زمینه؛ العجل یابن الحسن.mp3
1.42M
#امام_عصر علیهالسلام
#بقیع
#زمینه
🔹 العَجل یابن الحسن🔹
رو خاک بقیع، با اشک میشینم
صحن مادرمو، کی میشه ببینم؟
ایشالا میسازیم، اون حرم زیبا رو
ایشالا میسازیم، گلدسته و صحنا رو
ایشالا میسازیم
میدونم تموم میشه، روزای درد و غم
میشینم یه گوشهای محو حرم میشم
به روی بال نسیم، دیدنیه پرچم
«اَلعَجل یابن الحسن، ای هستی زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینجا زائرا، حرفایی دارن
میدونی زیر لب، چه دعایی دارن؟
ایشالا میخونیم، از غصههای حیدر
ایشالا میخونیم، روضه برای مادر
ایشالا میخونیم
توی آتیش میسوزه، انگار هنوزم در
اینجا هر روز میپیچه، بوی گل پرپر
میدونم اما میاد، منتقمش آخر
«اَلعَجل یابن الحسن، منتقم زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از راه میرسه، غمخوار علی
توی دست میگیره، ذوالفقار علی
ایشالا میگیریم، انتقام زهرا رو
ایشالا میگیریم، تقاص اون اشکا رو
ایشالا میگیریم
میشه توی مدینه، قیامتی برپا
رسیده وقت عبور، از کوچۀ غمها
فدکو پس میگیریم، از دشمن زهرا
«اَلعَجل یابن الحسن، منتقم زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داره میرسه، روزای ظهور
همه جا میپیچه، عطر سورۀ نور
ایشالا میبینیم، اون روزای زیبا رو
ایشالا میبینیم، اومدن آقا رو
ایشالا میبینیم
وقتی که خورشید ما، تو آسمون تابید
برا پابوسش میاد، از آسمون خورشید
میخونیم پشت سرش، اینجا نماز عید
«اَلعَجل یابن الحسن، ای هستی زهرا»
شاعر: #یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
اگر ستاره و خورشید و ماه تابنده است
تمام علتش این است بر درت بنده است
به دیده ی متکبر که آب رو ندهند
هرآنکه خاک در توست آبرومند است
مرا به گریه بیانداز و خود حکومت کن
که پادشاهیِ دریا، به تو برازنده است
به روز حشر که عالم به گریه مشغولند
جزای گریه کنان غم شما خنده است
از آن زمان که به لبهای خشک تو نرسید
فرات از پدر و مادر تو شرمنده ست
گریستند به ذبح گلوت حیوانات
که جزء گریه کنانت وحوش درنده است
بنی اسد چه کند؟! از کجا شروع کند؟!
تن تو اين طرف و آن طرف پراكنده ست
###
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه میخورد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترام واجب زینب ، دم غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبور چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعلهای سواره نظام شد
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود
دور و بر تو ، دور و برم ازدحام شد
کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر
با شمر بد دهن سر تو همکلام شد
مناجات با امام حسین علیه السلام
دنیا دلش برای شما شور می زند
بَهرِ غریبیِ تو خدا شور می زند
ابن الکریمی و کرمت کوهِ رحمت است
در قُلّه ی تو خیلِ گدا شور می زند
مسکین و سائلم، که به کوی تو آمدم
دیدم به کویتان همه جا شور می زند
معلول جسمی آمده در زیرِ قُبه اَت
از جان و دل بِقصد شفا شور می زند
بَروی گُنبدِ حرم تو به اِهتزاز
سُرخیِ پرچمت به هوا شور می زند
در علقمه که مَهدِ وفا و اَدب بُوَد
ساقی فِتاده، دستِ جدا شور می زند
شبهای جمعه مادرتان بین قتلگاه
ما بین پیکر شهدا شور می زند
روزِ جزا به دور تن بی سرت حسین
هر شیعه ای به آه و نوا شور می زند
روح القدس به ماه عزا بین تکیه ها
در لا به لای اشک و بُکا شور می زند
خواندم مُصیبت و دم نوحه گرفته ام
لیکَن مَلک به ارض و سَما شور می زند
یک دستمان به سینه و دستی دگر به سر
سینه زن شما سر و پا شور می زند
هر کربلا نَرفته که دلتنگِ کربلاست
دائم میانِ صَحنِ رضا شور می زند
چَندی بُوَد حریم تو تهدید می شود
قلبم برای صحن و سرا شور می زند
آرام می شود دل شوریده ام حسین
در بین روضه هر دفعه تا شور می زند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مناجات_امام_حسین_ع
🌷بسم رب الشهداء والصدیقین🌷
#پنجشنبه_های_شهدایی
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
شب جمعه است شب هدیه و خیر و برکات
شب اشک و حرم و خیمهٔ کشتی نجات
رو به ارباب کرم حضرت شاه شهدا
هدیه بر شادی ارواح شهیدان صلوات
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۱/۳۰
#اللهم_صلّ_علیٰ_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم🌷
(بسم رب الحسین)
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
نشسته ام شب جمعه در انتـــظار براتی
که از کـرم بنویســی زیـــارت عتبـــاتی
کویر تشنهٔ قلبم شود به عشق تو زنده
تویی که زمـــزم پاک و زلال آب حیاتی
اسیــر موج بلاییـــم و در برابر طوفان
برای خیـلِ گرفتـــارها تو فُلــکِ نجاتی
کم است هر چه بریزم به پایت اشک روان را
غمی فراتر از اینکه تو کُشتهٔ عبــراتی ؟
سرت به نیزه سپردی که سر به سجده بیاید
و بعدِ تو شود احیا دوباره صوم و صلاتی
دلم شکست و قلم هم نوشت نام تو را در
چکامه ای که چکید از قلم به خون دواتی
تمامی کلماتم گرفته عطــر خوش سیب
به لطف نام بلنـدت ، غـــزل گرفته ثبـاتی
دوباره این دل تنگم مرا به کرب وبلا برد
دوبـاره قسمــت دل شــد زیارت عتبـــاتی
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
دوبیتی
چون حمزه شد فدا به ره دین کردگار
جسمش فتاده بود به میدان کارزار
هنده بیامد و ز جفا پهلویش درید
تا آوَرَد برون جگر آن بزرگوار
▪️
شد شهید اندر احد عَمّوی ختم المرسلین
جسم ایشان مُثله شد از جانب اعدای دین
طوف قبر اطهرش را ای خدا قسمت نما
بر تمام دوستداران امیرالمؤمنین
#حسین_مقدم
#حضرت_حمزه_ع
گلچین که دید نخل بلندای حمزه را
در خون کشاند قامت رعنای حمزه را
حیدر شکست قامت سروش ز داغ او
احمد گریست ماتم عظمای حمزه را
با غنچه های زخم در آن معرکه رسول
در بر گرفت داغ شکوفای حمزه را
ابلیس گونه ای جگرِ حمزه را درید
نفرین کنید قاتل رسوای حمزه را
گفتا رسول آمده خواهر مدد کنید
تا ننگرد به روی زمین پای حمزه را
ناگه شکست بغض پریشان خواهرش
دیگر نداشت تاب تماشای حمزه را
حتّی گریست فاطمه آن جا که دیده است
چون آفتاب تابشِ سیمای حمزه را
احمد ز درد ناله به ناله نظاره کرد
گلگون به خاک چهره ی زیبای حمزه را
پشت نبی شکست از این داغ جانگداز
بر مصطفی دهید تسلای حمزه را
"یاسر" گذاشت پا به محیط ولایتش
از کف نداد دُرّ تولای حمزه را
#محمود_تاری_یاسر
#حضرت_حمزه_ع
تو کیستی که در اندیشه رسول خدایی
فروغ چشم حبیبی و چلچراغ هدایی
هنوز قبله ی دل ها نبود کعبه که دیدند
تو محو قبله ی عشق و وفا، تو قبله نمایی
تو سر به خاک قدوم یتیم آمنه سودی
تو دل به مهر نبوت سپرده ای چه وفایی
تودر کمند تولای اهلبیت، اسیری
تو حمزه هستی و از هرچه هست و نیست رهایی
فروغ معرفت از اهلبیت نور گرفتی
تو انعکاس تمام و کمال آینه هایی
تو در عقیده ی خود، شاهباز اوج یقینی
تو دوستدار نبی در کمال صدق و صفایی
تو روز بدر، درخشیده ای چو بدر به میدان
الا که شیر رسول خدا و شیر خدایی
تو روز معرکه بخشیدی آبرو به شجاعت
تو داده ای به شهامت، شکوه و قدر و بهایی
سزد که خاک تو تسبیح دست فاطمه باشد
چرا که گفت پیمبر: تو سیدالشهدایی
درست می شود آهنگ رفتن به مدینه
اگر تو یاد کنی، از شکسته گان، به دعایی
شهادت تو چنان آتشی به جان و جهان زد
که در نبرد احد، آفرید کرب و بلایی
برای آن که نبیند "صفیه" لاله ی پرپر
فکند سایه به رویت چه دستی و چه عبایی
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده_شفق
#حضرت_حمزه_ع
حبیبی آجرک الله یا رسول الله
بکش زِ سینه ی خود آه یا رسول الله
بریز اشک مصیبت که حمزه را کشتند
سر تو باد سلامت که حمزه را کشتند
بیا ببین که چه ها بر سرش نیاوردند
بیا ببین که چه سان پاره پاره اش کردند
بیا کنار عموی خود آه و زاری کن
صفیه تا نرسیده زِ راه کاری کن
بگو دمی همه یاران از این دیار روند
که خواهر آمده نامحرمان کنار روند
نهان کن از نگه عمه اشک هایت را
به روی قامت حمزه بکش عبایت را
بگو به فاطمه چشمان عمه را گیرد
ببیند این بدن پاره پاره می میرد
بگو برای صفیه زِ کربلای حسین
بگو زِ روضه زینب زِ روضه های حسین
تنی به روی زمین است در بر زینب
خدا کند که نباشد برادر زینب
فقط نه این که عبا بر تنش نیاوردند
لباس کهنه ی او را هم از تنش بردند
فدای سجده ی طولانی ات حسین من
بگو چه شد سر نورانی ات حسین من
صدای ناله ی زینب به پاست یا جداه
تن حسین به صحرا رهاست یا جداه
گلی که زینت دوش تو بود در همه جا
زِ سم اسب ببین توتیاست یا جداه
تنش مُقطَّعُ الاعضا به خاک کرب و بلا
سر بریده ندانم کجاست یا جداه
#عبدالحسین
#حضرت_حمزه_ع
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#شعر_چار_پاره
#شهادت_حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
#السلام_ای_فدایی_اسلام
🌷🌷🌷
السلام ای فدایی اسلام
بنده ی پاک ومهربان خدا
یاوربی مثال پیغمبر (ص)
ای ملقب به سیدالشهدا ع
****
مردغیرت مدار شهرحجاز
تو در اعراب پهلوان بودی
بعد پیغمبر و علی، حمزه
درشجاعت یل یلان بودی
****
در تمامی جنگهای نبی
ای عموی رشید پیغمبر(ص)
هیچ کس جرات نبرد نداشت
تا که بودی امیر آن لشکر
****
من چه گویم نبی تو راخوانده
ای عموجانِ فاعل الخیرات
ای فدایی راه حق حمزه
اسدالله کاشف الکربات
****
دشمنانت همه به میدان ها
متواری ز آن رشادت تو
دین احمد اگرکه پا برجاست
شده مرهون آن حمایت تو
****
بین صحرا چو دوره ات کردند
از روی کینه وجفا زدنت
عده ای گرگ درپس میدان
بی محابا و بی هوازدنت
****
آن غلام سیاه سفیانی
سینه ات را چه بی هوا بشکافت
جگرت را که شرحه شرحه نمود
بدنت رابه زیر پا انداخت
****
خوب شد در میان آن مقتل
مادر خویش را صدا نزدی
بدنت غرق تیغ و نیزه نشد
پیش خواهر تو دست و پا نزدی
#مجیدمرادزاده
🏴سبک زمینه به بهانه ایام وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و شهادت حضرت حمزه علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمینه_حضرت_عبدالعظیم_ع
#زمینه_حضرت_حمزه_ع
#یاسیدالکریم
🏴بند اول
یا سیدالکریم/شاها عبدالعظیم
ای شاگرد هادی/دانشمند حکیم
دل جلد مرقدت/ای عالی مرتبت
داری بر سائلت/لطف و هم مرحمت
تو عزیزی عزیز مایی
به کرامت انگشت نمایی
تو که سرشاره از عطایی
تو امیدی امید مایی
حرمت داره چه صفایی
برای ما تو کربلایی
یا سیدالکریم...
