eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. تو بی اندازه‌ای، محدوده‌ی لطفت مشخص نیست و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست پدر هادی، پسر مهدی، دوعالم را همین بس نیست؟ تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست اگر کم گفته‌ایم از تو، یقیناً کاستی از ماست ✍ .
هدایت شده از کتابستان شهر 🌿📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند آیا وقت آن نرسیده که سر رسد؟ () خدایا به داغی که امشب بر دل مسلمانان جهان گذاشتند 😭 کتابستان شهر | گروه ترویج کتاب شهید حججی 🏴 @ketabestaneshahr
.pending-1698701456-enc_1698076387583744073886.mp3
6.67M
شب جشنه و شده نغمه رو لب ها اباالمهدی
بریم سامرا آخه اومده به دنیا اباالمهدی

بگو یا اباالمهدی برو تا جنت
بگو یا اباالمهدی با همه قدرت
تو دنیا گره افتاد اگه تو کارت
بگو یا اباالمهدی بگیری حاجت

عجب سور و ساتی و عجب محشری
ملائک همه جمعن واسه نوکری
توی جشن مولا حضرت عسکری
محاله بخواهی با دست خالی بری

مدد یا اباالمهدی حسن یا حسن ...
🎤 .
enc_16674213707680978356847.mp3
8.69M
باز اومد شب هیجان ما
تند تند میزنه ضربان ما
اومد روشنی جهان ما
بابای امام زمان ما

باید دلامون تو سامرا باشه
جمع همه جمع پس صفا باشه
یه امام حسن باز متولد شد
تا باشه از این تولدا باشه

ببینید از امروز که جبرئیل دیگه
فقط از صبح تا شب حسن حسن میگه

یا مولا یا مولا حسن مولا ...

از شادی تا سحرو بیداریم
از شادی چرا دست برداریم
غم باشه آخه مگه میذاریم
ما دو تا امام حسن داریم

هر کی تو جهان یه قسمتی داره
خوش به حال اونکه عزتی داره
آقا که امام عسکری باشه
آخ که نوکری چه لذتی داره

تموم دنیا رو بگردی و اللهه
عاقبت بخیری فقط همین راهه

حسن مولا حسن مولا ...
🎤 .
enc_16673879605558669679646.mp3
6.89M
قراره کار تو دلبری باشه
کار ما کنارت نوکری باشه
چیه بهتر از این که لقب ما
گدای امام عسکری باشه

