eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. خدا کند پسر من تو را اسیر نبیند به روی پیکر تو ردّ خون و تیر نبیند همیشه سبز و تناور، تو را جوان و دلاور عصا به‌دست و تکیده، خزان و پیر نبیند جهان به همّت و ایمان و بقچه‌های پر از نان، شناسدت به همین‌ها و گوشه‌گیر نبیند هزار آیه‌ی باران، هزار سوره‌ی دریا لب تو را به عطش هیچ کس کویر نبیند ستم‌کشیده و زانوزده مقابل ظالم شبیه دور رضاخان تو را حقیر نبیند کجاست امنیّت کودکم میان حرم‌ها چه لطمه‌ها که از این فتنه‌ی اخیر نبیند قرارگاه حسینی! بگو به دشمنت این را به خواب هم دگر ایران سربه‌زیر نبیند 🇮🇷 .
. غیر از آهنگ شادی شیطان، همهٔ نغمه‌ها حزین هستند گُر گرفتند در گلوهامان، بغض‌هایی که آتشین هستند ای وطن ای صلابت یکدست، به کدامین گناهِ ناکرده است که تو را تکه تکه می‌خواهند، گرگ‌هایی که در کمین هستند کوهی از افتخارهایت را دشمنانت ندیده می‌گیرند مشتی از سنگ‌ریزه‌ها اما دائما زیر ذره‌بین هستند در هیاهوی شبهه و تردید، در دل فتنه می‌توان فهمید از کسانی که لاف دین زده‌اند، چه کسانی به فکر دین هستند در حرم بین مهر و سجاده، تن چندین شهید افتاده و گروهی که نعل تازه زدند، باز امروز روی زین هستند عده‌ای که صدای قهقهه‌شان، همصدا با خشاب تکفیر است نکند لحظه‌ای خیال کنند، ایمن از آه «آرتین» هستند آخر ماجرا قشنگ‌تر است، قصه ختمِ به نور خواهد شد تا که روشن شود کدام گروه، وارث اصلی زمین هستند ✍ 🇮🇷
🏴 فاطمیه رو یادمه،بلند بلند برای مادر گریه میکرد. فقط کسی که روضه رو کلاس درس ببینه میتونه در دفاع از ولی جان بده. فاطمیه سال قبل یک بیت شعر نوشته بودم که الآن یادم اومد،دیدم حرف شهید هم همینه چادر خاکیِ مادر به من آموخته است مرد میدان بلا باشم و جان هدیه کنم ✍ 🌹
. از آن چون شمع می کاهم در این محفل تن خود را که از ظلمت برون آرم روان روشن خود را ✍ .
. 🚩 انقلاب عظیم ای خوش‌خبر بیا که نظرها عوض شود تا تلخیِ تمام خبرها عوض شود اینجا مسافران همه بیراهه می‌روند برگرد تا مسیر سفرها عوض شود درها به بسته بودن خود خو گرفته‌اند جوری بیا که عادت درها عوض شود پیداست انقلاب عظیمی است پیش رو تا جای زیرها و زبرها عوض شود... .
. جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن غروب مـورخ ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۱ (شب وفات سلام الله علیها) سخنرانی حجت الاسلام استاد مداحی حاج شعرخوانی آقای صادق پور 👇👇👇👇👇
. 🏴 ▪️دیگر امید بین نفسهاش مرده است ▪️سوی نگاش، گریه‌ی بسیار برده است... ▪️باد صبا خبر به خراسان ببر بگو ▪️معصومه در فراق رضا جان سپرده است... .
. ایام زبانحال سه خواهر درفراق سه برادر (حضرت معصومه،حضرت زینب ،حضرت رقیه سلام الله علیهنَّ اَجمعین) اوزاق دوشدوم وطندن قلبیم سیخیلدی غمدن باجون معصومیم من ئولورم من غم قلبه ائتدی تاثیر باجون اولوبدی دل گیر گویلوم سنی چوخ ایستیر ئولورم من بوصون نفسده قارداش/یولدا قالیب گوزوم گل ای او گلن یولووا/قربان اولوم اوزوم گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من گوزجامی قان ویریر گل شرح وبیان ویریر گل معصومه جان ویریر گل ئولورم من من اشک باریوام گل چشم انتظاریوام گل من بیقراریوام گل ئولورم من رضا فراق اوتوندا/اشکیم آخار عذاره گل باری نعشیمی سن/یتیر اوزون مزاره باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من نفس دوشوب شماره قلبیم چکیر شراره رحم ائت بو بی قراره ئولورم من پوزولدی باغ و گلشن باجون دویمازدی سندن اورک باشیندا نامه ن ئولورم من قارداش دیمم گَلیدون/عشقی نشان ویرردیم گلسیدین ایندی امّا /آسوده جان ویرردیم باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من زینبِ پر شکستیم من غملرالینده خستیم من تز گَل حسین جان اوستیم من ئولورم من سن قانلی توپراق اوسته یاتدون اوزون قارداش مرامه چاتدون زینبووی گوزوندن آتدون ئولورم من اورکده کی یارامدان/گوزجامی قان وریرگل یتدی قارداش باجیسی/غربتده جان وریر گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من شام ایچره من غریبم چوخداندی غم نصیبم مریضِ بی طبیبم ئولورم من حسین بو غربت اِئلده مین دردو غصّه دیلده خنجر یاراسی الده ئولورم من قارداش بودرده هجران/الدن آلیب دوزومی گل باری قبلیه سن /دوندر منیم یوزومی باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من عمّه خرابه یرده سینم گلیبدی درده اکبر گلیدی بیرده اولورم من نالم گویه دایاندی اشکیله یوزبویاندی اکبر نَدَن یوباندی ئولورم من «اکبرگلینجه ئولسم /سن دفنیمی یوباندر آل نعشیمی اَل اوسته /تزباشینه دولاندر» باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من بوقانلی یاش گوزومده سیلی یری یوزومده یورولمیشام اوزومده ئولورم من بوشامه بیز گلنده دویوبلر آغلینده قمچی یری بدنده ئولورم من من(بیکَس)و غریبین /احوالینی بولن یوخ ئولسم خرابه ایچره/بیردفنیمه گلن یوخ باشی بلالیم من/ ایلدن آرالیم من الاحقر مهدی عبادی✍ 👇
. حاج سیدمهدی 🎤 بهشت پنجره‌ای رو به بی‌کرانه نداشت اگر حریم تو میدانِ آستانه نداشت دلم کنار تو، آرام می‌شود بانو اگر نبود ضریحت، دل آشیانه نداشت نبود حوضِ حرم تشنه بود میکائیل نبود گندمتان، جبرئیل دانه نداشت اگر که صحن و سرایت، نبود روی ِزمین مزار مادرمان فاطمه نشانه نداشت کسی شبیه تو محو برادرش نشده است کسی شبیه تو رفتارِ زینبانه نداشت پیِ برادرِ خود، بال و پر زدی اما سری مقابل تو روی نیزه خانه نداشت سرت به چوبه محمل نخورد، شکرِ خدا شکوه چادرتان ردِّ تازیانه نداشت برادر تو به دستت امانتی نسپرد میان قافله خورشید نازدانه نداشت در آن سیاهی شب دست می‌کشد زینب به گیسوان همان دختری که شانه نداشت نفس نفس به لب یار خیزران می‌خورد و جز تلاوت قرآنِ او بهانه نداشت .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عباس طهماسب پور - یه خواهر مضطر و حزینم.mp3
8.89M
بند اول یه خواهر مضطر و حزینم یه آرزو مونده توی سینه‌م یه‌بارِ دیگه تورو ببینم ۳ - رضاجان جونمو به لب می‌رسونه ندیدنت رضا جان شوق تو منو می‌کشه از مدینه تا خراسان آتیش افتاده به جونم دوری از تو می‌سوزونم زیرلب به عشق دیدنت می‌خونم: برای دیدنت چشم انتظارم؛ برادر، برادر خدا میدونه که طاقت ندارم؛ برادر، برادر "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴" بند دوم زمونه چه پست و نابکاره نذاشته برام یه راه چاره نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضاجان یاد تو می‌افتم، به دلم آتیش غم می‌شینه خیلی سخته خواهر نتونه داداششو ببینه بی‌تو از همه بریدم آخرش تورو ندیدم کاش‌میدیدی چه سختی‌هایی کشیدم غریب و خسته و دلخون و تنها؛ برادر، برادر ندارم طاقت موندن تو دنیا؛ برادر، برادر "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴" بند سوم تو این دم آخریِ عمرم نشست رو دلم یه‌کوهی از غم دلم می‌گیره به‌یاد عمه‌م ۳ - رضاجان می‌میرم برات و می‌بینم به آرزوم رسیدم اما شکر حق که سر تو رو نیزه‌ها ندیدم آخ بشم فدای زینب رنج و غصه‌های زینب می‌خونم‌من این شعرو به‌جای زینب؛ گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را؛ حسین جان۲ به هرگل می‌رسم می‌بویم او را؛ حسین جان۲ گل من یک نشانی در بدن داشت؛ حسین جان۲ یکی پیراهن کهنه به تن داشت؛ حسین جان۲ "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shahadat_Hazrat-Masoumeh_Mirdamad_1401_a.mp3
19.28M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة 🔊 بهشت پنجره ای رو به بی کرانه نداشت اگر حریم تو میدان آستانه نداشت.. ◾️ روضه 🎤 حاج سید مهدی
Shahadat_Hazrat-Masoumeh_Banifatemeh_1400.mp3
6.28M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة 🔊 من از زبان رضا با تو درد و دل دارم ◾️ 🎤 حاج سیدمهدی دوباره آمده ام تا به من بها بدهی مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی گره به کار من افتاده ای کلید بهشت خدا کند که به من فرصت دعا بدهی من از زیارت قبلی خراب تر شده ام خداکند به من بی پناه جا بدهی من از زبان رضا با تو درد دل دارم مگر که پاسخ این ((اشفعی لنا))بدهی توآمدی و مقام رضا مشخص شد تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی دلم برای محرم چه زود تنگ شده مگر که باز تو امضای کربلا بدهی هزار عید فدای دو روز ماتم تو اگر اشاره کنی٫رخصت عزا بدهی... تمام سال برای تو روضه می گیریم هزار مرتبه هم در عزات می میریم
. |⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل به حضرت معصومه _ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم ... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