.
#شب_یازدهم_محرم
|⇦• سری به روی نیزه ها بلنده..
#روضه_شام_غریبان و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سری به روی نیزه ها بلنده
کاشکی رقیه چشمِ شو ببنده
اینجوری که سر رو زدن به نیزه
افتادنِش فقط به مویی بنده
مرکبای تازه نفس آوردن
یکی یکی نعلای تازه خوردن
چیزی که از تن حسین نمونده
همونیم که مونده بود رو بردن
دیگه تموم کار میبینه زینب وسط غبار
به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار
شلوغ قتلگاه دیگه تمومه کار
از خیمه زینب خودِشُ رسونده
درستش اینه خودشُ کِشونده
رسید به قتلگاه حسینُ نشناخت
آخه نِشونی از تنش نمونده
نیزه و سنگ و تیرارُ که برداشت
دید که نه جسمی داره و نه سر داشت
داداش تو زیر و رو شدی برا چی
خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت
ای سرِ روی نی این بلا اومده سر تو کی
میخوان که زینبُ جدا کنن از تو با کعبِ نی
میبینی وضعمُ ای سر روی نی
امشب ناموس حسین تکُ تنهاست .. ان شاءالله با ناموسِت آواره نشی .. چهار ساله بود روشنایی ها رو کم میکرد باباش علی .. میگفت نمیخوام چشمی قد و بالایِ زینبُ ببینه ..کجا بودی یا امیرالمومنین امروز .. گفت وقتی حمله کردن سمت خیمه ها دیدن زینب جلو خیمه ایستاده بود نمیزاشت میگفت اینا بچه هستن اینا میترسن.. اینقدر با تازیانه زینبُ جلو خیمه زدن .. حسین ...
بچه ها امشب تو بیابون داد میزدن.. یکی میگفت عمه گوشم درد میکنه.. یکی میگفت عمه استخوان هام درد میکنه .. یکی میگفت عمه بابام کجاست میخواست برام آب بیارِ .. وقتی اومدن خیمه ها رو آتش زدن زینب کبری زودی اومد مقابل زین العابدینِ عرض کرد عزیز برادرم چی دستور میدی؟.. گفت عمه جان بگو همه فرار کنن.. والا این زن و بچه ها تو خیمه میسوزن اینا رحم ندارن .. هرکی به یه سمتی میدوید .. میگه یه مرتبه دیدم زینب جلوی خیمه داره بال بال میزنه .. گفتن همه فرار کردن تو چرا اینجا ایستادی .. فرمود من تو این خیمه یه بیمار دارم .. همه توی این بیابونا هی میگفتن وا حسینا .. وا حسینا ..
همه جویای حسین بودن تا عاقبت همه اومدن تو گودال زینب اومد تو گودال .. کاری کردن دختر اومد باباشو دید نشناخت .. هی میگفت عمه بلند شو بریم سراغ بابام .. عمه این کیه ؟.. این رگای بریده برا چیه؟.. گفت عزیزم این باباتِ .. آی حسین ..
دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن .. همه رو دونه دونه شمرد .. دید یدونه شون کمه .. یکی از نازدانه ها نیست .. اومد اطراف خیمه رو گشت دید پشت یه بوته ای دو تا پایِ کوچولو .. همچین که بوته رو کنار زد ، دید دخترِ مسلم زیر دست و پا جون داده ..
شام غریبونه پَرا میسوزه
دامن کل دخترا میسوزه
این بوی سوختگی خیمه ها نیست
موی سرا با معجرا میسوزه
خولی و شمر موندن و خنده هاشون
به خیمه ها وا شده دیگه پاشون
من نمیگم سر گوشا چی اومد
پر شده از گوشواره کیسه هاشون
همچین دید زمین کربلا میلرزه آسمان رنگ خون به خودش گرفته زینب اومد خدمت زین العابدین، عزیز برادرم چرا آسمون این جوری شده زمین میلرزه گفت عمه جان الان ساعتیِ که کارِ بابامُ یه سره کردن .. هرکی میخواد غنیمت خودش رو ببره میخوان سر ببرن جایزه بگیرن .. هرکی میره بالاسرِ یه عزیزی سرش رو ببره .. یه وقت دیدن یه نانجیبی پشت خیمه ها میگرده .. یه نیزه ای رو هی تو زمین فرو میکنه عاقبت دید یه بدنه شیرخواره ..حسین....
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#روز_دهم_محرم
#زمینه #عصر_عاشورا - سبک هر کسی که یه بار اومد روضه...
تو اِهدناَ الصّراطِ دنیایی
سفینة النجاتِ عقبایی
دنیا ندیده و نمی بینه
تا قیامت مثلِ تو آقایی
افتادی رو زمین و می گیری
دستِ منِ افتاده از پا رو
با نگاهت می رسونی حتماً...
