eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) سرور دل عیان گشته زدریا گوهری آمد بده مژده ابالمهدی امام عسکری آمد عزیز داور است گل پیغمبر است مبارک مرحبا زیمن مقدمش هادی گل خنده به لب دارد زمین نورعلی نوراست همه عالم طرب دارد شبیه احمداست ابامحمد است مبارک مرحبا رسیده عصمت کوثر رسیده صولت حیدر عطای بیکران آمد رسیده مظهر داور نسیم دلبری امام عسکری مبارک مرحبا ... https://eitaa.com/emame3vom 👇
رفت از دنیا کسی که رفتنش غمبار بود سیدی که عبدصالح در بر دادار بود بین مردم نام نیکی ز خودش باقی گذاشت در مسیر زندگی پیوسته خوش رفتار بود از طفیل خاکبوسی در شمس الشموس مثل ذره میهمان روضة الانوار بود نغمه هایش چنگ می زد بر دل اهل ولا بلبلی که نغمه خوان گلشن ایثار بود در فضای مکه و شهر مدینه موج زد بانگ شیوایش ،که محبوب دل زوار بود با بزرگی یادکرد از روضه های کوچکش او محب با خلوص عترت اطهار بود با توجه بر مقاتل مرثیه خوانی نمود گرچه از شعر و غزل اندیشه اش سرشار بود گاه با یاد در آتش گرفته گریه کرد گاه فریادش برای ضربت مسمار بود جز در دارالشفای آل عصمت را نزد چندسال آخر عمرش اگر بیمار بود عاقبت سر بر سر خاک غریب طوس بُرد سیدی که نغمه خوان سید ابرار بود هر که پرسیدت «وفایی»کیست این سید بگو ماهرخساری که خوش گفتار و مه رخسار بود .
. علیه السلام چمن آرا امشب دوباره نور خدا جلوه می کند انوار دوست درهمه جا جلوه می کند وقتی که می رسدچمن آرای ما ز راه درپیش چشم اهل ولا جلوه می کند مه خوشه چین خرمن حسن رخش شود هر لحظه ای که دلبر ما جلوه می کند بر روی دست هادی دین گر نظرکنی آئینه دار نور خدا جلوه می کند او درمدینه پای به دنیا نهاده است اما فروغ او همه جا جلوه می کند آمد امام عسکری وپیش روی او گل دربهار عشق کجا جلوه می کند دانی چرا مدینه صفای دگر گرفت با او چو باغ غرق صفا جلوه می کند شهر مدینه روشن از او شدکه چهره اش همچون مهی به اوج سما جلوه می کند ای رهروان راه ولایت چه غم ز راه ره با حضور راهنما جلوه می کند اکنون خبرکنید گدایان عشق را زیرا محیط جود وسخا جلوه می کند هرکس که جام عشق به دستش گرفت گفت درپیش چشم آب بقا جلوه می کند مارا امید لطف وشفاعت از اوبود وقتی که او به روز جزا جلوه می کند تا او دعا کند به ظهور عزیز خویش هرسو هزار دست دعا جلوه می کند باغی پراز صفاست «وفایی» به سینه اش درهر دلی که مهر ووفا جلوه می کند .
. جلوه های قرآنی مدینه باز پر از آیه های نورانی است حریم وحی زانوار حق چراغانی است بلورنور به سقف فلک مگر بستند که این فضای مقدس همیشه نورانی است نسیم بال ملائک نوید می بخشد که فصل رویش گل لحظه های روحانی است گلی به گلشن سرسبز وحی روئیده است که کار پیک امین خدا گل افشانی است به دست هادی دین، جلوه گر شده ماهی که روی انورش آئینه ای زحیرانی است به پاس مقدم این عسکری لقب امشب به عرش وفرش خدای کریم مهمانی است به آیه آیه ی رویش فروغ توحید است به جلوه جلوه ی او جلوه های قرآنی است خداست با خبر ازجلوه ی خدادادش مگو که منزلت و قدر او سلیمانی است کلیم خادم این مکتب پر از نوراست مسیح دربر او کودکی دبستانی است جلال و منزلت اوست حیدری، اما شکوه فاطمی او، شکوه رحمانی است هرآن کسی که نصبیی نبرد ازمهرش به روز حشر نصیب دلش پشیمانی است فروغ دیده ی این آفتاب هستی بخش شهاب شب شکن آسمان ظلمانی است بخوان دعای فرج را ظهور نزدیک است گمان مدار که غیبت همیشه طولانی است مپرس ازچه «وفایی» دوباره گریان شد که آسمان نگاهش زشوق بارانی است ✍ .
