eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎼آخر سال است و.. و توسل به ساحت مقدس پسر نرجس خاتون حضرت مهدی سلام الله علیها ویژۀ روزهایِ پایانی سال از لسانِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آخر سال است و بی جیره مواجب مانده ایم باز هم در کار خود از هر جوانب مانده ایم هر چقدری که صلاحِ ماست آن را لطف کن دستِ خالی در پی لطفی مناسب مانده ایم غالباً با گریه ما احساسِ سیری میکنیم چند وقتی می شود بی قُوتِ غالب مانده ایم پایِ ما امسال هم در خیمۀ تو وا نشد عذر می خواهیم اگر جزوِ اجانب مانده ایم کاش این خانه تکانی ها به دلها میرسید نفس ها خاکی و ما در این مراتب مانده ایم تو تماماً سیزده قرن است حاضر مانده ای ما تماماً سیزده قرن است غایب مانده ایم روز و شب بازار در بازار دنیا می خریم جای تو درگیر عید و این مطالب مانده ایم لطف مستاجر شدن دیدار صاحبخانه است آه ما محروم از دیدارِ صاحب مانده ایم .
. 🎼به اذنِ عالیِ اعلی... |⇦• ذکر توسل به امیر المومنین علی علیه السلام و حضرت علی اکبر سلام الله علیها ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به اذنِ عالیِ اعلی به احترام علی شروع کرده ام این ماه را به نام علی ببخش با عجله دستِ خالی آمده‎ام شنیده‎ام که مهیاست بار عام علی چقدر نانِ شبش را به سائلان بخشید دلم خوش است به لطفِ علی الدوام علی سلاح ماست ابوحمزه ، افتتاح و مجیر دعایِ مسجد کوفه شرابِ جام علی *امشب دلم هوایِ ، میخانه کردی ساقی بویِ شرابِ نابت ، دیوانه کرده ساقی .. علی .. علی ..* دعایِ ما که دعا نیست باز مقبول است به احترام دعا کردن و صیام علی دلم هوایِ نجف کرده اول ماهی هوایِ بادۀ‎ انگورِ بادوام علی ز حنجرش نفسِ گرم وحی می‎جوشد نبی شده است به معراج هم‎کلام علی یهود و آلِ سعود از هراس می‎میرند اگر طلوع کند تیغ از نیام علی خوشا به روزیِ زوّارِ سیدالشهدا به زائرانِ حسین است چون سلام علی چنان علی شده مَمسوسِ حق علی اکبر همان علی که شده وارث مقام علی چقدر تشنۀ بوسیدنِ پدر شده بود فدایِ خشکیِ وقتِ وداع کام علی زدند از سر کین علی اکبر را زدند یاسِ حرم را به انتقام علی چقدر بین عبا چیدنش نفس گیر است چگونه جمع شود در عبا تمام علی *به حق علی اکبر الهی العفو ..* ___ .
منتظر ظهور (سوسن): 📝دلنوشته ای برای این روزهایِ تلخ بسم الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یا عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا صَلَّی اللَّهُ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ صَبَرْتَ وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ حاج آقا منصور و حاج محمودِ عزيز بزرگتر از آن هستند كه چون منى در دفاع از شخصيت ايشان قلم بزنم بزرگترين و پيچيده ترين شگرد دشمنان اهل بيت در طول تاريخ براىِ به انزوا كشاندن و كشتن اهل بيت مديريت افكار عمومى به شيوۀ ترور زبانى بوده است بدين ترتيب كه با وارونه جلوه دادن اتفاقات با تحريف وقايع ، پروژۀ را كليد زدند و اين مطلب را در تمام ادوار تاريخ شاهد هستيم ؛ در قتلِ تو فقيه دروغين بداد رأى اى كشتۀ شيوخِ مقدس نما حسين اما روىِ صحبت ابتدا با آن دسته از خشکِ مقدس هاست كه سالها خار در چشم و استخوان در گلوىِ دينداران واقعى شده اند ؛ دين نشناسانى كه همۀ دين را در دايرۀ تفسير هاىِ نامنعطف و قهرآميز خود خلاصه ميكنند و هركه را خارج از اين دايره ، تكفير!!! برچسب زن هاى بى انصاف جاىِ مهر بر پيشانى هاىِ آب نديدۀ شناگر ماهر خود مدافع پندارهاىِ حدود الهى دهنۀ تنگِ قيف از كلافِ دين به دنبال نمدها مصلحت اندیش هایِ نان به نرخ روز متديوث هاى به ظاهر متدين شما نديده ايد و ما سالها ديده ام ولايت پذيرى محض و مطيع امر رهبرى بودن اين بزرگواران را فرياد هاىِ خروشان و مشت هاىِ گره كردۀ اين ها را زمان خط شكنى در برابر جريان هاى فاسد زمانی که گروه ها و تشکل ها و سازمان های عریض و طویل لال بودند سكوت شما را هم ديده ام .. شما كه ديروز در پستوىِ خانه حرف مفت ميزديد و دم از تکلیفِ ما امروز چنین و چنان است می زدید و امروز در پستوىِ توييتر و اينستاگرامتان مينويسيد و فكر ميكنيد فعال سياسى و اجتماعى هستيد شما كه نهايتاً بيشترين تشكلى كه دورتان جمع شده اند تولد جشن چندمين سالگى تان بوده . از كه ميگوييد؟؟؟؟؟ از كسانيكه سحرهاىِ ماه رمضانشان سالیانی است قلبِ تپندۀ تهران ، و عصرهاى محرمشان قابِ باز اين چه شورش است بوده است کسانیکه اسمشان آنقدر بزرگ است که میدان هایِ شهر برای جمعیتشان کوچک میشوند کسانیکه هیأتشان به اندازۀ همۀ دستگاه های مسئول ، گره از کار مردم گشوده است؟ کسانیکه در بی سوادی رسانه ای شما ، به گواه آمار و ارقام بزرگترین رسانه فرهنگی مذهبی کشور بوده است؟ يقين كنيد لعن قاتلان امام رضا ع به شما نيز ميرسد .. كه با زبان هايتان ياوه ميبافيد ، صاحب نظر میشوید و نظریه پرداز قمارباز شماييد ، قماربازهاىِ هميشه بازنده بازنده هاىِ دايرۀ اخلاق و انصاف .. روى ديگر صحبتم با آن هاست كه آنچنان در باتلاق بى آبرويى و بى اقبالى مردم فرو رفته اند كه هيچ براى گفتن ندارند و براى هاى و هوى و صدايى در آوردن تيتر اول روزنامه هايشان منصور و محمود است... شما كه تمام شده ايد مدتهاست امروز تا ميتوانيد به اسب هاى رسانه هايتان نعل تازه بكوبيد و بر ساحت مردانى بتازيد كه مردم را به خدا دعوت ميكنند ، دلها را نورانى ميكنند و چشم ها را بصير ... آنقدر بصیرت میدهند که تزویر ، خیانت و بی کفایتی شما عریان میشود بتازيد كه تا زانوىِ اسبهايتان را اربابانتان از بودجه هاى كذا و كذا پركنند بتازيد كه آنقدر فرومايه شده ايد كه چه مطالبى را دستاويز حيات خود ميكنيد اما بدانيد اگر نام حسين با تاختن از صحنه تاريخ پاك شد نام نوكر او نيز پاك ميشود ... «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» سخنى هم با دوستان دلسوز و آگاه: اين شمشير هاىِ از غلاف در آمده ، آزمون و خطا میکنند ببینند ما چقدر پشت هم ایستاده ایم اکر صفوفِ ما شکسته شود نیزه دارها و کماندارهایشان را میزنند ... کورخوانده اند ما هر روز متحدتر و همدل ترو عاشق تر میشویم والعاقبة للمتقین «محمد جواد پرچمی»
. روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال سیدالشهدا علیه السلام _ استاد •┈┈••✾••✾••┈┈• ای مسیحا دم رسول الله چون علی مرهم رسول الله سپر محکم رسول الله عزّت پرچم رسول الله حمزه، ای افتخار اسلامی مظهر اقتدار اسلامی در عبادت قیامتی داری با مناجات اُلفتی داری بین میدان شجاعتی داری به علی چه ارادتی داری آسمان زیر گام های شماست آخر عشق ابتدای شماست قد احمد ز غصّه ات تا شد تا که یک نیزه بر تنت جا شد آه بالا سرت چه غوغا شد بر سَرِ غارت تو دعوا شد لشگری دور پیکرت آمد جِگرت را زنی به دندان زد *بدنِ حضرتُ پاره پاره کردن ... غیر از این اون نانجیبه ، هندِ جگر خوار اومد جلو ، پهلویِ آقا رو شکافت ...جگرشُ درآورد ... صورتِشُ مُثله کرد ...* گرچه خیلی بلا سرت آمد گرچه قاتل برابرت آمد تا کنارِ تو خواهرت آمد یک عبا رویِ پیکرت آمد *خبر دادن یا رسول الله زنانِ قریش همراهِ عمه هایِ گرامِت و دخترِ کوچکِت دارن میان به سمتِ اُحد ... همه پیاده می دویدن ... پایِ برهنه ... چون منافقین اعلام کردن تو مکه که خودِ پیغمبرم به شهادت رسیده ... پیغمبر دستور داد عباشُ آوردن ، انداخت رو بدنِ حضرت ، از بس که قدِّش رشید بود ، پاهایِ مبارک بیرون افتاد دستور داد خارهایِ بیابون رو جمع کنن ،آروم رو بدن بزارن ...* یک عبا رویِ پیکرت آمد تا نبیند صَفیه حالت را وای از روضه های کرب و بلا کربلا دِشنه دارها بودند یک نفر نه ، هزارها بودند وسطِ نیزه زارها بودند روی سینه ، سوارها بودند *یا رسول الله ، اجازه بده بدنِ داداشمُ ببینم ...فرمود جانِ من روپوش رو از رو صورت برندار ... چون میدونِست اگر این صورتِ پاره پاره رو صفیه خانم خواهرش ببینه ، جان میده ... ، قسمش داد ... قربونِت برم بی بی جان .... وقتی اومد دید گلو هنوز رگ ها حرکتی داره ... سر بریده و برده شده ... یه نگاهی به بدنِ پاره پاره کرد ...* وسطِ نیزه زارها بودند روی سینه ، سوارها بودند آبرویِ قبیله غارت شد پیش زینب به تن جسارت شد حرم الله در خطر افتاد ردّ شلاّق بر کمر افتاد خواهری بین صد نفر افتاد بین بازار و هر گذر افتاد همه دیدند ضعف تن ها را مَردها می زدند زن ها را ع 👇
. توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شیعه باید نیمۀ شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران ، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا ، یاور کند از غنائم، لحظۀ بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند الگوی رزمندۀ اسلام ، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوۀ حیدر کند “لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار” برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینۀ خود را سپر ، در یاریِ رهبر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند *صدا زدن یا رسول الله ، زهرایِ مرضیه و عمۀ ها گرام دارن میان سمت اُحد ، با سرعت میومدن .. چون اول گفتن پیغمبر به شهادت رسیده بعد بین راه پیغام دادن عمویِ پیغمبر به شهادت رسیده .. زهرا سراسیمه میومد ..* جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند *عبا رو بدن انداخت بدن رو پوشاند .. بقیۀ بدنُ با خار و خاشاکُ و علف هایِ بیابان پوشانده شد .. صفیه خانم آمد ، ناله میزد اومد دست ببره به عبا که صورت حمزه رو ببینه ، پیغمبر فرمود به جانِ من نگاه نکن .. قبول کرد .. یا رسول الله کجا بودی دخترت زینب سلام الله علیها وقتی اومد تو قتلگاه .. همه شنیدید سنگ ها و نیزه شکسته ها و شمشیرها رو کنار زد .. دست برد زیرِ بدن صدا زد خدایا این قربانی رو از آل محمد قبول کن ..* 👇
. |سحرِ مکه صفایِ دگری .. و توسل تقدیم به ساحت مقدسِ حضرتِ خیرالبشر پیامبرِ اعظم (ص) _استاد حاج منصور ارضی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ سحرِ مکه صفایِ دگری پیدا کرد ناله سوخته دلها،اثری پیدا کرد کعبه می خواست که دل را زِ بُتان پاک کند دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد به تمنای لبانِ پسر اسماعیل زمزم از شوق عجب چشمِ تری پیدا کرد نور توحید پس از غیبت طولانی خویش در حرم فرصت هر جلوه گری پیدا کرد سالیانی خبر از حضرت جِبْریل نبود مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد از قدوم پسر آمنه و عبدالله اُمّتِ پاک سرشتان پدری پیدا کرد خاتم از راه رسید و شجر هر چه رُسُل تازه بر، بار نشست و ثمری پیدا کرد ما هدایت شده نور رسولُ اللهیم ریزه خوار کرم زاده عبداللهیم بی وجود تو بشر بی سر و سامان می شد همه جا نور خدا مخفی و پنهان می شد بی وجود تو کجا در همه ی امت ها نام این قوم مُزَیّن به مسلمان می شد تا که از قوم دگر حرف میان می آید تکیه بازوی تو شانه سلمان می شد تو دعا کردی و ما شیعه مولا گشتیم از همان روز، دلت گرم به ایران می شد رخصتی می دهی ای سرورِ زیبا رویان گویم از چه رخ تو ، قاتل هر جان می شد با تبسم به لب غنچۀ تو گل می کرد گیسوی حور به یکباره پریشان می شد علت این بود که در روی ملیحانۀ تو قدری دندان ثنایات نمایان می شد ذکر تسبیح تو آهنگ بیان ملک است شکل ترکیب رخ تو نمک اندر نمک است بی دم قُدسی تو مُرده ای احیا نشود پسر مریم قِدّیسه مسیحا نشود پشتِ موسی به تو و حضرت مولا گرم است ورنه بی اذنِ شما وارد دریا نشود @emame3vom گر زلیخا رخِ زیبای تو بیند در خواب پایِ دلداگی یوسفی رسوا نشود غضبت رمز اَشداءْ علی الکُفّار است لشگر کفر حریفِ تو به هَیْجا نشود با دعای تو علی صاحبِ تیغ دو سر است بی رضایت گره از ابروی او وا نشود جز به پیش غضبِ چشم تو در وقت نبرد کمر تیغ علمدار اُحد تا نشود تو ز نور اَحدی اشرف مخلوقاتی پدر فاطمه ای تاج سرِ ساداتی تو کریمی و کریمان همه از نسل تواند سائلان بین گُذر یارِ بِلا فصلِ تواند چون تَمَسُّک به علی شرطِ شفاعت باشد شیعیان در صف محشر همگی وصلِ تواند چه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تو نیست ثُلْثِ سادات ز اولاد اباالفضلِ تواند بعدِ محسن که دل فاطمه حساس شده پسر سوم زهرای تو عبّاس شده مکتب قدسی تو نورِ حقایق دارد چارده مصحف تابنده و ناطق دارد دشمن کور دِلِ تو ز کجا می دانست راه پابندۀ تو حضرت صادق دارد شاعر : قاسم نعمتی 👇
. |⇦•سوی از مدینه یار آمد.. به ساحت مقدس کریمۀ اهلِ بیت سلام الله علیها به مناسبت ورود پر خیر و برکت حضرت به شهر قم _ استاد حاج منصور ارضی•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا سَیِّدَتی وَ مَوْلاتی یا فاطِمَةُ بِنْت مُوسَی بنِ جَعفَرٍ» سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر این بار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبرو داری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب از ورودش به شهرِ خود ای داد محملش طعمه ، کوفیان صیاد در تکاپوی خطبه ای غرّا چشم زینب به نیزه ای اُفتاد تا کنون ماه خویش را از دود این چنینش ندیده بود کبود ماهِ خاکستری! کجا بودی؟ جایِ تو در تنور خانه نبود! بر یتیمت نظاره کن کم کم آب شد قلب کوچکش نم نم ای سرت رویِ نیزه چون کعبه چشمۀ اشک چشمِ من زمزم بسکه همچون حسین محو خداست درد و غم پیش چشم او زیباست تا خدا همچو زینبی دارد پرچمش تا همیشه پا برجاست ــــــــــــــــــ 👇
. و توسل به روحی له الفدا اجرا شده ۲۷ آبان ماه ‌۱۳۹۹ _ استاد حاج منصور ارضی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ خوشا چشمی که با آن، امامم را ببینم خوشا عمری که با جان، امامم را ببینم خوشا دردی که درمان شد از نازِ طبیبان خوشا هجری که در آن امامم را ببینم خوشا لحظه به لحظه کنم بر دوست عرضه دلم را تا چو خوبان امامم را ببینم خوشا در صبحِ صادق به آن قرآن ناطق شوم یک لحظه مهمان، امامم را ببینم خوشا پایِ رکابش کنم مولا خطابش چو گویم پاسخم جان، امامم را ببینم به احوالِ خدایی به رسم آشنایی خوشا وقتی که خندان، امامم را ببینم چه زیبا میشود که سحرها در میانِ نوای صوت قرآن امامم را ببینم به هر حالِ بکائی به لب دارم دعایی که من هم چون شهیدان امامم را ببینم شود جانم فدایش، سرم قربانِ پایش که من با کام عطشانم، امامم را ببینم *پرسیدن از آن مردِ بزرگ ، چی شد که هر روز خدمتِ امام زمان میرسی؟! امتناع کرد از پاسخ ، اصرار فراوان کردن .. گفت شبی در عالم رویا متوسل به پیغمبر شدم و حضرتُ دیدم .. عرض کردم اقاجان من میخوام آقام رو ببینم ، چه راهی داره؟!.. فرمود صبح و شب برا حسین گریه کن ..