eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۲۹ 🏷️ شناخت عظمت پروردگار ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام عِظَمُ اَلْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ اَلْمَخْلُوقَ فِي عَيْنِكَ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: بزرگى پروردگار در جانت، پديده‌ها را در چشمت كوچك مى‌نماياند. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ بزرگى خدا) فرموده است: پى بردن تو به بزرگى آفريننده، آفريده شده را در چشم تو كوچك مى‌نمايد (و بر اثر آن به آفريده شده اعتنا نكرده هميشه متوجّه آفريدگار خود مى‌باشى و سعادت دنيا و آخرت را بدست مى‌آورى). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 امام عليه السلام در اين سخن حكيمانه‌اش رابطۀ نزديكى را ميان شناخت عظمت خداوند و كوچكى دنيا در نظر انسان بيان كرده، مى‌فرمايد: «عظمت آفريدگار نزد تو مخلوق را در چشمت كوچك مى‌كند»؛ (عِظَمُ‌ الْخَالِقِ‌ عِنْدَكَ‌ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ‌ فِي عَيْنِكَ‌) همان گونه كه در بيان سند اين كلام حكيمانه گفته شده، امام عليه السلام در خطبۀ 193 نيز آن را به عبارت ديگرى بيان فرموده و آن را يكى از صفات برجستۀ پرهيزكاران مى‌شمارد كه خدا را به عظمت شناخته‌اند و ما سِوى الله در نظرشان كوچك است. هرگاه انسان در دوران كودكى در خانه‌اى زندگى مى‌كرده كه حوض كوچكى در آن وجود داشته چنانچه وقتى بزرگ مى‌شود او را به كنار استخرى ببرند، بسيار در نظرش جلوه مى‌كند؛ ولى اگر در كنار دريا بزرگ شده باشد، هرگاه او را در كنار آن استخر ببرند در نظرش كوچك مى‌آيد. همچنين كسانى كه در خانوادۀ فقيرى زندگى كرده‌اند هرگاه به ثروت مختصرى برسند خود را بسيار غنى مى‌بينند و به عكس اگر در خانوادۀ ثروتمندى بزرگ شده باشند چنانچه به همان ثروت برسند آن را ناچيز مى‌شمرند. بر همين اساس آنان كه ذات پاك خداوند را با عظمت شناخته‌اند، يك عالم قدرت و جبروت، يك عالم علم و ملكوت، هنگامى كه به قدرت‌هاى مخلوقات مى‌نگرند همچون قطره‌اى در مقابل دريا و يا كمتر از آن در نظرشان جلوه مى‌كند. به همين دليل اگر بخواهيم در دنيا زهد پيشه كنيم و به مقامات مادّى و ثروت‌ها و زَرق و برق دنيا بى‌اعتنا باشيم بايد سطح خود را نسبت به خداوند بالا ببريم كه نتيجۀ قطعى عظمت خالق در نظر ما كوچك شدن مخلوقات است. اگر مى‌بينيم اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌فرمايد: «وَاللّٰهِ‌ لَوْ أُعْطيتُ‌ الْأَقاليمَ‌ السَّبْعَةِ‌ بِما تَحْتَ‌ أفْلاكِها، عَلىٰ‌ أنْ‌ أعْصِىَ‌ اللّٰهَ‌ في نَمْلَةٍ‌ أسْلُبُها جُلْبَ‌ شَعيرَةٍ‌ ما فَعَلْتُهُ‌ ؛ به خدا سوگند اگر اقليم‌هاى هفت‌گانۀ جهان را (در گذشته تمام دنيا را به هفت بخش كه هر كدام نام اقليم داشت تقسيم مى‌كردند) با آنچه در زير افلاك قرار دارد به من بدهند كه دربارۀ مورچه‌اى ستم كنم و پوست جويى را از دهانش بيرون بكشم چنين كارى را نخواهم كرد»
67 - حسابی عجیب مرحوم آقا میرزا مهدی خلوصی رحمة اللّه علیه که قریب بیست سال توفیق رفاقت با ایشان نصیب شده بود نقل کرد که در زمان عالم عامل و زاهد عابد آقای میرزا محمد حسین یزدی ( که در 28 ربیع الاول 1307 مرحوم شدند و در قبرستان غربی حافظیه مدفون گردیدند) در باغ حکومتی مجلس ضیافت و جشن مفصلی برپا شده و در آن مجلس جمعی از تجار که در آن زمان لباس روحانیت پوشیده بودند دعوت داشتند و در آن مجلس انواع فسق و فجور که از آن جمله نواختن مطرب کلیمی بود فراهم کرده بودند. تفصیل مجلس مزبور را خدمت مرحوم میرزا خبر آوردند ایشان سخت ناراحت و بی قرار شد و روز جمعه در مسجد وکیل پس از نماز عصر به منبر رفته و گریه بسیاری نمود و پس از ذکر چند جمله ، فرمود ای تجاری که فُجّار شُدید، شما همیشه پشت سر و روحانیون بودید، در مجلس فسقی که آشکارا محرمات الهی را مرتکب می شدند رفتید و به جای اینکه آنها را نهی کنید با آنها شرکت نمودید؟ جگر مرا سوراخ کردید، دل مرا آتش زدید و خون من گردن شماست. پس از منبر به زیر آمد و به خانه تشریف برد. شب برای نماز جماعت حاضر نشد به خانه‌اش رفتیم احوالش را پرسیدیم گفتند میرزا در بستر افتاده است و خلاصه روز به روز تب، شدیدتر می شد به طوری که اطبا از معالجه اش اظهار عجز نمودند و گفتند باید تغییر آب و هوا دهد . ایشان را در باغ سالاری بردند (نزدیک قبرستان دارالسلام) در همان اوقات یک نفر هندی به شیراز آمده بود و مشهور شد که حساب او درست است و هرچه خبر می دهد واقع می شود، تصادفاً روزی از جلو مغازه ما گذشت. پدرم ( مرحوم حاج عبدالوهاب ) گفت او را بیاور تا از او حالات میرزا را تحقیق کنیم ببینیم حالش چگونه خواهد شد. من رفتم آن هندی را داخل مغازه آوردم پدرم برای آنکه امر میرزا پنهان بماند و فاش نشود اسم میرزا را نیاورد و گفت من مال التجاره دارم می خواهم بدانم آیا قرانی ندارد و به سلامت می رسد؟ و شما از روی جفر یا رمل یا هر راهی که داری مرا خبر کن و مزدت را هم هرچه باشد می دهم. این مطلب را در ظاهر گفت ولی در باطن قصد نمود که آیا میرزا از این مرض خوب می شود یا نه ؟ پس آن هندی مدت زیادی حسابهایی می کرد و ساکت و به حالت حیرت بود. پدرم گفت اگر می فهمی بگو و گرنه خودت و ما را معطل نکن و به سلامت برو . هندی گفت حساب من درست است و خطایی ندارد لکن تو مرا گیج کرده ای و متحیر ساخته ای؛ زیرا آنچه در دل نیّت کردی که بدانی غیر از آنچه به زبان گفتی می باشد. پدرم گفت مگر من چه نیّت کرده ام ؟ هندی گفت الان زاهدترین خلق روی کره زمین مریض است و تو می خواهی بدانی عاقبت مرض او چیست؟ به تو بگویم این شخص خوب شدنی نیست و سر شش ماه می میرد . پدرم آشفته شد و برای اینکه مطلب فاش نشود سخت منکر گردید و مبلغی به هندی داد و او را روانه نمود و بالأخره سر شش ماه هم میرزا به جوار رحمت حق رفت . به مناسبت این داستان دو مطلب مهم تذکر داده می شود : مطلب اول این است که : ✓ از بزرگترین واجبات الهی که در قرآن مجید و اخبار، امر أکید به آن شده و تهدیدهای شدید و سخت بر ترکش وارد گردیده و است و ترک آن از گناهان کبیره است. چنانچه در رساله گناهان کبیره ، تفصیل آن ذکر شده و در نهی از منکر اولین مرتبه اش انکار قلبی است به طوری که آثار انکارش باید ظاهر شود؛ یعنی بر هر مسلمانی واجب است هنگامی که کار حرامی از کسی ببیند راضی به آن کار نباشد بلکه در دل بدش بیاید به طوری که اثر این کراهت قلبی در ظاهرش آشکار شود. هنگامی که با مرتکب حرام روبه رو می شود با جبهه گشاده و باز با او برخورد ننماید بلکه رو را ترش کند و خلاصه باید آثار انکار قلبی در اعضا و جوارح شخص ظاهر شود . و هر اندازه شخص قویتر و روحانیتش بیشتر باشد انکار قلبیش در برابر شدیدتر است و چون ایمان جناب میرزای مرحوم در کمال قوّت و روح شریفش در نهایت لطافت و دل روشنش در غایت رقّت بود به طوری که در آن زمان نظیرش کمیاب بوده است - چنانچه آن شخص هندی از روی حساب خود این معنا را فهمیده بود - هنگامی که شنید جمعی ظاهرالصلاح حرمات الهی را هتک کرده اند طاقت نیاورد تا مریضش ساخت و بالأخره از دار فانی راحت شد و از بین گنهکاران بیرون رفت و به عباد صالحین ملحق گردید.