🏴بند دوم
یا ابوالقاسم و/یا اِبن المجتبی
ای بر ری حاکم و/قبله ی عاشقا
بُردیمون زیر دِین/به حسن نورعین
هر کی شد زائرت/شد زائرِ حسین
تو اصیل و والا مقامی
بین مردم با احترامی
تو سفیر دهم امامی
(تو نماینده ی امامی)
تو بزرگ و بزرگواری
تو پناهه هر دل زاری
قراره هر دل بیقراری
یا سیدالکریم...
🏴بند سوم
ای سردار اُحُد/ای عَمِّ پیمبر
از داغ تو چشمِ/پیغمبر شده تر
در یاریِ احمد/از جانت گذشتی
رفتی زیر تیغ و/دیگر برنگشتی
حمزه ای سید شهیدان
ای فداییه راهه قرآن
شدی مُثلِه تو در بیابان
شدی پاره بدن تو اما
نموندی روی خاک صحرا
بشی پامال سم اسبا
🏴بند چهارم
السلام علیک/سیدالشهدا
مظلوم کربلا/سردار سر جدا
السلام علیک/به زهرا نور عین
یا ثاراللهِ و ابن ثاره یا حسین
جلو چشمای خواهرِ تو
خنجر اومد رو حنجرِ تو
شد جدا از قفا سرِ تو
سر تو روی نیزه ها رفت
خواهرت تا شام بلا رفت
توی بزم نامحرما رفت
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
تو زینت اصحاب کسایی حمزه
تو سید جمع شهدایی حمزه
دریاری دین مصطفی و قرآن
تو مثله به دست اشقیایی حمزه
◾️
ای شیر خدای حی داور حمزه
ای حامی و یاور پیمبر حمزه
چون فاطمه و خواهر غمدیده ی تو
سوزد ز غم داغ تو حیدر حمزه
◾️
امشب ای شیر خدا ما همه غمناک توایم
آبرومند تو و ملجاء پر خاک توایم
حمزه ای حامی دین، یار محمد امشب
اشک ریزان غم پیکر صد چاک توایم
◾️
بر حمزه شهید راه داور صلوات
بر حامی و همدم پیمبر صلوات
در شام شهادت عزیز طاها
بفرست تو بر حمزه مکرر صلوات
◾️
از غم حمزه جهان ماتمسراست
در مدینه شورش و غوغا به پاست
مُثله گردیده ز کینه پیکرش
ذکر شیعه در غمش واویلتاست
◾️
ای یاور دین مصطفی یا حمزه
ای همچو علی شیر خدا یا حمزه
از بس که نموده ای تو یاری نبی
سر تا قدمت همه صفا یا حمزه
◾️
حمزه هستی تو و احمد مرآت
عقل گردیده ز ایثار تو مات
یار و همسنگر دین و قرآن
بر تو و آل محمد صلوات
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_حمزه_ع
امشب اُحُد از سوز غم کرب و بلا شد
هستی ز داغ حمزه چون ماتمسرا شد
از داغ حمزه سوزد و گرید پیمبر
سوزان شده قلب و دل زهرای اطهر
آن نانجیبه مُثله کرده پیکر تو
نالان شده از سوز غم پیغمبر تو
گشته ز کینه پیکر تو غرق در خون
در سوک تو هر شیعه ای گردیده دلخون
حمزه به بالینت ابالزهرا رسیده
از داغ تو ریزد سرشک از هر دو دیده
پیچیده در عالم ببین شور و نوایش
بر روی تو انداخت پیغمبر عبایش
سوزد وجود عالمی از این بلیه
آمد کنارت خواهر پاکت صفیه
گریان برای دیدن تو خواهر تو
نگذاشت پیغمبر ببیند پیکر تو
نگذاشت او تا خواهرت ماتم بگیرد
