eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
18.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
370 ویدیو
62 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان خانم میم هستم، ادمین مبنا.☺️ بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه مهارت آموزی مبنا
هیچ‌وقت شده است که بعد از خواندن یک کتاب، پر از حرف باشید؟ که دل‌تان بخواهد کسی، دوستی، رفیقی کنار دست‌تان باشد و درباره چیزهایی که خوانده‌اید با او حرف بزنید؟ یا مثلا شده که وقت خواندن یک کتاب، بخش‌هایی از کتاب را نفهمیده باشید و این علامت‌ سوال‌های بزرگ مانع ادامه دادن‌تان شود؟ یا هیچ‌وقت شده که درباره برداشت‌تان از کتاب شک کنید؟ که بخواهید این برداشت را برای کسی بگویید و ببینید برداشت او چه بوده است؟ اگر اهل مطالعه باشید(هرچقدر کم) حتما بارها دچار این احساسات شده‌اید. انفجار جمله‌های درهم و برهم، تحلیل‌های شخصی، ابهامات زیاد، درحین و بعد از خواندن یک کتاب برای هر کتاب‌خوانی بارها پیش می‌آید. همیشه وقتی دچار این حالت می‌شوم، تند و تند نقدهای مرتبط با عنوان کتاب را در گوگل جستجو می‌کنم. نقدها اما همه یک متن معمولی کپی شده از یکدیگر بوده‌اند. همه‌شان فاقد نگاه‌‌های شخصی و کاملا کلیشه‌ای بوده‌اند. توی این سال‌ها کمتر توانسته‌ام نقدهای خوب پیدا کنم. خیلی وقت‌ها سراغ دوستانم رفته‌ام و پیگیر شده‌ام که فلان کتاب را خوانده‌اند یا نه! به این امید که بتوانم یک هم‌زبان پیدا کنم. یکی مثل خودم، درست در نقطه پایان یک کتاب، مملو از حرف و پر از تحلیل و پیشنهاد...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
هیچ‌وقت شده است که بعد از خواندن یک کتاب، پر از حرف باشید؟ که دل‌تان بخواهد کسی، دوستی، رفیقی کنار د
این جمع را، این هم‌زبان را، این آدم اهل مطالعه را کمتر پیدا کرده‌ام. حالا اما بعد از سال‌ها، به جای یک نفر، یک جمع پیدا کرده‌ام. یک تعداد آدم که مثل خودم کتاب مشابهی را می‌خوانند، هر روز درباره محدوده‌ای که خوانده‌اند حرف می‌ز‌نند و برای بیان هیجانات ناشی از کتاب‌خواندن‌شان مثل خودم بی‌تابند... حلقه کتاب درست یعنی همین. جمع‌خوانی یک کتاب همین‌قدر شیرین است. آدم‌های مختلف با نگاه‌های مختلف، به انگیزه همراهی همديگر، با هم کتاب می‌خوانند و درباره آن حرف می‌زنند. حلقه چهارم بود، کتاب «نا» را می‌خواندیم. کتاب درباره شهید صدر بود. کلمات و جملات کتاب ابهام زیاد داشت. در بین جمع‌خوانی‌مان چند نفر بودند که گیر و گور تاریخی‌مان را حل می‌کردند. بعضی شخصیت‌ها را معرفی می‌کردند(کتاب پر اسمی بود)، و بودند دونفری که از نزدیک به واسطه خانواده‌شان شهید صدر را درک کرده بودند. راستش یکی از شیرین تجربه‌های من بود. کتاب را خوانده بودم و در این مدت، آدم‌هایی با تجربه زیسته‌شان خط به خط کتاب را رنگ واقعیت بخشیدند. کتاب را اگر تنها می‌خواندم حتما در میانه رها میکردم. چون تاریخ‌ها را درک نمی‌کردم و اسم خیلی از علما برایم آشنا نبود. چون خیلی از ابهامات گیجم می‌کرد و غم پایانی کتاب اذیتم؛ اما همراهی با یک جمع که هرکدام یک فن را حریف بودند، مرا همراه کتاب کرد. متن را برایم لذت بخش کرد. و انگیزه همراهی با ۲۰۰ نفر دیگر کمک کرد تا کتاب را تا آخر بخوانم...
یکی از چیزای مهمی که حسابی حواسمون بهش هست، اینه که اصل «تنوع‌خوانی» رو توی حلقه رعایت کنیم. برای همین توی انتخاب کتاب‌‌های حلقه سراغ موضوعات، ژانرها و نویسنده‌های مختلفی می‌ریم👌
علیکم به دوری از مطالعه گلخانه‌ای🤦‍♀
کتاب‌هارو توی حلقه می‌خونیم، بررسی می‌کنیم، و منصفانه نقدشون می‌کنیم.
🔺🔺🔺🔺🔺 💡نظرات اعضای حلقه چهارم رو بخونید و با فضای حلقه بیشتر آشنا شید. 🌐برای ثبت نام توی حلقه پنجم روی لینک زیر بزنید: https://mabnaschool.ir/product/halghe-ketab-5/ 🔻اگر سوالی دارید از خانم موسوی و یا عطارزاده بپرسید: 🆔@muuusavi 🆔@z_Attarzade
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🤩بالاخره نوبتی هم باشه، نوبت «حلقه کتاب» مبناست🤩 📣ثبت‌نام «پنجمین حلقه کتاب مدرسه مبنا» شروع شد.📣
⌛️⏳برای ثبت نام حلقه کتاب مبنا، فقط تا ۲۸ام فرصت دارید. 🔻اگر درباره حلقه سوالی دارید از خانم موسوی و یا عطارزاده بپرسید: 🆔@muuusavi 🆔@z_Attarzade 🔻برای اطلاع از جزییات حلقه و ثبت‌نام از لینک زیر برید: 🌐https://mabnaschool.ir/product/halghe-ketab-5/
تا به حال فکر کرده‌اید یکی از ویژگی‌های بارز پیامبران الهی چه بوده است؟ یکی که اگر نباشد انگار برنامه هدایت جلو نمی‌رود؟ اصلا نمی‌شود پیامبر بود و این ویژگی را نداشت؟ بن مایه‌ی تمام قصه پیامبران یکی است. ما از داستان پیامبران تنها نقطه اوج ماجرا را خوب بلد هستیم. می‌دانیم ابراهیم با منجنیق درون آتش عظیمی پرتاب شد، موسی عصایش را بر دریا زد، می‌دانیم سلیمان اجنه را به بند کشیده بود، عیسی روح خدا بود که مرده زنده می‌کرد و خودش هیچگاه نمرد... اما کمتر کسی درباره چند سکانس قبل‌تر حرفی می‌زند. درباره‌ آن روزها که ابراهیم هر روز و به هر بهانه‌ای قدرت بت‌ها را زیر سوال می‌برد، از آن روزهایی که مبارزه‌های شبانه روزی، موسی را مجبور کرد مصر را ترک کند، از آن روزهایی که سلیمان باید هر روز مقابل لغزش‌های بنی‌اسرائل می‌ایستاد و... بن مایه تمام قصه پیامبران یکی است: «استمرار» پیامبر خاتم از همان ابتدا پیامبر بود. بعثت انگار دعوت نامه ویژه خداوند بود. پیامبر از کودکی هدایت‌گر بود. از روزهای نوجوانی رفتارش الگو‌ی حسنه بود و از همان جوانی کلامش عطر خدا می‌داد. پیامبر هیچ‌گاه متوقف نشد. استمرار داشتن یک ویژگی پیامبرگونه است...
به نـام خــدای مهربـــان «شهاب دین» حتما نام کتاب‌خانه آیت‌الله مرعشی را شنیده‌اید و درباره زحمتی که ایشان در جمع‌آوری کتاب‌ها کشیده‌اند داستان‌ها شنیده‌اید. من هم به قدر شما، کمی بیشتر یا کمتر، ایشان را می‌شناختم و داستان‌هایی از زندگی‌شان شنیده بودم. اما این‌که زندگی‌شان چطور بوده، کجا درس‌خوانده‌اند، چطور به ایران آمده‌اند و..‌ را نمی‌دانستم. مدتی پیش کتابی را شروع کردم به اسم «شهاب دین». طرح جلد کتاب خیلی ساده بود و آنقدری که باید جذاب نبود. با شروع کتاب تصور می‌کردم قرار است یک متن خشک بخوانم که حاصل تحقیق و جمع‌آوري یک ‌سری خاطرات از زبان اطرافیان آیت‌الله است‌.‌..
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان «شهاب دین» حتما نام کتاب‌خانه آیت‌الله مرعشی را شنیده‌اید و درباره زحمتی
اما درست برعکس، با متنی رو به رو شدم به شدت روان و ساده. متن آن‌قدر خوب پرداخت شده بوده که در شلوغ‌ترین روزها، توانستم یک‌روزه کتاب را تمام کنم. جذابیت شخصیت آیت‌الله و توان نویسنده در به تصویر کشیدن زندگی ایشان بسیار در ایجاد این جذابیت موثر بود. نویسنده با یک ایده خوب سراغ مرور زندگی آیت‌الله مرعشی رفته و با زاویه دید اول شخص و استفاده از نام شهاب‌الدین یا سید شهاب، خواننده را به این باور می‌رساند که حقیقتا خود آیت‌الله مشغول روایت زندگی‌شان هستند. کتاب را نشر کاظمی کار کرده است و بهار همین امسال اولین چاپش را زده است. محتوای کتاب از طرف خانواده آیت‌الله مرعشی تایید شده است و وجود روایت‌های زیبا و اتصال خوب این روایت‌ها باهم، متن کتاب را تبدیل به یک متن منسجم و خوش ساخت کرده است. اگر این روزها دنبال یک کتاب می‌گردید که بتوانید به راحتی بخوانید، حتما سراغ «شهاب دین» بروید و از خواندن درباره این عالم بزرگوار حسابی لذت ببرید... _نجمه حسنیه_
💢خبر‌خوب این‌که، محفل ۷ منتشر شده است💢 ❓با چه موضوعی: مداحی. 💡خودم به تازگی شروع کرده‌ام به خواندن محفل۷. در این شماره اهالی هیئت تحریریه سراغ گوشه‌های جدیدی از موضوع «مداحی» رفته‌اند و یک عالمه متن با عناوین و دسته‌های مختلف نوشته‌اند. متن‌هایی جدید که هربار یک گوشه از ماجرای «مداحی، مداح‌ها و روضه» را کشف کرده است... 🔻برای خرید محفل : https://mabnaschool.ir/product/mahfel7/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نـام خــدای مهربـــان «who is hossain?» همیشه برای من عزاداری‌های دیگران، کسانی در جایی غیر از ایران جالب بوده است. این‌که یک شیعه در فلان کشور اروپایی چطور عزاداری می‌کند و غم دلش را چطور آرام؟ هیچ‌وقت عکس‌های فانتزی از گل‌های اهدایی جوانان شیعه به غیرشیعیان در دیار غربت گولم نزد. همیشه می‌دانستم همین بین، در میان این جوانان، یا جایی پشت دوربین عکاسی، هستند شیعیانی که دل‌شان روضه می‌خواهد. دل‌شان عزاداری و گریه می‌خواهد. مهدیه یونسی در محفل۷ سراغ این موضوع رفته است. از یک تجربه زیسته حرف زده است. یک عزاداری در هلند. از آرزوهای دلش، از غربت روضه و انتخاب‌های محدودش. نویسنده با توصیف‌های خوب ما را میان یک سالن عروسی در هلند می‌اندازد و خودش در میانه میدان قدم به قدم همراه‌مان می‌آید تا ما را با یک عزاداری متفاوت آشنا کند. عکس‌های این روایت تکمیل کننده آن‌اند و فضای ذهنی خواننده را درست همان‌طور که باید، هدایت می‌کنند و او را با یک عزاداری متفاوت و یک حس و حال خاص آشنا می‌کنند. انگار که درست خود خواننده در هلند، صدای مداح افغانی را می‌شنود... در میانه خواندن متن مدام فکر می‌کردم که چقدر نعمت بزرگی داریم! این‌که می توانیم روضه و روضه‌خوان را باب دل‌مان انتخاب کنیم. این‌که چقدر اینجا عزاداری می‌چسبد... _نجمه حسنیه_ + روایت مهدیه یونسی را در محفل۷ بخوانید. +برای تهیه محفل۷: https://mabnaschool.ir/product/mahfel7/
هرکس در خواندن مجله قاعده‌ای دارد. - یکی مثل کتاب از صفحه ۱ شروع می‌کند و تا پایان را می‌خواند. - یکی موضوع به موضوع جلو می‌رود. مثلا اول سراغ بخش داستان‌ها می‌رود و بعد مصاحبه را می‌خواند و... - بعضی‌ها هم پراکنده‌خوانی می‌کنند! یک داستان می‌خوانند و داستان بعدی را شروع نکرده، سراغ مصاحبه می‌روند و اگر میانه مصاحبه دل‌شان خواست، سری به بخش معرفی فیلم ‌می‌زنند و از هربخش یک نوشته را می‌خوانند و حال هر روزشان تعیین کننده عنوان انتخابی‌ست. من همیشه متن سردبیر را اول از همه می‌خوانم. بعد سراغ فهرست می‌روم و از داستان یا روایت‌ها شروع می‌کنم. این قاعده را وقت خواندن محفل هم رعایت می‌کنم. همیشه از ناخدانوشت و سردبیر نوشت شروع می‌کنم. بعد روایت‌ها را می‌خوانم و بعد از آن هربار یک بخش را شروع می‌کنم. این قاعده را وقت خواندن تمام هفت شماره رعایت کرده‌ام. شبیه یک عادت؛ یک‌جور روتین... _نجمه حسنیه_ 💡@mabnaschoole
مدرسه مهارت آموزی مبنا
هرکس در خواندن مجله قاعده‌ای دارد. - یکی مثل کتاب از صفحه ۱ شروع می‌کند و تا پایان را می‌خواند. - یک
حالا بیایید و بگویید، محفل جدید را گرفته‌اید؟ خوانده‌اید؟ کدام نوشته را بیشتر دوست داشتید؟ اصلا شما وقت خواندن محفل از کجا شروع می‌کنید؟ عادت و روتین شما چیست؟ 🆔@adm_mabna
متن آقای ابوالفتحی در محفل۷ رو از دست ندید😎
من خودم از طرفداران روایت «اکسی‌‌توسین» خانم فاطمی هستم🤩
شاهد از غیب رسید😅
مدرسه مهارت آموزی مبنا
هرکس در خواندن مجله قاعده‌ای دارد. - یکی مثل کتاب از صفحه ۱ شروع می‌کند و تا پایان را می‌خواند. - یک
📣می‌دونستید کانال مجله محفل رو توی ایتا راه انداختیم؟🎊🎊 ✅حالا می‌تونید با خیال راحت از احوالات محفل خبردار شید. ✅درباره متن‌های مختلف محفل بخونید و خلاصه یک راه مستقیم برای دسترسی به محفل داشته باشید🤩 🔰لینک کانال : @mahfelmag
💢«تربیت خیلی سخت‌ است.»💢 ‼️اگر مادر/پدر باشید حتما جمله بالا را خوب درک می‌کنید. ‼️اگر معلم/مربی باشید مطمئنا تصدیق می‌کنید که ارتباط با کودکان و نوجوانان نیاز به ظرافت‌هایی دارد. قلق‌هایی که تئوری‌های زیبایی برایشان نوشته شده، اما پیاده کردن‌شان در متن زندگی خیلی سخت است و نیاز به مهارت دارد... ⁉️حالا بگویید، به عنوان یک مادر، پدر، مربی یا معلم، چالش این روزهای شما در تربیت چیست؟ 🔻🔻🔻🔻 🆔@adm_mabna
مدرسه مهارت آموزی مبنا
💢«تربیت خیلی سخت‌ است.»💢 ‼️اگر مادر/پدر باشید حتما جمله بالا را خوب درک می‌کنید. ‼️اگر معلم/مربی ب
💢این چند روز پیام‌های خیلی زیادی برامون اومد..‌. 🔻چنتا از پرتکرارترین دغدغه‌هارو این‌جا براتون می‌ذارم:
به نـام خــدای مهربـــان «به قدمت تاریخ» ۱.چند روز پیش درباره چالش‌های تربیتی‌ پرسیدم. جواب‌های متنوعی فرستادید و گپ و گفت‌های خوبی باهم داشتیم. چیزی که زیاد میان صحبت‌ها بیان می‌شد، این بود که فرزاندن‌مان هیچ ارزشی را قبول ندارند، حرف زدن از اعتقادات با آن‌ها سخت است، صحبت از دین کار دشواری شده و... حتما می‌دانید که روایت‌انسان صِرف بیان تاریخ نیست؛ این‌که بیاییم انسان را از پیش از خلقت روایت کنیم تا فقط یک آگاهی تاریخی پیدا کنیم، دورترین تصور از روایت‌انسان است. ما در روایت‌انسان نگاهی کاملا تربیتی داریم. حتی اگر فقط یک فصل از دوره را هم شرکت کرده باشید حتما متوجه حرف من می‌شوید. برداشت‌های تربیتی آقای نخعی از ماجراهای خیلی وقت‌ها مورد توجه همه‌مان بوده و گره‌گشای مشکلات تربیتی‌مان شده است...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان «به قدمت تاریخ» ۱.چند روز پیش درباره چالش‌های تربیتی‌ پرسیدم. جواب‌ها
برای تربیت کودکان و نوجوان‌ها باید از راه محبت جلو برویم. وقتی به پیامبران، بزرگ‌ترین و بهترین مربیان تاریخ، نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که لسان آن‌ها نرم بوده و عمیقا و از ته دل دلسوز امت‌شان بوده‌اند. می‌بینیم که حضرت نوح ۹۵۰سال دلسوزانه هدایت کرده‌اند و محبت اولین چیزی بوده است که به امت‌شان داده‌اند. این‌که خدارا بپرستید تا دچار عذاب نشوید، این‌که تا آخرین لحظه پیش از عذاب برای امت نگران بوده و با محبت آن‌ها را انذار می داده‌اند... یا تلاش حضرت موسی در طول ۴۰ سال؛ تلاشی از روی محبت، با نگاهی پدرانه. پیامبران حقیقتا نگران امت‌شان بوده‌اند. اگر به مکالمات قرآنی آن‌ها با امت‌شان دقت کنیم این نگرانی و محبت توامان را به وضوح می‌بینم. اگر به مناجات‌های آن‌ها با خدا درباره هدایت‌ قوم‌شان توجه کنیم می‌فهمیم که اولین ابزار آن‌ها در تربیت محبت است‌. حالا ما در دنیای امروز، به عنوان یک مربی، پدر، مادر یا معلم چطور با کودکان و نوجوانان‌مان حرف می‌زنیم؟ چقدر دلسوزشان هستیم؟ آیا این محبت از ته دل است یا فقط یک تظاهر ساده است؟ محبت یک شمشیر دولبه است. اگر باشد و ما استفاده کنیم، کودکان‌مان را جذب می‌کنیم، فرصت داریم برایشان از ارزش‌ها بگوییم و... ؛ اما خدا نکند این محبت از دست‌مان لیز بخورد و کس دیگری برش دارد... آن‌وقت فرزندان‌مان گوش‌شان به حرف‌های آن‌دیگری‌ست... _نجمه حسنیه_ 🔘@mabnaschoole
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا