eitaa logo
مباحث اجتهادی
829 دنبال‌کننده
113 عکس
4 ویدیو
0 فایل
﷽ 🔰مقام معظم رهبری: حوزه‌ی علمیه‌ خراسان یکی از کهن‌ترین و پربارترین مراکز علمی تشیع و مَهدپرورش بزرگان نام‌آور در دانشهای عقلی و نقلی اسلامی در طول چندین قرن است. 📚مباحث اجتهادی انتشار نظرات اساتید دروس خارج خراسان 📩 مدیر: 🆔 @Smahdiaghaei
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰آغاز فعالیت پایگاه مباحث اجتهادی همزمان با سالروز بعثت پیامبر مهربانی و دهه مبارک فجر، با هدف انتشار نظرات اساتید دروس خارج حوزه علمیه خراسان 🔸هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ 🌸 فرخنده سالروز بـعثت نـبی مکرم اسـلام حـضرت خـتـمی مرتـبت حـضرت مـحـمد صلی الله علیه و آله مبارک باد 🌸 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 شرط مسافت در نماز جمعه شیعه یکی از شروط صحت نماز را مسافت بین دو نماز جمعه می‌داند اما به اتفاق اهل سنت، مسافت شرط صحت نیست. فقیهان شیعه در تعبیر از این شرط، عناوینی مثل "الوحدة" یا "الوحدة فی مسافة الفرسخ" به کار برده‌اند. مدرک این شرط در نماز جمعه اولاً: اتفاق امامیه است و ثانیاً: دو روایت صحیحه از محمد بن مسلم است که دلالت دارند بر این که اگر در کمتر از یک فرسخ، دو نماز جماعت اقامه شد، باطل است. ما قرینه داخلیه و قرینه خارجیه داریم که مقصود از "جماعتین" در دو روایت، نماز جمعه است. قرینه داخلیه این است که اگرچه تعبیر "بین الجماعتین" آمده و لکن در این روایات دو مرتبه کلمه "جمعه" ذکر شده است. آن دو مرتبه شاهد بر این است که مراد از جماعتین، نماز جمعه است. قرینه خارجیه این است که احدی در نماز جماعت نگفته است که بین جماعتین فاصله شرط است. روایات، دلالت بر حکم وضعی دارند. چون نهی دلالت بر فساد دارد و اگر نفی هم باشد، نفی صحت است که معنایش بطلان است و نفی طبیعت نیست. 📝تولید خبر: حجت الاسلام حسین صادقی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚 درس خارج فقه ۱۴۰۲.۰۷.۰۱ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 شروط اجرای استصحاب به اتفاق اصولیان، در اجرای استصحاب، اتحاد قضیه متیقنه و مشکوکه شرط است. اما در وجه و دلیلش اختلاف نظر وجود دارد. مرحوم شیخ انصاری می‌فرماید اگر اتحاد محمولی و موضوعی نباشد تحقق عرض بلا معروض لازم می‌آید که محال عقلی است؛ زیرا مثلاً با انتقال عدالت از زید به عمرو، عدالت بدون موضوع می‌ماند و هذا محال. اما به نظر می‌رسد این فرمایش مربوط به تکوینیات است نه اعتباریات. چه اشکالی دارد مقنّن بفرماید اگر به عدالت زید یقین کردی به عدالت عمرو متعبد باش. مثل این‌که زید را هم شیر فرض کنیم، هم روباه. شیر فرض کنیم به اعتبار شجاعتش و روباه به اعتبار حیله‌بازی‌اش. 📝تولید خبر: حجت الاسلام محمد علی سعدی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚 درس خارج اصول ۱۴۰۲.۱۰.۱۵ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 بررسی وجود شأن ولایت برای دستگاه ها و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی 🔻 از مطالب اساسی نیازمند دقت در بررسی گزاره ها و فروعات مرتبط با امنیت، امکان سنجی اعمال ولایت در عملیات ها و مأموریت ها از سوی مسئولان و نیروهای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی است. شأن ولایت در حکومت اسلامی به واسطه جعل شارع صرفا به فقیه جامع الشرایط اختصاص دارد و او حق انتقال این ولایت به دیگری را ندارد. ولی فقیه فقط می تواند به دیگران در محدوده مشخص وکالت دهد، یا ایشان را متولی امری با ضوابط مشخص قرار دهد و یا اذن انجام برخی کارها را به او واگذار کند. در همه موارد گذشته شخص وکیل، متولی و مأذون باید صرفا در محدوده وکالت، تولیت و اذن رفتار کنند و در سایر موارد حتما باید از ولی فقیه کسب تکلیف کنند. مطالب مورد اشاره در ضمن استفتائات مقام معظم رهبری مورد توجه معظم له قرار گرفته است و به آن تصریح کرده اند. ر.ک: اجوبة الاستفتائات، ج1، ص12 بنابراین دستگاه ها، مسئولان و مأموران امنیتی جز در موارد مأذون از ناحیه ولی امر، در اموری که نظر قطعی ایشان را ندارند نمی توانند به صرف وابستگی دستگاه خود به ولی فقیه اعمال ولایت کنند و حتما باید در موارد خاص نظر ایشان را جویا شوند. 📝تولید خبر: حجت الاسلام سید مهدی مرویان حسینی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج فقه، ۹ مهر ۱۴۰۲ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 تاملی در اتهام ابن إدريس به مخلط بودن 🔻 بیان شد که ابن إدريس به دو دلیل شمول حکم محارب بر زنان را نپذیرفته: ۱) عدم تعمیم آیه محاربه بر زنان، و اختصاص بر مردان. ۲) شبهه در اجرای حدود و در نتیجه اجرای قاعده درء. همچنین اشاره شد که در ادامه مرحوم ابن ادریس در تناقض با قول قبل خود، قائل به شمول حکم محارب بر زنان و مردان می‌شود. به مناسبت چنین تناقضات و برخی فتاوای شاذ، در کتب رجالی از ابن إدريس به عنوان (مِخلَط) یا (مُخَّلِط) یاد شده و این تعبیر از معاصر ابن إدريس، سدیدالدین حمصی نقل شده. مرحوم (ابوالهدی کلباسی متوفای ۱۳۵۶ ه ق) در جلد دوم کتاب (سماء المقال) به بررسی برخی اصطلاحات پرداخته، از جمله در بررسی واژه (مخلط) چهار معنا بیان می‌نماید: چهار معنا برای (مخلط) از بیان صاحب سماء المقال: ۱) خلط در مذهب: اعتقادات صحیح و فاسد را خلط می‌نماید، مثلا ابتدا شیعه صحیح المذهب بود، بعد خلط کرد و واقفی شد. ۲) خلط در روایات: کسی که روایت انکار شده و ناشناخته را نقل میکند. ۳) خلط در اسناد: کسی که اسناد روایات را صحيحا و سقیما خلط می‌نماید. ۴) خلط مطلب: کسی که مطالب صحیح را با غیر صحیح مخلوط می‌نماید. (که همین معنا مورد بحث است). آدرس: الكلباسي، ابو الهدى، سماءالمقال في علم الرجال،جلد : ۲ صفحه : ۲۸۶ 📝تولید خبر: حجت الاسلام سید مجتبی صدیقیان 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج فقه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 حقیقت علم اجمالی حقیقت علم اجمالی چیست؟ متعلق علم اجمالی چیست؟ مثلا در علم اجمالی به وجوب نماز ظهر یا جمعه علم به چه چیزی تعلق گرفته است؟ در اینجا نظریات متعددی وجود دارد. 🔻نظریه اول نظریه مرحوم آخوند است. از ظاهر کلمات آخوند استفاده می‌شود که متعلق علم اجمالی، فرد مردد است. البته ایشان این نظریه را در باب علم اجمالی مطرح نکردند. بلکه در بحث واجب تخییری در حاشیه مطلبی راجع به واجب تخییری فرموده‌اند. ایشان در متن کفایه می‌گوید صحیح نیست معنای واجب تخییری را وجوب "احدهما لا بعینه" بدانیم و فرقی ندارد این لابعینه مصداقی یا مفهومی باشد. "لابعینه مصداقی" یعنی وجوب به واقع و مصداق احدهما تعلق گرفته است ولی مشخص نیست که آیا وجوب به صیام تعلق گرفته یا به عتق؟ "لابعینه مفهومی" یعنی وجوب به مفهوم و عنوان احدهما تعلق گرفته است. ایشان در حاشیه کفایه می‌‌فرمایند: گر چه صحیح است که بعضی از صفات حقیقی مثل علم به احدهما تعلق بگیرد به طریق اولی صحیح است صفات اعتباری مثل وجوب و حرمت هم به آن تعلق بگیرد، ولی بعث به‌ سوی احدهما معنا ندارد. لذا وجوب تخییری به این معنا صحیح نیست. (کفایه الاصول ج۱ ص۲۶۲) 📝تولید خبر: حجت الاسلام حیدری 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚خارج اصول ۲۴ .۱۴۰۲.۱۰ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
📌قشر خاکستری در قرآن 📜 مردم جامعه دینی دریک تقسیم بندی سه گروه میشوند؛ قشر سفید یا مومنین، قشر سیاه یا منافقین (و به تبع کافرین)، قشر خاکستری. 💡 سوال: قشر خاکستری چه کسانی‌ هستند؟ ✅ قشر خاکستری کسانی‌اند که باور لازم را برای مقاومت در تندبادها و سختی‌ها ندارند و این به دلیل ضعف معرفتی آنهاست و تعبیر قرآن از این امر مریضی قلب است. 📍در کشور ما مشکلات و پیشرفتهای جامعه وابسته به مدیریّت و هدایت صحیح این بخش از جامعه است؛ گاهی در شهادت سردار دلها قلب آنها اصلاح شده و به اسلام و انقلاب گرایش پیدا میکنند و گاهی با گرانی بنزین و مشکلات اقتصادی نا امید شده و اصل پیشرفت را منکر میشوند. 🌱 قشر خاکستری در قرآن کریم بخش مهمّی از آیات قرآن کریم به توضیح حال این افراد و مشکلات آنها و راه‌حل هدایت آنها می‌پردازد به عنوان نمونه در آیات سوره آل عمران و ماجرای جنگ اُحُد خداوند متعال سخن اینها را اینگونه نقل می‌فرماید: "يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا" آیه ۱۵۴ این افراد در شرایط سخت جنگی اصل دین را منکر می‌شوند. 🖋پیشنهاد مقاله: راه‌های شناخت و هدایت قشر خاکستری در قرآن کریم 📝تولید خبر: حجت الاسلام سید رضا علیزاده 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚خارج تفسیر ۱۴۰۲.۱۱.۱۴ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 وجوب ردّ امانت کافر حربی و ناصبی 🔻اگرچه برخی از فقیهان ردّ امانت کافر حربی را حرام و عده‌ای هم غیر واجب دانسته‌اند، اما به نظر می‌رسد که براساس عمومات حرمت خیانت، حتی خیانت به کافر حربی و ناصبی هم ممنوع بوده و لذا ودیعه‌پذیر ملزم به ردّ امانات آن‌ها خواهد بود و همان امامی که تملک مال ناصبی را مجاز اعلان نموده‌، امر به ادای امانت ناصبی کرده‌ است. اگرچه عموم فقیهان عدم محترم بودن مال کافر حربی و ناصبی را به معنای جواز تملک و استنقاذ آن دانسته‌اند، لکن به نظر می‌رسد در غیر ایام حرب و جنگ، هیچ دلیلی بر جواز تملک اموال آنان وجود ندارد و لذا عدم احترام اموالشان صرفا به معنای عدم وجوب حفظ و محفاظت آن از تلف خواهد بود و این عدم وجوب حفظ منافاتی با مالکیت آنان بر اموالشان ندارد (کما ادعی الشیخ الکمپانی و السید الصدر). 📝تولید خبر: حجت الاسلام محسن رأفت نیا 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج فقه، ۱۹ آذر ۱۴۰۲ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
🔰رسوا ساختن کافران، سنت الهی است ✳️ مقام معظم رهبری مد ظله العالی به مناسبت آیه‌ی ۲ سوره‌ی مبارکه برائت: فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ ۙ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ)؛ (پس [اى مشركان،] چهار ماه [ديگر با امنيّت كامل‌] در زمين بگرديد و بدانيد كه شما نمى‌توانيد خدا را به ستوه آوريد، و اين خداست كه رسواكننده كافران است) می‌فرمایند: چهره‌ی اسلام، فقط یک چهره‌ی باز و خنده رو نیست؛ به هنگام رویارویی با کفاری که قصد اظهار وجود در برابر خدا را دارند، سخت و محکم، آن‌ها را تهدید به خواری و رسوایی می‌کند. ✅ خداوند متعال، ابتدای امر، به سرکوب مخالفین خود نمی‌پردازد بلکه آن‌ها را به فکر و تأمل در کمال آرامش دعوت می‌کند؛ چنانچه باز هم قصد عناد و مخالفت و دشمنی و ابراز وجود داشته باشند، بدانند که سنت الهی بر رسوا ساختن آن‌هاست. بدانند کفر از بین رفتنی است؛ چرا که مخالف با فطرت انسان است. سنت الهی بر این است که آنچه کافران می‌پوشانند را آشکار می‌کند. ‼️ «الکافرین» شامل تمام کفار جهان می‌شود؛ چه آن‌ها که قبل بوده‌اند و چه آنان که هستند و چه آن‌هایی که بعد می‌آیند. 📝تولید خبر: حجت الاسلام محقق 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚 خارج تفسیر۱۴۰۲.۱۱.۲۱ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠موارد استثنا از حرمت غیبت 🔻از جمله موارد جواز غیبت، غیبت مظلوم از ظالم است که فی الجمله جایز است؛ لکن در این مسئله چند قول وجود دارد: ۱. غیبت ظالم مطلقا جایز است؛ (هم برای مظلوم و هم برای سایر افراد) ۲. فقط از سوی مظلوم جایز است. به نظر ما غیبت غیرمظلوم از ظالم جایز نیست. به دلیل آیه‌ی شریفه: 《لا يُحِبُّ اللهُ‌ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللهُ‌ سَميعاً عَليماً سوال: آیا مظلوم مطلقا می‌تواند از ظالم غیبت کند؟ جواب : جمعی فرموده‌اند: غیبت مظلوم از ظالم با دو قید جایز است 1- للانتصار باشد. 2- فقط در خصوص ظلمی که به او شده است. اشکال ما به قید اول: چه بسا امید به انتصار ندارد؛ ولی اقل فایده اش این است که موجب تشفی است؛ چه بسا با این کار سبک می‌شود. علاوه بر این با توجه به اطلاق « إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ » بعید نیست که در هر صورت جایز باشد (خواه للانتصار یا غیرانتصار.) قید دوم را می‌پذیریم زیرا از عبارت «إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ» می‌فهمیم دلیل جواز غیبت خصوص ظلمی است که به او شده. ولی غیر آن تحت حرمت غیبت باقی می‌ماند. 📝تولید خبر: حجت الاسلام سیدمحمدعلی حسنی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج فقه ۱۴۰۲.۷.