eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه امام جواد(ع) -(ای گل گلشن ،آل حیدر) ای گل گلشن ،آل حیدر از تبار زهرا، و پیمبر نورحی کبریایی نور چشمان رضایی ای صفابخش دوعالم کشته ی زهرجفایی جانم جواد(۲) دردانه ی زهرا ،ابن الرضا درراه دین حق ،گشتی فدا بوده زهرایی مرامت همسر نامهربانت ازستم بازهر کینه. زدشرربرجسم وجانت جانم جواد از ستم و کینه ،آن بی حیا داده بر تو مولا ،زهر جفا همسر نامهربانت ازستم قلبت شکسته تودرون حجره واو دربروی تو ببسته جانم جواد بر خاک حجره ات، سر نهادی چون جدغریبت،تو جان دادی درره اسلام وقرآن ازستم گشتی توخاموش درمیان خانه ی خود جسم پاکت شدکفن پوش جانم جواد دم آخر یاد، مادر بودی یادمادر پشت ،آن دربودی نیمه ی شب مخفیانه شدکفن جسمش شبانه شسته بااشک غم حیدر جای ضرب تازیانه جانم جواد شاعر: یغوبیان
زمزمه روضه گودال قتلگاه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها -(حسین جان نبودی ببینی که زینب چه دیده) حسین جان نبودی ببینی که زینب چه دیده حسین جان چه غمها که بر قلب عترت رسیده حسین جان ببین مادرت آمده قد خمیده حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان غم قلب زارم شده بی کرانه حسین جان مرا زد عدو بی حد و بی بهانه حسین جان چه گویم زِ کعب نِی و تازیانه حسین جان حسین جان... حسین جان بمیرم که لب تشنه جانت فدا شد حسین جان تنت مقصد سرخ سر نیزه ها شد حسین جان بمیرم نفس میکشیدی سرِ تو جدا شد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حلالم کن ای نور چشمان زهرا حسین جان روم تا به کوفه به همراه اعدا حسین جان تنِ بی سرت مانده بر خاک صحرا حسین جان حسین جان حسین جان... شاعر:
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥️التماس دعا♥️: شعر زمزمه فاطمیّه -( چه خبری شده در خونه مولا) ای خدا 2 چه خبری شده در خونه مولا آتیش گرفته چادر حضرت زهرا ای خدا 2 به جای عرض تسلیت هیزم آوردن با دست بسته حیدر و از خونه بردن آه خونه ای که درش بسمت آسمونه آه محل افتتاح شیشماهه کشونه آه مادری که به پشت در افتاده بیهوش آه چهل تا چکمه پوش با پا رد شدن از روش قیامتی بپا شده وای باغ گلی فنا شده وای با یه لگد یه غنچه خدا از شاخه گل جدا شده وای وای مادرم ای خدا 2 مادر لطمه خورده بین گرد و خاکا چادرش و بست به کمر بلند شد از جا ای خدا 2 زد به کنار تو همهمه گرد و غبار و گرفت تو دستاش گوشه دستار یارو آه چهل نفر یک طرف و حوریه تنها آه یک تنه شد تو کوچه ها حامی مولا آه جدا نشد فاطمه دشمن شد کلافه آه دیدن گره گشا فقط ضرب غلافه ضرب غلاف اومد با شتاب کینه ها شد با زهرا حساب ردّ سیاه رو شاخه یاس موند تا همیشه مثل رکاب شاعر: @ansar_Al_reza_pirbakran @madahanpirbakran
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: شهادت حضرت زهرا -(از او بگیرم لذت مادر شدن را) جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زمزمه، شور -(روزای با تو بودنُ یادم نمی ره) زبانحال حضرت علی ع با حضرت زهرا (س) _____________ یادم نمی ره / روزای با تو بودنُ یادم نمی ره زخم و کبودی شدنُ یادم نمی ره تو رو تُو کوچه زدنُ یادم نمی ره یادم نمی ره/ چهل نفر به یک نفر یادم نمی ره آتیش و هیزم و تبر یادم نمی ره هجوم آوردن بی خبر یادم نمی ره تلافی کردن/ محبتای حیدرُ تلافی کردن رسالت پیغمبرُ تلافی کردن فاطمه داغ پدرُ تلافی کردن تلافی کردن/ دلسوزیاتُ فاطمه تلافی کردن یه عمر دعاتُ فاطمه تلافی کردن دیدی عزاتُ فاطمه تلافی کردن حیا نکردن/ جلوی چشمام زدنت حیا نکردن وای پیش چشم حسنت حیا نکردن رمق نبود به بدنت حیا نکردن حیا نکردن/ دستامُ بسته بودن و حیا نکردن رُو در نشسته بودن و حیا نکردن حرمت شکسته بودن و حیا نکردن کاشکی می مردم/ تو رو با تازیونه زد کاشکی می مردم دیدم که بی بهونه زد کاشکی می مردم روبرو اهل خونه زد کاشکی می مردم کاشکی می مردم/ غلاف قنفذ بالا بود کاشکی می مردم مغیره هم اونجاها بود کاشکی می مردم جای کشیده پیدا بود کاشکی می مردم دردم همینه/ رُوتو گرفتی فاطمه دردم همینه حرفی نگفتی فاطمه دردم همینه چه جور آشفتی فاطمه دردم همینه دردم همینه/ زینب پریشونه برات دردم همینه حسین که گریونه برات دردم همینه حسن تا می خونه برات دردم همینه تنهام گذاشتی/ قرار نبود بری ولی تنهام گذاشتی ستاره ی بخت علی تنهام گذاشتی همیشه عشق اولی تنهام گذاشتی تنهام گذاشتی/ تو غربت دنیا منو تنهام گذاشتی دلت اومد زهرا منو تنهام گذاشتی مادر مجتبی منو تنهام گذاشتی شاعر:جابرعابدی
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: شعر روضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) برای ایام بی مادری -( حالا میان خانه اش کوثر ندارد) حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته وحید محمدی شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به غربتِ این روزهایِ خانۂ مولانا علی(ع) نذرمصائب حضرت زهراسلام الله علیها -(سخت آزرده شد و وقتِ سفر درد کشید) سخت آزرده شد و وقتِ سفر درد کشید بسکه از دست قضا، دستِ قدَر درد کشید تار میدید و شنیدم که حدودِ دو سه ماه با همان چشم ِ ورم کرده و «تر» درد کشید از همان لحظه که، گستاخیِ آتش گل کرد جگرش سوخت و از داغِ پدر درد کشید میخ با آتش و دیوار تبانی می کرد بیهوا تا که لگد خورد به «در»! درد کشید جانش آمد به لب و آنچه نباید می شد تا که شش ماهه پسر گشت سپر درد کشید پشتِ در آیه ای از سورۂ کوثر جان داد گفت «یافضّه خذیني» و کمردرد کشید با همان دست که با آه می آمد بالا دستمالی به سرش بست و چه سردرد کشید در خودش ریخت غمش را همۂ روز، ولی... شب چه بیتاب شد و تا به سحر درد کشید به علی(ع) گفت عزیزم به خدا رفتنی ام خودش از گفتنِ این حرف و خبر درد کشید بارها دست به زانو زد و برخواست علی(ع)... تا که تابوت بسازد چقدَر درد کشید! شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
چهارپاره کوچه بود و غروب دردآور گوشه‌ی چشم آسمان تر بود در زمان عبور از آن کوچه دست‌هایم به دست مادر بود ناگهان سایه‌ای پدید آمد ناله از فرش تا ثریا رفت تا به خود آمدم فقط دیدم دست یک نانجیب بالا رفت صورت شوم خود در آینه دید خیز سمت دل درک برداشت سنگی از دست چپ حواله نمود گونه‌ی راستش ترک برداشت دوزخ آتش گرفت و نفرین کرد جبرئیل امین بگفت آمین مادرم با تلاش بسیارش شد به پا و دوباره خورد زمین چادرش را تکاند و راه افتاد مثل کوه از کنار کاه گذشت ولی از درب خانه ناغافل دو سه باری به اشتباه گذشت شاعر: .
