eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
11663.mp3
304.6K
به روی دست علیس،دخت بی قرینه از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه زینب کبریٰ اومد زینت مولا اومد وارث صبر علی مرجع عظمیٰ اومد زینب کبری مدد....... هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه ذوالفقار حیدره کوثری از کوثره خواهرودخت امام شوکت پیغمبره زینب کبری مدد... بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه فاطمه رو ،مه جبین دختر ِ حِصن ِحَصین یک نخی از معجرش رشته ی حبل المتین زینب کبری مدد...... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
🇮🇷 خواندیم (سرود ملی ایمان) را دیدیم نبرد و غیرت شیران را 🇮🇷 در ،،جام جهانی،، ، دنیا دید افراشته ایم پرچم را حسین جعفری 🇮🇷 ................................ #پ.ن: هرکسی در دقیقه ۱۰۰ این بازی با چشم‌های اشک‌آلود فریاد زده و از جا پریده، برادر/خواهر من، جزئی از تن من است. فارغ از مذهب و قومیت و زبان و سلیقه سیاسی. این لحظه، دلیل اتصال من با آنهاست. دلیل اینکه دردشان را به جان بخرم و فدای‌شان بشوم. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12686.mp3
515.5K
عشقه عشقه عشقه عشقه به لب فریاد عشقه عشقه عشقه عشقه عشقه شب میلاد عشقه اخم نکن بخند بزن کف مرتب هر کی حاجتی داره موقشه امشب بگیره از دست های مادر زینب زهرا مبارک باشه قدوم نو رسیده زهرا دست زینب و لب علی بوسیده زهرا شبیه تورو خدا باز افریده عشقه عشقه عشقه عشقه به لب فریاد عشقه عشقه عشقه عشقه عشقه شب میلاد عشقه اسمون ریسه کشیده با ستاره بارون رنگین کمون داره میباره تو دلا غصه و غم جایی نداره امشب شبه بی قراری و شب جنونه امشب خنده روی لب هر پیرو جوونه امشب شبه شادی حسین اربابمونه
. شهر آینه‌دار می‌شود با یک گل پروانه‌تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود، ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل .
. شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست کُشت من را چشمِ گریانی که نیست آی مردم! یار را گم کرده ام خیمه دارم در بیابانی که نیست از عذاب بچهء نااهل خود نوح شد سرگرم طوفانی که نیست ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم خانه ها ویران شده خانی که نیست جای من را بر کس دیگر مده چون که می ترسم از الآنی که نیست معنی ناز و ادای نوکرت هرچه باشد جز پشیمانی که نیست مورم و جاروکش این روضه ام کار دارم با سلیمانی که نیست چون که مجنون حسینم شیعه ام! بی خیال هر مسلمانی که نیست در میان سفرهء ارباب مان بی رقیه خیر و احسانی که نیست ناخنش افتاد و با زحمت کشید... شانه بر موی پریشانی که نیست گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟ آخرش با آن دهان خونی اش بوسه زد بر جای دندانی که نیست .
. گریز به سخت در نفس خود گرفتارم نیست جز‌ معصیت دراین بارم دور افتاده ام ز آغوشت تو به فکر منی و من زارم فیض آماده است و من کورم نور آماده است و من نارم با تو بودم ولی عوض نشدم این همه با گلم ولی خارم مثل خوبان به من محل دادی نه! نگفتی که من گنهکارم تو به رویم نمیزنی اما... چه کنم با گناه بسیارم عمر رفت و اجل رسید و هنوز بنده ی زرق و برق بازارم نیمه شب آمدم که عرض کنم.. عذرخواهم خدای غفارم! تو دوای منی شفای منی نظری کن که سخت بیمارم به سرم فکر کربلا زده است به هوای حسین بیدارم کربلای مرا ضمانت کن برسان تربتی ز دلدارم فاطمه امشب آمده به حرم آرزومند شام دیدارم ناله ی یا بنی خواهد زد به تنت هرکسی که آمد زد.. اهل کوفه چرا نفهمیدند به بزرگان لگد نباید زد.. تو بریده بریده جان دادی خنجرش را کشید و ممتد زد حرمله بر گلوت محکم زد و سنان بر دهان تو بد زد .
. جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ ۴ آذر ماه ۱۴۰۱ سخنرانی حجت الاسلام شیخ مهدی شریف مداحی حاج 🎤 .👇👇
. اشکِ مناجات سحر را می خرد زهرا گریه‌کُن خونین جگر را می خرد زهرا وقتی شریک‌‌ات "شمع" باشد،سود خواهی بُرد پروانه ی بی بال و پر را می خرد زهرا از عِیش دُنیا باخبر باشی،ضرر کردی از عِیشِ‌دُنیا‌بی‌خبر را می خرد زهرا هی این در آن در می زنی تا در به در گردی وقتی گدای در به در را می خرد زهرا باید درِ این خانه کسبِ اعتباری کرد آن نوکران مُعتبر را می خرد زهرا هرجا بساط روضه ای برپاست،شرکت کن خار و خَس آن دور و بر را می خرد زهرا گاهی حوالی حسینیّه کمی بنشین گوشه نشین این گذر را می خرد زهرا هر آنچه که در چنته داری خرجِ اشکت کن فردای محشر "چشم تر" را می خرد زهرا اندازه ی بال مگس نذر حسین‌اش کن این قطره های مختصر را می خرد زهرا ▪ ▪ از ساعتی که سینه ی او زیر سُم ها رفت سینه زنان این پسر را می خرد زهرا .
AUD-20200825-WA0015.mp3
8.22M
ضربان قلبای ما با تو می‌ زنه گروه شهید قلم. سید مرتضی آوینی روابط عمومی حوزه شهید بهشتی 🇮🇷@aviny3412
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ganjineh Marefat 03.mp3
2.09M
🔹 🔘 سلام من به مادری، که در میان بستر است ... 🎤 حاج منصور ارضی 🔸 سلام من به مادری که در میان بستر است فضای خانه اش پر از دعا و دیده تر است   سلام من به مادری که حاجتش شهادت است به دل نوا، به لب دعا، نگاه او سوی در است   سلام من به مادری که پهلویش شکسته است دلش ولی شکسته تر ز گفته های حیدر است   سلام من به مادری که لاله های بسترش نشان ز تازیانه ها بهانه های دختر است   چه مادری چه دختری چه بستر و مریضه ای چه پهلویی چه بازویی چه غنچه ای که پر پر است .................... سلام من به مادری که حاجتش شهادت است به دل نوا، به لب دعا، نگاه او سوی در است سلام من به مادری که پهلویش شکسته است  دلش ولی شکسته تر ز گفته های حیدر است سلام من به مادری که لاله های بسترش نشان ز تازیانه ها بهانه های دختر است چه مادری چه دختری چه بستر و مریضه ای  چه پهلویی چه بازویی چه غنچه ای که پر پر است نماز او نشسته و قنوت او شکن شکن صدای او خسته و پر از نوای مضطر است هنوز بیت وحی حق سرای دود و آتش است چه کلبه محقری که خانه پیمبر است علی نظاره می کند حسن اشاره می کند که صورت حسین او به زیر پای مادر است
Ganjineh Marefat 06.mp3
2.99M
🔹 🔘 شب از غم نهانی من گریه می کند... 🎤 حاج منصور ارضی 🔸 شب از غم نهانی من گریه می کند باران به زندگانی من گریه می کند شب ها که با مزار تو نجوا کند دلم  قبرت به نوحه خوانی من گریه می کند شب های بی ستاره شهر مدینه هم  بر ماه قد کمانی من گریه می کند مولای کائناتم و گمنام شهر خود  غربت به میزبانی من گریه می کند وقتی حسین و با حسنم نوحه می کنند زینب به روضه خوانی من گریه می کند در سینه حبس شد نفسم زود رفته ای پیری بر این جوانی من گریه می کند دانم که زیر خاک برای غریبیم  بیمار استخوانی من گریه می کند تیغ از غلاف خانه نشینی نمی کشم صبرم به ناتوانی من گریه میکند بازوی تو هنوز ورم کرده مانده است فریاد ناگهانی من گریه میکند .
Ganjineh Marefat 04.mp3
3.97M
🔹 🔘 آمد و شد باز شد آغاز وای ... 🎤 حاج منصور ارضی 🔸 آمد و شد باز شد آغاز وای ندبه گری باز شد ابراز وای تا سخن از نعش زمین مانده شد فتنه گر از هر طرفی خوانده شد اهل مدینه به خود آمد عجب! تازه شده داغ محمد (ص) عجب! نقشه علیه جسد فاطمه زیر لب اما همه در زمزمه حیله گران نقشه به سر پرورند در صدد توطئه دیگرند بیت علی بود پر از ازدحام بر لبشان تسلیت است و سلام بغض علی وا شد و با اجتماع گفت زمان نیست برای وداع هر که به یاری علی مدعی است این بدن آماده تشییع نیست غربت مولا شد از اینجا عیان شب شد و رفتند تمسخر کنان تا که حرامی متفرق شدند اهل حرم تازه به هق هق شدند بغض حسن بغض گلوگیر بود اشک حسین آیه تطهیر بود بود در آن واهمه راستین گریه زینب به سر آستین کرد نوازش پدر از گریه چند ناله مبادا بکند کَس بلند نیمه شب خانه غربت رسید لحظه اجرای وصیت رسید غسل تن فاطمه با چشم تر روضه خونابه بماند دگر سینه و پهلو شکسته عجیب بود غم افزای امام غریب گوشه مهتاب که تابیده شد یاس کبود عاقبتش دیده شد شعله احساس چه بالا گرفت گریه امان از دل مولا گرفت مرد خدا تا به خدا دل سپرد دست به بازوی ورم کرده خورد اشک علی طاقتش از دست داد از نفسش شدت هق هق فتاد چون تن موعود حرم شسته شد نعش نحیفش به کفن بسته شد گشت به پا تاب و تب نشأتین وقت وداع حسن است و حسین وای اگر بند کفن وا شود مُلک و مَلک در غم زهرا شوند ولوله شد بند کفن باز شد تازه غم فاطمه آغاز شد دست خدا از کفن آمد برون فاطمه آغوش گشود از درون
. ارواحنا_فداه روی تو را دوباره ندیدم , غروب شد بغضم گرفت , تا که شنیدم , غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای آهی ز عمق سینه کشیدم , غروب شد باران نداشت شهر , که او شرم هم نداشت یک قطره اشک هم نچکیدم , غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش شرمنده تا ز خواب پریدم , غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم جمعه به پای نفس پلیدم , غروب شد خورشید سرخ شد , به گمانم که گریه کرد بیچاره گفت تا که خمیدم , غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو این بار هم تو را ندیدم , غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت مثل همیشه تا که رسیدم , غروب شد ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا بُوَد این روزها عزادار، ولیّ عصر ز غم مادرش دل‌افگار، ولیّ عصر چِکَد اشک و بُوَد دلش زار، ولیّ عصر بُوَد این حاجت دلِ صاحب عصرِ ما: " لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا " نَفَس ِ آسمان گرفته به غم ِ مهدی شده آوار بر سرش غم ز دم مهدی رسد از راه کی صدای قدم ِ مهدی؟ به لبِ اهلِ آسمان‌ها و زمین، نجوا‌: لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا در و دیوار، شاهد ضربه‌ی ثانی بود به خداوند، سیلی‌اَش، محکم و آنی بود پس از آن روضه‌ها، قدِ یاس، کمانی بود رسد از راه، عاقبت، منتقمش، فردا لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز مغیره ز کوچه ها حرمله، درس آموخت به گلوی رضیع، تیری ز کمانش دوخت به در اُفتاد شعله تا خیمه به صحرا سوخت به حقیقت، سقیفه شد بانیِ عاشورا لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز پس ِ در، صدا زده فاطمه، مهدی را زده محسن، صدا در آن، واهمه، مهدی را و علی، خوانده بینِ آن همهمه، مهدی را به سوی مسجد، این بُوَد ذکرِ لب مولا: لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز سقیفه به بعد، دین، پر ز عِوَج گشته به فراق امام حق، دهر، فلج گشته فقط، آرامش جهان، امر فرج گشته همه‌ی دهر، تشنه‌ی ختم ِ حُجَج گشته بُوَد آوای " عَجّلَ اللّه... " روی لب‌ها لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ✍ چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ .