eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ذکر اهل ولا، البقیع لنا نغمه ی آشنا، البقیع لنا مستمند و گدا، شاه و مشکل گشا گفته اَند یکصدا، البقیع لنا جنت شیعیان، وسعت آسمان نور عرش خدا، البقیع لنا عزتش مستدام، بر امامش سلام تربتش کیمیا، البقیع لنا در کرم بی قرین، مقصدِ مومنین مهد جود و سخا، البقیع لنا خاکِ زین العباد، باب لطف و مراد جنت المجتبی، البقیع لنا صادق اَش را گدا، باقر اَش را فدا شُد دل مبتلا، البقیع لنا عشق جن و ملک، روی دل گشته حک با خطوطِ طلا، البقیع لنا مرکز بندگی، رمزِ دلدادگی ملجأ انبیا، البقیع لنا گرچه ویرانه شد، همچو غمخانه شد همچنان پُر بَها، البقیع لنا مبدأ سامرا، بر نجف مقتدا ناله ی کربلا، البقیع لنا کاظمین و قم است،نغمه مردم است در حریم رضا، البقیع لنا شیعه دلداده اش، مستِ آباده اش می شود با صفا، البقیع لنا می شود غرق نور، در زمانِ ظهور با دمِ شاهِ ما، البقیع لنا دلبرم می رسد، از حرم می رسد ملتمس کن دعا، البقیع لنا
shab30ramazan-3.mp3
4.41M
📋دستمو سمت تو فقط دراز میکنم 🎧 🎤 ●━━━━━━─────── .(بند اول). دستمو سمت تو فقط دراز میکنم فقط به تو احساس نیاز میکنم برای این که حس کنم تو صحن توام بهت سلام قبل هر نماز میکنم مجنونت همه دنیا من تشنه تویی دریا آواره ام‌تویی ماوا یااباعیدلله مسیحا دم حسین خودمو یادم بره اسم تو یادمه حسین تو کنارمی و عکس حرمت تو خونمه همه چی برای خوشبختی فراهمه حسین .(بند دوم). بار گناهی که رو شونه دارم حسین نمیذاره سر زیر پات بذارم حسین کاش یه نگاهی کنی که منم مثل حر دلم رو پاک محضرت بیارم حسین اسم تو میده آرامش تو خیمت دارم آسایش میخوامت بی آلایش یااباعبدالله از بشر فراتری هر زمین خورده ای رو بخوای بالا میبری دوست دارم یه جوری محو تو باشم که پرسیدن بهترین روضه ای که رفتی بگم این آخری شاعران : .
shab30ramazan-1s.mp3
15.22M
📋موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد (ع) 🎧 🎤 ............................................. .(بند اول). موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد روز بیابون داغ ، شب بیابون سرد کسی نیست شبا چیزی بندازه روت هنوز خون تازه میاد از گلوت لباست رو بردن بره آبروت بی آبرو شه لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه هلهله میکرد پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بذاره (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) .(بند دوم). با خون تو خاکه ، گودال و گل کردن کی فکرشو میکرد ، با اسب برگردن نیازی به تشییع جنازه نبود نیازی به نعل های تازه نبود میومد صدات اما واضح نبود ادامه دادن به قاتل تو قول عمامه دادن گلایه دارم نشد تنت رو زیر سایه بذارم غم حسینم بده صدات کنم جلو همه حسینم (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) .
Takhrib Baghia 1403 Noshevar [Mohjat_Net] (2).mp3
919.6K
🎤 من تو رو با خوب و بدت میخوامت دیگه چجوری به تو ثابت کنم وقتی خودم دلم برات تنگ شده چجوری میتونم جوابت کنم به همه گفتی که رفیق منی منم نخواستم که خرابت کنم منی که گریه میکنم پا به پات چجوری میتونم جوابت کنم گریه نکنیا خودم دعات میکنم غصه نخوریا خودم به یادت هستم هر موقع که دلت گرفت صدام کن و بعد یقین داشته باش من کنارت هستم دلواپس نگاه من نباش تو فکر سرپناه من نباش رفیق نیمه راه من نباش یا صاحب الزمان العجل هفتگی بهشت زهرا 1403 دلواپس نگاه من نباش شاعر ؛ محمدابراهیمی‌اصل✍
Takhrib Baghia 1403 Kiani [Mohjat_Net].mp3
1.77M
