#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
ادب را حد اعلا میپسندد
قدم را پشت بابا میپسندد
ببین بالا بلند کربلا را
خودش پایین پا را میپسندد
#سعیده_کرمانی
#زمزمه
#شب_هفتم_حضرت_علی_اصغر_ع
بند اول
تو ساقهی یاس جوونی
رودست بابا غرق خونی
دیگه کنارم نمی مونی ؟
مادر
چه طوری رفتنتو باور کنم
مادر
لب خشکتو با گریه تر کنم
ای وای ای وای
مادر
استخون تو گلوت دیده می شه
مادر
گهواره ات به زودی دزدیده میشه
ای وای ای وای
بند دوم
گرفتنت چه جوری از شیر
بابات شد از غصهی تو پیر
قبرتو میکنه با شمشیر
مادر
خونو از رو صورتت پاک می کنم
مادر
قلبمو کنار تو خاک می کنم
ای وای ای وای
لالا
لالا لا لا ای گل نخورده آب
لالا
تو مزارت دیگه آسوده بخواب
ای وای ای وای
بند سوم
آتیش زدن قلب حرم رو
کشتن امید آخرم رو
بیرون کشیدن پسرم رو
ای وای
سرتو دارن به غارت می برن
ای وای
مادرت رو به اسارت می برن
ای وای ای وای
ای وای
روبه روی سرت از هوش می رم
ای وای
سرت از نیزه بیافته می میرم
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
#رسول_اکرم #مبعث
گل داد وقتی شاخه تمرین کرد نامات را
باران به خود پوشاند لحنی از کلامات را
دنیا پر از فهم جدیدی از شنیدن شد
بلبل که اجرا کرد ضربآهنگ گامات را
خوشبو شد و در خود نگنجید و وزید آخر
آری نسیم احساس کرد عطر مشامات را
آب از تو معنای طراوت را گرفت و رفت
تا در زمین جاری کند جان سلامات را
کوه از خدا آغوش دلخواه حرا را خواست
ورنه خدا میساخت بالاتر مقامات را
دل در دل پیله رهایی را نمیدانست
پروانه شد پیدا کند درک پیامات را
وقتی محمد(ص) در اذان گفتیم پس باید
الگو بگیریم از قعودت تا قیامات را
دنیای ما حتما پر از لبخند خواهد شد
آدم اگر مشق خودش سازد مرامات را
هربار میگویی علی (ع)خورشید میتابد
هر روز میتابی به ما مهر مدامات را
گفتی اگر با یاعلی از گور برخیزد
انسان علاجی دارد اندوه قیامت را
#سعیده_کرمانی
#مدح_امام_حسین_ع
#اعیاد_شعبانیه
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگتر است
و نامت از همهی آسمان بزرگتر است
پیالهایم و به دریا نمیرسد این درک
که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است
مساحتیست کران تا کران شش گوشه
بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است
تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی
حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است
چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن
چه شور عشق تو از شوق جان بزرگتر است
نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین
خدای توست که در هر اذان بزرگتر است
و قائلیم به الله اکبر ، اما باز
علی اصغر تو از جهان بزرگتر است
تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند
که راه شیری این کهکشان بزرگتر است
نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا
غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است
برای هرکه چشیده ست چای موکب را
همیشه تشنگی از استکان بزرگتر است
اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست
وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است
ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا
همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است
#سعیده_کرمانی
#مدح_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
تگرگ در نزند ، باغ مبتلا نشود
شکوفه از بغل شاخهاش جدا نشود
زمین به مین ننشیند ، بیافتد از پا جنگ
به دست مرز دل روستا دو تا نشود
به روزنامه خبرهای مضطرب نرسد
و دوربین به تنی کشته آشنا نشود
نصیب کارگران نان گرم سفره شود
به روسری زنی پای گریه وا نشود
اسیر سرفه نباشد صدای لالایی
و خرج نسخه خودش درد بیدوا نشود
غذا برای فقیر آرزو نخواهد بود
«و عجل» صلواتم اگر قضا نشود
#سعیده_کرمانی