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: متن شعر مادر سادات -(هرکه با اخلاص دراین خانه خدمت می کند) هرکه با اخلاص دراین خانه خدمت می کند بهر رستاخیز خود کسب سعادت می کند هرکه این جا اشک می ریزد به یاد اهل بیت با علی وفاطمه تجدیدبیعت می کند می رسدبرگلشن جان های ما بوی بهشت هرکه این جا نام زهرا را تلاوت می کند هرکه دارد گوهر مهرش چه کم دارد مگر ازچه برخوان خدا کفران نعمت می کند گرکه باشد نامه ی اعمال ما چون شب سیاه اشک این جا کار آب ابر رحمت می کند آن که همراهش برد نور ولایت را به خاک کی درآن ظلمت سرا احساس غربت می کند رازق عالم به هرکس روزیش رامی دهد رزق مارا از سرشک وآه قسمت می کند روز محشر ازندامت لب به دندان می گزد هرکه این جا ازسرشک وناله غفلت می کند من کیم بی فاطمه تو چیستی بی مهر او اوست مارا صاحب این قدرو شوکت می کند گر«وفایی» حاجتی دارد به زهرا گفته است باز هم با مادر سادات صحبت می کند شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: نوحه‌ی سینه‌زنی فاطمیه(سبک همه‌جا کربلا) ◾️نوحه سینه‌زنی ایام فاطمیه ◾️(سبک همه جا کربلا) ◾️بنداول فاطمیه شده شور ماتم به پاست از غم فاطمه همه‌جا کربلاست بین آتش شده فاطمه تا فدا پشت دیوار و در گفته فضه بیا آه و....واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾️بنددوم بین کوچه ز پا تا که زهرا فتاد پیش چشم حسن سر به زانو نهاد صورتش نیلی و قامتش شد کمان یاس حیدر شده در جوانی خزان آه و.... واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾️بندسوم نینوایی شده زین نوا نای من محسنش از لگد کشته شد وای من زده آتش عدو تا که بر گلشنش چادرش خاکی و غرقه خون شد تنش آه و... واویلتا آه و واویلتا(۲) شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
. زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها -(من گرد راه حضرت زهرا نمی شوم) من گرد راه حضرت زهرا نمی شوم هرگز به جای ام ابیها نمی شوم او دختر پیمبر و همتای حیدر است من جز کنیز دختر زهرا نمی شوم هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه مادر برای زینب کبری نمی شوم چون بوسه می زنم به قدم های زینبین بی اذن زینب از قدمش پا نمی شوم او روح امتحان شده ی قبل خلقت است بی امتحان عشق که حورا نمی شوم ضربه نخورده ام که کنم سینه را سپر دیوار و در ندیده مهیّا نمی شوم دین را ز پشت در نفس تازه می دمید صاحب نفس نگشته مسیحا نمی شوم بی پهلوی شکسته نگردم امین وحی سیلی نخورده سرور زن ها نمی شوم آقا بیا و نام مرا فاطمه مخوان با اسم گل شبیه مسمّا نمی شوم وقتی حسن به صوت حزین ناله می کند بنشینم از فغان و ز جا پا نمی شوم دیگر توان زمزمه از دست می دهم وقتی حریف هق هق مولا نمی شوم اشک حسین اوج گرفتاری من است مرهم برای این همه غم ها نمی شوم عباس من غلام عزیزان فاطمه ست بی دست او که حامی طاها نمی شوم این دست ها به درد علم می خورد حسین هر چند یار بازوی زهرا نمی شوم این با ادب ترین پسرم نذر کوثر است من بی شهید علقمه معنا نمی شوم تا کربلا فدا ندهم جان نمی دهم بی چشم تیر خورده من احیا نمی شوم از بس حدیث عشق تو لبریز شد حسین من بیش از این حریف پسرها نمی شوم دیگر مرا خطاب به ام البنین نکن بعد از حسین مادر سقا نمی شوم مثل رباب کنج بقیع خیمه می زنم سایه نشین گنبد خضرا نمی شوم من با فرات قهرم و شاکی ز علقمه دیگر انیس ساحل دریا نمی شوم باور نمی کنم که حسینم شهید شد بعد از حسین ساکن دنیا نمی شوم شاعر: .
زمینه شهادت حضرت امام هادی علیه السلام -(یا هادی النقی مدد ، ورد و دعای من شده) یا هادی النقی مدد ، ورد و دعای من شده نام تو شاه مهربان ، مشکل گشای من شده سجیتکم الکرم ، منم گدای سامرا به دست نوکرت بده ، تذکره ی کرب وبلا مظلوم سامرا ، ای عشق بیکران آقا برای ما ، باز جامعه بخوان یا فارج الهموم ، ای مرد آسمان آه ای غریب آه ای شهید آه تو بر دلم رسید آتش زهر دشمنت شعله به جان من کشید واویلتا واویلتا با دست بسته دل شب ، از خانه ات می بردنت مثل علی مرتضی ، غریب گیر آوردنت شکر خدا که پشت در ، مادری نیمه جان نشد ناموس تو زیر کتک ، زخمی و قد کمان نشد در کوچه مادرت ، زخمی و ناتوان در زیر دست و پا ، افتاده نیمه جان از ظلم میخ در ، خون گشته بود روان آه ای امان ، آه ای خدا از غصه های مر تضی دید همسرش را میزدند نا محرمانِ بی حیا واویلتا واویلتا تو بوده ایی دور از وطن ، دیده ایی رنج بی حساب خاک دو عالم به سرم ، شما کجا؟ بزم شراب دوباره روضه های شام ، طشت طلا و خیزران شام کجا و سامرا؟ ، خون شد دل دخترکان ناموس اهلبیت ، در بین ازدحام گویم اشاره ایی ، یک جمله والسلام حرف از کنیزی شد ، بزم شراب شام آه ای خدا ، آه ای امان لعنت به می به خیزران لعنت به شام بی حیا زینب شده قامت کمان واویلتا واویلتا