#شب_سوم
#حضرت_رقیه_س
#دختر_خورشید
ای شجر قدسی باغ حسین
نور دل وچشم وچراغ حسین
رقیه ای سلاله ی اهل بیت
ملیکه ی سه ساله ی اهل بیت
تو سوره ی سه آیه ی حسینی
تو افتخار کل عالمینی
دختر خورشیدی ومه طلعتی
روی زمین تو آسمان شوکتی
فطرت تو پاکترین فطرت است
جلوه ی تو نور دل عترت است
مدح جلالت تو بشنیدنی است
صلابت فاطمی ات دیدنی است
عطر نفس هات شمیم بهشت
از تو وزیده است نسیم بهشت
عشق ومحبت زتو سرمایه داشت
ابر کرامت به سرت سایه داشت
گلشن توحیدی تو دل گشاست
دست تو ای رقیه مشکل گشاست
بعد پدر چقدر درهم شدی
همسفر قافله ی غم شدی
حیف که با آن همه قدر ومقام
آبله زد پای تو در راه شام
دست ستم که غرق شیونت کرد
پیرهن کبود برتنت کرد
وجود تو شمع صفت آب شد
زضرب تازیانه بی تاب شد
لرزه فکندی به بنی اُمیه
بت شکن شام تویی رقیه
ناله ی تو قیامتی به پا کرد
خرابه را غرق غم وبلا کرد
چو روبرو با سر بابا شدی
پُر از پریشانی وغوغا شدی
به جان افلاک شرر می زدی
بوسه به لب های پدر می زدی
تو درخرابه بذر غم کاشتی
عجب ضیافتی به پا داشتی
دراین جهان که بوی هجران دهد
به پاس مهمان چه کسی جان دهد؟
هرکه ز تو معرفت آموخته
مثل «وفایی» ازغمت سوخته
#سیدهاشم_وفایی