eitaa logo
مهدی عبداللهی
793 دنبال‌کننده
609 عکس
333 ویدیو
46 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 💎 یک فکر اساسی و یک کار حساب شده صورت گرفت و بصیر انقلاب: ... من عامل دیگری هم سراغ دارم و آن، رقیب سازی برای ما در دوره‌ی اخیر است. به اعتقاد بنده، قرائن و شواهد نشان میدهد فلسفه‌هایی که در ایران رایج شد - و الان هم اوج آن است - عادّی نبود. خواستند برای رقیب درست کنند؛ لذا را آوردند و ترجمه و ترویج کردند. با غفلت حوزه‌های علمیه‌ی ما تدریجاً کار به جایی رسید که هر وقت در محیط های دانشگاهی اسم فلسفه برده می شد - الان هم تقریباً همین‌طور است - ذهن به سمت «» و «» و امثال اینها میرفت و تصوّر می شد اصلاً فلسفه محصول تفکّر اینهاست. زمانی که تفکّرات در ایران خیلی رواج داشت، یکی از قلم های عمده‌ی تبلیغاتىِ کمونیست ها کوبیدن منطق ارسطویی و منطق شکلی بود که در مقابلِ منطق دیالکتیک فحش محسوب میشد؛ می گفتند این ها طرفدار منطق ارسطویی اند! تا این حد فلسفه‌ی اسلامی و مبانی فلسفه‌ی اسلامی و از جمله منطق را ضدّ ارزش کرده بودند. این کار، حساب شده صورت گرفته است. البته نمی گوییم هر دانشجو یا استادی وارد فلسفه‌ی جدید شد، لابد با «سی. آی. ای» ارتباط دارد؛ نه، اما این یک فکرِ اساسی شد. کسانی که پیشروان این کار بودند - امثال فروغی و دیگران - ارتباطات سیاسی و خارجی و تلاش هایشان مشخص است. امروز هم آدم قرائن و شواهدی را مشاهده می کند که کسانی می خواهند درست نقطه‌ی مقابل ما - که فلسفه را یک امر کاملاً خواصی قرار داده‌ایم – هجمه های قوىِ فلسفی را بیاورند. 🍀 بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 🆔 @MAbdullahi
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 💎 فلسفه اسلامی و معارف وحیانی هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبداء و معاد با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و عرفا شامخ این ملت است، درست تصدیق می‌کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبی ختمی و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده‌اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از یونان و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل شیخ الرئیس؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، صدرالمتالهین قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به یونان نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. (آداب الصلوة، ص۳۰۴) 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 🆔 @MAbdullahi
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 🍀 چه باشد آنچه خوانندش یکی از پرسشهای مهم درباره فلسفه اسلامی ناظر به نحوه اتصاف این دانش به وصف «اسلامیت» است. آیا میتوان هم فلسفه به معنای واقعی کلمه داشت و هم آن فلسفه متأثر از اسلام باشد؟ دینیت (به طور عام) و اسلامیت (به طور خاص) یک دانش میتواند از وجوه مختلفی چون تعلق آن به جغرافیا وسرزمین اسلامی، نقش مسلمانان در ظهور و بالیدن آن، نیاز جامعه اسلامی به آن و . . . باشد، اما عمیقترین وجه اسلامیت یک دانش، تأثیر آموزه های اسلامی در محتوای آن است. برای نمونه، فقه و تفسیر دو دانش وحی بنیان هستند، به گونه ای که اگر وحی محمدی صلی الله علیه و آله نبود، چنین علومی از اساس شکل نمیگرفتند. اینک پرسش این است که فلسفه به معانی و وجوه رقیق اسلامی بودن که به برخی از آ«ها اشاره کردیم، فلسفه اسلامی است و در این وجوه نزاع چندانی میان اندیشمندان وجود ندارد. اما نزاع بر سر معنای شدیدتر اسلامیت یعنی تأثیر آموزه های اسلامی در متن اندیشه های فلسفی است. البته روشن است که فلسفه ممکن نیست بسان فقه و تفسیر یک دانش اسلامی و وحی بنیان باشد. بسیاری از مستشرقان با طرح دلایلی چون فرومایگی نژاد سامی عرب‌زبانان و ناتوانی آنان از فلسفه‌ورزی، و منع قرآن از آزاداندیشی ادعا دارند که فلسفه نزد مسلمانان، چیزی بیش از ترجمه و شرح فلسفه یونان به‌ویژه ارسطو نیست. برخی از نویسندگان عرب‌زبان پیرو این دیدگاه‌‌اند. به‌اعتقاد بسیاری از این دو دسته، فلسفه عربی شامل کلام و تصوف، حتی اصول فقه نیز می‌باشد. نگارنده در مقاله ای نشان داده است که هرچند آشنایی با نقطه‌آغاز جریان فلسفه در فرهنگ اسلامی است، فلسفه‌ورزی مسلمانان در حد ترجمه و شرح فلسفه یونان متوقف نشده است. فلسفه به‌مثابه «هستی‌شناسی عقلی نظام‌مند» دانشی مستقل از سایر است که از کندی/ فارابی آغاز شده و تا به امروز به‌ویژه در فرهنگ شیعی تداوم یافته است. سومین محور اصلی این مقاله، تحلیل سیر تکاملی اندیشه فلسفی در سایه آموزه‌های اسلامی است. 🍀🍀🍀دین اسلام با تشویق به عقل‌ورزی و نیز طرح مسائل فلسفی بستری بسیار مناسب برای تکامل فلسفه فراهم آورده است. آموزه‌های اسلامی از جهات گوناگونی چون جهت‌دهی، طرح مسئله، پیشنهاد برهان و تصحیح اشتباهات بر اندیشه‌های فیلسوفان تأثیر گذاشته‌اند. و فلسفه اسلامی در طول حیات خود روزبه‌روز بالنده‌تر شده، و اکنون به یک نظام فکری توان‌مند تبدیل شده‌است. آدرس مقاله در نشریه جاویدان خرد: http://www.javidankherad.ir/article_69743.html 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
M. A.: 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ♨️ در دام 1⃣ هر کس اندک آشنایی با داشته باشد، به‌روشنی دو ویژگی را در آن می یابد: یکی «خدامحوری» و دیگری قرابت با «معارف وحیانی» است. نگاهی تاریخی به سیر فلسفه اسلامی نشان دهنده آن است که تلاش فکری فیلسوفان الهی در طول عمر درازمدت فلسفه آن بوده است که در عین پای‌بندی به فلسفه‌ورزی به آموزه های وحیانی قرآن و روایات معصومان نزدیک تر شوند. در واقع، برخلاف نگاه فلسفه ستیزان، آموزه های فلسفی فیلسوفان اسلامی که با تمسک به روش تفکر منطقی فراچنگ آمده اند، نه‌تنها به آموزه‌های وحیانی نزدیک شده‌اند، بلکه حتی به فهم متون دینی نیز کمک رسانده اند. افزون بر این که تفاوت معرفت فلسفی به معارف دینی با معرفت غیرفلسفی دقیقاً مثل تفاوت فهم عوام از فقه با فهم یک مجتهد از احکام فقهی است؛ یعنی همان تمایز میان معرفت اجتهادی با تقلید. به‌رغم کام‌یابی فیلسوفان شیعه، دانش فلسفه به ویژه ، همواره از درون فرهنگ و سنت اسلامی و بیرون آن در معرض بدگمانی بوده است. اندیشمندان فلسفه‌ستیز شریعت محور، آموزه های فلسفی را به مخالفت با متون دینی متهم کرده، یا دست کم آنها را با وجود متون دینی غیرلازم دانسته اند، عرفان مشربانی که دل در گرو شهود حضرت دوست داشته اند، پای استدلال ایشان را چوبین و بی تمکین خوانده اند، تجربی مسلکان حس اندیش، به کلی تفکر فلسفی را زیر سؤال برده اند و در نهایت، متفلسفانی که دل در گرو مکاتب فلسفی غرب داشته، با ذهنیت غرب گرای خویش فلسفه اسلامی را به جهت عنایت به الهیات به معنای خاص و تبیین آموزه های الهیاتی اسلام متهم به جزم اندیشی و کلام‌گرایی نموده اند. 