. 💢 مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید 💢 پری برای مناجات نیمه شب بدهید نگار آمده پس باده روی لب بدهید مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید  مرا ز قوم بنی سامرا نسب بدهید سرم که گرم تو شد خوب و سربه راه شدم مسافر سفر "سُرِّ مَن‌ راه" شدم خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من مجال دیدن رویش به خواب داد به من خمار بودم و ساقی شراب داد به من شرابی از نجف بوتراب داد به من که از نجف بروم سامرا و هو بکشم حدیث عشق تو را به هزار سو بکشم دلم‌ به گیسوی تو بسته است وا نکنی جدا شدم ز همه تا مرا رها نکنی نیاید آنکه مرا خاک زیر پا نکنی بگو چکار کنم گر مرا دعا نکنی حرام‌ باد نفس گرکه نیست پای شما مباد سر به تنم‌ گر نشد فدای شما خدا نوشت خدایی کنی و سر باشی برای من، منِ بی دست و پا پدر باشی به شیعیان گرفتار خود سپر باشی امام مفترض الطاعه بشر باشی من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم مرا پناه بده ای امام یازدهم تمام مردم ایران تب شما دارند امید پر زدن سمت سامرا دارند چه اشتیاق عجیبی به آن هوا دارند به دل هوای ضریح جدید را دارند پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است کسی شبیه تو آقا کجا و کی دیده است خراب شد حرمت باز زود احیا شد در حرم بروی خیل زائران وا شد دوباره دور تو از زائران چه غوغا شد ز نور گنبد تو کل شهر زیبا شد میان‌ صحن از بغض سینه میسوزد دلم برای غریب مدینه میسوزد اگرچه یک حسن فاطمه حرم دارد ولی یکی دگرش غم بروی غم دارد نه گنبد و نه ضریح و نه یک علم دارد و صحن خاکی او اشک و روضه کم دارد برای غربت او تا ابد سخن دارم هرآنچه را که خدا داده از حسن دارم ✅ سید پوريا هاشمی✍ .
. عیدیِ ما را مقدّر کن عزیزم با ظهور آمدی هر چند در عصرِ سکوت و اختناق در بلا افتاد اما از تو بنیانِ نفاق آمدی آیینه دارِ حضرتِ هادی(ع) شدی حق نمایان شد چه بی صبرانه از این اتفاق صبحِ میلادت؛ گدا با ظرفی از انگور رفت کرد از دستِ کریمت خوشه خوشه ارتزاق نام ِ زیبایِ حسن(ع) بسیار می آید به تو سیدي! سائل صدایت میزند با اشتیاق میرسد تبریکِ میلادِ تو با عرض ِ سلام از نگاهِ شاعری دلداده در کنجِ اتاق سامرایت شرحِ خورشید است و تفسیرِ طلوع شعبه ای از جنّت الاعلی ست هر صحن و رواق این جهان موعود کم دارد! ظهورش را بخواه هر زمان! هر طور میخواهی؛ به هر سبک و سیاق شعله ور شد آهِ سوزان؛ یا امام ِ عسکری(ع) صبرِ مظلومانِ عالم شد دچارِ احتراق عیدیِ ما را مقدّر کن عزیزم با ظهور جانِ جدّت! آن عزیزِ خفته در خاکِ عراق مطمئنا حاجتَت؛ مُهرِ اجابت میخورَد با دعایت میشود نزدیک؛ پایانِ فراق! ✅ آبان ماه ۱۴۰۲ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علیه السلام بند1⃣ مضمون سرود و ترانه شاعرا توی مجالس نقل زبون ذاکرا ذکر یا حسن روی لبمه رو به حرم سامرا شبیه که در بهشت داره وا میشه شبیه که حاجت مردم روا میشه شبیه که همه ی دردا دوا میشه ذکر رو لبه بگو حسن شور امشبه بگو حسن یازده مرتبه بگو حسن امام عسکری خوش اومدی بند2⃣ گنبد طلاییش چشم و چراغ بهشت صحن حرمش آبروی باغ بهشت دستِ خالی وَ اللهْ نمیره اونکه میره سراغ بهشت بارون شوق از چشای عاشقا چکید تو حرمش صف ملائک رو میشه دید اینجا گدا نمیشه هیچ موقع نا امید امشب دم به دم بگو حسن توی هر قدم بگو حسن تا باب الحرم بگو حسن امام عسکری خوش اومدی بند3⃣ نور حقیقت رو توی کلامش ببین فرموده خودش یک نشونه از مومنین اینه که بخونی به عشق ارباب زیارت اربعین حسنیا سرا پا مست و بیقرارن حسنیا واسه آقا کم نمیذارن حسنیا هوای کرب و بلا دارن عیدیت با خدا بگو حسن با اشک و دعا بگو حسن رفتی کربلا بگو حسن امام عسکری خوش اومدی شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد ✍ .👇
. تو بی اندازه‌ای، محدوده‌ی لطفت مشخص نیست و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست پدر هادی، پسر مهدی، دوعالم را همین بس نیست؟ تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست اگر کم گفته‌ایم از تو، یقیناً کاستی از ماست ✍ .
هدایت شده از کتابستان شهر 🌿📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند آیا وقت آن نرسیده که سر رسد؟ () خدایا به داغی که امشب بر دل مسلمانان جهان گذاشتند 😭 کتابستان شهر | گروه ترویج کتاب شهید حججی 🏴 @ketabestaneshahr
.pending-1698701456-enc_1698076387583744073886.mp3
6.67M
شب جشنه و شده نغمه رو لب ها اباالمهدی
بریم سامرا آخه اومده به دنیا اباالمهدی

بگو یا اباالمهدی برو تا جنت
بگو یا اباالمهدی با همه قدرت
تو دنیا گره افتاد اگه تو کارت
بگو یا اباالمهدی بگیری حاجت

عجب سور و ساتی و عجب محشری
ملائک همه جمعن واسه نوکری
توی جشن مولا حضرت عسکری
محاله بخواهی با دست خالی بری

مدد یا اباالمهدی حسن یا حسن ...
🎤 .
enc_16674213707680978356847.mp3
8.69M
باز اومد شب هیجان ما
تند تند میزنه ضربان ما
اومد روشنی جهان ما
بابای امام زمان ما

باید دلامون تو سامرا باشه
جمع همه جمع پس صفا باشه
یه امام حسن باز متولد شد
تا باشه از این تولدا باشه

ببینید از امروز که جبرئیل دیگه
فقط از صبح تا شب حسن حسن میگه

یا مولا یا مولا حسن مولا ...

از شادی تا سحرو بیداریم
از شادی چرا دست برداریم
غم باشه آخه مگه میذاریم
ما دو تا امام حسن داریم

هر کی تو جهان یه قسمتی داره
خوش به حال اونکه عزتی داره
آقا که امام عسکری باشه
آخ که نوکری چه لذتی داره

تموم دنیا رو بگردی و اللهه
عاقبت بخیری فقط همین راهه

حسن مولا حسن مولا ...
🎤 .
enc_16673879605558669679646.mp3
6.89M
قراره کار تو دلبری باشه
کار ما کنارت نوکری باشه
چیه بهتر از این که لقب ما
گدای امام عسکری باشه

فاطمه عصمت ای علوی صولت
من دخیل میبندم رو پر قنداقه ات

من و عطای یک نظر تو
عالم فدای گل پسر تو

یا بن الزهرا ...
🎤 .
. 🎙️ 🌸 میره قدم قدم، دلم، سامرا حرم، کنار سفره‌ی کرم امام عسکری سایه‌ی سرم سرگرم مستی‌ام، سرم، گرم عشق دلم، میخواد اجازه‌شو بدی امام عسکری قربونت برم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه من و دعوتم کن دوباره که چشمام پر از انتظاره کسی که یه بار زائرت شد برا دیدنت بی‌قراره خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه بارون گرفته باز، پر از، شوق و شور پر از، ترانه‌های اشتیاق عجب شبی شده واسه عاشقا آغوش آسمون، پر از، خواهشه میگه، که وقت استجابته که تا سحر میشه حاجتا روا برکت قدم‌هاشه، حال خوب این روزا جون گرفته دنیامون، از سلاله‌ی زهرا توو این فصل سرد زمستون نسیم بهاری وزیده بگردی اگه کهکشون‌و کسی مثل یارم ندیده خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه اهل سماء به صف، همه/جون به کف همه، غبار مقدم توأند تویی که قلبم و میگیری هدف ای من فدای تو، تو ای/بهترین زدم، دل سند به نام تو تو ای نواده‌ی ساکن نجف یک سره پر از نوری، از تبار زهرایی بی‌نظیر و بی‌همتا، از تبار مولایی سر سفره‌ی اهل‌بیتم که دارم همیشه یه عهدی دلم تنگ روز ظهوره دعا کن که برگرده مهدی خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه ای شاه لاکشف، منم/جون به کف شده، برای عاشقت هدف بیاد سر قرار، ایوون نجف مولا فقط تویی، میگم/یاعلی دلم، بهم خبر میده یه روز میگیره دستتو مرتضی علی خاک پای قنبر من، مقتدا و رهبر تو عاشقت پیمبر بود، عاشق پیمبر تو هلاک تو و بچه‌هاتم فدای همه نوکراتم یه روزی میاد که میبینم شب و روز توو ایوون طلاتم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه (ع) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔹بحر تا نهر🔹 گشوده باغِ تاریخ از گلِ عبرت، بسی دفتر که هر برگ از تبِ خجلت، رُخی دارد چو شبنم، تر اگرچه ماجرای قدس اسفناک است و دردآور نمی‌ماند به دست دشمنان این خاک پهناور از آنِ مردم خود می‌شود، این طُرفه بوم و بَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چقدر این سرزمین زیباست با نام فلسطینش و قدسش، اَلخلیلش، بیت لَحمش، دِیر یاسینش و داوود و سلیمان و مسیح و دین و آیینش و معراج نبی اکرم از اوراقِ زرینش نباید ساکنش باشد، مگر قوم خدامحور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر و قُدس این قبلۀ اول، «منا»، «مشعر» به یاد اوست و در ماه مبارک، جمعۀ آخر به یاد اوست «علی» آن شیرمردِ عرصۀ «خیبر» به یاد اوست و در شب‌های قدر، آن‌قدر پیغمبر، به یاد اوست که اینجا سرزمین اُمّتش بوده‌ست سرتاسر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر هلا شمر است اسرائیل در این برهۀ حساس بیا ای دوست، شمر روزگار خویش را بشناس کم از ابن زیادند این مگر جمع خدانشناس امان نامه‌ست عقد صلحشان! واغیرتا عباس نشد از صلح اسرائیل و اعراب این فرا گستر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه خیری کنفرانس صلح‌ها دارد، نه تأییدش نه جز بیراهه آنچه نقشۀ راه است تمهیدش نه «شرم الشیخ» شرم آور، نه صلح «کَمپ دِیویدش» چه بیچاره‌ست آن‌کس که به این‌ها بوده امیدش نمی‌داند که باید پس گرفت از خصم خیره‌سر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به جرأت، قتل‌عام کودکان، آیین موسی نیست ستم کردن به هر پیر و جوان، آیین موسی نیست زنان، مردان، چنین بی‌خانمان، آیین موسی نیست جنایت در جنایت بی‌امان، آیین موسی نیست چه باشد پاسخ ما در پی این ظلم شرم‌آور؟ فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر اگر با خنجر، این سنگی که در دست است، همسنگ است اگر هفتادسال این مرز و بوم، آماج صد جنگ است اگر خاک فلسطینم، شقایق فام و خون رنگ است اگر «فتحی شقاقی» جلوۀ ایثار و فرهنگ است همه سرچشمه دارد از طلوع سرخ این باور: فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چنان شمع‌اند این مردم برای سوختن، آری همه هموار کرده رنج دنیا را به تن، آری همه آواره ده‌ها سال در دشت و دمن، آری نمی‌خواهند جز خاک وطن، خاک وطن، آری وطن روزی شود، از روز اول نیز خرم‌تر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه اسرائیل در میدان به فتح تازه، نائل شد نه شهرک‌سازی‌اش منجر به حل این مسائل شد فقط دیوار شد دور خودش، دیوار حائل شد بگو فردا که اسرائیل زائد بود، زائل شد و روی نقشه‌‌ها باشد فلسطین نام این کشور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر فلسطین زنده شد امروز و پولادین شده گامش به گردان‌های «اَلقدسش»، به موشک‌های «قَسّامش» به شور «انتفاضه» با شعور و عزم و اقدامش به شوقِ نوجوان «غزه» در هنگام اعزامش به این اندیشۀ پویا که جاری ماند تا محشر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است هلا اسلامِ ما را پارۀ تن، این فلسطین است کنون قدس شریف، آزادی‌اش با جانِ شیرین است سلیمانی -شهید قدس- بر این عهدِ دیرین است که باید قدس را آزاد کرد از دست این کافَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بگو حتمی‌ست پیروزی برای ما، مسلّم هم بگو با محتشم شد شورشی در خلق عالم، هم که می‌آید ز قدس آوای پرشور محرم، هم نوشته روی سنگ قبرِ «تهرانی مقدم»، هم کسی که آرزویش مرگ اسرائیل بود، آخر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بنایِ «قبة الصخره» کنار «مسجد الاقصی»ست بساطِ «جاء نصرالله و الفتح» خدا اینجاست که «سُبحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِه» آیتی گویاست فلسطین هم به پیروزیش نزدیک است، این پیداست جهان یک روز حتی می‌شود، این جمله را از بر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به فطرت، یار هر مظلوم، یار هر مسلمانیم همه یارِ «حماس» و یارِ «حزب‌الله» لبنانیم اگر عالم شود دشمن، به عهد خویش می‌مانیم نماز جمعه را یک روز ما در «قدس» می‌خوانیم محقق می‌شود آخر به حق این گفتۀ رهبر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر ✍ .
enc_16673879605558669679646.mp3
6.89M
قراره کار تو دلبری باشه
کار ما کنارت نوکری باشه
چیه بهتر از این که لقب ما
گدای امام عسکری باشه

فاطمه عصمت ای علوی صولت
من دخیل میبندم رو پر قنداقه ات

من و عطای یک نظر تو
عالم فدای گل پسر تو

یا بن الزهرا ...
🎤 .
. 🎙️ 🌸 میره قدم قدم، دلم، سامرا حرم، کنار سفره‌ی کرم امام عسکری سایه‌ی سرم سرگرم مستی‌ام، سرم، گرم عشق دلم، میخواد اجازه‌شو بدی امام عسکری قربونت برم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه من و دعوتم کن دوباره که چشمام پر از انتظاره کسی که یه بار زائرت شد برا دیدنت بی‌قراره خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه بارون گرفته باز، پر از، شوق و شور پر از، ترانه‌های اشتیاق عجب شبی شده واسه عاشقا آغوش آسمون، پر از، خواهشه میگه، که وقت استجابته که تا سحر میشه حاجتا روا برکت قدم‌هاشه، حال خوب این روزا جون گرفته دنیامون، از سلاله‌ی زهرا توو این فصل سرد زمستون نسیم بهاری وزیده بگردی اگه کهکشون‌و کسی مثل یارم ندیده خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه اهل سماء به صف، همه/جون به کف همه، غبار مقدم توأند تویی که قلبم و میگیری هدف ای من فدای تو، تو ای/بهترین زدم، دل سند به نام تو تو ای نواده‌ی ساکن نجف یک سره پر از نوری، از تبار زهرایی بی‌نظیر و بی‌همتا، از تبار مولایی سر سفره‌ی اهل‌بیتم که دارم همیشه یه عهدی دلم تنگ روز ظهوره دعا کن که برگرده مهدی خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه ای شاه لاکشف، منم/جون به کف شده، برای عاشقت هدف بیاد سر قرار، ایوون نجف مولا فقط تویی، میگم/یاعلی دلم، بهم خبر میده یه روز میگیره دستتو مرتضی علی خاک پای قنبر من، مقتدا و رهبر تو عاشقت پیمبر بود، عاشق پیمبر تو هلاک تو و بچه‌هاتم فدای همه نوکراتم یه روزی میاد که میبینم شب و روز توو ایوون طلاتم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه (ع) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔹بحر تا نهر🔹 گشوده باغِ تاریخ از گلِ عبرت، بسی دفتر که هر برگ از تبِ خجلت، رُخی دارد چو شبنم، تر اگرچه ماجرای قدس اسفناک است و دردآور نمی‌ماند به دست دشمنان این خاک پهناور از آنِ مردم خود می‌شود، این طُرفه بوم و بَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چقدر این سرزمین زیباست با نام فلسطینش و قدسش، اَلخلیلش، بیت لَحمش، دِیر یاسینش و داوود و سلیمان و مسیح و دین و آیینش و معراج نبی اکرم از اوراقِ زرینش نباید ساکنش باشد، مگر قوم خدامحور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر و قُدس این قبلۀ اول، «منا»، «مشعر» به یاد اوست و در ماه مبارک، جمعۀ آخر به یاد اوست «علی» آن شیرمردِ عرصۀ «خیبر» به یاد اوست و در شب‌های قدر، آن‌قدر پیغمبر، به یاد اوست که اینجا سرزمین اُمّتش بوده‌ست سرتاسر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر هلا شمر است اسرائیل در این برهۀ حساس بیا ای دوست، شمر روزگار خویش را بشناس کم از ابن زیادند این مگر جمع خدانشناس امان نامه‌ست عقد صلحشان! واغیرتا عباس نشد از صلح اسرائیل و اعراب این فرا گستر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه خیری کنفرانس صلح‌ها دارد، نه تأییدش نه جز بیراهه آنچه نقشۀ راه است تمهیدش نه «شرم الشیخ» شرم آور، نه صلح «کَمپ دِیویدش» چه بیچاره‌ست آن‌کس که به این‌ها بوده امیدش نمی‌داند که باید پس گرفت از خصم خیره‌سر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به جرأت، قتل‌عام کودکان، آیین موسی نیست ستم کردن به هر پیر و جوان، آیین موسی نیست زنان، مردان، چنین بی‌خانمان، آیین موسی نیست جنایت در جنایت بی‌امان، آیین موسی نیست چه باشد پاسخ ما در پی این ظلم شرم‌آور؟ فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر اگر با خنجر، این سنگی که در دست است، همسنگ است اگر هفتادسال این مرز و بوم، آماج صد جنگ است اگر خاک فلسطینم، شقایق فام و خون رنگ است اگر «فتحی شقاقی» جلوۀ ایثار و فرهنگ است همه سرچشمه دارد از طلوع سرخ این باور: فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چنان شمع‌اند این مردم برای سوختن، آری همه هموار کرده رنج دنیا را به تن، آری همه آواره ده‌ها سال در دشت و دمن، آری نمی‌خواهند جز خاک وطن، خاک وطن، آری وطن روزی شود، از روز اول نیز خرم‌تر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه اسرائیل در میدان به فتح تازه، نائل شد نه شهرک‌سازی‌اش منجر به حل این مسائل شد فقط دیوار شد دور خودش، دیوار حائل شد بگو فردا که اسرائیل زائد بود، زائل شد و روی نقشه‌‌ها باشد فلسطین نام این کشور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر فلسطین زنده شد امروز و پولادین شده گامش به گردان‌های «اَلقدسش»، به موشک‌های «قَسّامش» به شور «انتفاضه» با شعور و عزم و اقدامش به شوقِ نوجوان «غزه» در هنگام اعزامش به این اندیشۀ پویا که جاری ماند تا محشر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است هلا اسلامِ ما را پارۀ تن، این فلسطین است کنون قدس شریف، آزادی‌اش با جانِ شیرین است سلیمانی -شهید قدس- بر این عهدِ دیرین است که باید قدس را آزاد کرد از دست این کافَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بگو حتمی‌ست پیروزی برای ما، مسلّم هم بگو با محتشم شد شورشی در خلق عالم، هم که می‌آید ز قدس آوای پرشور محرم، هم نوشته روی سنگ قبرِ «تهرانی مقدم»، هم کسی که آرزویش مرگ اسرائیل بود، آخر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بنایِ «قبة الصخره» کنار «مسجد الاقصی»ست بساطِ «جاء نصرالله و الفتح» خدا اینجاست که «سُبحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِه» آیتی گویاست فلسطین هم به پیروزیش نزدیک است، این پیداست جهان یک روز حتی می‌شود، این جمله را از بر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به فطرت، یار هر مظلوم، یار هر مسلمانیم همه یارِ «حماس» و یارِ «حزب‌الله» لبنانیم اگر عالم شود دشمن، به عهد خویش می‌مانیم نماز جمعه را یک روز ما در «قدس» می‌خوانیم محقق می‌شود آخر به حق این گفتۀ رهبر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر ✍ .
. من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم می‌شود جسم من در جوانی کفن اُختُ الرضایم کودکی بوده ام شد پدر من شهید داغ هجر رضا شعله به جانم کشید رفته اند از برم سایه های سرم اخت الرضایم تربت اطهرم قبله ی مردم شده چادر خاکی ام آبروی قم شده عمر من شد تمام در صراطِ امام اخت الرضایم داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت مرقد من بود دری به باغ بهشت جان دهم خونجگر در عزای پدر اخت الرضایم ✍ .👇