنند. اين قافله به سوى ديار فنا يا به تعبير ديگر عالم بقا مىشتابد و همه سرانجام به آن مىرسند، هيچ گونه استثنايى ندارد.
🔔 تفاوت در زمانبندىهاست و اگر انسان به اين حقيقت توجه كند به يقين نسبت به اعمال خود مراقبت بيشترى خواهد كرد.
آنگاه امام عليه السلام اخبار عالم دنيا را در سه جمله خلاصه كرده از آنها اخبار عالم آخرت را #پرسش مىكند و مىفرمايد: «اما خانههايتان را ديگران ساكن شدند، همسرانتان (اگر جوان بودند) به نكاح ديگران درآمدند و اموالتان (در ميان ورثه) تقسيم شد. اينها خبرهايى است كه نزد ماست، نزد شما چه خبر؟»؛ (أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ، وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ، وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا، فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟)
«سپس امام عليه السلام رو به سوى اصحاب و ياران كرد و فرمود: آگاه باشيد اگر به آنها اجازۀ سخن گفتن داده مىشد به شما خبر مىدادند كه بهترين زاد و توشه (براى سفر آخرت) #تقوا و پرهيزگارى است»؛ (ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ «أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ»)
در واقع امام عليه السلام انگشت روى مهمترين مسائل زندگى انسانها گذاشته كه براى بدست آوردن آن تلاش مىكنند؛
✓ خانههاى مرفّه
✓ همسران خوب
✓ و اموال فراوان.
همان چيزى كه در آيۀ 14 سورۀ آل عمران آمده است كه مىفرمايد: «زُيِّنَ لِلنّٰاسِ حُبُّ اَلشَّهَوٰاتِ مِنَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْبَنِينَ وَ اَلْقَنٰاطِيرِ اَلْمُقَنْطَرَةِ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ اَلْخَيْلِ اَلْمُسَوَّمَةِ وَ اَلْأَنْعٰامِ وَ اَلْحَرْثِ ذٰلِكَ مَتٰاعُ اَلْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا وَ اَللّٰهُ عِنْدَهُ حُسْنُ اَلْمَآبِ» ؛ محبّت امور مادى، از (قبيل) زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و #تربيت شوند؛ ولى) اينها وسايل گذران زندگى دنياست (و هدف نهايى نمىباشد)، سرانجامِ نيك (و زندگى والا و جاويدان) نزد خداست».
گاه مىشود فردى در همۀ عمرش تلاش مىكند و سرانجام رنج وى در خانهاى مجلّل خلاصه مىشود و چقدر براى او دردناك است كه آن را رها كند و كسانى كه هيچ زحمتى براى آن نكشيدند در آن ساكن شوند و گاه محصول همه عمرش در مقدارى از مال و ثروت خلاصه مىشود و بعضى نيز سالها تلاش مىكنند #همسر زيبايى پيدا كنند؛ ولى چيزى نمىگذرد بايد همه را رها كرده و راهى ديار اموات شوند و طومار زندگى آنها در هم پيچيده خواهد شد.
جالب اينكه امام عليه السلام مىفرمايد: اگر آنها اجازۀ سخن گفتن را پيدا كنند فقط يك خبر به شما مىدهند؛ خبرى كه همه چيز در آن جمع است و آن خبر مربوط به زاد و توشۀ تقواست كه در #برزخ و مواقف #قيامت، انسان را يارى مىدهد.
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
68 - نجات از هلاکت
و نیز مرحوم خلوصی مزبور نقل می کرد در سی سال قبل (تقریباً) پیرمرد صالحی که از بستگانش بود (و بنده نام او را فراموش کرده ام) که می گفت در سن جوانیم یکی از بستگانم که خانه اش دروازه اصفهان بود، شب جمعه مجلس عروسی داشت و مرا هم دعوت نمود. من به جهت #صله_رحم اجابت نموده و رفتم. دیدم مطرب یهودی آمد و سرگرم خوانندگی و نواختن با آلات موسیقی شدند. چون این منظره و بعضی فسقهای دیگر دیدم سخت ناراحت شدم و آنچه آنها را نهی کردم و نصیحت نمودم فایده نبخشید و راه فرار هم نداشتم؛ زیرا خانه ام دروازه کازرون بود و مسافت زیاد و در آن ساعت از شب هم عبور و مرور در داخل شهر قدغن بود.
به ناچار در غرفه خالی که در آن منزل بود، داخل شده درها را بستم و چون شب جمعه بود مشغول #نماز و #دعا و #مناجات با پروردگار شدم. در اواخر شب که صداها خاموش و همه خسته و خوابیده بودند، زمین لرزه شدیدی شد به طوری که وحشت زده درب غرفه را از فضای خانه باز کردم که ببینم چه شده. در همان حال درخت وسط خانه به واسطه زلزله رو به غرفه مایل شد به طوری که شاخه اش به دست من رسید.
از وحشت😲 دستم را به شاخه درخت محکم کردم، درخت به جای خود برگشت و تا پایم از غرفه جدا شد همراه شاخه درخت به وسط فضا رسیدم بلافاصله تمام عمارتهای خانه منهدم گردید به طوری که جز من، یک نفر از اهل خانه سالم نماند. در آن حال به فکر خانه و اهلم افتادم ، گفتم بروم ببینم بر سر آنها چه آمده وقتی که از درخت پایین آمدم و رو به خانه آوردم تمام خانه ها و دکانهایی که درمسیر من تا دروازه کازرون بود تماماً منهدم شده بود.
این داستان دو چیز به ما می آموزد یکی اینکه هرگاه بلایی بر جمعی گنهکار برسد اگر در بینشان کسی باشد که به یاد خدا بوده و آنها را #نصیحت می کرده و چون از او نشنیدند از ایشان جدا شده آن بلا به او نخواهد رسید و خدا او را نجات خواهد بخشید چنانچه در سوره اعراف، راجع به هلاکت اصحاب سَبت می فرماید : اَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ ¹.
دیگر آنکه هیچگاه نباید اهل معصیت با #امنیت خاطر و بی باکی با هوسرانی و انواع آلودگیها گلاویز شوند ؛ زیرا ممکن است قهر الهی به آنها برسد و در همان حالت به بلاهای خاص یا بلاهای عمومی دچار شوند و باب #توبه هم بر آنها بسته شود چنانچه در قرآن مجید می فرماید: ( آیا ایمن شدند اهل قریه ها که ایشان را عذاب ما در شب بیاید در حالی که خواب باشند، آیا ایمن شدند اهل قریه ها که عذاب ما ایشان را در روز بیاید در حالی که سرگرم لهو باشند ² .
و در باب رسیدن بلاهای عمومی ناگهان مانند زمین لرزه داستانهایی است فراموش نشدنی مانند آنچه در این داستان نقل شد و ظاهرا همان زلزله ای است که در فارسنامه ناصری ، صفحه 308 می نویسد در شب بیست و پنجم ماه رجب ، سنه 1269 مطابق پانزدهم اردیبهشت، یک ساعت پیش از طلوع صبح صادق در شهر شیراز زلزله شدید آمد و چند صد خانه را ویران و چندین هزار را شکسته نمود و چندین هزار نفر در زیر عمارت خرابه بماندند و بمردند و بیشتر مساجد و مدارس خراب گشت و عموما محتاج به تعمیر گردید . و در صفحه 268 می نویسد : و در سال 1237 وبای عام از بلاد چین و هندوستان به ممالک ایران سرایت نمود و از شهر شیراز شش هزار نفر در ظرف مدت پنج شش روز در خوابگاه عدم خفتند .
و در شوال 1239 زلزله شدیدی در قصبه کازرون آمد و بعد از چند شب در وقت بین الطلوعین زلزله شدیدتر در شهر شیراز حادث گردید که بیشتر عمارات قدیم و جدید از مساجد و مدارس و بقاع و خانه ها ( عالیها سافلها ) شد و چون وقت اواخر بهار و تمام مردم یا در صحن خانه یا بر پشت بام بودند زیاده از چندین هزارنفر تلف نگشتند و بعد از چند روز دیگر زلزله ای در شیراز آمد لکن خفیف تر از زلزله اول اما به سبب وحشت از زلزله اول، هرکس بر پشت بام بود خود را به زیر انداخت و اعضای او در هم شکست .
هنوز هستند پیرمردهای محترمی که درست در خاطر دارند و نقل می کنند که در سنه 1322 قمری یعنی تقریبا هفتاد سال قبل، اهالی شیراز گرفتار وبای سختی شدند و مانند فصل خزان که برگ از درخت می ریزد ، در کوچه و بازار و خانه ها اشخاص وبا زده می افتادند و جنازه ها روی زمین افتاده بود به طوری که سالمها به دفن آنها نمی رسیدند .
---------------------------------------------
1- اَ فَأَمِنَ اَهْلُ الْقُری اَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ اَوَ أَمِنَ اَهْلُ الْقُری اَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْْسُنا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ.
(سوره اعراف ، آیه 95 و 96).
2- سوره اعراف ، آیه 165.
مرحوم دکتر خاوری می گفت در همان وقت برای رفتن به بالین مریضها چهار ساعت از شب گذشته عبورم از بازار نو افتاد ، هیچکس نبود لکن جنازه های بسیاری در طول بازار افتاده بود و سگها را دیدم مشغول پاره کردن و خوردن جنازه ها هستند و برای دانستن شدت بلای مزبور کافیست که این داستان را برای شما نقل کنم : زنی بود به نام ( مادر محمد ) می گفت بیچاره وار سر به کوچه و بازار گذاشته و فریاد می کردم مسلمانان چهار پسرم مرده اند برای خدا بیایید جنازه آنها را بردارید و نزدیک غروب که به خانه برگشتم هیچکس در خانه نبود و اثری از جنازه ها ندیدم، معلوم شد بعض از مسلمانان خیراندیش آمده اند و آنها را برده و دفن کرده اند و بعد هرچه تحقیق کردم معلوم نشد کی برده و کجا به خاک سپرده و من قبر فرزندانم را هنوز نمی دانم کجاست.