فاطمه عصمت ای علوی صولت
من دخیل میبندم رو پر قنداقه ات

من و عطای یک نظر تو
عالم فدای گل پسر تو

یا بن الزهرا ...
🎤 .
. 🎙️ 🌸 میره قدم قدم، دلم، سامرا حرم، کنار سفره‌ی کرم امام عسکری سایه‌ی سرم سرگرم مستی‌ام، سرم، گرم عشق دلم، میخواد اجازه‌شو بدی امام عسکری قربونت برم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه من و دعوتم کن دوباره که چشمام پر از انتظاره کسی که یه بار زائرت شد برا دیدنت بی‌قراره خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه بارون گرفته باز، پر از، شوق و شور پر از، ترانه‌های اشتیاق عجب شبی شده واسه عاشقا آغوش آسمون، پر از، خواهشه میگه، که وقت استجابته که تا سحر میشه حاجتا روا برکت قدم‌هاشه، حال خوب این روزا جون گرفته دنیامون، از سلاله‌ی زهرا توو این فصل سرد زمستون نسیم بهاری وزیده بگردی اگه کهکشون‌و کسی مثل یارم ندیده خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه اهل سماء به صف، همه/جون به کف همه، غبار مقدم توأند تویی که قلبم و میگیری هدف ای من فدای تو، تو ای/بهترین زدم، دل سند به نام تو تو ای نواده‌ی ساکن نجف یک سره پر از نوری، از تبار زهرایی بی‌نظیر و بی‌همتا، از تبار مولایی سر سفره‌ی اهل‌بیتم که دارم همیشه یه عهدی دلم تنگ روز ظهوره دعا کن که برگرده مهدی خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه ای شاه لاکشف، منم/جون به کف شده، برای عاشقت هدف بیاد سر قرار، ایوون نجف مولا فقط تویی، میگم/یاعلی دلم، بهم خبر میده یه روز میگیره دستتو مرتضی علی خاک پای قنبر من، مقتدا و رهبر تو عاشقت پیمبر بود، عاشق پیمبر تو هلاک تو و بچه‌هاتم فدای همه نوکراتم یه روزی میاد که میبینم شب و روز توو ایوون طلاتم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه (ع) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔹بحر تا نهر🔹 گشوده باغِ تاریخ از گلِ عبرت، بسی دفتر که هر برگ از تبِ خجلت، رُخی دارد چو شبنم، تر اگرچه ماجرای قدس اسفناک است و دردآور نمی‌ماند به دست دشمنان این خاک پهناور از آنِ مردم خود می‌شود، این طُرفه بوم و بَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چقدر این سرزمین زیباست با نام فلسطینش و قدسش، اَلخلیلش، بیت لَحمش، دِیر یاسینش و داوود و سلیمان و مسیح و دین و آیینش و معراج نبی اکرم از اوراقِ زرینش نباید ساکنش باشد، مگر قوم خدامحور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر و قُدس این قبلۀ اول، «منا»، «مشعر» به یاد اوست و در ماه مبارک، جمعۀ آخر به یاد اوست «علی» آن شیرمردِ عرصۀ «خیبر» به یاد اوست و در شب‌های قدر، آن‌قدر پیغمبر، به یاد اوست که اینجا سرزمین اُمّتش بوده‌ست سرتاسر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر هلا شمر است اسرائیل در این برهۀ حساس بیا ای دوست، شمر روزگار خویش را بشناس کم از ابن زیادند این مگر جمع خدانشناس امان نامه‌ست عقد صلحشان! واغیرتا عباس نشد از صلح اسرائیل و اعراب این فرا گستر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه خیری کنفرانس صلح‌ها دارد، نه تأییدش نه جز بیراهه آنچه نقشۀ راه است تمهیدش نه «شرم الشیخ» شرم آور، نه صلح «کَمپ دِیویدش» چه بیچاره‌ست آن‌کس که به این‌ها بوده امیدش نمی‌داند که باید پس گرفت از خصم خیره‌سر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به جرأت، قتل‌عام کودکان، آیین موسی نیست ستم کردن به هر پیر و جوان، آیین موسی نیست زنان، مردان، چنین بی‌خانمان، آیین موسی نیست جنایت در جنایت بی‌امان، آیین موسی نیست چه باشد پاسخ ما در پی این ظلم شرم‌آور؟ فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر اگر با خنجر، این سنگی که در دست است، همسنگ است اگر هفتادسال این مرز و بوم، آماج صد جنگ است اگر خاک فلسطینم، شقایق فام و خون رنگ است اگر «فتحی شقاقی» جلوۀ ایثار و فرهنگ است همه سرچشمه دارد از طلوع سرخ این باور: فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چنان شمع‌اند این مردم برای سوختن، آری همه هموار کرده رنج دنیا را به تن، آری همه آواره ده‌ها سال در دشت و دمن، آری نمی‌خواهند جز خاک وطن، خاک وطن، آری وطن روزی شود، از روز اول نیز خرم‌تر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه اسرائیل در میدان به فتح تازه، نائل شد نه شهرک‌سازی‌اش منجر به حل این مسائل شد فقط دیوار شد دور خودش، دیوار حائل شد بگو فردا که اسرائیل زائد بود، زائل شد و روی نقشه‌‌ها باشد فلسطین نام این کشور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر فلسطین زنده شد امروز و پولادین شده گامش به گردان‌های «اَلقدسش»، به موشک‌های «قَسّامش» به شور «انتفاضه» با شعور و عزم و اقدامش به شوقِ نوجوان «غزه» در هنگام اعزامش به این اندیشۀ پویا که جاری ماند تا محشر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است هلا اسلامِ ما را پارۀ تن، این فلسطین است کنون قدس شریف، آزادی‌اش با جانِ شیرین است سلیمانی -شهید قدس- بر این عهدِ دیرین است که باید قدس را آزاد کرد از دست این کافَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بگو حتمی‌ست پیروزی برای ما، مسلّم هم بگو با محتشم شد شورشی در خلق عالم، هم که می‌آید ز قدس آوای پرشور محرم، هم نوشته روی سنگ قبرِ «تهرانی مقدم»، هم کسی که آرزویش مرگ اسرائیل بود، آخر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بنایِ «قبة الصخره» کنار «مسجد الاقصی»ست بساطِ «جاء نصرالله و الفتح» خدا اینجاست که «سُبحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِه» آیتی گویاست فلسطین هم به پیروزیش نزدیک است، این پیداست جهان یک روز حتی می‌شود، این جمله را از بر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به فطرت، یار هر مظلوم، یار هر مسلمانیم همه یارِ «حماس» و یارِ «حزب‌الله» لبنانیم اگر عالم شود دشمن، به عهد خویش می‌مانیم نماز جمعه را یک روز ما در «قدس» می‌خوانیم محقق می‌شود آخر به حق این گفتۀ رهبر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر ✍ .
enc_16673879605558669679646.mp3
6.89M
قراره کار تو دلبری باشه
کار ما کنارت نوکری باشه
چیه بهتر از این که لقب ما
گدای امام عسکری باشه

فاطمه عصمت ای علوی صولت
من دخیل میبندم رو پر قنداقه ات

من و عطای یک نظر تو
عالم فدای گل پسر تو

یا بن الزهرا ...
🎤 .
. 🎙️ 🌸 میره قدم قدم، دلم، سامرا حرم، کنار سفره‌ی کرم امام عسکری سایه‌ی سرم سرگرم مستی‌ام، سرم، گرم عشق دلم، میخواد اجازه‌شو بدی امام عسکری قربونت برم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه من و دعوتم کن دوباره که چشمام پر از انتظاره کسی که یه بار زائرت شد برا دیدنت بی‌قراره خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه بارون گرفته باز، پر از، شوق و شور پر از، ترانه‌های اشتیاق عجب شبی شده واسه عاشقا آغوش آسمون، پر از، خواهشه میگه، که وقت استجابته که تا سحر میشه حاجتا روا برکت قدم‌هاشه، حال خوب این روزا جون گرفته دنیامون، از سلاله‌ی زهرا توو این فصل سرد زمستون نسیم بهاری وزیده بگردی اگه کهکشون‌و کسی مثل یارم ندیده خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه اهل سماء به صف، همه/جون به کف همه، غبار مقدم توأند تویی که قلبم و میگیری هدف ای من فدای تو، تو ای/بهترین زدم، دل سند به نام تو تو ای نواده‌ی ساکن نجف یک سره پر از نوری، از تبار زهرایی بی‌نظیر و بی‌همتا، از تبار مولایی سر سفره‌ی اهل‌بیتم که دارم همیشه یه عهدی دلم تنگ روز ظهوره دعا کن که برگرده مهدی خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه ای شاه لاکشف، منم/جون به کف شده، برای عاشقت هدف بیاد سر قرار، ایوون نجف مولا فقط تویی، میگم/یاعلی دلم، بهم خبر میده یه روز میگیره دستتو مرتضی علی خاک پای قنبر من، مقتدا و رهبر تو عاشقت پیمبر بود، عاشق پیمبر تو هلاک تو و بچه‌هاتم فدای همه نوکراتم یه روزی میاد که میبینم شب و روز توو ایوون طلاتم خاطرات شیرینم، از زیارتت عشقه اون نمازی که خوندم، روی تربتت عشقه (ع) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔹بحر تا نهر🔹 گشوده باغِ تاریخ از گلِ عبرت، بسی دفتر که هر برگ از تبِ خجلت، رُخی دارد چو شبنم، تر اگرچه ماجرای قدس اسفناک است و دردآور نمی‌ماند به دست دشمنان این خاک پهناور از آنِ مردم خود می‌شود، این طُرفه بوم و بَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چقدر این سرزمین زیباست با نام فلسطینش و قدسش، اَلخلیلش، بیت لَحمش، دِیر یاسینش و داوود و سلیمان و مسیح و دین و آیینش و معراج نبی اکرم از اوراقِ زرینش نباید ساکنش باشد، مگر قوم خدامحور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر و قُدس این قبلۀ اول، «منا»، «مشعر» به یاد اوست و در ماه مبارک، جمعۀ آخر به یاد اوست «علی» آن شیرمردِ عرصۀ «خیبر» به یاد اوست و در شب‌های قدر، آن‌قدر پیغمبر، به یاد اوست که اینجا سرزمین اُمّتش بوده‌ست سرتاسر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر هلا شمر است اسرائیل در این برهۀ حساس بیا ای دوست، شمر روزگار خویش را بشناس کم از ابن زیادند این مگر جمع خدانشناس امان نامه‌ست عقد صلحشان! واغیرتا عباس نشد از صلح اسرائیل و اعراب این فرا گستر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه خیری کنفرانس صلح‌ها دارد، نه تأییدش نه جز بیراهه آنچه نقشۀ راه است تمهیدش نه «شرم الشیخ» شرم آور، نه صلح «کَمپ دِیویدش» چه بیچاره‌ست آن‌کس که به این‌ها بوده امیدش نمی‌داند که باید پس گرفت از خصم خیره‌سر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به جرأت، قتل‌عام کودکان، آیین موسی نیست ستم کردن به هر پیر و جوان، آیین موسی نیست زنان، مردان، چنین بی‌خانمان، آیین موسی نیست جنایت در جنایت بی‌امان، آیین موسی نیست چه باشد پاسخ ما در پی این ظلم شرم‌آور؟ فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر اگر با خنجر، این سنگی که در دست است، همسنگ است اگر هفتادسال این مرز و بوم، آماج صد جنگ است اگر خاک فلسطینم، شقایق فام و خون رنگ است اگر «فتحی شقاقی» جلوۀ ایثار و فرهنگ است همه سرچشمه دارد از طلوع سرخ این باور: فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر چنان شمع‌اند این مردم برای سوختن، آری همه هموار کرده رنج دنیا را به تن، آری همه آواره ده‌ها سال در دشت و دمن، آری نمی‌خواهند جز خاک وطن، خاک وطن، آری وطن روزی شود، از روز اول نیز خرم‌تر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر نه اسرائیل در میدان به فتح تازه، نائل شد نه شهرک‌سازی‌اش منجر به حل این مسائل شد فقط دیوار شد دور خودش، دیوار حائل شد بگو فردا که اسرائیل زائد بود، زائل شد و روی نقشه‌‌ها باشد فلسطین نام این کشور فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر فلسطین زنده شد امروز و پولادین شده گامش به گردان‌های «اَلقدسش»، به موشک‌های «قَسّامش» به شور «انتفاضه» با شعور و عزم و اقدامش به شوقِ نوجوان «غزه» در هنگام اعزامش به این اندیشۀ پویا که جاری ماند تا محشر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است هلا اسلامِ ما را پارۀ تن، این فلسطین است کنون قدس شریف، آزادی‌اش با جانِ شیرین است سلیمانی -شهید قدس- بر این عهدِ دیرین است که باید قدس را آزاد کرد از دست این کافَر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بگو حتمی‌ست پیروزی برای ما، مسلّم هم بگو با محتشم شد شورشی در خلق عالم، هم که می‌آید ز قدس آوای پرشور محرم، هم نوشته روی سنگ قبرِ «تهرانی مقدم»، هم کسی که آرزویش مرگ اسرائیل بود، آخر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر بنایِ «قبة الصخره» کنار «مسجد الاقصی»ست بساطِ «جاء نصرالله و الفتح» خدا اینجاست که «سُبحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِه» آیتی گویاست فلسطین هم به پیروزیش نزدیک است، این پیداست جهان یک روز حتی می‌شود، این جمله را از بر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر به فطرت، یار هر مظلوم، یار هر مسلمانیم همه یارِ «حماس» و یارِ «حزب‌الله» لبنانیم اگر عالم شود دشمن، به عهد خویش می‌مانیم نماز جمعه را یک روز ما در «قدس» می‌خوانیم محقق می‌شود آخر به حق این گفتۀ رهبر فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر ✍ .
. من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم می‌شود جسم من در جوانی کفن اُختُ الرضایم کودکی بوده ام شد پدر من شهید داغ هجر رضا شعله به جانم کشید رفته اند از برم سایه های سرم اخت الرضایم تربت اطهرم قبله ی مردم شده چادر خاکی ام آبروی قم شده عمر من شد تمام در صراطِ امام اخت الرضایم داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت مرقد من بود دری به باغ بهشت جان دهم خونجگر در عزای پدر اخت الرضایم ✍ .👇
1402050411.mp3
10.02M
🏷 • شب نهم محرم‌الحرام ۱۴۴۵ چهار‌شنبه ۴ مرداد ماه ۱۴۰۲ _ یا مولانا یا صاحب‌الزمان ۴ ادرکنا؛ بحق شاه کربلا ادرکنا؛ بحق نام مرتضی ادرکنا؛ بحق خون شهدا، ادرکنا امید ما امام ما العجل حماسۀ کلام ما العجل فرماندۀ قیام ما العجل، العجل العجل؛ بیا حق را پاینده کن العجل؛ بیا حیدر را زنده کن العجل؛ بچرخان تیغ ذوالفقار العجل؛ که دشمن گوید الفرار العجل؛ اباالفضلی شمشیر بکش العجل؛ علی‌اکبری تکبیر بکش العجل؛ بپا کن شور عالمین العجل؛ بگو لبیکَ یا حسین اللهم عجل لولیک الفرج دیگه چجوری صدات کنم چجور بهت بگم بیا ببین آقا بازم شده ذکر امام حسینیا اللهم عجل لولیک الفرج _ | یا مولانا یاصاحب الزمان مداح : کربلایی
. سلام الله علیها بند1⃣ مظهر توحید، محور ایمان اذن ورود حرم امام رضا جان قبله ی امید، کعبه ی حاجات سیده ی کریمه از نسل کریمان چشم امید همه بهشتیا به رحمت تو واسه ی تموم اولیا بسه شفاعت تو زائر تمومه اهل بیت هرکسی که اومد زیارت تو ای لطف همیشه جاری ذکر وقت بی قراری محشر وحشتی ندارم میدونم هوامو داری بند2⃣ شروع روضه، بیماری تو شب های دلتنگی و آه و زاری تو با اینکه بودی، تو شهر غربت اما کسی بود واسه ی دلداری تو چی بگم از فاطمه و بستر زخمای کاری از غم تنهایی و دلتنگی و چشم انتظاری روز و شب از درد پهلو واسه مردن لحظه شماری وای از مردم مدینه از بیداد اهل کینه تو شهر خودش غریبه اوج مرثیه همینه بند3⃣ چشم و چراغ، موسی بن جعفر آتیش زده قلبت رو دوری برادر اما بمیرم، برای زینب  واسه مصیبت های اون ساعات آخر چی بگم از کربلا و حنجر و کندی خنجر چی بگم از التماس خواهر و اشکای مادر چی بگم از غارت گوشواره های بچه ها و روضه ی معجر وقتی، جوشنش رو بردن کهنه پیرهنش رو بردن خولی اومد و سر و برد نیزه ها تنش رو بردن شعر و سبک: ✍🎼 انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
💚🌺🍃 🌺 صد قافله دل، به جمکران آوردیم رو جـانب صــاحـب الـزمـان آوردیـم دیدیم که در بساط ما آهى نیست با دسـت تـهى، اشـک روان آوردیـم 🌺 💚🌺🍃 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. از دوری ات دل من غم زده است تا صحن تو مرغ دل پر زده است بین الحرمین شده تسکین دلم بطلب شاهِ کرم دنیا شده تنگ بلوری دیگه نخونم به صبوری رحمی آقاجون به جوونی (کربلا، بطلب یه شبی آقا) محبوب من دل من تنگ توئه لیلای من حال دیوونه بده غربت زده ام تویِ شهرِ خودمم چه کنم حالم بده!؟ لیلی یه نگاهی به ما کن امشب یه نظر به گدا کن قسمت یه سفر کربلا کن (کربلا، بطلب یه شبی حسین) با خاطرات شبمو سر می کنم تا نیمه شب چشمو تر می کنم من دخترتم دلم تنگه پدره کی به موم شونه زده!؟ بابا یه شبی به خرابه اومد با مویی که خضابه وقتی سه ساله دیگه خوابه (شامِ دخترت که سحر نشد) .👇👇👇
. (س) بند اول: رضا جانم بیا، این دم آخر صدایت میزنم، با حالی مضطر ببین حالم شده، محزون برادر فراق روی تو شد آخر قاتلم برای دیدنت چه بیتابس دلم رضاجانم رضا بند دوم: دگر رفته ز دست، صبر و قرارم در این غربت خدا، شد گریه کارم کجایی که بیا، جان می سِپارم گمانم می شود امیدم نا امید نفس هایم دگر به روی لب رسید رضا جانم رضا بند سوم: خیالت راحت ای، چشم امیدم از آن لحظه که بر، این جا رسیدم از این مردم به جز، خوبی ندیدم میان شهر قم شده حفظ حرمتم برای لحظه ای نشد کم عزّتم رضا جانم رضا بند چهارم: دلم میسوزد از، احوالات شام غم مهجوری و، طعنه و دشنام سر عمه شکست، با سنگای بام توی بازار شام خمیدند غنچه ها زدند زن ها رو در میان کوچه ها حسینم وای حسین بند پنجم: به شام دید عمه زینب چه قدر آزار چه حرفا که شنید، در کوچه بازار بُرید آن لحظه که، رفت بزم اغیار آخه سادات کجا؟ توی بزم شراب می خندیدند مُدام به اشکای رباب حسینم وای حسین : (طاها تحقیقی)🎼 .👇