eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم‌ می‌خواست هر شب جمعه.mp3
11.47M
دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا بودم ... مهدی ذاکرین
. |⇦•بعد دو ماه عزا... و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج‌ محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بعد دو ماه عزا،عاشق کربلا پیرهن سیاشو میسپُره دست امام رضا همیشه نوکرش،میاد که آخرش امام رضا دعاش کنه راضی شه مادرش مسافر هر ساله، دوباره راه افتاده از اربعین بر گشته راهیه گوهرشاده «امام رضا یا مولا..» من بی شَکیبتم، اِبن شَبیبِتم دو ماهه که سیاه پوشِ جد غریبتم مثل تو دَم به دَم، یاد محرمم گریه کنِ حسین میشم، تو روضه ی تواَم میگن رو خاک حجره، هی به خودت پیچیدی خنجر کُند آقاجان، زیرگلوت کِی دیدی؟! «امام رضا یا مولا...» لحظه ی آخرت کنار بسترت از مدینه جواد اومد نشست بالاسرت اینجا پسر اومد، با چشم تر اومد کربلا بالینِ پسر، چرا پدر اومد؟ کنار اکبر افتاد، دور تا دورش چرخیدن بلند بلند داد میزد بلند بلند خندیدن حسین غریب مادر.... السلطان ابالحسن.... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5899729620822920682.mp3
35.77M
|⇦•بعد دو ماه عزا... وتوسل ویژهٔ شهادت علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
. یک روز بہ هیئت سحر می‌آيد با سوز دل و دیده تر می‌آيد یک روز بہ انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید .
گل زهرا فدای عطر و بویت شوم قربان آن روی نِکویت بیا ای آشنای دل شکسته نگاه شیعه باشد رو به سویت
. 📋 اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین (ع) (س) 🏴 ............................................. .(مادرش این طور براش لالایی می خوند ، از ابتدا همین طور می گفت «لا زِلتِ کَرباً و بَلا» برا حسینش این طور لالایی می خوند.). کربلا ، این دل تنگم عقده‌ها دارد گوییا میل کربلا دارد سلام آقا که الآن رو به روتونم من ایستادم زیارت نامه میخونم حسین جانم بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم .(سرت شلوغه این روزا به ما هم یه نگاه کن آقا !). اصلا میشنوی این صدامو اصلا میبینی گریه هامو بیا دونه به دونه بشمرم غمامو بیا یه کم بشین کنارم پناه دل بیقرارم تو زندگیم بجز تو هیچ کی رو ندارم .(زینب داره می‌رسه کرببلا ، پاشو داداش واست سوغاتی آوردم داداش «و فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ» سرتو پس گرفتم دارم میام داداش ، پاشو داداش عمامه رو برگردوندم داداش ، پاشو داداش عمامه جدمونو برگردوندم ، بودی مجلس یزید یا نه ؟ اصلاً حواست بود رفتم مجلس شراب داداش ، بلند شد صدا زد «یابن طلقا» ای آزاد شده به دست جد ما ، شماها همه بنده بودید ، عبد بودید ، غلام بودید ، زناتون کنیز بودن ، حالا تو نشستی بالا دختر رسول الله رو با دست بسته میارن ، گفت یزید خجالت نمی‌کشی زنت پشت پرده است من اینجام ؟ اما مگه این کوه شهامت لحظه‌ای فرو ریخت؟ نه. صدا زد نانجیب سه چیز رو باید پس بدی ، صحنه رو عوض کرد کار به جایی رسید یزید گفت منم خودم عزادار حسینم ؛ اما گفت سه چیز رو باید پس بدی ، سوغات چی آوردم واست داداش ! صدا زد عمامه جدمو برگردون « أطلب منك ثلاثة أشيآء: «عمامة جدي و مقنعة امي و قميص أخي» تو قد و اندازه ی این حرفا نیستی حتی نمی‌تونی نگه داری عمامه رو ، پس گرفت یه چیز دیگه هم باید برگردونی یادته غروب عاشورا ریختن تو خیمه‌های ما «مقنعة امي» مقنعه مادرم رو هم برگردونید ، اما یزید این چیزی که واست نصب کردن ، آوردن این پیراهن خونی داداشمه «قميص أخي» باید برگردونی داداش همه رو برگردوندم حتی گهواره علی رو هم برگردوندم پاشو داداش زینب قهرمان برگشته). ای اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین نیلی از سیلی عُذار گلعُذاران را ببین دیگر آثاری بجا از صحنه ی گلزار نیست خیز از جا باغبان گلزار ویران را ببین ................................................ 📋اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم ............................................. .( تا دیدن ، خانم سکینه (س) خواب بود وقتی رسیدن کربلا احساس کرد بویی به مشامش می‌رسه ، سریع بوی کربلا رو استشمام کرده ، چشماشو باز کرد ؛ صدا زد داریم می‌رسیم کربلا ، وقتی رسیدن کربلا از بالای مرکب خودشون رو رو زمین انداختن!). اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم .(دیگه چیزی از زینب باقی نمونده). رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم .(یادته با زانو اومدی کنار علی ، الان دیگه زینبم با زانو اومده کنارت). بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر برای روضه مان در عزای یکدیگر من از گلوی تو نالم... تو هم ز چشم ترم من از جبین تو گریم ...تو هم به زخم سرم من از اصابت آن سنگهای بی احساس تو از نگاه یتیمت به نیزه عباس بر آن صدای ضعیفت بر این نفس زدنم برای چاک لبانت به جای جای تنم من از شکستن آن ابروی جدا از هم تو از جسارت آن دستهای نامحرم به زخم کاری نیزه که بازی ات میداد .(چقد سرتو جلو چشای دخترات چرخوندند). به نقش های کبودی که بر تنم افتاد همین بس است بگویم که زخم تسکین است و گوش های من از ضرب دست سنگین است چهل شب است که با کودکان نخوابیدم چهل شب است که از خیزران نخوابیدم چهل شب است نه انگار چهارصد سال است... ...هنوز پیکر تو در میان گودال است هنوز گرد تنت ازدحام میبینم به سمت خیمه نگاه حرام میبینم هر آنچه بود کشیده ز پیکرت بردند مرا ببخش که دیر آمدم سرت بردند مرا ببخش نبودم سر تو غارت شد کنار مادرم انگشتر تو غارت شد شاعر : ✍ .................................................👇ادامه
. 📋 مقتل اربعین ............................................. .(شروع کرد روضه خوندن حرف‌های با داداش بمونه ، این بچه‌ها دور عمه جمع شدن با دست اشاره می‌کنه). فَقَدنا هاهُنا رُوحاً وَ رَوحاً وَ رَیحاناً وَ زَیتُوناً وَ طِینا .(همین جا بود جان ما رو گرفتن ، با دست اشاره می‌کنه آی دخترا). هُنا ذُبِحَ الحُسَینُ بِسَیفِ شِمرٍ .(اینجا باباتونو شمر سر برید). هُنا قَد تَرَّبُوا مِنهُ الجَبِینا .(همین جا بود صورتش رو خاک بود ، بچه‌ها علقمه رو نگاه کنید). هُنا العَبّاسُ فی یَومٍ عَبُوسٍ حِیالَ الماءِ قَد اَمسی رَهِیناً .(همین جا بود عموتون عباس رو دوره کردن ، همین جا بود نگذاشتن زنده به خیمه برگرده). هُنا ذَبَحوا الرَّضِیعَ بِسَهم حِقدٍ فَما رَحِمُوا الصِّغارَ المُرضَعِینا .(همین جا بود تیر سه شعبه به علی زدن). هُنا مَزَقُوا الخِیامَ وَ حَرَّقُوها .(همین جا بود خیمه‌هامونو آتیش زدن). وَ قُسِّمَ فَیئُنا فِی الخائِنِینا .(اینجا بود اموال مون رو بین خودشون تقسیم کردند. یکی یکی روضه می خونه اما بچه‌ها یادتونه باباتون تنها شد یادتونه بی‌حال بود ، یادتونه رمق نداشت). ................................................. 📋آی قوم بی حیا ، زود راحتش کنید ............................................. خسته بود آقا تازه روی مَرکَبِش نشسته بود آقا)۲ میزَدَن سنگ، سَرِش شکسته بود آقا خسته بود آقا تَک و تنها رفت که صدای گریه تو خیمه‌ها بالا رفت دَمِ رفتن طَرَفِ خیمه‌ی زنها رفت تَک و تنها رفت جنجال بود و طرف قتلگاه غوغا بود و بین گودال حسین تنها بود و سر پیراهنش دعوا بود و تنها بود و طرف خیمگاه غوغا بود و چشم آقا مثه دریا بود و نگران واسه ی زن ها بود و .(بچه‌ها اینجا بود دیگه دویدم دیدم داره داداشم اذیت میشه ، اینجا بود خودمو می زدم !). زود راحتش کنید آی قوم بی حیا ، زود راحتش کنید کردید سرو جدا ، بعدا غارتش کنید می بینه مادرش ، کمتر اذیتش کنید دیگه نیزه نمی خواد ، کمتر اذیتش کنید .(دو سه جمله ام با داداشش گفت ). داره میبینه مادرت ، کمتر دست و پا بزن پیش چشای خواهرت ، کمتر دست و پا بزن الان می میره دخترت ، کمتر دست و پا بزن حیرونن مخدرات ، کمتر دست و پا بزن بمیره زینبت برات ، کمتر دست و پا بزن یا قتیل العبرات ، کمتر دست و پا بزن .(گفت داداش اگه نامحرم نبود بهت می‌گفتم چقدر با کعبه نی زدنم ، اگه نامحرم نبود بهت نشون می‌دادم چقدر خیزرون زدم). ................................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
. 📋سودای دل ، خواهش امروز و فردای دل حاج مسعود پیرایش🎤 ............................................ .(بند اول). سودای دل خواهش امروز و فردای دل آروم دل  از هر عشقی جز تو محرومه دل بالا نشین تو بزرگ عالم من کمترین از کربلا رفتم و برمیگردم اربعین زندگیم با حرمت شد بیمه فکرشم باعث جونمو نذر نگاهت کردم کمه اما همه داراییمه حسین جانم جان جانانم ۴ .(بند دوم). نور چشم خاک پاتو رو چشمام میکشم آرامشم آرزو دارم قربونیت بشم دل مبتلا دل سنگی که باتو شد طلا از کربلا میگم قلبم میگیره جلا منو این نوکری دیرینه همه سرمایه ی عمرم اینه اسمت ایام منو پر کرده آخ چقدر اسم حسین شیرینه شاعر : .................................................👇
. 📋کاش الان حرم بودیم 🏴مراسم عزاداری اربعین حسینی (ع) ............................................. .(بند اول). کاش الان حرم بودیم یه گوشه با / تو خلوت میکردیم یه دل سیر / زیارت میکردیم دم ضریح ، با گریه مون ، قیامت میکردیم با بیرق هیئتمون بریم حرم چه لذتی داره این زندگی یه کربلا با رفیقا به ما بدهکاره سخته که فکرش / بیفته از سرم جان عزیزت / حرم حرم حرم .(بند دوم). من به این امید زندم که باشمو / ببینن این چشمام روز فرج / پا به پای آقام با شهیدا ، تو مسیر ، نجف به کربلام حتی تصورش برا یه لحظه هم ارزششو داره چه اربعینی بشه اون روز که آقا کنار زواره پشت آقامون / میریم قدم قدم مقصد دلهاس / حرم حرم حرم شاعر : ✍ ................................................. 👇
. 📋بازم راهم به رات افتاد 🏴مراسم عزاداری حسینی (ع) ............................................. .(بند اول). بازم راهم به رات افتاد نگاهم به نگات افتاد گدا بازم به پات افتاد قسم خوردم ، نشم از تو جدا آقا کجا دارم برم بی تو کجا آقا میای حتما ، به استقبال ما آقا تِزورونی اَعاهِدکُم تِعِرفونی شَفیعْ اِلکُم أسامیکُم اَسَجِّلْهِه أسامیکُم هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم تِزورونی، تِزورونی، تِزورونی «حسین جانم ٬ حسین جانم» .(بند دوم). چهل روزه شده کارم مث دیوونه میبارم آخه مشتاق دیدارم حسین جانم، حرم شد کعبه‌ی مقصود بدون تو‌ ضرر دیدم ندیدم‌سود یه کاری کن نشم تو عشق تو‌ مردود تواسینی شَعائِرکُم ترَوّینی مَدامِعکُم اَواسیکم اَنا وْ جَرحی اواسیکم هَله بیکم یا زوّاری هلِه بیکم ................................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
