.
#شور_حضرت_ام_البنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چادره تو پناهِ در به درها
دعای خیره مادر و پدرها
پای وفای پسرت میارزه
که جون فدا کنن همه پسرها
ای مادره پسرها،اون با جگرها،ام القمرها، ای جان
مادره با ادبها،اون با جذبها،قَتّالُالعربها، ای جان
(ای مادر اباالفضل۳ای جان)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خالق ایثار و وفا و غیرت
خاکِ رو چادرت دوای دردا
باید که یاد بگیرن از تو بانو
شرافت و مردونگی رو مردا
ای مادره دلیرا، اون بچه شیرا، نعم الامیرا، ای جان
مادره بی بدلها، اون چارتا یلها، احلی من عسلها، ای جان
(ای مادره اباالفضل٣ای جان)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا که خدا خدا و دنیا دنیاس
پرچم و بیرقت همیشه بالاس
دیگه نمیاد تا خوده قیامت
برادری مثل حسین و عباس
ای صاحب علمها، خالق کرمها، شه با جنمها، ای جان
ای نابغهی اَدوار، بچه شیره کرار، جونم علمدار، ای جان
(ای جونم اباالفضل۳ای جان)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمد_حسن_عرفانمنش✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
#زمینه_حضرت_ام_البنین
#نوحه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر یا ام البنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عالم فدای پسرات
که افتخار شدن برات
نذر شهادتت بودن
برا قتیل العبرات
به گریه آشنا تویی
بانی روضه ها تویی
عباس شاگرد تو و
معلم وفا تویی
گنج توئه احساس تو
که اشک الماس توئه
گره گشای هر گره
دستای عباسه توئه
به قلبامون جلا بده
به دردامون دوا بده
با دستای گل پسرت
به ما یه کربلا بده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یا اباعبدالله الحسین
مست توام مست توام
باده به پیمونه بریز
کبوتر بام توام
برای من دونه بریز
هرکی به من دونه بده
من روی بامش نمیرم
اگه تو سنگم بزنی
از بوم تو نمیپرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 خاطره شهید سید رضی موسوی از فرماندهان بدون مرز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه که امروز به دست رژیم صهیونیستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 خاطره شهید سید رضی موسوی از فرماندهان بدون مرز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه که امروز به دست رژیم صهیونیستی
.
|⇦•بانو سلاممی کنم...
#قسمت_اول #روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی
از خاک ، سمتِ عالَمِ بالا خوش آمدی
ای تشنه ی بهشت به دریا خوش آمدی
من زینبم ، به خانه ی مولا خوش آمدی
پیداست در نگات که با نیت آمدی
اینجا به نیتِ کمک و خدمت آمدی
باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست
جای گِلیم عرش خدا زیر پای ماست
رزقِ تمام خلق فقط از دعای ماست
خلقِ تمام عالَم و آدم برای ماست
این خانه ی بهشتیِ زهرا و حیدر است
اینجا محل وحی شدن بر پیمبر است
این خانه را به غیر صفا پُر نمی کند
دل را به غیر عشق خدا پُر نمی کند
سجاده را به غیر دعا پُر نمی کند
هر کس که جای فاطمه را پُر نمی کند
اُم البنین از بعد مادرم پدر خاک، بوتراب
کرده تو را به همسری خویش انتخاب
گفته پدر که روی به سوی خدا کنیم
ما مثل مادر، اهل زمین را دعا کنیم
با اسم فاطمه همه رفع بلا کنیم
زین پس تو را به واژه ی مادر
صدا کنیم
تو آمدی که فاطمه را یاوری کنی
در حق ما شکسته دلان مادری کنی
اُم البنین قطعا شنیده ای که پَرِ مادرم شکست
شاخه به شاخه برگ و بَرِ مادرم شکست
اُم البنین ،در کَنده شد و پَرِ مادرم شکست
از ظلم و کینه ها کمر مادرم شکست
از آن به بعد بود سرش درد می گرفت
می خواست پا شود کمرش درد می گرفت
اما نترس دیگر شعله به این در نمیزنند
دیگر به خانه سر زده ها ، سر نمیزنند
سیلی به روی فاطمه دیگر نمیزنند
هرگز تو را مقابل حیدر نمیزنند
#شاعر: #مهدی_نظری ✍
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜۱👇
1. بانو سلام میکنم.mp3
9.89M
|⇦•بانو سلام می کنم....
#قسمت_اول #روضه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی #میرداماد
●━━━━━━───────
ام العشق، ام الوفا! در زمزمه های شبانه ات چه می خواندی در گوش عباست كه دست هایش، متبرك ترین پل استجابت شدند. قیامتی برپا كردند كه قامت بیدار را درهم شكستند. اسطوره تاریخ شدند و مثنوی موزون ایثار را در شاهنامه ذهن بشر حك كردند.
.👆
|⇦•اینجا که آمدی...
