باز هم صدر خبرها شد غمِ سردارها
تا حکایتها کند از میثم تمارها
قصه عشق است؛ مجنون در پى ليلاى خود
عاشقان را ديدهايم از شوق، سر بر دارها
با شهادت زندهتر از پيش، جولان مىدهيم
رقص در میدان عجب شوریست در پيكارها!
شيعه و سنى ندارد؛ آرمان ما يكیست
ما زهیریم و ز نسل مالک و عمارها
باز هم تكثير خواهد شد در اين مكتب هنوز
همچو اسماعيل و نصرالله تا سنوارها
خون يحيىٰ غرق خواهد كرد اسرائيل را
کربلا تکرار میگردد در این تكرارها
چشمها را باز كن، طوفانالأقصى را ببين!
هان تلاويو است، فردا تلّى از آوارها
عمرتان کوتاه بود و میشود کوتاهتر
ای سگان هار صهیونیست! ای کفتارها!
مقصد بعدىِ ما قدس است بى چون و چرا
ما نماز فتح مىخوانيم آنجا؛ بارها
جمعهٔ نصر الهی، میشود نزدیکتر
منتظر هستیم، آری؛ تشنهٔ دیدارها
.
|⇦•از آنچه در دو جهان هست ..
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی
●━━━━━━───────
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
خدا خیر بده به مستمعی که زمزمه داره این کمتر کاریه که ما به ناله برا مادرمون فاطمه بزنیم .. خانمی که داغدارِ و تو بستر افتاده ..
عقیقِ سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کفو علی می شود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
[این گوشه کار نشستی ، برا فاطمه مثه شمع بسوزیم .. اگر مادر داری خدا برات نگه داره اگه مادر نداری ان شاالله امشب سر سفرهی فاطمه باشه .. با بچه های علی هم صدا شو ..]
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولی الله درد سر دارد
کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟!
.
صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
دلای آماده ، اونایی دقیقه ها و ساعت ها رو شمردن فاطمیه بیاد .. نکنه نام بی بی رو ببرن آرام بشینی .. به خدا مدینه یه ختم براش نگرفتن .. یکی نیمد به بچه هاش سرسلامتی بده .. بچه هاش نتونستن بلند بگن مادر .. نفس داری برا خانم نفس بزن .. آخه این شبا به سختی نفس میکشید فاطمه .. برا خانمی داری نفس میزنی که همه عمرش هجده بهار دیده
هجده بهار داشتُ صد ساله مینمود ..
دست اجل گرفت از او خشت بعد خشت
یه موقعی دست به دیوار می گرفت یه موقعی هم دست رو شونهی حسن میزاشت قدم میزد .. طوری شد بعد از شهادت بی بی میگفت مادر :
تو که شربت ز دست مرگ خوردی
چرا مادر عصایت را نبردی ..
قربون قبر گم شدت مادر ..
گرفت راه زنی را به کوچه راه زنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
فدای محسن شش ماهاش که زد فریاد
سپرد ندارد اگر مادرم، پسر دارد ..
کشید و بُرد، زد و رفت، من نمیدانم
حسن دقیقتر از این ماجرا خبر دارد
قربونت برم که روز به روز آب شدی ..
دور بسترش نشستن مادر یه دعا کن .. شب تا صبح برا همسایه ها دعا میکنی ، یه دعا هم برای خودت کن حسین آمین بگه حسن آمین بگه .. دستاشون رو بالا آوردن (خدا بهتون خیر بده مجلس بی بی رو دارید گرم میکنید .. مگه هر چشمی میتونه برا فاطمه گریه کنه ..) یه وقت صدا زد : اَجل وَفاتی سَریعا .. آی نَنَه .. علامه طباطبایی فرمود فقط سادات نمیتونن بگه مادر ، گفت هر دلی که برا فاطمه بِتَپه میتونه بگه مادر .. آی خانم .. آی خانم ..
عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن
زهرایِ من، علیُ تو هستم نگاه کن
ای دل بریده تا نبریدم بلند شو
ای پر شکسته تا نشکستم بلند شو
زانوی بوتراب به خاک آشنا شده
بر خاک التماس نشستم نگاه کن
یک دستِ من ز پیکر خیبر توان گرفت
حالا به لرزه های دو دستم نگاه کن ..
من علی ام .. حرف بزن با من .. از روزی که از کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدم ..
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
دلم رو بردی ، دستُ بالا آوردی
قنوت بهونهتِ میخوای بگی سیلی نخوردی
چه سر به زیری ، نکنه داری میری
دستِ شکسته سختته بخوای که رو بگیری
اونا که مَردن، تو روضه کوهِ دردن
پیرای ما واسه جوونیه تو گریه کردن
دلم آتیشِ، که میگفتم همیشه
حسن باهات باشه کسب مزاحمت نمیشه ..
جلو حسن زدنت ، خجالت از حسن میکشی
جلو حسن زدنت ، که منت کفن میکشی
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
خوش به حال اونایی که برا بی بی داد میزنن.. نامرد بی هوا تو صورت مادرِ ما زد ..
خدا کند که زنی بی هوا زمین نخورد ..
دم غروبِ، گلایه هام زِ چوبِ
دیدم یزید با خیزران روی لبت میکوبه
یه شب نمیشه که راحتم بزارن
شده بابا بخوای سر بریدهشو بیارن؟!
زدنت، بهونه دخترت رو گرفت
زدنت ، رباب دویدو سرت رو گرفت
حسین ....
گوشه خرابه رفتیم همه فیض ببرن ، مظلومین غزه رو یادت نره ، دخترایی که بین آوارها موندن .. یارالی بابا .. گفت بابا :
خواب دیدم که برایم گل سر آوردی
خار از این پای پر از آبله در آوردی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
4_5803170973528103203.mp3
43.74M
|⇦•از آنچه در دو جهان هست ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی
.
#به_مناسبت_ایام_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_به_روایت_۴۵_روز
آنانکه که با لگد، به زنِ حامله زدند
نزدیک آمدند، نه با فاصله زدند
هیزم بیارِ معرکه میزد، به قهقهه
دنبال او به فاطمه، یک قافله زدند
از روی در که رَد شدن، آسان نمیشود
هم رَد شدند، هم وسطِ هلهله زدند
قسمت نبود، محسنِ او دیده واکند
وِی را به قصدِ کُشت، به هر مرحله زدند
"باور کنید، مادر ما باردار بود"
گفتند حامله ست، چه با حوصله زدند
اینجا غلافِ تیغ، به بازوی مادر است
در کربلا، به دخترِ او، سلسله زدند
#محمود_ژولیده ✍
#فاطمیه
.
.
#طوفان_الاقصی
#مراسم وداع با پیکر شهید حاج عباس نیلفروشان
📆 زمان:
👈 چهارشنبه ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۳
🔷 با سخنرانی:
👈 حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی
🔷 با مداحی:
👈 حاج محمدرضا طاهری
👈 کربلایی حسین طاهری
👈 حاج سید رضا نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی
🔊 بخش اول #مناجات | آقا نظر به حال خرابم نمیکنی
🔊 بخش دوم #روضه | که از چشم های بی رمقش خواب رفته است
🔊 بخش سوم #روضه | میسوخت در و فاطمه پشت در بود
🔊 بخش چهارم #زمینه | مادرم بگو از شلوغی شب جمعه های حرم بگو
🔊 بخش پنجم #تک | تو نا امیدی ها بازم امید اومد
🔊 بخش ششم #تک | این المنتقم کی به سر میرسه این هجران
🔊 بخش هفتم #تک | بشنو ظالم غاصب از مشرق تا مغرب
🔊 بخش هشتم #واحد | رایة الحسین رایة الهدی
🔊 بخش نهم #واحد | یا اباعبدلله توی تو ناجی دنیا
🔊 بخش دهم #واحد | ادرکنا به حق شاه کربلا ادرکنا
🔊 بخش یازدهم #تک | بسم الله قاسم الجبارین
🔊 بخش دوازدهم #شور | بدون عشق حسین عشق به من نمیاد
🔊بخش سیزدهم #شور | وقته پیکاره وقتشه مهدی ذوالفقارو برداره
🔊 بخش چهاردهم #شور | پدرش ابوتراب و مادرش ام البنین
🔊 بخش پانزدهم #شور | پهلوان اباالفضل قهرمان اباالفضل
🔊 بخش شانزدهم #شور | آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان
.👇👇👇👇👇👇
.
#دوبیتی_رباعی
شهادت #یحیی_سنوار رهبر حماس و طراح #طوفان_الاقصی
تاریخ کند واقعیت را اِقرار
در حزبِ حماس شد حماسه تکرار
هر کودکِ غزّه بعد از او خواهد بود
یحیی سنوار ثمَّ یحیی سنوار
📃۱۴۰۳/۷/۲۷
#مقاومت_اسلامی #غزه
#شهید_یحیی_السنوار
#حسین_ایمانی ✍
...............
🔴حسین حامیدی خبرنگار تونس که شادی سعودی ها را پس اعلام خبر سینوار دید ، نوشت :
نصراللهِ شیعه که شهید شد ،عده ای از سعودیها خوشحالی کردند، سنوار سنی هم که شهید شده، همان سعودی ها باز هم خوشحالی می کنند.
به ما بگویید دین پدرتان چیست؟
نکند از یهودیان خیبر باشید و ما نمی دانیم ؟
.
یحیی سنوار.mp3
1.26M
«یحیی»
شد داغی نو، بر ما آوار
یحیی السّنوار... یحیی السّنوار...
مردی وصفش: طوفان... طوفان...
نامش:گمنام، کارش پیکار
مردی چون رعد، حرفش کوتاه
مردی چون کوه، عزمش بسیار
مردی چونان: لشکر لشکر
هم بیمانند، هم بیتکرار
از خشم او، از چَشم او
دست صهیون افتاد از کار
در قربانگاه، چون اسماعیل
خلوت کرده ست، با یار انگار
باید خون شد در راه قدس
باید رد شد از این دیوار
ای دل ما را، همچون یحیی
بیسر با دوست تنها بگذار
میلاد عرفانپور✍
#یحیی_سنوار
.