و نیز هستند کسانی که به خوبی یاد دارند که در سال 1337 قمری یعنی پنجاه سال قبل، اهالی شیراز گرفتار مرض آنفلوآنزا شدند و بیش از دوماه طول نکشید تا اینکه به ذیل عنایت حضرت ابی عبداللّه الحسین علیه السلام متوسل شدند و در کوچه و بازارها منبر گذاشتند و مجلس #روضه خوانی برپا نمودند تا بلای مزبور برطرف گردید .
و نیز در سال 1322 شمسی یعنی 25 سال قبل مردم گرفتار مرض حصبه شدند به طوری که کمتر خانه ای بود که در آن مرض حصبه نباشد و دکترها به مریضها ( در اثر زیادی نفرات ) نمی رسیدند با اینکه غالباً صبح پیش از آفتاب از خانه بیرون می آمدند و تا آخر شب به خانه برنمی گشتند و خود بنده هر روزی که همراه جنازه یکی از بستگان یا دوستان می رفتم تا ظهر در غسالخانه بودم یا اگر بعد از ظهر می رفتم تا غروب آنجا می ماندم و بر جنازه ها نماز می گزاردم و همه روزه مرتباً کمتر از پنجاه نفر تلفات نبود!
علاوه بر مرض مزبور، مردم گرفتار #قحطی #نان و #گرانی سرسام آور بودند به طوری که باید از صبح به دکان نانوایی بروند و تا نزدیک ظهر با زحمت نانی به دست آورند که همه چیز داشت جز گندم و صدای ناله مردم در دکان نانوایی از مسافت دوری شنیده می شد.
بیچاره کسانی که باید دنبال طبیب و دارو و پرستاری مریضهای خود باشند و هم تحصیل نان کنند و بیچاره تر آنهایی که به واسطه نداشتن پول، محتاج فروختن اثاثیه و خانه خود به نازلترین قیمتها می شدند و چند ماه مردم گرفتار این بلاها بودند .
غرض از نقل این موضوعها آن است که خواننده عزیز از دانستن آنها و مراجعه به تاریخ گذشتگان بداند که هر قوم و جمعیتی که طاغی و یاغی شدند و بکلی خدا و آخرت را فراموش نمودند و طریقه #عدل و احسان را کنار گذاشته، شهوترانی و هوی پرستی را رویه خود قرار دادند خداوند #حکیم آنها را #مهلت می دهد ولی پس از اینکه از حد گذرانیدند ناگاه به وسیله رسانیدن بلاهای سخت، آنها را بیچاره می کند تا از کردار خود پشیمان شده و به ناچار رو به خدا آورند و راه #سعادتِ از دست داده را طی نمایند و در حقیقت این بلاها لطفی است از حضرت آفریدگار به صورت قهر ؛ مانند چوپانی که گوسفندان خود را که از جاده مستقیمی که به آب و سبزه می رسد منحرف شده اند و رو به سنگلاخ آورده اند چگونه با چوب و سنگ آنها را برمی گرداند و رو به جاده مستقیم می کشاند.
و لذا حضرت امیر علیه السلام می فرماید : ( اَحْمَدُهُ عَلَی الّضَّراء کَما اَحْمَدُهُ عَلَی السَّرّاءِ ؛ یعنی سپاس می کنم خدای را بر بلا و سختیها چنانچه اورا بر نعمتها و خوشیها شکر می کنم ) .
و در قرآن مجید می فرماید : اَخَذْناهُمْ بِالْبَاءْساءِ وَالضَّراءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ؛ یعنی ایشان را به وسیله بلاها و سختیها گرفتیم تا اینکه تضرع کنند و رو به خدای خود آورند به مقتضای فطرت اولی که خدا به آنها داده است .
بلی، نوع خلق امروز خدا و آخرت را فراموش کرده رو به شهوات آورده اند! نفس و هوی و شیطان را می طلبند و از فرمان خدا روگردان! از هرکَس و هر چیزی که مورد خوف باشد می ترسند جز از خدا و از عذاب آخرت و به هرکس و هرچیزی که مورد امیدشان باشد امیدوارند جز امید به #رحمت و جزا و عطاهای پروردگار . صفات کمالی انسانیت مانند عدل ، #احسان ، عاطفه ، مهر خصوصا #حیاء از نسل جوان بخصوص دختران برچیده شده و به جایش خویهای حیوانی جای گرفته. خانه های خدا را خالی گذاشته و مراکز شیاطین مانند سینماها را پر کرده اند .
از مجالس #علما که آنها را به #یاد_خدا و آخرت می آورند فرار می کنند و هرجا صدای شیطانی است جمع می شوند کدام روز است که انواع خیانتها و جنایتها و بی عفتیها از این اجتماع خراب سر نمی زند و بنابراین اگر از کردار خود دست بر ندارند، باید منتظر روزی بود که بلاهایی بر سر این اجتماع خراب ریزش کند که به ناچار روبه خدا آورند، به اضطرار در مساجد جمع شده از کردار خود #توبه کنند.
زلزله های اخیر غرب و لار و خراسان زنگ بیدار باشی برای همه اجتماع ماست .