* دمی که غرقِ غم هاست میانِ روضه زیباست که من با چشم گریانم امامم را ببینم شوم محرم به رویش نشینم روبرویش پریشان روضه خوانا امامم را ببینم به وقتِ نوحه خوانی چنان آه و فغانی کنم کز لطفِ رحمان، امامم را ببینم به آه و اشکِ خونین ، به سَبُّ لعنُ نفرین نثارِ نیزه داران امامم را ببینم چو با احوالِ مضطر بگرید بهرِ معجر بمیرم بهرِ جانان امامم را ببینم ــــــــــــــــــ 👇
❁﷽❁ 🔳محضــر مبــارک فخرالذاکرین مداح بــــــــا اخلاص اهـــــل‌بیت علیه السلام دوستـــــان و علاقمندان به حضرتعالی درکانون مداحان و شاعران اصفهان رحلت بــــــــرادربــــــزرگوار ‌تان جانباز دفاع مقدس را بــــــــه حضرتعــــــــالی و خــــانواده محترمشـــــــــان تسلیت عرض می‌کنند امیــــــــد است خــــــــداوند متعــال آن خادم الحسین علیه السلام را با حضرت سیدالشهداءعلیه السلام محشور گرداند.
. •|⇦به دستِ مَحرم خود.. به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به دستِ مَحرم خود بَسکه خون جگر گشتی برای بی کسی خویش دیده تر گشتی عجیب یاد غریبِ مدینه افتادی زِ ماجرای حسن خوب با خبر گشتی زِ گوشه ی لب تو خون تازه می ریزد شبیه فاطمه گویا، زِ کوچه برگشتی زِبس که روضه پهلو شکسته را خواندی زِ بس که دلخور از آن پا و میخِ در گشتی دوباره دست به پهلو به خویش می پیچی شبیه مادرت انگار شعله ور گشتی به پیشِ چشم علی می زدند زهرا را تو داغدار هجوم چهل نفر گشتی میانِ هلهله ها دستُ پا زدن سخت است رضا کجاست ببیند که محتضر گشتی؟ تنِ تو دست نخورده به روی بام رسید کجا به نیزه و شمشیر مختصر گشتی؟ اگر چه دفن نشد پیکرت سه روز اما تو میهمانِ خنک های بال و پر گشتی *بعضیا فرمودن کبوترا می اومدن بالای بدن .. می چرخیدن رو پشتِ بوم .. سایه می انداختن ..* کجا تنِ تو به گودال زیر و رو شده است؟ کجا به زیرِ لگد دست بر کمر گشتی؟ کجا به نیزه نشسته سرِ بریده‌ی تو؟ کجا به کوچه و بازار در به در گشتی؟ سه ساله دختر تو.. *می دونی امام جواد یه دختر داشته به غیر از امام هادی .. سه سالش بوده ، ولی بالا سرش نبوده ..* سه ساله دختر تو گُم نگشت در صحرا کجا پِی اش سَر شب تا دَم سحر گشتی؟ کجا به بزمِ شراب و نگاه نامَحرم .. ــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•این جوادالائمه جانِ من‌است.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── شکر اگر هست بر زبان من است حمد اگر هست در بیانِ من است وصفِ توحید چون میسر نیست مدح خورشید ذکرِ جان من است خالق من ستودنی ست از آن که خدای موالیان من است چه خدایی خدای عز و جل که شفا بخش این روان من است او خدایِ محمد و علی و خالقِ فاطمه امان من است اوست خلّاق چهارده معصوم نورشان از ازل نشان من است و منم از اضافۀ گِل شان حُبشان نیز در نهان من است یکی از آن چهارده محبوب این جوادالائمه جانِ من است هرچه فرموده است سَلَّمنا یا جواد الائمه ادرکنا .. قاصر از وصفِ او تمام فلک خادم اوست انس و جان و ملک سرشناس است در همه آفاق سلطه اش از سماست تا به سَمَک اگر از ملک هستی اش پرسند همۀ هستی است مُلک فدک از کرامات به هر کسی خواهد می کند مهر و لطف و جود و کمک بس که میلاد اوست با برکت بعد یک عمر انتظار و دعا دل سلطان توس گشته خنک گویی از مقدم مبارک او باز دیوار کعبه خورده ترک همه گویند جمله یابن رضا با نیاز آمدیم بَینَ یَدَک سیدی سیدی تَوَجَهنا یا جواد الائمه ادرکنا .. تا دو دیده به مادرش وا کرد دردِ دوران غم مداوا کرد پیش چشم حکیمه عمۀ خویش لب خود را به نام حق وا کرد هم به وحدانیتت شهادت داد هم به نام محمد انشاء کرد هم به نام علی ولی الله هم به حُجیَت خود امضا کرد هم ز توحید سر به سجده نهاد هم ز عدل و معاد املاء کرد هم برائت ز دشمنان اعلام هم تمام خصوم افشا کرد کافران را یکی یکی لعنت مشرکان را تمام رسوا کرد پدرش آمد و به آبِ فرات کام او را به تربت احیا کرد و اَئِنا به کربلا مولا یا جواد الائمه ادرکنا .. از لبِ لعل او عسل ریزد و ز نفس های او خدا خیزد حُسن رفتار او محبین را به دعا و ثنا بر انگیزد چه شکوهیست چون رود به نماز هرچه غیر از خداست بگریزد نوری از اوست تا خدا یکسر این چنین است وصل تا ایزد از قنوتش نوای یا زهرا و ز بکائش حسین میریزد چون به یاد غریب می گرید روضه را با دعا در آمیزد ای به ما روضه را نموده عطا یا جواد الائمه ادرکنا .. روزی از روزهای طوفانی ذکر مادر گرفته طولانی وسط ذکر و بازی اش طفلک ناگهان خورد بر زمین آنی پهلویش خورد بر سر سنگی منقلب شد به حال گریانی گفت واللهِ آتشش بزنم قاتل مادرم به آسانی چون امام رئوف او را دید گفت بابا چرا پریشانی گفت بدجور بر زمین خوردم یادم آمد ز درد حیرانی یاد پهلوی مادر افتادم یاد آن ضربه‌های شیطانی یاد آن بازوی شکسته او یاد ضرب غلاف عُدوانی ــــــــــــــــــ .👇
. ‍ و توسل عجل الله تعالی فرجه الشریف_استاد حاج منصور ارضی مهدی زهرا امید دیدنت دارم هنوز (۲) از غم هجران رویت ، اشک میبارم هنوز ای طبیب دردمندان ، از عنایت کن نظر بین زِ سوز و ساز هجران تو بیمارم هنوز (۲) *کی میایی آقا ؟! ...* گرچه صدها بار بخشیدی گناهان مرا لیک من عبد سیه رو و گنهکارم هنوز (۲) *صبح سه شنبه شد دوباره گداهای در خونت اومدن ... آقا ... آقا ما خیلی آلوده دامانیم ... اگر بچه ای به حد ممیز مارو نگاه کنه ازش حیا میکنیم اما آقا تو همیشه میبینی ما چه گناهانی میکنیم ... گناهی که هم پیغمبر میبینه ... همه مؤمنین میبینند ... تفسیر اینگونه میگه ... میگه مؤمنین اهلبیتند ... لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...* شب سحر گردید و فجر روی تو پیدا نشد *شاید این شعر مصداقش منه بیچاره نباشم اما خیلی عاشقان اینطور هستن ...* ━━━━ شب سحر گردید و فجر روی تو پیدا نشد لیک هر شب تا سحر مجنون و بیدارم هنوز از هوای نفس اماره نجاتم کِی دهی؟ سالها با این عدو در جنگ و پیکارم هنوز ناله شد نالان زِ آوای نوای خسته ام گفت تا کِی شاهد این ناله زارم هنوز عاشقی گفتا به جان مادرت زهرا قسم در غم هجران روی تو گرفتارم هنوز 👇
. |⇦•دل ها بسوزد... وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس استاد حاج‌منصور ارضی ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةِ البَقیع دل‌ها بسوزد از هجومی وحشیانه از ماجرای حمله بر یک آستانه تخریبِ سخت بارگاهی بی‌کرانه داغی که شد یادآور حمله به خانه در منظر چشمان گریانِ پیمبر شد بُقعه‌ی پاک بقیع ویرانه یکسر این بارِ اول نیست بیتِ وحی این سان شد پیش چشمِ مردمان یک‌باره ویران آتش زدند ویرانه کردند سنگ باران بوده مرام دشمنان کارِ لعینان این رسمِ جا افتاده از فرعون اُمّت بر آنکه آتش زد به بیتِ وحی لَعنت آری به گل‌زار بقیع چون آذر افتاد گویی دوباره شهر یادِ مادر افتاد روزی که روی یاسِ پیغمبر دَر افتاد نقش زمین ثُلثی زِ آلِ کوثر افتاد از روی دَر جمعیتی ولگرد رد شد وَز کوثر قرآن چهل نامرد رد شد این نقشه دیروز و امروز است و فردا دارد ادامه این بُرش از مَکر اعدا شد از سَقیفه شعله‌ی این فتنه پیدا تا روز عاشوراست این فتنه هویدا یک روز دشمن شُخم زد کرب وبلا را روز دیگر ویرانه کرده سامرا را حال تهاجم بر عقائد باب گشته یاران دین را حمله از احزاب گشته آتش تهیه، بر سر احباب گشته وقت مدد از روضه‌ی ارباب گشته ارباب! دریاب امّت قالو بلا را باید مدد شد کشته‌های کربلا را از کربلا گفتم غمی دارم به هر حال از پیکر بی‌سر که شد با اسب پا مال از قطعه قطعه جسم افتاده به گودال از غارت هر گوشواره تا به خلخال از اهل خیمه چون که معجر رفت غارت حالا رسیده تازه هنگامِ اسارت زینب در آن گودال دنبال که گردد مَحرم نمانده تا سوار ناقه گردد اینجاست که عباس غرقِ ناله گردد چون خواهرش راهی زِ صد بیراهه گردد چشمِ تو را عباس، دشمن دور دیده ناموس را در هاله‌ای از نور دیده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5800921205233944346.mp3
11.9M
صدایِ پای محرم به گوش می آید.. مناجات و توسل به حضرت (ع) السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلَامُ‏ عَلَى‏ مَحَالِ‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده زِگوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست  مرا امام رضا عاشقِ خدا کرده  اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائرِ اویی به تو عطا کرده زمان جلوه ی یا ایها الرضایی خویش ز بس که لطف نموده همه رضا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفایِ رضا دلم هوایِ نجف ؛ صحنِ مرتضی کرده بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب شبیه طفل که دستِ پدر رها کرده صدایِ پای محرم به گوش می آید  چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا دلم هوایِ سحرهایِ کربلا کرده صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف  تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟
. |⇦•پای دل در پیشگاه... مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه... ربِّ ربِّی أسْعَت بِجَهلی وَ ظَلَمْتُ نَفسی ..اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.الهی العفو...." پای دل در پیشگاه یار لغزش میکند هر چه با ما میکند این نَفس سر کش میکند زیرِ گوش من بزن شاید بیاید اشک من عاقبت این گریه ما را اهلِ بخشش میکند اول ماه آمدم ردم مکن ای با مرام سفره داری تو را عالم ستایش میکند آه! قربان کلیمی که گدا را پس ندهد ربِّ ما با عبدِ خاطی نیز سازش میکند جانِ سلطان خراسان آبرویم را نریز این گناه آلوده دارد از تو خواهش میکند «العفو.....» هر زمان دلگیر بودم گفته ام یا فاطمه کودک آزرده را مادر نوازش میکند لذّت افطار قنبرهاست خرمای علی نوکری را رزق او دارای ارزش می کند حب حیدر شرط اصلی قبولِ بندگی ست روز حشر او را خدا معیار سنجش میکند چاره ی بیتابی ما صحنِ شاه کربلاست آتشِ دل در حریم او فرو کش می کند روزه دار تشنه لب فبک علی العطشان حسین گریه را تنها خدا بر او سفارش میکند آنقدر زیر سم مرکب تنش پاشیده شد بوریا با گریه گفت: این جسم ریزش میکند «بحق الحسینِ الهی العفو...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•وصل برخوبان رسید... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ...الهی العفو..." وصل بر خوبان رسید آه !گرفتاری به ما و میرسید ای کاش گاهی وقت دیداری به ما مال بد را بیخِ ریش صاحبش انداختن کی می اندازد نگاهش را خریداری به ما دلبری گداها دل شکستن بوده است تا بیفتد نیمه ی شب، راهِ دلداری به ما عیبِ چشمِ پر خطا را اشک ما پوشانده است چون گنه کاریم می آید فقط زاری به ما هر طرف رفتیم اما مجلست کم آمدیم خب کم آورده‌ایم آقا جان بده یاری به ما سفره را انداختی ما زیر و رویش کرده ایم یوسف زهرا ! نداری پس چرا کاری به ما ای که خونِ چشمت از پروندهٔ سنگین ماست بی وفا هستیم اما تو وفاداری به ما آبروی رفته ی ما را بده دست علی از نجف مولا توجه کرده مقداری هر غروبی یاد آن ارباب عطشان کرده‌ایم زَهر شد از غربتش انگار افطاری به ما آخرش با نوکری و خاک بوسی دَرش میرساند دختر او تاج درباری به ما آن سه ساله درد پهلو را تحمل کرد و گفت: کی رسانده چکمه های زجر آزاری به ما نه کسی آتش زده پشت درِ ویرانه را نه هجوم آورده میخ از کنج دیواری به ما این سحر مویی ندارم که ببافم پیشِ تو خورده چنگ مردمان کوچه بازاری *بابا دیگه موی سری ندارم برات شونه کنم ببافم ......* من سه سالم هست اما چون زن صد ساله ام میدونی بابا نه برای ضربات بدنی طعنه های بد زدن این بار بسیاری به ما *به حق این سه ساله رقیه خانم وبابای عزیزش الهی العفو،الهی العفو...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ‍ تحلیل توسط🔻 ✍ 🔸 🔴استفاده از کلام بزرگان در مناجات🔴 مداح براي اينكه سخنانش در شنوندگان تأثير كند باید عواطف آنان را به خود جلب كند. گاهي این کار به صورت استناد به سنتهاي قديمي است، زيرا عموم مردم براي سنتهاي قديمي ارزش قائلند و اگر سخني به اين سنتها استناد داده شده باشد، مورد قبول آنان واقع ميشود. مثلا در روضه امام حسين (علیه السلام) اشاره كند به سنتي كه به داغداران تسليت مي گويند و تسلي مي دهند اما در كربلا... گاهي نيز استناد به سخنان كسي است كه مردم به آنها اطمينان دارند اثر کلام را بالا می برد. اگر مداح از سخن چنين افرادي مانند پيامبران،‌ امامان، حكيمان صالح و بزرگان، در مداحي استفاده كند، به تأثير سخن خود در مخاطبان كمك كرده است. مثلا مداح مي خواهد به مستمع بگويد در همه مصائب زندگي بايد هدفدار گريست و براي امام حسين (علیه السلام) گريه كرد ؛ براي اين موضوع روايتي را بيان مي كند كه امام رضا(علیه السلام) فرمودند: «يَاابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ»اي پسر شبيب اگر خواستي براي چيزي گريه كني براي حسين گريه كن... در صوت پیوستی، حاج آقای ارضی در مناجات، به جمله ای از شیخ رضای سراج اشاره می کنند و همین اشاره باعث می شود اثر کلام ایشان بالا برود، چون شیخ رضا، بین اهل بکاء، شخصیتی محبوب و مورد قبول است. 👇 🔴متن که در فایل صوتی آمده است🔴 «شیخ رضا سراج یه شبایی عمامه رو برمی داشت. یه حالتی میشد این پیرمرد محاسن سفید. دستشُ میزد بالا. پوست یه پیرمرد دیدی که چقدر آویزون و نازکه؛ میگفت اگه از سوزوندن این بدن من چیزی گیرت میاد بسوزون، اما اگر ببخشی خب پیغمبر خوشحال میشه...» 1⃣از این متن و صوت، در تفسیر عبارت«یا رب ارحم ضعف بدنی» که در دعای کمیل آمده است، می توانید استفاده کنید. 2⃣حاج آقای ارضی برای اینکه مطلب نقل شده خوب اثر بگذارد، جزئیاتی را گفتند و همین باعث شد مطلب برای مستمع مجسم شود. ایشان وقتی نام شیخ رضا را بردند، به این جزئیات اشاره کردند:(عمامه رو برداشت، پیرمرد محاسن سفید، پوست یه پیرمرد دیدی که چقدر آویزون و نازکه) این کار انگار تصویری از مرحوم سراج را برای مستمع مجسم کرد. رایگان .👇
. |⇦•مثل من حال کسی.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ...الهی العفو..." مثلِ من حال کسی، حال اسف باری نیست غرق بیچارگیَم، چاره به جز زاری نیست قلمِ عفو بکش روی خطایم بگذر گرچه همچون منِ آلوده، خطاکاری نیست غمِ من را تو فقط می‌خوری ای ربِّ کریم مهربان‌تر ز تو بر بنده، که غم‌خواری نیست پرده انداخته‌ای روی گناهانم باز تا بفهمند همه، مثل تو ستّاری نیست خواستی چوب بزن، خواستی از من بگذر تابع خواسته‌ات هستم و اصراری نیست به علیٍ به علیٍ به علیٍ اَلعَفو به همان کس که جز او حیدر کرّاری نیست باز گفتم علی و مست شدم طوری که در سرم تا به ابد، میل به هوشیاری نیست من مستم و دیوانه، ما را که برد خانه صد بار به او گفتم، کم زن دو سه پیمانه «حیدر علیاً یاحیدر یا حیدر علیاً یا هو...» «امشب دلم هوای می‌خانه(شش ماهه) دارد ساقی..» راز گیرایی ایوانِ طلا، ذکر علی ست به خدا جذبه‌ی ایوان، به طلاکاری نیست به ضریح تو زدم بوسه و فریاد زدم عطر انگور تو، در دکّه‌ی عطّاری نیست هر چه بر من رسد از دوست، یقیناً نیکوست شک ندارم که به غیر از تو، مرا یاری نیست بنده‌ی عشقمو از هر دو جهان آزادم تا گرفتار تو‌أم، حرف گرفتاری نیست روزه‌اش روزه‌ی مقبول نباشد هر کس یاد لب‌های حسینت، دم افطاری نیست پسرش را به روی دست گرفتش فرمود: طفل را با کسی اصلاً سر پیکاری نیست شیر خوارست، دو سه قطره به او آب دهید تازه شش ماهه شده، طفلِ دهان‌داری نیست حرمله خیر نبینی، جگرم می‌سوزد مثل داغِ علی اصغر، غم دشواری نیست پدر و مادر و فرزند به یک تیر زدی تا که دیدی عَلم افتاده، علمداری نیست سه سرِ تیر، سه پر، از سه طرف بیرون است با چنین وضع مرا، فرصت انکاری نیست گردنی مانده مگر؟ تا که نیفتد سرِ او بازویم را بکشم، هیچ نگهداری نیست چه کنم؟ هر چه کنم، باز پرش می‌افتد بازویم را بکشم، زود سرش می‌افتد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. 🎤 توسط ✍ 💡تناسب سبک و محتوا حاج منصور آقای ارضی برای محتوای عباراتی که در آن مناجات کننده، خودش و معرفی و گناهانش و ذکر می کنه از آواز دشتی استفاده کردند که مناسب این محتواست. 💡تناسب پرده صدا و محتوا می دونیم که در مناجات باید ملایم خواند و از پرده های بالا به ضرورت استفاده کرد، اما در این فراز حاج آقای ارضی از پرده بالا استفاده کردند چراکه مناجات کننده داره خودش و معرفی می کنه و به نوعی سنخیت داره که با صرخه و فریاد گناهان کبیره خودش رو بیان کنه تا حال و روز گنهکار کاملا احساس بشه. 💡مناجات اخلاقی در مناجات باید در شرایط منسب تذکرات اخلاقی داده بشه، چراکه ما در مداحیمان رسالت و تکلیف به دوش داریم لذا حاج آقای ارضی در فراز «أَنَا يَا رَبِّ الَّذِي لَمْ أَسْتَحْيِكَ فِي الْخَلاءِ وَ لَمْ أُرَاقِبْكَ فِي الْمَلَإِ» اشاره کردند به این نکته که «من همونیم که در ملا عام مراقبت نکردم، گفتن این همون مناجات خونه است» 💡تفسیر غیر کلیشه ای دعا اگر بتوانیم جملاتی را انشاء کنیم که در آن نوآوری باشد مستمع بیشتر بهره می برد. حاج آقای ارضی در فراز « أَنَا الَّذِي عَصَيْتُ جَبَّارَ السَّمَاءِ » با این جمله تفسیر می کنن که« اگه می خوای من و بزنی بزن اما اول راهم بده بعد تنبیهم کن» اینجا می بینیم چقدر زیبا و غیر کلیشه ای تفسیر صورت می گیرد. 💡ترغیب غیر کلیشه ای به بکاء باید مستمع را ترغیب کرد به بکاء، اما کلیشه ای شدن این ترغیبها از اثرگذاری می کاهد. در فراز « وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ » حاج آقای ارضی گفتند: « من عاقبت از چشمت افتادم. علامتش چیه؟ وقتی اومدم تو روضه ای که امام زمان خون گریه می کنه همینطور نشستم نگاه کردم نتونستم گریه کنم» .👇👇
4_5865943934898798906.mp3
524.3K
❇️نمونه❇️ 📌مناجات معمولا با صلوات آغاز می شود بعد از صلوات مداحان از اذکار مختلف استفاده می کنند، در فایل پیوستی می بینید که حاج منصور اقای ارضی بعد از صلوات از ذکر « لا حول و لا قوه الا بالله» استفاده کردند بعد از صلوات، با توجه به ایام از اذکاری استفاده می شود، در فایل پیوستی، از ذکر « اللهم رب شهر رمضان... » استفاده شده است؛ چرا که مراسم در ماه مبارک رمضان در حال برگزاری اسن و این ذکر متناسب این ماه است در پایان این اذکار معمولاً مداحان اهل بیت (ع) ذکری را دم میدهند تا مستمع زمزمه کند که در این فایل با توجه به مناسبت ماه مبارک رمضان، « الهی العفو» زمزمه می شود نکته 1⃣: به لحن مناجاتی و سوز و گداز مناسب ایشان در خواندن دقت کنید که حاصل یک عمر انس با دعاست، اگر می خواهیم چنین سوز و گدازی داشته باشیم باید مأنوس با دعا باشیم نکته 2⃣: همین نمونه را می توانید در مجالستان استفاده کنید البته اقتضای جلسه را در نظر بگیرید و حتما دقت کنید عبارات صحیح خوانده شود. .
. |⇦•ای زمین‌ و آسمانت... و توسل ویژهٔ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── ای زمین و آسمانت، غرق ماتم ای بقیع غصه‌ی تخریب تو شد، روضه‌ی غم ای بقیع داغ‌دار روضه‌ی تو، قلب خاتم ای بقیع سوگواران تو زهرا و علی هم، ای بقیع ای بهشت آرزو، ای قبله‌ی ویران شده بانیِ حفظ حریمت، ملت ایران شده نوکران، آماده‌ی احداث بنیان حرم تا بسازیم از بقیع، صحن و شبستان حرم کاروان آید شود یک هفته مهمان حرم جانِ هرچه عاشقِ زهراست، قربان حرم گنبد و گلدسته می‌سازیم در ویرانه‌ات در بَرِ ام‌البنین سازیم، سقا خانه‌ات چون شبستان و حرم تکمیل شد پرچم به کف راهپیمایی به پا سازیم، با شور و شعف کاروان عشق را، راهی کنیم از هر طرف از خراسان کربلا قم سامره تهران نجف دشمن پست تو کی از ما بگیرد عشق را هرچه را از ما گرفت، از دل نگیرد عشق را آری این آب و گِل ما را، حسین آمیخته طرح دین‌داریِ ما را، دست زینب ریخته قلب ما، زیر قدم‌های علی آویخته پشت در، گودال، محراب، آستان بندگیست روضه‌های کربلای یار سبک زندگیست در ته گودال آری، نیزه بر دل‌ها زدند کعب نی بر جان ما و زینب کبری زدند در دل محراب ضربت، اشقیا بر ما زدند ضربه‌ی سیلی به ما و صورت زهرا زدند صاحب ما رشته‌ی تقدیر را خواهد گرفت انتقامِ آیه‌ی تطهیر را، خواهد گرفت در کف خود قبضه‌ی شمشیر را خواهد گرفت از گلوی گُل، سه شعبه تیر را، خواهد گرفت حرمت آل عبا را می‌‌رساند او به هم پیکر و رأس جدا را می‌رساند او به هم بلند مرتبه شاهی، به زحمت افتاده برای جرعه‌ی آبی، به منت افتاده برای کشتن طفل صغیرِ شش ماهه به قصد جایزه دشمن، به سرعت افتاده نجات اهل دو عالم به دست اصغر اوست به نام طفل ربابش، شفاعت افتاده بلند مرتبه شاهی، به دفنِ شهزاده میان خیمه و میدان، به حیرت افتاده *هی دیدین میره سمت خیمه، میره سمت میدان..یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیمه ها با غلاف شروع کرد قبری رو‌کندن...* بلند مرتبه شاهی، به مشکل افتاده که گیر قهقه‌های ارازل افتاده رباب اگر که ببیند، حسین می‌میرد چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده کمی به زیر عبا باز بود پلک علی رسید خیمه پدر، دید کامل افتاده لباس و ملحفه، بالشِ بچه، گهواره چقدر بین بیابان، وسایل افتاده به جای بستن قنداق، کارِ دست رباب پس از علی، به طناب و سلاسل افتاده بزرگ شد پسرم، مرد شد ببین زینب ز نیزه سایه‌ی اصغر، به محمل افتاده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•عالم بدون روی تو.... و توسل به علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── السلام علیک یا علی بن موسی الرضا عالم بدون روی تو تاریک و تیره است خورشید مشرقین عبا روی سر نکش پنجاه بار در وسط این گذر نیفت پنجاه بار بر دل عالم شرر نکش اینقدر پیش چشم همه یاد مادرت در پشت درب خانه ی خود دردسر نکش بال و پر هزار مَلَک فرش راه تو شمس الشموس روی زمین بال و پر نکش دیگر شبیه مارگزیده به خود نپیچ دامن به خاک حجره بیا و دگر نکش *آقاجان!باور کنید اگه حضرت، خواهرش بالاسرش بود راحت تر جون میداد، به امام حسین راست میگم، ابی عبدالله بالاسرش بوده زینب..* خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب وقت وداع درد فراق پسر نکش *میگه یه وقت دیدم تمام درهای حجره که بسته بود، در باز شد آقازاده ای ناله کنان داره میاد، ابتاه..* با قطره قطره بارش چشم بهاری ات تصویر روضه ی پسر و یک پدر نکش *وقتی سرشو جوادالائمه به زانو گرفت، دید امام رضا داره گریه میکنه، عاشق روضه ی امام حسین بوده، یعنی میخوای بگی.. اون ساعت یادش افتاد کربلا برعکس شد، پدر سر پسر و به دامن گرفت..* هر کار هم کنی پسرت پا نمی‌شود بس کن حسین این همه آه از جگر نکش روح و روان من علی آرام جان من علی تازه جوان من علی آرام جان من علی *به ابی عبدالله میگن مُقَطِّعَ الاعضا، اینا نشانه ست ها، تمام سران لشکر ابی عبدالله رو میگن مقطع الاعضا، حسین جان ما این حرفو زدیم دلیل داریم ها، چون پاهاشو قطع کردن، چون میگه اِرباً اِربا، نه فقط در قسمت بالا..* بس کن حسین زینبت از هوش می‌رود پنجه به خاک در بَر او اینقدَر نکش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