eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5953935818950185298.mp3
22.88M
📻 🎤 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ گرفتن نبض مجلس چهارپاره مناسب خوانی الگوی مداحی فردی را انتخاب کن که مخاطب عام دارد در مجالسی مثل ایام چه مطالبی بخوانیم؟ باید در مقام بخوانیم
. احياء دين ز خون شهيدان است جان شهيد، هـديه به جانان است در پـاي نــخـل پــرثـمـر اسـلام خون شهيد، زمزم جوشان اسـت بالاتر از مقام شـهيدان نيـست زيرا شـهـيد، ‌زينـت رضـوان اسـت ای مادر شهید صبوری کن چون صبر تو نشانه ایمان است ای مادر شهید عزیز تو نزد حسین فاطمه مهمان است تو پيرو سکينه و ليلايي زينب براي صبر تو ميزان است همیشه غبطه میخورم به حال و روز شهدا چی میشه منهم برسم به کاروان شهدا ................... ای شاه بی لشگر شده ای بی علی اکبر شده زینب ببین مضطر شده وقتشه ای برادر من قربونی بیارم ای نازنین برادر تنها شدی برادر حسین من فدای تو دارو ندار زینب، هستیشو از برای تو رو دست میاره زینب پیشکش شاه عالمه ناقابله اگه کمه بیشتر نداره زینب، بیشتر نداره زینب با توبه اشکهامو زدم نه به زبونی نیاری ،این دو کفن پوشیده اند ای شاه بی غرینه
. موعود خدا، مرد خطر می‌خواهد آری سفر عشق، جگر می‌خواهد ای جامعه‌ی میلیونی عصر ظهور! او سیصد و سیزده نفر می‌خواهد! ✍ .
. طرف فکر میکنه داره بصیرت افزایی میکنه، اما فقط داره الفاظ زشت بکار میبره در مورد کاندیداهای قبلی... عملکرد رو نقد کن ... امام خمینی به رئیس جمهور آمریکا هم گاها میفرمودند؛ آقای کارتر. البته خلاف این سیره هم در مورد "دشمن" بکار رفته ، مثلا در مورد ترامپ ... با بصیرت ، بصیرت افزایی کنیم نه با تضییع حقوق دیگران... . .
🔰برادر بسیجی؛ سرتیپ پاسدار مرتضی عمومهدی؛ فرمانده محترم سپاه استان مرکزی باسلام و تحیات اینک که در پرتو الطاف الهی توفیق خدمت در سمت “فرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی” را یافته اید بسیار خرسندیم و انتصاب شایسته شما را در این مسئولیت که نشان از لیاقت، شایستگی، درایت و توانمندی جنابعالی دارد صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می نماییم. تحول، تعالی، مدیریت بسیجی و جهادی شما چهره ای علمی، فرهنگی، مقید به جهاد تبیین، روشنگری و امیدآفرین را در مجموعه سپاه و بسیج استان در یادها رقم زده است. خبرگزاری بسیج استان اصفهان از خداوند متعال توفیق روزافزون در راه پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، تحت توجهات حضرت ولی‌عصر(عج) و رهبری‌ فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) را از درگاه خداوند سبحان برای شما مسئلت می نماید. ╭───── • 🇮🇷 • ─────╮ @basijnews_falavarjan @Basijnews_isf ╰───── • 🇮🇷 • ─────╯
. 🏴 شب هفتم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول گل نشکفته ای لالایی لالایی چقدر آشفته ای لالایی لالایی یکم آروم بگیر لالایی لالایی ندارم آخه شیر لالایی لالایی عطش برده بدجور امونت عزیزم بمیرم که خشکه زبونت عزیزم آروم آروم میدم تکونت لالایی بخواب تا ندادن نشونت لالایی من از حرمله میترسم که تورو ازم بگیره اگه تو نباشی پیشم مادرت بی تو میمیره من از حرمله میترسم آخه اون نشونه گیره واسه حلقوم سفیدت اون که آورده یه تیره لالایی... 🏴بند دوم حرف آبو زدم اونا که نشنیدن با تیره سه شعبه گلوتو بریدن مثه بند دلم پاره شد حنجرت بدم چه جوابی علی به مادرت یه لبخند زدی و پَر کشیدی گلم منو حیرتم رو که ندیدی گلم میبرم تورو من به پشت خیمه ها میکَنم قبر کوچیکی واست حالا لالا سرباز کوچیکم رفتی از رو دست بابا من سپردمت به خاکا بخواب آروم علی لالا لالا غنچه ی خزونم لالا شش ماهه ی بابا من سپردمت به خاکا بخواب آروم علی لالا لالایی... ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 شب هشتم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول برو آهسته ای تمومه حاصلم برو آهسته ‌که با تو میره دلم بزن قدری قدم جلو چشمای من برو آهسته که میلرزه پای من عصای دستم ای شبه پیغمبرم جوونه رشیدم تاج روی سرم سرو رعنا قدم نمیشه باورم که میری از حرم ای علی اکبرم از زیر آیینه،قرآن ردشو آرامشه جونم میریزم پشت سرت آب علی با اشک روونم برو ای یوسف لیلا پسرم ای مه جبینم ولی آروم برو بابا تا که خوب تورو ببینم علی جان... 🏴بند دوم رسیدم دیدم که افتادی رو خاکا دیدم از سیوفی به کل اربا اربا باید جمع کنم من تورو توی عبا سخته واسم آخه پخشی توی صحرا بیاید آی جوونای حرم کنارم توونه بُردنه علیمو ندارم تا آروم بگیرم کجاش سر بذارم لبمو رو رگ بُریدش میذارم جونمو به لب رسونده پسرم خنده ی دشمن تو پاشو بریم وگرنه جون میدم بالاسرت من پدره پیره تو دریاب که زمینگیر شدم حالا ولدی علی علی جان تا نَمُردم پاشو بابا ولدی... ۱۴۰۳/۰۳/۰۱ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 دهم محرم الحرام ۱۴۰۳ شب 🏴بند اول دله مضطرم بی قراره امشبو بیا آرومش کن تو دل زینبو تو قرآن میخونی یار کربلایی میرسه بر مشامم بوی جدایی با مناجاته تو آسمون می باره طاقته فراقت رو زینب نداره تو قرار گذاشتی کنارم بمونی چرا امشبو از جدایی میخونی نگو تقدیره ما اینه نگو میری از کنارم نگو باید که بدونت بمونم طاقت ندارم قلبمو بده تسلا نگو از غصه ی فردا وای امون از دل زینب وای امون از دل زهرا واویلا... 🏴بند دوم میرسه مادر و،خواهرت بین راه میرسه روضه هات به شیب قتلگاه با چکمه نشسته رو سینت بی حیا با ده ضربه جدا کرد سرو از قفا زدن روی نیزه پیشه خواهر سرو رد شدن با مرکب از روی پیکرو به غارت بردن انگشتو انگشترو کشیدن گوشواره از گوش دخترو وای از این مصیبتا که میاره جونو روی لب با طلوعه صبح فردا همشو میبینه زینب زینبو هجومه لشکر زینبو غصه ی معجر زینبو خیمه ی سوخته زینبو یک تن بی سر واویلا... ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک مشترک ده شبی محرم الحرام ۱۴۰۳ حضرت علیه السلام 🏴بند اول کربلا کربلا السلام علیک روح قالوا بلی السلام علیک رهبر عاشقا السلام علیک سرور سر جدا السلام علیک سلامم به هفتادودو یارت حسین سلامم به فرزند بیمارت حسین به مسلم به حبیب و حر با وفات به زُهیر و بُریر و غلام سیات رو لبم ذکر سلام و چشامم ابره بهاره بابی انت و امی نوکریتون افتخاره یه کبوترم که جلده صحن بین الحرمینم گاهی تو صحن ابالفضل گاهی ام صحن حسینم حسین جان... 🏴بند دوم به عشقت حسین جان یه عمره اسیرم من از دولتت رزق و روزی میگیرم توو سختی تویی سرپناهم همیشه هیچکی واسه دلم مثل تو نمیشه من از بچگی توو هیئتات اومدم توی روضه های بی ریات اومدم غلامیتو کردم که عزت گرفتم منه بی قیمت از تو قیمت گرفتم به امید حق تعالی تحت پرچمت بمونم و تا آخرین نفس از تو و ماتمت بخونم ایهاالعزیز حسین جان ای عزیز دل زهرا یه نگاهی ام به ما کن شَه تصدق علینا حسین جان... ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
هدایت شده از 🇮🇷زاغ سیاه🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه مردم ایران باید این فیلم را ببینند تا دیگر فریب دروغگویی و تزویر را نخورند ┄┅═📌👇═┅┄ 🎙@zaghsiah
. دل اسیر و مبتلای من بازم میون سینه بی تابه ماه غم و ماه عزا اومد محرمه، عزای اربابه دوباره با اجازه زهرا بزم عزا قسمت من میشه اگه بی بی بخواد پیرهن مشکیم یه روز برای من کفن میشه دلم امشب پریشونه دوباره نوکر تو دیده گریونه حسین من بازم با اذن مادرت زهرا س برای ماتمت عزادارم نگاه تو ازم نگیر آقا زندگیمو به تو بدهکارم بدون تو دنیا برام هیچه بدون تو ز زندگی سیرم مجلس روضتو نگیر از من بدون بدون روضه میمیرم دلم غرق تمناته سر نوکر تو خاک کف پاته حسین من چو طایری شکسته پر اینجا به جرم عشق تو گرفتارم عزیز فاطمه میا کوفه که بین کوفه بی کس و کارم ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه عزیز فاطمه حسین من اینجا ندیدم غیر نامردی ای کاش می نوشتم از خونم به روی نامه ها که برگردی ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه حسین من اینجا کجاست برادر زینب که قلبمو تو سینه آزرده از وقتی اومدم تو این صحرا شیشه صبر من ترک خورده تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم سرشک دیده شده جاری جون من از غم اومده بر لب قلبم گواهی می‌ده که این خاک آخر تورو میگیره از زینب تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم حسین من خرابه ی تاریکم و روشن ... می کنه باز برق نگاه تو بابا فدای مقدمت جان دختر بی جرم و گناه تو همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من چشم انتظارم قدمت بودم چشم انتظاری ام به سر آمد عمه ببین حاجت روا گشتم با سر به دیدنم پدر آمد همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من ابتا ای حسین جانم شرمنده هستم ای گل زهرا نظاره کن به اشک و آه من آقا به حق مادرت زهرا س بیا و بگذر از گناه من پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم آقا میدونم که گناه من قلب تو رو تو سینه آزرده ردم مکن که این گدا امشب پناه به درگاه تو آورده پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم حسین من بن حسن میان قتلگه شده غوغا عموی من مانده و یه لشکر قاتل نشسته بر روی سینه بالای تل عمه زند بر سر شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم دستم و از عمه رها کردم آسیمه سر رفتم سوی گودال دستم سپر شد در بر تیغ و شد پیکر چون پیکرش پامال شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم عمو جانم حسین من در یم خون کشم ز دل ناله عمو بیا برس به فریادم بیا عمو که قاسمت جان داد بیا که من از فرس افتادم ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب پیراهنم چون کفن بابا ز تیر و نیزه می شود گلگون عمو حسین بیا به بالینم که دست و پا زنم میان خون ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب عمو جانم حسین من . لالایی ای کودک دلبندم لالایی ای غنچه شش ماهه یه کم دیگه دووم بیار مادر ساقی خیمه ها توی راهه ترک خورده لبت مادر فدای خشکی لبات علی اصغر لالا لالا. علی اصغر 2 سرباز شش ماهه این لشکر برگشتی بی سر از توی میدون تیر شه شعبه چی سرت آورد بابا شده از غم تو حیرون بخواب ای غنچه پرپر ذبیح کوچکم لالا علی اصغر لالا لالا علی‌اصغر در خیمه ها محشر شده بر پا رود به میدان شبه پیغمبر واغربتا واغربتا گشته بدرقه راه علی اکبر جوون خوش قد و بالا کمی آهسته تر ای لاله لیلا علی اکبر ازمن میگیره لشکر کوفه دارو ندار و همه هستم رو با تیغ و تیر و نیزه و شمشیر تو کربلا عصای دستم رو تنش می پاشه تو صحرا پس از علی اکبر اف بر این دنیا علی اکبر
. دوباره مرغ دل هوایی حریم کربلای تو شده دل من از ازل اسیر و مستمند و مبتلای تو شده 2 بیا نظاره کن به دیده ترم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام آقم حسین شرار غربتت زد از ازل یه سینه پر آه من شرر یه آرزو دارم بیا یه بار دیگه من و به کربلا ببر 2 بیا ردم مکن تو ای شه کرم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام... اسیر نفسم و خودت باید بیای دل من و رها کنی کبوتر دل و برا همیشه جلد گنبد طلا کنی 2 آقا بدون که آب گذشته از سرم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام..... میون روضه هات بی خود میشم با روضه علی اکبرت اونجایی که میای کنار لاله شده به خون شناورت به حق اکبرت بگو کجا برم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام..... +++++++++++++++++++++ کوفه میا حسین در کوفه تنها هستم و بی یار و بی شکیب دستم به دامنت زینجا حذر کن می شوی چون پیک خود غریب 2 دارالعماره شد پایان راه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین با دست بسته ام ای کاش و میشد می نوشتم روی نامه ها یا سیدی حسین جان سه ساله دخترت کوفه میا میا 2 در چنگ ظلمتم خورشید و ماه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه ...... بر روی دارم و گویم سلامت یا حسین با اشک و شورو شین دلواپس توام دلواپس روز ورود خواهرت حسین این شهر بی وفا شد قتلگاه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین م.رجبی ++++++++++++ آهسته می رسد یک کاروان با ناله و با آه و زمزمه ای خاک کربلا جان تو و جان همه گلهای فاطمه س 2 فصل غریبی و فصل غم و عزاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا حسین دل پر شراره شد از آه زینب شرر افتاده به سینه ها گوید برادرم اینجا کجاست دلم شده به غصه مبتلا 2 گر خون بریزد از چشم همه رواست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا... این وعده گاه ماست کمتر بکش ناله ز دل ای نوردیده ام ای خواهرم بدان باید ببینی روی نی راس بریده ام جسم برادرت آماج نیزه هاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا.... ++++++++ شب فراق من رسیده گوییا به سر سحر رسیده است شب جدایی و فراق و دوری ام دگر به سر رسیده است2 حدیث غربتم شنو زمن پدر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من با خوش آمدی ویرانه گشته روشن از نور وجود تو چشماتو واکن و بنما نظاره صورت یاس کبودت و رخسار نیلی است سوغات این سفر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من بابا بیا بیا تا با سر تو خاطراتم را کنم مرور با اشک دیده ام می شویم از رخسار تو خاکستر تنور زخم لبت زده بر جان من شرر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من م.رجبی +++++++++++ ابنا الزینب س عزیز مادرم تنهای تنها مانده ای ای شاه بی سپاه ای سایه سرم بنگر ز غربتت کشم از سینه خود آه تنهایی ات شده تمام مشکلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای حسین من پیش نگاه من حرف از غریبی و غم تنهایی ات مزن این است سپاه من بر سینه این فدایی دست رد نزن هل من معین تو زد شعله بر دلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای.... مرا چه غم اخا گر پاره پاره بنگرم جسم دو لاله ام اما یقین بدان هرگز زخیمه نشنوی آوای ناله ام فدای راه تو تمام حاصلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای .... م.رجبی ++++++++++ خون گرید آسمان مانند چشمان حرم بر حالت ای عمو ای شاه بی سپاه تو مانده ای تنها و آن سو لشگر عدو 2 در سینه میطپد قلبم برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دیدم به چشم خود گرد تن مجروح تو غوغا به پا شده دیدم تن تو را از هر طرف آماج تیر و نیزه ها شده از بین نیزه ها آید صدای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دستم به دامنت عمه ببین پیشانی عمو شکسته است مرا رها نما قاتل به روی سینه عمو نشسته است دستم شود عمو سپر برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من م.رجبی ++++++++++ گر خون روان شود جای سرشک از دیده اهل حرم رواست محشر به پا شده وقت به میدان رفتن یتیم مجتباست 2 ای لاله حرم کردی به تن کفن ای یادگاری برادرم حسن آه و واویلتا ای ماه هاشمی میدان شده روشن ز چهره خداییت عمو فدای تو دشمن شده مبهوت رزم مجتباییت 2 جای زره به تن داری تو پیرهن ای یادگاری برادرم حسن آه... دیدم ز صدر زین روی زمین افتادی ای سرو تناورم پا بر زمین مکش ناله مزن ای نور دیده در برابرم پر پر شدی چرا ای لاله چمن ای یادگاری برادرم حسن آه ..... م.رجبی ++++++ 👇
. به روی دست من آروم بگیر دارم میرم برات بگیرم آب خدا کنه علی که دشمنت به خواهش بابات بده جواب نمونده جون توی تموم پیکرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی مرو زدست من پرپر مزن علی تویی تمام هست من شرمنده ام پدر سیراب تیر حرمله شدی رو دست من از تیر حرمله جدا شده سرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی علی اصغرم بگو چطور تو رو به سمت خیمه ها برم ای لاله حرم پر پر شدی ز تیر کینه در برابرم شد قاتل پدر نگاه آخرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی +++++++++ تمام حاصلم داره می ره علی اکبر از مقابلم می دونم آخرش عدو میذاره داغ اکبر و روی دلم 2 خدا گواهه که شبه پیمبره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم من باغبانم و دیدم به چشم خودگلم از شاخه چیده شد جسم جوان من بر روی خاک کربلا از هم پاشیده شد افتاده رو زمین در خون شناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم خواهر بیا ببین او می دهد جان و به لب رسیده جان من پا میکشه رو خاک شد اربا اربا پیکر تازه جوان من این صید غرق خون سرو تناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم +++++++
. چهل روز دیگه تا به محرم مونده یا لطیف صل الله علیک یا ذبیح العطشان ع مسیر نور در اوج رهایی رسیده تا افق های جدایی شنیده شد صدای آشنایی ز اطراف حریم کبریایی... ندا آمد:الا یا اهل العالم چهل شب مانده تا ماه محرم شراب سرخ با پیمانه ای گفت کبوتر وقت ترک لانه ای گفت جنون عشق در دیوانه ای گفت شنیدم شمع با پروانه ای گفت بسوزی پا‌به‌پای من در این غم چهل شب مانده تا ماه محرم سرِ بازار با قدی خمیده عصای پیری بابا رسیده خودش با شانه ای بیرق‌کشیده برایم پیرهن مشکی خریده عجب رختی شود این رخت ماتم چهل شب مانده تا ماه محرم از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار ز دست روزگار مردم آزار گرفتارم گرفتارم گرفتار اجل دست از سرم بردار..،بردار به من مهلت بده ای مرگ..،این دم چهل شب مانده تا ماه محرم شبیه بادها باشیم ای کاش رهاتر از رها باشیم ای کاش شکوهِ ربنا باشیم ای کاش مُحرم کربلا باشیم ای کاش همین امشب بده اذن مرا هم چهل شب مانده تا ماه محرم هبوط ماه،چشمِ روشن تو چه بد بوده‌است طرز کشتن تو به دست کیست آن پیراهن تو دگر وقتی نمانده تا تن تو شود در زیر سم اسب درهم چهل شب مانده تا ماه محرم نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چهل شب مانده تا ماه محرم چه می شد دور تو بلوا نمی شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه خانمت تنها نمی شد سنان پایش به خیمه وا نمی شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم چهل شب مانده تا ماه محرم .
. چهل روز تا به محرم تودل غم مونده یه ماتم مونده چهل شب دیگه تا به محرم مونده منو باززهرا. به اینجا خونده چهل شب دیگه تا به محرم مونده رودلها مهر. عزاکوبونده چهل شب دیگه تا به محرم مونده توراهه درمون ِ هر درمونده چهل شب دیگه تا به محرم مونده داره صدای مادری میاد چه بی شکیبه بی یار وحبیبه پسرم غریبه آی اهل عالم.... داره یواش یواش خود بی بی سینه زناشو هم گریه کناشو جمع میکنه کم کم برامحرم... مادرم بادل پر پر میزنه آتیش به نوکر میمیریم تا که میخونه یاحسین غریب مادر.... یاحسین غریب مادر.... میشم آماده. میشم دلداده خداروشکرخداحسینو به ماداده جوونیم نذر یه آقازاده دلم یاد شب هشت دهه افتاده تموم لشگر. جلوش ایستاده پدربه روی نعش پسرش افتاده دارن میخندن. به اشک آقا یکی گریونه اما همه لشگر شاده ازتوی خیمه خواهری داره میگه برادر قربون تو خواهر پاشو جون مادر تابریم به خیمه دارن همه هلهله میکنند پاشو عزیزم با همه جوونا این پیکرو الان میبریم به خیمه بالای سر جوونی پدرش شده زمینگیر بعد تو خاک دوعالم به زمونه ی نفس گیر علی اکبر گل لیلا پاشیده رو خاک صحرا هرجاشو بلند کنم باز یه جا میمونه رو خاکا شده مثل دونه تسبیح بدنت شد اربااربا علی اکبر گل لیلا... شعر وسبک: محمد رضا طالبی