۵ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠صلاة در دار غصبی 🔻نسبت به اقوال و ذکرهای نماز گفتیم که اینها تصرف در غصب نیست. نسبت به قیام و رکوع گفتیم از مقوله «وضع» است، و غصب از مقوله «أین» است ، و بایکدیگر متحد نیستند. نسبت به هوی ( فرود آمدن به سجده )و نهوض به قیام (بلند شدن از سجده) ،عرض شد که تصرف در مکان به حساب می‌آید، ولکن مطلبی که هست آیا این دو از اجزاء صلاتی است یا از مقدمات عقلی؟ اگر ما این دو را (هوی و نهوض )را جزء مقدمات عقلی بدانیم نه از اجزاء قهرا باید قائل به جواز شویم چرا که حرمت مقدمه منافاتی با وجوب ذی المقدمه در صورتی که مقدمه منحصره نباشد ندارد ولکن اگر مقدمه منحصره بود باید مراجعه کنیم به قواعد باب تزاحم . 📝تولید خبر: حجت الاسلام سید جمال شوقی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج فقه ۱۴۰۲.۹.۱۹ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠دامنه بحث وجوب وحرمت دراجتماع امرونهی 🔻آیا اجتماع امر ونهی شامل تمامی واجبات ومحرمات میباشد یا اختصاص به بخش خاصی دارد ؟ نظریه آخوند خراسانی شامل تمامی اقسام واجبات ومحرمات میشود ودودلیل ذکر کرده اند الف- وجود ملاک محل نزاع (لزوم جمع ضدین ) در تمامی اقسام ب- اطلاق انرونهی در عنوان مساله . نظریه صاحب فصول بحث مختص به وجوب وحرمت نفسی عینی تعیینی میباشد وسائر اقسام از محل نزاع خارجند . دلیل : انصراف امرونهی به ونفسی عینی تعیینی وانصراف قرینه میباشد و به منزله قدر متیقن میباشد اشکال به صاحب فصول : این انصراف بدون منشا میباشد زیرا انصراف یا از کثرت وجود است یا کثرت استعمال وهردو دربحث مفقود میباشد وثانیا اگرانصراف باشد اینجا قرینه بر اطلاق داریم وآنهم وجود ملاک میباشد . استاد محترم: اشکال ایشان در اصل نقد کلام شیخ انصاری میباشد که قائلند به اینکه ملاک در تمامی اقسام من جمله وجوب وحرمت تخییری وجود ندارد. 📝تولید خبر: حجت الاسلام حسنی قائنی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚درس خارج اصول ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛
💠 مبحث طهارت؛احکام اوانی؛ حکم استفاده از آنیه ذهب و فضه در اکل و شرب و مطلق استعمالات 🔻مرحوم صاحب عروه در مسأله چهارم از حکم الاوانی می‌فرماید: «يحرم استعمال أواني الذهب و الفضة في الأكل و الشرب و الوضوء و الغسل‌» حرمت أکل و شرب از ظرف طلا و نقره بین شیعه و سنی اجماعی است إلا داود از علماء سنی که حکم مزبور را اختصاص به فقط شرب از این دو ظرف داده است. روایات در این جهت متعدد است و حتی بعضی روایات باب از طرق عامه نقل شده است در عده‌ای از روایات تصریح به کراهت شده است لکن به قرینه روایاتی که صریحا نهی از أکل و شرب در اوانی ذهب و فضه شده کراهت حمل بر حرمت می‌شود مثل صحیحة محمد بن ‌مسلم که فرمود: «لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ.» ضمناً در دسته‌ای از روایات نهی از نفس آنیه ذهب و فضه شده است مثل صحیحة دیگر از محمد بن‌ مسلم که فرمود: «أَنَّهُ نَهَى عَنْ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.» و غیرها از روایات دیگر مثل صحیحة إبن ‌بزیع.... 📝تولید خبر: حجت الاسلام ابن حسینی 💠 بیشتر بخوانیم👇 📚 درس خارج فقه ۱۴۰۲.11.21 🌐مباحث اجتهادی ┏━━━━━━🕌🕌┓ @mabahesijtihadi ┗📚📚━━━━━━┛