eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوحه بنداول اعتقادی بند دوم امام زمان علیه السلام شد شعار ِهر باغیرت روضه برپاست، تا قیامت میبره ما رو به هیئت عشق ارباب هیئت رفتن شده طاعات ما فرش روضه شده دارالشفا زنده ایم از دعای اهل بیت رَحِمَ الله ، مَنْ أَحْيا أَمْرَنا روضه ی اهل بیته بر جان ما مقدم دلهای ماست همیشه آماده ی محرم ما از زمونی که میایم تو هیئت از هرچی بیماریه در امانیم با زنده کردن ِ همین شعائر منتظرین صاحب الزمانیم عجّل علی ظهورک یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای که هستی نور ایمان شد مِهر تو ، روح قرآن بستیم با تو، عهد و پیمان یابن زهرا باتو بودن شده باب رحمت ذکرت هر دم به ما میده عزت در طلب ظهور تو هستیم إنْتِظارُ الْفَرَجْ، شد عبادت میدونم یابن زهرا هستی در این مجالس ما رو بده مقامی مثل زهیر و عابس شد آرزوی قلب نوکر تو شهادت ِ توی رکابت آقا خدارو شکر که ما شدیم غلامت با یک نگاه مادر تو زهرا عجّل علی ظهورک یا مهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام روضه های شب پنجم چقدر جانکاه است سینه زن ها، حسنی ها شب عبدلله است بیشتر از همه شب روضه شکسته بال است لاجرم روضه ی امشب طرف گودال است روضه امشب سخن از دست شکسته دارد غصه ی کوچه و یک مادر خسته دارد روضه در سینه ی خود داغ عزیزی دارد تا به پهلوی شکسته چه گریزی دارد روضه امشب همه جا می رود از لطف کریم از مدینه، کربلا می رود از لطف کریم صاحب روضه کریم و کرمش قیمتی است یازده ساله شبیه پدرش غیرتی است یازده ساله ولی خیر کثیری دارد پسر شیر جمل خود دل شیری دارد بی خیال تبر و نیزه و شمشیر آمد آی ای لشکر کفتار صفت، شیر آمد آمد و دید که از زخم عمو افتاده راه یک نیزه ی وحشی به گلو افتاده لشکری تیغ کشان سمت به عمو می آید شمر همراه سنان سمت به عمو می آید تیرها حلقه به دور بدنش می بستند نیزه ها را همه محکم به تنش می بستند گفت باید که در این مرحله بی سر باشم می روم تا سپر لحظه ی آخر باشم گفت ای وای عمو صبر نما در راهم عاشق سوخته ی راه تو عبدللهم پسر روضه رسانیده خودش را به عمو دست خود را سپر انداخته در راه گلو ناگهان دست شکست و نفسش بند آمد باز بر روی لب حرمله لبخند آمد در همه دشت صدایی ز شکستن پیچید بر لب خشک عمو خون گلویش پاشید .
حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام پرچم سبز افتخار حسن نور در نور یادگار حسن روح بی باک ذولفقار حسن مردِ رزمِ جملْ شکار حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مرد پیکار است عزت مجتبی ست عبدلله روح قالو بلاست عبدلله سپر نیزه هاست عبدلله غرق خون خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد گیر یک عده نا نجیب افتاد خسته از زخم ها عمویش شد نیزه ای تشنه ی گلویش شد هر چه شمشیر روبه رویش شد وای من پنجه پنجه مویش شد داد زد لا اُفارِقُ عَمي تا ابد لا اُفارِقُ عَمي گفت بر نسل خویش می نازم جملی از دوباره می سازم نیزه ها، من هنوز سربازم دست ها را سپر می اندازم تا عمو لحظه ای بیاساید یا ز گودال پا شود شاید سنگ ها بگذرید از سر او نیزه ها پاشوید از بر او جای سالم بود به پیکر او؟ رفته از حال،عمه خواهر او بدنش را به خاک ها نکشید رمقی نیست در تنش بروید من یتیمم پسر نمی خواهی؟ من که هستم سپر نمی خواهی؟ دست من را مگر نمی خواهی؟ عکسی از پشت در نمی خواهی؟ پدرم بغض های خود را برد حسرت کوچه را فقط می خورد استخوان های دست وا اُمّا لحظه اي كه شكست وا اُمّا تنش از هم گسست وا اُمّا حرمله حاضرست وا اُمّا هدف تیر سهمگین گردید با عمو نقش بر زمین گردید .
۲۶ شب آخر دل حسین فاطمه خون شد زینب او ز غصه محزون شد غربت او دوباره افزون شد یاد صبح فردا بود حسین به یاد عاشورا بود حسین همراه اصحاب و هاشمیون در نماز و دعا بود حسین صلی الله علیک یا حسین۴ گل زهرا گویی بیا کنار من زینب ای که تویی قرار من زینب باعث اقتدار من زینب با درد و رنج و غم گرفته خو باشد با زینب گرم گفت و گو در شب عاشورای خون حسین از جام شهادت زده سبو صلی الله علیک یا حسین۴ زینب من فردا شوی ز درد و غم غمناک بینی مرا خواهر به روی خاک غرقه به خون با پیکر صد چاک فردا دشمن دین جفا کند خون دل تو در کربلا کند از ظلم و کینه شمر بی حیا سر مرا از تن جدا کند صلی الله علیک یا حسین۴ خواهر من صبور عالمی تو یا زینب جانت رسد فردا ز غم بر لب ذکر لبت نما فقط یا رب فردا آتش بر خیمه ها زنند تازیانه به بچه ها زنند پیش چشم تو زینب حسین سر من را بر نیزه ها زنند صلی الله علیک یا حسین۴
‍ . بسم الله النور ✍ __________________ بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و مارو تنها گذاشتی عزیزم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم سر جاش دیگه نیست حواسم واویلا ببین پاره پارس لباسم واویلا یه چند وقتیه که گرسنه خوابیدم یه کم نون می آوردی واسم واویلا بابایی بهم خندیدن دخترا تا لباسامو دیدن به این جرم که بابام تویی من رو بازی نمیدن عزیزم بابایی طناب زخمی کرده همه دست و پا و گلومو تو بازار که رفتم صدا میزدم حی عمومو عزیزم میبینی شکستن پرم رو واویلا سوزوندن بابا معجرم رو واویلا لگد میزدن توی پهلوم باباجون کشیدن موهای سرم رو واویلا بابایی زمین خورده بودی ، سر تو به جایی نخورده؟؟ تو گودال که بودی به لبهات عصایی نخورده؟؟؟ عزیزم بابایی بگو که کی اینجوری سوزونده موی سرت رو بگم تا برات کی زده با لگد دخترت رو عزیزم من و با طناب میکشوندن واویلا بابا دندونا مو شیکوندن واویلا کجا برده بودن تو رو که اینجوری سر و صورتت رو سوزوندن واویلا .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا