#خاطرات_شهدا🌷
💠خواب مادر بزرگوار
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد در مورد #شهید_محسن_حججی
🔰شبی که شهید محسن #حججی به خاک سپرده شد. خواب دیدم که در فاصله کمی رسیدم #نجف_آباد اصفهان. مزار شهید محسن 🌷 باران شدیدی می بارید
🔰همه جمعیت رفتن و فقط پدر و مادر شهید محسن باقی موندن. #مادر_شهید بهم میگفت: حاج خانم من شمارو میشناسم، صبر کن الان میگم شما کی هستی
🔰دیدم شهیدمحسن اومد، #لباس_احرام پوشیده بود. به مادرش گفت: ایشون رو میشناسم #مادرشهیدیوسف هستن از گیلان
🔰و به مادرش اشاره می کرد که بیشتر مادر شهید یوسف🌷 رو عزت و احترام کن.
و همدیگر رو در آغوش گرفتیم💞 و گریه کردیم
♨️واقعا #شهیدان را شهیدان می شناسند 🌺
#مادرشهید_یوسف_فدایی_نژاد
#شهید_محسن_حججی
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
#شهید_مدافع_حرم_حاج_احمد_اسماعیلی
📌 نقل از #مادر_شهید:
🍂روزی که #احمد داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری
با خنده گفت معلومه دیگه
🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟
گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه
🍁شب #قبل از شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔
#سال۹۴
شب آخر میگفت قربون برم #حضرت_زهرا چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند
🍂 احمد و برادر شهیدش امیر
به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن
#شب_شـــــهادت خانم #حضرت زهرا سلام علیها از ناحیه
#پهلو #گلوله خورد و شهید حضرت زهرایی شد
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌷شهیدی که در قبر به احترام مادرش چشمانش را باز کرد... 🕊گويي هنوز هم با گذشت سالهاي طولاني از اتمام
🍃شاید برای معرفی شهید علی اکبر صادقی کافی باشه بگی :" شهیدی که در #قبر به درخواست مادرش چشم باز کرد."
همین!
🍃در #تهران به دنیا آمد اما مطلق دل به آن نبست. گویی از همان ابتدا متوجه شده بود که این عجوزه عروس هزار داماد است و پر از زرق و برق و نیرنگ. تا جایی که وقتی همسرش را عقد کردند اعلام کرد اگر جنگ تمام شد و سالم برگشتم زندگیمان را شروع می کنیم. الان وقت جنگ است نه وقت شروع زندگی! من راضي نيستم دختري را به خانه بياورم و با رفتنم باعث عذاب و ناراحتي او شوم.
🍃 مرحومه ملوک خانم، #مادر_شهید فرموده بودند: " روز تشییع جنازه رفتم داخل قبر. هیچ کس دیگری به جز من و علی اکبر داخل قبر نبود. سرم را بردم نزدیک صورتش و گفتم: خدایا! تو رو به علی اکبر #امام_حسین قسمت میدم که یک بار دیگه چشمان علی اکبرم رو به من نشون بدی. همون موقع بود که چشمان علی اکبر باز شد. به همون زیبایی بود که در شب دامادی اش بود. خدا رو شکر کردم که آخرین خواسته ام در مورد فرزندم برآورده شد. به کسی چیزی نگفتم و از قبر بیرون آمدم. تا چند سال بعدش هم به کسی حرفی نزدم اما از روی #عکس هایی که گرفته شده بود راز من و علی اکبر فاش شد"
🍃بنده کلید این راز و #معجزه ی خداوند را بین وصیت نامه اش یافتم. "سعی نمایید در #مسجد کاملا هدفتان رضای #خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید. هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی است و بدنبال آن #خودسازی است"
🍃به قول "صغیر اصفهانی"
حلال جمیع مشکلات است حسین
شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه! تو را چه غم ز طوفان بلا؟
جایی که سفینه النجاه است حسین
روحش شاد و یادش گرامی♥️
✍️نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_اکبر_صادقی
📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٧
🕊محل شهادت : عراق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹🌴🕊🌹🕊🌴🌹
#شهید_مدافع_وطن
#یوسف_فدایی_نژاد
#یوسف یه #تسبیح هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل #صلوات_های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به #محمد_عشقی معروف شده بود و نام #جهادیش شده بود #محمد_عشقی .
بعضی دوستان به ایشون میگفتن #یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا #یوسف به مادرمون خانم #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بود...
#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت #قرآن کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد.
آقا #یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد.
#یوسف بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند.
#پدر_شهید می گفت #یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا #نماز اول وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد #شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا #یوسف مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم.
#یوسف همیشه دست بوس #پدر و #مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادر_شهید !
چطوری #پدر_شهید !
#مادرش ناراحت می شد و میگفت من می خوام #دامادیتو ببینم . #یوسف می گفت نه مامان حالا زوده.🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🥀🌴🥀
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#احمدرضا_احدی
یکی از دوستان احمدرضا با منزل همسایه مان تماس گرفت ، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت !
پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت ،
یکی از دوستانم بود ، پرسیدم ، چکار داشت؟!
گفت ، هیچی ، خبر قبول شدنم را در #دانشگاه داد!
گفتم ، چی؟؟ ، گفت ، می گوید رتبه اول کنکور شده ای !!
من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم ،
رتبه اول؟؟ ، پس چرا خوشحال نیستی؟؟!!
احمدرضا گفت ، اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم !
در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!!
یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود ، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی ، می گفتم احمدرضا تو الان ، پزشکی قبول شده ای ، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟!
می گفت ، می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند!
می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!...
راوی :
#مادر_شهید
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺
#شهید_مدافع_حرم_حاج_احمد_اسماعیلی
📌 نقل از #مادر_شهید:
🍂روزی که #احمد داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری
با خنده گفت معلومه دیگه
🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟
گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه
🍁شب #قبل از شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔
#سال۹۴
شب آخر میگفت قربون برم #حضرت_زهرا چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند
🍂 احمد و برادر شهیدش امیر
به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن
#شب_شـــــهادت خانم #حضرت زهرا سلام علیها از ناحیه
#پهلو #گلوله خورد و شهید حضرت زهرایی شد
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#شهید_مدافع_حرم_حاج_احمد_اسماعیلی
📌 نقل از #مادر_شهید:
🍂روزی که #احمد داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری
با خنده گفت معلومه دیگه
🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟
گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه
🍁شب #قبل از شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔
#سال۹۴
شب آخر میگفت قربون برم #حضرت_زهرا چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند
🍂 احمد و برادر شهیدش امیر
به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن
#شب_شـــــهادت خانم #حضرت زهرا سلام علیها از ناحیه
#پهلو #گلوله خورد و شهید حضرت زهرایی شد
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#شهید_مدافع_حرم_حاج_احمد_اسماعیلی
📌 نقل از #مادر_شهید:
🍂روزی که #احمد داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری
با خنده گفت معلومه دیگه
🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟
گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه
🍁شب #قبل از شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔
#سال۹۴
شب آخر میگفت قربون برم #حضرت_زهرا چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند
🍂 احمد و برادر شهیدش امیر
به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن
#شب_شـــــهادت خانم #حضرت زهرا سلام علیها از ناحیه
#پهلو #گلوله خورد و شهید حضرت زهرایی شد
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