eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 🖤 💔 🖤👌👌👌 شعله بر دل مزن از تنم ای جان مرو بی من ای همسفر جانب میدان مرو ای مرا همزبان پیش زینب بمان 💔🖤وای حسینا...وای حسینا... این طرف خیمه ها ابر بهار است حسین آنطرف نیزه ها در انتظار است حسین خواهرت را ببر تا که گردد سپر 💔🖤وای حسینا...وای حسینا... قدری آهسته تر تا عوض مادرم آیمُ بوسه ای بگیرم از حنجرت تو و زخم سنان، منو نامحرمان 💔🖤وای حسینا...وای حسینا... 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💎Z M💎: شب_زیارتی_ارباب شبِ جمعه است به ما رنگ و لُعابی نرسید هر چه گفتیم سلام از تو جوابی نرسید "مادرت" آمده در کرب وبلا گریه کند بر همین غم، که به لبهایِ تو آبی نرسید اللهم_عجل_لولیک_الفرج صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله شب_زیارتی_ارباب مثل خداست رحمت بی انتها ، حسین مثل دعاست بر لب عشاق ، یا حسین در عرش و فرش صحبت مخلوق ، کربلاست حرف گُلِ محافل از آن ابتدا حسین تک راه روبراهی دنیای پر بلا این باشد و همین، کربلا ، حسین شاید که حشر بهر همین جمعمان کنند تا که زنیم با دل مضطر صدا حسین با نیت شفاعت از او خواست آب ، آه چکمه گذاشت بر لب روح دعا حسین حامد_آقایی شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
📌 شعری زیبا 👌 🔹 مرا ببخش که خواندم شُمایِتان را تو / بَد عادتم شده، چون بودم از اَزَل با تو 🔸 سرِ دو راهیِ کاخِ بهشت و کُلبه‌یِتان / خدا گَواه‌ است بگویم: فقط که تو یا تو 🔹 نِگاه‌بانِ حریمِ مُقدسِ قلبم / حرام کرده، ورودِ هر آن کَس الّا تو 🔸 تو آخرین نَفَسِ سبزِ انبیاء هستی / خلیل و آدم و نوح و کلیم و عیسی، تو 🔹 پیامبرانِ اولوالعزم ریزه‌خوارِ تو اَند / عصا و کشتی و باغ و دَمِ مسیحا، تو 🔸 شبیهِ حضرتِ احمد، شبیهِ خُلقِ عظیم / شبیهِ حضرتِ حیدر، شبیهِ زهرا، تو 🔹 چه سخت می‌گذرد بی شما شب و روزم / چقدر فاصله افتاده بین من تا تو 🔸 و در سیاهیِ شب‌های بی شما بودن / تمامِ آرزوی من، مَتیٰ تَرانا تو برای ظهور کار کنیم...
. • ﷽ • حضرت متن:قسم به خالق منان... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 قسم به خالق منان منم غلام رقیه جنون گرفته ام عمری ز لعل جام رقیه مکررا بزنم دم ز اعتقاد خودم سرم فدای اباالفضل به احترام رقیه رساندی صدای خود به کل جهان شدند مات شأنت مردم عالمین ز عمق وجودم ناله سر میدهم سلامٌ علی حضرت بنت الحسین شهزاده هستی و همه عالم نوکر خَلقاً و منطقاً تو شبیه کوثر لرزاندی شام و کوفه تو بانو زیرا از نسل مادری و ز نسل حیدر سیدتی یا رقیه ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ نوای بین قنوتم بُوَد نوای رقیه غلام کوی حسینم عبد سرای رقیه گدایی تو بُوَد ارثیه ز اجدادم پدر و مادرِ من هم شود فدای رقیه نوای جنونِ این خراباتیان دمادم بُوَد ذکرِ رقیه مدد و شهره شدیم به سینه زنهای تو سر خود شکافیم ما به سنگ لحد خدامه تو ملک به جهانِ بالا همه عالی مرتبه ز ملائک اعلی لعنت بر منکرین پلیدت بانو قطعا هستی سُلاله ی حق زهرا سیدتی یا رقیه ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ حسین فاطمه فرمود خودش ثنای اباالفضل طنین حق شده جاری بُوَد صدای اباالفضل ارامنه ز تو حاجت گرفته اند آقا شفای این همه بیمار از شفای اباالفضل اباالفضلی ام من افتخارم بُوَد غلامِ یلِ ام البنین منصبم اَبَر مرد جنگاور یقیناً تویی منم عبد عباس و سگ زینبم عباس ابن علی همه عالم مستت هستیِ کلِ این دو سرا از هستت افلاک و آسمان و زمین و دنیا عرش و فرش تکیه داده شده بر دستت یا اباالفضل یا اباالفضل 👇
4_5873029462706096250.mp3
3.49M
📌 📌 📌 حاج محمود ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ معنی سعادتی هادی هدایتی بهترین شهادتی کشته‌ی ولایتی لایق سیادتی اباالفضل اباالفضل باوفا علمدار لشگرم مَه هاشمی نسب امیر دلاورم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شاه باوفایی و شهید کربلایی و شاهد بزم مایی و شمع خدا نمایی و شورش سینه‌هایی یا اباالفضل اباالفضل باوفا علمدار لشگرم مَه هاشمی نسب امیر دلاورم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 چشم دلگشایی و چشمه‌ی نینوایی و بارش نوحه‌هایی و چهره‌ی دلربایی و چاره‌ی درد مایی یا اباالفضل برق شیر گیری و بنده‌ی بی‌نظیری و به عاشقان امیری و مراد هر فقیری و بیرق این مسیری یا اباالفضل اباالفضل باوفا علمدار لشگرم مَه هاشمی نسب امیر دلاورم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شور آسمانی و ماه ستارگانی و شرار عاشقانی و شمع فرشتگانی یا اباالفضل نور خیمه‌گاهی و یک نفره سپاهی و به خواهرت پناهی و صلابت نگاهی و به عرش تکیه‌گاهی یا اباالفضل اباالفضل باوفا علمدار لشگرم مَه هاشمی نسب امیر دلاورم ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌹 هدیه‌ی استفاده از متون و صوت مداحی‌ها، ۳صلوات جهت سلامتی و تعجیل در ظهور منتقم کربلا 🌹
📖 «اگر بعد از آن که دانش را به تو دادیم، کسانی با تو به ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما نفوسمان و شما نفوستان را فراخوانیم؛ سپس لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم!» (سوره آل عمران، آیه۶۱) 🔆 این را خدا به شما گفته بود و دلتان گرم بود به حق بودن این راه... به نسلی که قرار است بعد از سختی های بسیار، همچنان در همین مسیر بماند و دست آخر، پرچم را به دست منجی برساند؛ همان مهدی موعود که قرار است ادامه دهنده این سیر کمال باشد. و اگر این ایمان نبود، مگر می‌شد که شما جان عزیزترین مخلوقات خدا را مباهله کنید؟! 💐 سالروز مباهله گرامی باد. برای ظهور کار کنیم...
4_5883999573684258930.mp3
7.52M
نماهنگ ( تربت )| ویژه‌ی شب‌ جمعه از مجموعه‌ی شب‌های دلتنگی 😭😭😭😭😭😭😭😭 با صدای : حاج محمدرضا طاهری شاعر : سید محمدرضا حسینی تنظیم : علی افسری
. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مثلِ فردایی کاروان رسید کربلا .. اجاره بدید از زبانِ ابی عبدالله روضه بخوانم .. خیمه‌ها را کرده‌ام بر پا ، امان از کربلا داغدارم میکند اینجا ، امان از کربلا بوسه میزد مادرم زهرا مرا با گریه و مضطرب میگفت با بابا ، امان از کربلا رأس من بر نیزه خواهد رفت پیش خواهرم می‌شود انگشترم پیدا ، امان از کربلا زینبم تا که عقیقم را ببیند! ساربان دست خود را می‌برد بالا ، امان از کربلا میخورد تیر سه شعبه حنجر شش ماهه ام جایِ یک قطره از این دریا امان از کربلا میبرم تا خیمه ها شهزاده ام را در عبا لرزه می افتد بر این پاها امان از کربلا *امشب باباها گریه کنن .. باباها ناله بزنن .. صداهامونُ تو هم بندازیم با هم روضه بخونیم .. دیگه زینبم یه عبا آوردم کربلا برا اون لحظه ای که علی اکبرمُ برگردونم .. قربون اون گریه کنی که آروم آروم مثه شمع از درون داره میسوزه میگه ای کاش من کربلا بودم زیر بغل هاتو میگرفتم برت میگردوندم .. دیگه کار به زینب نمیرسید .. آخه علی اکبرت .. که رفت عباست که رفت .. نوبت به زینبت میرسه .. اگه جایِ زینب می بودم برات عبا می آوردم تکه های بدنِ علی اکبرتُ جمع میکردم ..* میرسانم با سر زانو خودم را علقمه میرود از دستِ من سقا امان از کربلا در دلِ گودال غرق خون می افتد پیکرم میشود بالا سرم دعوا امان از کربلا میدود گریان رقیه روی بوته های خار شعله می گیرد لباسش را امان از کربلا یک‌به‌یک «سر»ها به غارت رفته! صف می‌ایستند نیزه‌داران عصرِ عاشورا ، امان از کربلا! شاعره : مرضیه عاطفی تا زینب به کربلا رسید ، عباس اومد براش رکاب گرفت .. دستِ خواهرش زینبُ گرفت پیاده ش کرد .. علی اکبر دستشُ گرفت ، علی اکبر اینجا کجاست؟ عباس اینجا کجاست؟ دوان دوان اومد پیش حسین .. داداش حسینم اینجا کجاست؟.. صدا زد زینبم صبر کن ، اینجا همون جاییِ که تو دنبالم میدوی .. هی صدا میزنی : مهلاً مهلاً ... 👇
غزل اول جلسه ای شب دوم محرم من آمدم که گریه کنم دست من بگیر ترسم زمان رود شود این عرصه زود، دیر قسمت نشد اگر که جوانمرگ تو شوم لطفی نما شوم درِ این خانه پیرِ پیر باشد مرا به نوکری خود مکن قبول من داد میزنم که شمائی به من امیر ماه محرّم است خودم که نیامدم ! زهرا(س) مرا کشانده دوباره به این مسیر چونکه شفای تو اشک است، فاطمه(س) بر گریه بر عزای تو کرده مرا اجیر آخر شنیده ام به غمت خنده کرده اند بر خشکی لبان تو در خشکی کویر مثل زنی که مُرده جوانش شبانه روز من زار میزنم به تن رفته در حصیر مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸
صحن، "باب الرأس" دارد... جز حسین ابن علے (ع)، صحن و دربار کدامین شـــاه، نامِ در ،"سر" است...
متن روضه 1 🔸الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم 🔸نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم شب دوم محرمه... یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه... مثل فردایی... روز دوم محرم... وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن ابی عبدالله فرمود... نام این سرزمین چیه؟ عرضه داشتند آقا... به این سرزمین قاضریه میگن... آقا فرمود آیا این سرزمین... نام دیگه ای هم داره یا نه؟... بله آقا جان... به این سرزمین نینوا هم میگن... یکی یکی اسم ها رو گفتند... اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده... حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟... آقا... به این سرزمین... کربلا هم میگن... تا نام کربلا رو شنید... صدا زد... اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ (خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا) اینجا همون سرزمینیه که... جدم رسول خدا بهم خبر داده بود... انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست... اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند... وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا (لهوف ص 116) اینجا محل دفن ماست 🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب 🔸میشود لبها کبود از قحط آب مردم... اینجا همونجاییکه... دستهای عباسم رو قطع میکنند... اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند... اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند... 🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ 🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند... چه حالی پیدا کرد... اومد کنار برادر صدا زد حسین جان... نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم... دنیایی از غم به دلم نشسته... برادر جان حسین... اینجا چه سرزمینیه؟... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست آماده ای بگم یا نه... امشب برات کربلات رو از آقا بگیری... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست 🔸این زمین غصه و درد و بلاست 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند آماده باش زینبم... 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند 🔸در همین ده روز پیرت میکنند زینبم... طاقت داری بگم یا نه... 🔸می برن اینجا گلو و حنجرم 🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد... چی میگی برادر... جلوی من حرف از مردن میزنی... مگه نمیدونی... زینب بدون تو میمیره... ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد... اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... دلداریش میداد... اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد... 🔻گریز یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... هی دور برادر میگرده... میگه حسین... میخواهی بری میدان... زینبت رو تنها بگذاری... تو یادگار مادرمی... من بدون تو میمیرم حسین... خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود... زینب کربلا جان میداد... صدا زد... خواهرم... انقده بی تابی نکن... من میرم میدان... اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام... مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر... خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه... صدای تکبیر برادر رو نشنید... بی تاب شده زینب... هی توی خیمه میشینه رو زمین... بلند ميشه... میگه حسین... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید... تا فهمید ذوالجناح برگشته... اما حسین نیومده... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... (حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...) از بالای بلندی یک نگاه کرد... دید دور بدن برادر رو گرفتند... یک نفر با سنگ میزنه... یک نفر با نیزه میزنه... جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند... یک نفر هم خنجر گرفته... داره میره به سمت حسین... من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه... اشاره کرده باشه... ارجعی... زینبم برگرد... نبینی خواهر... 🔸سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر، ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن، آه آتشینم (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین یکتا دیدار جمعی از خیریه‌ها و گروه‌های جهادی در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۱۰ با حضرت آقا حضرت آقا در این دیدار ضمن تقدیر از این جوانان مؤمن انقلابی فرمودند: هرچه ممکن است تلاش کنید و پیش بروید. هرچه ممکن است فکر کنید و این فکر را به مرحله‌ی عمل در بیاورید. ایشان درباره‌ی ضرورت گفتمان‌سازی این‌گونه فعالیتها افزودند: گفتمان حرکت جهادی، شماها را به وجود آورده. ما بایستی کاری کنیم که این گفتمان به یک گفتمان عمومی تبدیل شود؛ عده‌ای هستند که محرومیت زندگی و جسمانی ندارند اما از خدمت به محرومان محرومند. به آنها هم خدمت کنید. دهه شصتی‌ها فرمانده میدان دهه هفتادی‌ها میدان‌دار دهه هشتادی‌ها پیاده نظام دهه نودی‌ها نیروی احتیاط @Pelak_channel instagram.com/pelak.page
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مباهله پيامبر اسلام با مسيحيان نجران فردا ۲۴ ذی الحجه روز مباهله است. آیا میدانید معنای مباهله چیست و در این روز چه اتفاقی افتاده؟
سید: هفت آسمون تاره(2) خدا عزا داره(2) خالی شده از ناله (2) فضای گهواره(2) یه بابا می خونه لای لای علی اصغر(2) یه مادر تو خیمه، هی می زنه بر سر(2) وای وای وای، امون از این غربت(2) چه تیغ برانی(2) چه آه لرزانی(2) قربونی آخر(2) چه طفل خندانی(2) الهی بمیره، هر کی که نامرده(2) تُو حلق کبوتر،سه شعله تیر کرده(2) وای وای وای، امون از این غربت(2) وای از غم اصغر(2) بیچاره شد مادر جرمش فقط این بود(2) هم اسم با حیدر(2) وای وای وای، امون از این غربت(2) هفت آسمون تاره(2) خدا عزا داره(2) خالی شده از ناله (2) فضای گهواره(2) یه بابا می خونه لای لای علی اصغر(2) یه مادر تو خیمه، هی می زنه بر سر(2) وای وای وای، امون از این غربت(2)
شکر خدا که بوي محرم گرفته ام در کوچه هاي سينه زني دم گرفته ام شکر خدا عبادت من روضه هاي توست در دل دوباره هيئت ماتم گرفته ام گاهي کنار روضه ات از دست مي روم با چشمهاي پر شفق و غم گرفته ام اين آبروي نوکري هيئت تو را از دستمال مشکي اشکم گرفته ام ديگر هراس روز قيامت نمي برم وقتي دخيلي از پر پرچم گرفته ام با تربت تو کام دلم را گشوده اند عمري اگر که بوي محرم گرفته ام گفتم ميان روضه از اعجاز چشمهات ديدم رسيده ام به حوالي کربلات یوسف رحیمی 🌴🌴
4_5841672297320024185.mp3
1.67M
بند اول : دارم می بینمت، گُلم، نیا، توویِ قتلگاه نیا جانِ عمو، برگرد، برو، توویِ خیمه گاه اینجا دریایِ تیر و نیزه است، من خودم زیرِ دست و پاهام دیدی با اصغرم چه کردن، نذا بازم جاری شه اشکام دیگه تمومه کارِ من، چه تو بیای چه تو نیای سرم می‌ره روو نیزه ها، چه تو بخوای چه تو نخوای بند دوم: شلوغِ قتلگاه، برو، چقد، مگه جون داری صدایِ پایِ شمر، میاد، برو، اومد انگاری بذا جونم به لب بیادش، بعدِ تو جون و سر نمی‌خوام دستتو بالاتر نیاری، اینجوری که سپر نمیخوام رمق نمونده توو تنت، شکسته استخوون تو ببین به رویِ صورتم، داره می‌‌ریزه خونِ تو بند سوم : جدا شد دست تو، ولی، تنت، زیر نیزه هاس نمی‌دونم که تو، دیدی، بابات، روبه روی ماس می میرم با غمت توو گودال، پیش من شد تنِ تو پامال منِ بیچاره موندم و تو، رویِ دستم که رفتی از حال بمیرم ای گُلِ عمو، نفس گرفته توو گَلوت می‌ریزه روی صورتت ، اشک غریبیِ عموت