eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
553 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
784 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 ❄🌸❄🌸❄🌸❄ ⭐نام:حسین خرازی تولد: ۱ شهریور ۱۳۳۶ اصفهان  ⭐لقب: : ۸ اسفند ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج ⭐محل شهادت: ❤ 🍀@mabareshohada🌷
#روایٺــ_عـشق 🍃 رفتم بیرون، برگشتم... هنوز حرف می زدند... پیرمرد می گفت جوون! دستت چی شده؟ تو #جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟ #حاج_حسین خندید آن یکی دستش را آورد بالا. گفت این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای #مادرم. پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت. پرسیدم: پدر جان! تازه اومده ای #لشکر؟ حواسش نبود. گفت: این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟ گفتم #حاج_حسین_خرازی راست نشست گفت #حسین_خرازی؟ فرمانده لشکر؟ #سردارشهید_حسین_خرازی 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم . من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند . يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند . كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش . همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم ، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد . گفت : به خدا سپردمتون ! تا صداش را شنيدم ، نفسم بريد . گفتم : ؟ گفت: هيـــــس ؛ صدات در نياد ! و رفـــت سراغ تانک بعدی #🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 با اتوبوس می‌برمت تا حالت جا بیاد مرخصی داشتیم و قرار شد با بریم اصفهان . گفت : بیا با اتوبوس بریم . بهش‌گفتم : با اتوبوس؟ توی این‌گرما؟ تا این حرفم رو شنید ، گفت : گرما ؟!!! پس بسیجی ها توی گرما چی‌کار میکنن؟ من یه دفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم . پس اونا چی بگن ؟ با اتوبوس می‌برمت اصفهان تا حالت جا بیاد 📚یادگاران7 «کتاب » ، صفحه 33 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