. یابن الحسن! نیامدیّ و گذشت اربعین و ما ماندیم دوباره از طلبت تحت قبّه، جاماندیم چه خوش گذشت زیارت، ولی فرج نرسید نیامدیّ و از این غم، دوباره واماندیم دعای بر فرجت گر چه بود بر لب ها ز دل، ولی همه در حسرت دعا ماندیم به حجّ جاده ی مشّایه، تو شدی حاضر به محضرت نرسیدیم و بی لقا ماندیم بدونِ رؤیتِ تو از بهشت برگشتیم دوباره در دلِ زوراء، بی شما ماندیم تمام سال، به اُمّید اربعین بودیم گذشت فرصت و در هجر کربلا ماندیم گذشت عمر و هنوز از تو بی خبر هستیم ظهور را نگرفتیم و در بلا ماندیم کی آیی از سفر؟ ای صاحبِ لوای حسین! بیا که بی تو در امواج فتنه ها ماندیم میان مدّعیان، جمله ایم سر گشته ز فرط هجر تو یک بام و صد هوا ماندیم ولی نگو که ز چشمانِ پاکت اُفتادیم ولی نگو که میانِ شرر، رها ماندیم درون ظلمت شب، امر تو چو خورشید است به لطف ندبه، گدایت هنوز ما ماندیم ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ ✍ .
5033540131.mp3
1.28M
🎤 ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو)✍
. امام حسین و اهلبیت ،از جایی به حاشیه رانده شدند که مردم خواستند بقول امروزی ها ؛ با کله ی خودشان راه بروند و لذا حرفا و توصیه های پیامبر در تمسک به قرآن و اهلبیت رو کنار گذاشتند و شدند تابعِ خرد جمعی و یا تابع احساسات. حالا هم اگه هرکس بخواد با کله ی خودش راه بره و عمل کنه... بنظرم با کله زمین خواهد خورد.... دیشب اینطور که شنیدم توی محله ی ما یه جوان بسیجی با یک نفر درگیر میشه و بعد هم به طرف گاز فلفل میزنه... خوب اهالی محل که می بینند رهگذران و حتی مادر بهمراه فرزندی یکساله هم دچار عارضه ی تنفسی شده اند، میریزن سر جوان بسیجی و می زنندش و ... آخر شب ما که از همه جا بیخبر بودیم از توی خونه شنیدیم که صدای آژیر و همهمه میاد، وقتی اومدیم بیرون دیدیم یه خودرو ضد شورش مانند خاکی رنگ، بهمراه ۲۰ یا ۳۰ تا موتور که دو ترک بودن وارد محل شدن و به مردمی که آمده بودند بیرون هشدار میدادند که بخانه برگردند( مردمی که اطلاعی از درگیری سر شب نداشتند).... خلاصه متوجه شدیم که دوستان بسیجی ، برای اینکه زهره چشمی بگیرند به پارک محل و بعد به خود محل ، اینگونه وارد شده اند... خلاصه یکساعتی همه سر کوچه داشتند بسیج را مذمت (...) میکردند و بعد رفتن خانه.... برفرض که از ابتدا ، جوان بسیجی بی تقصیر بوده... آیا نمیشد با کار مخفی و به اصطلاح اطلاعاتی ،مقصران را شناسایی و مثلا دستگیر کرد ... تا ذهنیت مردم نسبت به بسبج، مخدوش نشود .... آیا نباید به دوستان آموزش داد که گاز و اسپری برای عملیات است ، نه دعوای شخصی شما.... آیا مغز متفکری نباید اجازه ی ورودِ این شکلی به یک گروه از دوستان را صادر کند که به تبعات آن هم فکر کند... چرا اینارو گفتم؟ پسر ۱۲ ساله ی من تحت تاثیر بدگویی های مردمِ سر کوچه از بسیج، وقتی اومدیم خونه بمن گفت: بنظرت اشتباه کردم که توی بسیج عضو شدم.... من مانده بودم که چه بگویم... خلاصه به ۱۱۴ اطلاعات بسیج زنگ زدم و موضوع را با اپراتور درمیان گذاشتم و ایشان هم گفت: فردا برو مالک اشتر و شکایت کن... من که حال و حوصله ی این داستارو ندارم.... اما هنوز جوابی برای عملکرد اشتباهی که منجر به این فکر و سوال در ذهن پسرم شده ، پیدا نکرده ام. . نظارت ضعیف و یا بد ، وجهه ی یک نظام را ممکن است مخدوش کند. پس خدا کند ، همیشه با تفکر و تعقل رفتار کنیم. ان شاءالله .
. چه رأس‌ها که نرفته به دار هجرانش ولی به وصل نشد ختم، کار هجرانش   پُر از غم است دلم؛ با وجود این اصلاً_ غمی نمانده برایم کنار هجرانش   به جز بهشتِ وصالش مرا مداوا نیست چنان زده‌ست به جانم شراره هجرانش   در این زمان که همه بی خیال آقایند خوشا کسی که بماند دچار هجرانش   رسید صبحِ وصالش به شیخ انصاری به ما رسید فقط شام تار هجرانش   کجاست سید بحر العلوم تا باشد در این زمانه‌ی دشوار، یار هجرانش   "کجاست هم نفسی تا به شرح، عَرضه‌ دهم که دل چه می‌کشد از روزگار هجـرانش"*   کجاست چشم پُر آبی که یار من باشد به اشکِ دیده شود داغدار هجرانش  ** ز بس که دوریِ کرب و بلا نصیبم شد نشسته بر سر و رویم غبار هجرانش   حسین رفت و عقیله به دردسر افتاد شکست خواهر او در فشار هجرانش... ✍ *بیت از جناب حافظ .
4_5918275427046000283.mp3
44.07M
🔶 سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سید اسماعیل 🗓 چهارم محرم الحرام محتوای کلی: ✅ ماجرای دیدار امام حسین علیه السلام با حرّ بن یزید ریاحی ✅ پاسخ به شبهه ذیل: «در کربلا به علت وجود رود فرات آب فراوان است و با کندن چند متر می‌توان به آب رسید. در روز عاشورا نیز میتوانستند با کندن پنج متر به آب دسترسی پیدا کنند.» ✅ چه عاملی سبب نجات حرّ شد؟ ✅ بیان چندین ماجرای جذاب از برکات رعایت ادب پ‌ن: سخنرانی فوق در شب چهارم محرم سال ۱۳۹۹ در هیئت علمدار مشهد ایراد شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام تسلیت حجت الاسلام پناهیان به مداح معروف اصفهانی 🔹مادر سید رضا نریمانی مداح اصفهانی روز اربعین بر اثر حادثه رانندگی در مسیر بازگشت از سفر کربلا، به دیار باقی شتافت. ═══✼❉❉❉✼═══
📸 مراسم تشییع پیکر مادر مداح اهل‌بیت(ع) حاج سید رضا نریمانی 🔹️مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر مادر حاج سید رضا نریمانی مداح معروف اصفهانی امروز جمعه ۱۷ شهریور در دولت آباد به سمت امامزاده نرمی برگزار شد، حاجیه خانم نریمانی، ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ در مسیر بازگشت از کربلا در حادثه دلخراش تصادف در نودگان چادگان به دیار باقی شتافت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎥دستور صریح رهبرمعظم انقلاب: افراد نامطمئن در دانشگاه‌ها حضور پیدا نکنند. 🔔 مراقب نفوذ دشمن باشید 🔔 ═══✼❉❉❉✼═══
📸 آیین چهلمین روز رحلت آیت‌الله حاج شیخ یدالله رحیمیان و شهادت جانباز سرافراز سردار حاج غلامرضا خطابخش 🔹@basijnewsir
🕌❤️حرم‌ مطهر اباعبدالله_زنده 📺برای دیدن تصاویر زنده و پخش مستقیم از بهشت روی زمین کربلای معلی روی این لینک کلیک کنید 👇 https://stream.alkafeel.net/live/alkafeel/rAa5PGot1/manifest.m3u8 🍃🏴
. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ******** دل من با غمِ عشقت شده درگیر ،حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر ،حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر ،حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا ، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر ،حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر ، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر ، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر ، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند ؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین ********** .
هر روز چهل رکعت برایت گریه کردم.mp3
2.07M
روزی چهل رکعت برایت گریه کردم هر رکعتی را در هوایت گریه کردم در هر گذر هر کوی و برزن در بیابان با ناله های بچه هایت گریه کردم هر جا رقیه بی محابا خورد سیلی جای تو خالی من به جایت کردم از بعد سقای حرم بیرق گرفتم پیوسته در زیر لوایت گریه کردم با خطبه تا کاخ ستم نابود کردم در شام و کوفه در رثایت گریه کردم اصلا سلاحم گریه کردن بود لیکن با انقلابم با نوایت گریه کردم وقتی ز حلقومت کلام حق شنیدم با آن نوای جان فضایت گریه کردم 💠💠💠1⃣0⃣8⃣8⃣💠💠
|⇦•باز باید سرکنم ... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحنِ یَلِ اُم البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می برم می نشستم رو به ایوان امیرالمؤمنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم، پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریلِ امین با چه شوقی تاولِ پاهای خود را می شُمرد زائری که بود گویا با ملائک هم نشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می گفت با ما: فَادْخُلُوهَا خَالِدِين من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین حسين جان! با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین    احسان نرگسی رضاپور   *مي گفت: توي اربعين كنارِ درب حرم حضرت اباالفضل، ديدم توي شلوغي ها، يهو يه خانومي پاش گير كرد به لبه ي فرش افتاد روي زمين، سريع خانم هايي كه اونجا بودن، چادرهاشون رو باز كردن، روي اين خانوم رو گرفتن كه نامحرم ها نبينن، آخه زمين خوردن زن با زمين خوردن مرد خيلي فرق داره، زن وقتي زمين ميخوره خجالت ميكشه، بميرم برا اون خانومي كه اول دستاي شوهرش رو بستن بعد اينقدر با غلاف به بازوي اين خانوم زدن كه افتاد زمين...*   علي رو حلال كن واسه زخم بازوت علي رو حلال كن واسه درد پهلوت   علي رو حلال كن واسه دستِ بستش نتونست كه برداره او در رو از روت   علي رو حلال كن كه بچه ات فدا شد علي رو حلال كن به حالت جفا شد   علي رو حلال كن براي همون روز كه پاي مغيره به اين خونه وا شد   *صلَّی اللهُ عَلَیکَ يا مظلوم يا اباعبدالله، صلَّی اللهُ عَلَیکَ یا سیدنا الغريب، سیدنا العطشان، يا اباعبدالله*   نزدیك می‌كند دل ما را به هم حسین این اشکِ روضه نیست، كه عقدِ اُخوَّت است   مقبول اگر شده‌ست نمازی كه خوانده‌ایم مُهر قبولی‌اش به خدا مُهرِ تربت است   *آخر جلسه اي يه سري خرابه ي شام هم بزنيم،گفت: بابا!...*   من تا شناسمت به رُخَت دست ميكِشم سيلي گرفت قُوَّتِ بيناييِ مرا   انگشت هايم که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است   *بحق حضرت رقيه سلام الله عليها، اگه من بدي كردم، اگه من اشتباهي كردم منو اربعين كربلا نبردي ، منو ببخش، امشب با همه ي وجودم ميگم: به حق حضرت رقيه الهي العفو...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