eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
__________ تو داری میری/ خون دل بی تاب من فاطمه تو داری میری/ خون برات چشم حسن فاطمه تو داری میری/ میباره چشمام تا که میبینمت تو داری میری/ خون بازم روی کفن فاطمه نگاهی کن به موهای سفیدم تو میری، میره همه امیدم (٢) پاشو برای علی درو وا کن ببین که از راه به خونه رسیدم مادر سادات نرو نرو نرو نرو _____________ تو داری میری /اما هنوز رو بسترت خونیه تو داری میری/ ای وای من زیر سرت خونیه تو داری میری/ دارم میمیرم تا که میبینمت تو داری میری/ اما هنوز این پیکرت خونیه دارم می بینم که میسوزی تو تب یه کاری کن که بمونی یه امشب(٢) الهی زهرا بهتر بشه حالت بمون کنارم تو رو جون زینب مادر سادات نرو نرو نرو نرو ____________ تو داری میری/ بعد تو سهمم  میشه هی اشک و آه تو داری میری/ سخته برام بی تو همه لحظه ها تو داری میری/ یادت که هست کردی سفارش بهم تو داری میری/ یادت بمونه وعدمون قتلگاه تو رو قسم به نفسای آخر تورو به این التماسای حیدر(٢) بمون عزیزم به اشک حسینت بمون عزیزم نرو نرو مادر مادر سادات نرو نرو نرو نرو ________ شعر ونغمه : مجتبی نامور ________
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر: نازنين دختر من نور چشم تر من تو گل حیدری و همه جا یاور من بنشین دخترکم شانه کنم موی تو را تا ببوسم دم آخـر رخ نیکوی تو را وای علی وای علی(2) دختر : نازنين مادر من سایه ات بر سر من نیمه ی شب تو چرا میروی از بر من ای عزیز دل من از چه تو پر بسته شدی مثل بابای غریبم ز همه خسته شدی وای علی وای علی(2) مادر: گل دردانه تویی شمع و پروانه تویی بعد من زینب من بانوی خانه تویی ذات حق خوانده تو را زینت بابا باشی بعد من در همه جا یاور مولا باشی وای علی وای علی(2) دختر : ای طرفدار علی بهترین یار علی بعد تو زار شود به خدا کار علی بیت الاحزان شود از بعد تو این خانه ما میرود شور و صفا از در کاشانه ی ما وای علی وای علی(2) مادر: من زمین گیر شدم از جهان سیر شدم در جوانی تو ببین چقدر پیر شدم من که در راه علی هستی خود را دادم عاقبت بهر ولایت به زمین افتادم وای علی وای علی(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
یارب غریب و مضطرم؛ عجّل وفاتي آمد بلایا بر سرم؛ عجّل وفاتي خانه نشینیِ علی بی طاقتم کرد از بغض، پُر شد حنجرم؛ عجّل وفاتي دنیاپرستان یک به یک بیعت شکستند می‌سوزم و شعله ورم؛ عجّل وفاتي در پشتِ "در" خوردم زمین و چادرم سوخت، در آتشِ دور و برم؛ عجّل وفاتي محکم زد و ضربِ غلافِ قنفذ انداخت، بر دست و بازویم ورم؛ عجّل وفاتي ماندم میانِ هجمه‌ی دیوار و مسمار آزرده شد بال و پرم؛ عجّل وفاتي بی مادری سخت است، گرچه فوراً آمد فضه به جایِ مادرم؛ عجّل وفاتي خیلی برای داغِ محسن گریه کردم، هر شب میانِ بسترم؛ عجّل وفاتي طاقت ندارم اشکِ حیدر را ببینم جانِ همین چشمِ ترم؛ عجّل وفاتي آغوش می‌خواهد حسین اما توان نیست، در جای‌جایِ پیکرم؛ عجّل وفاتي باید به زینب بسپرم چندین کفن را در روزهای آخرم؛ عجّل وفاتي...! مرضیه عاطفی
از صفات فاطمه توحید می آید برون از کنار نور او خورشید می آید برون امتحان پس داده قبل از خلقتش پیش خدا با نزولش عالم از تردید می آید برون سوره ی کوثر شبیه سن و سال او کم است لیک از آن مرجع تقلید می آید برون کیست زهرا آنکه با ضعف بدن هم از لبش وقت بابا گفتنش، امّید می آید برون آنکه حتی رو گرفت از چشم نابینای شهر تا غریبی علی را دید می آید برون صورتی که زیر پوشیّه است از فرط ورم نیمه شب وقتی حسن خوابید می آید برون کهکشان، رنگ کبود چشم تار مادر است کوچه های عرش اعلا داغدار مادر است کی اسیر وعده ی امروز و فردا بوده است هرکجا تکلیف بوده فاطمه پا بوده است موقع تحریم در شعب ابی طالب فقط او کنار مصطفی ام ابیها بوده است گرچه شورای سقیفه بر ولایت پشت کرد فاطمه بوده که پشتیبان مولا بوده است بی تفاوت بودن انصار را اصلاً ندید رفته دنبال علی، هرچند تنها بوده است عده ای غصب فدک کردند با سیلی زدن اصلاً از اول سر اسلام، دعوا بوده است پیش چشمان همه افتاد زهرا بر زمین آنکه پای مرتضی جان داد، زهرا بوده است فاطمیه را نباید دید صرفاً اتفاق فاطمه بیعت نخواهد کرد با اهل نفاق خوب همسر داری اش بود و نبود فاطمه است اینکه زن تکریم شد صرف وجود فاطمه است خانه داری کردنش هم خیر دنیا داشته رزق ما روزی ما از دست جود فاطمه است مادر آب است و از آب است کُلّ شیء، حَی اینکه گریانیم لطفِ صبحِ زود فاطمه است از نخ و سوزن زدن هایش به پیراهن ببین تار و پود کربلا از تار و پود فاطمه است چند وقتی میشود که خانه درهم برهم است داغ زینب، بیشتر روی کبود فاطمه است آنچه دارد میزند آتش علی را، میخ نیست نیمه شب با درد بازویش، سجود فاطمه است خانه بی لبخند زهرا، خاک قبر مرتضاست روضه های کوچه ها سنگین تر از کرببلاست
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این کوچه س یا - قتلگاهه آخ مادرم - پا به ماهه آخ مادرم - چشماش تاره دست خستش - رو دیواره دستاش رد شد از رو سرم / افتاد رو خاکا مادرم هر جوری هس مادرمو / باید تا خونه ببرم ای مادر بی سپرم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هر چی کوچه - باریک تر شد دنیا واسم - تاریک تر شد هر چی دستاش - می رفت بالا سیر میشدم - از این دنیا اومد راه کوچه رو بست / غرورم توو کوچه شکست یادم مونده که مادرم / روی خاکِ کوچه نشست ای مادر بی سپرم ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پشت خونه - جمعن اوباش نامرد در رو - واکرد با پاش هر چی کینه - داشت از حیدر جم کرد توو پاش - کوبید رو در در افتاده روی پرش / داره می سوزه معجرش فضه خودت رو برسون / از دست رفت دیگه پسرش مادر مادر وای مادرم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کم کم مادر - میره از هوش قنفذ می زد - روی بازوش واویلا از - خون جگری می زدنش - چل نفری قد مادر شده کمون / دشمن می زد زخم زبون حیدر رو  دارن می برن / توی کوچه کشون کشون مادر مادر وای مادرم ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آب می ریزم  ـ رو پیکرت زخمی شده  - بال و پرت چی می بینم - از این بازو خورد دستم به - زخم پهلو تازه می فهمم که چرا/مرگت رو خواستی از خدا صورت تو نیلی شده/با سیلی های بی هوا ای زهرای زخمی من۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سر میذارم - روی دیوار آه از میخ و - آه از مسمار با خون دل - غسلت میدم پاشو از جات -نور دیدم حیدر بعدِ تو پیر شده/زینب از دنیا سیر شده تازه می فهمم که چرا /مجتبی ت گوشه گیر شده ای زهرای زخمی من۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونه بی تو - سوت و کوره فضه داره - خون می شوره جای دستات -  رو دیواره چشمام واست - خون می باره از هم پاشیده زندگیم/پاشو یارِ همیشگیم پاشو تا باز مث قدیم /دردامونو به هم بگیم ای زهرای زخمی من۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جای خالی ت- پیرم کرده از زندگی - سیرم کرده زینب بی تو -  غرق آهه انگار فکرِ- قتلگاهه فکرِ بوسه به حنجره /فکرِ کُندیه خنجره فکرِ اون لحظه س که سنان /سر رو رو نیزه می بره ای بی کفن حسین من۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ‌ مادر / نفسش اعجازه چادر خاکی شو / رو سرم می ندازه مادر / دوای هر درده قیامت دنبالِ / نوکراش می گرده حضرت مادر زیر پر چادرتن این همه نوکر با تو تماشایی تره صحنه ی محشر حضرت مادر بارون رحمتی - من مثل یک کویر ای مادر حسن - دست من رو بگیر امنا فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مادر / ضربان حیدر سوامون کن توی / شلوغیِ محشر شأنت / فوق هر ادراکه پسرت ارباب / همه ی افلاکه دل بی قراره حاجت اگه داری بیا رد خور نداره جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره دل بی قراره بارون رحمتی - من مثل یک کویر ای مادر حسن - دست من رو بگیر امنا فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مادر / چرا چشمات تاره چش زینب سمتِ / خونِ رو دیواره مادر / چِقَدِ دلتنگی با چهل تا مردِ / بی حیا می جنگی افتادی از پا آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا افتادی توی کوچه ها یکه و تنها افتادی از پا هیزم  آوردن و - در رو آتیش زدن افتادی رو زمین - پیش چشم حسن امنا فاطمه ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ‌ به جز چادر تو / ندارم پناهی نگام می کنی باز / با این روسیاهی رسیدم دوباره / به شوقِ نگاهی نگاهی کن دوباره به این دلهای شیدا الا ام ابیها - یا زهرا خدا مهرت رو مادر گذاشته توو دل ما الا ام ابیها - یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو سینم یه عمره / حرم داری مادر بازم مادری کن / برام جون حیدر خوشم من تا وقتی / بهم میگی نوکر خودت ما رو سوا کن توی غوغای محشر الا ای قدر و کوثر - یا زهرا تموم زندگیمو دارم از لطف مادر الا ای قدر و کوثر - یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سه ماهه که بازوت / ورم داره زهرا سه ماهه که چشمات / همه ش تاره زهرا سه ماهه که دستات / رو دیواره زهرا حلالم کن که دستات دیگه بالا نمیره علی از دنیا سیره - می میرم حلالم کن که زهرا یه روز خوش ندیدی پیش چشمام خمیدی - می میرم یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چهل مردِ جنگی / تو رو می کشوندن جونِ زینبت رو / به لب می رسوندن در خونه رو با / چه حالی سوزوندن جلو چشمام توو کوچه زمین خوردی دوباره دلم آروم نداره - عزیزم جلو چشمام غلافش میومد روی بازوت میگیری دست به پهلوت - عزیزم یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ امیری اباالفضل / و نعم الامیری علمدار خیمه / چه ماه منیری مگه میشه دستِ / گداتو نگیری من هر چی هم که باشم تو اشکامو می بینی یل ام البنینی - اباالفضل همه می دونن اینو پناه عالمینی علمدار حسینی - اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۲
🕯سبک زمینه یا شور ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳ زبانحال بند🕯 ای مهربونه حیدر عزیز جونه حیدر ای قد کمونه حیدر یار جوونه حیدر سه ماهه حال نداری بی تاب و بی قراری سه ماهه که تو کارت هر روزه گریه زاری چطور ببینم/خانومه من تو بستری چطور ببینم/که روز به روز لاغرتری چطور ببینم/تو نیمه جون و مضطری که این نامردا/رو زخم من نمک زدن تورو یا زهرا/به خاطر فدک زدن هجوم آوردن/جلوم تورو کتک زدن ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من بند🕯🕯 ای تکیه گاهه حیدر همه سپاهه حیدر ای بی گناهه حیدر نور نگاهه حیدر چرا به غم اسیری توی جوونی پیری راه که میری عزیزم دس به دیوار میگیری برات بمیرم/نگاته رو به آسمون برات بمیرم/رو گونه اشکاته روون برات بمیرم/که رو لبت رسیده جون چطور ببینم/تو درد پهلو میکِشی چطور ببینم/راحت نفس نمیکِشی با خون سینت/علی رو داری میکُشی ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من بند🕯🕯🕯 گل بهار حیدر صبر و قرار حیدر ای کس و کار حیدر دار و ندار حیدر قوت این امیری نگو از دنیا سیری بالا بگیر سرت رو واسه چی سر به زیری برات بمیرم/از چی پریشون خاطری برا چی دائم/عزیزم غصه میخوری از مَحرمت رو/گرفتی پشت چادری سه ماهه زهرا/نگفتی رازتو به من میدونی سخته/برای این خیبر شکن ندونه چی شد/تو کوچه با تو و حسن ای سپر بلای من همسر با وفای من نرو نرو زهرای من نرو نرو زهرای من ۱۴۰۳/۰۸/۲۲ 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود هیچکس شایسته‌ی درک مقاماتش نبود ذکر یا‌فاطر همان آیینه‌ی یافاطمه است جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود سوره‌ی کوثر برابر با تمام سوره‌هاست فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟ عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود عرش‌لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح‌بود گوشه‌ی خانه اگر سوز مناجاتش نبود او دعایش‌ شامل‌ همسایه‌ها هم‌ شد‌ ولی در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود زخم‌هایش ترجمان بی‌کسی مرتضاست غصه‌های مادر از درد جراحاتش نبود روضه‌سنگین‌میشود باواژه‌های‌ روضه‌اش کاش‌ حرف‌ ازکوچه‌ و میخ‌ِ در و آتش‌ نبود
السلام علیکِ یا امّاه يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك مدینه بود و ستم بود و ظلم و آزارش مدینه بود و غم و غصه های بسیارش مدینه بود و بلا بود و درد بود و عزا مدینه بود و سکوت و غروب غمبارش مدینه بود و پر از تیرگی کُفر و نفاق و غربتی که شده هر دلی گرفتارش مدینه بود ولی از تمام مردم آن کسی نکرد مراعات حال بیمارش مدینه بود و چهل تن هجوم آوردند به یک‌ نفر که نشد هیچکس طرفدارش مدینه بود و در خانه ای پر از هیزم دری‌ که سرخ شد از هرم شعله مسمارش نمیشود به زبان هم بیاورم؛ چه کنم؟ مصیبتی که خدا هم شده عزادارش دم غروب -در آن کوچه- آه از سیلی که آب شد دل سنگی سخت دیوارش میان کوچه چگونه؟چه شد؟ نمیگویم تو خود حدیث مفصل بخوان ز آثارش
یا لطیف السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ کدامین ماه بین ابر و من ، پا درمیانی کرد در این ظلمت چراغی نیست تا آن را نشانی کرد من از تاریکی شب‌های بی تو سخت می ترسم... زمینم را نگاه روشن تو آسمانی کرد درخت سبز عُمرم زرد شد از ماتم دوری بهار باغ من را سردیِ هجران خزانی کرد به غیر از خانه‌ی تو هر کجا رفتم ، ردم کردند نمیدانی چه با قلبم غمِ نامهربانی کرد به لطف اشک شُستم گرد و خاک کُلبه‌ی دل را برای میهمان باید چُنین خانه‌تکانی کرد! تمام شُهرت دلداده وابسته به دلدار است زلیخا را تبِ عاشق‌کُشِ یوسف ، جهانی کرد رَقَم های گناهانم ، رَمَق را بُرده از جانم... نباید در مسیر قُلّه حسِّ ناتوانی کرد! کلام هرزِ من هر روز روحت را میازارد چگونه می توان در پیشگاهت بددهانی کرد؟ شکستم ، لـه شدم ، مُردم ، تو بودی زنده ام کردی دمِ گرمت مرا دلبسته‌ی این زندگانی کرد سر پیری سرم را روی زانوی خودت بگذار اَقلّاً این دم آخر بگویند او جوانی کرد ! خدا رحمت کند بابا‌بزرگِ روضه‌خوانم را صدای حزن‌آلودش مرا صاحب‌زمانی کرد پسر تنها در آغوش پدر آرام می گیرد به قدر بوسه ای باید محبّت را عیانی کرد ! دل دیوانه‌ام میل شبستان نجف کرده ضریحش مستم از انگورهای آنچنانی کرد " علیٌّ حُبُّهُ جُنَّه ، قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه... " برای مرتضی اینگونه باید مدح خوانی کرد پُر از زخمم ، دوایِ دردِ من شش‌گوشه ی شاه است.... دل عاشق چه عشقی در کنار یار جانی کرد تو را جان گُلِ هجده بهارِ مرتضی ، برگرد همان یاسی که سیلی چهره اش را ارغوانی کرد ▪️ علی با چشم خود می دید زَجرِ " ذابَ لَحْمی" را... گمانم مادر ما را همین غم استخوانی کرد