#قسمت_دوم #روضه وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
اینجا که آمدی به همه نور عین باش
فکر مرا نکن تو به فکرِ حسین باش
حسین! ای تشنه لب حسین.. حسین
حسین! عشق زینب حسین.. حسین
حسین ! ای بی کفن حسین.. حسین
حسین ! عریان بدن حسین.. حسین
در آن شبی که بار سفر بست مادرم
من را صدا زد و نفسی گفت : دخترم
جانِ تو و حسین گُلِ سرخِ بی سرم
من مانده بودم و غم و درد برادرم
از آن به بعد مادرِ این سر جدا شدم
کم کم فراهمِ سفرکربلا شدم
*کربلا کربلا کربلا
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میلِ کربلا دارد ...
حرف کربلا شد ، زینب دید همه چیز آماده است ، الان وقتشه ...*
حرف از کسی شد آن که به ما یار میشود
در این مسیر مونس و غمخوار میشود
در کربلا هر آینه کَرّار میشود
می آید و به لشگر علمدار میشود
ام البنین تو آمدی
که ماه شب تار ما شوی
مادر برای میر و علمدار ما شوی
حتما به او بگو غم این نور عین را
از داغ مادرم همه دم شور و شین را
غم های مانده برجگر عالمین را
اسرار عشق و واژه ی ذُخرالحسین را
حتما به او بگو که امید برادر است
مَشکی به او بده و بگو آب آور است
حتما بگو قضیه ی آن مَشک پاره را
حتما بگو قضیه ی آن شیرخواره را
افتادنِ بدون پرِ آن سواره را
سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را
#شاعر: #مهدی_نظری✍
*اُم البنین حق داری برا عباست گریه نکنی، آخه مادرم برا بچه ات مادری کرد، مادرم اومد سرشو بغل کرد، نذاشت بچه ات تنها جون بده، اما مادرم وقتی رفت توو گودال ، دید دارن سر را می برن، هی صدا زد بُنَیَ ...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#سید_مهدی_میرداماد
#وفات_حضرت_ام_البنین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
۲👇
2. اینجا که آمدی.mp3
9M
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#رضا_نظاری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پسر - پشت و پناه مادره
پسر - گرمی آه مادره
پسر - نور نگاه مادره ۲
وای از آسمون بی ستاره
وای از مادری که بی قراره
وای از سینه ای که غرق آهه
وای از ناله ای که گریه داره:
"دیگر مرا ام البنین نخوانید / نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم / ندارم ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
میگن - یه روضه ای به پا شده
میگن - دست عمو جدا شده
میگن - بابا دیگه تنها شده ۲
وای از پیکر در خون نشسته
وای از مشک پاره؛ چشم بسته
وای از نالههای اهل خیمه
با چشمای گریون؛ دلشکسته:
"سقای دشت کربلا اباالفضل / اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل / اباالفضل ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پدر - غرق غم برادره
پدر - دیگه بدون لشکره
پدر - حالا غریب مادره ۲
وای از خیمهای که چشم به راهه
وای از تشنه ای که بی سپاهه
وای از مادری که قد کمونه
تنها روضه خونِ قتلگاهه:
"اگر کشتند چرا آبت ندادند / ندادند
چرا زان درّ نایابت ندادند / ندادند ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
.
👇
هدایت شده از همه جای ایران 🇮🇷 سرای من است
🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹
🔵 جلسه ای وزین با عطر و بوی شهدای مقاومت و طوفان الاقصی باحضورِ
✅ #وزیرکشورسرداراحمدوحیدی
❌ #زمان:
پنجشنبه_۱۴۰۲/۱۰/۷ ساعت: ۱۹:۳۰
❌ #مکان:
زرین شهر_مصلی بزرگ ولیعصر"عج"
همه شما عزیزان دعوت هستید...
🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹
🇮🇷 #هیئت_منتظران_لنجان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#همه_جای_ایران_سرای_من_است
https://eitaa.com/joinchat/940703945C4055a1a13e
🔻گردهمایی جمعی از ستایشگران شهر اصفهان
🗓امروز ۲ دی ماه ۱۴۰۲
🔹با حضور حجت الاسلام دکتر مهدی فوقی مدیر کل سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان
#حاج_سید_رضا_نریمانی
#حاج_رسول_میرباقری
#حاج_محمد_یزدخواستی
#حاج_سعید_میرفهیمی
#کربلایی_امیر_برومند
#کربلایی_مهدی_خیامیان
#کربلایی_سید_روح_الله_حسینی
#کربلایی_محمد_طالبی
#کربلایی_سید_سعید_نصر
#کربلایی_علی_کاظمی
#کربلایی_محمد_مرادی
#کربلایی_حامد_عطریان
#کربلایی_حمید_بصیرت
#کربلایی_علی_صدر
#کربلایی_محمد_ابراهیمی
#کربلایی_محمد_توکلی
#کربلایی_رسول_باقری
#کربلایی_جواد_کیساری
#کربلایی_حمید_شمس
#کربلایی_احسان_تبریزیان
#سازمان_تبلیغات_اسلامی_استان_اصفهان
#بسیج_مداحان_استان_اصفهان
.
#نوحه_سنتی
#وفات_حضرت_ام_البنین
در مرثیت حضرت اُمُّ الْبَنین (س)
-----------
قلب هستی حزین است
جان عالم غمین است
گریه کن ای دل من
داغ اُمُّ الْبَنین است
مادری دلخون ، رفته از دنیا
آه و واویلا...
مادری دل شکسته
از جهان دیده بسته
رشته ی هستی او
دیگر از هم گسسته
دیده ی گردون ،از غمش دریا
آه و واویلا ...
ای که شد غم نصیب ات
در فراق حبیب ات
اشک ما در عزایت
عطر قبر غریب ات
غربتت آتش ،می زند جان را
آه و واویلا...
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.👇
.
#بازگشت_به_مدینه
#روضه_بازگشت_به_مدینه
🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت
🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّهوغم ریخت
بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟
گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم.
فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان
🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر میزد
🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر میزد
بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم:
«یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ»
(اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره.
پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد).
🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند
🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند
على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند
🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم
🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم
بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)
🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش
🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر
بشیر اومد محضر #حضرت_ام_البنین
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
بگو از حسین چه خبر .. ؟
🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه
🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه
مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند
دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد.
مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛
🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد
🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟!
اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب
آه از ان دم که کاروان امید
دم دروازه مدینه رسید
سوی آن کاروان به صدها آه
بادلی خسته آمد عبدالله
اشک حسرت زدیدگانش سفت
تسلیت برامام چارم گفت
بعد ازآن هرطرف نظر انداخت
زینبش را درآن میان نشناخت
عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده
،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم:
🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار
🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم
🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید
🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم
عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ...
هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد
،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،...
مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟!
گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه
حسین...
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_زائر
#بازگشت_زائر_کربلا #چاوشی
#روضه_بارگشت_زائر
#استقبال_زائر
شاعر: #حسین_ایمانی✍
#روضه_حضرت_ام_البنین
.
.
#مدح_و_مرثیۀ_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بوده ای از دیرباز
ساخته ای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتت، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتت، همسریِ آفتاب
کیست شود فاطمه را جانشین
همچو تو ای حضرت ام البنين
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
- - - - - - - - - -
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیره ست، بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ای بفدای گُلِ بستانِ تو
روشنیِ شمعِ شبستانِ تو
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون برهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آورد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم، ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقی اَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
🏴بند اول:
دیگه هیچوقت، به من نگین
فاطمه ی، امّ البنین
دیگه نیست روی
لبم لبخندی
دیگه ندارم
فرزندی
هیچکی تو دنیا
نمونده واسم
دیگه نیست پیشم
عباسم😭
دستاشو قطع کردن، تو کربلا
پیکرش لگد مال، شد زیره پا
رأس بریدش رفت، رو نیزه ها
ویلی ویلی ویلی، علیٰ شبلی
🏴بند دوم:
تنهامو دنیام تاریکه
اما خوشحالم از اینکه
شدن فدای
حسینِ زهرا
قمرهای من
هر چارتا
داغشون اما
سنگین و سخته
پیر شدم تو این
چند وقته
پر زدن و رفتن، از پیش من
شنیدم که شدن، پاره بدن
گفتن موندن رو خاکا، بی کفن
ویلی ویلی ویلی، علیٰ شبلی
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)✍
ملودی: #مهدی_زهدی 🎼
.👇
.
#امام_زمان علیه السلام
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#زمینه #شور
🏴بند اول:
دوباره محزونه
دوباره دلخونه
دوباره گریونه
(آقای غریبم مهدی۲)
توی بقیع، کنار چار، صورت قبر می شینه
آه میکشه، غریبونه، هی میزنه به سینه
مستمع، روضه های، خانم ام البنینه
تا میخونه خانم روضه ی مشک
میشه چشای مهدی پر از اشک
یاد گلای تشنه و پرپر
خون میباره و میزنه بر سر
آه واویلا
🏴بند دوم:
تنها و مظلومه
دلگیر و مغمومه
دلش نا آرومه
(آقای غریبم مهدی۲)
مصیبتای کربلا، رو دم به دم می بینه
میسوزه از عمق وجود، پریشون و غمینه
مستمع، روضه های، خانم ام البنینه
تا میخونه خانم روضه ی آب
به یاده علی اصغره ارباب
مهدی با یه حال زار و مضطر
خون میباره و میزنه بر سر
آه واویلا
شعر و ملودی: #سید_ناصر_اسماعیل_نسب
#طاها_تحقیقی
👇
🎙 #کلیپ_صوتی | انتخابات، مسیر جمهوریت و اسلامیت
✏️ تأکید اخیر رهبر انقلاب در دیدار مردم کرمان و خوزستان، درباره وابسته بودن دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» به #انتخابات.
🎧 بشنوید👇