ناگفته نماند که سبب مهم شدت تأثر آن بزرگوار دو چیز بود یکی فسق و گناه آشکار که سبب کوچک شدن گناه در نظر خلق و جرأت ایشان بر ارتکاب آن می شود و دیگر ظاهرالصلاح بودن تجار مزبور؛ زیرا اشخاص ظاهرالصلاح که در درجه اول روحانیّین و کسانی که بر منبر مردم را به وعظ و خطابه ارشاد می کنند و در درجه دوم کسانی که با علما ملازمند و به نماز جماعت و سایر شعایر دینی مواظبند هرگاه گناهی از آنها صادر شود یقیناً موجب سستی عقاید خلق و موهون شدن شرع انور و جرأت سایر مردم خواهد شد و در رساله گناهان کبیره مفصلاً بیان شده که گناه صغیره اشخاص ظاهرالصلاح در حکم گناه کبیره خواهد بود . مطلب دوم آن است که : ✓ اطلاع پیدا کردن هندی مزبور یا اشخاص دیگری مانند او به بعض از خفایای امور و خبر دادن به آن هیچ دلالتی بر حق بودنشان یا درستی اعتقاد و مذهبشان و تقرّبشان نزد خداوند ندارد؛ زیرا ممکن است شخص به وسیله تسخیر جن یا یاد گرفتن رمل و بعض علوم غریبه از استاد یا به وسیله تصفیه خیال به بعض از امور خفیه اطلاع یابد در حالی که دارای عقاید باطل و ملکات زشت و کردارهای ناروا بوده و از روحانیت بی بهره و به عالم شیاطین متّصل باشد . اما آنچه از بزرگان دین از آگهی به امور پنهان و خبرهای غیبی رسیده است باید دانست که آنها کسبی نبوده بلکه تنها عطای الهی و الهام ربّانی بوده است و اگر کسی بگوید بنابراین تمیز بین حق و باطل به چیست ؟ گوییم اولاً : اهل عقل از حالات و رفتار و گفتار شخص می فهمند که روحانی است یا شیطانی و آنچه داراست عطای الهی است یا به وسیله کسب است. ثانیاً : اگر کسی به مدعی مقام روحانیت شود و به وسیله علوم غریبه و بعض خوارق عادت که کسب کرده بخواهد مردم بیچاره را اغوا کند یقیناً خداوند او را رسوا و مفتضح خواهد فرمود و به قاعده لطف محالست که خداوند حجت خود را ظاهر نفرماید و مردم را در وادی گمراهی نگاهدارد . و بالجمله صاحبان علوم غریبه ای که کسب کرده اند هرگاه در مقام گمراه کردن خلق و انحراف ایشان از طریق دین الهی برآیند خداوند حق را ظاهر خواهد فرمود چنانچه در قرآن مجید می فرماید : بلکه می افکنیم حق را بر باطل پس حق می شکند و خورد می کند باطل را؛ پس آن هنگام باطل محو شدنی است.¹ و پس از مراجعه به کتب روایات و کتب رجال دانسته می شود که از صدر اسلام تا حدود قرن سوم خداوند متعال به وسیله ائمه هدی علیهم السّلام همیشه حق را غالب و باطل را آشکار می فرمود چنانچه در سایر قرنها تا این زمان هرگاه مدعی باطلی پیدا می شده خداوند به وسیله علمای اعلام و حامیان شرع مقدس اسلام بطلانش را واضح می فرموده است و برای این مطلب نمونه هایی است که نقل آنها از وضع این کتاب بیرون است و تنها به نقل یک اکتفا می شود . در کتاب اسرارالشهاده دربندی و کتاب قصص العلمای تنکابنی است که در زمان شاه عباس از فرنگستان شخصی را پادشاه فرنگ فرستاد و به سلطان صفوی نوشت که شما به علمای مذهب خود بگویید با فرستاده من در امر دین و مذهب مناظره کنند اگر او را مجاب ساختند ما هم با شما همدین می شویم و اگر او ایشان را مجاب کرد شما بدین ما درآیید . آن فرستاده کارش این بود که هرکَس چیزی در دست می گرفت اوصاف آن چیز را بیان می کرد. پس سلطان ، علما را جمع کرد و سرآمد اهل آن مجلس، آخوند ملا محسن فیض بود؛ پس ملامحسن به آن سفیر فرنگی فرمود سلطانِ شما مگر عالمی نداشت که بفرستد و مثل تو عوامی را فرستاد که با علمای ملت مناظره کند؟ آن فرنگی گفت : شما از عهده من نمی توانید برآیید اکنون چیزی در دست بگیرید تا من بگویم. ملا محسن تسبیحی از تربت علیه السلام مخفیانه به دست گرفت، فرنگی در دریای فکر غوطه ور شد و بسیار تأمّل کرد. مرحوم فیض گفت چرا عاجز ماندی؟ فرنگی گفت عاجز نماندم ولی به قاعده خود چنان می بینم که در دست تو قطعه ای از خاک بهشت است و فکر من در آن است که خاک بهشت چگونه به دست تو آمده است! ملا محسن گفت راست گفتی، در دست من قطعه ای از خاک است و آن تسبیحی📿 است که از قبر مطهر فرزندزاده پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله است که امام است و پیغمبر ما فرموده ( مدفن حسین علیه السلام) قطعه ای از بهشت و صدق سخن پیغمبر ما را قبول کردی؛ زیرا گفتی قواعد من خطا نمی کند پس صدق پیغمبر ما را هم در دعوای نبوّت اعتراف کردی؛ زیرا این امر را غیر از خدا کسی نمی داند و جز پیغمبر او کسی به خلق نمی رساند. به علاوه پسر پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله در آن مدفون است؛ زیرا اگر پیغمبر بحق نبود از صُلبش و تابعش در دین او در خاک بهشت مدفون نمی گردید. چون آن عیسوی این واقعه را دید و این سخن قاطع را شنید مسلمان گردید. ------------------------------------------------- 1- (بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ) (سوره انبیا، آیه 18).
🤔 ‏اگه براتون سواله که چرا رضا پهلوی اینقدر تلاش میکنه تا براندازی بشه و برگرده ایران باید بگم که ایشون در‌ سن ۱۷ سالگی با پول ملت ایران ثروتمندترین پسر جهان بوده! ✍ فاطمه حسینی
🔴 ولی ساقط کردن کسانی که نزده‌اند از زندگی و کسب و کار و حتی سفر، قانونی است⁉️🤢🤮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مرد یا سیب زمینی...‼️ 🔹 مرد، حیای زن.... 🎙 استاد عالی ------------------------- غیرت یعنی چی؟ غیرت‌یعنی‌به‌احترامِ‌ناموست‌، احترامِ‌ بقیه‌ رو نگه‌داری. . بله عزیزم . . . اگرامربہ‌معروف‌ونهی‌ازمنکرنکنیم، حسین‌‌ابن‌علی‌هابھ‌کربلاهاخواهندرفت وتاریخ‌دوباره‌تکرارخواهدشد🖐🏿'. ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ای لباس سیاه محرم.mp3
26.9M
🏴 سلام ای لباس سیاه محرم 🎙حاج امیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220704-WA0201.mp3
2.23M
| ♥️ میزنه قلبم؛ داره میاد دوباره باز بوی ... 🏴
-1742397696_291160481.mp3
14.27M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور 📥 khl.ink/f/50688 💻 Farsi.Khamenei.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور 💻 Farsi.Khamenei.ir
📝 متن کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور منتشر شد. 🔍 بخوانید👇 https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5983131301526376105.mp3
5.53M
🎧 در تلاطم دنیا چه کنیم؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴ ⏱ زمان: ۲۲ دقیقه
44.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در تلاطم دنیا چه کنیم؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۴ ⏱ زمان: ۲۲ دقیقه 🎞 آپارات: aparat.com/v/AOMe6 @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت یک خبرنگار | گنجینه عظیم مروری بر دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر انقلاب 📥 سایر کیفیت‌ها👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50690
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۳۰ 🏷️ بهترین توشه سفر آخرت ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى اَلْقُبُورِ بِظَاهِرِ اَلْكُوفَةِ يَا أَهْلَ اَلدِّيَارِ اَلْمُوحِشَةِ وَ اَلْمَحَالِّ اَلْمُقْفِرَةِ وَ اَلْقُبُورِ اَلْمُظْلِمَةِ يَا أَهْلَ اَلتُّرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْغُرْبَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ اَلْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ أَمَّا اَلدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا اَلْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا اَلْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ اِلْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي اَلْكَلاَمِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ اَلزَّادِ اَلتَّقْوَى ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: (امام عليه السّلام، وقتى از جنگ صفّين برگشت و به قبرستانِ پشت دروازه كوفه رسيد رو به مُردگان كرد...) اى ساكنان خانه‌هاى وحشت زا، و محلّه‌هاى خالى و گروهاى تاريك، اى خُفتگان در خاك، اى غريبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد. امّا خانه‌هايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و امّا زنانتان! با ديگران ازدواج كردند، و امّا اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبرى است كه ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟ (سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود) بدانيد كه اگر اجازۀ سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى‌دادند كه: بهترين توشه، است. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