🍀🍀🍀 قصد آن دارم اگر توفیق الهی یار شود، نکاتی درباره هر یک از جریانهای یادشده ارائه کنم تا عیار نقدهای هر یک بر فلسفه اسلامی روشن شود. این بحث را با بررسی ادعاهای نص گرایان شروع خواهم کرد. ⭐️⭐️⭐️ نص‌گرایی روی‌کردی در معرفت‌شناسی دینی است که یگانه منبع دست‌یابی به معارف دینی را متون دینی (کتاب و سنت) می‌داند. این روی‌کرد به معرفت دینی طیف گسترده‌ای از افراد و گروه‌ها را دربرمی‌گیرد که ویژگی مشترک ایشان بی‌اعتنایی به عقل و ناکارآمد انگاشتن آن در دست‌یابی به معارف دینی از جمله خداشناسی است. 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 💎 مسئولیت های بزرگ بر دوش انقلاب: امروز حوزه نباید در صحنه‌هاى متعدد فلسفى و فقهى و کلامى در دنیا غائب باشد. این همه سؤال در دنیا و در مسائل گوناگون مطرح است؛ 💥 پاسخ حوزه چیست؟ نباید غائب باشد، نباید منفعل باشد؛ هر دو ضرر دارد. فکر نو لازم است، پاسخ به نیازهاى نوبه‌نو لازم است که دارد مثل سیل در دنیا مطرح می شود؛ باید شما برایش جواب فراهم کنید. جواب شما باید ناظر باشد به این نیاز، و نیز ناظر باشد به پاسخهایى که مکاتب و فرقه‌هاى گوناگون می دهند. اگر از جواب های آنها غافل باشید، پاسخ شما نمی تواند کار خودش را انجام دهد. باید پاسخ قوى، منطقى و قانع کننده بیاورید وسط. باید پاسخ ها در دنیا مطرح شود. دایم بایستى صادرات قم - همان طور که عرض کردیم، این - پمپاژ بشود. امروز خوشبختانه وسایل ارتباطىِ سریع در اختیار همه هست. شما می توانید اینجا اقدامى بکنید، در آن طرف دنیا در همان ساعت از شما بشنوند و استفاده کنند. ⭐️ در زمینه‌هاى گوناگون، امروز نیاز وجود دارد؛ هم براى نظام اسلامى، هم در سطح کشور، هم در سطح جهان. تبیین اسلام، تفکر اقتصادى و سیاسى اسلام، مفاهیم فقهى و حقوقى‌اى که پایه‌هاى آن تفکر اقتصادى و سیاسى را تشکیل می دهد، ، و معنوى، غیره، غیره، همه‌ این ها باید دقیق، علمى، قانع کننده و ناظر به اندیشه‌هاى رایج جهان آماده و فراهم شود؛ این کار حوزه‌هاست. با اجتهاد، این کار عملى است. اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کرده‌ایم به ؛ به دست خودمان کمک کرده‌ایم به انزواى روحانیت. این، معنى تحول است. این حرکت نوبه‌نوى اجتهادى، اساس تحول است. ❄️ یک مسئله، مسئله درس فلسفه و است. توجه بکنید؛ اهمیت و عظمت فقه نباید ما را غافل کند از اهمیت درس فلسفه و رشته فلسفه و علم فلسفه؛ هر کدام از اینها مسئو لیتى دارند. رشته فقه مسئولیاتى دارد، فلسفه هم مسئولیت های بزرگى بر دوش دارد. دست حوزه‌هاى علمیه بوده است و باید باشد و بماند. اگر شما این پرچم را زمین بگذارید، دیگرانى که احیاناً صلاحیت لازم را ندارند، این پرچم را برمی دارند؛ تدریس فلسفه و دانش فلسفه مى‌افتد دست کسانى که شاید صلاحیت های لازم را برایش نداشته باشند. امروز اگر نظام و جامعه ما از فلسفه محروم بماند، در مقابل این ، این مختلف، لخت و بى‌دفاع خواهد ماند. آن چیزى که می تواند جواب شماها را بدهد، غالباً فقه نیست؛ است؛ فلسفه و کلام. این ها لازم است. در حوزه، این ها رشته‌هاى مهمی است. رشته مهم دیگر، تفسیر است؛ انس با قرآن، معرفت قرآنى. ما نباید از تفسیر محروم بمانیم. درس تفسیر مهم است، درس فلسفه مهم است؛ این ها رشته‌هاى بسیار باارزشى است. _ بیانات در دیدار طلاب و اساتید حوزه علمیه قم / مهر ۱۳۸۹‌‌ __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🔴 لزوم ارائه به صورتی اصیل به زبان امروزی دکتر سید حسین نصر: در زمان حاضر اهمیت فراوانی برای ما ایرانیان و همۀ مسلمانان دارد. وقتی که 50 سال پیش نوشتن دربارۀ را به زبان انگلیسی آغاز کردم و کربن نیز به زبان فرانسه این کار را آغاز کرد، حتی در ممالک عربی کسی ملاصدرا را نمی‌شناخت چه رسد به غرب و ممالک شرق آسیا. اما اکنون ده‌ها نفر از مصر گرفته تا اندونزی رسالۀ ارشد و دکترایشان دربارۀ ملاصدرا است. همچنین، بیش از 30 رساله دکتری و فوق لیسانس در آمریکا و اروپا دربارۀ ملاصدرا نگاشته شده است؛ در حالی که پیش از این در غرب با «ابن رشد» ختم می‌شد. نکتۀ بااهمیت این است که حکمت ملاصدرا محملی هم برای تفکر منطقی و دینی است و هم گفتنی‌های اساسی دارد دربارۀ اشراق، عرفان، حقیقت و حکمت باطنی. البته نظر بنده این نیست که فقط آثار ملاصدرا را بخوانیم، بلکه باید افکار و مکتب ملاصدرا را زنده نگه داشت و با توجه به چالش‌های فکری پیش رویمان در دنیای کنونی امید است که فلسفۀ صدرا بتواند در مقابل چالش‌های متعدد بایستد و طبق اصول خود به آنها پاسخ گوید؛ چالش‌هایی که از جانب علوم جدید غربی، تکنولوژی غربی، ادیان مختلف و فلسفه‌های به وجود آمده است. باید در شیوه تدریس علوم انسانی در دبیرستان و دانشگاه‌ تجدیدنظر کنیم و پایه و اساس فکر را فلسفۀ خودمان قرار دهیم. اکنون بعد از گذشت حدود 40 سال از انقلاب، هنوز هم پایۀ فلسفی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، که سال‌ها افتخار ریاست آن را داشتم، فلسفۀ غربیست و فلسفه بیشتر از دیدگاه غربی تدریس می‌شود. هنوز هم از عمیقی رنج می‌بریم و هرچه بگوییم جمهوری اسلامی و اسلام اما در عمل معلوم می‌شود که هنوز در بسیاری از امور مطیع روندهای فکری تمدن دیگری هستیم. ما اعضای تمدن مرده‌ای نیستیم. باید جوانان را طوری تربیت کنیم که آن‌ها از نگاه خودشان به فرهنگ و تفکر فرانسه، انگلستان، آلمان، روسیه، آمریکا و غیره بنگرند، نه برعکس. باید براساس برنامه‌ای دقیق به پایه‌های فکری سنت اصیلمان توجه کنیم و سپس جهان را از دیدگاه جهان‌بینی خودمان مدنظر گیریم. در این راستا دو امر اهمیت فراوان دارد: یکی اینکه باید به منابع مهم فلسفۀ اسلامی دسترسی پیدا کنیم. در مملکتی هستیم که نیمی از آثار بزرگ‌ترین فلاسفه و عالمان ما مثل ابن‌سینا هنوز حتی چاپ نشده است. در حالی که آثار کانت را ده‌ها بار در آلمان چاپ، تصحیح و تجدید نظر کرده‌اند. بنابراین باید آثار سنت چند هزار سالۀ فلسفی‌مان را به صورت صحیح منتشر کنیم و توجیه دهیم. دوم اینکه باید دانشمندانی پرورش دهیم که آثار فلسفی ما را برای افرادی که در فلسفه تخصصی ندارند به صورتی اصیل به زبان امروزی بیان کنند. آنان باید به قدری توانا باشند که بتوانند در مقابل هر چالش فکری اعم از فلسفی، علمی و لاادری مقاومت کنند و به پیروزی برسند. مصاحبه دکتر نصر با خبرگزاری ایکنا: https://b2n.ir/454528 ______________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💎 فلسفه اسلامی و معارف وحیانی در کلام امام خمینی هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبداء و معاد با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و عرفا شامخ این ملت است، درست تصدیق می‌کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبی ختمی و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده‌اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از یونان و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل شیخ الرئیس؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، صدرالمتالهین قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به یونان نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. 📚 امام خمینی، آداب الصلوة، ص۳۰۴ ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم 1️⃣ معروف است که تاریخ آغاز فلسفه را از یونان باستان می‌دانند. بسیاری از غربیان اصرار دارند مردمان یونان باستان تافته‌ای جدابافته بودند و برخلاف سایر مردم، ذهنی فلسفی داشتند بنابراین آغاز فلسفه را به ۵ قرن پیش از میلاد مسیح در یونان نسبت می‌دهند. می‌توان پذیرفت تاریخ فلسفه مکتوب به آن دوره برمی‌گردد و افرادی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو دست به گسترش اندیشه فلسفی زدند، اما اصل فلسفه ورزی را باید همزاد انسان به مثابه موجود اندیشه‌مند و متفکر دانست. برخی از محققان غربی نیز معتقدند فلسفه ورزی پیش از یونان نیز وجود داشته و یونانی‌ها این اندیشه‌های را از شرقی‌ها و از فرهنگ ایران و هند گرفته اند. باید توجه کنیم فلسفه مشترک لفظی است افرادی در دوران سقراط به نام سوفیست فعال بودند به معنای «دارای دانش» که در مقابل، سقراط خود را «فیلوسوفوس» یعنی دوستدار دانش نامید و پس از چندی مشخص شد که حرف‌های سقراط درست بوده و سوفیست‌ها برخطا بودند. از همین رو سوفیست از معنای مثبت خود خارج شد و فیلوسوفوس و فیلاسوفیا نیز ارتقای معنایی پیدا کردند. فلسفه به معنای دانش حقیقی فراگیر شد. در قرون بعد و دوران قرون وسطی، فلسفه به معنای علوم حقیقی بود و حتی برخی علوم اعتباری مانند صرف، نحو و زبان ذیل فلسفه تدریس می‌شد. بدین ترتیب، معنای دوم اصطلاح فلسفه در قرون وسطی افزون بر همه علوم حقیقی برخی از علوم اعتباری را نیز شامل شد. فلسفه پس از قرون وسطی نیز در دوران مدرن، تحول معنایی پیدا می‌کند. پس توجه به این نکته ضروری است که فلسفه مشترک لفظی است و معانی مختلفی دارد که برای قضاوت درستی در خصوص آن باید به این معانی متعدد توجه داشته باشیم. فلسفه در معنای لغوی آن در فرهنگ یونانی به معنای دوستداری دانش بود، اما با تحول معنایی پیشگفته به معنای دانش حقیقی به کار رفت و در قرون وسطی برخی دانش‌های اعتباری نیز به آن اضافه شد. در قرون اخیر نیز به فلسفه‌های مضاف مانند فلسفه فیلم هم رسید. اندیشه‌های فلسفی یونان کاملا فعالانه ترجمه شد پس از اینکه جغرافیای سرزمین‌های اسلامی گسترش پیدا کرد و ملت‌های مختلف ذیل پرچم اسلام قرار گرفتند، ارتباطات مسلمانان با یکدیگر، نیاز حکومت اسلامی به دانش‌های مختلف و همچنین علائق شخصی خلفا موجب شد علوم مختلفی از زبان‌های مختلف مانند سریانی و یونانی به عربی ترجمه شود و این جا نقطه ورود اندیشه‌های فلسفی یونان باستان به فرهنگ اسلامی است. بر این اساس، در دامان فرهنگ اسلامی وقتی فلسفه به زبان عربی ترجمه شد به معنای همان علوم حقیقی رواج داشت که به دو شاخه فلسفه نظری و فلسفه عملی تقسیم می‌شد که فلسفه نظری سه شاخه طبیعیات، ریاضیات و الهیات و همچنین فلسفه عملی نیز اخلاق، تدبیر منزل و سیات مدن را شامل می‌شد. همین امر توسط مخالفان فلسفه به عنوان اشکال مطرح شده و بیان می‌دارند اندیشمندان فلسفه به جای اینکه شاگردی امام صادق و امام باقر (ع) را داشته باشند، سخنان ۲۵۰۰ سال پیش ارسطو و افلاطون را تکرار می‌کنند. ادامه دارد... ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم 2️⃣ فیلسوفان مسلمان فلسفه را با ابتکار خود گسترش دادند در یک سیر تاریخی در زمان خلفای عباسی با تأسیس بیت الحکمه که در واقع یک دارالترجمه بود، اندیشه‌های فلسفی به همراه علوم سایر ملل تازه مسلمان وارد فرهنگ اسلامی شد؛ مسلمانان در نهضت ترجمه در مواجهه با اندیشه‌های فلسفی کاملا آگاهانه و فعالانه مواجهه می‌کنند به این معنا که هر اندیشه و متنی را ترجمه نکردند، زیرا در یونان متون اساطیری مانند ایلیاد و اودیسه نیز وجود داشت، زیرا فرهنگ غالب بر یونان، فرهنگ اساطیر بود، اما مسلمانان در نهضت ترجمه هیچگاه سراغ این سنخ اندیشه‌ها و آثار آن نرفتند، بلکه متونی ترجمه می‌شود که قرابتی با اندیشه‌های اسلامی داشته است. از سوی دیگر، فیلسوفان اسلامی به هیچ عنوان شارح و مقلد صرف اندیشه‌های یونانی نبودند، بلکه در وهله نخست، با اجتهاد خود آن دسته از دیدگاه‌ها را که با اندیشه‌های اسلامی ناسازگار بوده، نقد و حذف کردند و در وهله دوم، فلسفه اسلامی را با ابتکار خود گسترش دادند. بر این اساس، اندیشه‌های فلسفه اسلامی از همان آغازش به دست فارابی، به هیچ عنوان با آموزه‌های یونانی قابل مقایسه نیست. در مقایسه‌ای که شهید مطهری بین فلسفه اسلامی و فلسفه یونانی انجام می‌دهد، مسائل فلسفه اسلامی را چهار دسته میکند که تنها یک دسته از این مسائل در یونان باستان به همان شکل وجود داشته است. دکتر فیروزجایی نیز در کتاب «نوآوری‌های فلسفه اسلامی» مقایسه‌ای بین ابن سینا و ارسطو انجام داده که فاصله‌ای بسیار عمیق را نشان می‌دهد. انتقاد امام خمینی از کسانی که فلسفه را مساوی اندیشه‌های ارسطو می‌دانند پس از ابن سینا فلسفه اسلامی گسترش بسیاری داشت و هیچ قرابتی بین فلسفه امروز با اندیشه‌های ارسطو وجود ندارد. امام خمینی در کتاب «آداب الصلوة» صفحه ۳۰۴ اشاره می‌کند کسانی که این مقایسه را انجام می‌دهند نه فلسفه یونان را می‌شناسند نه فلسفه اسلامی را. در اندیشه‌های ارسطو حدودا فقط ۵ صفحه به متافیزیک پرداخته شده، اما ابن سینا در کتاب الهیات شفا حدود یک ششم کتاب و ملاصدرا دو جلد کامل از کتاب اسفار را به «الهیات بالمعنی الاخص» اختصاص می‌دهند. دو جلد کتاب کجا و ۵ صفحه کجا؟ فلسفه یونانی صرفا بذری برای فلسفه اسلامی بوده است که آن بذر با تلاش‌های فیلسوفان اسلامی به درختی تناور تبدیل شده و هر چه بیشتر رشد کرده با معارف اسلامی سازگاری بیشتری پیدا کرده است. انتقاد ابن رشد به ابن سینا چنانکه گفتیم فلاسفه اسلامی از همان ادوار نخستین به هیچ عنوان در سطح اندیشه‌های فلسفی یونان باستان باقی نماندند و با قوت فکری خود مسائل جدیدی را مطرح کرده و به حل مسائل آن پرداختند؛ فارابی که بنیانگذار فلسفه اسلامی شناخته می‌شود و همچنین ابن سینا به بیان اندیشه‌های خود می‌پردازند. ابن رشد در بین فلاسفه غربی تا همین ۳۰-۴۰ سال اخیر به عنوان پایان بخش فلسفه اسلامی شناخته می‌شد و در میان غربیان به عنوان «The Commentator» یعنی شارح و مفسر آثار ارسطو شناخته می‌شود بر ابن سینا خرده می‌گیرد که چرا در مقابل ارسطو از خود سخن تازه‌ای می‌آورد؛ ابن رشد اصرار دارد که ابن سینا باید همان حرف‌های ارسطو را شرح دهد. همین بیان نشان می‌دهد که فیلسوفان ما به هیچ وجه متوقف در اندیشه‌های یونانی نماندند بلکه به مراحل و مراتب جدیدی، سطح بحث را بالا بردند. در فرهنگ اسلامی در کنار جریانی که اصل اندیشه فلسفی را قبول کردند، مخالفانی نیز وجود داشت و در طول زمان مواجهه‌های متفاوتی با اندیشه‌های فلسفی داشتند. اشاعره که اکثریت مذهب کلامی اهل سنت را تشکیل می‌دهند به مخالفت جدی با اندیشه‌های فلسفی پرداختند؛ عبدالکریم شهرستانی صاحب «الملل و النحل» کتابی با عنوان «مصارعۀ الفلاسفۀ» یعنی کشتی گرفتن با فیلسوفان نوشته است؛ فخر رازی هم در کتابی مستقل اشارات ابن سینا را شرح کرده به قصد اینکه بر اندیشه‌های فلسفی ابن سینا اشکال کند؛ در نهایت ابوحامد غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه تیر خلاص را به فلسفه می‌زند. وی در این کتاب ۲۰ دیدگاه را به فلاسفه نسبت می‌دهد و در ۱۷ مورد از آن‌ها رأی به فسق فیلسوفان و در سه مورد دیگر رأی به تکفیر ایشان می‌دهد و فیلسوفان را از دایره دین اسلام خارج می‌کند. پس از خواجه نصیرالدین طوسی استقلال کلام در مقابل فلسفه از بین رفت در نقطه مقابل متکلمان معتزلی اندیشه‌های فلسفی را قبول کردند تا جایی که برخی نَظام - یکی از متکلمان معتزلی - را به عنوان اولین فیلسوف مسلمان می‌شناسند. ادامه دارد... آدرس بخش (1): https://eitaa.com/Mabdullahi/923 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
«فلسفه اسلامی» به زبان انگلیسی با ویراستاری حجج اسلام دکتر محمدعلی شمالی و دکتر مهدی عبداللهی به چاپ رسید. یکی از مشکلات آموزش فلسفه اسلامی همواره متون درسی متناسب با سطح دریافت و ذهنیت مخاطب بوده است، متونی که بتوانند به زبانی گویا و بیانی روشن، محتوای عمیق فلسفه اسلامی را به مخاطبان منتقل کنند. این مشکل هنگامی دوچندان میشود که با مخاطبی مواجه باشیم که ذهنیتی به کلی متفاوت و فاقد پیشینه و آشنایی با سنت عقلانی اسلامی داشته باشد. از این رو، تلاش برای ساده گویی مطالب، اجتناب از بهره گیری از مقدمات ناگفته و پرهیز از اجمال و اطناب در بیان ضرورت دوچندان می یابند. کتاب آموزش فلسفه در پنج بخش کلی "کلیات، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، هستی‌شناسی و خداشناسی" به معرفی دیدگاههای فیلسوفان اسلامی پرداخته است. ساختار، شیوه نگارش و نحوه بیان مسائل به گونه‌ای تنظیم شده است که قابلیت تدریس در مراکز آموزشی و دانشگاهی در کشورهای مختلف را داشته باشد. به لطف سبک نگارش و رویکرد این کتاب نسبت به سایر سنت‌های فلسفی قدیم و جدید و همچنین مواد آموزشی متنوع، مباحث این کتاب می‌توانند بدون داشتن مطالعات پیشینی درباره فلسفه اسلامی مورد استفاده علاقه‌مندان به ویژه دانشجویان غربی قرار گیرند. در هر یک از بخشهای پنجگانه کتاب نیز مواد آموزشی متنوع و متعددی جهت فهم عمیقتر و بیشتر مطالب افزوده شده است. این اثر حاصل همکاری علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه بین‌المللی رسالت است که با ترجمه یاسر پوراسماعیل در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🍀 چه باشد آنچه خوانندش یکی از پرسشهای مهم درباره فلسفه اسلامی ناظر به نحوه اتصاف این دانش به وصف «اسلامیت» است. آیا میتوان هم فلسفه به معنای واقعی کلمه داشت و هم آن فلسفه متأثر از اسلام باشد؟ دینیت (به طور عام) و اسلامیت (به طور خاص) یک دانش میتواند از وجوه مختلفی چون تعلق آن به جغرافیا وسرزمین اسلامی، نقش مسلمانان در ظهور و بالیدن آن، نیاز جامعه اسلامی به آن و . . . باشد، اما عمیقترین وجه اسلامیت یک دانش، تأثیر آموزه های اسلامی در محتوای آن است. برای نمونه، فقه و تفسیر دو دانش وحی بنیان هستند، به گونه ای که اگر وحی محمدی صلی الله علیه و آله نبود، چنین علومی از اساس شکل نمیگرفتند. اینک پرسش این است که فلسفه به معانی و وجوه رقیق اسلامی بودن که به برخی از آ«ها اشاره کردیم، فلسفه اسلامی است و در این وجوه نزاع چندانی میان اندیشمندان وجود ندارد. اما نزاع بر سر معنای شدیدتر اسلامیت یعنی تأثیر آموزه های اسلامی در متن اندیشه های فلسفی است. البته روشن است که فلسفه ممکن نیست بسان فقه و تفسیر یک دانش اسلامی و وحی بنیان باشد. بسیاری از مستشرقان با طرح دلایلی چون فرومایگی نژاد سامی عرب‌زبانان و ناتوانی آنان از فلسفه‌ورزی، و منع قرآن از آزاداندیشی ادعا دارند که فلسفه نزد مسلمانان، چیزی بیش از ترجمه و شرح فلسفه یونان به‌ویژه ارسطو نیست. برخی از نویسندگان عرب‌زبان پیرو این دیدگاه‌‌اند. به‌اعتقاد بسیاری از این دو دسته، فلسفه عربی شامل کلام و تصوف، حتی اصول فقه نیز می‌باشد. نگارنده در مقاله ای نشان داده است که هرچند آشنایی با نقطه‌آغاز جریان فلسفه در فرهنگ اسلامی است، فلسفه‌ورزی مسلمانان در حد ترجمه و شرح فلسفه یونان متوقف نشده است. فلسفه به‌مثابه «هستی‌شناسی عقلی نظام‌مند» دانشی مستقل از سایر است که از کندی/ فارابی آغاز شده و تا به امروز به‌ویژه در فرهنگ شیعی تداوم یافته است. سومین محور اصلی این مقاله، تحلیل سیر تکاملی اندیشه فلسفی در سایه آموزه‌های اسلامی است. 🍀🍀🍀دین اسلام با تشویق به عقل‌ورزی و نیز طرح مسائل فلسفی بستری بسیار مناسب برای تکامل فلسفه فراهم آورده است. آموزه‌های اسلامی از جهات گوناگونی چون جهت‌دهی، طرح مسئله، پیشنهاد برهان و تصحیح اشتباهات بر اندیشه‌های فیلسوفان تأثیر گذاشته‌اند. و فلسفه اسلامی در طول حیات خود روزبه‌روز بالنده‌تر شده، و اکنون به یک نظام فکری توان‌مند تبدیل شده‌است. آدرس مقاله در نشریه جاویدان خرد: http://www.javidankherad.ir/article_69743.html ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✍️ مهدی عبداللهی 🆔 @MAbdullahi
کارکرد عقل و شهود در معرفت دینی 💠 گروه فلسفه اسلامی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با همکاری مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، نشست علمی «کارکرد عقل و شهود در معرفت دینی؛ با نگرشی انتقادی به دیدگاه‌های سلبی» به صورت حضوری و مجازی برگزار می‌کند. 🔸 ارائه‌دهندگان: ▫️حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر مهدی عبداللهی (دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) ▪️حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن وکیلی (استاد سطوح عالی حوزه علمیه مشهد) 🔹 دبیر علمی: دکتر مهدی خیاط‌زاده 🔸 زمان: دوشنبه ۱۵ مرداد ، ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱ 🔹 مکان: مشهد مقدس، امام خمینی ۱۴، بازارچه سراب، جنب مسجد حمزه، پلاک ۳۶، موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام 🔸 لینک شرکت در جلسه به صورت مجازی: 🌐 http://irip.ac.ir/u/136 📝 متن خبر: 🌐 https://www.irip.ac.ir/u/14U _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✍️ مهدی عبداللهی 🆔 @MAbdullahi