چشاتو ببند و خیال کن که امشب تو ایوون طلای بقیعی تصور کن انگار که داری میشینی توی صحن زیبا و وسیعی قدم قدم تو خیالت داری میری حرم حرم امام حسن قربونش برم داری وارد میشی از باب الکرم با چشم بارونی پایین پا میخونی سلام آقای کرم سلام قربونت برم سلام زندگی من امام حسن جان خودم ولی تا به خودت میای میبینی خاکیه دستات تا ضریحشو میبوسی میبینی خالیه دستات آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه حرم برای تو شه کرم میسازه **** چه شلوغه باب الحسین ولی حسن امشب زائر نداره چه گنبدی داره حسین ولی حسن بقیع تاریک و تاره چه ضریحی داره حسین ولی حسن سنگ قبرم نداره بقیع قدم بذاریم ایشالله پا تو حرم بذاریم ایشالله رو قبر امِ عباس بریم علم بذاریم . بمیرم که امشب آقام حضرت صادق حتی یه زائر نداره فقط مهدیِ فاطمه این شبا تو بقیع از چشاش غم میباره با گریه هاش میخونه یا جدا بمیرم براش کشیدن سجاده از زیر پاهاش زدنش زمین جلو چشم بچه هاش دوباره دری سوخت دوباره پیکری سوخت تا که افتادی زمین آقام با دل غمین گفتی آه مادرم با اشک گفتی نزنین ولی آیا کتک خورده همسر بی گناه تو بمیرم آقاجون واسه مادر پا به ماه تو غریب آقام ای غریب آقام ♫ ولی دنیا اینجور نمیمونه آخر میاد تنها منجیه دنیا مگه شیعه بی صاحبه میرسه مهدیه حضرت زهرا تویی فقط اون که درد شیعه رو میکنه کم اونی که همیشه کرده کمکم آقا جون فقط تو کردی درکم بیا ای نگارا بیا و جان زهرا بیا درمون همه بیا عشق فاطمه به اشک زینب و به سر شاه علقمه بیا و قبر خاکیو نشونم بده این شبا قبر اون مادریو که تو کوچه زدنش آقا الامان الامان آقا
YEKNET.IR - zamine - shahadat imam sadegh 1401 - moghaddam.mp3
11.84M
🔳 (ع) 🌴بمیرم که امشب آقام حضرت صادق(ع) حتی یک زائر نداره 🌴فقط مهدی فاطمه(عج) این شبا تو بقیع از چشماش غم می‌باره 🎤
شبهای بلند بی عبادت چکنم؟ طبعم به گناه کرده عادت چکنم؟ دوستان همه گویند خدا می‌بخشد گیرم که ببخشد، ز خجالت چکنم؟ به عشقت بیقرارم این شب قدر ترا چشم انتظارم این شب قدر بجز دیدار روی ماهت آقا تمنایی ندارم این شب قدر * ببین آقا چکردی با دل من فراقت سوخت یکسر حاصل من بیا بگذار در این لیله ی قدر قدم بر دیده ی ناقابل من * تو آقایی و من بی تو حقیرم غم عشق تو بر جان می‌پذیرم به قرآنی که می‌خوانی تو سوگند بیا تا با تو قرآن سر بگیرم عبد گنهکارت دلش بیقراره؛ بندت به غیر از تو کسی رو نداره خدایا از بس که مهربونی تو؛ دلیل این اشکامو میدونی تو عمر داره میشه تباه خدایا ببخش! خستم از بار گناه، خدایا ببخش… هر بار صدات کردم؛ به دادم رسیدی حاجت روام کردی، بدیمو ندیدی به این عبد بی‌ مقدار و ناقابل؛ نظر کن جان آقام ابوفاضل 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 از همه تشنه ترم خدایا ببخش؛ جان سقای حرم خدایا ببخش دامن کشان رفتی، دلم زیر و رو شد چشم حرامی، با حرم رو به رو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم؛ منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید؛ فدای سرت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 من اومدم بگم فقط که یه جوری شرمندم ازت که چیزی برا گفتن ندارم ردم کنی تمومه کارم فقط بذار به حال زارم یکم ببارم میبینی بی تو کم آوردم هرجا پیشم تو بودی بردم تو این شلوغیا خودم رو به تو سپردم کاشکی کمک کنی که نیمه جونم کاش همیشه به یاد تو بمونم کاش یه نماز پشت سرت بخونم دانلود نماهنگ بی پناه مهدی رسولی حال دلم رسید به جایی که انگاری میاد صدایی صدای فاطمه است که داره کنار مشک پاره پاره رو زخم صورت ابالفضل با گریه هاش مرهم میذاره چه بی قراره فاطمه زخماشو میبنده دشمن به گریه هاش میخنده تیکه های تنش بمیرم به مویی بنده حالا یکی عمود به دست رسیده یکی میگه که دستاشو بریده حرمله باز کمونشو کشیده بمیرم براش کاشکی کمک کنی که نیمه جونم کاش همیشه به یاد تو بمونم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ای مهربان خدای پرده پوشم، از باده ی رحمانیت بنوشم چون نامه ی خود بنگرم خموشم، امام کند عفو تو در خروشم یَا دَائِمَ الفَضلِ عَلَی البَریَّه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * حق نمک را من ادا نکردم، جز بر وفای تو جفا نکردم بر توبه‌های خود وفا نکردم، شرمنده‌ام از تو حیا نکردم یَا صاحب المواهب السنیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * شب‌های جمعه می‌کنی صدایم، تا لحظه ای بر درگهت بیایم اما من آلوده در خطایم، بر درد بی درمان شدی دوایم یا باسط الیدین بالعطیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * هر چند بدتر از خودم ندیدم، بس که بزرگی داده ای امیدم بر مجلس اهل ولا رسیدم، دادی به آل فاطمه نویدم صل علی الخیر الوری سجیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * اصلا نشد در وادی ولایت، حق تو را یارب کنم رعایت هر چند کردی تو مرا هدایت، خالص نگشتم تا کنم صدایت ارحم لنا یا عالم الخفیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * من که غلام خانه ی حسینم، دیوانه‌ام دیوانه ی حسینم سینه زن غمخانه ی حسینم، دلداده ی دردانه ی حسینم حق همان شهیده ی زکیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه * حتی ز زینب هم شکسته تر شد، آن قدر زد ناله تا شبش سحر شد تا رو به رو با صورت پدر شد، لب‌های او بوسید و همسفر شد زد ناله بنت المرتضی رقیه، اِغفِر لَنا فی هَذِه العَشِیَّه 😭😭😭😭😭😭😭😭 شب بارون شب گریه شب شستن گناهاست شب مهربونی تو شب قدر روسیاهاست این همه گدا دوباره با امید اومده امشب صاب خونه دلش نمی یاد ماها رو راه نده امشب از همه روند و مونده باز به تو پناه آوردم با امید بخشش تو کوهی از گناه آوردم دست خالیمو دوباره پیش تو بالا می‌گیرم اگه این بارم نبخشی بهتره برم بمیرم بدم و میون خوبات می‌دونم جایی ندارم اما تا منم ببینی چند تا واسطه میارم به دل سوخته ی زینب به لبای خشک ارباب به سر خونی حیدر من روسیاهو دریاب 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 من بنده ای بیچاره‌ام خدا جان، آواره ی آواره‌ام خدا جان در غفلت همواره‌ام خدا جان، ذکر دل صد پاره‌ام خدا جان أُنظر الینا نظرهً رحیمه * ای چاره ساز مهربان نگاهی، بر بندگان ناتوان نگاهی بر من به عشق عاشقان نگاهی، جان امیرمؤمنان نگاهی أُنظر الینا نظرهً رحیمه * امشب چه سازم تا مرا ببخشی، عبد سیاه ساده را ببخشی این بی وفا را با وفا ببخشی، جان علی مرتضی ببخشی أُنظر الینا نظرهً رحیمه * آلوده‌ام آلوده‌ام نگاهی، شرمنده‌ام از این همه تباهی می میرم از این درد روسیاهی، محتاج لطفم گوشه ی نگاهی
أُنظر الینا نظرهً رحیمه * من آمدم ذکر علی بگیرم، تارم ولی با عشق او منیرم زارم برای غربت امیرم، رخصت بده تا از غمش بمیرم أُنظر الینا نظرهً رحیمه * راهی مسجد می‌شود دوباره، با آسمان چشم پر ستاره در سینه اش یک کهکشان شراره، دارد خبر از تیغ و فرق پاره أُنظر الینا نظرهً رحیمه ********************** به نماز و دعای نیمه شبش، به مناجات و اشک و تاب و تبش به اذان شب شهادت او، به خلوص و عبادت او به نوای دل شکسته ی او، به جبین به خون نشسته ی او به صدای دعا و زمزمه اش، به حسین و حسن به فاطمه اش 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی بنده همان بنده، خدا مثل همیشه از ما توسل از تو لطف و دستگیری آقا همان آقا، گدا مثل همیشه * ممنون از اینکه دست ما را رد نکردی مثل همیشه باز هم ستار بودی چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد ممنون از اینکه باز با ما یار بودی * با این گناهانی که من انجام دادم باور نمی کردم که دستم را بگیری تو آنقدر لطف و کرامت پیشه ای که روزی هزاران بار توبه می‌پذیری * جا مانده بودم تو مرا اینجا رساندی من خواب بودم تو مرا بیدار کردی وقتی سحرهای مناجاتت نبودم آنشب بجای من تو استغفار کردی * آنقدر خوبی مرا گفتی به مردم آنقدر که حتی خودم هم باورم شد آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار این مهربانیهای تو درد سرم شد * هر چند از دست خودم دلگیرم اما احساس دلتنگی در این شبها نکردم سوگند بر سجاده ی بی بی رقیه من مهربانتر از خودت پیدا نکردم * در را به روی ما گنهکاران نبندید ما هم دلی داریم گر چه روسیاهیم گفتند اینجا بار عصیان می‌پذیرند دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم 😭😭😭😭😭😭😭 خداوندا ای پناه غریبان، نظر کن بر اشک دیده ی گریان به دست تهی آمدم به برت نشستم بر خوان تو به گدایی، مگر در را سوی من تو گشائی مرا بنما شامل نظرت ندارم بجز درگهت جایی، همی خوانمت تا ببخشایی تویی با وفا، یا ربنا، گر روسیاهم بنده هستم ز بار گنه، خوانم ترا، بنگر چسان شرمنده هستم * بدرگاهت مستکین و ذلیلم، به امیدی با بهانه دخیلم ببین اشک و حال زار مرا ندارم بجز حبّ حضرت حیدر، به قدر علی حق فاطمه بگذر نگر چشم اشکبار مرا ترا بر دو چشم تر زینب، به حق دل مضطر زینب ببخشا مرا، اینک خدایا، از کرم ره توشه‌ام ده مرا هم جواز، دیدن آن تربت، شش گوشه‌ام ده * 😭😭😭😭😭😭 مهمونا صابخونتون منتظره داره خوب و بد و در هم می‌خره مهمونا با دست خالیتون بیاید هر چی دوست دارید بگید ازش بخواید به صاحب خونه بگیم آقام کجاست وارث غریب مجتبی کجاست اونیکه خون به چشای ترشه اونیکه منتقم مادرشه چی می‌شه به من یه نیم نیگا کنی دلمو قربونی مولا کنی چی می‌شه یه شب تو ماه رمضون تو منو زائر مجتبی کنی چی می‌شه منو به عشق فاطمه پای روضه ی حسن فدا کنی 😭😭😭😭😭 یا خیرالناظرین ببین چه حالی ام ببین که می چکه اشکام توو دست خالی ام بگو که میرسه به تو هنوز صدای من خدا! آغوش رحمتت هنوز بازه برای من حاجت من توو این شبای آخره قول و قرارمون دیگه هرگز یادم نره یه کاری کن دلم فقط عبد خدا باشه فقط سرم روو دامنه آقام امام رضا باشه این همه اضطراب، این همه تاب و تب تو رو قسم میدم به اون آقای تشنه لب یه کاری کن که غم بره از توو دل همه خدا غمی نمونه جزء غم حسین فاطمه نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر، بارش رو شونه ی منه کجا می خوای بری چرا منو نمیبری حسین، این دم آخری چقد شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم از پیش من نرو؛ تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم حسین، هرچی که پیش اومد باید کنار هم باشیم من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو امّا تو چشم زینبی آهسته تر برو بذار منم باهات بیام حسین، دیگه نمی کشه پاهام که پا به پات بیامببین چه حالیم ببین که میچکه اشکام تو دست خالیم بگو که میرسه به تو هنوز صدای من خدا آغوش رحمتت هنوز بازه برای من یه کاری کن که غم بره از تو دل همه خدا غمی نمونه جز غمت حسین فاطمه فقط این غم بمونه نمیشه باورم که وقت رفتنه حسین جان تموم این سفر بارش رو شونه ی منه کجا میخوای بری چرا منو نمیبری؟ حسین این دم آخری چقد شبیه مادری کجا میخوای بری چرا منو نمیبری؟ این دم آخری چقد شبیه مادری گو سانگ باید جواب تو با نفسم بدم از پیش من نرو تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بیقرار هم باشیم حسین هر چی که پیش اومد کنار هم باشیم خواهر برات بمیره ای وای نگو خاک روی تو سواره مرکبی
دگر سر را نمی گیرد به زانو کسی دیگر به اشک او نخندد علی دیگر ز دنیا چشم بندد اگر در کوفه خون بر سر نشسته مدینه شیشه ی عمرم شکسته * رساندی تو ای کوفه جان بر لبم مدارا کن ای کوفه با زینب بابا گفته توی حجره گلای زهرا بمونن با ابوالفضل به گمونم که می‌خوان روضه بخونن صدای ناله بلنده حال بابامون خرابه چی شده تو خونه امشب صحبت مشک پُر آبه صحبت رنگ پریده، صحبت دست بریده صحبت قد خمیده، صحبت سر بریده صحبت سر شکسته، یه جوون ارباً اربا صحبت شیش ماهه ای که جون میده رو دست بابا خیمه ی آتیش گرفته، گهواره، گوشواره، مادر سمّ اسب و نعل تازه، توی گودال تن بی سر صحبت یه دشت خونه، حرف دشت پر ستاره نَقل انگشت بریده، صحبت پیرهن پاره گهواره، گوشواره، غارت، باغبون و دشت لاله صحبت رفتن سقا، سیلی خوردن سه ساله روی نیزه سر پر خون، تن بی دست، تیر دشمن علم و مشک و لب خشک، صحبت عمود آهن یکی میگه جرعه آبی، برای حسن بیارید همه مون خونه خرابیم، یکی گفت کفن بیارید همه از دیده ی خود خون فشانید کنار بسترم امشب بمانید دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ برایم سوره ی کوثر بخوانید نگاهم سوی زهراست، بهشتم روی زهراست طبیبم را بگوئید، شفایم بوی زهراست خودم اینجا دلم در کوی زهراست * قسم بر آه مانده کنج سینه قسم بر لاله ی پرپر ز کینه قسم بر خانه ی آتش گرفته قسم بر کوچه ی تنگ مدینه مرا غم بال و پر سوخت، ز آهم خشک و تر سوخت ز خجلت مردم آنروز، که زهرا پشت در سوخت خدا داند تمام هستیم سوخت * دلم ای کوفه خون کردی چو لاله بگویم با تو من با اشک و ناله گذشت از من گذشت از من ولیکن مدارا کن تو با طفل سه ساله به طفلم این نشان است، دو چشمش خون فشان است سه ساله باشد اما، چو زهرا قد کمان است خودم اینجا دلم در کوی زهراست * تو ای شمع شب تارم کجایی تو ای تنها طرفدارم کجایی اگر بیمارم و جان بر لبم من غم تو کرده بیمارم کجایی ز دیده خون فشاندی، چرا پیشم نماندی تماشا کن تماشا، به چه روزم نشاندی خدا داند که از من جان ستاندی * ۲۱- صدای وا علیا تا به گردون می‌رود امشب شدی عازم برای دیدن یاس خزان می‌گردد از داغ تو احساس دلم لرزید وقتی پیش چشمم سخن آهسته می‌گفتی به عباس به دل آمد عزای عالمینم کفن می‌خواهد از من نور عینم یکی مانده برای مجتبایم بمیرم بی کفن مانده حسینم عمر علی دیگه خدا خورشید روی بوم شده از کوفیا منو بگیر صبرم دیگه تموم شده شبا بجز چشمای من کسی به نخلا آب نداد یه عمری من کردم سلام ولی کسی جواب نداد منتظرم سحر بیاد دیگه شبای آخره دلم داره پر می‌زنه فاطمه‌ام منتظره هرچی که غصه است تو جهان جاش توی این کنج سینه است زخم سرم از کوفه و زخم دلم از مدینه است مردم کوفه بی وفان دلم پر از تاب و تبه هر چی با من کردند گذشت دل نگرون زینبه جای محبتای من به زخم اون چنگ می‌زنند یه روز میاد دخترمو همین جاها سنگ می‌زنند برای تشکر همگی بر سر راهش صف می‌زنند رقیه گریه می‌کنه اما اونا کف می‌زنند مخیلی چیزها رو خدا بواسطه ی پول یا دیگران بهت میده خیلی چیزهای مهم و فقط مستقیما باید از خودش گرفت شبهای قدر واسه اینه ک قدر خودتو بدونی و فقط بیای در خونه ی خودش طلب حاجت کنی چون ن طبیبی ن حبیبی ن رفیقی ن شفیق ن پول ن خونه ن اولاد ن مادر ن پدر ن دکتر هیشک غیر خودش قادر ب اجابت دعات نیست همونایی هم ک روا میشه کارخودشه پس بگو اجابت کن این دعا را ادعونی استجب لکم
من کسیتم گدای گدایان حیدرم عمری بود که سایه ی مولاست بر سرم من آمدم کنار مرقد مولای خود علی تا در دم ممات بیاید دمی برم شب تاریک و نخلستون و غربت دو کیسه نون و یک کاسه محبت سحر محراب با شمشیر می‌گفت چه کردی با علی ای بی مروت تمام چاههای کوفه خاموش تمام نخل‌ها سر تا به پا گوش که شاید بار دیگر آید از راه صدای پای مرد کیسه بر دوش * دوباره بوی دلتنگی باران دوباره گریه ی ایتام حیران دوباره شمع روشن کرده امشب برای گریه ی شام غریبان * کفن را زینب آماده نماید حسن پیراهنش را می‌گشاید حسینش هر چه امشب آب ریزد از آن فرق دو تا خونابه آید * اگر چه هر چه بر روی زمینه عزادار امیرالمؤمنینه ولیکن هیچ کس جایی نگفته چه داغی بر دل‌ام البنینه * اگر چه داغ پیغمبر کشیدی اگر چه محنت بی حد کشیدی ولی خوشبخت بودی فاطمه جان که دیگر داغ حیدر را ندیدی * اگر مرهم به زخم سر کشیدی اگر چه داغ حیدر را چشیدی ولی خوشحال باش‌ام البنینم که دیگر دست بسته را ندیدی * الا‌ام البنین ذکر لبم باش به شام بی کسی تو کوکبم باش اگر چه جمله بهر من عزیزند ولی زین پیش فکر زینبم باش * اگر دردش ز غم بیرون بریزد بلا در دشت و در هامون بریزد همین غم کشته ما را همچو زهرا ز تابوت علی هم خون بریزد * به تن رخت عزا و سوگوارم به خاک قبرت امشب سر گذارم دگر مردم مرا زینب نخوانید که زی ن بی أب و بابا ندارم * الهی از کنارت بر نخیزم دلم می‌سوزد ازا ین غم عزیزم که باید مثل قبر مادر خود کنار قبرت آرام اشک ریزم این شبا که شب درده شب غصه ی یه مرده بگو با یتیم کوفه که بابات بر نمی گرده هنو چشم براهه چشماش مرگشو باور نداره شبا تو خوابش می‌بینه که روی دوشش سواره شب و تاریکی صحرا کنار مزار مولا یتیماش عزا گرفتن یاد مادر یاد بابا یکی قرآن یکی خرما یکی هم گلاب میاره زینب هم رو خاک قبرش چند تا شاخه یاس می‌ذاره بابا منزلت مبارک تو به آرزوت رسیدی بگو چی شد موقعی که صورت مادرو دیدی؟ دل من تنگه برای نگاهی که مهربونه راستی بابا هنوز مادر قامتش از غم کمونه؟ کنار مزار بابا همه خوندن روضه ی یاس یه گوشه داره می‌لرزه شونه ی حضرت عباس یعنی تعبیر می‌شه روزی تو بیداری رؤیای من یعنی می‌شه پا بذاره فاطمه رو چشمای من ۱۲- این شبا که چشم خسته‌ام غرق اشک و التماسه این شبا که چشم خسته‌ام غرق اشک و التماسه دخیل تار عبای یه آقای ناشناسه آقایی که کوچه‌های کوفه می‌شنید صداشو می دیدند نیمه‌های شب تا خرابه رد پاشو خسته از بار زمونه شبیه لاله ای پرپر حالا با فرق شکسته افتاده میون بستر می شه آماده ی رفتن نیمه شب امام کوفه ولی غرق خونه میگه مُردم از مرام کوفه میدونه مردم کوفه ندارند مرام و احساس ماجرا تموم نمی شه تازه این اول غمهاس میدونه بیست ساله دیگه قصه ی شهر فریبو داره زیر لب می‌خونه روضه ی شیب الخضیبو میدونه به روی گلهاش راه آب رو هم می‌بندند می دونه یه روز به اشک زینبش اینجا می‌خندند خیره می‌شه چشم خسته اش تو کوفه به سوی نیزه می بینه سر حسینو غرقه خون به روی نیزه دل من به غم اسیره دیگه از زندگی سیره بغضی تو گلوم نشسته که بابام داره می‌میره گمونم باید دوباری چشای من غم ببینه گمونم خاک یتیمی باز روی سرم بشینه تو سینه نفس نداره میل این قفس نداره انگاری که بعد مادر توی دنیا کس نداره توی بیهوشی توی خواب توی رؤیا زیر لب ها می گه امشب بعد سی سال دیگه میرم پیش زهرا امشب سخن از هر دری می‌گفت مولا از قطعه قطعه پیکری می‌گفت مولا امشب حکایت از یزید و ملک ری بود صحبت ز قرآن خواندن بر روی نی بود امشب علی با زینبش راز مگو داشت گویی سخن از بوسه ی زیر گلو داشت امشب حسینش تشنه ی جام بلا بود هنگامه ی قالوا بلای کربلا بود امشب علی بوسید چشم مست عباس دست حسینش را سپردی دست عباس امشب به عباسش علی از آب می‌گفت از تشنگی و از لب بی تاب می‌گفت با سوز دل می‌گفت ای نور دو عینم تا زنده ای جان تو و جان حسینم با سوز دل از تشنگی و آب می‌گفت هر دم سخن ز آن گوهر نایاب می‌گفت با چشم تر می‌کرد یاد گاهواره می داد شرح تیر و حلق پاره پاره ناگه کشید آهی و مولا رفت از هوش یعنی چراغ عمر مولا گشت خاموش به احوال علی گریان طبیب است تمام کوفه در امن یجیب است علی بار سفر می‌بنند امشب علی مانند گل می‌خندد امشب همه پروانه ی یک شمع باشند به گرد بستر او جمع باشند تماشای ز پا افتاده کردند برای او کفن آماده کردند فتاده شمع جان او به سوسو
. 👈 .👈 👈 👈 👈 هشتک یا "کلمه آبی رنگ"  را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید .
1403012804.mp3
17.95M
| یه روز از این روزا سه‌شنبه۲۸فروردین۱۴۰۲ | ۷ شوال ۱۴۴۵ مداح : کربلایی یه روز از این روزا به عنایت مولا حرم بنا میشه کنار حرم رسول الله گنبد رو علم میکنیم این خاکو حرم میکنیم اون دستی که این حرم رو خراب کرده قلم میکنیم دلاورانه لشکر حیدر حرم میسازن برای پسر حیدر یا امام حسن آقا **** کفن به تن داریم همیشه پای کاریم ما عمریه توی هیئت غلام علمداریم هم سازنده ی این حریم هم نابودگر صهیونیم کارِ دشمنا تمومه به دستور امام کریم به اذن مولا به امر آقا نماز میخونیم وسط مسجد الاقصی یا امام حسن آقا 1403 .
. وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي يعني هـمه جا يـاورِ پيـغـمبر مـايي سـرداري و سالار و جگردار و هُنردار آن قدْر كه گـفـتند تو هم شيرِ خُدايي هرگز نپـريـده ست به اذعان كمانت از چِلّه ي ابروي خَـمت ، تيرِ خطايي در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي والله قســم هيچ نفهميده از ايـمان هركس كه بگويد تو از اسلام جُـدايي از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي بالايِ سر قـبر تو با ديده ي گـريان با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟ مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي مي خواست دلت تا بشوي كربُـبلايي مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد اي كـاش بيارنـد به گــودال عبايي تا خواهرِ مظـلـومه ي ارباب نبينـد از نيزه مي آيـد به سر او چه بلايي !!! در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي... .
. علیه_السلام 1️⃣بند اول تویی نشاط آهوی دشت و دمن ها رضا ترین علیِّ توُ ابالحسن ها فدات بشم قِزِل امام ترکمن ها آقا جان رمیده آهوی دلم برا ضمانت چشات تنگه دلم برا حرم جونم فدای کفترات آقاجان توُ صحنتم چشامو من پرآب میکنم به عشق تو تو قلبم انقلاب میکنم کنار ایوون طلای با شکوت(شکوهت) یاد نجف یاد ابوتراب میکنم . 2️⃣بند دوم تو نوری و نداره سایه ای قد تو که آبروی مهر و ماهه مرقده تو خوشم که همسایه شدم با مشهد تو آقاجان تخته خیال زائرت وقتی چشاش به گنبده گفتی میام یعنی میای شاهی و حرفت سنده آقاجان با خادمیت آقا ادای دِین میکنم با این غلامی فخر به عالمین میکنم فقط یه جا شبیه مشهد الرضاست یاد شما توُ صحن کاظمین میکنم . 3️⃣بند سوم توُ این حرم خودم دیدم ابالکرم رو خدا نگیره از گدای تو حرم رو پناه و تکیه گاه و سایه ی سرم رو آقاجان خونه ی امید منه گوشه نقاره خونه هردلی رفته حرمت دیگه همونجا می مونه آقاجان توُ حرم تو مشکلم رو حل میکنم تلخی زندگیمو هم عسل میکنم وقتی دلم برای کربلا تنگ میشه پنجره فولاد تو رو بغل میکنم . 4️⃣بند چهارم یکی مریض آورده و شفا گرفته یکی دو تا دسته گل از شما گرفته یکی توُ گریه هاش یه کربلا گرفته آقاجان خلاصه هر کی اومده حاجتشو گرفته پس محرم ما با خودت نزار بمیریم توُ قفس آقاجان خدا نیاره گوشه ی اتاق جون بدیم به درد بیماری و اتفاق جون بدیم خدا کنه که اربعین بریم حرم برا امام رضا توی عراق جون بدیم . 💠قزل امام : اهل مرو در کشور ترکمنستان به امام رضا لقب قزل امام یا همون امام طلایی رو دادن و برای همدیگه از خاطرات و معجزات حرم مولا نقل قول میکنن نسل به نسل . 💠توضیح دیگر هم اینکه دو بند از این کار با همکاری برادر عزیزم داوود خان رحیمی نوشته شده برای سلامتی ایشون و همه ی خادمای اهلبیت تو این ایام منتهی به محرم ویژه دعا کنید. . {امیرحسن سالاروند}✍ . .👇
. سیدالشهدا السلام ای فدایی اسلام بنده ی پاک ومهربان خدا یاوربی مثال پیغمبر (ص) ای ملقب به سیدالشهدا ع **** مردغیرت مدار شهرحجاز تو در اعراب پهلوان بودی بعد پیغمبر و علی، حمزه درشجاعت یل یلان بودی **** در تمامی جنگهای نبی ای عموی رشید پیغمبر(ص) هیچ کس جرات نبرد نداشت تا که بودی امیر آن لشکر **** من چه گویم نبی تو راخوانده ای عموجانِ فاعل الخیرات ای فدایی راه حق حمزه اسدالله کاشف الکربات **** دشمنانت همه به میدان ها متواری ز آن رشادت تو دین احمد اگرکه پا برجاست شده مرهون آن حمایت تو **** بین صحرا چو دوره ات کردند از روی کینه وجفا زدنت عده ای گرگ درپس میدان بی محابا و بی هوازدنت **** آن غلام سیاه سفیانی سینه ات را چه بی هوا بشکافت جگرت را که شرحه شرحه نمود بدنت رابه زیر پا انداخت **** خوب شد در میان آن مقتل مادر خویش را صدا نزدی بدنت غرق تیغ و نیزه نشد پیش خواهر تو دست و پا نزدی **** ✍ .
. علیه السلام بند1⃣ نوحه ی هر دمِ سینه زنی، یا عبدالعظیم حسنی کربلای مکرر منی، یا عبدالعظیم حسنی روضه‌ دار شه بی‌ کفنی، یا عبدالعظیم حسنی میره به سمت ری هرکس دلتنگ کربلاست رنگ زیارتت خیلی همرنگ کربلاست ذکر مناره‌ هات انگار آهنگ کربلاست تویی شاه و منم غلام خیلی آقا تو رو میخوام با نگاه امام حسین به تو امشب میدم سلام بند2⃣ چهارمین یادگار حسنی، یا عبدالعظیم حسنی مهربونیت تموم نشدنی، یا عبدالعظیم حسنی رومو هیچ وقت زمین نمیزنی، یا عبدالعظیم حسنی تو قلب شیعه جا داری یا سیدالکریم لطف و عطای سرشاری یا سیدالکریم ذکرم تو هر گرفتاری یا سیدالکریم کرم تو علی الدوام با نوای تو آشنام به هوای امام حسن به تو امشب میدم سلام بند3⃣ مدح تو از علی شنیدنی، یا عبدالعظیم حسنی اوج ایمان تو ستودنی، یا عبدالعظیم حسنی واسه ی ما چراغ روشنی، یا عبدالعظیم حسنی واسه تو بهترین شأنو ابن الرضا نوشت فرمود به زائر قبرت واجب میشه بهشت خاک تو رو خدا انگار با کربلا سرشت زائرت داره احترام بطلب که منم بیام به زبان اباالحسن به تو امشب میدم سلام شعر و سبک: ، 👇
. مناجات مهدوی موضوع: شهادت علیه السلام اقرار می کنم که نبودم گدای تو آماده نیست خانه ی قلبم برای تو کاری برای آمدن تو نکرده ام عمری نبوده است رضایم رضای تو در جستجوی خیمه ی سبزت نبوده ام مرغ دلم؛ پری نزده در هوای تو خیلی مرا صدا زده ای موقع گناه اما به گوش من نرسیده صدای تو ناقابلم ولی به نگاهی خریدی ام دادی اجازه تا که شوم مبتلای تو آقا مرا دگر نکن از خیمه ات جدا حالا که تازه من شده ام آشنای تو روی لبم دعای ظهورت دمادم است تا عاقبت به خیر؛ شوم با دعای تو اذنم بده کنار تو باشم همیشگی تا که شود تمامی هستم فدای تو وقت عزا برای عموی تو حمزه است جانم فدای محنت بی انتهای تو مُثلِه شده مقابل تو گوئیا تنش این است شرح روضه ی صبح و مسای تو از داغ ِروضه ی جگرش، خون جگر شدی آتش گرفته سینه ی غرق بلای تو اینجا عبای جدّ تو آمد به کار او رفته به سمت کربوبلا روضه های تو اینجا صفیّه، زخم و جراحت ندیده است وای از حدیث غربت کربوبلای تو زینب کنار پیکر اکبر رسید و گفت: از چه شکسته است حسینم؛ عصای تو از داغ اکبرت شده موی سرت سپید خون سر ِعلی شده حالا حنای تو در آن زمان که روی عبا چیده ای تنش پیچیده است ناله ی «مهدی بیای تو» علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍ .
. ی مقاومت هنگامه ی خون خواهی یاران شده برخیز غزه هدف لشکر شیطان شده برخیز شیطان صفتان در پی خاموشی حق اند دشمن هدفش پرچم ایران شده برخیز . ای دیو صف لحظه و هنگام معاد است سردار اگه رفته ولی سر که زیاد است در راه وطن ما همگی مرد نبردیم این ملت ما تشنه ی فرمان جهاد است . در خواب ببینید شود جنگ در ایران کابوس شما میشود این خیل جوانان برخیز برو در پی هم جنس خودت باش جای سگ وحشی نَبُوَد بیشه ی شیران ‌. هرکس که شود دشمن ما کار تمام است کابوس شبش شاهد و سجیل و قیام است ما دست به ماشه وسط معرکه هستیم این جبهه ی حق گوش به فرمان امام است ‌. با سید علی از دل هر فتنه رمیدیم با سید علی چشم ز بیگانه بریدیم او راه نشان داده و ما رهرو اوییم با سید علی ما به نوک قله رسیدیم دیگر نفس آخر این دیو یهودیست گفتیم افقی شود هر آنکس که عمودیست خیبر شکنی ارث علی در رگمان است هنگامه ی ویرانی این قلعه به زودیست این است پیامی به تو ای شمر یهودی این کشور ما بود زمانی که نبودی گفتیم که دوران بزن در رو تمام است ویرانه شود شهر تل آویو به زودی ✍ .
166.8K
اسلام پناه 🎤 ی مقاومت بخوان ای عاشق مولا همین امشب روایت را بخوان از ابتدا تا انتهای آن زیارت را نمی‌دانم چه گفتی با خدایت در شب تقدیر گرفتی سخت در آغوش خود رزق محبت را چه قرآنی گشودی عاشقانه در دل میدان به صوت عشق خواندی آیه‌های استقامت را به رسم قدردانی از خیام عمه سادات به روز قدر پیمودی چنین راه سعادت را شهادت قسمت اهل ولایت می‌شود بی شک چه زیبا نوش کردی باده سرخ شهادت را شهیدالقدس ای احیاگر راه سلیمانی! به خط خون نوشتی با دل خون این بشارت را_ طریق القدس هم آزاد خواهد شد، به این زودی! و از صهیون، فلسطین می‌رباید خواب راحت را کنار مسجد الأقصی نماز شکر می خوانیم و غزه می‌کند تکرار با خود این عبارت را محمدمهدی عبدالهی✍ سروده‌ای که آن را به سردار مدافع حرم، شهید محمدرضا زاهدی تقدیم کرد
. گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد پیش تو ماه باید بر زمین بساید بی پرده گر بر آید شرم و حیا ندارد ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم باز آ که درد هجران بی تو دوا ندارد فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته از بس که ناله کردم آهم صدا ندارد جان جهان چه قابل بر رونمای رویت بی رو نما ، نما رو گل رو نما ندارد بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم باز ای تا نمردم دنیا وفا ندارد گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت دیدم که جان هم این قدر و بها ندارد هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد هر کس تو را ندارد جز بی کسی چه دارد جز بی کسی چه دارد هر کس تو را ندارد میثم غزل بو صفت گوید چرا نگوید در دل امید وصلت دارد چرا ندارد