این اربعین به کربلا ما رو
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی ساکنِ کربلا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
هر نفسی که نذرِ روضهَت شد
بوی خدا می گیره واللههِ
کرب و بلای تو حرمَ الله
بیرقِ تو بیرقِ اَللههِ
سرت به روی نیزه بالا رفت
سرم بلنده پای این پرچم
تا قیامِ قیامت آقاجون
میگم حسین خیلی دوسِت دارم
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی قَتیلِ عاشورا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#محرم #کربلا #گودال
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
4_5841174690999042869.m4a
876K
تو اهدناالصراط
#سبک_220_محرم
#عصر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#زمینه_وشور_مقتلی
برادر...
نبینم که بی کس شدی بین صحرا
بمیرم که خشکه لبات پیش دریا
داری میری بین یه لشکر تو تنها
برادر....
بیا تا که بوسه زنم حنجرت رو
کنم من عمل خواهش مادرت رو
بیا تا که آروم کنی خواهرت رو
نگاه کن خواهر رو
که دلشوره داره
داری میری بعدت
میشم من بی چاره
بازم آروم کن این
نگاه مضطر رو
به همراهت داداش
نبر انگشتر رو
حسین جان ای مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
برادر....
منم بر روی تل، تو در قتلگاهی
تو تنهاییو دورته چند سپاهی
غریب علی اینقده بی پناهی
برادر.....
نبینم میون یه لشکر اسیری
چرا بی علمدار و یار و نصیری
زیر قلب تو بدجوری رفته تیری
جلو چشمای من
به پیشونیت خورد سنگ
تو رو گیر آوردن
توی گودال تنگ
یکی زد با کینه
یه نیزه تو پهلوت
حنا شد با خونت
سپیدی گیسوت
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال...
چقد نیزه رو نیزه خورده تن تو
شده جنگ ،سر غارت پیرهن تو
زیر سنگ ونی،سخت شده دیدن تو
تو گودال...
شده نامرتب چقد پیکر تو
بریده شده از قفا حنجر تو
توی دست شمر لعینه سر تو
دویدم تا مقتل
روی خار صحرا
میون خاک وخون
تو رو کردم پیدا
تو ای یاس زهرا
شدی از چی پرپر
زدم بوسه ای وای
به رگهای حنجر
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال....
تن پاره پارَت زیر دست وپا رفت
زیر نعلای تازه ی مرکبا رفت
تنت دنبال مرکبا هر کجا رفت
سر ِتو
توی خورجین خولی بی حیا رفت
روی نیزه ها سمت شام بلا رفت
توی مجلس باده ی دشمنا رفت
نوامیس تو رفت
توی بزم دشمن
لب تو پاره شد
جلوی چشم من
لب تو خونی شد
با چوب اون جلّاد
میون بزم شام
رباب از پا افتاد
حسین جان یا مظلوم.....
✍عبدالمحسن
#وداع
#روز_دهم_محرم
.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا مولای یا صاحب الزمان
ماها از کتاب و نوشته خواندیم و گوش دادیم که چه بر سر حسین بن علی علیه السلام و اهل بیت اش آوردند،ولی صاحب عزا آقا ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف همه ی واقعیت ها را با چشمان مبارک میبیند و اشک میریزد،
از داغ علی اکبر بگم یا از داغ علی اصغر،
از داغ زینب کبری بگم یا از داغ علمدار،
از داغ مادرت فاطمه بگم یا از داغ رقیه،
از داغ غریبیت بگم یا از داغ سکینه،
از داغ مظلومیت بگم یا از داغ رباب،
الهی تو را به دل داغدار امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف فرجش را نزدیک بگردان،
4_5935755072062358989.mp3
3.09M
☝️☝️فایل صوتی
#سه_دقیقه_با_حسین علیه السلام
"مقتل شام غریبان..."
آجرک الله یا بقیه الله...
🌱نذر فرج حضرت مــهـدی🍃
🍀”عجَّلَ الله تَعالیٰ فَرَجَهُ الشَّریف“☘
🌿 وبازگشایی کامل حــرم های🌿
🍀 مطهرو منوراهل بیت🍀
🦋 علیهم السلام 🦋
187_45498.mp3
896.2K
توشب های غریبی
#گریه دار است عجب نام اباعبدالله#
#جان فدای عطش کام اباعبدالله#
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
😭😭😭😭
آه بیچاره زینب آواره زینب
میبینی حال و روزمو سالار زینب
میبنی داداش هنوز نمیشه باورم
سرتو برید چطور جلو چشم ترم
میبنی چطور گره زدم به معجرم
بدون تو با شمر و سنان همسفرم
بی سر و سامونم ببین دیگه نمیتونم ببین
منم که روضه خون این شام غریبونم ببین
شام غریبان حسین امشب است واویلا
اول درد و محن زینب است واویلا
*
آه نداره چاره ببین دوباره
نیمه شبه خوابن همه یکی بیداره
دوباره باید که از خجالت آب بشم
با صدای سوز گریه هاش عذاب بشم
هر جوری که بود آروم شدن همه ولی
چجوری حریف گریه رباب بشم
ببین که گریونه رباب لالایی میخونه رباب
این شده امشب روضه شام غریبونه رباب
اصغر من کی به زبان آمده واویلا
حرمله با تیر و کمان آمده واویلا
**
آه چیا کشیدم دیگه بریدم
دنبال بچه ها توی صحرا دویدم
یکی یکی بچه هاتو باز شمردمو
اسم همه رو بجز یه دختر بردمو
گم شده تو صحرا یکی از دردونه هات
به تو و ابالفضل جونشو سپردمو
چشمای دریامو ببین غم تو چشمامو ببین
شام غریبان تا سحر ذکر رو لبهامو ببین
طفل یتیمی ز حسین گم شده واویلا
حاج مهدی اکبری
.
#واحد_شلاقی
#امام_حسین
نگیر از من آقا اشک عزاتو
میخوام گریه کنم فقط براتو
بهترین رفیقام هییتی هستن
دوس دارم هییت و سینه زناتو
منی که از بچگیم به عشق تو اسیرم
شب و روز ذکر حسین حسین حسین میگیرم
چه جایی بهتر از جایی که حرفه حسینه
اگه روزی رزق من نشه هییت میمیرم
دل دیوونه... داره میخونه
نوکرتو ببر حرم تا که جوونه
داغ تو به دل ها زده شبیخون
عالم از اسم تومیشه دگرگون
ندیده کسی مانند تو ارباب
حسین ه امیرم خدایا ممنون
رجز عاشقونه انت حسین امیری
شب اول قبرم دست منو میگیری
کسی که با تو باشه همیشه سربلنده
با تو معنا نداره... قیامت سر به زیری
همیشه هر دم... تو قیامت هم
واسه سینه زنات نمی زاری هیچ وقت کم
تو خوابم از حرم خاطره دارم
گریه میکنم با حال نزارم
مثل اون زایری که دستشو داد
اگه جونم بخوای برات میارم
تو شب عشق و مستی... تویی تنها ستاره
دم نعم الامیری.... حالمو جا میاره
به خدا زنده کرده دلای مرده مونو
اثر چایی هاتو.. دم عیسی نداره
می ناب من... تب و تاب من
ذکر قشنگ یاحسین رگ خواب من
لب تشنه غرق خون شدی آخر، زبانم لال
پا میکشی بر خاکِ دور و بر، زبانم لال
سرنیزه ها در پیکرت محکم فرو رفتند
محکم، چنانکه زرد شد پیکر، زبانم لال
میکرد اثر زهری که بر سرنیزه ها دادند
هر لحظه میشد حال تو بدتر، زبانم لال
شمرآمد و شد قتلگاهت گوشه ی گودال
زد بی ه وا بر حنجرت خنجر، زبانم لال
افتاد بی رحمانه موهایِ تو در دستش
افتاد یک گوشه تنت بی «سر»، زبانم لال
انگشتِ تو افتاد زیر تیغِ یک نامرد
شد غرقِ در خونِ تو انگشتر، زبانم لال
یک لحظه بین خاک و خون چشمت تکانی خورد
از داغ تو افتاد تا خواهر، زبانم لال
میبُرد با خود خاطراتِ خوبِ مادر را
پیراهنت را بُرد، ای مادر، زبانم لال
رفتند و برگشتند، دیدم حرمله هر بار
انداخت نعلِ تازه ای دیگر، زبانم لال
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
به روی نیـزهها دیـدم سـرت را
میان خـون، رهـا بال و پرت را
چگـونه قـلب مـن آرام باشد
که دیده سـاربان انگشترت را
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جبارعراقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
444539_288.mp3
2.42M
عمه سادات بیقراره
.
#شور
#سید_رضا_نریمانی
#عاشورا #روز_دهم_محرم
قتلگاه، اشک و آه
از روی بلندی می کنم نگاه
آسمون شد سیاه
خون میون گودی افتاده به راه
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
العطش شد عیان
شد محّرمِ تو ماه رمضان
نیمه جان ، بی توان
آخ چه بد به جونت افتاده سنان
دشمن نابکار
برده از دل عقیلهات قرار
زیر پا سنگ و خاک
رو تنت شده شبیه نیزهزار
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
دل پُرِ دلهره
یکی نیست بگه نکِش نمیبُره
با غضب میکِشه
چقدَر توی دلش تنفُره
کربلا، نینوا
پیرمردا میزدندت با عصا
تن تو رو زمین
سر تو رفته به روی نیزهها
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
هلهله شد زیاد
وای صدای سُم مرکبا میاد
شعله زد خیمهها
هر چی داد زدم نمیرسن به داد
کربلاست محشری
آخ چه بد دردیه بیبرادری
چون که نیست یاوری
میکِشن از سر ماها روسری
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
اف به این روزگار
مگه غارت حرم شد افتخار؟!
ای هوار ، بیقرار
عمه میگه به رقیه "الفرار"
"سیّدی ماکو مِثلُکَ الغریب"
👇
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برهنه کردن و کتک زدن یک جوان بسیجی دیگر در روز عاشورای 88 توسط فتنه گران
1_101777702.mp3
5.5M
🔳 #شهادت_امام_سجاد (ع)
🌴منزل به منزل خسته در اسارت
🌴دیدم به هر جایی فقط جسارت
🎤 #جوادمقدم
⏯ #زمینه
👌فوق زیبا
⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚫️
⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ......
حسین .....
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین .....
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت .......
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین .....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی