eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
570 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
694 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
•••[☘️] ❤️ یکی از دوستانم تعریف میکرد که سومین روز شهادت حامد بود و داشتم به مراسمی که در مسجد طوبای تبریز برپا بود، می‌رفتم، در مسیر، جوانی را دیدم که او هم در چهارراه طالقانی منتظر ماشین بود تا به سمت خیابان آبرسانی برود، به نظر می‌رسید معلول ذهنی و حرکتی باشد، سوارش کردم و از او پرسیدم: شما کجا می‌روید؟ گفت: به مراسم آقا حامد، پرسیدم: او را از کجا می‌شناسید؟ با گریه گفت: او ماهیانه برای منزل ما روغن و برنج می‌خرید و چون نمی‌توانستم حملش کنم، خودش تا داخل خانه می‌آورد. حامد درآمد چندانی نداشت؛ اما بعد از شهادتش فهمیدیم که پنهانی برای خانواده‌های فقیر برنج و روغن و سایر اقلام ضروری زندگی را تهیه می‌کرده است. 🌷شهید حامد جوانی🌷 📚بریده‌ای از کتاب «در رکاب علمدار» 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
دیروز... در همین حوالی! پشت نی های قد بلند ... مردی،پیشانی خود را،بر خاک نهاد... که پر نور تر از همه ی ها ست؛ تا را در تاریکی دنیا گم نکنیم! آن روز با سر انگشتانش؛ مرزهای را برایمان ترسیم کرد! تا ایمان مان سقوط نکند... 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🥀🌷🥀 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد ، او بدون اهانت به نگهبان . برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست . به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری . رفتم و با کمال تعجب را دیدم که راحت روی زمین نشسته . پس از سلام عرض کردم جناب چرا تو این گرما اینجا نشستی .؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد . این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی ، منهم منتظر ماندم ، مانع پرواز نشوم . در صورتیکه معاونت عملیات فرماندهی وقت نهاجا بودند ، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او . بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @mabareshohada 🍃
ڪار ڪه گره میخورد و فرمول‌ها هم ڪم می‌آوردند در حل مشڪل‌ها با خدا خلوت میڪرد ! برڪت داشت ، فڪرو ذهنی ڪه هدایتش را سپرده بود دست خدا . را میگویم . ✍️ 💠شـادی ارواح طیبه شهدا صـلوات🌺🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹🥀🌷 دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبه‌روی خوابگاه زنجان خانه‌هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک‌نشین‌ها. همیشه چشمم به این خانه‌ها می‌افتاد، اما هیچ‌وقت فکر نکرده بودم به آدم‌هایی که توی این آلونک‌ها زندگی می‌کنند. اوضاع‌شان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانه‌ها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه‌ قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه‌ها افتاد، قربان صدقه‌شان رفت. خانه درواقع، یک اتاق خرابه‌ نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. مصطفی گفت: «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر می‌زد. برنج و روغن می‌خرید و برایشان می‌برد. وقتی هم که خودش نمی‌توانست کمک کند، چندتا از بچه‌ها را می‌برد که آن‌ها کمک کنند . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
در سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد، در آبادان درس خواند و با آغاز نهضت انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های خود را در راه انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز با نهادهای مختلف انقلابی همکاری داشت. از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در صدا و سیمای مرکز آبادان و رادیو نفت آغاز کرد و در سمت «مدیر خبر» رادیو آبادان و نماینده صدا و سیما در قرارگاه خاتم‌الانبیا(صلی الله علیه و آله) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب مشغول به‌خدمت شد. در هنگامه جنگ تحمیلی نیز با حضور در جبهه‌ها و زیر بارش توپ و خمپاره، با پیگیری کار خود، ایثارگری رزمندگان را روایت میکرد. در ۲۱ دی ۱۳۶۵ در دومین روز عملیات کربلای ۵ به ‌ رسید . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🍃🌼 📎تمثیلی زیبا از 🌷 .(تصویر مشاهده شود) 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
📌 نقل از : 🍂روزی که داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری با خنده گفت معلومه دیگه 🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه 🍁شب از شهادت سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔 شب آخر میگفت قربون برم چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند 🍂 احمد و برادر شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن خانم زهرا سلام علیها از ناحیه خورد و شهید حضرت زهرایی شد 🕊 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷 |سردار شهید عبدالحسین برونسی| 🌟 سهم خانواده من ... 📍همسر شهید: يك روز با دوتا از همرزماش آمده بود خانه. آن‌وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم. فصل تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب‌يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده‌خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. 🔻 بعد از شهادتش، همان رفيقش می‌گفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند. 📚منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک 🌹 🌹 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۹۰ ثانیه برای شناخت نابغه مستندسازی، 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🍃🍂 شهید_علی_صیاد_شیرازی 🌹نام: 🌾علے 🌹نام خانوادگی: 🌾صیادشیراری 🌹تاریخ تولد: 🌾۲۳ خرداد ۱۳۲۳ 🌹محل تولد: 🌾استان خراسان رضوی،شهرستان درگز 🌹تاریخ شهادت: 🌾۲۱ فروردین ۱۳۷۸ 🌹محل شهادت: 🌾جلوی درب منزل خود 🌹چگونگی شهادت: 🌾به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ترور شد. خاطرات شهید ✍️ از یڪ محلہ بہ یڪ مدرسه میرفتند اما با دو مسیر متفاوتـــ... هرچه دوستش اصرار میڪرد کہ بیا از همین ڪوچه برویم او قبول نمیکرد،میگفتـــ: 👈 این ڪوچه پر از دختره من نمیام ، معلوم نیستــــــ این ڪوچه به کجا ختم میشه.. 🔸 " در محضـر شهیـــد " هیچ چــیز ، بر اقامہ نماز و قرائت قــرآن اولویت ندارد . 🕊 =💐شادی ارواح طیبه شهدا 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