یا لطیف السَّلام عَلی شَمسِ الظَّلامِ و بَدرِ التَّمام اشک را از چشمه‌سارِ دیده‌‌ی تر می کِشم دارم از اندوه تو آهِ مکرر می کشم من به تلخی فراقت سخت عادت کرده ام جام زهرِ دوری‌ات را شب به شب سر می کشم خیمه‌ات را در بیابان‌ها تصور می کنم چادر تنهایی ات را بین دفتر می کشم بارها این شهر را گشتم ، کسی فکر تو نیست بار عشقت را خودم بی یار و یاور می کشم نَفْسِ من راه تَنَفُّس‌کردنم را بسته است هرچه دارم می کشم از این ستمگر می کشم معصیت مانندِ من پشت کسی را تا نکرد در جوانی رنج پیری را فراتر می کشم روح تو از دست سهل‌انگاری‌ام آزار دید روی قلبت با همین اعمال ، خنجر می کشم غالباً سردرگمی‌هایم به هیئت می رسند منت ارباب‌ها را مثل نوکر می کشم آرزو دارم ببینم خطبه‌خوانی تو را در خیالاتم تو را بالای منبر می کشم مستمند مهربانی تواَم ، رَدَّم مکن... کاسه‌ی خالی خود را تا دمِ در می کشم اوج خوشحالی من لمس نوازش‌های توست سر که بگذارم به روی شانه ات ، پر می کشم هر زمان بد می شوم ، زهرا درستم می کند در گرفتاری خودم را سمت مادر می کشم حسرت لب‌ های من خرمای نخل مرتضی‌ست سفره‌ام را در میان باغِ حیدر می کشم من خدا را در شبستان نجف حس می کنم رو به ایوانِ طلا الـلّـهُ اکـبـر می کشم کُشته ی عشق حسینم ، کربلا دفنم کنید لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می کشم جانِ بانویی که گیر افتاد پشت در ، بیا... داغ او را در دلم تا روز محشر می کشم ▪️ قنفذِ بی چشم و رو می گفت: ای زهرا ! ببین با طنابم پهلوانِ جنگ خیبر می کشم
یا لطیف السلام علیکِ یا سیدة الجلیلة الجمیلة سلام الله علیها به رغم گُم شدن در بیکرانِ عشق ، پیدایی برای رودهای تشنه‌ی دیدار ، دریایی جهان قبل حضورت غرقِ تاریکی مطلق بود تو آن سرچشمه‌ی نوری ، تو خورشیدی ، تو زهرایی! خدا ، خُلق تو را سرلوحه‌ی خَلقِ عوالم کرد برای خِلقَت باقیِ مخلوقات ، مبنایی خلاصه می شود ذات تو در دیروزها ؟! هرگز! تمام روزها بی‌تو نخواهد داشت فردایی کمالات تو شرح کاملِ آیات کوثر شد بشر دیگر نمی بیند چُنین تفسیر گیرایی یتیم مکّه روحِ مادری را در وجودت دید به این ترتیب ثابت شد که تو اُمِّ اَبیهایی! به لطف قصّه‌ی " اَلْجّار ثُمَّ الدّار" ...،فهمیدیم که قبل از سفره ات اوّل به فکر سفره ی مایی فقیران را ، یتیمان را ، اسیران را...، پناهی تو تو در اوج سخاوت ، هر نداری را پذیرایی! همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر! همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی بگو که دوستم داری تو را جان حـسـن جانت عجب نام دل آرایی! چه مولایی! چه آقایی! ▪️ ▪️ برای یک پسر سخت است ، گیر افتادن مادر ببین! کاری ز دستش برنمی آید به تنهایی حسن هرچه تقلّا کرد ، دست دومی رد شد... گمانم مادرش دیگر نخواهد داشت بینایی
4_5796176164020031466.flac
4.25M
کاش بارون بشم توی صحن تو ببارم مادر همه دار و ندارم مادر ای تلائلو بهار زندگی با تو بودن اعتبار بندگی بزار‌دستمو تو دست حیدرت باشه عهدمون باهات همیشگی برا من تویی پناه و امید الهی بشم تو راهت شهید خاک چادرت رنگ و بوی زندگیمه مادر سرپناه  بچگیمه مادر پسرونه بهت میگم نوکرتم مادرونه بهم بگو مادرمی روزیمونِ از سر سفره تو توی قبرم سایه رو سرمی ببین اومدم که‌راهم بدی پیش بچه هات پناهم بدی شاعر‌ و نغمه پرداز : بهروز غفاری