eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
570 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
694 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
#رسم_خوبان 🌹 💢تازه نامزد کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام عید بود. خیلی‌ها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویش‌ها دیدن کنند. تعطیلات نوروز برای خیلی‌ها مهم است. اما عباس باید این لذت را زیر پا می‌گذاشت. آتش درونش هر لحظه شعله‌ورتر می‌شد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت:‼️ «همه‌چی هماهنگه» 💢یک‌بار با آن #شور و حالش زنگ ‌زد و گفت:«حسین! گذرنامه‌ها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم،😍 شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از #خدامونه!» ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق می‌افتاد. خیلی از #شهدا را به ایران🇮🇷 آورده بودند و از بچه‌های ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ #دل_کندن_از_دنیا بود💔 و عباس از دنیا دل کنده بود...🕊 ✍️به روایت همرزم شهید #شهید_عباس_دانشگر 🌷 #سالروز_شهادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
شهید عباس دانشگر: در وصیتنامه اش نوشته بود: من کجا و شهدا کجا خجالت می کشم مانند شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره آنها هم نیستم ! ‌ ؛ 🍃🌹 @mabareshohada
🔻 روایت یک #خواب_زیبا 🔹شبی در خواب #جوان زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را #مجذوب خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم #عباس_دانشگر است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و #فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از #شهدا روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به #مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و #آزاد پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 #نماز قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام #خانم_عبدوس که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به #نيت_من زیاد قرآن می خواند. صبح از #خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل #فرزندم دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به #یاد_او قرآن میخوانم و #صلوات میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب #شهید_عباس_دانشگر 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌹🕊 برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود... اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود. اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود، پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟ گفت: نه واقعا!! چنین آدمی هست که #شهید می شود شهید مراقب چشمش هست. گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی ,چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است... #شهید_مدافع_حرم #شهید_عباس_دانشگر 🌹 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
حدیث شنیدنۍ است... حدیث دیدار است... دیدار ... آنها ڪ در حضور حق اند و آنان ڪ به یار رفته اند، گوش جانشان با حدیث شهادتـــــ ها دارد... حدیث شهادتـــــ براۍ شاهد نیست، براۍ ماندگان است... ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 📥 ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ 🌹➯🆔 @mabareshohada 🌹 ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝ 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔻پدر شهید دانشگر: پسرم مقید به شرعیات و فرائض بود و هیچگاه ندیدم که اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب می‌کرد. صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد. یادم است پس از شهادتش، نیمه‌های شب که همه خواب بودند با صدای اذان بی‌موقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! علی الظاهر صدا از جای دیگر بود که پس از جستجو تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند می‌شد. ساعت اذان مطابق برساعت شرعی منطقه حلب سوریه بود. خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان...» 🌷 شهید مدافع حرم شادی روحش 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨ درد را انسان بی‌هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی‌هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟🤔 ✨ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش می‌شنوم، صدای حرم می‌آید، گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد.😞 ✨ مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جست‌وجو نمی‌کنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مرده‌ام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! به‌حرمت پای خسته‌ی رقیه(س)، به ‌حرمت نگاه خسته‌ی زینب(س)، به ‌حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.😔 🔖 فرازهایی از وصیت نامه @mabareshohada
📜 خاطره ای از عباس آقا نماز ظهر و عصر را که خواندیم، کنار هم نشستیم و حلقه‌ای تشکیل دادیم. همه‌مان نوجوانانی کم سن و سال بودیم. عباس با این که از ما بزرگ‌تر بود به سمتمان آمد و با تک‌تک‌مان سلام و احوال‌پرسی کرد و دست داد. چهره خندانش را هرگز از یاد نمی‌برم. وقتی از مسجد بیرون می‌آمدم، دیدم که مشغول بحث سیاسی است. جملات رهبر معظم انقلاب را از حفظ می‌گفت. با زیبایی کلام و قدرت بیانش، وقتی درباره مسائل سیاسی بحث می‌کرد، احساس می‌کردی که صاحب نظر است. شاید توصیف کاملی نباشد اما شخصیت عباس، ترکیبی از تواضع و خوشرویی و آگاهی بود. 🖌علی صفاری-دوست شهید 💠تاریخ تولد : 1372/02/18 💠محل تولد : سمنان 🌷تاریخ شهادت : 1395/03/20 🌷محل شهادت : حومه جنوبی حلب - سوریه 🌷مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان @mabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می خواهم عوض بشوم ، همه ی زندگی ام را عوض بکنم ، می خواهم آن کسی باشم که دوست دارم ، نه آن چیزی که یک ذهن مریض از من ساخته است ، هرگز از تاخیر و دیر شدن به آرزوهایم نا امید نمی شوم ، زیرا بخشش الهی به اندازه ی نیت است . . . فرازی از دست ‌نوشته های مدافع حرم 23 ساله 🌷 —————————- 🌷 خسته ام ای ! گرفته است هوای ... دستم را بگیر و مراهم ببر... با خودت... تا ... 🌷 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم عباس شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه مي‌كند؛ مثل ياران حسين(علیه السلام) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نمي‌كند. كسي نمي‌داند در اين نماز ميان عباس و خدا چه مي‌گذرد. او چند ساعت بعد به شهادت مي‌رسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنج‌شنبه 95/3/20 به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نمي‌دانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط مي‌دانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و مي‌گفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بي‌قرار بوديم. گاهي از مقر بيرون مي‌آمديم، چشم‌انتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه مي‌آمد همه بيرون مي‌پريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخي‌اش سرزمين حلب را رنگين كرده است.» عباس تازه‌داماد بود. رفقاي عباس در سوريه هم‌قسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود. عباس درس عاشقي را چشيده بود و بايد مي‌رفت. 🌹 دست نوشته : ✍ خدايا دلم تنگ است هم جاهلم هم غافل نہ در جبهۂ سخت مے جنگم نہ در جبهۂ نرم حسين(علیه السلام) تماشاچے نمیخواهد يا حقے يا باطل راستے من کجا هستم؟🍃 شادی روحش سلام و صلوات هدیه به امام و شهدا 💐شادی روح پرفتوح شهید و قرائت فاتحه💐 💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می خواهم عوض بشوم ، همه ی زندگی ام را عوض بکنم ، می خواهم آن کسی باشم که دوست دارم ، نه آن چیزی که یک ذهن مریض از من ساخته است ، هرگز از تاخیر و دیر شدن به آرزوهایم نا امید نمی شوم ، زیرا بخشش الهی به اندازه ی نیت است . . . فرازی از دست ‌نوشته های مدافع حرم 23 ساله 🌷 —————————- 🌷 خسته ام ای ! گرفته است هوای ... دستم را بگیر و مراهم ببر... با خودت... تا ... 🌷 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