#مدح_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
#سعیده_کرمانی
#وفات_حضرت_خدیجه.س
#سعیده_کرمانی
آه یتیمی از نهاد مومنین برخاست
بیمادری بعد تو سهم مادرم زهراست
تاریخ هرجا مبدئی دارد برای خود
تاریخ هجری دل پیغمبر از اینجاست
#ایبهترینتقدیرهرسالم
#شب_اول
#واحد_سنگین
#هلال_ماه_محرم
#طلیعه_محرم
#سعیده_کرمانی
ای بهترین تقدیر هر سالم
تعبیر ناب احسن الحالم
عشق تو را من جار خواهم زد
باید که بشناسد تو را عالم
در کوی و خیابان همه جا نام تو هست
هر دل که شکسته است کاشانهی توست
دیوار به دیوار سیه پوشیده
این خانهی من نیست عزاخانهی توست
هرکجا پر شده از مرثیه ی محتشمت
شهر ما تکیه زده بر علمت
یاحسین یاحسین یاحسین
بند دوم
این اشک ها آیینه ی عشق است
با گریه من تکثیر خواهم شد
در روضههایت زندگی کردم
با روضه هایت پیر خواهم شد
هرکس که به عقل و عشق محرم شده است
مجنون محرم است و دیوانهی توست
ای کاش که روزی بشود سجده کنم
بر خاک عبایی که سر شانه ی توست
تربتت مهر قبولی نماز است حسین
بندهی تو سرفراز است حسین
یاحسین یاحسین یاحسین
#ایخاکدامنگیرپراسرار
#شب_دوم
#واحد_سنگین
#سعیده_کرمانی
#امیر_اسدی
بند اول
ای خاک دامنگیر پر اسرار
والاترین گنجینه در اعصار
دل را گره دادیم بر زلفت
ای کربلا ای خانهی دلدار
ای ساحل امنیت و آرامش ما
ای خاک تو گشته حرم خون خدا
در راه تو رنج و خطری مطرح نیست
هر رنج و بلای این مسیر است دوا
کاش شود روزی هر سالهی ما یا الله
کربلا روضهی صحن اباعبدالله ع
کربلا کربلا کربلا
بند دوم
در این زمین افتاد علی اکبر ع
خوابیده در اینجا علی اصغر ع
تا چشم میبیند در این صحرا
خون شهیدان است سر تا سر
از تربت اطهرت شفا میریزد
در سینهی خود عطر اجابت داری
آغوش تو تا ابد به رویم باز است
از بس که به زائران محبت داری
کربلا وصل تو شد دعای دلنشین ما
کربلا مقصد قرار اربعین ما
کربلا کربلا کربلا
#دررفتنجانازپیسرها
#شب_سوم
#واحد_سنگین
#سعیده_کرمانی
بند اول
در رفتن جان از پیِ سرها
گویند هر نوعی سخن اما
منزل به منزل همسفر بودن
با قاتلت شد قاتلم بابا
رفتی و پس از تو روسریهایم سوخت
در طول مسیر تاول پایم سوخت
هربار سر تو را به نیزه دیدم
گفتم که چگونه موی بابایم سوخت
ای پدر جان نبود نیزه جای سرت
تا که هست دامن دخترت
ایپدر ایپدر ایپدر
بند دوم
دل را برایت خانه خواهم کرد
موی سرت را شانه خواهم کرد
برگرد بابا قول خواهم داد
این شهر را ویرانه خواهم کرد
در راه تو جان برون کنم از پیکر
از شوق تو پا نمیشناسم از سر
شمشیر بُرَندهی من اشک است امشب
میدان شهادت من اینجاست پدر
جانفدایت شدن افتخار من است
اشک من ذوالفقار من است
ایپدر ایپدر ایپدر
#جاندرقفسوقتیکهزندانیست
#شب_پنجم
#واحد_سنگین
#سعیده_کرمانی
بند اول
جان در قفس وقتی که زندانیست
غیر از جوانمرگی خوشی در چیست
وقتی که فرزند حسن .ع. باشی
غیر از شهادت آرزویت نیست
دلواپس غربت عمویم هستم
دل را ز عمو اگر بگیرم چه کنم
وقتی که صراط مستقیم است عمو
در راه عمو اگر نمیرم چه کنم
زاده ی مجتبی بودنم سعادت است
ارث من از پدرم شهادت است
یاحسن یاحسن یاحسن
بند دوم
بی او نخواهم عمر دنیا را
بی او نخواهم خواست عقبی را
فهمیده ام از اولین روزم
من با عمو معنای بابا را
میمیرم اگر ببینمش بر نیزه
میمیرم اگر ببینمش بی پیکر
من دست زجان شستهام و میخواهم
سرباز عمو شوم که باشم بی سر
نیزه ی دشمنان بر بدنم نشسته است
تیر سه پر بر تنم نشسته است
یاحسن یاحسن یاحسن
#ایمرحبابرغیرتتبابا
#شب_هفتم
#واحد_سنگین
#سعیده_کرمانی
ای مرحبا بر غیرتت بابا
شش ماهه سرباز رشید من
خوب ایستادی در رکابم ای
کوچکترین سرو شهید من
بر دست پدر بیا کمی خطبه بخوان
با گریه به هم بریز دشمنها را
شمشیر تو ذوالفقار چشمان تو است
مانند عمو کمک بده بابا را
یا علی نام تو در صف نام شهداست
یاعلی غدیر تو کرب و بلاست
یاعلی یاعلی یاعلی
بند دوم
جام شهادت را به کف داری
چشمت چراغانی این بزم است
وقتی علیِ معرکه باشی
قنداقهات هم جامهی رزم است
با خون خودت به آسمان رنگ بپاش
مظلومیت حسین را امضا کن
آه ای سند حقیقت راه حسین
مفهوم قیام را بیا معنا کن
رفتی و در بغل فاطمه سیراب شدی
روی دست پدر خواب شدی
یاعلی یاعلی یاعلی
#هرجایدنیاروضهمیگیرند
#واحد_سنگین
#شب_دهم
#عاشورا
#سعیده_کرمانی
بند اول
هرجای دنیا روضه میگیرند
حتما همانجا جنت الاعلاست
از اشک روضه نور میگیرم
اشکی که دارم هدیهی زهراست
این چشم فقط برای تو گریان است
این اشک تبرک است این اشک شفاست
از بردن نام تو به دل میافتد
شوری که میان هر حسینیه به پاست
یا حسین ،زنده شد از ، شهادتت ، دین خدا
دست ما را برسان تا شهدا
یاحسین یاحسین یاحسین
بند دوم
هربار که چشمان ما تر شد
بر اشک های ما بها دادی
حتی سه ساله دخترت را هم
در راه اسلام و خدا دادی
دُرّی که به روی خاک صحرا افتاد
دندان ترک خورده ی دردانه ی توست
با موی پریشان خودش گفت شبی
دست پدرم کجاست که شانه ی توست
گریهی ، دختر تو ، تا به خدا رسیده است
روضه تا شام بلا رسیده است
یاحسین یاحسین یاحسین
#اشعار_اول_مجلسی
#امام_حسین_ع
وقتش رسیده قاعدهها را به هم بزن
طرحی جدید در همه عالم رقم بزن
صحرای خشک را به حضورت بهشت کن
نقشی سپید از تب و تاب حرم بزن
ای جاودانه! تشنه نگهدار آب را
آب حیات را به لبِ محتشم بزن
از شیرخواره، صفشکنِ قابلی بساز
قنداقه را گره به عمود علم بزن
پیروز جنگ باش ولی بین خاک و خون
شرحی دگر به طرز بقاء و عدم بزن
گودال را رفیع کن از خون پاک خویش
خاتم ببخش و تکیه به تخت کرم بزن
وقت غروب بر سر نیزه طلوع کن
با هر شفق به بوم جهان رنگ غم بزن
آزادگی ببخش به جان اسیرها
بر نیزه از بلندی آیات دم بزن
بر روی تشت، کاخ نشین را ذلیل کن
در سرسرای قلعهی عزت قدم بزن
✍ #سعیده_کرمانی
#دودمه
#شب_هفتم
#سعیده_کرمانی
خواب دشمنهای قرآن را پریشان میکنم
عهد میبندم حسین
کودکم را نذر راه حفظ قرآن میکنم
عهد میبندم حسین
#مناجات
#اشعار_اول_مجلسی
#غزل
از اول ما بلی گفتیم بر این تا ابد روضه
که در تقدیرمان بنویسد ایزد بی عدد روضه
بهشتِ بهتر از قبل هبوط ماست میدانم
که حتی داده بر حوا و بر آدم مدد روضه
اگر عمری فدایش شد حلال عمرمان باشد
به تأویلی که قرآن گفته از هذا البلد_ روضه
خوشا محشر اگر در حلقه حدّاث او باشیم
در آن مجلس نشان، این پلک زخمی و سند روضه
تپش در سینه میگوید که باید سینه زن باشی
نزد بر سینهی دلتنگ هرگز دست رد روضه
مهیا باش و قبل از روضهها قصد زیارت کن
خدا دلتنگهای کربلا را میبرد روضه
تنی در جزر گودال و سری بر مد یک نیزه
زمین افتاده دریا و اسیر جزر و مد روضه
پس از آن ماجراهایی که آمد بر سر مویش
ندارد پیش چشم مادر آشفته حد روضه
#سعیده_کرمانی
بسم رب الحسین (ع)
#زمینه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#پنجم_صفر
بند۱:
خوابن همه اما من بیدارم
بازم ستاره ها رو میشمارم
با اینکه رو نیزه از من دوری
از همین راه دور دوست دارم
درده که تو دوری ولی
نا محرما نزدیکَمَن
محکم بستم روسریمو
بیزارم از دیده شدن
دوری ولی با تو صحبت دارم
حیف که نمیتونم لکنت دارم
گم شده بودم و عمه دق کرد
خیلی واسه همه زحمت دارم
بند۲:
دلتنگِ صداتم بابا جونم
حرفی بزن باهام مهربونم
قرآن میخونی از روی نیزه
خیلی خیلی بابایی ممنونم
از نیزهت دورم میکنن
با گریه اصرار میکنم
پای نیزه زار میزنم
دنیا رو بیدار میکنم
سخته ولی بابا حالم خوبه
غصه نخوریا حالم خوبه
اگه تو بغلت باشم حتی
با این کبودیا حالم خوبه
بند۳:
خوش برگشتی پیشم ای محبوبم
حالا که اینجایی خوبِ خوبم
با اشکام زخماتو وقتی شستم
خاکسترِ موهاتو میروبم
ای سر زخمی تو هنوز
بابای زیبای منی
این ویرونه قصرِ منه
وقتی روی پای منی
درد نداره دیگه زخم ابروم
درد نداره دیگه دست و بازوم
پیش تو بابایی من خوشبختم
غم ندارم اگه باشی پهلوم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر