eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوباره غم شیعیان یارتان شد دل آسمان‌ها عزادارتان شد حرم را حرامی به آتش کشیده‌است زمین جاری از خون زوارتان شد ✍ . دوباره تازه شد شیراز، داغش خیابون.. کوچه ها و باغْ باغش خبر از داعشه تو صحن امشب که خونینه دل شاهِ چراغش شاعر: ✍ . گر مثل کویری؛ آسمان را دریاب در فصل بهاران تو خزان را دریاب ما که دلمان از این مصیبت خون شد... یارب دل "صاحب الزمان" را دریاب شاعر: ✍ ..................................... . 🚩 یارتر هرچه از غم می‌شود جام بلا سرشارتر مستی این جام، جان را می‌کند هشیارتر لاله‌زار دیگری می‌روید از خون باغ‌ با هر آبیاری می‌شود پربارتر پیر ما فرمود -اما دشمنان کور و کرند- ملت ما با شهادت می‌شود بیدارتر شاهدان قدسی جنّات اعناب و نخیل چشم‌شان هرگز نخواهد شد به روی دار، تر دم به‌ دم کشتند ما را عاقبت اما چه شد؟ دشمن ما خوارتر شد خوارتر شد خوارتر با شهادت زنده‌تر شد انقلاب ما ولی روح آن‌ها بیشتر از پیش شد مردارتر انتقامی سخت در پیش است هان ای دشمنان! روزتان خواهد شد از شب هم پس از این تارتر روزهای اندکی مانده‌ست تا صبح ظهور یارتر باشید با او مهدیاران! یارتر .
. بسم الله الرحمن الرحيم ✍ بنویسید غزل افتاده جلوه ی حُسن ازل افتاده بنویسید که از عرش خدا سیزده ظرف عسل افتاده بنویسید که از پشت فرس حسنِ جنگ جمل افتاده بنویسید سر کشتن او چقدر بحث و جدل افتاده نوجوان است ولی بر جانش چقدر دست اجل افتاده ننویسید سرش دعوا شد خاک زیر بدنش دریا شد ننویسید که زیر سم اسب سیزده مرتبه جسمش پا شد ننویسید که پهلویش چون پهلوی فاطمه ی زهرا شد ننویسید که قدّ قاسم به بلندی قد سقّا شد با اشاره بنویسید فقط باز هم قامت آقا تا شد ..................................................... .
. (ع) من گدایی درت را دوست می‌دارم حسین سائلان محضرت را دوست می‌دارم حسین دست‌بوس نوکرت‌بودن برای من بس است نوکری نوکرت را دوست می‌دارم حسین "بارالها، گریه‌کن‌های حسینم را ببخش!" این دعای مادرت را دوست می‌دارم حسین من برای ماندن اسلام بعد از کربلا دست زینب‌پرورت را دوست می‌دارم حسین در میان آن شهیدانی که دورت خفته‌اند زیر پایت... اکبرت را دوست می‌دارم حسین در کنار علقمه، با دیدن آب فرات هیبت آب آورت را دوست می‌دارم حسین .
. دخترم، ارثیه‌ی غربت مادر مال تو پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو داغ من مال علی، داغ علی هم مال من حسنین و غم این دو تا برادر مال تو خطبه خونی، توی مسجد مدینه مال من خطبه خوندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو خنده‌ی همسایه‌ها، تو راه کوچه مال من صدای هلهله و خنده‌ی لشگر مال تو این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبا زینبم، پیرهن حسین بی‌سر مال تو قصه‌ی میخ در و کشتن محسن مال من غصه‌ی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو بوسه‌های بی‌رمق؛ این دم آخر مال من بوسه‌های لب گودال برادر مال تو زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی‌سر مال تو قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو ✍ 👇
. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ آنان که پی کاسبی رزق حلالند تا روز قیامت دَرِ این خانه وبالند باید که سر سجده به این خاک بمالند - این ها-  همه سرچشمه ی آن آب زلالند ما را که سلوک علی و آل مرام است رزقی بجز از سفره ی ارباب حرام است ذِکرُالله ما می شد این یاد ائمّه این مجلس و این لطف خداداد ائمّه هستیم به یاریّ و در امداد ائمّه در حزن و غم و شادی و میلاد ائمّه این کف زدن و سینه زنی جوهر دین است عَجِّل لِوَلیِّ الفَرَجِ شیعه همین است ای منتظران مقدم موعود مبارک در مجلستان عطر خوش عود مبارک میلاد کرم، لطف و عطا، جود مبارک ازبس که شد این فاطمه مولود مبارک ازدست علی هرچه گدا تاج گرفتند در عرش ملائک همه معراج گرفتند عالم همه پست و پسر فاطمه بالاست یک عمر شدم نوکرش، آنقدر که آقاست از نسل علیّ و نوه ی حضرت موساست مولام رضا، او علیِ اکبرِ مولاست اسفند بپاشید سر آتش ایمان او آمده تا کور کند چشم حسودان رویید زِ لبهای علی اکبری اش گل چیدند ملاک زِ رخ دلبری اش گل از لعل مناجاتیِ پیغمبری اش گل از سمت پدر گل، نسب مادری اش گل به به! چه گلی آمده در خاطر این باغ قنداقه ی گلپوش شده قبله ی عشاق او عبد خدا بود، در این باره سخن گفت " لاحول و لا" خواند و به گهواره سخن گفت پر نور شد آن خانه چو مه پاره سخن گفت با هر دل بیچاره ی آواره سخن گفت: " تنها نه به هر مفلس در بند جوادم حتی به امامان خداوند جوادم" خوب است زِ قنداقه ی او توشه بگیریم از مزرعه ی صورت او خوشه بگیریم فیض حرم صاحب شش گوشه بگیریم روی قدمش سر بگذاریم و بمیریم چون مرگ به روی قدمش عین حیات است او منبع جود است و دَلیلُ البرکات است وَاللهِ بنی فاطمه سرمایه ی دینند هم سایه حقّند وَ هم سایه نشینند فردوس خدایند و بهشتند و بریند ما رعیت واینان همه ارباب ترینند این ها سر شاخه رطب کال ندارنند اولاد علی، طفل و کهنسال ندارند او کودک ارباب ولی شیخُ الائمه است دشمن شده از جامِ میِ معرفتش مست خوردند بزرگان همه در بحث به بن بست پیش پسر شاه خراسان شده اند پست در محضر او اوج نشینان همه پستند محکوم به درماندگی و عجز و شکستند در وادی دل وجه خدا کیست بجز او دروازه و مفتاح دعا کیست بجز او ابن الکرم و ابن سخا کیست بجز او ابن علی و ابن رضا کیست بجز او او ابن علی، ابن علی، ابن علی هاست آری نهمین معجزه ی حضرت زهراست او کارگشای گره روز معاد است سرچشمه ی جود است وجواد است وجواداست برسفره ی او رزق خداداد زیاد است از آمدن ابن رضا، فاطمه شاد است ما سایه نشین کرم ابن رضاییم مشتاق طواف حرم ابن رضاییم باید که بسازیم دوباره حرمش را بر عرش رسانیم شکوه علمش را چون لشگری از شمع بسوزیم غمش را در روضه بمیرم غمِ سنّ کمش را مدّاح فلک در غم او زمزمه دارد او ارثیه ی عمر کم از فاطمه دارد علیه السلام .
. ما بنده ایم و اختیار از خود نداریم جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم ما را گدای کوی دلبر خلق کردند ما با گدای تو شدن سرمایه داریم تو آفتابِ ابر هایِ طول هفته ما ابر صبح جمعه های انتظاریم جمعه اگر چه روز تعطیل است، اما ما بیشتر در آن پیِ انجام کاریم جمعه همیشه روز گریه، روز ندبه لطفاً به ما امشب بگو تا کی بباریم امشب گدایان! نیمه ی شعبان رسیده یوسف سر دروازه ی کنعان رسیده امشب کنیزی رتبه می گیرد زِ ارباب تعبیر می گردد برایش اصل آن خواب خوابی که تعبیرش امام عصر ما بود خوابی که شد نرگس برایش سخت بی تاب فردا خدا از بطن نرگس بر خلایق افشاء نماید صورت آن گنج نایاب فردا خدا خورشید خود را می نماید فردا مرا ای آسمان، دریاب! دریاب! فردا شود پیشانی و لب های مهدی از بوسه های عسکری سیراب سیراب جاءَالحقی خوانَد به اذن و امر آقا گوید که« انَّ الباطلَ کانَ زَهوقا» امشب جهان پیراهنی نوتر به بر کرد امشب حکیمه حکمت حق را نظر کرد امشب خدا آزادی نوع بشر را چون نغمه ای در سینه ی مرغ سحر کرد مرغ سحر با نغمه ی میلاد موعود گوش شیاطین را به یک آواز کر کرد ارباب، خود بعد از ولادت با لبانش اطرافیان را از گُل رویش خبر کرد اربابمان در نیمه ی شعبان رسید و دامان نرگس را پُر از شمس و قمر کرد نرگس! شکوه عزّتت بادا مبارک طاووس اهل جنّتت بادا مبارک وقتی خدا بر ماه روی او بنازد خورشید باید رنگ از صورت ببازد او آمده تا که به امر حق تعالی دین را به دست حیدریِّ خود بسازد آمد که تا با ذوالفقار صبر مولا بر دشمنان آلِ پیغمبر بتازد با یالثارات الحسینش می رسد تا همچون ابوفاضل علم را بر فرازد می آید و با یک `اناالمهدی” تمامِ گریه کنان جدّ خود را می نوازد عشق حسین بن علی می آید از راه ذکر لبش نِعمَ الوَکیل و حَسبُنَاالله ما تشنه ی رویش شدیم، الحمدلله آواره ی کویش شدیم، الحمدلله همچون سیاهه لشگری ویلان و سیلان در خال هندویش شدیم، الحمدلله «اِنّا اِلیهِ راجعون» گفتیم و آخر چون قطره ای سویش شدیم، الحمدلله در پای محراب نماز و ذکر و قرآن محتاج ابرویش شدیم، الحمدلله با عطر یاس روضه های مادر او آشفته ی بویش شدیم، الحمدلله ما چارده سرمایه ی نایاب داریم شکر خدا، شکر خدا ارباب داریم فردا فرشته می گشاید دور او پر روحُ القُدُس دور و بَرَش گردد کبوتر او را بَرَد در آسمان هفتگانه تا قدسیان قنداقه اش گیرند در بَر او رفت و مادر در پی اش آشفته گردید نرگس زِ دوریِّ شقایق گشت پرپر فرمود بر او عسگری: آرام! آرام! می آورد قنداقه را حق سوی مادر شاعر شب عید خدا از سامرا تو بردی دل ما را کنار امِّ اصغر ارباب ما را از خجالت آب کردند با یک سه شعبه طفل را سیراب کردند ✍ . . 👈 👈 .
مثل جدّت، لحظه‌ی آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
سایه‌سار پیکرت، بالِ کبوترهای شهر پیکر تو دفن شد مانند پیکر‌های شهر ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. بنی_ساعده باز هم بوی دود می‌‌آید فتنه‌ها باز شعله‌ور شده‌اند مصطفی رفت و امتش دور خانه‌ی فاطمه چه شر شده‌اند باز کردند دست شیطان را بند بر دست پنج‌تن بستند جانشین پیمبر است علی دست او را چرا رسن بستند آه این خانه؛ خانه‌ی وحی است گرد این خانه حرف بد نزنید باردار است مادر سادات بر در خانه‌اش لگد نزنید ناله‌ی گل ز پشت در آمد ای‌پدر، ای محول‌لاحوال ساقه‌ام را شکست امت‌تو غنچه‌ام شد به زیر پا پامال مرتضی را کشان‌کشان بردند چشم زینب ز بهت وا مانده فاطمه رفت در پی حیدر رد خونی از او بجا مانده رد‌خون دید زینب مضطر رد‌خون از زنی پسرمرده لحظه‌ای می‌رسد که طفل‌رباب شیر از تیر حرمله خورده رد‌خونی که در هوا پخش است رد‌خونی که از عبا می‌ریخت باورش سخت، سخت‌تر آن‌که خون اصغر ز نیزه‌ها می‌ریخت شاعر: _______________ .
. ای مرد مقاومِ خطر نصرالله فرمانده‌ی میدان ظفر نصرالله از عرش حسین آمده استقبالت سیدحسن شیر‌جگر نصرالله ✍️ .
. (ع) ای مطرب مهتاب رو حرفی بزن، چیزی بگو زان شاه صاحب آبرو فخر سریر ارتضا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا تسبیح سبحانی رسید ارباب ربانی رسید ماه شبستانی رسید شمس‌الشموس، آقای ما سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای نجمه خاتون آفرین خورشید آوردی چنین موسی‌بن‌جعفر را ببین نامیده این مولود را سلطان‌علی‌موسی‌الرضا در عرش اقبال نبی‌ست در فرش اجلال نبی‌ست او عالم آل نبی‌ست تمثال ختم الانبیاء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا شد این علیِ سومین مثل امیرالمومنین با مستمندان همنشین هم‌سفره می شد با گدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا گنبد طلایش دلبری کرده‌است از انس و پری دل می‌بری،‌دل‌‌می‌بری ای دلبر خیرالنساء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای خانه‌ام آباد تو ذکر خدایم یاد تو از پنجره فولاد تو دارم امید یک شفا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا دل در حرم پابست شد در پای عشقت پست شد نقاره خانه مست شد از آسمان آمد صدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا من آهوی سرگشته ام بی تاب‌ و‌ مضطر گشته ام سائل به این در گشته ام یا ضامن آهو، الا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا ای که به دعبل از کرم دادی عبا، صدها دِرَم بر من که عبد این درم از هر‌چه خواهی کن عطا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا از آب سقاخانه ات خوردم شدم دیوانه ات من از در میخانه ات دارم امید کربلا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا در شادی‌ام غم می رسد آوای ماتم می رسد کم‌کم محرم می رسد ماه حسین سرجدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا گودال مالامال شد جسم حسین پامال شد باز عمه ات بی حال شد سر رفت روی نیزه ها سلطان‌علی‌موسی‌الرضا صلوات الله علیه .
. سلام ای سر خونین! سر برادر من! سرت چه ها که نیامد ، عزیز مادر من! لبی که بوسه بر آن می‌زده‌ست پیغمبر یزید می‌زندش چوب‌ ، خاک بر سر من صدای شیون و افغان به گوش می‌آید صدای «وا‌ ابتا» ناله‌ی برادر من چه خوب شد سر عباس‌ من نبود اینجا ندید وضع سر‌ تو ، لباس و معجر من یزید مست شد الباقیِ شرابش را نریخت بر سر تو بلکه ریخت بر سر من همین که حرف کنیزی ما وسط آمد نشست دختر تو‌ رو گرفت خواهر من زنی به طفل خودش شیر می‌دهد‌ ای وای رباب زمزمه دارد بخواب اصغر من ✍️ این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج