eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•سوی از مدینه یار آمد.. به ساحت مقدس کریمۀ اهلِ بیت سلام الله علیها به مناسبت ورود پر خیر و برکت حضرت به شهر قم _ استاد حاج منصور ارضی•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا سَیِّدَتی وَ مَوْلاتی یا فاطِمَةُ بِنْت مُوسَی بنِ جَعفَرٍ» سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر این بار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبرو داری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب از ورودش به شهرِ خود ای داد محملش طعمه ، کوفیان صیاد در تکاپوی خطبه ای غرّا چشم زینب به نیزه ای اُفتاد تا کنون ماه خویش را از دود این چنینش ندیده بود کبود ماهِ خاکستری! کجا بودی؟ جایِ تو در تنور خانه نبود! بر یتیمت نظاره کن کم کم آب شد قلب کوچکش نم نم ای سرت رویِ نیزه چون کعبه چشمۀ اشک چشمِ من زمزم بسکه همچون حسین محو خداست درد و غم پیش چشم او زیباست تا خدا همچو زینبی دارد پرچمش تا همیشه پا برجاست ــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•گرچه از دوریِ برادر .. / و توسل به حضرت سلام الله علیها _ آقا سید مهدی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گرچه از دوریِ برادر خود ذره ذره مریض تر می شد عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر می شد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه ها وا بود در میان اهالی این شهر سر مهمانی تو دعوا بود خوب شد پرده هایِ محمل تو هر کجا رفته ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد *بی بی جانم .. روزی که اومدی به قم، یه نامحرم اجازه نداشت دورِ محملت حضور پیدا کنه و عبور کنه ..* آب پاشیده اند و خاکِ مسیر ذره ای روی چادرت ننشست رد نشد ناقه‌ی تو از بازار محمل چوبی‌ات سرت نشکست کوچه ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می روی کوچه کوچه می گویی ضربِ شامی عجب سنگین است میرسی و حواس مردم هست آب هم در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه ای کم داشت جای زنجیر و خار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت *تاریخ میگه وقتی حضرت رو تو خانه‌ی موسی ابن خزرج منزل دادن، وقتی تو گل محله‌های شهر سکنی دادن .. تاریخ قم میگه اجازه ندادن تو این هفده روزی که بی بی تو بسترِ بیماری بود یه نامحرم از تو کوچه رد بشه .. بی بی جان :* معجرت احترام خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست روی سرهایشان طبق آمد ولی اینبار روی آن سر نیست *طبق آوردن، اما تو طبق ها گل بود، آینه بود،‌قرآن بود .. اما کربلا .. * آه بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه‌ی تو حرف دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریز روضه‌ی تو عمه اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کمکم کن رباب جایِ زمین سر او را به دامنت بگذار آمد از بین بازوان سر را تا که بردارد عمه اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک افتاد شاعر : حسن لطفی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ای تو در دل مزار تو در قم.. / و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ آقا سید مهدی میرداماد ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای تو در دل، مزار تو در قم وی حریم تو قبلۀ هفتم قرصِ نانی ز مطبخت خورشید دانه‌ای از کبوترت انجم باغ خلقت ز عطر تو خرم ملک هستی به بحر جودت گم هم تو آباء سبعه را بانو هم تو بر امّهاتِ اربعه، امّ ما گدا، تو کریمۀ عترت ای کرم قطره جود تو قُلزُم گریه و عجز و ناله، عادَتُنا عفو و جود کرم، سَجّیَتُکم از حریم تو می‌رسد شب و روز نور بر هشت خلد و نُه طارم نه عجب گر کند به مدح تو صدق هَل اتی، قدر، یُذهبُ عَنکم میوۀ قلبِ موسی جعفر مونس جان حجت هشتم این که رخت از مدینه بربستی اینکه از ساوه آمدی در قم بود آیینۀ دلت را نقش از کلام خوش امام ششم که تجلّی گه قیام، قم است حرم یازده امام، قم است ای تجلّی گه خدا دل تو گل توحید رُسته از گل تو نخل طوبای موسی جعفر علم و فضل و کمال حاصل تو همه اسرار این جهان وجود مثل آیینه در مقابل تو نه همین اهل قم گدای تواَند که همه عالمند سائل تو بوده از کودکی عیان به همه علم تو، فقه تو، مسائل تو وحی منزل نزول یافت به قم شد چو آن خاک پاک منزل تو علمای بزرگ فقه و اصول همه زانو زده به محفل تو اهل قم سر بر آسمان بردند به عنایات و لطف کامل تو شهر قم کوچه کوچه از در و بام غرق گل شد به خاطر دل تو گل چه باشد قسم به حق خدا جان ما هم نبود قابل تو سر و پای برهنه، جان بر کف اشعریّون به گرد محمل تو دوستان را چراغ دل روشن کور شد چشم خصم غافل تو با ورود تو در مدینۀ قم تافت نور خدا به سینۀ قم اهل قم، سرفراز و مفتخرند پیرو عترت پیامبرند اهل قم، گر ز جان خود گذرند از شما خاندان نمی‌گذرند اهل قم، در کلاس مکتب عشق از همه خلق سرفرازترند اهل قم، در حمایت از عترت همه همدست و یار یکدگرند اهل قم، در ریاض مهر علیa همگان برگهای یک شجرند اهل قم، روز میهمانداری میهمان را چو جان خود شمرند اهل قم، کی چو اهل شام به ظلم میهمان را سوی خرابه برند اهل قم، کی چو کوفه مهمان را با لب تشنه سر ز تن ببرند اهل قم، گر یتیم را بینند تا ابد اشک ریز و نوحه گرند اهل قم، فخر عالمند همه شعلۀ شعر «میثمند» همه شاعر : استاد غلامرضا سازگار ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها .
‌ |⇦•با وضو از دیدۀ تر مینویسم.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ مسعود پیرایش ●•┄༻↷◈↶༺┄•● با وضو از دیدۀ تر مینویسم فاطمه مثل فضه مثل قنبر مینوسم فاطمه باطن الله اکبر می نویسم فاطمه هستی موسی‌بن‌جعفر می نویسم فاطمه تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست نور زهرا! صبر زینب! جمع دراین فاطمه ست حضرت‌معصومۀ طاهاست! عصمت را ببین محملش نور است نور الله عزت را ببین *با چه احترام و عزت و مقامی بی بی وارد قم شد .. بهترین نقطه قم بی بی رو اسکان دادن ..* سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین *یا امام رضا یه نگاهی به ما کن اقا .. این مردم به عشقِ شما و خواهرِ بزرگوارتون اومدن .. بعضیا رزق برا فاطمیه‌شون میخوان .. درست اومدید .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم هر موقع دلم یادِ مادر می‌افته میرم قم حرم این بانو .. من که نمیدونم قبرِ خاکی کجاست .. نقل کردن پدرِ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله چهل شب تو حرم امیرالمومنین چله گرفت، بعد از چهل شب تو عالم مکاشفه مشکل گشای عالم امیرالمومنین رو مشاهده کرد .. حضرت فرموده باشند چی میخوای چهل شب تو حرم بیتوته کردی؟! .. عرضه داشت اگه میشه قبرِ مادرم فاطمه رو بهم نشون بدید .. آقا فرموده باشند این وصیتِ فاطمه سلام الله علیهاست اما اگه میخوای قدر و منزلت فاطمه‌م رو بدونی برو قم قبر دخترم فاطمه معصومه رو زیارت کن .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم میلِ مشهد میکنم، پا میشوم قم می‌روم چند روزی‌هست تب دارد نگاهش‌بر درست آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغرست *به عشق علی ابن موسی الرضا این همه راه از مدینه آمده .. اما بیشتر از همه این دردها، این غم دوری اذیت میکنه:* دردِ دوری از تمام درد و غم‌ها بدترست باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است بریم مدینه .. این دردِ فراق و دوری از علی رو داره .. بی بی هم همینطور .. گریه‌کنا، بی بی حتی نتونست یه لحظه صبر کنه .. به خدا اگه یه مرد پشتِ در اونجور مجروح شده بود دیگه بلند نمیشد .. دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید ..* رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین‌ محمل سایبان دارد سرش شکر! نامحرم ندیده هیچ‌کس دور و برش یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست پای بی‌بی زخمی از خارِ مغیلان نیست نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لبِ تشنه رضای خویش را بی سر ندید دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید غارت چادر ندید و غارت معجر ندید عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود بین آن نامردهای پست تنها مانده بود شاعر : سید پوریا هاشمی پا برهنه میدوید و میدوید و میدوید زودتر از شمر آیا به برادر……..؟ ای حسین ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. توسل به سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دوباره آمده ام تا به من بها بدهی مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی گره به کار من افتاده اِی کلید بهشت خدا کند که به من فرصت دعا بدهی من از زیارت قبلی خراب تر شده ام خدا کند به من بی پناه جا بدهی من از زبان رضا با تو درد دل دارم مگر که پاسخ این ” اشفعی لنا ” بدهی تو آمدی و مقام رضا مشخص شد تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی دلم برای محرم چه زود تنگ شده مگر که باز تو امضای کربلا بدهی هزار عید فدای دو روز ماتم تو اگر اشاره کنی ، رخصت عزا بدهی تمام سال برای تو روضه می گیریم هزار مرتبه هم در عزات می میریم شاعر : مجید تال ــــــــــــــــــ
. |⇦•پُر شده از گُل، گلشنِ منظومه ام... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ استاد حاج عباس ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حضرت معصومه سلامٌ عليك... پُر شده از گُل، گلشنِ منظومه ام من غلامِ حضرتِ معصومه ام *حضرت معصومه در شهر قم غريب بود، اين همه راه از مدينه به عشقِ برادر اومد، اما موفق به ديدنِ برادر نشد، دَمِ آخري صدا ميزد: رضاجان! رضاجان!... امشب مجلسِ عزايِ حضرتِ معصومه است، مگه ميشه مجلسِ عزاي خواهر باشه، برادر نياد؟ مگه ميشه امشب امام رضا نظر نداشته باشه...* برسانيد خبر را به برادر امشب كه بيايد به كفن كردن خواهر امشب * از مدينه حركت كرد بياد بره خراسان برادر رو ببينه، اما موفق به ديدنِ برادر نشد، اما مَردم من يه خواهر رو سراغ دارم راهش به برادر خيلي نزديك بود...* از حرم تا قتلگه زينب صدا ميزد: حسين دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد: حسين * همچين كه بي بي مي دَويد سمت قتلگاه، چادر مي رفت زيرِ پاش هي ميخورد زمين، هي بلند ميشد مي گفت: حسين!...* از تلِ زينبيه، زينب صدا ميزد: حسين! هر جا به هر بهانه، زینب صدا ميزد: حسين! *خوب شد حضرت معصومه نرسيد خراسان ببينه برادرش مثلِ مارگزيده به خودش ميپیچه، اما بي بي جان! عمه جانتون اومد بالايِ بلندي، نگاه كرد ديد شمر رويِ سينه ي حسينش نشسته، حسين....* از تلِ زينبيه، زينب صدا ميزد: حسين! با قامتی خمیده، زينب صدا ميزد: حسين! رنگش ز رخ پریده، زينب صدا ميزد: حسين! در زیر تازیانه، زينب صدا ميزد: حسين! * از لابه لاي دستاي شمر، يه مرتبه ابي عبدالله نگاهش افتاد ديد زينب آمده، ديگه صداش جوهره نداشت، ديگه دستاش حركت نداشت، با گردشِ چشم اشاره كرد برگرد زينب، خواهرم تو طاقت نداري ببيني...* آتش است اينجا نسوزي چون سپند يا برو يا چشم هايت را ببند با نگاهش حرف ها ميزد حسين پيشِ زينب دست و پا ميزد حسين * مرد قم برا حضرت معصومه گُل آوُردن، خيلي احترام كردن، وقتي وارد شهر قم شد گُل بارونش كردن...گفت: داداش!* در كوچه ها با حالِ بيمارم نبردن وقتي رسيدم سمتِ بازارم نبردن اين معجري كه رويِ سر دارم نبردن اي كاش مرغي را كسي بي پر نبيند جسمِ برادر را كسي بي سر نبيند هر كس كه بيند كاشكي خواهر نبيند *داداش من اومدم شمارو ببينم، ولي نديدم، ولي زينب اومد نگاه كرد، يه بدنِ بي سر، حسين....* ــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•یه خواهری رو میشناسم... و توسل به سلام الله علیها به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان ●━━━━━━─────── یه خواهری رو میشناسم تا وارد قم شده بود پُر از تبسم شده بود از بس که گُل ریختن براش بین گُلا گم شده بود یه خواهری رو میشناسم همش می گفت خدا خدا همش می گفت رضا رضا آخه بگو سراغتو داداش بگیرم از کیا ببین قیامتِ قم رحمت به غیرتِ قم همه میگفتن دخترِ امامِ برید کنار که خواهرِ امامِ به دستم شاخه نبات می دادن همش سلام و صلوات می دادن زنا گرفتن دور محملمش رو کسی نیومد بشکنه دلش رو با شاخه گل دورش همه حجاب بود چه بزمی بود، دست همه گلاب بود یه خواهری رو میشناسم تا وارد شام شده بود خارجی اعلام شده بود گُل نیاوردن زخمیِ سنگِ سَرِ بام شده بود یه خواهری رو میشناسم همش می گفت حسین حسین غریب عالمین حسین اینجا کجاست تو مردمش رفته حیا از بین حسین ببین جنایت شام لعنت به غیرت شام مگر که زینب دختر امام نیست عمه ی سادات خواهر امام نیست اونا که سایشونو هم ندیدن حالا کجان، تو مجلس یزیدن مردا گرفتن دور محملش رو میکِشیدن چادر محملش رو اونجا کجاحرف از گل و گلاب بود چه بزمی بود دست همه شراب بود الشام الشام خالیِ جای داداشام الشام الشام زینب و مجلس حرام من عزیز همه بودم که حقیرم کردن دست بسته به سوی شام اسیرم کردن تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم تقصیر من چه بود برادر نداشتم *یا امام رضا! من امشب اومدم فقط یه جمله بهتون بگم...* خواهرِ تو بسته نشد بین طناب معصومه رو هیچکی نبرد بزم شراب *اما "سَلامٌ ‌عَلَی قَلبِ زینبِ الصَّبور"دید جلو چشمش چوب خیزران داره بالا میره، ای حسین.....* چوبی به لبت نشسته دیدم دندان تو را شکسته دیدم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ای به قم آفتاب... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای به قم آفتاب خَلقِ جهان دُختِ موسی سلاله ی قرآن عمه و دُخت و خواهر سه امام مادرِ کُل عالمِ امکان زینبِ دوم بَنیِ الزَّهرا عمه ی چهار حجتِ یزدان صحن تو مسجدالرسول همه حرم امن توست کعبه جان پدر و مادرم به قربانت نه،همه جان عالمت قربان گَشت روز ورود تو در قم روز عیدِ کرامت و احسان اهل قم از برای استقبال همه با دسته گل شدند روان مرد و زن دور محملت گشتند اشک شوق همه ز دیده روان *چرا زیر لب داری میگی زینب...؟! * قم، دل از گلشن بهشت گرفت محملت بس که گشت گلباران کاش زینب به قم سفر می کرد تا نمی دید آن همه طغیان اهل قم کی برند مهمان را گه به بزم شراب و گه زندان جای تو خانه ی موسیِ خزرج جای زینب به گوشه ی ویران دور تو عالمان فقه و اصول دور او اِبن سعد و شمر و سنان دختر فاطمه بازار، خدا رحم کند چادر پاره و انظار،خدا رحم کند یک زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار،خدا رحم کند زنی از بغض صدا زد که کدام است حسین؟! نوبت من شده این بار،خدا رحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار، خدا رحم کند راهمان از گذر برده فروشان افتاد جلوی چشم علمدار،خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار، خدا رحم کند *من از شما سوال می کنم:نمیگم سَرِ بُریده، اگه یه پیکر مجروح رو بخوان، جلوی بچه ات بذارن...اجازه میدی...؟!! ، نیمه شب زینب دید هیاهو شد...صدا چکمه هاشون داره میاد... علامه ی مجلسی علیه الرحمه می نویسه: ریختند تو خرابه...عمه ی امام زمان جلو آمد نبرید این سر رو...یه نامرد چنان با پشت دست سیلی زد به عمه ی سادات... از زبان زین العابدین میخوام براتون روضه بخونم: میگه سر رو پرت کردند جلوی رقیه...طبقی در کار نبود...چشم رقیه افتاد به بابا...زین العابدین میگه:"اِنَّ رأسَ أبی مُضرَّعا..." سر بابام له شده بود.. تا چشمش به لب و دندون بابام افتاد، اونقَدَر تو لب و دندونش زد رقیه... همه ی دهن پر از خون شده بود...* به زحمت تکیه بر دیوار می کرد گهی این جمله را تکرار می کرد الهی صورتش آتش بگیرد که با سیلی مرا بیدار می کرد " یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه،یَا بابَ نَجاةَ الاُمه" سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب... *"رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین..."* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *بریم دَرِ خونه ی بی بی حضرت معصومه سلام الله علیهما، شبِ رحلتِ شهادت گونه ی این بی بی است، به عشقِ برادرش یه مسیرِ طولانی رو راه افتاد و اومد تا برادرش رو ببینه، بریم ان شاالله حرمش، هر جوری میتونی برا این خانُم گریه کن...* بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند از من تمام روزگارم را گرفتند از این جدایی جانِ من بر لب رسیده هستیِ من، تاب و قرارم را گرفتند انگار قسمت نیست وصل ما دوباره در ساوه شوقِ بی شمارم را گرفتند اما خیالت تخت هر جایی رسیدم خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند حالم بد است اما خدا را شکر در قم با مهربانی حال زارم را گرفتند با احترام و عزت و شوکت کمی از این بار غم هایی که دارم را گرفتند حتی زمان پر زدن از این قبیله مردم همه دور مزارم را گرفتند در شام اما خواهری مضطر چنین گفت: یارب! ببین دار و ندارم را گرفتند بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند *یه زن وقتی بخواد سوارِ مرکبی بشه، وقتی ببینه نامحرم ها دارن نگاهش میکنن، خیلی خجالت میکِشه، همچین که میخواد پاش رو بالای رکاب بذاره، دور و برش رو نگاه میکنه نامحرما نبیننش... حالا حضرت زینب سلام الله علیها داره میگه: حسین جان!...* بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند نیمی ز معجر سوخت، نیمی را کِشیدند اصلا تمام اعتبارم را گرفتند در گوش من مانده صدای ذوالجناحش میگفت: با نیزه سوارم را گرفتند *شنیدم نیزه به پهلوت زدن، همچین که شنیدم یهو دلم رفت مدینه، برا مادرم گریه کردم...* یک یادگاری بود، اما در خرابه بِنتُ الحُسِین آن یادگارم را گرفتند محمد جواد شیرازی یادم نرفته دور تو جنجال کردند جمعیتی را وارد گودال کردند آن ده سواری که تو را پامال کردند دیدم تنت را زنده زنده چال کردند دیر آمدم کاری زدستم بر نیآمد سر نیزه ی شمر از سَرِ تو در نیآمد دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت گوشواره دخترت دست کسی رفت عمامۀ پیغمبرت دست کسی رفت هم نازنین انگشترت دست کسی رفت هم یادگار مادرت دست کسی رفت هم روسریِ دخترت دست کسی رفت دیر آمدم اول تو را نشناختم من خود را کنارِ پیکرت انداختم من ضجه زدن هایم مرا راضی نمی کرد ای کاش خولی با سرت بازی نمی کرد! محمد جواد پرچمی ای مادر! من بمیرم، میکِشی آه با فرودِ هر نیزه من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه من بمیرم، دیگه جا نیست، شده نیزه در نیزه من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه نیزه رو نیزه، چشای هرزه، آه ای مادر من بمیرم می کِشی آه با فرود هر نیزه انگار اومد بر قلبِ من فرود خنجری که سرِ تو از پیکرت ربود اونی که سر از پیکرت برید فکری به حالِ دلِ زینب نکرده بود؟ گلوتو می بوسم، رگاتو می بوسم تو رو خدا دست و پا نزن، اینقده مادر رو صدا نزن *ای حسین...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. حاج سیدمهدی 🎤 بهشت پنجره‌ای رو به بی‌کرانه نداشت اگر حریم تو میدانِ آستانه نداشت دلم کنار تو، آرام می‌شود بانو اگر نبود ضریحت، دل آشیانه نداشت نبود حوضِ حرم تشنه بود میکائیل نبود گندمتان، جبرئیل دانه نداشت اگر که صحن و سرایت، نبود روی ِزمین مزار مادرمان فاطمه نشانه نداشت کسی شبیه تو محو برادرش نشده است کسی شبیه تو رفتارِ زینبانه نداشت پیِ برادرِ خود، بال و پر زدی اما سری مقابل تو روی نیزه خانه نداشت سرت به چوبه محمل نخورد، شکرِ خدا شکوه چادرتان ردِّ تازیانه نداشت برادر تو به دستت امانتی نسپرد میان قافله خورشید نازدانه نداشت در آن سیاهی شب دست می‌کشد زینب به گیسوان همان دختری که شانه نداشت نفس نفس به لب یار خیزران می‌خورد و جز تلاوت قرآنِ او بهانه نداشت .👇
. |⇦•نه تنها روزها... و کریمۀ اهلِ بیت حضرت معصومه سلام الله علیها به مناسبت ۲۳ ربیع الاول ورود پر خیر و برکت حضرت به شهر قم اجرا شده به نفس عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── خوشا به حال مردم قم، من میگم بارکَ الله به مردم قم، امروز تا با خبر شدند، حضرت معصومه داره میاد قم، کیلومترها راه اومدند بیرون قم، به استقبال خواهر امام رضا، گل آوردند، نقل و شیرینی آوردند، قربانی کردند، با سلام و صلوات، از دختر موسی بن جعفر و خواهر امام رضا، استقبال کردند ... یه بارکَ الله هم به مردم خراسان باید گفت، وقتی امام رضا تو‌خراسان از دنیا رفت، مردم خراسان همه اومدند، بدن امام رضا رو برداشتند، حتی زنهای نوقانی، اومدند به مرداشون گفتند، ما مَهریه هامون رو به شما می بخشیم، به ما باجازه بدید بریم تشیع جنازه این آقا، این آقا تو شهر ما غریبه، مادر نداره، خواهر نداره، ... حضرت معصومه را هم نگذاشتند غریب بمونه، هفده روز تو قم بود، قمی ها بهترین محل بی بی رو اسکان دادند، دورِ بی بی میگشتند، ... تو شهر غربت بود، اما نگذاشتند غریب بمونه ... اما مردم، من یه خانمی رو سراغ دارم، تو شهر خودش غریب بود، توو محله خودش غریب بود، تو مدینه غریب بود فاطمه، این روزها بیماره،بستریه، اما کسی ملاقاتش نمیاد، ... معمولا کسی که مریضه، توو بستره، نگاهش به در هست، ببینه کی ملاقاتش می آد ؟ این روزها سلمان اومد ملاقات بی بی، ... بی بی بهش گلایه کرد، فرمود : سلمان تو هم دیگه بعد بابا سراغ مارو نمیگیری ؟ چه عجب به ما سری زدی سلمان ؟ بی بی جانم ، بی بی جانم ... نه تنها روزها کَس دیدن زهرا نمی آید که بر دیدار چشمش خواب هم شبها نمی آید شاعر ✍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک ... اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیةَ وَ النَّصْر .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یه‌خواهری رو‌میشناسم.... وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌محمدرضا بذری ●━━━━━━─────── یه خواهری رو می شناسم تا وارد قم شده بود پر از تبسم شده بود از بس که گل ریختن براش لای گل ها گم شده بود یه خواهری رو میشناسم همش می گفت خدا خدا همش می گفت رضا رضا آخه بگو سراغتو داداش بگیرم از کیا ببین قیامته قم رحمتِ به غیرت قم به من میگفتن دخترِ امامه برید کنار که خواهرِ امامه به دستم شاخه نبات می دادن به دور من هی صلوات می دادن زنا گرفتن دور محملم رو کسی نیومد بشکنه دلم رو با شاخه گل همش دورم حجاب بود چه بزمی بود دست همه گلاب بود «وای وای امون ای دل» یه خواهری هم می شناسم تا وارد شام شده بود خارجی اعلام شده بود گل نیاوردن زخمیه سنگِ لبِ بام شده بود یه خواهری هم می شناسم همش می گفت حسین حسین غریبِ عالمین حسین اینجا کجاست توو مَردمش رفته حیا از بین حسین ببین جنایتِ شام لعنت به غیرتِ شام مگه که زینب دختر امام نیست عمه ی سادات خواهرِ امام نیست اونا که سایه اشونو هم ندیدن حالا کجان؟ تو مجلس یزیدن مَردا گرفتن دور محملش رو می کشیدن چادرِ محملش رو اونجا که حرف از گل بود و گلاب بود چه بزمی بود؟ دست همه شراب بود زینب و اسارت باور نکن..باور نکن زینب و جسارت باور نکن..باور نکن ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•یک صبح می شود... وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟ مرغِ دل از قفسِ تن به دركشى در آسمانِ صحن و سرایت رها كنى ما را به پادشاهى عالم در آورى یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى امروزه كاینچُنین به كرامت زبانزدى تا رستخیز بهرِ شفاعت چه ها كنى؟ تو زائر مدینه‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى «قربون‌ کبوترای حرمت امام رضا » این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست حرفى زِ بى وفایى و ظلم زمانه نیست *به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد یادش میاد، اون روزی که برادر میخواد از مدینه‌ حرکت کنه. همه رو‌ گفت آمدن،امام رضا فرمودن: برا من گریه کنید. آقا! پشت سرِ مسافر خوب نیست گریه کنیم. فرمود: گریه کنید، اون‌ مسافری که به وطن بر می گرده نباید پشت سرش گریه کرد... حضرت معصومه با برادر و خاندان و اهل بیت حرکت کرد. شهر ساوه دشمنای اهل بیت اومدن‌ جلوشون. برادراش و‌خاندانش رو به شهادت رسوندند. بی بی معصومه این صحنه ها رو دید مریض شد. فرمود من رو قم ببرید....بی بی جان خدارو شکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببری... آخه فرمود: از پدرم موسی ابن جعفر شنیدم قم‌ محلِ شعیان ماست ... راهی هم از ساوه تا قم‌نبود........ فدای عمه‌ جانتان زینب ..عصر روز یازدهم‌ جایی نداشت بره .همه رو به زور سوار ناقه ها کرد. کجا میخوان ببرنت زینب؟! بی بی حضرت معصومه وارد قم‌شد مریضه، مردم قم‌ همه‌ جمع شدن احترام‌کردن،همه دست ادب به سینه گذاشتن، موسی ابن خزرج بزرگ‌ خاندان اشعری آمد. خودش افسار ناقه ی بی بی رو‌گرفت. پیرمرد پیاده راه می رفت دختر موسی ابن جعفر سواره بود.... آی بی بی میدونی شهر شام‌چه خبر بود؟..همه جمع شدن کسی دست ادب به سینه نذاشت. مردای شام دستاشون رو‌مشت کرده بودند، سنگ آماده‌ کرده بودند. کسی ناقه ی دختر علی رو‌ هدایت نکرد. بی بی! همهٔ تازیانه ها آماده بود....* در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست یعنى سلام مردمِ تو وحشیانه نیست سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو اینجا خبر زِ خون دل و دردِ شانه نیست ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦• روی قبرم بنویسید... سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها می شود از پیرُهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قدِّ خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند *هی روضه ها داره برات تداعی میشه. وقتی بی بی وارد قم شد مردم سر از پا نمی‌شناختند.. گفتن دختر امام اومده خواهر امام اومده همه با دسته گل اومدن بدرقهٔ بی بی، تاریخ اینجا یک طوری یاد می‌کنه. هم مردم قم هم مردم ایران افتخار می‌کنن از بالا پایین خانه ها گل پایین می‌ریختن گفتن خواهر امام احترام داره دختر امام احترام داره..* آی بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت *حالا خودش داره روضه میخونه..* من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ * تو گودال بود بدن بی سر دید.. تا حالا جلو بچه ها کسی نتونسته بود بشنوه کسی با زینب بلند حرف بزنه. زینب تو گودال جلو بچه ها کتک خورد، جلو بچه ها ناسزا شنید، یه زینبی میگم اما یادت باشه یه کاری تو شام کردن گودال یادش رفت..فقط همین و بهت بگم یه کاری کردن که زین العابدین تا طرف سلام داد دید می‌شناسه گفت :یه سوال؛ پول داری یا نه ؟؟ بله آقا جان.. فرمود؛ بِده این نیزه داران, سرها رو جلو ببرن آخه آنقدر به بهونه ی سرها به ناموس ما نگاه نکنن.. «حسیـــن...» ای سر بُریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده تا سوار شتر شم نامحرمانِ دور و برم را نگاه کن .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦• روی قبرم بنویسید... سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها می شود از پیرُهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قدِّ خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند *هی روضه ها داره برات تداعی میشه. وقتی بی بی وارد قم شد مردم سر از پا نمی‌شناختند.. گفتن دختر امام اومده خواهر امام اومده همه با دسته گل اومدن بدرقهٔ بی بی، تاریخ اینجا یک طوری یاد می‌کنه. هم مردم قم هم مردم ایران افتخار می‌کنن از بالا پایین خانه ها گل پایین می‌ریختن گفتن خواهر امام احترام داره دختر امام احترام داره..* آی بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت *حالا خودش داره روضه میخونه..* من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ * تو گودال بود بدن بی سر دید.. تا حالا جلو بچه ها کسی نتونسته بود بشنوه کسی با زینب بلند حرف بزنه. زینب تو گودال جلو بچه ها کتک خورد، جلو بچه ها ناسزا شنید، یه زینبی میگم اما یادت باشه یه کاری تو شام کردن گودال یادش رفت..فقط همین و بهت بگم یه کاری کردن که زین العابدین تا طرف سلام داد دید می‌شناسه گفت :یه سوال؛ پول داری یا نه ؟؟ بله آقا جان.. فرمود؛ بِده این نیزه داران, سرها رو جلو ببرن آخه آنقدر به بهونه ی سرها به ناموس ما نگاه نکنن.. «حسیـــن...» ای سر بُریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده تا سوار شتر شم نامحرمانِ دور و برم را نگاه کن .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