با دیدن مُثله بدن از غم بمیرد
اما بمیرم بر حسین و زینب او
آن خواهر غمدیده و جان بر لب او
از روی تلِّ زینبیه دید حسینش
افتاده بر روی زمین نور دو عینش
از کینه شمر بی حیا خنجر کشیده
گشته حسین فاطمه حنجر بریده
شیعه بمیرد کربلا زینب چه ها دید
رأس حسین فاطمه بر نیزه ها دید
در قتلگه دیده حسینش دست و پا زد
در بین گودال از جگر مادر صدا زد
دیده بریده دست عباس دلاور
دیده حسین فاطمه در خون شناور
در هر کجا نام حسین با گریه می برد
از دشمنان دین، کعب نیزه می خورد
جای تسلا زخم زینب را نمک زد
از کربلا تا شام زینب را کتک زد
او دیده شمر کینه پرور ظالمانه
می زد به اطفال حسینش تازیانه
بس کن (رضا) سوزانده ای از این حکایت
قلب تمام شیعیان را با رثایت
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_حمزه_ع
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#شهادت_حضرت_عبدالعظیم_علیهالسلام
امامزادهی ری مُلک واجب التعظیم
سلام قبلهی شهرم سلام عبدالعظیم
سلامِ ما به حسینیترین حسینیه
سلام بر حرمت اولین حسینیه
به کوریِ همهی ابنسعدها دیدیم
نصیبِ آل حسن شد تمامِ گندمِ ری
از آن زمان که رسیدی به کشور زهرا
خوشا به مردم ایران خوشا به مردم ری
من از کنار ضریحت به کربلا رفتم
که بوی سیب حسین است با تبسم ری
هوای مسلمیه داری و به یادم هست
صدای گریه کنان در شبِ تلاطم ری
نوشتهاند که از روزگار غم دیدید
روایت است شما هم هزار غم دیدید
روایت است به نَقلی که نالهها کردی
حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی
غریبِ شهر پُر از غربتِ مدینه شدی
روایت است که مسمومِ زهرِ کینه شدی
تو زهر خوردی و آتش به سینهات انداخت
به خاکِ رِی نه به خاکِ مدینهات انداخت
شبیهِ جدِّ خودت شعلهور شدی آقا
غریب بودی و خونینجگر شدی آقا
شبیهِ جدِّ خودت نه که او شبیه نداشت
تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت
ضریح داری و پیرِ کرم ندارد آه
هنوز جد غریبت حرم ندارد آه
نوشتهاند مقاتل که سینه چاک شدی
تو زنده بودی و ای وای زیر خاک شدی
نصیب روضهی تو روضههای دیرین شد
تو زنده بودی و دیدی که سینه سنگین شد
برای یاری تو هیچکس نمیآید
مکن دوباره تقلا ، نفس نمیآید
دوباره رو به حسینت سلام کردی وای
تو دست و پا نزدی و تمام کردی وای
*در برخی از مقاتل آمده حضرت با جور و ظلم ؛ سرانجام زنده به گور و شهید میشوند
حسن لطفی
به نام خدا
زمینه حماسی زیبا برای حضرت حمزه سید الشهدا:
بند اول:
ای حمزه نگاهت مثل طوفان است ، عدو گریان است
شمشیر تو فصل العمل میدان است، ز بس بران است
چقدر با احمد مانوسی
تو دستانش را میبوسی
ابوجهلان را کابوسی
تو که فیض دستانت باشد دائم
شود دشمن از جنگیدن با تو نادم
بداند تسلیم محضتان را لازم
ای سید و آقای شهیدان حمزه، عمو جان حمزه(-)
بند دوم :
از بس که دلیری تو شکارت شیر است، که در زنجیر است
هر تیر تو بخشی ز ید تقدیر است ، خودش تکبیر است
تو مرد بدر و احد ها
تو کندی شر قینقاع
عمو جان حمزه مرحبا
به تو آئینم مدیون می باشد
صراط و دینم مدیون می باشد
نفس در سینم مدیون می باشد
ای سید و آقای شهیدان حمزه، عمو جان حمزه(-)
بند سوم :
آمد سر نعش تو جگر خواری مست، دو زانو بنشست
وقتی که جگر را به در آورد آن پست، شد آن سنگ در دست
تن مثلهت بر خاک و
دل مصطفی صد چاک و
پر از خون چشم افلاک و
عبای نبی شد ساتر بر جسمت تا
نبیند صفیه خواهرت جسمت را
ولی کربلا بوریا زینب و یا زهرا
لا حول ولا قوه الی باالله ، ابا عبدالله (-)
🔳🔳🔳▪️▪️🌴🌴🌴▪️▪️🔳🔳🔳
علی صمدی -قم
در رثای حضرت حمزه سید الشهدا:
تو شیر مردی و شیران اسیر تو
از دم یلان کل حجازند حقیر تو
نام تو حمزه است و مقامت زبس بلند
هرگز ندیده هر دو فلک هم نظیر تو
میدان غزوه های نبی نور کامل است
از شدت درخشش بدر منیر تو
از بس که تیر و تیغ و نگاهت کشنده است
انگار گشته قابض الارواح اجیر تو
در هر نگاه نافذت عمق حقایقیست
رزم جامه ی سیاه تو شبهای عاشقیست
پشت و پناه و یاور احمد به هر زمان
ماندی شبیه کوه تا آخرین توان
هر چه که از ابهت تو گفته اند کم است
قاصر بود ز وصف شکوهت زبانمان
فرمانده ی سپاه محمد چه میشود؟
وقتی که با علی به معرکه ها میشوید عیان
بدر و احد حکایتتان را نوشته اند
دیدند زمین زیر پای شما میخورد تکان
گویا که زلزله شده میدان کار و زار
مانده سپاه کفر که لا یمکن الفرار
اما امان ز نیزه ی وحشی که خم نمود
این نازنین عموی پیمبر که بود عمود
افتاد بر زمین و پیمبر کشید آه
تا که رسید به پیکر او هنده ی حسود
خنجر کشید و سینه او را شکافت تا
بیرون کشد جگرش را ولی چه سود
این سینه و جگر پر از عشق محمد است
سنگ می شود به سر اُمت یهود
اما دوباره سنگ و سر و نیزه و سپس
قلبی که کرده روضه ی مقتل کمی هوس
روز دهم شد و گودال قتلگاه
پر شد ز خون تازه ی ارباب بی گناه
با چکمه روی سینه ی زخمی که پا گذاشت
شد آسمان کرب و بلا ناگهان سیاه
فریاد می زند زنی از روی تل نبر
سر را که مادرمان میرسد ز راه
زینب ز حال میرود و میخورد زمین
طفلک رقیه پس به چه کس میبرد پناه
خیمه میان آتش و معجر کشان عدو
فریاد میزند سکینه که برگرد بیا عمو
◾️◾️◾️◾️✍✍✍✍◾️◾️◾️
کربلایی علی صمـــدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دفاع حاج مهدی سلحشور از طرح نور نیروی انتظامی.
این سخنان دقیق وارزشمند رو برای اون تعدادمسئول منفعل واداده بفرستید تا حتما ببینه شاید بفهمه داره به نفع دشمن کار میکته .
#مداح_تراز
┄┅✵﷽✵┅┄
#پانزدهم_شوال
#شهادت_حضرت_حمزه_سید_الشهدا
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
به وصف تو چه بگویم که سیدالشهـدایی
امیر لشکـر احمـــد ، یَل رسـول خـــدایی
چه هیبتی ! که کنی روز شادِ خصــم زبون را
به شــامِ تار مبدل ، اگر که جلوه نمایی
تو افتـخـار نبــی در کنــــار فاتــح خیبــر
تو از قبیـلهٔ نـور و تبـارِ عشــق و صفـایی
ز وحشتی که نشاندی به قلب تیرهٔ وحشی
نبوده چـارهٔ او جز به حیله از تو رهــایی
حریف چون تو یلی چون نشد عدو به مقابل
فکند ، نیــزهٔ کین از کمین به عقـده گشایی
به کارزار اُحُــد چون خمیـد قامت سَـروَت
شکست پشت سپاه از چنین گزند و جفــایی
و آفتاب رُخَـت را در آن غروب نفــس گیر
نهـان نمــود پیمبـر به زیــر چتـــر عبـایـی
که خواهــر تو نبینـد ستــاره هـای تنـت را
که بیـش از این نگُدازد دلش ز داغ جدایی
ندید سر به سرِ نی ، اگر چه داغ توکم نیست
ندید آتش خیمه ، به دشـت کرب و بلایی
کنـار خــواهـرت اما ز داغـت آل پیمـبـــر
میان خیمــهٔ مـاتم گــرفت بــزم عـزایی
به احتـرام حریمت ، به عـرش و فرش نشستند
فلک به اشک فشانی ، مَلَک به نوحه سرایی
چو "کیمیا" همه چشـمِ شفـاعتی ز تو دارند
تویی که شافع محشر ، پناه روز جزایی
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄
#مدح_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
خوش داده اند نام ، تو را ،اَیُّهَا الکریم
ای رستگارِ هر دو سرا ، ایُّها الکریم
در حُسن خلق و جود وکرم،ارث برده ای
تو از کـــریم آل عبــــا ، ایها الکریم
هستی نگیــن مُلک رِی و باب حاجتـی
بر عاشقــان اهل ولا ، ایها الکریم
ای عبــد صالح و ثمـــر باغ مجتــبا
عبدالعظیـــمِ نزدِ خـدا ، ایهاالکریم
بودی تو یار ویاور مــولای عصــرخود
ای پایبنـــدِ عهـــد و وفــا، ایها الکریم
درد فــراق کرب و بلا طاقتــم گرفت
ای درگـهِ تو دارِ شــفا ، ایها الکریم
گفتند هر کسی که دلش تنگ کربلاست
آیـد به بارگــاه شمـــا ، ایها الکریم
دارد حــریم پاک تو حــال مدینـــه و
هم عطر و بوی دشت بلا ، ایهاالکریم
با قلـب مبـتلا و دلی خستــه آمـــدم
آقا ! نظــر به حـال گــدا ، ایها الکریم
دستِ گدایـی اَم ، به درِ خانهٔ شماست
از خوان خود ، نصیب نما ، ایها الکریم
دل را گـره زده به حریــم تو "کیمـیا"
تاحاجـتش کنی تو روا ، ایها الکریم
با این امیــد آمده ام تا که از شمــا
گیــرم برات کرب و بلا ، ایها الکریم
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
🖊رقیه سعیدی(کیمیا)
❁﷽❁
#سلام_بر_حسین❤️
#صبحم_بنامتان
سپیده سر زد و زد بر سرم هوای حسین
دو بیت ، اشک سرودم فقط برای حسین
دوباره دست به سینه نهاده ، رو به حرم
به یک ســلام رسیـــدم به کربلای حسین
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا